eitaa logo
کانال رسمی شهید امید اکبری
1.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
41 فایل
اِلهی به #اُمید تو ♡.. "خیلی به حضرت رقیه ارادت داشت.." شهــــیدمدافـع‌وطـــن امیداڪبری🍃🥀 از شهدای حادثه تروریستی میلـاد: ۶۸/۱۰/۰۲ اصفهــان شهــادت: ۹۷/۱۱/۲۴ خاش_زاهدان ارتباط با ما: @shahidomidakbariii
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️چرا آدرس اشتباهی به مردم میدهید؟ دختر این مملکت با پیامک مضطرب نمیشود!!!! بلکه زمانی مضطرب میشود که نه خودش و نه مرد خانه اش نداشته باشند! زمانی مضطرب میشود که به خاطر تورم و گرانی و سوء مدیریت نمیتواند تهیه کند! زمانی مضطرب میشود که و برایش آرزو شده است! زمانی مضطرب میشود که آنقدر هزینه تحصیلات و زندگی در یک جای مناسب شانش گران شده که مجبور است قیدش را بزند! زمانی مضطرب میشود که با این در فضای مجازی شوهر و برادر و بچه ی خود را از دست میدهد! زمانی مضطرب میشود که خانواده اش به خاطر مشکلات اقتصادی و فرهنگی از هم می پاشد! زمانی مضطرب میشود که مجبور است به هر کاری تن بدهد تا خانواده اش را سرپرستی کند!... ♨️ وای برما!! دختر و زن این جامعه زمانی مضطرب شد که جماعتی روسری اش را دست آویز اهداف سیاسی زده خود کردند و حرمت و کرامت او را آنچنان پایین آوردند که دغدغه هایش را در حد کنسرت و ورزشگاه رفتن و آب بازی در پارک معرفی کردند! شما که کاری اساسی برای ما زنان نمیکنید لااقل دست از روسری هایمان بردارید! روسری ، حداقل امنیت و حرمت ما را حفظ میکند اما این سوء استفاده های بی شرمانه از رای ما چه!!؟
کانال رسمی شهید امید اکبری
#واسطه_شهید_من 🦋 شهید مجید صانعی 🔺شهید مدافع حرمی که عاشق #شهید_ابراهیم_هادی بود. 🔹او ورزشکاری ب
🦋 حلال مشکلات 🦋 🔺حاج مجید درعین این‌که مربی ورزشی بود، تربیت اخلاقی ما را هم برعهده داشت. می‌گفت زندگی واقعی زمانی شروع می‌شه که از این حالت بچگی خارج بشید. تشکیل بدید و یک نفر را کنید. 🔺خودش در حد توان در تامین جهیزیه دست به خیر بود. یادمه چندین مرتبه با هم رفتیم اجاق گاز گرفتیم و. . . خیلی دوستان را تشویق می‌کرد که هرچه زودتر به‌موقع کنند . 🔹وقتی‌که ازدواج کردم به من می‌گفت با هر کسی رفت‌وآمد نکن، سر سفره هر کسی نشین. درمورد نحوه رفتار با همسر و. . . مسائل مختلف برایم توضیح می‌داد. حاج مجید مشکل خیلی بچه‌ها رو حل کرد. 🔸من تازه عقد کرده بودم پیگیر بودم برای عروسی منزلی را تهیه کنم. آقا مجید موضوع رو فهمید و دست‌به‌کار شد. بدون این‌که من متوجه بشم یک روز مدارک شخصی‌ام رو گرفت و رفت. اسم من رو تو مهر ثبت‌نام کرده بود! و حتی مقداری هم ابتدای کار پول خواسته بودند که خودش پرداخت کرد. خود حاج مجید سهمیه مسکن مهر خودش را هم داده بود به یکی از دوستانش. 🍃 به رفقا و شاگردانی که به سن رسیده بودند کمک می‌کرد که خانواده تشکیل دهند. ادامه دارد.. 📘 قسمتی از کتاب ، نشر شهید هادی کانال @shahidomidakbari
کانال رسمی شهید امید اکبری
🦋 حلال مشکلات 🦋 🔺حاج مجید درعین این‌که مربی ورزشی بود، تربیت اخلاقی ما را هم برعهده داشت. می‌گفت زن
🦋حلال مشکلات ۲ 🦋 🔺خیلی تو گوش بچه‌ها می خوند که هرچه زودتر کنند . 🔹به من می‌گفت تو چرا آستین بالا نمی‌زنی؟ اگر نیازه خودم بیام با بابات صحبت کنم یا اگر مورد مناسبی پیدا نکردی کسی رو برات پیدا کنم؟ مشکل کارداری در حد توان کمکت می‌کنم. 🔸با توصیه‌های استاد مجید الحمدلله جور شد و من زود ازدواج کردم. از موقعی که شنید قصد ازدواج دارم خیلی کمکم کرد، حتی روز ازدواجش به من گفت بیا ماشینم رو ببر برای مراسم عروسی لازم می‌شه. 🍃 از همه‌چیز سررشته داشت. توی زمینه کاری، بازار، ازدواج و. . . راهنمایی می‌کرد. می‌گفت زندگی‌تون رو شروع کنید. به سمت تجملات نروید که هر چه قدر به این سمت بروید انتها ندارد و از خدا و اهل‌بیت دور می‌شوید و این‌که هرچه می‌تونید ازدواج کنید مخصوصاً توی این دوران که رابطه دختر و پسر زیاد شده. 🔺تو صحبت‌ها و نصیحت هاش در خصوص نحوه زندگی کردن صحبت می‌کرد. می‌گفت بچه‌ها اگر می‌خواهید بشید زندگی‌تون رو به زندگی گره بزنید.حتی ازدواج تون رو، توی ازدواج‌ هاتون هم سعی کنید خدا و پیامبر را در نظر بگیرید. یک کلام خودتون رو بیندازید تو دامن اهل‌بیت. 🔹می‌گفت های ازدواجم این‌ها بود: مؤمن و باخدا بودن ، یعنی همسرم کسی باشد که دستم رو بگیره، اگر اشتباه کردم کمکم کنه ، نگذاره هر لقمه ای رو سر سفره بیارم، مادیات براش مهم نباشه. 📚 قسمتی از کتاب ابوطاها نشر شهید هادی کانال @shahidomidakbari
18.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ماجرای جالب تشرف به خدمت امام زمان عجل الله فرجه... ببینیم 👌👌 علیه السلام [ حجت الاسلام 🍃 ] @shahidomidakbari
🌸🍀🍃 🍃 🔸 شهید رضا همیز شاگرد ممتاز در رشته ریاضی فیزیک بود و پدر گرامی برایش یک دوچرخه کورسی(خیلی مورد علاقه اش بود) را به عنوان جایزه اش خریده بود. چون من ازدواج کرده بودم دوست داشت با دوچرخه به منزل من بیاید مدتی نگذشت که دیگر اثری از نبود !!! بعدا فهمیدیم به کسی بخشیده بود که بیرون شهر در کوره آجرپزی کار میکرد تا رفت و آمدش آسان شود... 🔸 سال آخر دبیرستانش بود که جنگ شروع شد با تلاش فراوان از پدر اجازه گرفت و در گروه جنگهای نامنظم عضو شد، بعدا فهمیدیم در گروه آقای است.👌 با عشق به همکاری با ایشان در گروه ایشان رفته بود رابطه روحی او با شهید چمران بسیار قوی بود و حدودا چهل روز پس از شهادت فرمانده اش در در بخش چولانه روحش در ملکوت آسمانها به فرمانده عزیزش پیوسته و به دیدار خداوند ی که عاشقش بود، رسید. 💛در وصیت نامه اش بعد از توصیه های به خانواده در انتهای آن نوشته بود: عکسم را چاپ نکنید و روی سنگ قبرم چیزی ننویسید تا گمنام باشم و به عنوان سرباز آقا امام زمان علیه السلام (عج)پذیرفته شوم.🌷 هم اکنون در بهشت زهرای تهران به عنوان یکی از چهار شهید نامدار است. وقتی خبر به ما رسید بیتابانه منتظر دریافت بدن مطهرش بودیم ولی حدودا پنج روز در راه بود بدون آنکه در سردخانه باشد از سوسنگرد به اهواز از آنجا به شیراز و چون هواپیما نقص فنی پیدا کرده بود دوباره به اهواز برگردانده شده بود و سپس به تهران رسید. من نمی‌خواستم باورکنم که شده و فکر میکردم کسی دیگر است به جای او... برای کسب اطمینان از مردان محرم خواستم با دست، زنجیربگیرند و ما را به غسالخانه راه بدهند و برویم و از نزدیک ببینیم. خدای من آنقدر تازه بود انگارنفس میکشید خواهرم گفت اوزنده است زنده است ولی... خمپاره پشت سرش را برده بود... وقتی خارج شدیم او را غسل دادند و... بدنش شروع کرد به خون ریزی شدید هر چه می شستند باز خون باز خون... انگار اعتراض میکرد چرا مرا با به خاک نمی سپارید؟ چون در خاک جبهه جان داده و تمام کرده بود.. 😔😩 ماهم نبودیم و در بین آقایان هم کسی به این امر توجه نداشت همه مشغول کارهای جانبی بودند. در آخر کار، پنبه های زیادی روی زخمها گذاشتند و با نایلون سراپا را پوشاندند و بعد کفن کردند. و زمانی که ایشان را به قبر منتقل می‌کردند کاملا کمر خم شده بود یعنی بدنی که پنج روز ازروح مفارقت داشت نه تنها خشک نبود بلکه مثل بدن انسان زنده انعطاف می‌پذیرفت . 🌹🌾🌷⁦🍀🌸🌱🌹 زمانی که بیست تن از همرزمانش به منزل ما آمده بودند که بعدها اکثرشان شهید شدند. ازکمالات اخلاقی او سخن فراوان داشتند با قرآن کوچکش تماما مأنوس بوده و... روز شهادتش، آب در سنگر تمام شده بود و نوبت یک رزمنده ارتشی بود که پدر خانواده بود، شهید رضا فداکارانه نوبت او را عقب انداخت خودش برای آوردن آب به خارج از سنگر پا گذاشت و با خمپاره دشمن نقش زمین شد.😩😩😩 بعدها که فرزند دوم را بارداربودم خیلی دلتنگش میشدم. شبی در خوابم آمد بسیار زیبا و برای رفع ناراحتی ام با من شوخی میکرد و گفت میخواهی جای مرا ببینی با شوق گفتم بله ناگهان از دیوار اتاقم پنجره ای رو به آسمان باز شد و گل کوکب مثل درختی سر به آسمان کشیده روبروی من پیداشد. به اتاقش رسیدم خیلی باشکوه بود میز گردی که با پارچه ترمه گرانقیمت زینت شده بود در وسط اتاق بود. و آقای سیدی که ازپشت سرش می دیدمش جلوی میز نشسته بود با اشاره از برادرم پرسیدم چه کسی است؟ با اشاره گفت پیش ایشان درس میخوانم و باز با اشاره گفت دیگر وقت تمام است باید برگردی اصرار کردم بمانم ولی دیدم پایین پنجره ام... 🔸 پس ازشهادتش به اقوام سر میزند و مشکلاتشان را حل میکند. یادم هست در اقوام ما خانمی بود که همسرداری بلد نبود چون مدام قهر میکرد و منزل پدر می رفت. شوهرش جان به لب شده بود برادرم به خواب شوهر رفت و گفت برای آخرین بار برو و به خانه ببرش!!!! دیگر آن خانم این کار را ترک کرد. 🔸 خانمی در کلاسم شرکت میکرد بسیار ممتاز بود ولی در شأنش خواستگار نمی آمد و اطرافیانش فشار می آوردند. نذر شهید رضا کرد که تا چهل روز برایش(سوره النجم) را بخواند. موفقی کرد از من آدرس گرفت که بر سر قبرش برود. چند ساعت بعد به من زنگ زد و با صدای گریان گفت: تاریخ تولد همسرم به روز و ماه وسال دقیقا روز و ماه و سال شهادت ایشان است. من به شوخی میگویم تو عروس خانواده ماهستی...❤️ ⁦ سال بعد دقیقا دخترش شب شهادت شهید رضا به دنیا آمد. چند نفری نقل می‌کردند که گره گشایی های بزرگی در زندگیشان از طرف شهید رضا رحمة الله علیه رخ داده. 🌷واقعا شهیدان زنده اند الله اکبر 🌷 *نقل از خانم دکتر همیز خواهر شهید 🍃ولادت: ۱۳۴۳ تهران 🥀شهادت: ۱۳۶۰ چولانه کانال @shahidomidakbari
