⁉️ آیا می دانید که، نخستین بار در فتنه مشروطه بود که عملیات تروریستی در ایران، به صورت سازماندهی شده توسط محافل فراماسونری انگلیس، طراحی و اجرا شد؟
⁉️ ماجرای ترور نافرجام علامه شیخ فضل الله نوری(ره) توسط مزدوران انگلیس، که منجر به جراحت شدید معظم له شد، چه بود؟
🔰👇👇
⁉️ آیا می دانید که، نخستین بار در فتنه مشروطه بود که عملیات تروریستی در ایران، به صورت سازماندهی شده توسط محافل فراماسونری انگلیس، طراحی و اجرا شد؟
⁉️ ماجرای ترور نافرجام شیخ🔰
✍ علامه شيخ فضل اللّه نورى از جمله عالمان ذو فنون بزرگى بود كه در جایگاه مرجعیت دینی پایتخت و رهبرى نهضت اسلام خواهی و ضد استکباری، نقش اساسی را ايفا نمود و زمينه هاى تحصن مردم عليه استبداد و استکبار زمان را در حرم حضرت عبدالعظيم(ع) فراهم آورد. #مرجع_شهید از جمله رادمردانى بود كه در برابر بيگانه سر تسليم فرود نياورد از اين رو طرح ترور شيخ، در سفارت انگليس خبیث و توسط عوامل انجمن مخفی فراماسونری تهیه شد و به دست جوان عیاش ماجراجو و دین ستیزی به نام كريم دواتچی(دواتگر) داده شد تا به هنگام بازگشت شيخ به منزل به مورد اجرا در آيد.
در اثر اين ترور، شيخ به شدت از ناحیه پای چپ مجروح شد، و تعدادى از همراهان ایشان نیز زخمى شدند.[تا آخر عمر مبارکش می لنگید و از درد ناشی از آن رنج می برد].نقل است یکی از یاران شیخ با فداکاری خود را حائل کرد بود و مانع از فرجام این عمل شوم شد(طلبه شجاع، حاجی آقای دماوندی).ضارب دستگیر شد، شيخ او را با بزرگواری بخشيد.
در بازجويى از وى، اسامى افرادى به ميان آمد كه با سفارت انگليس در ارتباط بودند.
عاقبت كريم! درست هشت سال پس از شهادت مرجع شهید(ره)، او توسط هم تیمی هایش به جرم قتل و اخاذی، ولی در واقع، حذف درون گروهی! به قتل رسيد. وى عضو گروه تروریستی كميته مجازات از شاخه های نظامی انجمن مخفی فراماسونری انگلیس در ایران بود که با هدف از بين بردن افراد مانع و مخالف با سیاست های مورد نظر انگلیس در مشروطه، تشکیل شده بود!
✍ روایت مشرق نیوز از ترور نافرجام شیخ🔰
مرجع شهید شیخ فضلالله نوری (نظریه پرداز مشروطه مشروعه) یکی از افرادی بود که ابتدا از مشروطه حمایت کرد اما بعد به یکی از مخالفان آن تبدیل شد. استنباط وی از مشروطه، نظامی بود که در آن احکام شرع به صورت قانون درآیند. یعنی بتوان یک نظامی به وجود آورد که در آن احکام شرع اجرا و حفظ شود. وی «مشروطه» را «مشروعه» اعلام نمود. واژه «مشروعه» مشتق از ریشه شریعت و به مثابه مشروطه بود. یعنی در یک نظام مشروطه، طرفدار شریعت بودن. کسروی [روحانی نمای نفوذی فراماسون و از مأمورین تحریف تاریخ مشروطه] معتقد است که مشروطه مشروعه برای شیخ فضلالله و هوادارانش به معنای نظامی بود که در آن مجتهدین تنها مرجع قانونگذاری هستند.در مورد دلیل مخالفت شیخ با مشروطه، انگیزههای مختلفی وجود داشته است. جان فوران در کتاب"مقاومت شکننده" معتقد است که در کنار همه انگیزههای مختلف، انگیزه اصلی، انگیزه دفاع از اسلام در مقابل غرب بود.
این یک واقعیت است که دو قدرت آن زمان یعنی انگلستان و روسیه با تمام اختلافاتی که با هم داشتند در تضعیف نقش دین و روحانیون در ایران اتفاق نظر داشتند، شیخ فضل الله به درستی به این نکته پی برده بود و تنها راه مقابله با نفوذ غرب را اتحاد مسلمین و عمل به دستورات اسلام میدانست به همین دلیل بود که وی با مشروطهای که اقتباس شده از قوانین غربی بود به مخالف پرداخت.این گونه بود که طرح ترور شیخ فضل الله نوری [در محفل های ماسونی وابسته به انگلیس و] توسط برخی مشروطه خواهان تندرو پیریزی شد و در روز نهم دی ماه 1287 توسط کریم دواتگر اجرا شد.
ترور شیخ و پس از آن، اعدام ایشان نشان آن بود که تندروی و خشونتپروری در میان طرفداران مشروطه [به صورت سازمان یافته] شکل گرفته است و از ابزار خشونت برای حفظ جایگاه خود و حذف مخالفان استفاده میکنند.نخستین گروه تحت عنوان کمیته مجازات، با ترور سازمان یافته میرزا اسماعیل خان، رئیس انبار غله وزارت مالیه اعلام وجود کرد.کمیته مجازات در زمانی که ایران فاقد یک دولت مرکزی قدرتمند بود، توسط سه نفر به نامهای میرزا ابراهیمخان منشیزاده، اسداللهخان ابوالفتحزاده، محمدنظرخان مشکوةالممالک از هواخواهان مشروطه شکل گرفت. میرزا علی اکبر ارداقی، عمادالکتاب و کریم دواتگر (ضارب شیخ فضل الله نوری) نیز سه نفری بودند که با انگیزه از سر راه برداشتن کسانی که به نظر آنها مقابل راه اصلاحات بودند به این گروه پیوستند.
در برخی منابع آمده است که اعضای این گروه وابسته به بهائیت [فرقه ضاله ساخته شده توسط انگلیس، برای تضعیف تشیع] بودند[ افراد شاخص بهائیت در تشکیلات فراماسونری انگلیس در ایران، عضو بودند]. مهدی بامداد در کتاب «شرح حال رجال ایران»، سرتیپ اسدالله خان ابوالفتح زاده و سرتیپ ابراهیم خان منشی زاده را از پیروان فرقه بهائیت معرفی میکند.این موضوع را عبدالله متولی نویسنده کتاب کمیته مجازات نیز تأیید میکند و افزون بر دو نفر نامبرده، مشکوه الممالک را هم پیرو این فرقه میداند.
🔸منابع: مشرق نیوز، کد 671905)/ ک، تنهای شکیبا/خبرگزاری مردمی عمار...
✳️ @ShahidRabe
✍معرفی یکی از آثار دکتر شهریار زرشناس🔰
📙📙عنوان: مجموعه دو جلدی «نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران»
ناشر: كتاب صبح
موضوع كتاب: سیاست
موضوع كتاب: علوم انسانی
موضوع كتاب: تاریخ
نوبت چاپ: سوم
تاریخ چاپ: بهار ۱۳۸۷
🔸 جلد اول کتاب به پیدایش اندیشه و دوران روشنگری در غرب و ظهور نسل اول روشنفکری در ایران عصر #مشروطه میپردازد و در جلد دوم نسل دوم روشنفکران در ادامه دوره مشروطه و دورانu پهلوی بررسی می شود.
🔸 به نظر دکتر زرشناس استراتژی روشنفکری در ایران، استحاله هویت دینی نظام و تبدیل آن به یک رژیم سکولار است و خطرِ روشنفکری نئولیبرالی پس از انقلاب، تهاجم در برابر اسلام فقاهتی است.
🔸 نویسنده در بخشی از کتاب می نویسد: «آنچه در مشروطه رخ داد پيروزي توأم با استبداد روشنفکران وابسته به لژ (ماسونی) بيداري پس از استبداد صغير و محاکمه و اعدام شهید شيخ فضل الله نوری و در پيش گرفتن خشونت تروريستي ... و سکولاريزه کردن فضاي فرهنگي و سياسي کشور که نهايتاً به ظهور استبداد متجدّدانه و سکولاريستي رضاخان انجاميد، به راستي يک تراژدي تلخ بود که توسط منورالکفران ايراني و در مسير اغراض دولت انگليس اجرا گردید
🔰ادامه در بخش دوم🔰
✍ بخش دوم🔰
نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران
دغدغه رهبر انقلاب برای جوان انقلابی امروز
نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران" به قلم شهریار زرشناس، شرح سرگذشتِ روشنفکری از بدو پیدایشش در غرب، تا شکلگیری زمینههای آن در ایران، و حضور و تاثیرگذاریاش در دوران کنونی است. نویسنده کتاب، روشنفکریِ ایران را صورتی نازل و بیریشه از روشنفکری غربی معرفی میکند و ...
