eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.7هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
282 ویدیو
388 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ به بهانه مقارن شدن سالروز قمری و شمسیِ ارتحال اُستاد و شاگرد🔰 🏴 محدث بزرگ شیعه، میرزا حسین محدث نوری رضوان الله تعالی علیه، صاحب "مستَدرَکُ الوَسائل و مُستَنبَطُ المَسائل"، "لؤلؤ و مرجان" و... از شاگردان ثلاث شیخ الاعظم مرتضی انصاری(ره)، دایی و پدر همسر مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (ره) ارتحال ۱۷ جمادی الثانی ۱۳۲۰ ه.ق 🏴‌ آیت الله حاج شیخ عباس قمی(ره)، صاحب مفاتیح الجنان، عالم مشروعه خواه و از اصحاب مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) و از شاگردان محدث بزرگ‌ شیعه، میرزا حسین محدث نوری/ارتحال ۱بهمن ۱۳۱۹ ش 🌹 «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم 🗞مطالب کمتر گفته و شنیده شده 🔰👇👇
❇️ دکتر مجید معارف، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران که کتابی با موضوع زندگی و آثار محدث بزرگ شیعه، میرزا حسین محدث نوری(صاحب مستدرک الوسائل) به رشته تحریر در آورده، یادداشتی تحقیقی و خواندنی را در خصوص ایشان در اختیار خبرگزاری «نسیم» قرار داد و در قسمتی از این یادداشت، در مورد جنجال برانگیز ترین تألیف محدث یعنی "فصل الخطاب"؛ به ادای توضیحات و رفع شبهه پرداخته است، همچنین دکتر معارف، میرزای شیرازی، محدث نوری و علامه شیخ فضل الله نوری رضوان الله تعالی علیهم را مثلث طیبه ای که یکی از رموز پیروزی نهضت تنباکو بوده است معرفی می نماید... که در ادامه می خوانیم👇 http://old.nasimonline.ir/Content/Detail/992624/162 ❇️ صدور اجازه نامه محدثی برای مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (ره)، توسط محدث بزرگ شیعه🔰 در ۱۴ ذی القعده ۱۳۰۲ق، توسط میرزاحسین محدث نوری ره، به علامه شیخ فضل الله نوری ره، اجازه نقل حدیث و روایت داده شد. این اجازه نامه که در سامرا تحریر و صادر شده است، در میان اوراق رساله شریف صحیفه مهدویه (تألیف مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری)، موجود است. محدث نوری(ره)، پیشوای ائمه علم حدیث و رجال در اعصار اخیر و از بزرگ ترین علمای شیعه و رجال اسلام در قرن ۱۴ در مقدمه کتاب شاخه طوبی، شیخ فضل الله را مجمع فضایل و صفات نیک می شمرد، در جای دیگر بر دانش و پارسایی شگرف شیخ انگشت تأکید می نهد و در تقریظی که سال ۱۳۰۲ ق در سامرا بر کتاب صحیفه مهدویه شیخ فضل الله نگاشته به ایشان اجازه نقل روایت داده و چنین می فرماید:🔰 ... ستایش ویژه خدای متعال است که دین استوار و پسندیده اش را به وسیله پاسدارانی که در هر زمان، قامت دین را، با جلوگیری از انحراف آن به کژی ها، راست می دارند، فضیلت داده و شریعت حنیفش را به وسیله حاملانی که در اعصار مختلف، در دریاهای عمیق و مواج آن فرو رفته اند و لؤلؤ و مرجان بیرون می آورند، شرافت بخشیده است. و درود بر آموزگار بیان، روح قرآن، شارح صحف [آسمانی] نخستین و اعطاگر عقل خالص به صاحبان خرد و درود بر خاندان او باد که موازین رد و قبول اعمال عباد در پیشگاه الهی اند... و درود بر کسانی که تاریکی ها را به نور ولای آن ذوات مقدس، روشن ساخته اند: ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ (اشاره ایست لطیف به نام و سجع مُهر مرجع شهید علامه نوری). و بعد: پس این کتاب (صحیفه مهدویه) دُرّ های گران از صدف های بحار علم و هدایت، و میوه های چیده شده از باغ های معارف بهترین شخصیتی است که گامهای او زمین را در نوردیده، جامه در بر و ردا بر دوش دارد [یعنی حضرت ولی الله الاعظم عجل الله فرجه الشریف]، پرتوی است از اشعه روشنگر ستاره ای درخشان و فرازمند، و کف آبی است گوارا از دریای پر آب و خوشگوار که برگرفته است آنرا کسی که در پیشگاه آن حضرت رحل اقامت افکنده، و از جام [معارف] ایشان نوشیده و سیراب شده یعنی کوه بلند علم و ستون استوار فضل، مقتدای فقیهان برجسته و معتمد عالمان چیره دست، جامع معقول و منقول، حاوی حقایق فروع و دقایق اصول، بوستان علم و اقیانوس فضل، عالم عامل کامل، شیخ فضل الله نوری ... که خدایش حفظ کند. محدث بزرگ، میرزا حسین نوری سپس کلام را چنین به پایان می برد: به شیخ فضل الله (دام فَضْلُه) اجازه می دهم که جمیع آنچه را که ذکر شد، هرطور می خواهد، بر هر کس از اهل روایت و درایت که خواستار باشد، روایت کند و از او می خواهم که در دنیا و آخرت، به ویژه در تعقیبات نماز و لحظات استجابت دعا، مرا از دعاهای شایسته فراموش نکند... ❇️ کلام شیخ عباس قمی(ره) درباره شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره):🔰 خاتمه کار شیخ به "شهادت" گذشت. او را به دار آویخته و به قتل رساندند. سال رحلتش به حروف ابجد مطابق با "الشهید فضل