eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
| ۲۱ روز تا اربعین... 🔸تــشنه‌ی چای عـراقم ای اجل مهلت بده تا بیایم اربــــعین موکب به موکب کــــربلا 🔹قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ (ع) إِنَّ أَيَّامَ زَائِرِي الْحُسَيْنِ (ع) لَا تُحْسَبُ مِنْ أَعْمَارِهِمْ وَ لَا تُعَدُّ مِنْ آجَالِهِمْ. از امام صادق علیه السلام روایت شده است: ايّام زيارت حضرت امام حسين عليه السّلام جزء عمر زائر شمرده نشده و از اجلشان محسوب نمى گردد. 📚 کامل الزیارت، صفحه ۱۳۶ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣ ❣﷽ هرصبح بہ رسم نوڪرے از ما تورا سلام اے مانده در میان قائله تنها،تو را سلام ما هرچہ خوب و بد، بہ درِخانہ‌ے توییم از نوڪران مُنتظر آقا تو را ســلام 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
خنـده هاے دلنشین شهدا نشان ازآرامــش دل دارد وقتےدلت با"خـــدا"باشد لبانت همیشه مےخنـــدد اگر باخدا نباشےهرچقدر هم شادی کنے، آخرش دلت غمگین است 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو را با عشق بهتر می توان دید در این بن بست ها در می توان دید جهان کوچکم، با خنده هایت جهان را جور دیگر می توان دید محمد سلطانی پور🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
خاطره‌ای‌از‌شهیدبزرگواررسول‌خلیلی☘ با سیامک از مدرسه حلی آشنا شده بودم و ابتدایی و راهنمایی را باهم خواندیم. من صبح ها قرآن سر صف را می‌خواندم،هر روز که تمام می‌شد،وقتی می‌‌آمدم داخل صف سیامک کلی ذوق می‌کرد،میگفت:محمد حسن خیلی خوب خوندی.☺️ کم کم که با هم بیشتر آشنا شدیم،گفتم:تو خونه منو رسول صدا می‌کنند دوست داری رسول صدام کن. در کل دوره رفاقتی که باهم داشتیم یادم می‌آید یک بار سیامک از من دلخور شد،وقتی پرسیدم چی شده؟!!! گفت:رسول من کلی تعریف تو رو پیش مادرم کردم خیلی تو خونه ازت حرف زدم چرا تو خیابان دیدمت سریع سلام کردی و رفتی؛حتی به مامانم سلام هم نکردی؟پیش مامانم خجالت کشیدم.😐 خندیدم و گفتم:ببخشید.دیدم هنوز ناراحته گفتم:سیامک بیا ی کاری کنیم. سیامک سرش رو انداخت پایین و با اخم گفت:چیکار؟! گفتم:بیا قرار بذاریم مراقب دوتا چیز توی دوستی باشیم.🦋یکی نماز؛بخصوص نماز صبح،یکی هم نگاه به نامحرم.🦋 بعدش مجدد به خاطر سلام نکردن به مادرش معذرت خواهی کردم. ۴۵ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh