eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.1هزار عکس
5.8هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ای در خاکریز های ، خدا را شناختی، برایش مناجات کردی، ناله سردادی و شدی. هنوز سوز صدا و مداحی هایت در گوش همرزمانت به یادگار مانده است. برایمان بخوان. مدتی است محرومیم از دعای پنجشنبه شب های . با سوز دلت بخوان، مدتی است خودمان را گم کرده ایم. نادما منکسرا را برایمان گریه کن که شاید از این خواب ناز غفلت بیدار شویم. هرکس از توحرفی زد از عشقت به حضرت مادر گفت.روضه بخوان. برایمان از بگو شاید از آتشی که برای خودمان ساخته ایم خلاصی یابیم. بگو چه گذشت بین در و دیوار، شاید دلمان لرزید و اشکمان جاری شد. از میخ در هم بگو شاید در به رویمان باز شد. از وصیت مادر به دختر و بگو، شاید کبوتر دلمان پرکشید سوی . اما از بازوی کبود نگو، میدانی که ختم می شود به گریه های علی. صبرِ چاه را نداریم که در مقابل دل داغدار و اشک های تاب بیاریم نمی دانم در جبهه، چگونه عاشق شدید که شهادتتان همچون اهل بیت بود، یکی بی سر،یکی با دست های قلم شده یکی و یکی با پهلوی شکسته و همچون خودت. در سنگرِ مناجاتت، روضه ی مادر را میخواندی که خمپاره، بازویت را کبود کرد و پهلویت را شکافت و تو بازهم به اقتدا کردی. این پایان ندارد سنگ مزارت و ذکر یا زهرایی که روی آن حک شده ، نشانه ای است برای هر که دلش گره بخورد به حضرت مادر. فاتحه ای برای تو بخواند و حاجت بگیرد. راستی شنیده ام جوانان به واسطه تو خوشبخت می شوند. شاید هم اولین قدم برای ، خوشبختی است.سفارشمان را به مادر پهلو شکسته بکن. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📚 ⛅️ 4⃣2⃣ 💢بى اختیار صدا زد:زینب! چه کسى را داشت براى صدا زدن ؟ نیش از خورده بود. به چه کسى مى توانست پناه ببرد.... جز تو که مهربانترین بودى و آغوش عطوفت و مهرت همیشه گشوده بود.اما وقتى خبر را شنید، عجولانه فرمان داد تا طشت را پنهان کنند...تا تو نقش پاره هاى جگر را و خون دل سالهاى محنت و شرر را در طشت .غم تو را نمى توانست ببیند و اندوه تو را نمى توانست تاب آورد. 🖤چه مى کرد اگر امروز بود و مى دید که تو 🏔مصیبت را بر روى شانه هایت نشانده اى و لقب (ام المصائب 15) و(کعبۀ الرزایا 16) گرفته اى.چه مى کرد اگر اینجا بود... و مى دید که تو دارى خودت را براى با همه هستى ات مهیا مى کنى. 💢 ،... وداع با رسول االله است . وداع با على مرتضى است. وداع با صدیقه کبرى است . وداع با حسن مجتبى است.آنچه اکنون تو باید با آن واع کنى ، حسین نیست . تمامى ... نقطه اتکاء همه سختیهاست ، لنگر کشتى وجود در همه طوفانها و بلاهاست.انگار که از ازل تاکنون هیچ مصیبتى نبوده است . چرا که حسین بوده است... 🖤و حسین کافى است تا همه و کاستیها را پرکند.اما اکنون این حسین است که آرام آرام به تو نزدیک مى شود.. و با هر قدم با تو فاصله مى گیرد. خدا کند که او فقط سراغى از نگیرد. پیراهنى👕 که زیر لباس رزمش بپوشد تا دشمن👹 که بناى دارد، آن را به خاطر جا بگذارد. 💢پیراهنى که به تو امانت داده است... و گفته است که هرگاه حسین آن را از تو طلب کند، حضور مادى اش در این جهان ، بیشتر دوام نمى آورد و رخت به دار بقا مى برد.... اگر از تو پیراهن خواست ، پیراهنى دیگر براى او ببر. این را که دارد و بوى در او پیچیده است ، پیش خودت نگاه دار. البته او کسى نیست که پیراهن را بازنشناسد.... 🖤یعقوب ، شاگرد کوچک او بوده است . ممکن است بگوید: این، پیراهن عزت و نیست. تنگى مى کند براى آن مقصود بزرگ. برو و آن پیراهن امانت تو شهادت را بیاور، عزیز برادر!به هر حال آنچه باید و مقدر است محقق مى شود،... اما همین قدر طولانى تر شدن زمان ، همین رد و بدل شدن یکى دو نگاه بیشتر، همین دو کلام گفتگوى افزونتر، غنیمت است.این زمان ، دیگر نیست.این لحظه ها، لحظاتى نیست که باز هم به دست بیاید. همین یک نگاه، به دنیا مى ارزد.دنیا نباشد آن زمان که تو نیستى حسین! 