🌷 #هر_روز_با_شهدا_4228🌷
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
🌷یک روز اسرای عنبر با اتفاقی در اردوگاه روبرو شدند که هم تعجب و هم غیرت آنها را به درد آورد. از ظهر گذشته بود که خودرویی وارد اردوگاه شد، به همه داخلْ باشْ دادند، کسی حق نگاه کردن از پشت پنجره به بیرون را نداشت ولی هرطور بود این خبر بین بچهها پخش شد. از در پشتی آن خودرو، چهار اسیر زن پیاده شدند همه با تعجب نگاه میکردیم که این اسرای زن در اینجا و در دست این نامردان چه میکنند؟ چگونه اسیر شدهاند؟ پاسخ این پرسشها، ذهن ما را به خود مشغول کرده بود.
🌷با آمدن این چهار خواهر غم بزرگی بر دلمان نشست، میدانستیم که اسارت برای آنها و خانوادههایشان چندین برابر از ما سختتر است؛ زیرا آنها دختران جوانی بودند که اسیر دست دشمن شدند. کسانی که به هیچ قانونی پایبند نبودند، ولی ما که دائماً، مستقیم و غیرمستقیم آنها را زیر نظر داشتیم، با گزارش گرفتن از حال و نیاز آنها، به وسیله نوشته هایی که در مکانهای خاص، دسترسی به آنها را ممکن میساخت، از مقاومت، صلابت و پاکدامنی آنها مطمئن بودیم.
🌷آنها در طبقه بالای آسایشگاه ما اقامت داشتند و ما دائم موظب بودیم که کدام سرباز به آن۹جا رفت و آمد دارد. اگر کمترین سوءظنی به یکی از سربازان داشتیم فوراً به مسئول و فرمانده خود اطلاع میدادیم تا به فرمانده عراقی برساند. عراقیها خوب میدانستند که ما نسبت به این چهار خواهر بسیار حساس هستیم، سربازانی که مسئول حفاظت از آنها بودند، خوب میدانستند که اگر کمترین حرکتی خلاف مرام ما انجام دهند، برای آنها خیلی بد میشود! سربازان بعثی کاملاً مواظب بودند که به هیچ وجه اسیر دیگری، جز آنهایی که خودشان انتخاب کرده اند، با آنها ارتباطی برقرار نکند.
🌷ما برای اینکه از وضعیت آنها مطلع شویم، مکانهایی مانند دستشویی و شکافهای دیوار را مشخص کرده بودیم و با قرار دادن شیءی یا کاغذی، از احوالشان مطلع میشدیم. تنها چند نفر از اسرای کم سن و سال را مسئول این کار قرار دادیم. هر وقت عرصه بر ما تنگ میشد، حضور آنها در اسارت به ما روحیه میداد و ما را آرام میکرد. هرگاه کارد به استخوان میرسید، به خود میگفتیم: «آیا با وجود چهار دختر در اسارت، ابراز خستگی و ضعف معنی دارد؟»
#راوى: جانباز و آزاده سرافراز محمدحسین چینی پرداز که از شهر دزفول در جبهههای جنگ حضور یافت و در نخستین روز از نوروز سال «۶۱» اسیر شد.
📚 کتاب "شصت و یک" خودنوشت راوى
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقن
با اینکه وضع مالی خانواده اش خوب بود ولی حسین دلبستگی به مال دنیا نداشت، برای ترویج فرهنگ انقلابی در جامعه خیلی تلاش می کرد، رعایت حلال و حرام و توجه به مسائل شرعی برای شخصیتی مثل حسین چیز عجیبی نیست.
شهید حسین معز غلامی بسیاربخشنده، مسئولیت پذیر وبیان اثر گذاری داشت.
شهید معز غلامی حافظ قرآن بود در دانشگاه امام حسین در مسابقات حفظ مقام اول را کسب کرده بود..
#شهیدحسین_معزغلامی🌿♥️
🌺🌺🌺🌺🌺
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین
_❤️🩹🕊
هیچگاه در برابر خدا احساس خستگی
نکنید و بدانید جنگ ما با ابرقدرتها
و شیطانهای جهان تا #ظهورامامزمان
"عجل الله"ادامه دارد
🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی رسم خوشایندی است
زندگی بال و پری دارد
به وسعت مرگ
پرشی دارد اندازه عشق
زندگی چیزی نیست
که لب طاقچهی عادت از
یاد من و تو برود
زندگی حس غریبی است
که یک مرغ مهاجر دارد
زندگی سوت قطاری است
که در خواب پلی میپیچد
زندگی دیدن باغچه از
شیشهی مسدود هواپیماست . . .!
