فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤 سید_محمد_رضا_نوشهور
⚫یادمه جلو باب القبله ، آخرین سلامی که دادم..
#شَهید_اُمید_اَکبری🍂
@shahidomidakbari
بر تار و پودِ فرش حرم خورده است گِره
از بس گره گشاست هر رفت و آمدت
السَّلامُ عَلَیکَ یا مُعینَ الضُّعَفاءِ وَ الفُقَراء
#سلام_آقا
ڪانال #شهید_امید_اکبری🌸🍃
@shahidomidakbari
تو صبح باش .!
من سراپا ، چشم می شوم،
محو ِ
تماشای تو !...
ڪانال #شهید_امید_اکبری🌸🍃
@shahidomidakbari
#حدیث_روز
🍃 #امام_رضا عليه السلام:
🍃 هر كس [از خدا] بهشت بخواهد
و در برابر سختيها شكيبايى نورزد،
بى گمان خود را مسخره كرده است🍃
📚 #بحارالانوار / ۷۸ /۳۵۶
ڪانال #شهید_امید_اکبری🌸🍃
@shahidomidakbari
💕
#لات_های_بهشتی
#فـــــراری۱
قبل از انقلاب بود و دوره، دوره خان و خان بازی.
در خورستان و حوالی دزفول نیز همین بساط حاکم بود...
#محمدرضا همیشه در کنار خان بود و شریک ظلم هایش...
همیشه با خودش #خنجر داشت و هر کسی پا پےاش مےشد را حسابی ادب مےکرد.
در دعوا کردن، حریف نداشت.
و در تیراندازی، مهارت ویژه داشت...
تا اینکه در اواسط دهه ۵۰ ، ماموران حکومتی، حکم جلبش را گرفتند و محمدرضا برای فرار از دستشان، راهی کوه و کمر شد.
کوههای مرز ایران و عراق، شد پناهگاه محمد رضا و او فقط برای سر زدن به خانواده و گرفتن آذوقه ، مخفیانه به دیدار آنها مےرفت...
انقلاب که پیروز شد، محمد رضا هم برای خودش #پیرمرد محاسن سفیدی شده بود و به سراغ خانواده اش آمد...
محمدرضا در طول سال های فرارش ، خیلی به کارهایش فکر کرده بود و حالا از ظلمی که در حق مردم کرده بود، پشیمان بود...
اما چکار مےتوانست بکند؟؟؟
ظلم هایش در حق مردم، کم نبودند!!!
#ادامه_دارد...
ڪانال #شهید_امید_اکبری⚘
@shahidomidakbari
#انتشارحتماباذکرلینک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃
سردار قا آنی:
آمریکا یک غلطی کرد که راه برخورد با خودش را برای همهی جوانمردان عالم باز کرد.
ڪانال #شهید_امید_اکبری🍃🌸
@shahidomidakbari
💔
روضه خون میخونه
همه میرن و
امام رضا فقط میمونه..
حواسمون هست که فقط امام رضا رو داریم
یا حتما باید تو سراشیبی قبر بفهمیم؟..😔
@shahidomidakbari
#سیدعلی
❤️👈🏻غدیر این را بیان می کند... .
#فقط_حیدر_امیرالمونین_است
#entity_shia
#صلوات
@shahidomidakbari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
فقط میتوانم بگویم
شرمنده ام..😔
@shahidomidakbari
🍃🌸
شهید سردار قاسم سلیمانی در مورد شهید احمد کاظمی می گوید: «در نیروی زمینی در همان مقطع می دوید مثل کسی که فرصت ندارد و باید آن را به یک نقطه برساند و نتیجه استراتژیک بگیرد. احمد در این موارد واقعا منحصر به فرد بود. این نکته را هم بگویم که احمد فرصت ها را محدود می دانست از نظر زمانی، چه در تاکتیک و چه در استراتژی، همیشه محدود می دانست، مثل کسی که وقت ندارد، این طور به موضوع نگاه می کرد.
#شهید_احمد_کاظمی
#شهید_حادثه_سقوط_هواپیما
#خاطرات
#سالروزولادت
ڪانال #شهید_امید_اکبری🌸🍃
@shahidomidakbari
#jihad
#martyr
تو چه دانی که چه ها کرد (فراقت/رفاقت) با من...💔
#شَهید_اُمید_اَکبری🍂
@shahidomidakbari
در یکی از عکسها چروکهایی روی موکت دیده میشود که ممکن است زیر آن پول قایم شده باشد :))))
🔺سید هادی کمیلی 🔺
تباها...
ڪانال #شهید_امید_اکبری🌸🍃
@shahidomidakbari
در کنار حوض صحن تو که رشک کوثر است
زنگی ار صورت بشوید ماه کنعان میشود
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أنِیسَ النُّفُوس
#سلام_آقا
ڪانال #شهید_امید_اکبری🌸🍃
@shahidomidakbari
روی لبخندت
مکث کن ..
چند ثانیه فقط بیا جای من
و زل بزن به خودت ..
میبینی
عجیب دیوانه می کند آدم را ...
صبحتون متبرک به نگاه #شهید_امید_اکبری
ڪانال #شهید_امید_اکبری🌸🍃
@shahidomidakbari
💠امام علی علیه السلام:
🍃🌸یاری خدا به اندازه تلاش آدمی میرسد.
📚نهج البلاغه، حکمت۱۳۹
ڪانال #شهید_امید_اکبری🌸🍃
@shahidomidakbari
⭕️ خواهرای و برادرای منافق
پدافند سوریه نزد عملیات کنسله برید بخوابید
#هواپیمای_ماهان
👤 آرمــا⅛
ڪانال #شهید_امید_اکبری🌸🍃
@shahidomidakbari
به وقت عاشقی..:'(
خواستم شرح کنم با تو دل خونین را
جگرم در دهن آمد که مرا نیز بگو ..!
#شَهید_اُمید_اَکبری🍂
@shahidomidakbari
💕
#لات_های_بهشتی
#فـــــراری۲
ولی #محمدرضا_یراق_زاده تصمیمش را گرفته بود.
او توبه کرده بود و مےخواست گذشته اش را #جبران کند...
به درِ خانه کسانی رفت که روزی به آنها ظلم کرده بود و #حلالیت طلبید، اگر جای #جبران بود، جبران مےکرد... هر چه داشت داد تا حلالش کنند...
مردم هم که مےدیدند چقدر برای حلالیت طلبیدن اصرار دارد، واقعا حلالش مےکردند ...
کم کم #حق_الله قضا شده را نیز جبران کرد و مشغول #بجاآوردن_نمازقضا و عبادت شد...
شب ها از تباه کردن عمرش، به درگاه خدا، ناله مےکرد و اشک مےریخت...
آری!
#این_انسان_با_کسی_که_مےشناختیم_حسابی_فرق_کرده_بود!!!
وقتی آتش جنگ بین ایران و عراق روشن شد، ارتش و سپاه در منطقه #دشت_عباس با عراقےها درگیر شدند و حالا نبود یک #راه_بلد در مناطق مرزی، مشکل اساسی بود...
محمدرضا خودش را به نیروهای نظامی رساند و گفت که سال ها در این کوه ها و دره ها زندگی کرده است...
بین ارتش و سپاه برای داشتنِ او دعوا بود!!!!
یک روز با نیروهای ارتش به شناسایی مےرفت و یک روز با نیروهای سپاه.
#خرداد۱۳۶۰ بود که همراه نیروهای ارتش به شناسایی رفت
فرمانده زخمی شد و در مقابل نیروهای عراقی، به زمین افتاد!!
محمدرضا او را نجات داد اما خودش با #گلوله_کالیبر دشمن به شهادت رسید
#پایان
ڪانال #شهید_امید_اکبری⚘
@shahidomidakbari
#انتشارحتماباذکرلینک
نائب الزیاره ایم
#در_جوار رفیق شهیدمون
کی بشه که بشیم
#همجوار رفیق شهیدمون
ڪانال #شهید_امید_اکبری🌸🍃
@shahidomidakbari
چند خاطره از شهیدمحمدغفاری👇👇👇
ڪانال #شهید_امید_اکبری🌸🍃
@shahidomidakbari
#خاطرات_شهدا 🌷
🔰او 27 سال داشت و اهل همدان بود. از آن بچه های دوست داشتنی که هر پدری آرزوی آن را دارد. #مظلوم، متین، خوش رفتار، درسخوان و ... به تازگی هم ازدواج💍 کرده بود.
🔰هر سال در ایام محرم به مناسبت #شهادت سرور و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین🚩 در منزل پدریاش مراسم #عزاداری برپا میکردند تا اینکه بنا بر گفته خودش:↯↯
🔰یکی از همان روزها (محرم 1388)، بعد از مراسم خیلی خسته شده بودم آخرشب بود خوابیدم کمی قبل از اذان صبح بود که در خواب شهید #علی چیت سازیان را دیدم، چند نفری👥 هم همراه ایشان بودند که من نشناختم. ایشان رو به من کرد و گفت: حتما به مراسم شما می آیم👌 و به شما سر می زنم.
🔰درحالیکه #لبخند قشنگی روی لبانش نقش بسته بود که زیبایی و #نورانیت چهره اش را دو چندان می کرد. دلتنگی شدیدی💔 مرا احاطه کرد و دوست داشتم که با آنان باشم، موقع خداحافظی گفتم: علی آقا من میخواهم همراه شما بیایم😢 گفت: شما هم می آیی اما هنوز #وقتش نرسیده است!
🔰برادرش می گوید: محمد اصلا آدم گوشه نشین و اهل نشستن و یک جا ماندن نبود🚫 حتی اگر یک روز می آمد همدان، آن روز را هم مدام در عجنب و جوش بود. برای مثال همین #آخرین_بار، شب 21 ماه مبارک آمد همدان، با هم رفتیم گنج نامه و نشستیم چای☕️ خوردیم که شروع کرد به #نصیحت کردن من که مواظب پدر و مادر باش.
🔰این آمدن و رفتن من به همدان فقط به خاطر پدر و مادر است اما این بار که دارم میرم #ماموریت، دیگر پدر و مادر را به تو می سپارم♥️ عادت داشت می خواست داخل اتاق من بشود در می زد. این آخرین بار نیمه شب در زد🚪 و داخل شد و گفت: اگه میشه مقداری #تنهام بزار تا توی حال خودم با شم.
🔰من رفتم. شروع کرد به #نمازشب خواندن. برگشتم و گفتم: محمد چقدر نماز می خوانی؟😳 کمرت درد می گیرد، خسته میشی. گفت: امیر می خواهم توی این ماه رمضان #پاک شوم.
🔰خانه شان را بنده رنگ کردم، در کمدش را باز کردم و دیدم تمام در کمدش را با عکس های شهدا📸 پر کرده است و بالایشان نوشته بود: ای سر و پا! من بی سر و پا، خود را کنار عکس شهدا🌷 پیدا کردم.
🔰خوب که دقت کردم یک جای #خالی روی در کمدش بود، گفتم: محمد عکس یکی از شهدا🌷 رو بزن اینجا، این جای خالی قشنگ نیست😬 گفت: آنجا، جای عکس #خودم است.
راوی: برادر شهید
#شهید_محمد_غفاری
#بسم_الله_القاصم_الجبارین
#شهدا_و_نماز
#نماز_شب
#خاطره
#عکس
ڪانال #شهید_امید_اکبری🌸🍃
@shahidomidakbari
#jihad
#martyr