eitaa logo
کانال رسمی شهید امید اکبری
1.2هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
2.3هزار ویدیو
40 فایل
اِلهی به #اُمید تو ♡.. "خیلی به حضرت رقیه ارادت داشت.." شهــــیدمدافـع‌وطـــن امیداڪبری🍃🥀 از شهدای حادثه تروریستی میلـاد: ۶۸/۱۰/۰۲ اصفهــان شهــادت: ۹۷/۱۱/۲۴ خاش_زاهدان ارتباط با ما: @shahidomidakbariii
مشاهده در ایتا
دانلود
زیارت عاشورای فردا به نیابت از شهید حاج ابراهیم همت
بر تار و پودِ فرش حرم خورده است گِره از بس گره گشاست هر رفت و آمدت السَّلامُ عَلَیکَ یا مُعینَ الضُّعَفاءِ وَ الفُقَراء ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari
تو صبح باش .! من سراپا ، چشم می شوم، محو ِ تماشای تو !... ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari
🍃 عليه السلام: 🍃 هر كس [از خدا] بهشت بخواهد و در برابر سختيها شكيبايى نورزد، بى گمان خود را مسخره كرده است🍃 📚 / ۷۸ /۳۵۶ ‌ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari
💕 ۱ قبل از انقلاب بود و دوره، دوره خان و خان بازی. در خورستان و حوالی دزفول نیز همین بساط حاکم بود... همیشه در کنار خان بود و شریک ظلم هایش... همیشه با خودش داشت و هر کسی پا پےاش مےشد را حسابی ادب مےکرد. در دعوا کردن، حریف نداشت. و در تیراندازی، مهارت ویژه داشت... تا اینکه در اواسط دهه ۵۰ ، ماموران حکومتی، حکم جلبش را گرفتند و محمدرضا برای فرار از دستشان، راهی کوه و کمر شد. کوههای مرز ایران و عراق، شد پناهگاه محمد رضا و او فقط برای سر زدن به خانواده و گرفتن آذوقه ، مخفیانه به دیدار آنها مےرفت... انقلاب که پیروز شد، محمد رضا هم برای خودش محاسن سفیدی شده بود و به سراغ خانواده اش آمد... محمدرضا در طول سال های فرارش ، خیلی به کارهایش فکر کرده بود و حالا از ظلمی که در حق مردم کرده بود، پشیمان بود... اما چکار مےتوانست بکند؟؟؟ ظلم هایش در حق مردم، کم نبودند!!! ... ڪانال @shahidomidakbari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃 سردار قا آنی: آمریکا یک غلطی کرد که راه برخورد با خودش را برای همه‌ی جوانمردان عالم باز کرد. ڪانال 🍃🌸 @shahidomidakbari
💔 روضه خون میخونه همه میرن و امام رضا فقط میمونه.. حواسمون هست که فقط امام رضا رو داریم یا حتما باید تو سراشیبی قبر بفهمیم؟..😔 @shahidomidakbari
🍃🌸 شهید سردار قاسم سلیمانی در مورد شهید احمد کاظمی می گوید: «در نیروی زمینی در همان مقطع می‌ دوید مثل کسی که فرصت ندارد و باید آن را به یک نقطه برساند و نتیجه استراتژیک بگیرد. احمد در این موارد واقعا منحصر به فرد بود. این نکته را هم بگویم که احمد فرصت ‌ها را محدود می ‌دانست از نظر زمانی، چه در تاکتیک و چه در استراتژی، همیشه محدود می‌ دانست، مثل کسی که وقت ندارد، این طور به موضوع نگاه می ‌کرد. ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari
تو چه دانی که چه ها کرد (فراقت/رفاقت) با من...💔 🍂 @shahidomidakbari
در یکی از عکس‌ها چروک‌هایی روی موکت دیده می‌شود که ممکن است زیر آن پول قایم شده باشد :)))) 🔺سید هادی کمیلی 🔺 تباها... ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari
2231298_-212862.mp3
15.71M
💔 از غم حسن دلخونم روضه ی حسین میخونم.. فدای دل حضرت علی بشم..💔 @shahidomidakbari
زیارت عاشورای فردا به نیابت از شهید محمود شهبازی
در کنار حوض صحن تو که رشک کوثر است زنگی ار صورت بشوید ماه کنعان می‌شود السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أنِیسَ النُّفُوس ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari
روی لبخندت مکث کن .. چند ثانیه فقط بیا جای من و زل بزن به خودت .. میبینی عجیب دیوانه می کند آدم را ... صبحتون متبرک به نگاه ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari
💠امام علی علیه السلام: 🍃🌸یاری خدا به اندازه تلاش آدمی میرسد. 📚نهج البلاغه، حکمت۱۳۹ ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari
⭕️ خواهرای و برادرای منافق پدافند سوریه نزد عملیات کنسله برید بخوابید 👤 آرمــا⅛⁦⁦ ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari
به وقت عاشقی..⁦⁦:'(⁩ خواستم شرح کنم با تو دل خونین را جگرم در دهن آمد که مرا نیز بگو ..! 🍂 @shahidomidakbari
💕 ۲ ولی تصمیمش را گرفته بود. او توبه کرده بود و مےخواست گذشته اش را کند... به درِ خانه کسانی رفت که روزی به آنها ظلم کرده بود و طلبید، اگر جای بود، جبران مےکرد... هر چه داشت داد تا حلالش کنند... مردم هم که مےدیدند چقدر برای حلالیت طلبیدن اصرار دارد، واقعا حلالش مےکردند ... کم کم قضا شده را نیز جبران کرد و مشغول و عبادت شد... شب ها از تباه کردن عمرش، به درگاه خدا، ناله مےکرد و اشک مےریخت... آری! !!! وقتی آتش جنگ بین ایران و عراق روشن شد، ارتش و سپاه در منطقه با عراقےها درگیر شدند و حالا نبود یک در مناطق مرزی، مشکل اساسی بود... محمدرضا خودش را به نیروهای نظامی رساند و گفت که سال ها در این کوه ها و دره ها زندگی کرده است... بین ارتش و سپاه برای داشتنِ او دعوا بود!!!! یک روز با نیروهای ارتش به شناسایی مےرفت و یک روز با نیروهای سپاه. ۱۳۶۰ بود که همراه نیروهای ارتش به شناسایی رفت فرمانده زخمی شد و در مقابل نیروهای عراقی، به زمین افتاد!! محمدرضا او را نجات داد اما خودش با دشمن به شهادت رسید ڪانال @shahidomidakbari
نائب الزیاره ایم رفیق شهیدمون کی بشه که بشیم رفیق شهیدمون ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari
خدا داره صدامون میکنه بریم ببینیم چیکارمون داره..🤔
چند خاطره از شهیدمحمدغفاری👇👇👇 ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari
🌷 🔰او 27 سال داشت و اهل همدان بود. از آن بچه های دوست داشتنی که هر پدری آرزوی آن را دارد. ، متین، خوش رفتار، درسخوان و ... به تازگی هم ازدواج💍 کرده بود. 🔰هر سال در ایام محرم به مناسبت سرور و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین🚩 در منزل پدری‌اش مراسم برپا میکردند تا اینکه بنا بر گفته خودش:↯↯   🔰یکی از همان روزها (محرم 1388)، بعد از مراسم خیلی خسته شده بودم آخرشب بود خوابیدم کمی قبل از اذان صبح بود که در خواب شهید چیت سازیان را دیدم، چند نفری👥 هم همراه ایشان بودند که من نشناختم. ایشان رو به من کرد و گفت: حتما به مراسم شما می آیم👌 و به شما سر می زنم.   🔰درحالیکه قشنگی روی لبانش نقش بسته بود که زیبایی و چهره اش را دو چندان می کرد. دلتنگی شدیدی💔 مرا احاطه کرد و دوست داشتم که با آنان باشم، موقع خداحافظی گفتم: علی آقا من میخواهم همراه شما بیایم😢 گفت: شما هم می آیی اما هنوز نرسیده است! 🔰برادرش می گوید: محمد اصلا آدم گوشه نشین و اهل نشستن و یک جا ماندن نبود🚫 حتی اگر یک روز می آمد همدان، آن روز را هم مدام در عجنب و جوش بود. برای مثال همین ، شب 21 ماه مبارک آمد همدان، با هم رفتیم گنج نامه و نشستیم چای☕️ خوردیم که شروع کرد به کردن من که مواظب پدر و مادر باش. 🔰این آمدن و رفتن من به همدان فقط به خاطر پدر و مادر است اما این بار که دارم میرم ، دیگر پدر و مادر را به تو می سپارم♥️ عادت داشت می خواست داخل اتاق من بشود در می زد. این آخرین بار نیمه شب در زد🚪 و داخل شد و گفت: اگه میشه مقداری بزار تا توی حال خودم با شم. 🔰من رفتم. شروع کرد به خواندن. برگشتم و گفتم: محمد چقدر نماز می خوانی؟😳 کمرت درد می گیرد، خسته میشی. گفت: امیر می خواهم توی این ماه رمضان شوم. 🔰خانه شان را بنده رنگ کردم، در کمدش را باز کردم و دیدم تمام در کمدش را با عکس های شهدا📸 پر کرده است و بالایشان نوشته بود: ای سر و پا! من بی سر و پا، خود را کنار عکس شهدا🌷 پیدا کردم. 🔰خوب که دقت کردم یک جای روی در کمدش بود، گفتم: محمد عکس یکی از شهدا🌷 رو بزن اینجا، این جای خالی قشنگ نیست😬 گفت: آنجا، جای عکس است. راوی: برادر شهید ڪانال 🌸🍃 @shahidomidakbari