«من همهی دغدغهام این است که جوان انقلابی امروز، نداند ما بعد از چه دورانی، امروز در ایران مشغول چنین حرکت عظیمی هستیم. تاریخچهی این صد و پنجاه، دویست سال اخیر از دوران اواسط قاجار به این طرف؛ از دوران جنگهای ایران و روس به این طرف را بخوانید و ببینید چه حوادثی بر این کشور گذشته است. یکی از این حوادث، ایجاد جریان روشنفکری وابسته است.»۱
کتابِ "نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران" شرح سرگذشت روشنفکری در همین دوره تاریخی است. روی جلد اول چوب کبریتی روشن میان دو انگشت و طرح جلد دوم دو چوب قرار گرفتهاند که در بدو روشن شدن خاموش شده است! جلد اول به پیدایش روشنفکری و نسل اول آن در دوره مشروطه میپردازد و جلد دوم نسل دوم این جماعت و تا دوران پهلوی را .
روشنگری بیانگر جهانبینی و بینش حاکم بر دوران بسط و گسترش تمدن غرب است. و دارای چنان اهمیتی است که جریان غالب تفکر قرن هجدهم در غرب را با آن میشناسند. در فلسفه جدید، از دکارت به این سو، عقلی پدیدار شد که هرآنچه را روشن نبود، مردود میانگاشت. دکارت، عقل اومانیستی را معیار نهایی کشف حقیقت اعلام میکرد و بشر را بینیاز از هدایت وحیانی و آسمانی. او در طلب احکامی بود که بدیهی و روشن باشند. روشنفکری در ادامه فلسفه دکارت به وجود آمد. روشنفکران نیز در جهت ترویج و تبیین آداب و مشهورات امانیستی عمل میکردند.
اما آنچه در ایران با عنوان روشنفکری سربرآورد، در قیاس با روشنفکریِ غرب، ماهیتی تقلیدی داشت. و صورتی ظاهری از آن بود. جریان روشنفکری در ایران محصول تطور طبیعی تاریخ ما نبود. روشنفکران و متجددان ایران مقلدانی ظاهرگرا بودند که پیشرفت کشور را در وابستگی به استعمارگران میدیدند. و بر این باور بودند که «اصلاح» و بهبود اوضاع کشور از مسیر ورود سرمایههای مادی و معنوی غرب میگذرد. میرزا ملکمخان ناظمالدوله که از پیشگامان روشنفکری در ایران است میگفت باید «دقیقا مثل اروپا عمل کرد». روشنفکری در ایران از زمان فتحعلیشاه قاجار ظهور کرد. و از ابتدا بنایی غیر دینی داشت.۲ «غرب مسلط به فناوری و علم، روزی که خواست در ایران، پایگاه تسلط خودش را مستحکم کند، از راه روشنفکری وارد شد. از میرزا ملکمخانها و امثال اینها، تا تقیزادهها، این روشنفکری دوران قاجار است که بیمار متولد شد. روشنفکری ایران، متأسفانه بیمار و وابسته متولد شد.»۳ "نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران" به قلم شهریار زرشناس، شرح سرگذشتِ روشنفکری از بدو پیدایشش در غرب، تا شکلگیری زمینههای آن در ایران، و حضور و تاثیرگذاریاش در دوران کنونی است. نویسنده کتاب، روشنفکریِ ایران را صورتی نازل و بیریشه از روشنفکری غربی معرفی میکند و میگوید مقدمه اقدام عملی جهت درهم شکستن ساختار کنونی غربزدگیِ شبه مدرن و عبور تاریخی از آن، شناخت مبنایی و تئوریک غرب بر پایه خودآگاهی دینی است. ایده اصلی او، تبیین وضعیت روشنفکری در ایران، و شرح بیگانگی و تقابل آن با پیشینه تاریخی کشور است. به ادعای نویسنده استراتژی روشنفکری در ایران، استحاله هویت دینی نظام و تبدیل آن به یک رژیم سکولار است و خطرِ روشنفکری نئولیبرالی پس از انقلاب، تهاجم در برابر اسلام فقاهتی است. رویاروییای که به نبرد سرنوشت تاریخ و مردم خواهد انجامید. از همین روست که زرشناس پس از توضیح بنیانهای نظری پیدایش روشنفکری در غرب و بیان ریشههای خودبنیاد تفکر غربی، مدعی تضاد ذاتی و مبنایی حقیقت روشنفکری با دین و دیانت و گوهر قدسی و وحیانی آن میشود.
کتاب، در دو جلد توسط انتشارات کتاب صبح (۱۳۸۷) به چاپ رسیده و مشتمل بر هفت فصل است. آغاز آن تبیین ماهیت و پیشینه روشنفکری در غرب به منظور شناخت بهتر ماهیت روشنفکری در ایران است. فصل دوم به توضیح ویژگیهای روشنفکری، مفهوم غربزدگی شبهمدرن و گرایشها و شاخههای روشنفکری در ایران اختصاص دارد و فصول بعدی درباره ادوار تاریخی روشنفکری در ایران است.
🔰ادامه در بخش سوم/پایانی🔰
✍بخش سوم/پایانی🔰
که از این قرارند:
نسل اول و دوم روشنفکری در عصر مشروطه
روشنفکری در دوره پهلوی اول
روشنفکری در دوره پهلوی دوم
روشنفکری پس از انقلاب اسلامی
هر فصل با تحلیلی عمومی از دوره تاریخی مورد بحث آغاز میشود و با معرفی اندیشه و بررسی عملکرد چهرههای شاخص روشنفکری در آن دوره (در فصل سه و چهارِ جلد دوم، احزاب و سازمانهای روشنفکری) ادامه مییابد. نویسنده با تقسیم تاریخ ایران به چهار دورهی:
الف: کهن (ماقبل سلطه هخامنشیان)
ب: تمدن کلاسیک ایران باستان (از سیطره قبیله پارس تا شکست یزدگرد سوم)
ج: تمدن کلاسیک ایران پس از اسلام (از قرن اول هجری تا قرن چهاردهم و ظهور مشروطه)
د: دوره سیطره غربزدگی و تجدد گرایی (پس از مشروطه)
مقطع پایانی را موضوع اصلی کتاب، و زمینه شکلگیری روشنفکران عنوان میکند. زرشناس در توضیح ویژگیهای روشنفکران (شبهه روشنفکران) در این دوره، آنان را اینچنین توصیف میکند: «وابسته به استعمار و لژهای فراماسونری، زمینهساز سرمایهسالاری و امپریالیسم جهانی، فاقد پشتوانه عمیق و جدی فلسفی، در خدمت استبداد مطلقه رضاخانی و مروج پایههای فرهنگی و سیاسی آن رژیم»۴
ویژگی کتاب تقسیمبندی فصول آن به دورههای تاریخیِ حضور روشنفکران در ایران و معرفی چهرههای شاخص جریان روشنفکری در هر دوره است. البته توجه به این نکته نیز ضروری است که لحن نویسنده در توصیف اشخاص، در مواردی از زبانِ علمی متناسب با چنین پژوهشی فاصله گرفته و به بیانیهای علیه آنها مانند میشود. انتخاب این زبان در پژوهشی با مختصات کتاب مذکور، از دقت متن میکاهد و ارتباط اقناعی آن با خواننده را کم اثر میکند. به عنوان نمونه نویسنده در توصیف شخصیت تیمورتاش، او را «مردی پرانرژی، قدرت طلب، شهوتران، شارلاتان صفت، متجدد مآب و روشنفکر صفت»۵ معرفی میکند. طبیعی است که ارتباط این توصیفات با ماهیت روشنفکری چیزی نیست که با صرف ادعای نویسنده و ردیف کردن عباراتی اینچنین اثبات شود. و نیازمند توضیحاتی بیشتر و دقیقتر است. از سوی دیگر ممکن است معرفی اشخاص، احزاب و جریانهای روشنفکری و توضیح اجمالیِ «عمل» آنها، ارتباط کلیِ آن با ماهیت روشنفکری را کمرنگ کند. و خواننده را از دقت و تامل در «ماهیت» روشنفکری باز دارد.
تامل و دقت در این مقطع از تاریخ معاصر ایران، کلید فهم عقبماندگی کشور از جریان تفکر و پیشرفت، و روشنکننده ریشههای وابستگی و ضعف ایران در این دوران است. عمل سیاسی حاکمان و عهد قراردادهای ننگین و خفت باری نظیر گلستان و ترکمانچای و رویتر شاهد کوچکی بر این مدعاست. شاهدی که نشانه و بروزش قبل و همزمان با حاکمان در روشنفکران دیده شد.
نویسنده همان ابتدا کتاب شکل گیری کتاب را اینطور شرح می دهد: سالهای متمادی است که قصد داشتهام تا تاریخی جامع، هرچند مختصر، از جریان روشنفکری ایران تهیه نمایم. وقتی شروع به کار کردم دیدم که برای انجام چنین کاری، زمانی حداقل ۵ – ۶ ساله و تیمی از نفرات پژوهشگر و همراه لازم است؛ بنابراین به انجام یک بررسی بسیار مختصر و تقریبا محدود به برخی چهرههای برجسته این جریان بسنده کردم.
رهبر معظم انقلاب بارها و بارها به موضوع روشنفکری به شکل صریح پرداخته اند و در پاره ای موارد به مصادیق و مواردی از این جریان اشاره داشته اند. ایشان چندی پیش در دیدار جوانان گفته بودند: «امروز در محیطهای روشنفکری، کسانی هستند با شکلهای گوناگون، با قد و قوارههای گوناگون، اینها ما را از شعارهای مکتبی برحذر میدارند؛ دوران اوج شعارهای مکتبی را که دههی ۶۰ است، زیر سؤال میبرند؛ امروز هم از تکرار شعارهای مکتبی و شعارهای انقلابی و اسلامی، خودشان واهمه دارند و میخواهند در دل دیگران واهمه بیندازند؛ میگویند آقا، هزینه دارد، دردسر دارد، تحریم دارد، تهدید دارد. نگاه خوشبینانه این است که بگوئیم اینها تاریخ نخواندهاند - البته نگاههای بدبینانه هم وجود دارد - اینها اگر تاریخ خوانده بودند و اطلاع داشتند از سرگذشت و منشأ و مبدأ تمدنهائی که وجود دارد و همین تمدن مادی غرب که امروز میخواهد دنیا را فتح تصرف کند و این حرف را نمیزدند. باید بگوئیم اینها بیاطلاعند، تاریخ نخواندهاند.»۶
[۱] بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی (۷۱/۵/۲۱)
[۲] برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی (۷۰/۹/۲۰)
[۳] بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی (۷۱/۵/۲۱)
[۴] نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران (جلد دوم)،ص ۱۱۴ و ۱۱۵، شهریار زرشناس، انتشارات کتاب صبح
[۵] نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران (جلد دوم)،ص ۷۵، شهریار زرشناس، انتشارات کتاب صبح
[۶] دیدار جوانان خراسان شمالی ۹۱/۰۷/۲۳
نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران
khamenei .ir /book منبع🔸
✳️ @ShahidRabe
✍ به بهانه ۱۰ آذر #روز_مجلس شورای اسلامی/ روز شهادت #شهید_مدرس(ره)
📜برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰
⁉️ #شهیدمدرس در نامه خود به نمایندگان مجلس از آنها چه خواست؟
⁉️ شهید مدرس از کدام مرجع تقلید که #مذهب_جعفری، به همتش در #قانون_اساسی #مشروطه گنجانده شد، تقدیر کرد؟
⁉️ شهید مدرس کدام مرجع تقلید را اعلم علمای وقت (زمان) می دانست؟
⁉️ شهید مدرس چرا در ابتدا به علمای حامی مشروطه، تمایل داشت و بعدا" منتقد عملکرد آنان شد؟! و کدام حقیقت تلخ و مهم تاریخی را در کتاب زرد خویش، افشا کرد؟
🔰👇👇
✍ به بهانه سالگرد شهادت آیت الله سید حسن مدرس(ره)/ روز مجلس شورای اسلامی/ ۱۰ آذر
🌹 شهادت: در تبعید و در حال نماز، توسط عمال رضاخان/۱۳۱۶ش
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰
⁉️ #شهیدمدرس در نامه خود به نمایندگان مجلس از آنها چه خواست؟
⁉️ شهید مدرس از کدام مرجع تقلید که #مذهب_جعفری، به همتش در #قانون_اساسی #مشروطه گنجانده شد، تقدیر کرد؟
⁉️ شهید مدرس کدام مرجع تقلید را اعلم علمای وقت (زمان) می دانست؟
⁉️ شهید مدرس چرا در ابتدا به علمای حامی مشروطه تمایل داشت و بعدا" منتقد عملکرد آنان شد؟! و کدام حقیقت تلخ و مهم تاریخی را در کتاب زرد خویش، افشا کرد؟🔰
✍ شهید سید حسن مدرس که در پی صدور فرمان مشروطیت و تصویب طرح #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در نظارت پنج مجتهد بر قوانین مجلس، از مجتهدین مورد نظر و تأیید معظم له بود، در کوران حوادث پس از شهادت ایشان، طی نامه ای خطاب به نمایندگان مجلس به عنوان اعلامیه علیه جمهوریت، با عنوان عقیده کلاه نمدی ها، جمهوریت [مورد نظر انگلیس و نوکرانش رضا خان و سید ضیاء الدین طباطبایی] را مقدمه ای برای مبارزه با اسلام خوانده و از خدمات مرجع شهید شیخ فضل الله نوری برای حفظ اسلام از خطر بهائیان [و دیگر دشمنان] که #مذهب_جعفری را در قانون اساسی گنجانید، تقدیر کرده و از نمایندگان [مجلس] خواسته، که آنان نیز چون آن #شهید بزرگوار از فداکاری در راه خدا دریغ ننمایند!