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمـدنکـاحی👇
♥️ @shahidnekahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر این دنیا غریبهپرور است، تو آشنا بمان. تو پای خوبیهایت بمان.
اگر کسی معنای عاشقانههایت را نفهمید، بر روی عشق خط نکش، و عاشقانههایت را محکم در آغوش بگیر.
دنیا خوب و بد، زشت و زیبا فراوان دارد، تو خوب باش، تو زیبا بمان،
و بگذار با دیدنت هر رهگذر نااُمیدی لبخند بزند، رو به آسمان نگاه کند، و زیر لب بگوید:
“پس هنوز هم عشق پیدا میشود”🌸
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
امام ۱۴ معصوم و۱۲۴ هز پیغمبر و شهدا و اموات مؤمنین و مومنات و اموات این جمع وحق الناسها و آمرزش گناهانمون و رفع گرفتاری از جمیع مؤمنین و مومناتو مردم کشورم
#صفـــ۵۸۲ــفحه 📚
🌷 #هر_روز_با_شهدا_4230🌷
#همآغوشی_با_خورشیدیها....
🌷صبح با قایق رفت جلو. مدام خودش را نفرین میکرد، که چرا با گردان اسماعیل نرفته. به کنار اسکله که رسید، جا خورد. بدنش لرزید. بچهها روی میلههای تیز خورشیدی دراز کشیده بودند. صورت هایشان هنوز سبز نشده بود که این میلهی تیز از کمرشان بیرون آمد.
🌷خونابه زیر شکمهایشان، اطراف میلههای خورشیدی را سرخ کرد. آب رفته بود که خورشیدیها سرشان آمده بود بیرون. اینها بچههای گردان غواص بودند که خورشیدیها را بغل گرفته بودند تا پیکرشان روی آب شناور نشود و کمین دشمن متوجه حضور نیروها نشود.
🌷اشک در چشمانش حلقه زد، یکی از آنها را میشناخت. سربند سبز بر سر داشت. به زحمت انگشتان او را از لای خورشیدی بیرون کشید. نمیدانست گریه کند، داد بکشد، فقط سرش را به سر او نزدیک کرد، هنوز لبخند بر لبش بود.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⤴️ رفیقباز نباشی، توی فتنههای آخرالزمان دوام نمیاری!
#استوری | #استاد_شجاعی
ویژه میلاد حضرت عبدالعظیم علیهالسلام
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
.
🌿هدف باید این باشد،
که تمام عمر،
صرف در یاد خدا🌱
و طاعت او و عبادت باشد؛
تا به آخرین درجهے قُربی،
که استعداد داریم،
برسیم...
"آیتاللهبهجترحمةاللهعلیه"
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
تا امید هست،چرا نا امیدی؟
اگه میتونی هنوز،چرا غر وناله زدن؟
پاشو وکاری کن،خدا راهنماییت میکنه.
نا امیدی خودش بدترین گناهیه،که خدا
نمی بخشه.❤️
بیایید امشب دعاکنیم:
برای همه اونایی که یه درد گوشه قلبشون پنهونه برای تمام مریضها
برای کسانیکه مشکلات خسته شون کرده #خدایا امیدمان به لطف توست
نا امیدمان نکن...❤️
🌸 #خدای مهربانم!
باران شفا و سلامتی
را برهمه بیماران ببار...
باران رحمت و مغفرتت
را بر همه اسیران خاک....
باران آزادی و رهایی
را برای همه زندانیان بی گناه..
و باران آرامش را
برای همه درماندگان...
و ببار باران خیر و برکتت را
بر همه آنان که دوستشان داریم...
#آمین_یا_رب_العالمین❤️
☀️بسم الله الرحمن الرحیم☀️
✨امروز سه شنبه
17 مهر 1403 هجرے شمسى🗓
4 ربیع الثانی 1446 هجری قمرے🗓
8 اکتبر 2024 ميلادى🗓
ذکر روز سه شنبه
#یاارحم_الراحمین🌷
✨دعای برکت روز:
🍀امام صادق(ع):وقتى صبح دمید بگو:
(الحَمدُللهِ فالِقِ الإِصباحِ، سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ، اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ و عافِیَةٍ، و سُرورٍ و قُرَّةِ عَینٍ اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلى أهلِ بَیتی مِن بَرَکَةِ السَّماواتِ وَالأَرضِ رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیعِ خَلقِک)َ.
📘بحار الأنوارج87/ص356
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤
#سه_شنبه_هاى_مهدوی
دَرسَماواتوَزَمينجَشنِعَظيماَستاِمشَب . .
عِيـدِميـلادِڪَريـمابـنڪَريـماَستاِمشَب💚
🎊ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام بر امام زمان ارواحنا فداه و منتظران حضرتش مبارک باد 💐
#حضرت_عبدالعظیم
#کربلای_معلی
خوب باش🌻
اما به اندازه ی توانت
منتش را هم روی کسی نگذار🌻
خوب بودن یا نبودن،
انتخاب توست...🌻
می توانی باشی یا نباشی...
اما اگر انتخابت خوب بودن است🌻
در انتخابت بمان....
ادامه بده....🌻
اما منتظر نباش برایت کف بزنند...
انتظار تلافی هم نداشته نباش🌻
خیلیها با خوبی ات غریبی می کنند
چون بلد نیستن جواب خوبی را بدهند....🌻
یاد نگرفته اند...
می ترسند
خیلیها هم نه
بلدند چکار کنن که تو خوبتر شوی🌻
اما تو فقط
تا جایی که توانش را داری در راهت بمان....🌻
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
ســـــلام🌸
صبحتون پُر از طراوت 💕
روز سه شنبه تـون 🌸
معطر به بوی مهربانی💓
الهی
دلتـون شـاد لبتون خندان 🌸
قلبتون مملو از آرامش
صبح زیبای سه شنبه تـون بخیر 🌸
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
💔
او اون قدر باهوش بود که با وجود اینکه در جبهه دیپلم گرفته بود ولی کنکور سراسری همان سال در دو رشته برق و مکانیک قبول شد.
همون که اونقدر قد بلند بود که توی قبر جا نمی شد و پاهایش را خم کردند.
و اون قدر جسور بود که در وصیت نامه اش نوشته بود:
"من در اون دنیا جلوی تک تک شما رو میگیرم اگر پشت به ولی فقیه کنید."
#شهید_علی_همایون_پور
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌷 #هر_روز_با_شهدا_
#امضای_سرخ
🌷زهرا صالحی، دختر شهید سید مجتبی صالحی می گوید: آخرین روزهای سال ٦٢ بود كه خبر شهادت پدرم به ما رسید. بعد از یک هفته عزاداری، مادرم با بستگانش برای برگزاری مراسم یادبود به زادگاه پدرم، خوانسار، رفتند و من هم بعد از هفت روز برای اولین بار به مدرسه رفتم.
🌷همان روز برنامه امتحانی ثلث دوم را به ما دادند و گفتند: «والدین باید امضاکنند.» آن شب با خاطری غمگین و چشمانی اشک آلود و با این فکر که چه کسی باید برنامه مرا امضا کند، به خواب رفتم.
🌷با گریه خوابم برد. پدرم را دیدم که مثل همیشه خندان و پُر نشاط بود. بعد از کمی صحبت به من گفت: «زهرا! آن نامه را بیار تا امضا کنم.» گفتم: «کدام نامه؟» گفت: «همان نامه ای که امروز توی مدرسه به تو دادند.»
🌷برنامه را آوردم، اما هر خودکاری که برمی داشتم تا به پدرم بدهم قرمز بود. چون می دانستم پدرم با قرمز امضا نمی کند، بالاخره یک خودکار آبی پیدا کردم و به او دادم و پدرم شروع کرد به نوشتن.
🌷صبح که برای رفتن به مدرسه آماده می شدم، از خواب دیشب چیزی یادم نبود. اما وقتی داشتم وسایلم را مرتب می کردم، ناگهان چشمم به آن برنامه افتاد. باورم نمی شد! اما حقیقت داشت. در ستون ملاحظات برنامه، دست خط پدرم بود که به رنگ قرمز نوشته بود: «این جانب نظارت دارم. سیدمجتبی صالحی» و امضا کرده بود. ناگهان خواب شب گذشته به یادم آمد و...
🌷این رویداد بزرگ با بررسی دقیق کارشناسان و تطبیق امضای شهید قبل از شهادت مورد تایید قرار گرفت و به اثبات رسید. هم اکنون این سند زنده در کنار صدها اثر زنده دیگر از شهدا، در موزه شهدا در خیابان طالقانی تهران در معرض دید بازدیدکنندگان است.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