الله" است. در مصیبت فقدانش، قلوب مؤمنین را اندوهی بزرگ فرا گرفت. لکن قتل شخصیتی که در حال دفاع از حریم دین، اطاعت پروردگار، و پیمودن راه ستم ناپذیران ظلم ستیز و بلند همتان تعالی جو و وارسته، به شهادت رسد، اندوهی ندارد، بلکه بایستی از مرگ آن کس متأسف بود که بصیرتش در زندگی کم، و نامش نیز پس از مرگ فراموش میشود/تنهای شکیبا ص ۴۹۹ محدث قمی در شب سه شنبه ۲۲ ذی‌الحجه سال ۱۳۵۹ق و در سن ۶۵ سالگی در نجف درگذشت. آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی(ره) در حرم امیرالمؤمنین(ع) بر او نماز خواند و پیکرش در کنار استادش محدث بزرگ میرزا حسین محدث نوری(ره) در حرم مطهر به خاک سپرده شد. ❇️ شرح مختصری از زندگینامه شیخ عباس قمی(ره)👇 https://www.yjc.ir/00Qstx ❇️ برنامه مفاتيح الجنان مبین موبایل-دانلود👇 http://mobinmobile.com/fa/content/%D9%85%D9%81%D8%A7%D8%AA%DB%8C%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D9%86%D8%A7%D9%86 🔸منابع دیگر: ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی به نقل از رک: مجموعه مکتوبات، اعلامیه ها، ص ۴۵۰-۴۵۳/و... ✳️ @ShahidRabe
🌺🍃۲۰ جمادی الثانی، ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امام روح الله (قدس سره) تبریک و تهنیت باد🍃🌺 ✳️ @ShahidRabe
🌺🍃۲۰ جمادی الثانی، ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امام روح الله (قدس سره) تبریک و تهنیت باد🍃🌺 🌺🍃صلوات خاصه حضرت زهرا(س): بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّیقَةِ فاطِمَةَ الزَّکِیَّةِ حَبیبَةِ حَبیبِکَ وَنَبِیِّکَ وَاُمِّ اَحِبّآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ الَّتِى انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلى نِسآءِ الْعالَمینَ اللّهُمَّ کُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها وَکُنِ الثّائِرَ اَللّهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدى وَحَلیلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ وَالْکَریمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاَْعْلى فَصَلِّ عَلَیْها وَعَلى اُمِّها صَلوةً تُکْرِمُ بِها وَجْهَ اَبیها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّ بِها اَعْیُنَ ذُرِّیَّتِها وَاَبْلِغْهُمْ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ. خدایا درود بفرست بر بانوی صدیقه فاطمه ی پاکیزه صالحه که اوست حبیبه ی تو و پیامبرت و مادر اولیاء و برگزیدگان تو (امامان معصوم) آن بانویی که برگزیده ای و برتری داده ای و انتخاب کرده ای او را بر زنهای جهانیان خدایا تو داد او را از ستمگرانش بستان و از کسانی که حق او را سبک شمردند باز خواست نما و خونخواه خون فرزندان او باش خدایا همچنان که او را مادر امامان هدایت و همسر صاحب لواء (علی) و بزرگوار در نزد ملأ اعلی (ملائکه) مقرر داشتی پس درود بفرست بر او و آن درود و صلواتی که روشن گردانی چشمهای ذریه ی او را و برسان به آنان از طرف من در این وقت بهترین تحیت و سلام را ✍ جایگاه و منزلت زن، در منظر مرجع شهید، حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه) ◽️انسان، در قالب زن و مرد، اشرف مخلوقات می باشد و از آنجا که بهشت زیر پای مادران است می توان نتیجه گرفت که زن یکتاپرست، مؤمن و متقی جایگاهش اشرف تر از مرد می باشد و توان بالایی هم، برای سوق دادن جامعه به کمال دارد. ◽️گرچه شرع مقدس، تکالیفی برای زنان در محیط خانه و خانواده در نظر گرفته، ولی با این وجود، بسته به شرایط و با رعایت عفاف و حجاب و انجام تکالیف اصلی و شرعی، آنان را از امرار معاش، تحصیل علم و فعالیتهای اجتماعی متناسب با شأن و منزلت، منع نکرده است...سرمشق های رفتار اجتماعی، فردی و خانوادگیِ زنِ مسلمانِ شیعه در مرتبه اعلی، حضرت خدیجه کبری، حضرت فاطمه زهرا و حضرت زینب کبری سلام الله علیهن می باشد. 🔶 برگرفته از فرمایشات و فتاوای مرجع شهید "صحیفه نورالکلام"/nohoomeday ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👆هر یکشنبه🔰 ✍ سلسله مباحث دوره مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) ✅ با یادگیری این دوره می توانید به شبهاتِ معاندین در مورد ایشان پاسخ دهید. ✅ فایل صوتی+ نسخه PDF 🔰👇👇
ترم 2 شیخ فضل الله 8.MP3
4.97M
🔰 جلسات مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) 🔰 جلسه هشتم 🔰 درس 🎤 با تدریس 👈 انتشار فایل بلامانع است 🔗 در صورت مشکل در دانلود کردن ، می توانید فایل را از لینک https://uupload.ir/view/ترم_2_شیخ_فضل_الله_1_xc6x.mp3/ دریافت نمایید ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 به بهانه ایام ارتحال شیخ الاعظم مرتضی انصاری رضوان الله تعالی علیه/۱۸ جمادی الثانی ۱۲۸۱ ق 🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم 💠 امام خامنه ای حفظه الله: من يک وقت خواندم كه يک مأمور انگليسى، خدمت شيخ انصاری رفت تا پول عمده‌اى را كه مربوط به يک موقوفه‌ معروف هند بود، به او بدهد، مأمور انگليسی گفته است: «خدمت شيخ رفتم، وقتى پيشنهاد به اين عظمت را به او عرضه كردم، نگاهى در آستين چپش كرد و گفت گرفتن این پول تكليفم نيست؛ همين يک كلمه!» و آن مأمور انگليسى، گفت: مقابل اين عظمت ایشان خُرد شدم؛ خب؛ شيخ چقدر میتوانست از آن پول براى دنياى اسلام و براى حوزه‌ى علميه استفاده كند اما ببينيد؛ عظمت بينش و شعور معنوى و استقامت روحى اين مرد، اينجا معلوم میشود! ۷۳/۹/۲۱ بزرگان ما بعد از گذشت صد و پنجاه سال از زمان وفات شیخ [مرتضی انصاری ره]، همچنان او را "شیخ الاعظم" می دانند، همه او را شیخ خودشان به حساب می آورند. یعنی هیچ کس نیست که در باره عظمت مقام علمی شیخ، اندک تأملی داشته باشد. خواص علما در حوزه های علمیه، خودشان را از شاگردان شیخ و ریزه خواران علمی وی می شمرند. ۱۳۷۳/۹/۲۱ 💠 میرزا حبیب الله رشتی(ره): «شیخ [انصاری] سه چیز ممتاز داشت: علم، سیاست و زهد سیاست را به حاج میرزا محمد حسن شیرازی و علم را به من داد و زهد را با خود برد.» /زندگی و شخصیت شیخ انصاری، ص262 ⁉️✍ آیا میدانید که، وارثینِ علم و سیاستِ شیخ الاعظم مرتضی انصاری (ره)، در زمان حیاتشان، مرجعیتِ شاگردِ طراز اول خود را تأیید نمودند و مؤمنین را به تقلید از ایشان توصیه نمودند؟🔰 💠 میرزا حسن شیرازی ره (وارث سیاستِ شیخ الاعظم): در احتیاطات من از شیخ فضل الله نوری تقلید کنید که او خود من و نفس [ ن َ ف َ س ِ] من است 💠 میرزا حبیب الله رشتی ره (وارث علمِ شیخ الاعظم): نور چشمم شیخ فضل الله نوری، مجتهدی متبحر و کامل و جامع معقول و منقول گردیده، رواست مؤمنین وی را در امور دینی، خود قرار دهند. 📚چهار اثر تألیفی تحقیقی از مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، مرتبط با آثار شیخ الاعظم شیخ مرتضی انصاری(ره)🔰 📗المسألة شیخ الاعظم انصاری(ره)، که میرزای شیرازی(ره) آرای خود را به صورت تعلیقه بر آن نوشته و مرجع شهید علامه نوری(ره) نیز با تقریظی به آن، صحتش را تأیید و مُقلدین خود را به عمل بدان، فراخوانده است. در تقریظ مرجع شهید علامه نوری(ره) برای مُقلدینش آمده:🔰 ...باکی نیست برای مقلدین، که عمل نمایند به آنچه در این رساله مذکور است. إِنْ شَاءَ اللَّٰهُ تعالی.حرّره الأحقر فضل الله نوری 📕حاشیه بر فرائد الاصول شیخ الاعظم انصاری 📘حاشیه بر المکاسب شیخ الاعظم انصاری 📙حاشیه بر کتاب طهارت شیخ الاعظم انصاری 🔸استخراج از: مستندات آثار قلمی و کلامی مورخان فقید، مرحوم استاد علی دوانی، مرحوم استاد علی ابوالحسنی، مرحوم استاد جواد بهمنی...ک، تنهای شکیبا، ک، اندیشه سبز زندگی سرخ... و همچنین: الذریعة إلی تصانیف الشیعة، آقا بزرگ تهرانی/اَعیانُ الشّیعه، محسن امین/شهداء الفضیلة، علامه امینی/ک، مجموعه رسائل...شیخ فضل الله، محمد ترکمان/مهدی انصاری، همایش دیده بان بیدار، حرم حضرت عبدالعظیم/ جهادتبیینی/دانشنامه های آزاد... ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به بهانه ایام شروع درسهای و ولایت فقیه، توسط حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در نجف اشرف (مسجد شیخ انصاری ره، یکم بهمن ۱۳۴۸ شمسی) 📷 امام در حال تدریس/ مسجد شیخ انصاری(ره) 🔰👇👇
✍ به بهانه سالگرد آغاز درسهای حکومت اسلامی و ولایت فقیه حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در نجف اشرف، مسجد شیخ انصاری(ره)/یکم بهمن ۱۳۴۸ شمسی 💠امام خمینی(ره): امروز حوزه ها موظفند كه اسلام را ارائه بدهند و اين مكتب را عرضه كنند. مردم، اسلام را نمى ‏شناسند. شما بايد خودتان را، اسلام‌تان را، نمونه‌هاى رهبرى و را به مردم دنيا معرفى كنيد مخصوصا به گروه دانشگاهى و طبقه تحصيل كرده. دانشجويان چشم‌شان باز است."(درسهای حکومت اسلامی و ولایت فقیه امام خمینی اعلی الله مقامه الشریف).از بنیاد تاریخ ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی ❇️ الگوی نظری و عملی امام راحل در حکومت اسلامی ✍ پیشوای فقید انقلاب اسلامی ایران، از معتقدان به مقام علمی و مجاهدات سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بود و او را علمدار دفاع از دین و از فقهای بزرگ عملگرا در تحقق حکومت اسلامی می شمرد و درباره قاتلان و مسببین اعدام وی دیدگاهی شدیداً منفی داشت. از نظر امام: «شیخ شهید نوری رحمه الله» یک شخصیت «مجاهد مجتهد دارای مقامات عالیه» بود که برای انطباق قوانین مشروطه با اسلام قیام کرد و «متمم قانون اساسی» حاصل تلاش و «کوشش ایشان بود» و به همین علت نیز «خارجیها که یک همچو قدرتی را در روحانیت می دیدند... یک دادگاه درست کردند و توسط یک منحرف روحانی نما [ابراهیم زنجانیِ فراماسون، از شاگردان و معتمدینِ آخوند خراسانی]، [شیخ] را محاکمه کردند و در میدان توپخانه، در حضور جمعیت به دار آویختند». همچنین امام، علمای حامی مشروطه را در اعدام شیخ، مقصر و غفلت زده می دانستند! «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸ به گفته مورخ فقید معاصر، استاد دوانی، مزار مرجع شهید در قم، پیش از تبعید امام به عراق، پاتوق ایشان و دوستان محسوب می شد. امام با جمعی از یاران خود زمستانها در حجره مرقد شیخ شهید گرد می آمدند. مباحث مربوط به حکومت اسلامی و مصلحین حوزه...در آنجا مطرح می شد و در واقع آنچه آن و [شیخ فضل الله نوری ره] می خواست به وسيله جانشین بحقش حضرت امام خمينی انجام گرفت. امام پس از پیروزی انقلاب نیز کراراً از شخصیت و مظلومیت شیخ و اصل پیشنهادی او در قانون اساسی (نظارت فقها بر مجلس) یاد و ستایش می کرد و ملت ایران را به غور در حوادث مشروطه و عبرت گیری از سرنوشت آن به ویژه شهادت جانگداز شیخ فرا می خواند: «اگر روحانیون، ملت، خطبا، علما، نویسندگان و روشنفکران متعهد سستی بکنند و از قضایای صدر مشروطه عبرت نگیرند، به سر این انقلاب آن خواهد آمد که بر سر انقلاب مشروطه آمد...۶۰/۸/۴» ایشان به نویسندگان توصیه می کرد در باره شیخ قلم بزنند. حسین مکی، سیاستمدار و مورخ مشهور، نقل می کند که امام در تاریخ ۱۳۵۸/۲/۲ به وی گفته است که «چرا راجع به مرحوم شیخ فضل الله چیزی نمی نویسید؟» امام در حاشیه مباحث مربوط به حکومت اسلامی و ولایت فقیه در نجف(مسجد شیخ انصاری ۱۳۴۸ش) فرموده بودند: «این بزرگ مرد (شیخ فضل الله) را بشناسید و بشناسانید ابعاد عظیم علمیش را که جامع علوم معقول و منقول بود، بُعد مرجعیتش را که سعی کردند از اذهان مخفی کنند، اندیشه های والای سیاسیش را که بر گرفته از اسلام ناب بود... و مخالفین و دشمنان شیخ را از جاهلین و معاندین میدانستند.(از:خاطرات یاران)» آری، امام در مسیر تحقق حکومت اسلامی، دفاع از اسلام و ستیز با عناصر سکولار، شباهتهایی آشکار بین خود با مرجع شهید نوری می دید و دشمنان نظام جمهوری اسلامی را از سنخ کسانی می شمرد که در مشروطه، باعث فتنه شدند و مرجع شیعه را بردار کردند. 💠 مورخ و پژوهشگر معاصر حجت الاسلام والمسلمین علی احمدی خواه کوه نانی:🔰 «ولایت فقیهان» از مسائل مهم تاریخ مشروطه است ...طبق اسناد، سخنان، لوایح و عملکرد مجتهد نوری [مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)]، او درست، مثل امام خمینی(ره) به ولایت فقیهان، معتقد بوده و تمام حاکمان را مجری و مأمور فرمان فقیه می‌دانسته. حضور شیخ در نهضت عدالتخانه در قد و قامت رهبریِ نهضت، نافی این تهمت است که شیخ، شاه را ظل‌الله می‌دانست و معتقد بود فقهاء به جز قضاوت نباید در سیاست دخالت کنند! 🔰ادامه در بخش دوم/پایانی🔰
🔰بخش دوم/پایانی🔰 روشن‌ترین دلیل بر عدم اعتقاد شیخ به سلطانیزم، عملکرد اول و آخر ایشان؛ یعنی رهبری جنبش عدالتخانه‌ بر ضد حاکمیت سلطنتی موجود و در آخر، خشم و نارضایتی از شاه و تشر به او و تحریک علما بر ضد او که حکایت از واقعیت جدایی مسیر او از شاه دارد، که سرانجام محمد علی شاه به سفارت پناه برد و ایشان جان خویش را در راه تحقق مشروطه مشروعه فدا کرد. این سخن صریح شیخ که گفت: «حکومت در زمان غیبت امام عصر (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف)، از آن فقهای مبسوط‌الید است، نه فلان بقال و بزاز و…» این اتهام را رد می‌کند که «شیخ در هیچ یک از آثارش سخنی از ولایت فقیه نگفته و دیانت را از سیاست جدا می‌دانسته».(برگرفته از وبلاگ استاد کوه نانی) ✍ خلاصه‌ای از مباحث کلامی امام خمینی(ره) در کلاس‌های درس نجف👇 https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=32028 📗 معرفی کتاب «ولایت فقیه» مجموعه سیزده سخنرانی است که حضرت امام خمینی، سلام اللَّه علیه، در فاصله سیزده ذیقعده 1389 تا دوم ذیحجه 1389 (مطابق با 1/ 11/ 1348 تا 20/ 11/ 1348 ش.) در ایام اقامت در نجف اشرف ایراد فرموده‏ اند. این سخنرانیها در همان ایام به صور مختلف، گاهی کامل و گاه به صورت یک یا چند درس تکثیر و منتشر شده است. و در پاییز 1349 ش. پس از ویرایش و تأیید حضرت امام برای چاپ آماده گردید و نخست توسط یاران امام در بیروت به چاپ رسید و پنهانی به ایران فرستاده شد و همزمان برای استفاده مسلمانان انقلابی به کشورهای اروپایی و امریکا و پاکستان و افغانستان ارسال گردید. کتاب ولایت فقیه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1356 ش. در ایران با نام «نامه‏ ای از امام موسوی کاشف الغطاء» به ضمیمه «جهاد اکبر» چاپ شده است. این کتاب همچون دیگر آثار امام خمینی در رژیم شاه در صدر لیست کتب ممنوعه قرار داشت و چه بسیار بودند کسانی که به جرم چاپ و تکثیر این کتاب و حتی به جرم همراه داشتن و یا مطالعه این اثر به زندان افتاده و زیر شکنجه قرار می‏ گرفتند ولی علی رغم فشار ساواک و تضییقات رژیم شاه، جانبداری از اندیشه حکومت اسلامی که مبانی فقهی آن در کتاب حاضر به وسیله حضرت امام خمینی تبیین گردیده بود به سرعت در میان نیروهای مسلمان و انقلابی در حوزه ‏های علمیه، دانشگاه ها و دیگر مراکز گسترش یافت و ایده تشکیل حکومت اسلامی بر اساس ولایت فقیه به عنوان یکی از اصلی‏ ترین آرمان های قیام پانزده خرداد و نهضت امام خمینی جلوه ‏گر شد/پرتال امام خمینی(ره) 🔸دیگر منابع: تنهای شکیبا، استادابوالحسنی/مقاله استاد دوانی در یادمان تندیس پایداری ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‼️ پاسخ های مستدل به تحریفاتِ غربگرایانِ حامیِ مشروطه! 🔰👇👇
📑 مقاله 🔸عنوان: ولایت فقیهان از دیدگاه مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، زعیم نهضت اسلام خواهیِ مشروطه(مشروعه) ⁉️ آیا علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در اسناد، لوایح و مکتوباتشان، سخنی در تأیید ولایت فقیه و مطلبی علیه سلاطین صاحب قدرت و غیر معصوم دارند؟ و نظر ایشان در این مسأله چیست؟ آیا سندی وجود دارد؟ ✍ این مقاله، نظر ایشان را درباره‌ «ولایت فقیه» «سلطنت اسلامیه» «صاحبان امر غیر معصوم و سلاطین صاحب قدرت» «میزان اعتبار رأی اکثریت» «منشأ قدرت» تبیین نموده و ضرورت بحث را روشن می‌سازد و در عین حال پاسخی مستدل به تحریفاتِ غربگرایانِ حامیِ مشروطه می دهد. ✅ علامه شیخ فضل‌الله نوری(ره) قائل به «ولایت فقیهان» بود، نه معتقد به «ظل‌اللهی»‌ِ شاه، به عبارتی، مجتهد نوری، حکومت را از آن فقهای مبسوط‌الید می‌دانست، نه سلطان صاحب قدرت؛ چون به اعتقاد او فقهاء، «نواب عام» امام عصر(عج) هستند. این اعتقاد مجتهد نوری را میتوان در آثار و اسناد به‌جای‌مانده از ایشان دید. 🖋📑 نویسنده مقاله: مورخ و پژوهشگر معاصر حجت الاسلام و المسلمین علی احمدی خواه کوه نانی 💢مقدمه «ولایت فقیهان» از مسائل مهم تاریخ مشروطه است که هنوز نسبت به دیدگاه بعضی از شخصیت‌های آن زمان راجع به موضوع یادشده، ابهام‌هایی برای برخی از مورخان وجود دارد. یکی از شخصیت‌هایی که‌اندیشه‌های او نیاز به شرح و بیان شفاف و تحقیق دقیق دارد، آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری است. مسأله‌ این تحقیق، بیان نظر ایشان، در باره‌ «ولایت فقیه» بر اساس بیانات و مکتوبات ایشان است. در این زمینه دو دیدگاه وجود دارد: یکی دیدگاه مخالفان است که شیخ را مدافع سلطنت اسلامیه می‌دانند و دوم دیدگاه مختار و موافق است که ایشان را طرفدار جدی ولایت فقیه می‌بینند. این تحقیق به این سؤال اصلی جواب می‌دهد که نظر مجتهد نوری، درباره‌ «‌ولایت فقیه» چیست؟ در نظر او تکلیف سلطان صاحب شوکت و قدرت، چه می‌شود و جواب آن اتهاماتی که به شیخ زده‌اند، چیست؟ آیا شیخ در اسناد، لوایح و مکتوباتش، سخنی در تأیید ولایت فقیه و مطلبی علیه سلاطین صاحب قدرت و غیر معصوم دارد؟ و نظر وی در این مسأله چیست؟ آیا سندی وجود دارد؟ فرضیه‌ این تحقیق این است که بر اساس اسناد به‌جای‌مانده از مجتهد نوری، ایشان، هم طرفدار ولایت فقیه بوده و هم برای غیر فقیه، هیچ حق حکومتی قائل نبود و نیز در آثار مختلفش سخن از ولایت فقیهان به میان آورده و شاه را هم ظل‌الله و مصون از خطا ندانسته و نمی‌داند. این مقاله، نظر ایشان را درباره‌ «ولایت فقیه»، «سلطنت اسلامیه»، «صاحبان امر غیر معصوم و سلاطین صاحب قدرت»، «میزان اعتبار رأی اکثریت»، «منشأ قدرت» تبیین نموده و ضرورت بحث را روشن می‌سازد. مطالب این نوشتار، در دو بخش آمده است: ۱٫ تبیین دیدگاه‌های مخالفان؛ ۲٫ دیدگاه مجتهد نوری درباره ولایت فقیهان و نقد دیدگاه مخالف. ۱- تبیین دیدگاه‌های مخالفان خطا‌کردن و خطا دیدن در تاریخ، نیاز زیادی به شرح و بیان ندارد و محتاج به آسیب‌شناسی خطا است. وقتی که تحلیل و تبیینی از تاریخ، از خطا فراتر رفته و شکل عمدی و اتهامی پیدا می‌کند، در این صورت، نقد جدی می‌طلبد. به نظر می‌رسد درباره‌ مجتهد نوری، چنین چیزی هست؛ یعنی به جهت دشمنی و عداوت با شیخ، نسبت‌ها و اتهاماتی با قصد و غرض به او داده شده است. [فراماسون مهدیِ] «ملک‌زاده» [فرزند بابی ازلی ماسون، نصرالله بهشتی، معروف به ملک المتکلمین] که به گفته خودش تصمیم اعدام شیخ در خانه‌ پدری او گرفته و اسباب و وسایل آن هم فراهم گشته بود! این‌گونه به دشمنی خویش با روحانیت اعتراف می‌کند: «در اینجا یک حقیقت را تذکر مى‌دهم، نویسنده، به‌طورى که خوانندگان این کتاب ملاحظه فرموده‌اند، به طبقه آخوند ارادتى ندارم و مکرر از اعمال زشت و کردار ناپسند آنها انتقاد کرده‌ام و آنها را مصدر بدبختى کشور ایران مى‌دانم» (ملک‌زاده، ۱۳۸۳، ج۱، ص۵۱). همچنین پدر ملک‌زاده؛ یعنی «نصرالله بهشتی اصفهانی» معروف به «ملک‌المتکلمین» می‌گفت: «من با هرکه با مشروطه مخالف باشد دشمن هستم» (همان، ص۴۶۶). 🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰 ‼️اتهام‌های مخالفان به مجتهد نوری به هر حال، مخالفان روحانیت از جمله مخالفان شیخ، اتهام‌های ذیل را در مسأله‌ «ولایت و حکومت» به ایشان وارد‌ کرده‌اند که نه با اسناد و مکتوبات به‌جای‌مانده از مجتهد نوری و نه با عملکرد وی سازگارند. این اتهامات عبارتند از: الف) طرفداری از حکومت سلطنتی مخالفان مجتهد نوری، نسبت‌هایی ـ مبنی بر این‌که او طرفدار سلطان بود، نه ولایت فقهاء ـ داده‌اند که باید مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد تا حقیقت روشن شود؛ البته نسبت دادن آن اتهامات از مورخان مخالف و تندرو مشروطه، طبیعی و مورد انتظار بود؛ چون دشمن‌ شیخ‌ بودند و [عُمدتاً فراماسون] از کسانی بودند که او را اعدام یا راضی به اعدامش شدند. لذا از چنین کسانی نباید انتظار داشت تا در مدح و وصف او بنگارند، اما برخی از معاصران نیز عبارت مخالفان شیخ را تکرار کردند که «شیخ خواهان یک حکومت سلطنتی بود» (آجدانی،۱۳۸۳،‌ ص۱۵۴-۱۵۳). وی می‌نویسد: «در یک تحلیل نهایی درباره‌ شیخ فضل‌الله نوری باید گفت…، او خواهان یک حکومت سلطنتی بود که حامی اسلام و روحانیت باشد، نه کمتر و نه بیشتر!» (همان). برخی دیگر از مورخان معاصر، تکرار و تأکید بر حفظ «سلطنت اسلامی» و «سلطنت استقلالیه اسلامیه» را از قول آخوند نوشته‌اند و از کنار این نکته که آخوند خراسانی مخالف «سلطنت اسلامیه» را «یا جاهل و یا احمق و یا معاند دین حنیف اسلام» شمرده‌اند، به آسانی گذشته و سکوت کردهاند (کدیور،۱۳۸۵، ص «ده» مقدمه؛ قوچانی، ۱۳۷۸، ص۵۰-۴۹). در عین حال، همین واژه‌ مکرر در نظر آخوند [خراسانی] را به گردن شیخ‌ انداخته و نوشته است: «مخالفان مشروطه از قبیل شیخ فضل‌الله نوری، حکومت مشروطه را خلاف شرع دانسته، حکومت «محمدعلی‌شاه قاجار» را سلطنت اسلامیه نامیده!» (کدیور، ۱۳۸۵، ص «سیزده» مقدمه). برخی از مورخان معاصر نیز مانند فرد پیش‌گفته نوشته‌اند: برای جریان مشروطه‌ مشروعه و شیخ‌فضل‌الله نوری، شکل حکومت مهم نبود، لذا شیخ «با حکومت مرکزی که در رأس آن شاه قرار داشت، لکن مشروعیت خود را از روحانیان می‌گرفت سر آشتی داشت» و طرفدار «سلطنت مأذونه بود» (آبادیان،۱۳۸۳، ص۵۴؛ همو، ۱۳۷۴، ص۱۲۰-۱۱۹)؛‌ در حالی که این «سلطنت اسلامیه»، واژه‌ منحصرِ مخالفان مشروطه و به خصوص مجتهد نوری نیست، بلکه غالب علمای [حامیِ] مشروطه آن را به کار برده‌اند؛ چون «آخوند خراسانی»، «نائینی»، «سیدعبدالحسین لاری» و «ثفه‌الاسلام تبریزی»، (کدیور، ۱۳۸۵، ص «ده» مقدمه؛ قوچانی، ۱۳۷۸، ص۵۰-۴۹؛ نائینی، ۱۳۷۴،‌ ص۴۴و۴۹؛ تبریزی، ۱۳۸۹، ص۱۹-۱۸). از نظر شیخ‌فضل‌الله نوری: «بنای اسلامی بر این دو امر است: نیابت در امور نبوتی و سلطنت و بدون این دو، احکام اسلامیه معطل خواهد بود. در حقیقت سلطنت، قوه‌ اجرائیه‌ این احکام اسلام است» (فیرحی، ۱۳۹۲، ص۳۰۵) و همچنین ایشان تأکید دارد که: «اگر بخواهند بسط عدالت شود، ‌باید تقویت به این دو فرقه بشود؛ یعنی حمله‌ احکام و اولی الشوکه‌ من اهل الاسلام» (همان). در رد این تقطیع نادرستِ اسناد ـ علاوه بر بیان خود شیخ که در ادامه می‌آید ـ می‌توان گفت اولاً:‌ سلطنت اسلامیه به معنای عام (سلطنت سلطان مسلمان) را کسانی مثل «ثقه‌الاسلام تبریزی»، «سید‌عبدالحسین لاری» (۱۳۷۷، ج۱، ص۳۶۳-۳۶۲؛ زرگرینژاد، ۱۳۸۷، ج۱، ص۷۶۲- ۷۶۱) و «آخوند خراسانی» نیز به کار برده‌اند که البته آخوند، به تندی گفته‌اند مخالف سلطنت اسلامیه [سلطنت «محمدعلیشاه» در صدر مشروطه] «یا جاهل است و یا احمق است و یا معاند دین حنیف اسلام» (کدیور، ۱۳۸۵، ص «ده» مقدمه؛ قوچانی، ۱۳۷۸، ص۵۰-۴۹). ثانیاً: گاهی منظور از «سلطنت» در بیان مجتهد نوری که در ادامه می‌آید، سلطنت معصوم است که مروج واقعی و مجری حقیقی احکام است و همچنین نواب ایشان ـ ولایت فقهاء ـ؛ و الا اگر این ‌گونه نبود و منظور از سلطنت مذکور، سلطنت سلطان مستبد بود، شیخ در آخر همان رساله و نیز در باغ‌شاه در خطاب به شاه با حضور بزرگان از علما، به طور صریح فتوا نمی‌دادند که هر کس با این وضعیت و این مشروطه‌ اروپایی همراهی کند، «چنین آدمی مرتد است و احکام اربعه‌ مرتد بر او جاری است؛ هرکه باشد از عارف یا عامی، از اولی‌الشوکه‌ یا ضعیف، هذا هوالفتوی و الرأی… و علیه حکمت و الزمت فرحم‌الله من اعان الاسلام و اهله» (نوری، ۱۳۸۳، ج۴، ص۸۷۹). همچنین بیان [قاطع و محکم] مجتهد نوری در باغ‌شاه با حضور همه‌ اقشار مردم و اصناف و علما و صدر اعظم، خطاب به شاه، اتهام پیش‌گفته‌ را رد می‌کند که شیخ در آن اجتماع، خطاب به سلطان صاحب شوکت میگوید: نامه‌ ما به وسیله‌ صدر اعظم از لحاظ انور گذشته ما دعاگویان در اطاعت اوامر ملوکانه تا حدی حاضریم که مخالف با مذهب ما نباشد، ولی چیزی که مخالف با مذهب باشد تا جان در بدن داریم نخواهیم گذاشت اجراء شود (ترکمان، ۱۳۶۲، ج۱، ص۳۷۵-۳۷۱). 🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰 ثالثاً: گفته شد منظور از «این سلطنتی که مجری احکام است»، سلطنت اسلامیه و خلافت معصوم و نواب ایشان بود؛ یعنی همان ولایت امامان معصوم(ع) در عصر حضور و ولایت فقیه در زمان عدم دسترسی به معصوم، نه سلطنت و ولایت سلطان جائر؛‌ چرا‌که مرحوم ثقه‌الاسلام در رساله‌ «اسلام و سیاست و اقتصاد و اخلاق» به همین مطلب تصریح نموده و نوشته‌ است: نزد اثنی‌عشری‌مذهب … سلطنت اسلامیه و ولایت، مفوض است به این دودمان جلالت است… و امام هر عصری موافق قانون الهی و حکم خدایی که نزد ایشان است حکم فرمایند و به عبارت دیگر، سلطنت ایشان، سلطنت مشروطه است (تبریزی، ۱۳۸۹، ص۴۴-۴۳). ایشان همچنین در علاج استبداد می‌نویسد: «تبدیل سلطنت به سلطنت شرعیه که نواب امام(ع) متصدی امر سلطنت شوند…» (همان، ص۲۳). اما واقعیت غیر از آن چیزی است که متهم‌کنندگانِ مجتهد نوری می‌گویند؛ چون اولاً اول و آخرِ راه شاه و شیخ، از هم جدا بود. شیخ مدافع مشروعه بود و شاه مصر بر سلطنت؛ شیخ حکم به حرمت مشروطه و به ارتداد حامی مشروطه داد و شاه دستور به تجدید مجلس و اعاده‌ مشروطه. سرانجام، شیخ شهادت را با کمال هوشیاری، اختیار و انتخاب کرد و شاه، پناهندگی را برگزید و این نهایت بی انصافی است که طرح مشروطه‌ مشروعه را همان استبداد سلطنتی بگیریم؛ زیرا در این صورت، باید تمام علمایی را که از اصل پیشنهادی شیخ ـ به عنوان اصل نظّار در صدر متمم قانون اساسی؛ یعنی اصل دوم ـ حمایت کردند، هم طرفدار استبداد بدانیم! ثانیاً افرادی که در موارد دیگر، اتهاماتی به شیخ‌فضل‌الله وارد کرده‌اند، در این مسأله مدافع شیخ هستند؛ به این بیان که دلایل کافی مبنی بر «لزوم تفکیک مشروعه‌طلبی سلطنت قاجاریه و مشروعه‌طلبی شیخ‌فضل‌الله نوری از یکدیگر» وجود دارد. از جمله دلایلی که وی به آن تصریح کرده این است که در زمان فتح تهران و پیوند مشروطه‌طلبان با عاملان استبداد؛ مثل «محمدعلی‌شاه» و «عین‌الدوله» و حتی استخدام عین‌الدوله در کابینه خود، شیخ راه خود را جدا کرد. دلیل دیگر، اقدام محمدعلی‌شاه در محاصره‌ مسلحانه او و پراکندن اجتماع هواداران شیخ در میدان توپخانه بود. شاهد دیگر برای جدایی مواضع شیخ و شاه، این است که شاه به فشار سفارت روس و انگلیس تن به مشروطه داد، ولی در نامه‌ای تهدید‌آمیز به شاه، او را بر حذر داشت و نوشت: این پیرِ دعاگو، آفتاب لب بام هستم، دیگر هوس زندگی ندارم و آنچه در دنیا باید ببینم دیدم، لکن تا هستم در همراهی اسلام کوتاهی ندارم. این نیم‌جان خود را حاضر کردم برای فدای اسلام. لذا اگر عرضی بکنم معلل به هیچ غرض دنیوی نیست (آجدانی، ۱۳۸۶، ص۱۵۲-۱۵۱). (با این‌که منابع دست اول در دست است، اما به دلایلی سخنان این شخص را از قول او نقل می‌کنیم). اسناد زیادی وجود دارد که آن اتهام «همدلیِ شیخ با شاه» را رد می‌کند. از آن اسناد در ذیل نظر شیخ درباره ولایت فقیه که آن را «از آن فقهای مبسوط‌الید می‌داند، نه فلان بقال و بزاز» و مثل اهل تسنن، تکیه‌زدن هر سلطانی بر این مسند را نمی‌پسندد، بلکه آن را مختص امام و نایب او دانسته و همراهی با چنان سلطانی را حرام و منع شاه را از مشروطه واجب می‌شمرد. شیخ به شخص شاه هم اعتراض داشت و از اول با مشروطه و بعد هم مشروعه همراه نبود. عین‌السلطنه در این باره‌ نوشته است: «شیخ، شکایت زیادی از شاه داشت» (عین‏ السلطنه، ۱۳۷۷، ج‏۳، ص۱۸۹۸). این اعتراض شیخ به شاه، حتی حضوری و به صورت تهدید هم در گردهمایی باغ‌شاه اعلام شد و پیش‌تر گذشت که: «ما دعاگویان در اطاعت اوامر ملوکانه تا حدی حاضریم که مخالف با مذهب ما نباشد…» (ترکمان، ۱۳۶۲، ج۱، ص۳۷۵-۳۷۱). ثالثاً ادعای آن مدعی که می‌گفت شیخ، طرفدار سلطان اسلامی بود، حال آن سلطان از هر راهی به قدرت رسیده باشد (آجدانی، ۱۳۸۳، ص۶۰)، باطل است؛ چون از بدیهیات معارف است که این نظریه، از آنِ دشمنان شیعه امامیه می‌باشد. پیش‌تر گفته‌ شد که یکی از تهمت‌ها به مجتهد نوری، این است که وی لفظ «سلطنت اسلامیه» را به کار برده و به خیال[باطلِ] مدعی، منظور ایشان از این واژه، سلطنت شاهنشاهی بوده! در حالی که دیگر بزرگان نیز همین مفهوم را به کار برده‌اند؛ به خصوص آخوند خراسانی(کدیور، ۱۳۸۵، ص«ده» مقدمه؛ قوچانی، ۱۳۷۸، ص۵۰-۴۹). آخوند خراسانی، در نامه‌ای دیگر از «حکومت محمدعلی‌شاه»، به «سلطنت مبارکه‌ میمونه» تعبیر نموده‌اند و در حق احمدشاه بعد از نشستن بر سریر سلطنت با عبارت «اعلی‌حضرت احمدشاه ادام‌الله سلطنه» دعا و تلگراف کرده(کرمانی،۱۳۶۲،ج۴، ص۲۸۷؛ قوچانی، ۱۳۷۸، ص۶۷). این نوع نگاه گزینشی به‌اندیشه‌ها و مکتوبات بزرگان، کاری نادرست است. برخی از همین افراد، بدون دقت در متن تلگراف‌های آخوند خراسانی، سخنانش را آنجا که باید عَلم کنند، بر زمین می‌نهند و نمی‌بینند و برخی مطالب را به عنوان «مختصات انحصاری» به ایشان نسبت می‌دهند؛ 🔰ادامه در بخش چهارم🔰
🔰بخش چهارم🔰 درحالی که این مطالب انحصاری آخوند نبود و شیخ و دیگران نیز چنان اعتقادی داشتند. به عنوان نمونه با نقل این عبارت از آخوند: … در تحصیل این مشروع مقدس که اقامه‌ دارالشورای ملی و اجرای قانون مساوات قرآنی می‌باشد، غایت جهد را مبذول دارند تا از برکت آن بتواند حفظ سلطنت اسلامی را نموده باشند؛ چنانکه… محض حفظ سلطنت استقلالیه‌ اسلامیه مکلفند و متمرد از آن یا جاهل است و… (کدیور، ۱۳۸۵، ص«ده» مقدمه؛ قوچانی، ۱۳۷۸، ص۵۰-۴۹). ضمن نادیده گرفتن مفاهیم «سلطنت اسلامی»، «سلطنت استقلالیه اسلامیه» و «مساوات قرآنی»، اصل این مطلب را از سخنان منحصر به فرد ایشان می‌داند. آیت‌الله «لاری» نیز در چند جا از رساله‌ قانون مشروطه‌ مشروعه، به ستایش سلطان عادل و پایبند به شریعت پرداخته (لاری،۱۳۷۷،‌ ج۱، ص۷۹، ۱۸ و۲۲؛ رنجبر، ۱۳۸۲، ص۲۰۳). پس ملاحظه شد که هر دو گروه ـ مشروطه و مشروعه ـ با علم به این که در آن شرایط، تشکیل حکومت به دست فقهاء را غیر ممکن می‌دانستند، هم خطاب به سلاطین قاجار، مفهومِ «سلطنت اسلامیه»‌ را به کار بردند و هم سلطنت مأذونه را شرعی می‌دانستند ـ و مکرر در رساله‌ نائینی به این مطلب اشاره شده و در تلگراف‌های علمای ثلاث نجف اشرف، هم در ابتدا خطاب به محمدعلی‌شاه و هم در زمان احمدشاه از «سلطنت اسلامیه» و «سلطان اسلام» سخن گفته شده ـ. بنابراین، تنها شیخ، معتقد به سلطنت اسلامیه نبوده؛ چراکه مجتهد نوری نیز دولت سلاطین را «جائره و مستبده» مینامد، اما برخی از افرادی که پیش‌تر به تهمت‌ها علیه ایشان چشم‌ پوشیده و آن حرف حساب شیخ را هم ناحساب می‌شمارند؛ آن‌جا که شیخ، مثل دیگر علما، تعبیر «سلطنت اسلامیه» را بکار برد و نوشت: «کارهای سلطنتی … بر حسب اتفاقات عالم از رشته شریعتی موضوع شده و در اصطلاح فقهاء به دولت جائره و در عرف سیاسیّن، دولت مستبده گردیده» (نوری،۱۳۶۲، ص۳۲). ب) عدم اشاره به بحث ولایت فقیه در آثار شیخ‌ یکی از مورخان معاصر می‌گوید: شیخ فضل‌الله نوری به ولایت فقیه در امور حسبیه ـ به معنای مضیق سنتی آن ـ قائل است و یقیناً به ولایت مطلقه‌ فقیه و ولایت عامه‌ فقهاء ـ به معنای سلطنت بالمباشره‌ فقیه یا سلطنت مأذون از جانب فقیه قائل نیست. حکومت مشروطه‌ مشروعه هرگز به معنای…ولایت فقیه نبوده (کدیور، ۱۳۸۵، صده، دوازده، سیزده و بیست، مقدمه؛ همو، ۱۳۷۶، ص۷۵-۷۳). برخی از معاصرین نیز همان سخن فرد مذکور را تکرار کرده‌اند (آجدانی، ۱۳۸۳، ص۶۱). یکی دیگر از مورخان معاصر مدعی است که شیخ در هیچ اثر فقهی و سیاسی خود سخن از «ولایت فقیهان» به میان نیاورده و مشروعیت سلطنت سلطان را هم مشروط به اذن فقیه و محتاج اجازه‌ او نمی‌داند، بلکه همین‌قدر که قدرت سلطان باعث حفظ اسلام و حرمت علما شود، کافی است! وی نوشته است: شیخ‌فضل‌الله ‌نوری… به رغم دفاع سرسختانه‌ از شریعت دینی و اختیارات روحانی، اختیارات چندانی برای فقیه در جامعه قائل نبوده و ولایت فقیه در حکومت و سیاست را به‌رسمیت نشناخت. در هیچ یک از آثار فقهی و سیاسی بر‌جای‌مانده از شیخ‌فضل‌الله ‌نوری، وی نه ادعای حکومت فقیه دارد و نه مشروعیت سلطنت را متوقف بر اذن فقهاء می‌شمارد. شیخ‌فضل‌الله از علمای دینی بود که در چارچوب نظریه سیاسی فقه شیعی درباره‌ حکومت در زمان غیبت معصوم(ع)، از قائلین به نظریه‌ سلطنت مسلمان ذی‌شوکت بود. به موجب این نظریه، بدون توجه به این که سلطان قدرت خود را چگونه و از چه طریقی به دست آورده باشد و بی آن‌که نیازمند آن باشد که منصوب یا مأذون از جانب فقهاء باشد، اگر توانایی لازم برای اداره‌ جامعه و دفاع از مسلمانان در برابر «اجانب» و «کفار» را داشته باشد و ظواهر شریعت را رعایت و علمای دینی را محترم و اختیارات آنان در امور شرعیه را به‌رسمیت بشناسد، می‌توان حکومت، سیاست و مصالح عامه را به او سپرد تا در کنار علما حافظ «بیضه‌ اسلام» باشد (آجدانی،۱۳۸۳، ص۶۰). تکرار سخنان پیش‌گفته را می‌توان از برخی معاصران نیز دید (آبادیان، ۱۳۷۴، ص۱۲۰-۱۱۹؛ همو، ۱۳۸۳، ص۵۴ و۵۷). ج) جدایی دین از سیاست در‌اندیشه‌ شیخ‌ یکی از نویسندگان معاصر ـ که پیش‌تر مطالبی از او بیان شد ـ، بر خلاف سخن قبلی‌ خودش مبنی بر این که «شیخ در هیچ یک از آثار خود ادعای حکومت فقیه» (آجدانی،۱۳۸۳، ص۶۰) ندارد، این بار به اعتقاد محدود شیخ به ولایت فقیه تصریح می‌کند، اما ولایتی که از سیاست جداست؛ یعنی ولایت از باب «امور حسبیه و قضاوت، نه سیاست!» میگوید: در واقع، شیخ‌فضل‌الله با تقسیم و تفکیک نیابت به نیابت در امور نبوتی(شرعی) و نیابت در امور حکومتی و سلطنتی(عرفی)، فقهاء را عهده‌دار امور شرعی دانسته و امور عرفی؛ یعنی حکومت و سلطنت در جامعه و اداره‌ سیاست و مصالح عامه را بر عهده‌ سلطان صاحب شوکت اسلام پناه می‌داند. دقت در‌ اندیشه‌ سیاسی شیخ‌ فضل‌الله نشان می دهد که او معتقد به ولایت فقیه است، اما اعتقاد او به ولایت 🔰ادامه در بخش پنجم🔰