💢پیراهن را که مى آورى، آن را مى کند که بنماید... بندهاى دل توست انگار که پاره تر مى شود و داغهاى تو که تازه تر. مگر دشمن چقدر است که ممکن است چشم طمع از این لباس کهنه هم برندارد⁉️ممکن ؟ !مى بینى که همین لباس را هم خونین💔 و چاك چاك ، از بدن تکه تکه برادرت درمى آورند و بر سر آن مى کنند.پس خودت را کن زینب... .... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🍃ای شهید... در خاکریز های ، خدا را شناختی، برایش مناجات کردی،‌ ناله سردادی و شدی. هنوز سوز صدا و مداحی هایت در گوش همرزمانت به یادگار مانده است. برایمان بخوان. مدتی است محرومیم از دعای پنجشنبه شب های مسجد😔 🍃با سوز دلت بخوان، مدتی است خودمان را گم کرده ایم. نادما منکسرا را برایمان کن که شاید از این خواب ناز غفلت بیدار شویم. 🍃هرکس از توحرفی زد از عشقت به حضرت مادر گفت. روضه بخوان. برایمان از بگو شاید از آتشی که برای خودمان ساخته ایم خلاصی یابیم. بگو چه گذشت بین در و دیوار، شاید دلمان لرزید و اشکمان جاری شد. از میخ در هم بگو. شاید در به رویمان باز شد😭 🍃از وصیت مادر به دختر و بگو، شاید کبوتر دلمان پرکشید سوی . اما از بازوی کبود نگو، میدانی که ختم می شود به گریه های علی. صبرِ چاه را نداریم که در مقابل دل داغدار و اشک های تاب بیاریم.. 🍃نمی دانم در جبهه، چگونه عاشق شدید که شهادتتان همچون اهل بیت بود، یکی بی سر، یکی با دست های قلم شده، یکی و یکی با پهلوی شکسته و همچون خودت😞 🍃 در سنگرِ مناجاتت، روضه ی مادر را میخواندی که خمپاره، بازویت را کبود کرد و پهلویت را شکافت و تو بازهم به اقتدا کردی. 🍃این پایان ندارد.... سنگ مزارت و ذکر یا زهرایی که روی آن حک شده، نشانه ای است برای هر که دلش گره بخورد به حضرت مادر. فاتحه ای برای تو بخواند و حاجت بگیرد. راستی شنیده ام جوانان به واسطه تو می شوند. شاید هم اولین قدم برای ، خوشبختی است. سفارشمان را به مادر پهلو شکسته بکن❤️ ♡تولدت مبارک فرمانده♡ 🌺به مناسب سالروز ✍️نویسنده : 📅تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۴۳ 📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶. بانه 📅تاریخ انتشار : ۲۲ تیر ۱۴۰۰ 🥀مزار : اصفهان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃ای شهید... در خاکریز های ، خدا را شناختی، برایش مناجات کردی،‌ ناله سردادی و شدی. هنوز سوز صدا و مداحی هایت در گوش همرزمانت به یادگار مانده است. برایمان بخوان. مدتی است محرومیم از دعای پنجشنبه شب های مسجد😔 🍃با سوز دلت بخوان، مدتی است خودمان را گم کرده ایم. نادما منکسرا را برایمان کن که شاید از این خواب ناز غفلت بیدار شویم. 🍃هرکس از توحرفی زد از عشقت به حضرت مادر گفت. روضه بخوان. برایمان از بگو شاید از آتشی که برای خودمان ساخته ایم خلاصی یابیم. بگو چه گذشت بین در و دیوار، شاید دلمان لرزید و اشکمان جاری شد. از میخ در هم بگو. شاید در به رویمان باز شد😭 🍃از وصیت مادر به دختر و بگو، شاید کبوتر دلمان پرکشید سوی . اما از بازوی کبود نگو، میدانی که ختم می شود به گریه های علی. صبرِ چاه را نداریم که در مقابل دل داغدار و اشک های تاب بیاریم.. 🍃نمی دانم در جبهه، چگونه عاشق شدید که شهادتتان همچون اهل بیت بود، یکی بی سر، یکی با دست های قلم شده، یکی و یکی با پهلوی شکسته و همچون خودت😞 🍃 در سنگرِ مناجاتت، روضه ی مادر را میخواندی که خمپاره، بازویت را کبود کرد و پهلویت را شکافت و تو بازهم به اقتدا کردی. 🍃این پایان ندارد.... سنگ مزارت و ذکر یا زهرایی که روی آن حک شده، نشانه ای است برای هر که دلش گره بخورد به حضرت مادر. فاتحه ای برای تو بخواند و حاجت بگیرد. راستی شنیده ام جوانان به واسطه تو می شوند. شاید هم اولین قدم برای ، خوشبختی است. سفارشمان را به مادر پهلو شکسته بکن❤️ 🌺شهادتت مبارک فرمانده. 🕊به مناسب سالروز ✍️نویسنده : 📆تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۴۳ 📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶. بانه 🥀مزار : اصفهان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh