eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
27.7هزار عکس
6.1هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 🍃هر وقت می دید بچه ها مشغول غیبت کسی هستند مرتب می گفت: بفرست! یا به هر طریقی بحث را عوض می کرد... 🍃هیچ گاه ازکسی بد نمی گفت، مگر به قصد اصلاح کردن... 🍃هیچ وقت لباس تنگ یا آستین کوتاه نمی پوشید... 🍃بارها خودش را به کارهای سخت مشغول می کرد. زمانی هم که علت را سؤال می کردیم می گفت:"برای نفس آدم این کارها لازمه". 🌹 📚سلام بر ابراهیم صفحه ١٨٠ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 شهید مهدی باڪری🌷 🌀بعد از عملیات خیبر فرماندهان را بردند زیارت علیه السلام . وقتی مهدی برگشت توی پد پنج بودیم. برایم سوغاتی جانماز  و دو حبه قند و نمک تبرکی آورده بود. نمکش را همان روز زدیم به آبگوشت ناهارمان. ⚡️مهدی حال همیشگی را نداشت. گفتم: «تو از ضامن آهو چه خواسته‌ای که این چنین شده‌ای؟ نابودی کفار؟ پیروزی رزمندگان؟ سلامتی امام؟» چیزی نمی‌گفت. به جان امام که قسمش دادم، گفت: فقط یک چیز. گفتم: چه؟ گفت: «مصطفی! دیگر نمی‌توانم بمانم. باور کن. همین را به امام رضا (ع) گفتم. گفتم واسطه شو این عملیات، آخرین عملیات مهدی باشد». 💥عجیب بود. قبلا هر وقت حرف از شهادت می‌شد، می‌گفت برای چه شهید شویم؟ شهادت خوب است اما دعا کنید پیروز شویم. صرف اینکه دعا کنیم تا شهید شویم یعنی چه؟ اما دیگر انقطاعی شده بود. امام رضا (ع) هم خیلی معطلش نکرد و بدر شد آخرین عملیاتش. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 🔹اگر دو چیز را رعایت بکنی، خدا را نصیبت می کند. یکی پر تلاش باش و دوم مخلص! این دو تا را درست انجام بدی خدا شهادت را هم نصیبت می کند. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💌 🦋بعضی از روزهای تلفن همراهش خاموش📴 بود. وقتی دلیلش رو میپرسیدم‌می‌گفت: ارتباطم را با کمتر میکنم تا کمی زمانم را برای اختصاص بدم... اینکه چطوری میتونم برای ایشان مفید باشم؟! 👤نقل‌از همسر شھید 🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸🍃 💌 ✍غيبت ممنوع! 🍃تقواي ايشون براي ما درس هاي زيادي داشت به كرات شاهد بودم با نهي از منكر خاص خودشون جلوي غيبت رو می‌گرفتند، 🍃 اگر صحبت از فرد غايبي ميشد، اگر فرد غايب رو مي شناختند، به نحوي سعي مي‌كردند اورا تبرئه كنند مثلا اگر بدي او گفته ميشد حاج رضا ميگفت:((نه،حالا اينطور ها هم نيست...)) 🍃اگر ميديد بازهم جلسه به غيبت ادامه ميدهد، بلند صلوات ميفرستاد به طوري كه همه ساكت شوند،باز اگر ادامه ميدادند ايشون ميفرستاد، انقدر صلوات ميفرستاد تا گوينده خجالت ميكشيد و ادامه نميداد، نهي از منكر ايشون هم غير مستقيم بود كه كسي ناراحت نشود،هم موثر واقع ميشد. 🌹 🦋 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💌 🍃حاج احمد دغدغه دار بود، همیشه در حال جمع کردن خاطرات از خانواده شهدا بود. ( احمد بعد از اینکه از میخوره ، خودشو یک کیلومتر میکشه عقب ،۱۰ روز تو بیمارستان‌ حلب بستری میشه... و کلیه هاشو از دست میده شب آخر میگفت قربون برم چی کشیدی ؛ تا لحظه آخر داشت میخوند) 🌸 🍃روزی که احمد داشت میرفت گفتم: مادر کجا داری میری؟ با خنده گفت معلومه دیگه گفتم میدونم ولی تو بچه صغیر داری اینا تکلیفشان چی میشه؟ گفت: از شما بعیده ، خدایی که *ساره و اسماعیل* وسط بیابان نگهداشت یه فکری به حال بچه های منم میکنه. 🌸 و شهیدش امیر به فاصله ۳۰سال هر دو شب شهادت حضرت زهرا شهید شدن. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💌 🍃دستش خالی بود پرسیدم: ساعتت کو؟ خیلی بی تفاوت گفت: یکی از بچه ها ازش خوشش اومد گرفت نگاهش کنه گفتم مال خودت.... حرصم گرفت... 🍃گفتم: علی اون کادوی سرعقدمون بود تبرک مکه بود بنده خدا بابا با چه ذوق و شوقی برای دامادش گرفته بود. رادوی اصل بود. 🍃سری تکان داد و گفت: اینقد از این ساعت ها باشه و ما نباشیم. تا توانی دلی به دست آور... 📚گلستان یازدهم 🌹 🦋 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟 🎥|وقتی انسانی به خدا وصل شد، همه‌اش می‌شود مغناطیس الهی، جذب مـــی‌کند، این شھید است. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‹❤️🚗› • • باهࢪڪسۍࢪفیق‌بشوۍ، شڪل‌وفࢪم‌آن‌ࢪامیگیࢪۍ فڪࢪش‌ࢪابڪن... اگࢪباشھداࢪفیق‌شَوۍ چه‌زیبا‌شڪل‌میگیࢪۍ🌿 شهید محمودرضا بیضایی💔 • • ‹ ッ. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🕊 هم اڪنون می‌بینم عده‌ای در تاریڪی فرو رفته‌اند، احساس خطر می‌کنم و تاسف می‌خورم و برایشان از خدا طلب هدایت می‌کنم! مگر در وصیت‌نامه شهدا نخواندید ڪه مڪراراً گفته‌اند: امام و ولایت فقیه را تنها نگذارید مگر عمری ندا سر ندادید: ما اهل ڪوفه نیستیم علی تنها بماند مگر تاریخ را ندیدید که چگونه امام خویش را تنها گذاشتند و ڪاری ڪردند ڪه مولا سر به چاه بگرید و با چاه درد‌ و‌ دل نماید..! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
▪️ 🍃 مقيد بود هر روز را بخواند. حتي اگر كار داشت و سرش شلوغ بود، حتما سلام آخر زيارت عاشورا را ميخواند. ❣️دائما ميگفت: "اگر دست جوانان را در دست امام حسين سلام الله علیه بگذاريم، همه مشكلاتشان حل ميشود و امام با ديده لطف به آنها نگاه ميكند. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🖤 علیه السلام پشت ترک موتورش بودم رسیدیم به یک چهار راه پشت چراغ قرمز ایستاد . بهش گفتم: امید چرا نمیری..؟! ماشین که اطرافت نیست؟ بهم گفت: رد کردن چراغ قانونه و امام گفته رعایت نکردن قوانین راهنمایی رانندگی خلاف شرعه پس اگر رد بشم گناهه داداش.☝️ من‌شب‌توهیئت‌اشک‌چشمم‌کم‌میشه...💔 🌹 🦋 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
'꧕👀🖤◠◠' گفت : میدونۍ چࢪا میگیم ‌ࢪفیق شہید خیلے کمڪت‌ میکنہ؟! -بࢪا؎ اینڪھ ‌ࢪفیق‌ ࢪوی ‌ࢪفیق‌ اثࢪ میزاࢪھツ♥️✨ معࢪفت ‌بھ‌ خࢪج‌ میدھ‌ و یھ ‌ࢪوز بھ ‌ࢪسم‌ ࢪفاقت‌ میبࢪتت پیش ‌خودش... ッ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 ☘برادر شهید ابراز می دارد: وقتی پیکرش را داخل قبر گذاشتم،از طرف همسر معززش گفتند محمود رضا سفارش کرده است چفیه ای که از آقا گرفته همراه او دفن شود؛جا خوردم؛نمیدانستم از آقا چفیه گرفته؛ رفتند چفیه را از داخل ماشین