‼️ دوری از مرکز حوادث مشروطه(یعنی تهران) و دریافت اطلاعات یکسویه مغرضانه، باعث شده بود که مدرس در ابتدا، نظرات علمای حامی مشروطه و بخصوص علمای ثلاث+۱ مقیم نجف را درست بداند! ولی پس از شهادت مرجع شهید علامه نوری(ره) و حضور در تهران، ماهیت واقعی مشروطه و مشروطه چیان، بر وی آشکار گردید و به منتقد علمای پشتیبان مشروطه بدل گردید🔰
شهید مدرس، سال ها پس از شهادت مظلومانه شیخ به دست مزدوران فراماسون انگلیس، این حقیقت تلخ و مهم تاریخی را در کتاب زرد افشا می کند که:🔰
✍ کشتن شیخ فضل الله، که اعلم علمای وقت [زمان] بود، هم پیروزی بلشویک های [روس] اعزامی به ایران بود، هم پیروزی انگلیس، و هم ضایعه برای علمای [بازی خورده حامی جریان سکولار مشروطه در] نجف و ایران!
🔸 منابع: کتاب تنهای شکیبا علی ابوالحسنی ص۷۸۱، ۴۱۸، از مجله یاد، سال، ۶،ش۲۱ص۹۳، پراکنده نگاهی به کتاب زرد، علی مدرسی و اسناد، نامه ها، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۷۳ ش، ص۱۰۱ و...
✅ پیوند شهید آقا سید حسن مدرس و مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، رضوان الله تعالی علیهما🔰
✍ هنر شیخ فضل الله در تاریخ مشروطه این است که به مشروطه سکولار و سرکش، مهار می زند و اصل دوم متمم قانون اساسی را به تصویب می رساند که همان " نظارت فائقه و رسمی مجتهدان طراز اول بر مصوبات مجلس شورا " است. بر این مبنی، تصمیمات مجلس بدون نظارت فقها، فاقد مشروعیت است. اصل دوم متمم، قطعا دستاورد رنجها و مجاهدات جناح مشروعه خواه به رهبری شهید نوری است. مبتکر این اصل، شخص شیخ فضل الله است که برای تصویب آن، جان خود را به خطر افکند. در حقیقت، مرحوم مدرس با زمینه و شرایط مناسبی که شهید نوری با پایمردی خونین اش برای تصویب اصل دوم قانون اساسی فراهم کرد، مجال امکان حضور مقتدرانه در مجلس شورا و از آن طریق، ورود به عرصه سیاست در مرکز کشور را پیدا کرد.
نقطه کانونی پیوند شیخ فضل الله با شهید مدرس این است که مرحوم مدرس [پس از شهادت شیخ و حضور در تهران] به عنوان مجتهد طراز اول، وارد مجلس می شود و پا جای پای شیخ فضل الله گذاشته و با تقی زاده ها و شیخ ابراهیم زنجانی ها درگیر می شود و فضای تهران را از نزدیک و آنگونه که شیخ فضل الله هشدار می داد به عینه می بیند./ محمد صادق ابوالحسنی، هفته نامه افق حوزه، ویژه نامه انتخابات، بهمن ۹۸
✳️ @ShahidRabe