eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ 143 2 🔻 امتحان ولایت پذیری ✅ برای اینکه ببینی چقدر تونستی توی مبارزه با نفس موفق عمل کنی ؛ 👈 همون روز اول برو درِ خونۀ امیرالمومنین علیه السلام ، ببین به حضرت میکنی یا نه؟ 🔷 ببین اینکه بخوای عبد خدا بشی رو نمیتونستی نپذیری اما آیا حاضری "دستور و برتری حضرت" رو بر خودت بپذیری یا "حسادت" میکنی؟ ⭕️ آیا هنوز تکبر و برتری طلبی روحی داری؟ 😒 💖🌺 اگه واقعا عبد خدا شده باشی، میری در خونۀ خدا و میگی: "خدایا شما چه کسی رو دوست داری؟ من نوکرِ اون هم هستم...."😌 ✅ فرق بین عبد واقعی و عبد دروغین اینجا مشخص میشه. 🔷 برای اینکه معلوم بشه که "انانیت" و تکبّرت کاملاً از بین رفته، باید علاوه بر اینکه به حرف خدا گوش میدی، 👈 به حرف "کسی که خدا ولی تو قرار داده" هم گوش بدی. ✅ اینجوری واقعا حال هوای نفست گرفته میشه و "دیگه ذره ای هوای نفس نخواهی داشت..." 🔶 یکی از آیات عجیب قرآن در مورد " " هست. 🌷 خداوند متعال میفرماید: * ای پیغمبر! به خدای تو قسم، اگر سنگین باشد برای کسی که حرف تو را بپذیرد، او ایمان ندارد ؛ ✨فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلیماً *✨ 💢 آدم اگه حرف خدا رو بخواد بپذیره شاید زیاد سخت نباشه اما اگه قرار شد حرف "یکی از همنوعان خودش" رو بپذیره واقعاً براش سخت میشه....... ✔️✅ مگر اینکه واقعا کرده باشه. 🌹 هر یک از ما یه نگاهی به قلبِ خودمون بکنیم ببینیم که "چقدر حرف ولایت رو میپذیریم...." ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_27931557.mp3
3.84M
⏯پادكست 🎧با موضوع #وظایف_منتظران 0⃣1⃣ 🎤استاد #جعفری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
ثبت نام خادم الشهدا اطلاعات بیشتر در 🌐 khademin.koolebar.ir
🌷همیشه‌ی ‌خدا در حال و خنده بود. جایی نبود که جواد باشد و خنده نباشد😅 تنها جایی که خنده‌اش را نمی‌دیدی، وقتی بود که باب روضه (س) و فرزندانش🏴 باز می‌شد. 🌷به حضرت زهرا(س) خاص داشت! تا جایی که در اعزام چهارمش به ، وقتی ترکش به و سرش خورده💥 و به شدت مجروح شده بود، می‌گفت: در سوریه نشان از مادرم❤️ (س) گرفتم و پس از این جراحت به وضوح شوق رفتن در چهره‌اش هویدا بود و در مادر بی‌تابی بیشتری می‌کرد. 🌷تو روضه‌های بی‌بی، وقتی اسم میومد از خود بی خود می‌شد و به سر و صورتش می‌زد😭 🌷به آقای علاقه خاصی داشت💖 ایشون رو "حضرت نریمان" صدا می‌کرد. توی ماشین موقع جابجایی ، مداحی‌های ایشون رو‌گوش می‌داد🎶 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 📚 ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 7⃣ 📖حرف ها شروع شد خودش را معرفی کرد کمی از انچه برای من گفته بود به اقاجون هم گفت. گفت: از هر راهی جبهه رفته است ، جهاد و هلال احمر حالا هم توی جهاد کار میکند. صحبت های مردانه که تمام شد اقاجون به مامان گاه کرد و سرش را تکان داد که یعنی راضی است✅ 📖تنها چیزی که مجروحیت ایوب را نشان میداد هایش بود. جانباز هایی که اقاجون و مامان دیده بودند یا روی ویلچر♿️ بودند یا دست و پایشان قطع شده بود. از ظاهرشان میشد فهمید زندگی با انها است اما از ظاهر ایوب نه❌ 📖مامانم با لبخند من را نگاه کرد😍 او هم پسندیده بود. سرم را پایین انداختم. مادر بزرگم در گوشم گفت: تو که نمیخواهی رد بدهی⁉️خوشگل نیست که هست، جوان نیست که هست. ان انگشتش هم که توی راه کمینی (خمینی) جانتان این طور شده. توکه دوست داری 📖توی دهانش نمیگشت اسم را درست بگوید. هیچ کس نمیدانست من قبلا بله را گفته ام☺️ سرم را اوردم بالا و به مامان نگاه کردم جوابم از معلوم بود 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✫⇠ ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 8⃣ 📖وقتی مهمانها رفتند. هنوز لباسهای خیس بود. و او با همان لباسهای راحتی گوشه اتاق نشسته بود. گفت: مامان! شما فکر کنید من ان هستم که بیست و سه سال پیش گمش کرده بودید⁉️ حالا پیدا شدم. اجازه میدهید تا لباسهایم خشک بشود اینجا ؟؟ 