eitaa logo
🕊کانال شهیدمحمدنکاحی🕊
241 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
29 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 ❌️❌️ نوجوانان حتماً بخوانند. . . 🌷حوالی ظهر بود، گرما بیداد می‌کرد، دشمن که از ارتفاعات قلاویزان تارانده شده بود با تمام قوا سعی در بازپس‌گیری ارتفاعات داشت، نور آفتاب به سود آن‌ها بود، رزمنده‌ها که تمام شب مشغول عملیات بودند در این ساعات کمی خسته به نظر می‌آمدند. تدارکات نرسیده بود و بچه‌ها تشنه بودند. در جایی‌که فرمانده مقرر کرده بود، خسته و تشنه کیسه‌های شن را پر می‌کردند تا از گزند ترکش‌های توپ و خمپاره در امان باشند. سنگرها بدون سقف بود، چون نه فرصتی برای این کار بود و نه خبری از تدارکات بود. دوربینم را برداشتم و برای گرفتن عکس در مسیر خاکریز حرکت کردم. 🌷صدای سوت توپ و خمپاره باعث می‌شد دائم که خیز بروم، بچه‌های رزمنده دیگر به خوبی با این صداها آشنا هستند. گوشها عادت می‌کند و می‌توانی بفهمی که این صدای توپ از طرف خودی‌هاست یا دشمن تا بی‌جا خیز نروی! نمی‌دانم برای چند دقیقه چه شد که عراقی‌ها جهنمی به پا کردند و آن‌چنان آتشی روی ما ریختند که مدتی درازکش روی زمین ماندم و با اصابت هر خمپاره و توپی بالا و پایین می‌شدم. کمی آرامش که ایجاد شد بلند شدم تا اطرافم را بینم. در ابتدا دود حاصل از این همه انفجار و خاک باعث شد درست متوجه اوضاع نشوم، گوش‌هایم تقریباً چیزی نمی‌شنید. 🌷به نظرم آمد که زمان از حرکت باز ایستاده و متوقف شده، از موج انفجارها کمی گیج بودم. دیدم بچه‌های زیادی به روی زمین افتاده‌اند، در همین زمان نگاهم به صورت نوجوانی افتاد که صورتش از برخورد خمپاره به نزدیکی‌اش سیاه شده بود و ترکش‌های آن تمامی صورتش را گرفته بود. بی‌اختیار دوربینم را بالا آوردم و عکسی از او گرفتم. در حال حرکت بود و برای این‌که به زمین نیفتد از لبه‌های سنگرهای شنی کمک می‌گرفت. جلو رفتم، صدای زمزمه‌اش را می‌شنیدم، به آرامی می‌گفت: “آقا اومدم. حسین جان اومدم.” 🌷وقتی به او رسیدم دیگر رمقی برایش باقی نمانده بود و به زمین افتاد. او را به آرامی بغل کردم، همچنان نجوا می‌کرد. با تمام وجود امدادگر را صدا زدم. صورتش را بوسیدم و به او گفتم: عزیزم، فدات بشم، چیزی نیست و ناامیدانه برگشتم و باز امدادگر را به یاری خواستم. حالا اشک‌هایم با خونهای زلال او در هم آمیخته شده بود، دیگر نجوا نمی‌کرد و به آسمان چشم دوخته بود. امدادگر آمد، اما.... لحظه‌ای بعد گفت: “کاری از دستم برنمیاد، شهید شده، برادر زحمت می‌کشی ببریش معراج شهدا. 🌷(معراج شهدا جایی بود که وقتی بچه‌ها شهید می‌شدند، آن‌ها را کنار هم می‌گذاشتند تا بچه‌های گردان تعاون آن‌ها را به عقب منتقل کنند.) درحالی‌که تمام بدنم می‌لرزید او را بغل کردم، انگار فرشتگان زیر پیکر پاکش را گرفته بودند. آن‌قدر سبک بود که به راحتی در بغلم جای گرفت و از زمین بلندش کردم. امدادگر با دست محل معراج شهدا را نشان داد. قبل از این‌که او را در کنار سایر شهدا بگذارم. صورتش را بارها و بارها بوییدم‌ و بوسیدم، به خدا بوی عطر گل یاس می‌داد.... : آقای سید مسعود شجاعی طباطبایی، کاریکاتوریست فعلی و عکاس دوران دفاع مقدس (لحظه ثبت تصویری در جریان عملیات کربلای یک در منطقه قلاویزان) ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 👇 ♥️ @shahidnekahi
  چه‌نعمتی‌بزرگتر از            بندگی‌برای‌تو یا‌اللّه! اینکه‌در لا به‌لای‌‌ تمام‌ رنج‌هایم و در پسِ‌تاریکی‌ تمام‌‌ گناهانم... مـرا غرقِ‌ رحمت‌وبخششت‌کرده‌ای♥️🌧 💙💙
یه وقت نگی! من که پروندم خیلی سیاهه🖤.. کارم از توبه گذشته؛) "تـوبـه" مثل پاک کن مےمونه اشتبـاهـاتـت رو پـاک مےکـنه❤️ فقط بـه فـکر جبـران بـاش.. ‹ ⛅🌱›💙
به‌خاطر‌بسپاریم‌همراهی‌خداباانسان مثل‌نفس‌کشیدن‌است،آرام،بی‌صدا،همیشگی:)💜 شبتون امام زمانی 💫 وضو فراموش نشه💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽❣ ❣﷽ ، ساده مداوا نمیشود باید به هم رسید، و الّا نمیشود از بسته ‌ایم به دخیل تا تو این گره ‌ها وا نمیشود ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 👇 ♥️ @shahidnekahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼ســلام ☕️صـبح زیبـاتـون بـخیر 🌼به شنبه خوش آمدید ☕️امـیدوارم 🌼روزتـون بانشاط ☕️لبتون پر از تبسم 🌼قلب تون پراز نور ☕️روزگارتـون شیرین 🌼و نعمت های ☕️الهی نصیبتون باد 🌼اول هفته تون شاد و زیبا 🍁 ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 👇 ♥️ @shahidnekahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼ﺑـَﻌﻀـﯽ ﺁﺩﻣﺎ ﻋﯿﻦ ﺑـﺎﺭﻭﻥ 🍁ﻣـﯽ ﻣـﻮﻧﻦ ﺍﻭﻟﺶ ﮐـﻪ ﻣﯿﺎﻥ 🌼ﺑﻬﺖ "ﻃﺮﺍﻭﺕ"ﻣﯿﺪﻥ 🍁ﺷـﺎﺩﯼ ﻣﯿﺪﻥ .... 🍁ﻭﻟﯽ ﺁﺧـﺮﺵ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﻮ 🌼ﺑﺎ ﮔِﻞ ﻭ ﺷﻞ یکی ﻣﯿﮑﻨﻦ 🍁ﻭ ﻣﯿﺮﻥ ﻣﺮﺍﻗﺐ این ﺁﺩﻣﺎ 🌼تو زندگیتون باشید.... 🍁اول هفته پاییزی تون شاد 🌼و لبتون همیشه خنـدون ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 👇 ♥️ @shahidnekahi
مـن کجا و بـا شهیدان زندگی؟ مـن کجا و قـصـه‌ی رزمندگی؟ مـن کجا و دیدن وجه خدا؟ مـن کجا و جمع اعلام الهدی؟ با همه بیچارگی تنهـا شدم! مـن سفیـر بهترین یـاران شدم! صبحتون شهدایی 🌺 رفاقت با شهدا تا قیامت 🌺 🕊 یاد شهدا با ذکر صلوات 🕊 🏴🕊🏴🕯🏴🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 میگن آدم ها خیلی شبیه کتاب هایی که میخوانند میشوند! خوشا آن‌کس ڪه قران را فـرا گیرد.. 🌹 رفیق ...! نزار خاک بخوره روی میز و طاقچه ' اگه میخوای بنده واقعی برای خدا باشی بخون و عمل کن.. بعد شبیه اونی میشی که خدا میخواد قطعا کسی که با قرآن انس بگیره و رفیق بشه، هیچوقت احساس تنهایی نمیکنه 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺🕊 تـــلاوت آیات‌ قـــــرآن ڪریــم؛ ۩ بــِہ نـیّـت‌ شهید محمد هادی ذوالفقاری 🌿 📚                        
15.mp3
7.09M
[تلاوت صفحه پانزدهم قرآن کریم به همراه ترجمه]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737698T10034312(Web).mp3
15.4M
📚 🎧  🎤«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید»  📚 کتاب 🕊(محمد)مصطفوی 🌴شهید مدافع حرم 🍃انتشارات:شهید ابراهیم هادی 🔸️فصل ششم ♻️.خاطرات دوستان شهید
همیشه می‌گفت: زیباترین‌ شھادت‌ را می‌خواهم، یکبار پرسیدم: شھادت‌ خودش‌‌ زیباست؛ زیباترین‌‌ شھادت‌ چگونه‌‌ است؟ در جواب‌ گفت:زیباترین‌‌ شھادت‌ این‌‌است‌ که جنازه‌ا‌ی هم‌‌ از انسان‌‌ باقی نماند. 🌷 شهید ابراهیم هادی🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 🌷 ! 🌷وقتی خبر شهادت مرتضی را به من دادند، گفتم: مرتضی شهادت را نمی‌خواست. مرتضی می‌خواست خدمت کند. اما همیشه می‌گفت اگر خدا انتخابم کند من نه نمی‌گویم. این را همیشه می‌گفت. اولین باری که بعد از عروسی مجروح شد گلوله تک‌تیرانداز به شکمش خورده بود و چند انگشت پایین‌تر از ناف شکاف عمیقی ایجاد کرده بود. خوب به یاد دارم مرتضی گفت: آن لحظه که تیر خوردم و افتادم حس کردم شهید شدم، چشم‌هایم را بستم. 🌷گفتم: مرتضی آن لحظه نگفتی پس فاطمه چه می‌شود؟ گفت: چرا گفتم اما بعد گفتم خدایی که فاطمه را به من داده خودش مراقب فاطمه خواهد بود و شهادتین را گفتم. وقتی ناراحت می‌شدم می‌گفت: من برای شهادت نمی‌روم اما اگر خدا برای ما شهادت را بخواهد من که نمی‌گویم نه! تمام فکر و ذکرش خدمت بود. یک بار در حرم حضرت رقیه (س) بودیم که همرزمان و دوستانش آن شعر معروف «منم می‌خوام برم، برم سرم بره» را می‌خواندند و سینه می‌زدند، من ناراحت شدم و به مرتضی.... 🌷و به مرتضی پیام دادم بیا بیرون. گفت: چه شده؟ گفتم: من نمی‌خواهم تو این شعر را بخوانی! گفت: نمی‌خواندم، ایستاده بودم کنار و داشتم می‌خندیدم. گفتم: می‌خندیدی؟! به چی؟ می‌گفت: به دوستان. گفتم من نمی‌خواهم سرم برود، من می‌خواهم بروم بیت‌المقدس نماز بخوانم، من می‌خواهم بروم آمریکا کار دارم، می‌خواهم بروم عربستان بجنگم، من می‌خواهم انتقام بگیرم. من تا ریشه این‌ها را نسوزانم نمی‌روم. آرمانش بیت‌المقدس بود و از بین بردن تکفیری‌ها. 🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید مدافع حرم مرتضی حسین‌پور : خانم فاطمه کاظمی همسر گرامی شهید ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 👇 ♥️ @shahidnekahi
آقا قاسم در همه کارها به خدا توکل میکرد. نمازش را در هر شرایطی اول وقت میخواند. احترام زیادی به پدر و مادرش میگذاشت و هر کاری از دستش بر می‌آمد برایشان انجام میداد و هرگز کوتاهی نمیکرد. اهل غیبت نبود و اگر کسی در جمعی غیبت میکرد، حتماً متذکر میشد. مهدی من گوش به فرمان رهبری بود و پشتیبان ولایت فقیه، به طوری که در وصیتنامه‌شان به همه تأکید کرده است که پشتیبان ولایت باشید و از خط ولایت فاصله نگیرید. ایشان آرام و قرار نداشت و آنقدر از شهادتش مطمئن بود که میگفت در نماز شبت هر چی از خدا بخواهی میدهد. راوی: همسر محترم شهید 🌷شهید قاسم غریب🌷 یاد شهدا با صلوات🌷 ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 👇 ♥️ @shahidnekahi
👌 اگر باور داری خدا روزیتو می‌رسونه، یا از همه چیزهایِ تو حفاظت میکنه، قطعا همینجوره !🌿 خیـالتِ راحت بـاشه؛ تـمـام زندگیت‌ رو به‌ خداوند بسپار و منتظر نتایج شگفت‌ انگیز باش.💙 🌸😊🌸
-مراقب قلب و روح آدما باشیم، حرفامون گاهی اوقات آدما رو نابود میکنه..! 💙
مابچه‌های‌مادرپهلوشکسته‌ایم.. بی‌شک‌هیچ‌کس،مادرمان‌حضرت‌زهرا نخواهدشد..💔 شبتون امام زمانی وضو فراموش نشه💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ عالم ز برایت آفریدم، از روح خودم در تو دمیدم، گفتم که ملائک همه سرباز تو باشند صد ناز بکردی و خریدم، جان و دل و فطرتی فراتر ز تصو از هرچه که نعمت به تودادم گفتم که سپاس من بگو تا به تو بخشم بر بخشش بی منت من هم با این که گنه کاری و فسق تو عیان است خواهان توأم، تویی که ازمن هر روز گنه کردی و نادیده گرفتم با اینکه خطای تو ندیدم صد بار تو را مونس جانم طلبیدم از صحبت با مونس جانت رغبت به سخن گفتن با یار نکردی با این که نماز تو خریدم بس نیست دگر بندگی و طاعت شیطان؟؟ بس نیست دگر هرچه که از ما ؟؟! از عالم و آدم و شکایت خود باز خریدم گله ات را، .. همیشه شکر گذار خدا باش , و به آنچه داری قانع و شاد باش🌺 ‎‌‌‌ ‌‌ ❤️اللهم عجل لولیک الفرج ❤️ ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 میگن آدم ها خیلی شبیه کتاب هایی که میخوانند میشوند! خوشا آن‌کس ڪه قران را فـرا گیرد.. 🌹 رفیق ...! نزار خاک بخوره روی میز و طاقچه ' اگه میخوای بنده واقعی برای خدا باشی بخون و عمل کن.. بعد شبیه اونی میشی که خدا میخواد قطعا کسی که با قرآن انس بگیره و رفیق بشه، هیچوقت احساس تنهایی نمیکنه 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺🕊 تـــلاوت آیات‌ قـــــرآن ڪریــم؛ ۩ بــِہ نـیّـت‌ شهید علی عرب 🌿 📚                        
16.mp3
8.09M
[تلاوت صفحه شانزدهم قرآن کریم به همراه ترجمه]