🔹یکی از #شهــدا که داخل یک #سنگر نشسته بود و ظاهرا تیر یا ترکش💥 به او اصابت کرده و #شهید شده بود را یافتیم....🌷
🔸خواستیم بدنش را داخل یک کیسه بگذاریم و جمع کنیم که انگشتـر💍 و انگشت وسط دست راست او نظرمان را جلب کرد. از آن جالب تر اینکه تمام بدن کاملا #اسکلت شده بود ولی آن انگشت #سالم و گوشتی مانده بود.
🔹خاک های روی #عقیق انگشتر را که پاک کردیم، #اشک همه مان درآمد😭 روی آن نوشته شده بود:
♥️ #حسین_جانم♥️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣﷽❣
#رمان
#مثل_هیچکس ♥️
#قسمت_چهلم 0⃣4⃣
🍂_من اون دختری که عاشقش بودم رو پیدا کردم.
+مبااااااااااارکه ... به سلامتی، تبریک میگم، چشم شما روشن😉
با لبخند مختصری گفتم:
_ممنون
+حالا از من میخوای باهات بیام خواستگاری؟
خنده اش را کمتر کرد و ادامه داد:
+خب از شوخی گذاشته، چه کمکی از من برمیاد آقا داماد؟؟
🌿ضربان قلبم💗 بالا رفته بود؛ دستانم یخ زده بود، بدون اینکه لبخند بزنم به چشمانش خیره شدم و گفتم:
_تو ... اونو .... میشناسی
لب خط لبخندش کمتر و کمتر میشد. ابروهایش را گره کرده و با تعجب گفت:
+من میشناسم ؟؟ خب ... کیه؟؟
صدای ضربان قلبم توی سرم می پیچید. احساس می کردم چیزی به سکته زدنم نمانده، نفسهایم کوتاه شده بود دستمال کاغذی توی جیبم را می فشردم. دلم را به دریا زدم و با صدای لرزان گفتم:
_ #فاطمـــــه ...♥️
🍂در عرض چند ثانیه ته مانده لبخندش کاملاً خشک شد. از شدت تعجب نزدیک بود شاخ دربیاورد.
+فاطمه !!؟؟؟؟!!!؟؟
حرفی نزد. کمی به من خیره ماند و پس از آن نگاهش را به قبر جلویش دوخت. زمان زیادی به سکوت گذشت فهمیدم چقدر شوکه شده. استرسم مقداری کمتر شده بود اما نمی دانستم با چه واکنشی روبرو می شوم. بعد از دقایقی گفت:
+واقعاً فکرشم نمیکردم ...
🌿مکثی کرد و دوباره ادامه داد:
+تو برام عزیزی مثل یه برادر، ولی فاطمه نور چشم منه💖 اگر بخواهد ذره گرد و غبار قصه روی دلش بشینه من زمین و زمان را به هم می دوزم. خودت میدونی بین خانواده ما و شما چقدر فاصله زیاده نمیدونم الان باید چی بگم فقط میدونم که این کار شدنی نیست❌ اگر میتونی #فراموشش_کن.
از شنیدن جمله آخر حسابی شوکه شدم و با صدای بلند گفتم: ...
✍ نویسنده: فائزه ریاضی
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#مثل_هیچکس ♥️
#قسمت_چهل_ویکم 1⃣4⃣
🍂_محمد میدونی که نمیتونم تو که خودت بودی و میدیدی حال زار منو یادت نیست؟؟ این کار از من بر نمیاد😔 یه راه دیگه پیش پام بذار
+رضا خانواده تو هیچ وقت نمی پذیرن با خانواده ای مثل ما وصلت کنن تو باید واقعیتها را ببینی و در نظر بگیری، یعنی من باید به خاطر خانواده ام دختر مورد علاقمو♥️ از دست بدم؟؟!! اونا خیلی وقت ها اشتباه می کنند اگر قرار بود به همه خواسته هاشون تن بدم باید #مشروب میخوردم؛ باید نماز خوندنو میذاشتم کنار؛ باید جوری لباس می پوشیدم که اونا میگن و هزارتا کار دیگه ... باید همه این کارو میکردم تا براشون پسر خوبی باشم👱 فکر می کنی باید هر چی میگن رو میخوان را انجام بدم؟ اگر از نظر تو این کار درستی باشه !!
