eitaa logo
کانال رسمی شهید امید اکبری
1.2هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
40 فایل
اِلهی به #اُمید تو ♡.. "خیلی به حضرت رقیه ارادت داشت.." شهــــیدمدافـع‌وطـــن امیداڪبری🍃🥀 از شهدای حادثه تروریستی میلـاد: ۶۸/۱۰/۰۲ اصفهــان شهــادت: ۹۷/۱۱/۲۴ خاش_زاهدان ارتباط با ما: @shahidomidakbariii
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙انتقاد تند 👈علیرضا اسفندیاری از مداحان سرشناس آذری زبان از آسیب‌ های مداحی می گوید، از شعرهای نازل و ادا اطوارهایی که شأن مجلس عزا را پایین می آورند تا تاکید بر سیستم های آنچنانی صوت و روشهای عجیب سینه زنی و... @shahidomidakbari
خدایاببخش که یک عمر عاشقانه هایم را خرج این و آن کردم!و به تو فقط یک مشت خمیازه و کسلی و بی حوصلگی تحویل دادم... @shahidomidakbari
~id➜•@mola113•↰_۲۰۲۲_۰۱_۲۶_۱۴_۳۲_۳۷_۶۰۰.mp3
3.01M
گدای شاه طوسم با اسم تو مانوسم اگه بشه قسمت باز ضریحتو میبوسم چقدر کبوتر داری یاسلطان غلام و نوکر داری یاسلطان دخیلتم یا سلطان @shahidomidakbari
وقتۍ درونت پاڪ باشد خدا چہره‌ات را گیرا میڪند'✨ این گیرایۍ از زیبایۍ و جوانۍ نیست... این گیرایۍ از نور ایمانۍ است ڪه در ظاهر نمایان مۍ‌شود . . ؟🌿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ °•°🖇 @shahidomidakbari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید علی سیفی نوجوان که بود، یک شب مهمان ما بود. صبح وقتی از خواب بیدار شد که نماز صبحش قضا شده بود. خیلی ناراحت بود. وسایلش را جمع کرد و رفت. تا مدت ها خبری از او نداشتم. بعدها فهمیدم دو هفته به خاطر یک نماز قضا روزه گرفته بود. 📙 کتاب بیا مشهد. اثر گروه شهید هادی کانال @shahidomidakbari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی جالب یک جوان از دوران جلوی رهبری 😂😂 💍 🌷کانال شهید امید اکبری 🌷 @shahidomidakbari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه خوانی سید مجید بنی فاطمه در حضور مرحوم ایت الله صافی گلپایگانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاج قاسم قسمت 1 1.mp3
16.23M
زندگی خود نوشت سپهبد شهید 🌹حاج قاسم سلیمانی🌹 @shahidomidakbari
AUD-20220109-WA0159.mp3
6.82M
زندگی نامه خود نوشت سپهبد شهید 🌹حاج قاسم سلیمانی🌹 @shahidomidakbari
خدا میگه هوای خودتو داشته باش... ❤ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ ❤
حاج قاسم قسمت 3 1.mp3
15.64M
زندگی نامه خود نوشت سپهبد شهید 🌹حاج قاسم سلیمانی🌹 @shahidomidakbari
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا به تو پناه می برم از پناه بردن به بندگانت...
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 یک شب فاطمه گیر داد چسب های دور تابوت را باز کند. گفت میخواهم بابا را ببینم. گفتم پس فقط در تابوت را باز می کنیم تا دست بکشی به بدن بابا. گفتم اگر پارچه را باز کنیم، بابا ناراحت می شود. قبول کرد. سینه ی خودم میخواست از شدت هیجان منفجر شود. اما جلوی خودم را گرفته بودم که مبادا جیغ بزنم. مبادا گریه کنم. حواسم فقط به فاطمه بود. انگار آقا جواد داشت بیخ گوشم سفارش می کرد مراقب فاطمه باشم. نمی دانم منتظر چه بود؛ اما وقتی جنازه را دید که توی کفن پیچیده شده، جا خورد. یکی دو قدم برگشت عقب. بعد دوباره آمد کنار تابوت. دست کشید روی جنازه. زیر لب حرف زد. بعد انگار دیگر نتوانست این حجم بغض را تحمل کند. گل هایی را که توی دستش بود، پرت کرد روی بدن بابایش و دوید بیرون....
روز پدر برای بعضی ها سخت ترین روزه....
💔 با هادی دورادور رفیق بودیم و سلام علیک داشتیم، یادش بخیر... حرم امیرالمومنین، نجف جلوی ایوان طلا نشسته بودیم که دیدمش. با یه لباس عربی بلند اومد تو حرم، صاف هم اومد پیش ما!🙃 با حاج حسن بودیم. حاجی ازش پرسید: هادی اینجا چه می کنی؟ گفت: اومدم درس بخونم کنار مولا. پرسید: زبون بلدی؟ گفت: مولا هست! پرسید: جات کجاست؟ چه کار می کنی؟ گفت: کنار مولام! پرسید: غذا از کجا میاری، می خوری؟ گفت: مولا هست. هر چی ازش پرسیدیم نگاه می کرد به سمت ضریح و با دست اشاره می کرد به ضریح و می گفت: هست... تو دلم پیش خودم گفتم عجب آدمیه این هادی. همین طور پا شده اومده اینجا برا خودش!🤔 یه یه ساعتی با هم بودیم و بعد... سال بعد با حاج حسن نشسته بودیم تو حیاط حرم مولا که دیدیم یه تابوت آوردن تو حرم و گفتن . عراقیا براش سنگ تموم گذاشتن. تموم حرم های عراق برده و طوافش داده بودن. آخر سر هم آورده بودند نجف! رفتیم جلو و دیدیم ای دل غافل! این که داش هادی خودمونه!😳 آره... شهید نظر می کنه به . هر چی گفتیم، گفت . حالا هم کنار مولا، توی وادی السلام مولا خاکش کردند و یه پرچم ایران روی قبرش گذاشتند و یه پرچم عراق هم بالا سرش نصب کردند و نوشتند: شهید مدافع حرم، هادی ذوالفقاری ✍به روایتِ
Fadaeian_Milad_Hazrat_Ali_14001125_13.mp3
12.01M
♥ جبرئیل از عرش میگه ناز شست علی...💚💚 🎤 ●━━━━── ♾ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ 🍂 @shahidomidakbari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
او درست آنـگونه ڪه زهرا سفارش ڪرد بود با هزاران درد درمان هزاران درد بود تا ثابت ڪرد زینب بر همه مے توان چادر بسر هم مرد تر از مرد بود....🖤🖤