آوردند. ☘یکی از دوستانش جمله ای عربی برای من پیامک کرده بود و اولش نوشته بود:این سخنی از محمودرضاست. آن جمله این بود: اذا کان المنادی زینب(س) فاهلا بالشهاده یعنی: اگر دعوت کننده زینب (س) باشد سلام بر شهادت! ‎ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 📖 محمد حسین زیارت عاشورا را زیاد می‌خواند و قرائت آن را از کودکی ترک نمی‌کرد و در کودکی سر خواندن زیارت عاشورا بعد از نماز جماعت به امامت پدرش با خواهرش دعوا می‌کرد. از او می پرسیدم که محمد حسین چرا زیارت عاشورا می‌خوانی؟ در جوابم گفت که هرکس زیارت عاشورا بخواند شهید می‌شود!" من گفتم: باب شهادت دیگر بسته شده چه جوری شهید می‌شوی؟ گفت: که بالاخره شهید می‌شوم وقتی در روز عاشورا خبر شهادتش را به‌من دادند به یاد حرفش افتادم که گفت شهید می‌شوم. او غرق زیارت عاشورا بود و همان در زیارت عاشورا حاجتش را گرفت ‎‌⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩ 🕊🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹 گمنام🌱 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 🌷 🏡 هر هفته توی خونه روضه داشتیم. وقتی آقا شروع می کرد به خوندن، تا اسم امام حسین می اومد حاجی رو می دیدی که اشکش جاری شده. حال عجیبی می شد با روضه امام حسین  عليه السلام. انگار توی عالم دیگه ای سیر می کرد. 🏴 یه بار وسط روضه، مصطفی رفته بود بشینه رو پاش؛ متوجه بچه نشده بود، انگار ندیده بودش. گریه کنون اومد پیش من. گفت: «بابا منو دوست نداره. هر چی گفتم جوابم رو نداد.» 🔻روضه که تموم شد، گفتم: «حاجی، مصطفی این طوری می گه.» با تعجب گفت:«خدا شاهده نه من کسی رودیدم نه صدایی شنیدم.» از بس محو روضه بود. 🗯راوی: همسر شهید  ‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‹🕊⛓› • • ظـٰاهِرِشَھیدانِہ‌داشتَن‌هُنَرِبُزُرگۍنیست اَگِہ‌مَردۍبـٰاطِنِت‌رۅمِثلِ‌شُھَداڪُن••!" ‹ ッ . › • • 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 هیچ گاه ندیدم که ما را به کاری امر و نهی کند، بلکه همیشه غیر مستقیم حرفش را می زد؛ مثلا، آخرشب می گفت: من می روم وضو بگیرم . در روایات تاکید شده کسی که با وضو بخوابد شیطان به سراغ او نمی آید. نا خودآگاه ما هم ترغیب می شدیم و به همراه او برای وضو گرفتن حرکت می کردیم . 🌹 گمنام🌱 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
حـاج‌حسین‌یکتا: "شماهـا‌ڪسۍرو‌دردنــیآسراغ‌دارید ڪہ‌قبل‌از‌این‌ڪہ‌شما‌بدنیآ بیاید،خودشوبـراتون‌ڪشتہ‌باشہ؟ :) +ایــن‌شهـداخیلےشماهارودوسٺ‌دارن:) بیاییددستـتوݩ‌رو‌ازدســـت‌شـهیدآن جدانکنید.....♥️🌱 ⊰•💚•⊱¦⇢ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 🌷شهید عبدالمهدی مغفوری 🔹همکارانش می گفتند: در محل کار زودتر از همه می آمد و دیرتر از همه می رفت و در هفته چند ساعت برای خود کسر کار می زد. می گفت: در حین کار احتمال می رود یک لحظه ذهنم به سمت خانه، همسر و یا فرزندم رفته باشد، وقت کار، من متعلق به بیت المال هستم و حق استفاده شخصی ندارم. ☘همیشه در مقابل پدر و مادر دو زانو می نشست و هر وقت به دیدن آنها می رفت دستشان را می بوسید و وقتی هم خداحافظی می کرد باز دست آنها را می بوسید. 