✅ #شهید_رابع از منظر اندیشمندان🔰
💠 حجت الاسلام محمد صالحی، دانش آموخته مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و عضو گروه منطق و روش شناسی فرهنگستان علوم اسلامی:
بهصراحت میتوان گفت که بنیاد مشروطه، همان اومانیسم (انسان گرایی) است؛ یعنی انسان تصمیم میگیرد که سرنوشت خود را چگونه باید رقم بزند، البته فارغ از خدا و دین. بهعبارتدیگر حکومت عرفی و سکولاریستی که بشر در مورد زندگی خود تصمیم میگیرد و این خود بنیادی از مبنا تا هدف را شامل میشود.
به اسم دموکراسی بهدنبال انتخاب نمایندگانی از جنس مردم بودند؛ غافل از اینکه معنای واقعی دموکراسی، آزادی بیقید وشرط و بدون تقید به بندگی خداوند است و مسئله فقط داشتن حق رأی نیست.
مشروطه نقطه اقدامی بود برای بسط ساختارها و نظامهای غرب و کفر در جهان اسلام بهدور از تکنولوژی و محصولات متنوعی که قبل از ظهور مشروطه بهوسیله این محصولات، پیشرفت خود را به رخ مسلمانان میکشیدند.
گروهی بودند که مشروطه را بهخوبی شناخته بودند و ازطرفی هم به حسب شرایط اجتماعی مشروطه را پذیرفتهشده میدیدند و بهدنبال اصلاح آن بودند؛ اصلاحی که حتی بهنظر خودشان، ذات مشروطیت را نمیتوانست عوض کند.
در این میان نخستین کسی که به این تعارض ذاتی پی برد و پیش از سایر رهبران مذهبی در ایران و عراق به مخالفت با جریان پشتپرده مشروطهخواهی برخاست، مجتهد متنفذ تهران #مرجع_شهید_علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بود. او که به اعتراف [فراماسون، سید حسن] تقیزاده از مؤسسان جنبش عدالتخواهی بهشمار میرفت،(«تاریخ انقلاب ایران»، مجله یغما، سال ۱۴، شماره ۱۳، ص ۱۴۵) با دیدن برخی مواضع سران مشروطه و صحنهگردانی سفارت انگستان و ستیز رو به تزایدی که با احکام شریعت در مجلس و محافل خصوصی روشنفکران آغاز شد، علم مخالفت برافراشت و تا صدور فتوای حرمت مشروطه و تقدیم جان و آبروی خویش پیش رفت.
نهضت مشروعه کردن مشروطه توسط شیخ فضل الله نوری(ره)، یک حرکت در فلسفه تاریخ برای بروز #حکومت_اسلامی میباشد.
🔸در گفتگو با خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه/ کد خبر 4365071
✳️ @ShahidRabe
📑 #مقاله
✅ عنوان: مشروطه مشروعه
🔶🔸به قلم: حجتالاسلام والمسلمین مهدی انصاری قمی، پژوهشگر و مورخ شهیر معاصر
✍ چکیده🔰
...برای پاسخ به تاریخ و همه کسانی که مرجع شهید علامه شیخ فضلالله نوری (ره) را نشناختند باید گفت: بنابر اسناد و مدارک موجود، حتی از لابلای نوشتههای مخالفان سرسخت او، شیخ، رهبر تفکر مشروطة مشروعه، نه درباری بود و طرفدار استبداد و حکومت سلطنت مطلقه، و نه خودفروخته و وابسته به سفارتخانهها، و نه مخالف اصلاحات سیاسی و تغییر نظام دولت بود و نه مخالف آزادی بیان و اندیشه و قلم و نه ضدیتی با برابری و مساوات در قانون داشت و نه آزادی مطبوعات و نقد و بررسی دولت و نظام را رد میکرد، بلکه فقیه بیدار و هوشیاری بود که پیش و بیش از همقطاران خود، حتی فقیهان نجف به غیریت نظام مشروطه با شریعت پی برد و آن را غیربومی و غیر ایرانی و مخالف هویت ملی و اسلامی این سرزمین دانست. او افزون بر بینش فقهی و اصولی و مبانی شریعت در برخورد با حوادث، مخالف گستاخی و هرج و مرج و هتاکی به دیانت و حریم آن بود، دوئیت نظام سیاسی با فرهنگ و اجتماع ایران را خطری بزرگ برای ورود الگوهای بیگانه و غربی میدانست و آزادی آمیزشهای زن و مرد و به هم خوردگی جامعة سنتی ایرانی میشمرد.
برخلاف آنچه اغلب میپندارند، مخالفت شیخ با پیشرفت و ترقی جامعه ایران و پیوند ماهیت فکری او با استبداد، وی را به مبارزه با مشروطیت نکشاند. بلکه مبارزه وی با مشروطیت تا حدود زیادی حاصل تضادی ایدئولوژیک با آن بود، و آگاهی واقع بینانه او از وجود برخی تعارضات ذاتی میان دمکراسی غربی و اسلام بود. اما وجود افکار و اندیشهها و مواضع مترقیانه او را نباید از نظر دور داشت، مانند حمایت شیخ از تأسیس مدارس جدید [دخترانه و پسرانه اسلامی] و تأکید وی بر ضرورت گسترش و حمایت از آن، و ضرورت پویایی تفکر علما و لزوم شناخت روحانیون از مسائل روز و مقتضیات زمان و تدوین نخستین قانون اساسی اسلامی و متمم آن، و ارائه طرح مشخص از حکومت مطلوب و امثال آن. همچنین شناخت خط انحراف سکولاریسم جهانی، شیخ را به مبارزه با تغییر سیاست مشروطهخواهی واداشت و تنها راه برپایی حکومت شایسته و ملی مذهبی در ایران را در نظام مشروطه مشروعه دانست...
باید گفت هر چند از دیدگاه ما و جهان «مشروطیت» حداقل در ایران، مرده تلقی میگردد، زیرا اگر در عصر خود به عنوان حکومتگزار پلی برای عبور به حکومت اسلامی تلقی میگردید، امروز دیگر نه از آن تاک، نشان مانده و نه از تاک نشان اثری، و بحث اختصاصی در مورد آن میتواند انحرافی تلقی گردد.
اما مرجع شهید علامه شیخ فضلالله نوری، اعلی الله مقامه و افکار و اندیشههای تابناک دینی او زنده و سعی شده در نظام جمهوری اسلامی جامه عمل پوشد، اما چالش عظیمی که مشروطه را به انحراف و شکست کشاند و تاکنون نیز با تلاش فراوان از پای نمینشیند، چالش حضور اندیشه مادهگرایی، مخالفت با اسلام، به مسخره گرفتن احکام شریعت، رواج بیبند و باری، و ترویج اندیشه دوری سیاست حکومت ایران از دیانت، گسترش احزاب سیاسی، فارغ از توجهات دینی و سنتی، نمونهبرداری از جامعه غیردینی غرب برای ساختار آینده اجتماعی و فرهنگی ایران، ترویج از جامعه مدنی غیردینی، مبارزه شدید فرهنگی و سیاسی اجتماعی با تفکر و اندیشه وحیانی، سیاست جهانگرایی به جای ارزشهای سیاست سنتگرایی در دولت و مردم و نظام اسلامی ایران میباشد که میطلبد اندیشمندان متعهد، سیاستمداران شایسته و متدین، مسئولین فرهنگی و فقیهان دین، در پی سدّ این چالش ضدملی و ضددینی و مخرب برآیند./از کتاب جریان های فکری مشروطیت/ کامل مطلب در👇
https://psri.ir/?id=hquies8t
✳️ @ShahidRabe
📗 #معرفی_کتاب
عنوان: شيخ فضلالله نوری و مشروطيت(رويارويی دو انديشه)
نویسنده: مهدی انصاری
ناشر: امیرکبیر، ۶۹ ش
تعداد صفحه: ۲۹۱
تعداد فصل: ۹
💠 استاد انصاری(مورخ، پژوهشگر، مشروطه پژوه و نویسنده کتاب:
این رساله را در مورد شیخ (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره)، نوشته ام، ۱۲ سال روی آن کار [پژوهشی] کرده ام، تمام اسناد لانه های خیانتکار انگلیس و روس، روسیه رفته ام برای این کتاب، تمام کتاب نارنجی و اسناد و مدارک وقایع مشروطه را بین ایران و روس که توسط دو سفیر انجام می شده، نقل کرده ام.۷۰ سال نامه های بین ایران و عراق، نجف، خانقین، کرمانشاه را که توسط علمای بزرگ و یا از مجلس به آنها ارسال می شده، دیده ام و نقاط مهم آنرا آورده ام و اسناد کتاب آبی، سفارت انگلیس و سفارت فرانسه را به مقداری که در توانم بوده، تلاش کرده ام [ملاحظه، بررسی و به کار گرفته ام]./همایش دیده بان بیدار، حرم حضرت عبدالعظیم ع، ۹۶/۵/۱۸
🔸توضیحات بیشتر:
✍ نویسنده کتاب را در ۹ فصل تفصیلی تدوین و تنظیم کرده و کوشیده با شـمـایـی کـلـی از زنـدگـی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره، روند شکلگیری فعالیتهای سیاسی، اجتماعی ایشان را که نهایتا در جریانات و تحولات دوران مشروطیت به اوج خود رسید، مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
فصل ۱ «آشنایی با شیخ فضلالله نوری ره»به گونهای مختصر به زندگی سیاسی، اجتماعی و علمی مرجع شهید تا آستانه شکلگیری نهضت مشروطیت ایران اختصاص دارد.
فصل ۲ «بازشناسی مقدمات و زمینههای فکری مشروطیت»
فصل ۳ با نگرشی تحلیلی ــ تاریخی به مـجـمـوعـه تحولاتی اشاره دارد که جنبش عـــدالــتــخـــواهـــی مـــردم ایــران را بــه مــرز مشروطهخواهی کشانید.
فصل ۴«روشنفکران و جنبش مشروطیت»
فصل ۵ موضوع«تدوین قانون از نظر مرجع شهید» و سه معمم عصر مشروطه بررسی شده است
فصل ۶ مساله «حکمران قانونی و اندیشه شیخ» مورد ارزیابی قرار میگیرد.
فصل ۷ موضوع «اصل نظارت شورای مجتهدین» و حوادث و رخدادهای مربوط به آن با محوریت شخصیت و اندیشه مرجع شهید، بررسی شده است.
فصل ۸ به حوادث دوران موسوم به استبداد صغیر و حوادثی که در این مقطع، مرجع شهید با آنها مواجه شد، پرداخته است.
فصل ۹ هم با ارائه شمایی کلی از حوادث پس از فتح تهران و به مجموعه رخدادهایی اشاره دارد که نهایتا" به دستگیری، محاکمه و اعدام تأسف بار مرجع شهید، توسط مشروطهخواهان افراطی و سکولار انجامید.
✳️ @ShahidRabe
✅ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، در منظر ادیبان بزرگ ایران🔰
✍ الفاظی که دانشوران نامی ایران، در مورد علامه شیخ فضل الله نوری(ره) به کار گرفته اند، نوعا" واژه های بلند قله سان است. تو گویی کلمات سترگ، از گنجینه لغات پر می کشند، عقاب وار بر صدر قله می نشینند تا والاییهای آن فقیه فرزانه را وصفی در خور آورند! و انتخاب این گونه تعابیر، بخوبی نشان می دهد که اهل نظر، نوعا" شیخ را در پایگاهی بس رفیع از فضل و دانش می دیده اند.
باهم دیدگاه🔰
◽️ادیب پیشاوری (سید احمد رضوی)
◽️علامه محمد قزوینی
◽️دکتر عباس اقبال آشتیانی
◽️دکتر قاسم غنی
◽️دکتر سعید نفیسی
◽️دکتر شمس الدین تندرکیا
و نویسنده شهیر،
◽️سید جلال آل احمد
را از نظر می گذرانیم. لازم به توضیح است که اینان پس از بیانِ نظراتشان در دفاع از علامه شیخ فضل الله، توسط غربزدگان سکولار،ِ مورد هجمه، تهمت و تخریبِ شخصیت واقع شدند!(روحشان شاد)🔰
❇️ ادیب پیشاوری(آقا سید احمد رضوی)
✍ حکیم، ریاضیدان، تاریخ پژوه، شاعر و حماسه سرای بی همال عصر قاجار است که بسیاری از رجال شاخص علمی و ادبی قرن اخیر همچون میرزا محمدرضا کلهر کرمانشاهی (خطاط مشهور عصر قاجار)، علامه محمد قزوینی، بدیع الزمان فروزانفر، عباس اقبال آشتیانی، مجتبی مینویی ... خوشه چین محضر او بوده و به شاگردیش افتخار کرده اند. او از اصحاب و مریدان مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه، بود. چنین شخصیت دانشور و عدالتخواهی که به قول باستانی پاریزی: "از آزادیخواهان به نام بود و هیچ آلودگی نداشت" قصیده ای بلند و غراء به زبان عربی در سوگ شیخ شهید فضل الله نوری دارد که از شهرتی وافر برخوردار است، چندان که اهل نظر آنرا از غرر قصاید رثائیه تاریخ ایران، و تالی چکامه مشهور ابن انباری شمرده اند. وی درآن، قدرت ایمان و قوت قلب آن شهید بزرگ را به زیبایی و شیوایی تمام باز گفته است.
❇️ ادیب بزرگ، علامه #محمد_قزوينی
✍ قزوینی كه جايگاه رفيعش در #ادبيات_ايران نه تنها در ميان ايرانيان بلكه در ميان ساير ايران دوستان و ايرانشناسان هم پر پيدا است، از جمله نوابغ و نخبگاني است كه در جريان #مشروطيت به شايستگي و بايستگي دخالت كرد و شاعر ملي ايران لقب گرفت. او خود از شاگردان و مريدان شيخ فضل الله نوری (ره) بود و در مكاتباتش با شيخ، خودش را خانهزاد معرفي ميكرد. قزويني به عنوان نماینده پژوهشی شیخ در اروپا، از پاريس نامهاي طويل براي شيخ فرستاد كه مشروحي از مواضع مطبوعات و محافل خارجي در قبال #مشروطه ايران را بازگو و به ایشان گزارش ميكرد. اين نامه به سفارش شيخ که اوضاع جهان را مستمر رصد می کرد، تتبع و نگارش يافته و قرار بود سلسلهوار نیز تداوم يابد و داراي اهميت تاريخي است.
🔰ادامه در بخش دوم/پایانی🔰
🔰بخش دوم/پایانی🔰
❇️ دکتر عباس اقبال آشتیانی
✍ کسی که شیوه تحقیق علمی را در ایران رواج داد، اقبال در پاریس با محمد قزوینی[از شاگردان خاص مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری] مراوده یافت و از همکاری و راهنمایی او در تحقیق و تصحیح متون بهره برد.
اقبال پژوهشگری پرکار و مورخی صمیمی و ادیبی آگاه به مقتضای زمان بود. او بعد از محمد قزوینی در شمار معدود پژوهشگرانی است که شیوه جدید تحقیق علمی را در تاریخنویسی و تصحیح متون رواج دادند.
دکتر اقبال آشتیانی در باره مرجع شهید علامه نوری(ره) می نویسد:
در عصر ما، در میان مشتغلین به علوم قدیمه، دیگر کسی...در فقه، به درجه حاج شیخ فضل الله نوری (از علمای متنفذ تهران)...وجود ندارد.
❇️ دکتر قاسم غنی
✍ سیاستمدار، دیپلمات، پزشک، ادیب و نویسندهٔ ایرانی بود. او به سبب همکاری با ادیب بزرگ، علامه محمد قزوینی (شاگرد و نماینده پژوهشی علامه شیخ فضل الله نوری در اروپا) در تصحیح دیوان حافظ شهرت دارد که یکی از معتبرترین تصحیحهای این دیوان به شمار میرود.
دکتر قاسم غنی، در نامه ای که در ۲۳ بهمن ۱۳۳۰ از کالیفرنیا به دوستش فرستاده، درباره شیخ می گوید:
مرحوم شیخ فضل الله نوری، از دانشمند ترین و بزرگ ترین علمای شرع بعد از مرحوم میرزا حسن شیرازی محسوب است.مرحوم [علامه محمد قزوینی] نزد او فقه درس خوانده بود.از وسعت مشرب، آزادی و آزادمنشی و رندی و صفات بزرگ و همه چیز او حکایت ها می کرد که متواترا" از همه شنیده ایم./نامه های دکتر قاسم غنی، ص ۲۶ و ۲۷
❇️ دکتر سعید نفیسی
✍ دانشپژوه، ادیب، تاریخنگار، نویسنده، مترجم و شاعر ایرانی بود. او جزء نسل اول استادهای دانشکدهٔ تاریخ دانشگاه تهران بود.
وی از بنیانگذاران مکتب نثر دانشگاهی است که از جمله ویژگی این نثر پیراستگی عبارات در لفظ و معنا بوده، بهطوریکه نویسنده میکوشید، اندیشه خود را چنان ساده بیان کند که عبارات او از هر گونه پیچیدگی دور بماند و به جای زیورهای بیهوده لفظی، از استحکام دستوری بهره بگیرد. نفیسی را معمار نثر جدید معاصر ایران نامیدهاند. یکی از افتخارات نفیسی، احیا و بنیانگذاری شیوه داستاننویسی تاریخ است.
دکتر سعید نفیسی که در دوران جوانی خویش، علامه شیخ فضل الله نوری(ره) را درک کرده، درباره ایشان می نویسد:
باسواد ترین و باذوق ترین آخوندهای تهران بود، بسیار خوش روی، خوش مشرب و شیرین زبان، موقوفات مهم را به او می سپردند و او هم وسایل مشکل گشایی بسیار داشته است./خاطرات سیاسی، ادبی، جوانی به روایت سعید نفیسی، ص ۶۸۷
❇️ دکتر شمس الدین تندر کیا
و
❇️ سید جلال آل احمد
✍ دکتر تندر کیا، نوه پسری شیخ شهید و فرزند میرزا هادی نوری (فرزند خلف شیخ) است.او بنیانگذار سبک نو در ادبیات فارسی تحت عنوان نهیب ادبی شاهین است. اختصار و روان بودن نثر وی در کنار دسترسی به جزئیات اطلاعات خانوادگی و شاهدان عینی موجب ایجاد یک گزارش خواندنی از داستان غم انگیز بر دار رفتن شیخ (تحت عنوان سرّ دار) شده است. خصوصاً که او خود از شاعران برجسته نسل شعر نو در دهه چهل بوده است و حتی قلم او شبیه به جلال آلاحمد است. از قضا، جلال نیز در مورد سرنوشت شیخ با او همداستان است.
جلال در صفحه 78 کتاب غربزدگی می گوید: «من با دکتر تندر کیا موافقم که نوشت، شیخ شهید نورى، نه به عنوان مخالف مشروطه که خود در اوایل امر مدافعش بود، بلکه به عنوان مدافع مشروعه باید بالاى دار برود و من مى افزایم به عنوان مدافع کلیت تشیع اسلامى، از آن روز بود که نقش غرب زدگى را همچون داغى بر پیشانى ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمى مى دانم که به علامت استیلاى غربزدگى، پس از دویست سال کشمکش بر بام سراى این مملکت افراشته شد و اکنون در لواى این پرچم، ما شبیه به قومى از خود بیگانهایم.
در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعاتمان و خطرناک تر از همه در فرهنگمان، فرنگى مآب مىپروریم و فرنگىمآب، راه حل هر مشکلى را مى جوییم.»
🔸منابع: مقاله استاد ابوالحسنی در مورد علامه قزوینی و ادیب پیشاوری/ ک، خانه بر دامنه آتشفشان/ ک، آخرین آواز قو/ک، تنهای شکیبا/ ک، غرب زدگی/مجله یادگار، سال ۵، ش ۸ و ۹، ص ۶/تاریخ مفصل ایران از صدر اسلام تا انقراض قاجاریه/نامه های دکتر قاسم غنی/زندگینامه و خدمات علمی سعید نفیسی، انجمن مفاخر ایران/خبرگزاری قرآنی ایکنا...
✳️ @ShahidRabe