✍جوانی به سن ازدواج رسید. او به خاطر تنگی‌ معیشت و روزی از ازدواج می‌ترسید. هاتفی از غیب او را ندا داد که "ای جوان! چرا به خدای خود برای روزی‌رسانی اعتماد و توکل نداری؟!" جوان گفت: ترس دارم‌ پس از ازدواج مرا شغل و کسب و کارم سست شود و مدیون خانواده‌ام گردم. هاتف از او پرسید: آیا به یاد داری که در شکم مادر تو را به رایگان روزی داد و چون متولد شدی با شیر مادر تو را رایگان و بی‌رنج روزی بخشید؛ و این روزی رایگان خدای تو تا سن بلوغ ادامه داشت و چنان مهر تو را در قلب والدین‌ات انداخت که به تو رایگان روزی می‌بخشیدند، آن گاه که به سن بلوغ رسیدی روزی تو را از رایگان به دسترنج تو تبدیل کرد و تو را در میان تلاش و کار آزمود تا روزی خود را با معصیت و نافرمانی او کسب نکنی. پس بدان خدای تو، تو را رایگان روزی داده است و اکنون نیز که به سن بلوغ و رشد رسیده‌ای اگر معصیت و نافرمانی او را نکنی مانند همان روز نخستِ خلقتت تو را و اهل‌بیت تو را روزی رایگان و بی‌منت خواهد بخشید. 🍂 @shahidomidakbari
7.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باپشتیبانی‌خانمم‌بو‌د‌که‌تونستم‌این‌کارو‌ انجام‌بدم..! 🌱' | _ _ _ _ _ _ _ _ _ 🌸 @shahidomidakbari
ostadaali.irداستان تشرف.mp3
زمان: حجم: 8.82M
🎧 حتما بشنویم 🍃 ماجرای جالب تشرف شیخ حسین آل رحیم محضر حضرت حجت بن الحسن علیه السلام 👤 استاد عالی @shahidomidakbari
🍃 💞 قبل ازدواج...💍 هر خواستگاری کہ میومد به دلم نمے‌نشست... اعتقاد و ایمان همسر آیندم خیلی واسم مهم بود... دلم میخواست ایمانش واقعی باشہ🙂 نه بہ ظاهر و حرف..🚶🏻‍♀️ میدونستم مؤمن واقعی واسه زن و زندگیش ارزش قائله...♥️ شنیده بودم چله زیارت عاشورا خیلی حاجت میده... این چله رو آیت‌ الله حق شناس توصیه کرده بودن... با صد لعـن و صد سلام... کار سختی بود اما ‌به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود... ارزششو داشت، واسه رسیدن به بهترینا سختی بکشم. چهل روز به نیت همسر معتقد و با ایمان... سه چهار روز بعد اتمام چله… خواب شهیدی رو دیدم... چهره‌ ش یادم نیست ولی یادمہ... لباس سبز تنش بود و رو سنگ مزارش نشسته بود...💚 دیدم مَردم میرن سر مزارش و حاجت میخوان📿 ولی جز من کسی اونو نمی دید انگار... یه تسبیح سبز رنگ داد دستم و گفت: "حاجت روا شدے..."🌿 به فاصله چند روز بعد اون خواب... امین اومد خواستگاریم...😊 از اولین سفر سوریه که برگشت گفت: "زهرا جان…❤ واست یه هدیه مخصوص آوردم..." یه تسبیح سبز رنگ بهم داد و گفت: زهرا، این یه تسبیح مخصوصه💕 به همه جا تبرک شده و... با حس خاصی واست آوردمش...❤️ این تسبیحو به هیچ‌کس نده! تسبیحو بوسیدم و گفتم: خدا میدونه این مخصوص بودنش چه حکمتی داره... بعد شهادتش…💔 خوابم برام مرور شد... تسبیحم سبز بود که یہ بهم داده بود... ✍ نقل از همسر شهید مدافع حرم شهید امین کریمی کانال @shahidomidakbari
5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پدر و‌ مادر ها بشنوند 🎥 توصیه رهبر انقلاب به والدین در خصوص فرزندان جوان @shahidomidakbari
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی جالب یک جوان از دوران جلوی رهبری 😂😂 💍 🌷کانال شهید امید اکبری 🌷 @shahidomidakbari
┄┅┅❅▪️ استادقرائتی : چراازدواج‌نمیکنی؟ می‌گویدخرجی‌ازکجابیاورم؛ این‌یعنی‌خدایا اگرمن‌یکی‌باشم‌تو قدرت‌داری‌خرجی‌من‌رابدهی،امااگر دوتاشوم‌ازکجاداری‌خرجی‌من‌رابدهی؟ آدمی‌که‌ازدواج‌نمی‌کندمشکل‌ایمانی‌دارد. ‍ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌           https://eitaa.com/shahidomidakbari