🔸مادر خانم حاج‌ عبدالمهدی می‌گفت: وقتی خواستم چهره مطهر و نورانی شهید را برای وداع آخر ببوسم، با کمال تعجب مشاهده کردم که لبان ذکرگوی آن شهید سعید به تلاوت سوره مبارکه کوثر مترنم است. 🔹پسرعموی شهید مغفوری هم از مراسم دفن این شهید خاطره‌ای شگفت دارد: وقتی می‌خواستیم او را به خاک بسپاریم با صحنه عجیبی مواجه شدیم، که به‌ یک باره منقلب مان کرد. وقتی پیکر شهید را در قبر می‌گذاشتیم صدای اذان گفتن او را شنیدیم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ هدیه بروح بلندومطهرش صلوات🥀 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ.  🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
⚘⚘⚘⚘⚘ 💌 📚خیلی درس می خواند، هلاک می کرد خودش را. هر بار که بهش می گفتم: بسه دیگه! چرا این قدر خودت رو اذیت می کنی؟ می گفت: اذیتی نیست. اولاً خیلی هم کیف می ده. ثانیاً وظیفمونه. باید این قدر درس بخونیم که هیچ کس نتونه بگه بچه مسلمون ها بی سوادند. 🇮🇷 ⃟ ⃟ 🥀 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💌 از اول نامزدیمون… با خودم کنار اومده بودم که من… اینو تا ابد کنارم نخواهم داشت… یه روزی از دستش میدم… اونم با شهادت… وقتی که گفت میخواد بره… انگار ته دلم…آخرین بند پاره شد… انگار میدونستم که دیگه برنمیگرده… اونقد ناراحت بودم… نمیتونستم گریه کنم… چون میترسیدم اگه گریه کنم… بعداً پیش ائمه(ع) شرمنده شم… یه سمت ایمانم بود و یه سمت احساسم… احساسم میگفت جلوش وایسا نذار بره… ولی ایمانم اجازه نمیداد… یعنی همش به این فکر میکردم که قیامت… چطور میتونم تو چشای امیرالمؤمنین(ع)نگاه کنم و… انتظار شفاعت داشته باشم… در حالی که هیچ کاری تو این دنیا نکردم… اشکامو که دید…   دستامو گرفت و زد زیر گریه و گفت… “دلمو لرزوندی ولی ایمانمو نمیتونی بلرزونیا"💔 🌹
.•🌿•.➺ آخروصیت‌نامه‌اش‌نوشته‌بود: وعده‌ی‌مابهشت‌،بعدروی‌بهشت‌را خط‌زده‌بوداصلاح‌کرده‌بود: وعده‌ی‌ماجنت‌الحسین...(:♥️ شهید حجت اسدی🦋✨ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌿 هیچ وقت ندیدم که ابراهیم، به دنبال لذت شخصی خودش باشد. لذت برای او تعریف دیگری داشت... اگر دل کسی را شاد می‌کرد، خودش بیشتر لذت می‌برد. اگر پولی دستش می‌رسید سعی می‌کرد به دیگران کمک کند. خودش به کمترین‌ها قانع بود، اما تا می‌توانست به دیگران کمک می‌کرد. 🌹 📗سلام بر ابراهیم ؛ جلد دوم ، ص ۳۲ ‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌿 همیشه و در هر شرایطی خنده بر لب داشت به طوری ک بعد از شهادتش نام گرفت...🌹 بسیار با اخلاق ، مهربان و صبور بود. بسیار به معنویات از جمله اهمیت میداد بسیار به آراستگی ظاهر داشت و همیشه مرتب بود...🌹 گذشت زیادی داشت. بی نهایت از و کردن تنفر زیادی داشت و ترجیح میداد به جای نفرین، در حق فرد مقابل دعای خیر کنیم...🌹 هرگز دل کسی را نشکست و بسیار شوخ طبع بود... 🕊 از شهدای حادثه تروریستی زهدان ‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh