eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
261 ویدیو
352 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
👆و چنین، مُقدَّر شد!🔰 ✅ ✍ مسیر مرجعیتی که خداوند متعال برای تحقق و تداوم حکومت اسلامی، در سلسله استاد و شاگردی، مُقدَّر فرمود. 🌹به مناسبت ایام ارتحال حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)، تحقق بخش حکومت اسلامی، در ایران @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 سالروز ارتحال🔰 ◽️وارث مکتب مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)🔰 ◽️رهبر کبیر انقلاب شکوهمند اسلامی🔰 ◽️بنیانگذار نظام الهی جمهوری اسلامی ایران🔰 ◽️مرجع تقلید شیعیان جهان🔰 🌹حضرت آیت الله العظمی امام سید روح الله موسوی خمینی(رضوان الله تعالی علیه)، بر ولایتمداران، تسلیت باد 🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم @ShahidRabe
🌹به مناسبت ایام ارتحال حضرت امام خمینی(ره)🔰 ✍ امام خمینی(ره)، پیشوای فقید انقلاب اسلامی ایران، از معتقدان به مقام علمی و مجاهدات سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بود و او را علمدار دفاع از دین می شمرد و در باره قاتلان وی دیدگاهی شدیدا" منفی داشت. از نظر ایشان: "شیخ شهید نوری رحمه الله" یک شخصیت "مجاهد مجتهد دارای مقامات عالیه" بود که برای انطباق قوانین مشروطه با اسلام قیام کرد و "متمم قانون اساسی" حاصل تلاش و "کوشش ایشان بود" و به همین علت نیز "خارجیها که یک همچو قدرتی را در روحانیت می دیدند... یک دادگاه درست کردند و یک نفر منحرف روحانی نما [ابراهیم زنجانی فراماسون]، [شیخ] را محاکمه کرد و در میدان توپخانه، ایشان را در حضور جمعیت به دار کشیدند". مزار مرجع شهید در قم، پیش از تبعید امام به عراق، پاتوق ایشان و دوستان محسوب می شد. به گفته استاد علی دوانی(ره): امام با جمعی از یاران خود "زمستانها در حجره مرقد شیخ شهید گرد می آمدند و پس از برگزار کردن نماز مغرب و عشاء" بدون همراهی با اصحاب، پراکنده می شدند.آنچه آن و [شیخ فضل الله نوری ره] می خواست به وسيله جانشین بحقش حضرت امام خمينی انجام گرفت. امام پس از پیروزی انقلاب نیز کرارا" از شخصیت و مظلومیت شیخ، و اصل پیشنهادی او در قانون اساسی (نظارت فقها بر مجلس) یاد و ستایش می کرد و ملت ایران را به غور در حوادث مشروطه و عبرت گیری از سرنوشت آن به ویژه شهادت جانگداز شیخ فرا می خواند: اگر روحانیون، ملت، خطبا، علما، نویسندگان و روشنفکران متعهد سستی بکنند و از قضایای صدر مشروطه عبرت نگیرند، به سر این انقلاب آن خواهد آمد که بر سر انقلاب مشروطه آمد...۶۰/۸/۴ ایشان به نویسندگان توصیه می کرد در باره شیخ قلم بزنند. حسین مکی، سیاستمدار و مورخ مشهور، نقل می کند که امام در تاریخ ۱۳۵۸/۲/۲ به وی گفته است که "چرا راجع به مرحوم شیخ فضل الله چیزی نمی نویسید؟" [این بزرگ مرد (شیخ فضل الله) را بشناسید و بشناسانید. ابعاد عظیم علمیش را که جامع علوم معقول و منقول بود، بُعد مرجعیتش را که سعی کردند از اذهان مخفی کنند، اندیشه های والای سیاسیش را که بر گرفته از اسلام ناب بود... مخالفین و دشمنان ایشان از جاهلین و معاندین بوده و هستند.۱۳۴۸ش، نجف، مسجد شیخ انصاری(ره)، خاطرات یاران] امام در مسیر دفاع از اسلام و ستیز با عناصر سکولار، شباهتهایی آشکار بین خود با شهید نوری می دید و دشمنان نظام جمهوری اسلامی را از سنخ کسانی می شمرد که در مشروطه، به منظور انزوای روحانیت در اجتماع و سیاست ایران، دست به قتل علما گشودند. با تأکید بر اینکه "مقصد ما اسلام است"، هشدار می داد: ببینید! چه جمعیتهایی هستند که روحانیون را می خواهند کنار بگذارند؟ همانطوری که در صدر مشروطه... زدند و کشتند....، آن وقت...کشتند مرحوم نوری را، و مسیر ملت را از آن راهی که بود برگرداندند به یک مسیر دیگر، و همان نقشه الآن هست که مطهری را می کشند، فردا هم شاید من و پس فردا هم یکی دیگر را (۱۳۵۸/۳/۳). از نظر امام، ابراهیم زنجانی (رئیس فراماسون! محکمه ای که رأی به اعدام شیخ داد) روحانی نمایی فاسد و نا مهذب شمرده می شد، چنان که در جمع طلاب و مدرسین و دانشجویان دانشگاهها و مدارس عالی کشور فرمود: اگر تهذیب در کار نباشد، علم توحید هم به درد نمی خورد!... حتی علم توحید که بالاترین علم است...، انسان را اگر مهذب نباشد، از خدای تبارک و تعالی دورتر می کند. باید کوشش بشود در ... حوزه های علمیه ... کنار علم فقه و فلسفه و ...، حوزه های اخلاق، حوزه های تهذیب... و ... سلوک الی الله تعالی [باشد]. شما می دانید که مرحوم شیخ فضل الله را کی محاکمه کرد؟! یک معمم زنجانی، یک ملای زنجانی محاکمه کرد و حکم قتل او را صادر کرد. وقتی معمم و ملا، مهذب نباشد، فسادش از همه کس بیشتر است.در بعضی از روایات است که در جهنم، بعضی ها اهل جهنم از تعفن بعضی روحانیون در عذاب هستند و دنیا هم از تعفن بعضی از اینها در عذاب... اگر عالم فاسد [باشد]، یک شهر را، یک مملکت را به فساد می کشد، چه عالم دانشگاه باشد چه عالم فیضیه، فرقی نمی کند. (۱۳۵۹/۹/۲۷) نیز فرمودند: مثل مرحوم حاج شیخ فضل الله نوری [را] در ایران - برای خاطر اینکه می گفت باید مشروطه، مشروعه باشد و آن مشروطه ای که از غرب و شرق برسد قبول نداریم - در همین تهران به دار زدند و مردم هم پای او رقصیدند و کف زدند (۱۳۶۲/۷/۱۳). در دوران مشروطه...یک عده ای که نمی خواستند که در این کشور، اسلام قوه داشته باشد...جوسازی کردند، به طوریکه مثل مرحوم آقا شیخ فضل الله که آن وقت آدم شاخصی در ایران بود و مورد قبول بود، در میدان، علنی ایشان را به دار زدند و پایش هم کف زدند و این نقشه ای بود برای اینکه اسلام را منعزل کنند و کردند...۶۲/۹/۲۶ 🔸منابع: ک، تنهای شکیبا، مقاله استاد دوانی در یادمان تندیس پایداری، خاطرات یاران و... @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📷 دیدار تاریخی برخی از علما و مراجع با رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت آیت الله العظمی امام سید روح الله موسوی خمینی، رضوان الله تعالی علیه @ShahidRabe
🏴 ۱۴ خرداد، سالروز ارتحال🔰 ◽️رهبر کبیر انقلاب شکوهمند اسلامی🔰 ◽️بنیانگذار نظام الهی جمهوری اسلامی ایران🔰 ◽️مرجع تقلید شیعیان جهان🔰 🌹حضرت آیت الله العظمی امام سید روح الله موسوی خمینی، رضوان الله تعالی علیه، بر ولایتمداران، تسلیت باد 💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی دوانی(ره):🔰 امام خمینی(ره)، جانشین بحق مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بود. بيشتر مقاصد آيت الله شهيد حاج شيخ فضل الله نوری، از جمله «مشروطه مشروعه» و تاسيس «مجلس شورای اسلامی» و حضور شورای ناظر بر مصوبات مجلس (نگهبان)، جامه عمل پوشيده، و آنچه آن و می خواست به وسيله جانشین بحقش حضرت امام خمينی انجام گرفت./از مقاله استاد دوانی در یادمان «تندیس پايداری»،ویژه نامه روزنامه رسالت درنکوداشت مرجع شهید نوری(ره)/نوید شاهد 🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم @ShahidRabe
temp97935007content.pdf
1.18M
🔺 نگاهی به اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی (ره) عنوان مقاله:🔰 مناسبات سیاسی علمای شیعه با سلاطین و دیدگاههای حضرت امام خمینی (ره) ✍ به قلم تاریخنگار ژرف اندیش، (ره) 📚 مقاله ای مهم در فصلنامه مطالعات تاریخ معاصر ایران 🔹چکیده: روابط و مناسبات علما و مراجع شیعه با دولتها و سلاطین عصر خویش (صفویه، افشاریه، زندیه و...) به ویژه در قرون اخیر (قاجاریه و پهلوی)، و فرایند پر نشیب و فراز این روابط و مناسبات از «تعامل» تا «تقابل»، از جمله موضوعات بسیار مهم و اساسی در تاریخ کشورمان است که پرداختن به آن از نگاه امام خمینی، اهمیتی دوچندان دارد. 🔹خصوصا وقتی مورخ جریان شناس و ژرف اندیش٬ مرحوم استاد ابوالحسنی منذر به این موضوع بپردازد. 🔹 موضوعات مهم مقاله:🔰 ▫️ نوع نگاه علما به سلاطین و حکومتها ▫️ فرآیند رسوخ فساد در سلاطین ▫️ مراحل مختلف برخورد علما با مفاسد حکومتها ▫️ داوری امام راجع به مجاهدات و خدمات علما ▫️ رمز مماشات برخی علما با پاره ای از پادشاهان ▫️ ارتباط و تعامل برخی علما با حکومتهای وقت جهت اصلاح و تعدیل و... ✍ در پرتو این نوشتار می توان با حرکت بزرگانی مانند علامه محمد باقر مجلسی، مرجع شهید آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری، میرزای بزرگ سید حسن شیرازی، شهید سید حسن مدرس و سایر علمای مجاهد رضوان الله تعالی علیهم، از نگاه حضرت امام خمینی (ره)، آشنایی پیدا کرده و مطالب را با بصیرت بیشتر مورد تجزیه و تحلیل قرار داد 🔸منبع: اندیشکده استاد منذر (ره) @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃 گرامی باد، آغاز ولایت امام خامنه ای حفظه الله، جانشین شایسته امام راحل ✅ مشروعیت حکومت، منحصر به ولایت داشتن فقیه عادل و اصلح () است.../ نورالکلام، ش ۱۰، از فرمایشات مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع (اعلی الله مقامه الشریف) @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆شیخ بردار شد، اما راه مشروعه خواهی اش را، سالها بعد، مردی از جنس عالمان [واقعی] دین ادامه داد ..... @ShahidRabe
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰 ✅ محبت و ارادت والد و والده حضرت امام خمینی، رضوان الله تعالی علیهم نسبت به مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه الشریف ✍ بانو هاجر، مادر فاضله و با شهامت حضرت امام خمینی، پس از شهادت مظلومانه مرجع شهید، برای ایشان مراسم بزرگداشت گرفت و هر ساله آنرا تکرار می کرد. در واقع، امام راحل به غیر از اینکه شاگردی از شاگردان مرجع شهید به واسطه مرحوم شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود، از کودکی نیز با مظلومیت و حقانیت راه شیخ شهید، به واسطه بانو هاجر، والده مکرمه خویش، آشنا شده بود. بانو هاجر احمدی دختر بزرگ میرزا احمد مجتهد بین سالهای ۱۲۸۵ تا ۱۲۸۸ قمری در خمین بدنیا آمد پدرش از عالمان و امام جماعت مسجد جامع خمین بود. شهید آقا سید مصطفی موسوی پدر حضرت امام در محضر میرزا احمد شاگردی کرده و صاحب مراتبی از فضل و کمال گردید. در سال ۱۳۰۰ هجری قمری از دختر بزرگ ایشان خواستگاری کرده و با موافقت استاد با ایشان ازدواج کردند. هاجر خانم بعد از ۲ تا ۳ سال زندگی با سید مصطفی در خمین بهمراه شوهرش برای ادامه تحصیل سید مصطفی به نجف رفتند. فرزند بزرگ ایشان که دختر بود و مولود نام داشت در نجف بدنیا آمد ولی بقیه فرزندان ایشان در خمین متولد شدند. هاجر خانم در بین مردم خمین دارای احترام ویژه ای به خاطر نسبت خانوادگی اش با اهل علم بود و همچنین ازدواج ایشان با آقا مصطفی که ایشان هم مجتهد کمره بود بر این احترام افزود. ویژگیهای شخصیتی ایشان از قبیل پاکدامنی و وفاداری نیز عامل دیگری بود که بعد از شهادت سید مصطفی نیز همواره مورد احترام و تکریم مردم قرار داشت. سرانجام این بانوی بزرگوار در سن ۵۰ سالگی در خمین فوت می کنند و پیکر ایشان به قم منتقل و در قبرستان وادی السلام در جوار مرقد امامزاده احمد از نوادگان امام سجاد علیه السلام، به خاک سپرده می شود. قرائن حاکی است که والد شهید امام راحل، آیت الله سید مصطفی موسوی رضوان الله تعالی علیه، مجتهد منطقه خمین که در ۱۲ ذی القَعدة الحرام ۱۳۲۰ ه ق توسط خوانین ظالم به شهادت رسید، در زمان حضور در عتبات، از مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) کسب فیض نموده و با شاگرد ایشان حاج آقا حسین قمی نیز آشنا و مأنوس بوده اند، در بایگانی سازمان اوقاف و امور خیریه سندی(نامه ای) تاریخی و ارزشمند یافت شده و موجود است كه در آن مرجع عالیقدر، حاج آقا حسین قمی(ره) زعیم قیام علیه کشف حجاب رضاخانی، سه ماه پس از شهادت ایشان، جانشینش را در منطقه خمین، تعیین نموده و از قتل ایشان با كلمه «شهید» تعبیر کرده اند. بانو هاجر، آن شیر زن با شهامت برای قصاص قاتلین همسر، همتی والا به خرج داد و رنج فراوان کشید. 🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم 🔸منابع: پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران(مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی)،/پایگاه اطلاع رسانی صدا و سیمای استان مرکزی/ كتاب، پنجاه و یك عریضه و حكم شرعی، امید رضایی/ تبیان، عطاالله باباپور... @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ نقد رویکردهای‌ ناصواب🔰 📑 مقاله دکتر موسی نجفی ‼️دروغ هایی که روشنفکران غربزده، به مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه) بستند🔰 ✍ شیخ فضل‌الله از زاویه بدعت و انحراف با مشروطه مخالفت می‌کرد، مستبدان از زاویه مجلس و آزادی مخالف مشروطه بودند و به همین دلیل مجلس را به توپ بستند. بنابراین، شیخ و مستبدان، به هیچ وجه در یک جبهه نبودند با این حال، خواسته مشروطه خواهان غربزده بعد از فتح تهران، اعدام شیخ بود! در تاریخ نویسی ایران شاهد دو شیوه تاریخ نگاری جهت دار هستیم که نوعا" در نگارش تاریخی، در صدد خدشه وارد کردن به شخصیتهایی هستند که با منشی انقلابی در برابر تحجر و خودفروختگی به غرب می ایستادند. یکی از این افراد تاثیر گذار که سراسر زندگی اش مشحون از آزادگی و پایمردی است، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) است. در رابطه با شبهاتی که پیرامون این مجاهد نستوه از سوی جریان روشنفکری وابسته، مطرح شده است و متاسفانه در بسیاری از نقل قول های اخیر از تاریخ نیز به روایت دروغ از کتاب هایی که نویسندگان مغرض عمدتا" فراماسون و برای انحراف اذهان تاریخ روایت کرده اند، آورده می شود. در ادامه و در لینک زیر بخشی از مقاله عقلانیت تاریخی و تاریخ‌نگاری معاصر ایران و «نقد رویکردهای‌ ناصواب» نوشته دکتر موسی نجفی را می خوانید🔰 http://iusnews.ir/fa/print/137702/ @ShahidRabe
✍ قابل توجه افرادی که قصد تطهیر عملکرد ناصواب علمای بازی خورده حامی مشروطه را دارند!🔰 👈 گوشه ای از اعمال خبیثانه اطرافیان حضرات ۳ + ۱ مقیم نجف، آخوند محمد کاظم خراسانی، میرزا حسین خلیلی تهرانی، ملا عبدالله مازندرانی+ میرزا حسین نائینی (معممین بازی خورده حامی جریان غربگرای مشروطه) 👈 نسبت به ساحت مرجع عالیقدر مشروعه خواه، آقا سید محمد کاظم یزدی(ره) صاحب عروة‌ 👈 به جرم مخالفت با مشروطه، دوستی و همفکری با مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)🔰 ✍ چهره سید، در پس فتنه مشروطه، مورد هجمه های گسترده، تحریف و ترور شخصیت واقع گردید. با آن که دوست و دشمن به زهد و پارسایی سید و بی اعتنایی او به دنیا، معترفند، برخی از مشروطه‌طلبان به جهت بغض و عداوتی که به سبب مواضعش داشتند، می کوشیدند شخصیتی وارونه و دنیاگرایانه از او ارائه دهند، بابی ازلی ماسون هایی همچون احمد کسروی، ناظم الاسلام کرمانی و یحیی دولت آبادی در این دسته قرار دارند که سعی کردند شخصیت سید یزدی را تخریب نمایند و وی را همچون مرجع شهید نوری، نماد افراطی گری و بی‌منطقی معرفی و شخصیت وی را مخل آرامش حوزه نجف نشان دهند و مقلدان وی را نیز حرمت شکن به بزرگان حوزه، قلمداد کنند. مرحوم سید؛ از دست مشروطه‌خواهان هوادار معممین ثلاث+۱ نجف به کرات آسیب دید. به عنوان نمونه آیت الله محسن ملایری نقل کرده که پدرم گفت: یک روز مرحوم سید یزدی در حرم حضرت علی(ع) دعای سمات می خواند، ناگاه یکی از روحانیان مشروطه طلب! که سیگار می‌کشید! (اسمش را نمی خواهم بگویم)، رفت و سیگارش را گذاشت پشت گردن آقا سید محمد کاظم یزدی، او گردنش سوخت و یک نگاهی کرد و هیچ نگفت.(خط سوم در انقلاب مشروطیت، ص ۳۲)/بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی در نمونه دیگر، به دنبال موضع گیری صریح سید یزدی، [در مخالفت با مشروطه و تأیید مواضع علامه نوری(ره)]، مشروطه‌خواهان [هوادار معممین ثلاث+ ۱] تصمیم به تهدید و ارعاب ایشان می گیرند. در پی این تصمیم اطلاعیه ای دال بر ترور سید که بر روی آن تصویر دو عدد شش‌لول کشیده بودند به در و دیوار حرم مقدس علوی چسباندند. روزی یکی از اهالی یزد [اشرا] به بهانه پرسش، خدمت سید یزدی رسید و به محض حضور، نامه ای دالّ بر تأیید مشروطه جلوی آقا نهاده و با تهدید اسلحه خواستار امضای آن شد. سید سینه را سپر کرده و گفت: من سال هاست آماده شهادتم. شکوه پارسایی و پایداری، ص 19و20/ جان فدا کردن پیش من آسان تر از امضا کردن این مشروطه [غیر شرعیست] است./دانشنامه اسلامی(ویکی اهل البیت) ✍ آیة اللّه یزدی، در جریان نهضت مشروطه بر اثر اشاعه افکار ضدّ دینی، ادامه این حرکت را به مثابه شبی ظلمانی و آسمانی تیره و تار در افقی نامعلوم و مبهم یافت. در هنگامه اختلاف مجلس، بر خلاف معممین ثلاث+۱ حامی مشروطه در نجف، حاضر نشد در این فضا، تلگرافی در تأیید مشروطه و مجلس امضا کند تا مبادا بدخواهان آن را در تضعیف علامه شیخ فضل اللّه تبلیغ کنند./دانشنامه اسلامی(ویکی اهل البیت) ✍ از اینرو وقتی معممین ثلاث+۱ حامی مشروطه در نجف، تلگراف خود را برای حمایت از مجلس[غربگرای مشروطه] و تضعیف علامه شیخ فضل الله نوری، تهیه کردند، و تلگراف را نزد آیت الله یزدی فرستادند که او هم تأیید و امضا کند، او از امضا خودداری کرده و گفته بود: آخوند خراسانی عالم است ولی دین[۱]ندارد، حاج میرزا حسین دین دارد ولی علم ندارد، مازندرانی نه دین دارد و نه علم، و من از چنین کسانی پیروی نمی کنم. آیت الله یزدی پس از بردار شدن مرجع شهید نوری، به قدری از این جنایت، متأثر شد که بیشتر اوقات از ملاقات با ایرانیان خودداری می کرد.او تا آخر عمر با مشروطه، به دلیل مشروعه نبودن موافقت نکرد./کتاب فاجعه قرن، جواد بهمنی [۱]دین=روش، رویه، رسم، عادت، شریعت، مذهب... ✍ شرمساری، عذاب وجدان، پشیمانی، افسردگی...سرانجام کار🔰 👈آخوند خراسانی، بر اثر شنیدن خبر اعدام شیخ، از شدت ضعف، همانجا وسط کوچه به زمین خورد...بعد از شهادت شیخ، کسی خنده از مرحوم آخوند...ندید تا از دنیا رفت/ک، خانه بر دامنه آتشفشان، ص۲۰۰-۲۰۱ 👈محمد حسین نائینی، نسخه های تَنْبیه ُالاُمَّة و تَنْزیه ُالمِلَّة را که در اثبات مشروطیت نوشته بود، در اواخر عمر(برای جلوگیری از سوء استفاده از مضامین تند آن نسبت به شیخ شهید و صاحب عروة‌) با بهای گزاف از این و آن می خرید و نابود می کرد.دکتر حائری، وی را یکی از قربانیان سرخوردگی...از مشروطه می داند...که دیگر حتی نام مشروطه را به زبان نیاورد/ک، آخرین آواز قو، ص۱۲۴ 👈عبدالله مازندرانی... درحالیکه جلویش لگنی برای قی کردن[به علت مسلول شدن] گذاشته بودند، شخصی آمد و اظهار داشت: شیخ را به دار زدند.متأثر شد و گفت: نظر ما این نبود که او را بکشند!!! تاریخ، افسردگی شدید [مازندرانی] را از عملکرد مشروطه چیان [مورد حمایتش] ثبت کرده است./ از: کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ تجربه مرجع شهید علامه شیخ‌ فضل‌الله نوری(ره) و نهضت نفت و غیره در روش‌شناسی سیاسی شیعه تکامل ایجاد کرد که آن هم به دست امام خمینی (ره) صورت گرفت. ✍ دکتر سید مصطفی تقوی تاریخ پژوه و محقق معاصر 🔰👇👇
✅ تجربه مرجع شهید علامه شیخ‌ فضل‌الله نوری(ره) و نهضت نفت و غیره در روش‌شناسی سیاسی شیعه تکامل ایجاد کرد که آن هم به دست امام خمینی (ره) صورت گرفت. ✍ تاکنون در باب نهضت مشروطه و علل مخالفت شیخ شهید با حکومت مشروطه سخنان بسیاری گفته شده و تحلیلهای متفاوتی ارائه شده است. آنچه می‌خوانید نظرات دکتر سید مصطفی تقوی تاریخ پژوه و محقق معاصردر این مورد است🔰 در مورد «مشروطه مشروعه» که توسط شیخ فضل‌الله نوری(ره) مطرح شد و بعدها الگویی شد در جمهوری اسلامی و اجرا ‌شد، باید چند نکته را مورد توجه قرار داد؛ نخست اینکه اصولاً توجه داشته باشیم که مرحوم شیخ فضل‌الله نوری «مشروطه مشروعه» را در دوره «فطرت» یعنی در دوره‌ای که حاکمیت اسلام وجود نداشت و حکومت حاکمان که از منظر فقه شیعه حکومت جائر تلقی می‌شدند، مطرح کرد. حاکم جائر به این معنی است که اگرچه علمای شیعه از دوره صفویه به بعد شاهان و سلاطین شیعه را به صورت مشروط قبول داشتند و با آنها همکاری داشتند اما این به آن معنا نبود که حکومت آنها را همانند حکومت امام یا مجتهد جامع‌الشرایط مشروع تلقی می‌کردند. در آن مقطع تاریخی براساس تحولاتی که در کشور ایران رخ داده بود جامعه ایرانی مراحلی را طی کرد که در نهایت علما و سایر نخبگان به این نتیجه رسیدند با توجه به سلطه‌ای که استعمار بر نظام سلطنتی قاجاری پیدا کرد و ناکارآمدی استبداد قاجار برای اداره امور کشور نظام سلطنت خودکامه باید مشروط، محدود و قانونمند شود. بنابراین طبیعی بود به دلیل اینکه جامعه ایرانی جامعه مذهبی و اسلامی بود قانون نیز باید مبتنی بر هویت دینی و ملی ایران یعنی اسلام و تشیع باشد و مبنای کار قرار بگیرد؛ بنابراین وقتی نهضت مشروطه پیروز شد نهضتی‌های قصد داشتند سلطنت خودکامه مشروط و محدود شود. مشروطه‌خواهان برای محدود کردن سلطنت تصمیم گرفتند مجلس تاسیس کنند و با وضع قوانین حکومت خودکامه را محدود کنند. در چنین فضایی هنوز حکومت، حکومت جور تلقی می‌شد حکومت موجود آن دوره حکومت دینی تمام عیار نبود، مرحوم شیخ فضل‌الله نوری با توجه به تحرکاتی که جریان‌های سکولار و غرب‌گرا برای سکولاریزه کردن کشور و غربی‌سازی آن داشتند «مشروطه مشروعه» را مطرح کرد. او برای هدایت نهضت و سالم بودن جریان مطالبات مردم مشروطه مشروعه را مطرح کرد تا قوانین با شریعت مغایرت نداشته باشد و به عبارتی دیگر قوانین مجلس یا اسلامی باشد و یا دست کم مغایرتی با اسلام نداشته باشند. مشروطه مشروعه در چنین فضای تاریخی مطرح شد. اما جمهوری اسلامی بعد از آنکه مشروطه دچار انحراف شد و در نهایت قوانین مجلس مشروطه رنگ و بوی غربی و سکولار به خود گرفت و از دل آن استبداد پهلوی بیرون آمد که قصد داشتند عملاً بر مبنای سکولاریزم و مدل غرب کشور را اداره کنند پیروز شد.حضرت امام با بهره بردن از چنین تجارب تاریخی انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند. بنابراین در شکل گیری انقلاب اسلامی تجربه مشروطه و مسائلی که قبل و بعد پیروزی انقلاب مطرح شد و نقشی که جریان‌های مذهبی و سکولار در انقلاب بازی کردند همه این تجارب در شکل‌گیری انقلاب اسلامی و سامان‌دهی ساختار حقوقی جمهوری اسلامی مؤثر واقع شدند. به این معنا طرح و نظریه «مشروطه مشروعه» شیخ فضل الله از جمله الگوها و نمونه‌هایی بود که حضرت امام و دیگر علمای دین در هنگام تأسیس جمهوری اسلامی مورد توجه قرار دادند. اما تفاوت اساسی که نباید از آن غافل شد این است که دست کم ما می‌توانیم بگوییم که طرح «مشروطه مشروعه» در جمهوری اسلامی به تعالی و تکامل خودش رسید. مشروطه مشروعه برای دوره تاریخی حکومت جور و در شرایط فطرت جامعه اسلامی مطرح شد این درحالی است جمهوری اسلامی دارای مشروعیت کامل است چون حکومتی بر مبنای ولایت و زعامت یک مجتهد جامع‌الشرایط شیعه است و اصولاً از زمره حکومت‌های جور خارج است و تمام بنیاد و اساس این حکومت اسلامی بر مبنای ولایت و امامت و حاکمیت قوانین اسلام است. ‌در حکومت اسلامی دیگر وضع قانون اسلامی مغایر با اسلام معنا ندارد. اصولاً قوه مقننه که باید قانون را وضع کند و قوه مجریه اجرا کند و قوه قضاییه که اعمال کنند همه زیر نظر یک فقیه جامع‌الشرایط یا امام معصوم است. درست است که طرح «مشروطه مشروعه» در دیدگاه رهبران جمهوری اسلامی و برای مهار سکولاریزم نکته روشن‌گر و راهنمایی خوبی بود اما اصولاً در انقلاب اسلامی دیگر اساس حکومت برپایه جمهوری اسلامی تأسیس شد و ماهیتا" دیگر همه قوانین زیر نظر فقیه جامع الشرایط مشروعیت دارند و ماهیت اسلامی پیدا می کنند. 🔰ادامه در قسمت دوم🔰
✅✍قسمت دوم🔰 شیخ فضل‌الله نوری در اثر حوادث پس از پیروزی نهضت مشروطه، طرح نظارت فقها بر قانون‌گذاری را دارد و به معنای اینکه هر قانونی که مجلس تصویب می‌کند باید مطابق با اسلام باشد و مغایرت با اسلام نداشته باشد و سازوکار این سازوکار کردن قوانین موضوعه مجلس با اسلام و نظارت پنج فقیه آگاه به زمان و جامع‌الشرایط است. تمام دیدگاه مرحوم نوری درباره نهضت مشروط در این نکته خلاصه می‌شد که نهضتی شد برای توسعه و ترقی کشور و رفاه حال مردم و پیشرفت کشور و سازوکار قانونمندی آن برای توسعه و ترقی هم قوانین اسلام است و قوانینی که می‌خواهیم مطمئن باشیم بر اسلامی بودن آن، باید با نظارت پنج فقیه تراز اول انجام شود. در اساس مشروطیت و عدم مغایرت آن با اسلام اختلاف‌نظری بین شیخ شهید و علمای مشروطه خواه موجود نیست یعنی بر تعبیر - علمی «علل مبنا آنها در مبانی اشتراک نظر داشتن، منتهی تفاوت و اختلاف در مصادیق و موضوعات بود» دراین مطلب بود که آیا آنچه که الان به وسیله مدیران اجرایی و قانون‌گذاران که پس از پیروزی مشروطه زمام امور را به دست گرفتن آیا راهکار و مشی سیاسی آنها همان چیزی است که علمای اسلام کلاً می‌خواستند؟‌یا جامعه اسلامی ایرانی می‌خواست و یا به سوی سکولاریزه شدن و غربی کردن امور پیش می‌رود در اینجا بود که مرحوم شیخ فضل‌الله نوری معتقد بودند که جریان انحرافی در روند نهضت عملاً ابتکار عمل را در مجلس و دولت به دست گرفت و جریان را به سوی سکولاریزه شدن و غربی کردن منحرف کرد و از هدف اصلی نهضت به دور شد. مرحوم خراسانی و دیگر علمای نجف یعنی آقایان مازندرانی و تهرانی و سیدعبدالله بهبهانی و سیدمحمد طباطبایی در ایران، اینها معتقد بودند که نهضت همچنان در روند خودش سالم به پیش می‌رود و غربگرایی و سکولاریزم فعلاً‌ خطری جدی برای نهضت نیستند!!! و آنهایی که مرحوم شیخ عامل انحراف می‌دید آنها چندان مهم و مؤثر و یا همچنان عامل انحراف در آن مقطع تاریخی نمی‌دیدند بنابراین اختلاف آنها بر سر همین رجال‌شناسی و جریان شناسی و تشخیص و مصادیق و موضوعات انقلاب و یا ضدانقلاب بودن، نهضت و ضد نهضت بود. شیخ فضل‌الله نوری مطرح می‌کردند که اصولاً دین جامع‌تر از قانون‌پذیری عرفی است .علت اینکه مرحوم شیخ این نکته را مطرح می‌کرد این بود که الان حکومت، حکومت فقیه جامعه‌الشرایط نیست. حکومت، حکومت سلطان مسلمان [که ملزم است طبق قوانین اسلام عمل کند]است و در شرایط حکومت سلطان مسلمان قوانینی که وضع می‌شود، محدودتر از کلیت دین است. این سخن ناشی از شرایط فطرت اسلام است. بنابراین به تعبیری همه دین درقانون‌گذاری‌های اینها و اجرای اینها محدود نمی‌شود. بنابراین قوانینی که وضع می‌کنند، محدودتر از کلیت دین است بله دین قوانین عامتر و شاملتر از آن چیزی که مجلس می‌خواست تصویب بکند یا دولت اجرا بکند داشت. این سخن شیخ ناشی از این شرایط فطرت اسلام بود و بنابر این به تعبیری سخن ایشان از اساس درست است و دیگر علما هم در اصل این مطالب اختلافی نداشتند. اختلاف بیشتر بر سر آن موضوعی بود که آیا حدود قوانین باید در تطابق با شریعت باشد و این امر ممکن نیست جز به وسیله کارشناسان دین، یعنی همان مجتهدان دینی؛ مرحوم شیخ فضل‌الله نوری، هر چیزی که می گفت از مبانی فقهی شیعه بود و شیخ معتقد بود که در جریان قانون‌گذاری باید مبانی فقهی را لحاظ کرد و مساواتی که مورد قبول اسلام است باید مورد پذیرش قانون‌گذاران قرار گیرد اگر تفاوتی از نظر فقهی در مورد اقشار مختلف مردم است مورد قبول واقع شود اما جریان‌های سکولار مجلس قصد داشتند وانمود کنند تفکیک و تقسیم‌بندی که در فقه راجع‌ به اقشار و اصناف اجتماعی مختلف است موضوعیت ندارد و همه افراد با هم مساوی هستند! شیخ فضل‌الله نوری هم، نظرشان این بود که حقوق شهروندان ممکن است یکسان باشد اما در حقوق اشخاص در مسائلی مانند ازدواج و این قبیل تفاوت‌ها وجود دارد که باید لحاظ شود. شیخ به مساوات حقوق افراد متناسب با فقه اسلامی باور داشت که باید در جامعه اسلامی لحاظ شود. حقوق افراد متناسب با دینی که دارند متفاوت است. 🔰ادامه در قسمت سوم🔰
✅✍قسمت سوم🔰 این نکته را باید توجه داشته باشیم که نهضت مشروطه با رهبری علمای دینی و با حضور مردم مسلمان به پیروزی رسید قدرت عمومی جامعه اسلامی و رهبران دینی بود که شاه قاجار را وادار کرد مشروط و محدود کردن اختیاراتش را بپذیرد. به غیر از جریان اسلامی یعنی علمای دینی و مردم مسلمان، هیچ جریان سیاسی دیگری آن روز قادر نبود که بتواند نظام سیاسی را وادار به مشروط و محدود شدن قدرت اختیارش بکند. اما پس از پیروزی نهضت مشروطه نیاز به حضور و نظارت علما در امر تعیین قوانین حس شد به دلیل اینکه ساختار سیاسی تغییر کرده بود و در ساختار سیاسی جدید سلطنت مشروط شده بود، مجلس تشکیل شد که قانون وضع می‌کند که باید در جامعه اجرا شود و بیم این مسئله به وجود آمد که قوانین با اسلام تفاوت داشته باشد. چنین بیمی نیاز به نظارت مستمر علما را به وجود آورد. این درحالی است که در جنبش مثلی تنباکو و مقاطع تاریخی دیگر زمانی که جنبش به پیروزی می‌رسید علما بر اساس سنت دو وظیفه افتاء و قضا را بر عهد می‌گرفتند و اجرا را به حاکمان می‌سپردند و معتقد بودند اجرا، کار علما نیست بنابر این علما در باب امر به معروف و نهی از منکر یا سلطه کفار بر کشور دخالت می‌کردند. زمانی که مشکل حل می‌شد به حوزه سنتی برگشت می‌کردند. بعد از پیروزی مشروطیت حاکمیت عملا دوگانه شد. تا قبل از نهضت مشروطه درست از زمان صفویه به بعد علما و سلاطین با هم به گونه‌ای تعامل داشتند و کشور را از گزند حوادث حفظ می‌کردند اما بعد از پیروزی نهضت مشروطیت حاکمیت دوگانه شد. علاوه بر دربار، مجلس نیز تشکیل شد و جریان سکولار و غرب‌گرا درصدد بودند در مجلس حضور پیدا کنند و کشور را در جهت اهداف و عقاید خودشان سوق دهند. شیخ شهید در این مرحله احساس خطر کرد که نهضت از مسیر اصلی خود و مطالبات مردم فاصله می‌گیرد و به علمای دیگری[در نجف و ایران] اعلام خطر کرد، اما علمای مورد نظر همچنان محمدعلی شاه را خطر اصلی کشور می‌دانستند!!! معتقد بودند که معدودی غرب‌گرا، چندان مشکلی ایجاد نمی‌کنند!!! علمای مشروطه خواه معتقد بودند اگر قوانین ضد استبدادی به خوبی تحقق پیدا بکند آن وقت این غرب‌گراها در موعد مقرر از مسیر نهضت حذف می‌شوند!!! اما شیخ بر این اعتقاد بود خطرغرب‌گراها و سکولارهای با وجود اینکه تعدادشان کم است اما خطرشان از محمدعلی شاه و استبداد بیشتر است به دلیل اینکه محمدعلی شاه اگر ظالم و مستبد است اما در مجموعه شیعه است و اساساً حضور دین در جامعه و نظارت علما را قبول دارد اگرچه در عمل شاید به همه مواردش تن ندهد. ولی جریان غرب‌گرای سکولار به صورت بنیادی اصل حضور دین در صحنه سیاست را قبول نداشتند. چه برسد به حضور علما در سیاست. این اختلاف‌نظر باعث شد که شیخ‌ فضل‌الله احساس کند که بعد از پیروزی نهضت مشکل اساسی که همان غربگرا هستند باید برطرف شود اگر روشنفکران سکولار حذف شوند نهضت در مبارزه با استبداد قوی‌تربه پیش می‌رود اما علمای [حامی مشروطه در نجف و ایران] اینگونه تصور نمی‌کردند! اولویت مبارزه را با محمدعلی شاه و استبداد می‌دانستند نه غربگراها! اختلاف نظرهای اینچنینی موجب شد در آن مقطع تاریخی نهضت رهبری واحدی نداشته باشد شیخ فضل‌الله و دیگر آقایان[بهبهانی، طباطبایی، خراسانی و...] هر کدام بر نظر خودش اصرار کردند.جامعه به تبعیت از رهبران متفرق شد. این تفرقه باعث شد افراد غرب‌گرا و سکولار برای پیشبرد اهداف خود پشت سر امثال آقایان طباطبایی و بهبهانی و... قرار بگیرند!!! شیخ‌ فضل‌الله نوری نخستین فردی بود خطر روشنفکران سکولار را در نهضت مشروطه فهمید مشروطه خواهان افراطی برای اینکه شیخ‌ فضل‌الله را مخالف خود دیدند در عرصه مطبوعات و انجمن‌هایی که در اختیار داشتند شیخ‌ فضل‌الله را مخالف مشروطه معرفی کردند و ادعا کردند شیخ طرفدار استبداد است قصد تقویت محمدعلی شاه را دارد و با مشروطیت و اساس پیشرفت و نوسازی کشور مخالف است. چون شیخ‌ فضل‌الله با مشروطه خواهان افراطی مقابله کرد مشروطه خواهان برای تخریب شیخ او را متهم کردند که ازمحمدعلی شاه پول دریافت کرده! در صورتیکه مطابق مستندات تاریخی مراجع، نیازی به دربار نداشتند. آن هم دربار قاجار که در آن مقطع تاریخی خودش در حضیض نیازمندی و درماندگی بود در واقع شیخ‌ فضل‌الله معتقد بود به عنوان مسلمان شیعه اگر محمدعلی شاه شیعه باشد، دین داشته باشد و حضور علما را هم قبول داشته باشد اگرچه شیعه ممکن است ظالم ومستبد باشد ولی نسبت به کسی که شعار می‌دهد [تقی زاده ها]که ما باید از فرق‌ سرتا نوک پا غربی باشیم ترجیح دارد. 🔰ادامه در قسمت چهارم🔰
✅✍ قسمت چهارم🔰 شیخ‌ فضل‌الله می‌گفت: اگر قرار باشد بین شخصی مثل سید حسن تقی‌زاده که شعار می‌دهد یک ایرانی برای پیشرفت باید در تمام جنبه‌های زندگی غربی شود با یک کسی مثل محمدعلی شاه که خیلی چیزها را قبول دارد و می‌توانیم مثل ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه با او مبارزه کنیم و محدودش کینم بین این دو نفر یک نفر را انتخاب کنم من قطعاً محمدعلی شاه را نسبت به کسی که می‌گوید از فرق سرتا نوک پا باید غربی باشیم ترجیح می‌دهم. مشروطه‌خواهانی خودشان را مدرن و مترقی دانسته و شیخ‌ فضل‌الله را به خاطر اینکه مخالفشان بود طرفدار استبداد می‌دانستند. جریان غربگرا در واقع غوغاسالاری تبلیغاتی بر ضد شیخ‌ فضل‌الله راه انداختند به خاطر اینکه شیخ‌ فضل‌الله اولین کسی بود که خطر آنها را احساس کرد و به جامعه گوشزد کرد وگرنه، نه شیخ‌ فضل‌الله طرف محمدعلی شاه و استبداد بود و نه غرب‌گرایان اینگونه فرشته نجات کشور بودند. شیخ‌ فضل‌الله بارها گفتند: من تنها طرفدار مشروطه هستم برای اینکه پول هزینه مهاجرت به قم که ۴ هزار تومان پول آن روز می‌شد و به رقم امروز میلیاردی می‌شود را من تأمین کردم اگر من نبودم شما امکان ایجاد اعتراض را نداشتید. خودم در شکل‌گیری مشروطیت نقش اساسی داشتم بنابراین با آن مخالف نیستم بلکه با این انحرافات مخالفم. همین منحرفین وقتی دیدند که شیخ‌ فضل‌الله خطر آنها را احساس کرد، درصدد حذف شیخ برآمدند. نخست شروع به تخریب و اتهام زدن به شیخ‌ فضل‌الله کردند که واقعیت نداشت. نکته قابل تأسف اینکه همین سخنان ژورنالیستی آن روز جریان مخالف شیخ‌ فضل‌الله که چیزی غیر از تهمت‌ها و بداخلاقی‌ها و ادعاهای غیراخلاقی نبود بعدها به صورت کتاب و تاریخ نوشتند و این استدلال ضعیف به عنوان سطح معلومات امروزی‌ها در مورد مشروطه و قضاوت آنان در مورد جریان‌های دوره مشروطه قرار می‌گیرد. سیر حوادث مشروطه صحت و درستی دیدگاه‌های شیخ‌ فضل‌الله را تأیید کرد حوادثی که شیخ‌ فضل‌الله آن روز پیش‌بینی کرد بعد از اعدام شیخ عملاً خودش را نشان داد. جریان‌های غربی و سکولار نهضت را به سویی‌ بردند که شیخ‌ فضل‌الله پیش‌بینی کرده بود و این چنین روندی در مراحل بعدی مشروطه کار را به جایی ‌رساند که مرگ آخوند خراسانی مشکوک بود و همچنین ملا عبدالله مازندرانی در نامه‌ای که به یکی از نزدیکان خود در ایران نوشت، اشاره کرد که: این عشاق پاریس (اشاره به غرب‌گراها) و فرقه بابیه کار را بدانجا رساندن که ما الان در منزل خودمان در نجف هم احساس امنیت نمی‌کنیم این حوادث نشان داد که مشروطه به چه سرنوشتی مبتلا شد و عملاً شکست خورد و برخی‌ها نقل می‌کنند که میرزا محمد حسین نائینی که کتاب معروفی در حمایت مشروطه نوشت از همکاری خودش با مشروطه پشیمان شد. در نهایت از دل مشروطه حکومت رضا خانی درآمد و همه این قضایا نشان داد آنچه درباره شیخ‌ فضل‌الله نوری گفته می‌شد و امروز هم برخی تکرار می‌کنند درست نبود و پیش‌بینی‌های او برای نهضت مشروطه درست بود که اگر دیدگاه او انجام می‌شد و نهضت روند طبیعی خودش را طی می‌کرد و تحولات جامعه ایران مراحل سالم‌تری می‌پیمود و نتایج بهتری کسب می‌کرد. توجه داشته باشید که دقیقاً در همان سالی که کودتای رضاخانی انجام شد در همان سال شیخ عبدالکریم حائری، شاگرد شیخ شهید، در قم حوزه علمیه را تاسیس کرد تا در برابر ساختاری که قصد داشت کشور را به سوی غربی کردن سوق دهد مقابله کند برای این کار به کادرسازی و تربیت علما پرداخت تا اسلام سیاسی جریان داشته باشد. برای مقابله با آن چیزی که در نتیجه مشروطه در حکومت پهلوی می‌خواست درکشور اعمال شود این مختصر موضوعی بود که مرحوم شیخ عبدالکریم حائری می‌توانست انجام دهد. یکی از بحث‌هایی که مهم است نقش بابیه در مشروطه و نفوذ و نقش یکی از عوامل آنها، اسدالله خرقانی[ماسون] در بیت مرحوم آخوند خراسانی است.این نکته حائز اهمیت است که اساساً آنچه که باعث قوام و دوام ایران از صفویه به بعد شد مذهب شیعه بود به خاطر اینکه کثریت مردم کشور شیعه بودند و براین مبنا هم از کشور دفاع می‌کردند یک هویت مشترک باعث می شد اکثریت قاطعی پشتیبان دوام و بقای کشور ایران باشند. 🔰ادامه در قسمت پنجم، پایانی🔰