eitaa logo
کانال رسمی شهید امید اکبری
1.2هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
2.3هزار ویدیو
40 فایل
اِلهی به #اُمید تو ♡.. "خیلی به حضرت رقیه ارادت داشت.." شهــــیدمدافـع‌وطـــن امیداڪبری🍃🥀 از شهدای حادثه تروریستی میلـاد: ۶۸/۱۰/۰۲ اصفهــان شهــادت: ۹۷/۱۱/۲۴ خاش_زاهدان ارتباط با ما: @shahidomidakbariii
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! 🕊اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... 🕊دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... 🕊به سومین کوچه رسیدم! شهید محمدحسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... 🕊به چهارمین کوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... 🕊به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... 🕊ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی .. کم آوردم... گذشتم... 🕊هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم. 🌹هشتمین کوچه؛ رسیدم به بسیارمهربان بودودلسوزاماغیرتی... دیدم پایه و اساس دین را نگه داشته است و با پرچم امربه معروف به حرف ولی اش گوش میسپارد..گفت برای امربه معروف چه کردی؟ آیادلت برای غیرت وحجاب پرنکشید؟بعدمن چه کردید؟؟ شرمنده ازکنارش گذشتم😭😭😭😭😭 🌺نهمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... 🕊پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... 🕊دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... 🕊از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... گاهی،نگاهی... .... 🌸🍃 @shahidomidakbari 🌸🍃
🛤 و ، به آدمى نشان مى ‏دهند كه براى لذت و امن و رفاه نيامده، كه اين ‏ها با ساخت دنيا و بافت انسان هماهنگ نيست. 🛤 آدمى با اين تركيب، نقش خود را مى‏ فهمد و با اين نقش و اسم، خود را علامت مى ‏گذارد و با اسم «الله» حركت آغاز مى‏ كند و زندگى و مرگ خود را و دوستى و دشمنى خود را سازمان مى ‏دهد. 🛤 علم و بينش به خوبى و زيبايى و انس و همراهى و احاطه ‏ى حق، را مى‏ سازد و عشق تحول و عمل را و تمرين مستمر و حركت مداوم را. 🛤و باز اين بلاى خداست كه آدمى را به مى‏ رساند، ولى از يأس مى‏ رهاند. 🛤 عجز، خود مركب سير آدمى است و آن‏جا آغاز مى‏شود كه آدمى مى ‏شود. 🛤در واقع، اين آدمى است كه مى ‏كند، يا لذت را و يا امن را و عدالت را و يا را و حركت مستمر را. 🛤 با اين انتخاب در قلمروى جهانى هماهنگ و قانونمند و هدف‏دار است كه نياز به وحى مطرح مى‏ شود و عقل و قلب و حس و غريزه ‏ى آدمى، كفاف نمى‏دهد به مستى او. ❛❛ عین‌صاد 📚  ╭─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╮ ‌ @shahidomidakbari ╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╯