🌿+بابا لااقل دنبال یه مورد میانه باش. یعنی دختری که همه مناسب روحیات تو باشه هم مورد قبول خانوادت. رضا جان خواهر من توی عقایدش از منم سفت و سخت تره
_شاید اگر اینجوری سفت و سخت نبود آنقدر #عاشقش نمی شدم
از شنیدن این جمله ناراحت شد و رویش را برگرداند و زیر لب گفت"
+ "لا اله الا الله"
🍂فهمیدم حرف درستی نزدم. سعی کرد خودش را آرام کند تمام تلاشش را می کرد تا رفتار معقول و منطقی به بروز دهد با درماندگی رو به من کرد و گفت:
+خیلی خب، باشه. من با #فاطمه حرف میزنم که اگه مخالفت نکرد با خانوادت بیاد خواستگاری💐
فهمیده بودم که میخواهد مرا دنبال نخودسیاه بفرستد چون مطمئن بود خانواده ام رضایت نمی دهند. اما نمی دانست من سرسخت تر💪 از آنم که کوتاه بیایم و #فاطمه را رها کنم ...
✍ نویسنده: فائزه ریاضی
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
javan chah kan v dokhtar ziba.momeni.mp3
2.12M
🎧 فایل صوتی
🎙واعظ: حاج آقا #مومنی
🔖جوان چاه کن و دختر زیبا 🔖
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
صداهایمان
روز به روز ضعیفتر میشود🔊🔉🔈
#عهدهایمان هم به مرور سستتر!
بیسیم📞 را به زمین بگذار
ودیگر #وضع را؛ گزارش مده!📵
ما به اندازه مردانگیتان
شرمنــــــ😔ـــــدهایم!
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شھید شدن اتفاقے نیست
اینطور نیست ڪہ بگویے:
گلولہ اے خورد💥 و مُرد..
شهــ🌷ــید...
رضایت نامہ دارد...
و رضایت نامہ اش را اول #حسین(ع)
و علمدارش امضا✍ میڪنند...
بعد مُھر #حضرت_زهـرا(س)میخورد...
#شهـــید...
قبل از همہ چیز دنیـــ🌍ـایش را بہ قربانگاه برده...
او
زیر نگاه مستقیم #خدا زندگے ڪرده
شھادت اتفاقے نیست❌
#سعادتے ست ڪہ نصیب هرڪسے نمیشود..
باید #شهیدانہ زندگے ڪنے
تا شهیدانہ بمیرے🕊🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidnazarzadeh
یکی از شاگردان آقای جوادی آملی میگفتند:
❌نگویید #جاماندهایم..!❌
{کسی که قلب💗 و روحش رفته جامانده نیست}
جامانده اونی هست که
عشق و طلب و زیارت و #اربعین،
به ذهنش💬 هم نمیرسه
و علاقهای نداره..!✘
اگر به هر دلیلی اشتیاق و طلب رفتن هست و #شرایط جور نشده
حتما خیریم😍 بوده و ثواب نیت را بردهاید
و شاکر باشید و نگویید #جامانده ایم!
همین...!
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
صفحہ ۷۶ استاد پرهیزگار .MP3
907.4K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه آل عمران✨
#قرائت_صفحه_هفتاد_وششم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🔸رضا در #وصیتنامه شان خطاب به محمدقاسم نوشته است: محمدقاسم جان خودت را از مجالس تلاوت قرآن📖 و اهلبیت (ع) دور نکن که خطبه #پیامبر (ص) به ثقلین بود.
🔹سفارش دیگر #همسر_شهیدم دستگیری از مستمندان و نیازمندان است . او از #محمدقاسم خواسته بود که: با مادرت مهربان باش و به مادرت وفا کن. سعی کن در مکتب شهدا🌷 و شهادت تلمذ کنی. راه پدر را ادامه بده. من هم دوست دارم تا اسلحه جهاد شهیدم را به دستان #پسرش بسپارم و امیدوارم امام زمان (عج) ظهور نمایند.
🔸چرا که اهلبیت (ع) #ناموس پرست هستند و اجازه نخواهند داد❌ عمه سادات اینگونه به دست کفتارها بیفتد و حقیقتاً #انتقام خونهای ریخته شده را از کفار خواهند گرفت.
(انشاءالله)
راوی: همسر شهید
#شهید_محمدرضا_الوانی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
May 11
🍁مهدی به همراه تعدادی از دوستانش به دیدن آیتالله #حقشناس رفته بودند که آیتالله از بین دوستانش، فقط به مهدی یک #دستمال داده و گفته بود اشکهایی😭 که برای امام حسین (ع) میریزی را با این دستمال پاک کن و آن را نگهدار تا در کفنت بگذارند.