📖لپ های مامان گل انداخت و خندید. ته دلش غنج میرفت برای اینجور ادمها. اقا جون به من اخم کرد. از چشم من میدید که ایوب نیامده شده عضوی از خانواده ما، چند باری رفت و امد و به من چشم غره رفت😒 📖کتش را برداشت و در گوش مامان گفت: اخر تا این موقع شب خانه مردم میماند؟ در را به هم زد و رفت. صدای استارت ماشین🚗 که امد دلمان ارام شد. میدانستیم چرخی میزند و اعصابش که ارام شد برمیگردد خانه. 📖مامان لباس های ایوب را جلوی بخاری جابه جا کرد و گفت: اینها هنوز خشک نشده اند. بیا شام را پهن کنیم. بعد از شام ایوب پرسید: الان در خوابگاه جهاد بسته است، من شب کجا بروم؟؟ مامان لبخندی زد و گفت: خب بمان پسرم، فردا صبح هم لباسهایت خشک شده اند، در جهاد هم باز شده است. یکدفعه صدای در آمد. اقا جون بود😥 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
Mazyar Fallahi - Leila (128).mp3
4.86M
🎵 این نامه رو لیلا فقط بخونه 🎤🎤 مازیار #فلاحی 👈تقدیم به #همسران_شهدا #بسیار_زیبا👌👌 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#همسرانه❣ #دلتنگی که ثانیه و ساعت نمی فهمد... نیمه شب... شماره ات را میگیرم!! پاسخی نمی دهی! ماه هاست که پاسخی نمی دهی!! ولی باز من ...نیمه شب... شماره ات را می گیرم..... دلواپسی که ساعت، نمیفهمد #شهید_محمد_بلباسی🌷 #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم ❣ بوی ‌نرگس می‌دهد هرصبح انگاری که‌ یار هر سحر از کوچه‌ی دلتنگی‌ام رد می‌شود هرکه می‌خواند "فرج" را تا سرآید ‌انتظار شامل الطاف بی‌پایان ایزد می‌شود. #اللّهُمّ_عَجّلْ_لِوَلیّکَ_الفَرجْ🌸🍃 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌼🍃صبـ☀️ــح است دوباره در #پناهت هستم شیداے #سپیده و پگاهت هستم 🌼🍃گر نیم نگاهے👀 بکنے ما را بس خواهانِ همین نیم #نگاهت هستم.... #شهید_مهدی_عسگری🌷 #سلام_صبحتون_شهدایی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_140328617.mp3
3.11M
♨️غرور، دام خطرناک شیطان 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام #علی_پناه 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#دلنوشتــــــــه 🌱میدانی... تمام فرضیه هایم ریخت بهم, زمانی که پرکشیدی🕊 همه ی معادلات #مادرانه_ام اشتباه شد... 🌱اصلا میدانی چه فکر میکردم اما #چه_شد⁉️ ⇜فکر می کردم میمانی تا آخرین روزها ⇜فکر می کردم #همیشه_هستی حوالی چشمانم... #مــــــــــــــادرجان😭✋ 🦋حالا عاشقانه های مادرانه ام💖 را هر هفته اینجا کنارت پهن میکنم همراه #دخترانت ثنا و حنانه... 🦋میدانم که #هستی... آری میدانم هنوز هم حوالی چشمانم بنشسته ای و مــ❤️ــادر صدایم میزنی و من به عکست در قاب #جانِ_مادر می گویم... حیــــــ🌷ـــــدرم... #مادرانه #شهید_حیدر_جلیلوند 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 روایتی از دیدار سرزده حضرت آقا از مادر شهیدی که برای آقا شعری نوشته بود👇👇 🍁آرزو داشتم که تا شاید به دیدارم بیایی ☘هم به دیدار منو هم شوی بیمارم بیایی 🍁بیش یکسال است که شویَم همنشین تخت خواب است ☘حق این بود به دیدار دل زارم بیایی خیلی قشنگه، ببینید حتما👌👌 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔻همسرشهید🔻 🌷پنج شنبه ها به زیارت قبور می رفتیم. یک روز صبح از خواب بیدار شد و گفت: دیشب دیدم به زیارت شهدا🌷 رفته ام.صدای گریه😭 یک نفر را شنیدم. صدا زدم و پرسیدم که چه کسی دارد می کند؟ 