🌾به دوستانش نیز گفته بود #احترام این آقا را خیلی داشته باشید👌 بار دیگر هم که به دیدن ایشان رفته بودند، آیتالله به محض اینکه #مهدی را میبیند گریه میکند😭
🍁مهدی همیشه به جز روزهای عید لباس مشکی⚫️ به تن داشت و معتقد بود که بعد از مصیبت #حضرت_زینب (س) باید همیشه عزادار بود، در آخر نیز به توصیه خودش تربت #کربلا و دستمال اشکش را در کفنش گذاشتند.
راوی:مادر شهید
#شهید_مهدی_عزیزی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣﷽❣
#لذت_آغوش_خدا 77
#استاد_پناهیان
#مبارزه_با_راحت_طلبی 5
💢 تقریبا هر خصوصیت بد اخلاقی که انسان ها دچارش میشن رو نگاه کنیم میبینیم که ریشه ی اون در راحت طلبی هست.
⭕️ «متاسفانه در جامعۀ ما نگاه درستی به راحت طلبی نمیشه.
در واقع راحت طلبی یه کار منفور نیست. این یه عیب بزرگ برای یه جامعۀ دینی هست».
🔷 در مبارزه با نفس، باید با چیزهایی مبارزه کرد که انسان رو از مسیر اصلی خودش خارج میکنه و "راحت طلبی" نقش بسیار مهمی در خارج کردن انسان از مسیر اصلی داره....
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_66163103.mp3
6.03M
🎧پادكست هاي صوتي5⃣
🌼امام مهدي عج در قرآن🌼
🎤 #استاد_اباذری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
♥️(شهیدابراهیم هادی)♥️
بيشتر دوستان و بستگان ابراهیم می گویند: در آن دوران کثیف كه فساد همه جا را گرفته بود،😖😕 اگر ابراهیم نبود معلوم نبود وضعيت ما چه مي شد؟!😏🤦🏻♂
او ما را اول جذب زورخانه و ورزش می کرد،😌💕 بعد ما را هیئت می برد.😇🌹
او دلسوزانه برای هدایت نزدیکان وقت می گذاشت...😎🙃🕊
#داداشیم
#یادش_باصلوات📿
🌹🍃🌹🍃
@shahidnazarzadeh
#شهیده_های_گمنام:...
عده از #دختران #شهید میشوند
آن هم گمنام:❤️
.
دخترانی که چادرشان بوی #زهرا (س)میدهد.💔
.
دخترانی که کارهایشان به چشم نمی آید و با یک قدرت دیگر معامله کردند.🌷
.
دخترانی که بار سنگین #خانه_داری را به دوش میکشند.❤️
ولی به چشم نمی آید:چون #حقوق ندارد🌷
.
چون از روی #لطف این کار را انجام میدهند👌
.
چون فقط با تغییر دکور خانه،دیگران متوجه میشوند خانه تغییر کرده و کار های دیگرشان به چشم نمی آید😑
.
دخترانی که بوی غذایشان در خانه میپیچد😋
.
به فرزند کوچکشان #قرآن یاد میدهند😍
برایش کتاب میخوانند🤗
به ظاهر خود و کودکشان میرسند🌷
.
در پای #تلوزیون منتظر هستند
منتظر آمدن صدای #کلید...❤️
.
این کار ها بماند
کنارش مشغول #تحصیل هستند📚
.
دخترانی که به دور از چشم و هم چشمی زندگی میکنند و بر #همسرشان سخت نمیگیرند.👌
.
خواسته هایی که در توان همسرشان نیست را به زبان نمی آورند.
.
اینها همان شهیده های گمنامند:❤️
.
#جهاد میکنند فقط در میدان #جنگ نیستند✋️
.
کار میکنند فقط آچار به دست نیستند✋️
.
برای همین میگوییم گمنامند👌
.
آنها علاوه بر چادر خیلی صفات دیگر از مادرشان به ارث برده اند.❤️💔
.
روی مزارشان نمینویسند(شهیده)
چون مثل مادرشان گمنامند💔
این دختران مورد #ظلم واقع نشدند✋️
اینها معنی #زن بودن را درک کردند❤️
.
اینها کمی عاشقند🌷
.
.
#شهیده_های_گمنام...
#شهیده_گمنامم_آرزوست...
#وعده_دیدار_کنار_شهدا...
#التماس_دعا...
#یاعلی ...
#یازهراء...
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج...
🌹🍃🌹🍃
@shahidnazarzadeh