🌷در جواب گفت: من هستم (شماره مزارش را هم گفت) به من گفت از خانواده ام بطلب و به مادرم🌹 بگو من را حلال کند. من در دوران کودکیم خیلی شیطنت کرده ام😔 🌷همان روز به رفتیم تا از صحت خواب مطمئن شویم. به همان آدرسی که گفته بود رفتیم. کاملا درست بود👌به علت مشغله ای و ماموریتی که داشت نتوانست به خانواده شهید👥 سر بزند ولی به من سفارش کرد که حتما به دیدار خانواده بروم و بطلبم🌸 🌷آدرس خانواده را پیدا کردم و پیغام شهید را به آنها دادم💌 گفتند مادرش به علت بیماری که دارد سه سال است به گلزار شهدا نرفته است😔 شاید دلیلش این بوده است. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#صفحه_۱۳۱
صفحہ ۱۳۱ استاد پرهیزگار .MP3
1.04M
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه انعام✨ #قرائت_صفحه_صدوسی_ویکم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔔🔔 ♦️بین این انسانهای رنگارنگ! 👥 که خیـــره می شوند و می کننــد تــو را ♦️نگـاه 👀 کــه،زودتــر از تـــو ســرش را بــه زیــر می انـــدازد تـــا دلـ❤️ مولایش را نشکنـد😍 یــک دنیا ست... ♦️و زمـــزمه ای🎶 کـــوتــاه: مــــرا عهــــدی ست با جـــانان💞 ♦️در کوچه و خیابان نگاه را از ! میهمان سنگ فرش خیابان می کنیم😊 و درزهای بهم پیوسته کف پیاده رو را می شماریم. ♦️تا نکند🚫 چهره به چهره! صورت به صورت! نگاه به نگاه افتد... ♦️اما بعضی ها صفحات اجتماعی📱 را اند! غافل از اینکه چشم👀 پیغام رسان است! ♦️ ! 📸عکس با و محاسن با ادیت نورانی💫! ✋دست با انگشتر فیروزه💍 و عقیق یمانی! حالت ایستاده و نشسته با برادران ! 👥 ♦️ ! عکس سجاده و چادر نماز🌸 در اتاق عرفانی! 📿 عکس📸 از گونه ی نصفه و چشم بارانی😢! جمع دوستان و های اعیانی! ♦️نیست❌ در شان یک یار !!!😔 ♦️درج کامنت با ادبیات بسیار و ! اینها بخشی از مشکلاتی ست که ما ها! در گیر آن هستیم...🙁 خواسته و یا ناخواسته😔... ♦️اگر در فضای مواظب رفتار و نگاه و کلام مان🗣 هستیم! در فضای مجازی هم باشیم...☝️🏻 ♦️عکس📷 با هزار ژست و مدل گذاشتن در این صفحات📲! مانند این است که سر چهارراه شهر↹؛ ایستاده و بگیریم! و به تعداد فالوور های مان چه دختر و چه پسر! تماشا کنند مارا... 😨 ♦️مواظب باشیم ها را نلرزانیم💓... ♦️عهد با را فراموش نکنیم♨️...!! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#شهید_بهشتی (ره): 💢آنان که #زمستان را از پشت پنجره دیده اند و گرسنگی را هم فقط در کتابها📚 خواندند. 💢نخواهند توانست✘ که #نمایندگان شایسته ای برای دفاع از حقوق مردم باشند. #درست_انتخاب_کنیم✅ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✍ به وقت شهادت❤️ ❣✨عصر با عجله برای رسیدن سروقت به شیفت، وارد دفتر خادمین حرم که شدم اسماعیل گفت: مرتضآ میدونی که هادی خادم مجروح شده، گفتم آره خداروشکر بهتره ❣✨یهو گفت #مهدی_ایمانی صحن صاحب الزمان عج رو یادت میاد گفتم ها گفت مهدی #شهید شده....😢😢😢 وا رفتم ❣✨یعنی مهدی ایمانی خوش چهره و خوش قلب و خوش سیرت، خادم حضرت معصومه سلام الله علیها آسمانی شد؟ اون رفت و خودش رو فدایی بی بی زینب کرد و ما موندیم و حسرت و خاطره های مهدی....😢😢😢😢 ❣✨اسماعیل میگفت بار آخری اومد برا خداحافظی، گفت دعام کن دست پر برگردم، میگفت گفتم شاید حضرت تو رو برای ظهور ذخیره کرده سرش رو پایین انداخت و گفت ان شاءالله رفتنیَم..‌‌.. یا حضرت ارباب 🍁مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد ☘که در بهشت نه سالی معین است نه ماهی #شهید_مهدی_ایمانی🌷 #خادم_حرم_حضرت_معصومه_س #سالروز_شهادت 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 آخرین صحبتهای خادم حرمی ڪہ شهید مدافع حرم شد . . . #شهید_مهدی_ایمانی🌷 #خادم_حرم_حضرت_معصومه (س) 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا