بخش های باقیمانده مقاله آقای احمدی خواه کوه نانی
🔰بخش نوزدهم🔰
آیا از چنین کسانی که یک مجتهد را با آن عظمت، به دار میکشند و به جنازهاش انواع جسارتها میکنند، انتظار میرود در مدح و وصف او بنویسند؟! هرگز! بلکه تا توانستهاند بر ضد وی قلم و قدم زدهاند!
بعد هم سلف و خلف ایشان، شیخ را به «سلطانپرست/ سلطانیزم، طرفدار سلطنت اسلامیه، مدافع پادشاه اسلامپناه، مخالف ولایت فقها و نیابت عامه و از این قبیل جعلیات نمودهاند؛[79] اما از کسی مثل آبادیان چنین انتظاری نداشتیم.
شهید نوری، به تصریح خودشان در صفحه دوم رساله حرمت مشروطه، به صراحت گفته:
حکومت در زمان غیبت امام عصر عجلالله تعالی فرجه با فقها و مجتهدین است؛ نه فلان بقال و بزاز؛ و اعتبار [دادن به ولایت از طریق] اکثریت آرا به مذهب امامیه غلط است.[80]
در زمان غیبت امام علیه السلام مرجع در حوادث، فقهای شیعه هستند
مجتهد نوری در رساله حرمت مشروطه، نوشته است: «در زمان غیبت امام علیهالسلام مرجع در حوادث فقها از شیعه هستند و مجاری امور به ید ایشان است.»[81]
حاکمیت از آن خداست، نه مردم و شاه
استاد تاريخ دانشگاه كمبريج (پيتر آورى) به درستی به این اعتقاد شیخ، پی برده و نوشته است:
شيخ فضلالله نورى، مرد دانشمند و افتادهاى بود... شيخ فضلالله نورى را بايد نماينده آن مكتب فكرى دانست كه حاكميت را از خداوند مىدانند و نه از مردم و شاه. اعدام شيخ فضلالله نورى، يكى از كارهاى زشت و تندروانه مشروطهخواهان بود.[82]
اطاعت تنها از خدا و معصوم و نایب امام واجب است؛ نه هر سلطان و حاکمی
در لوایح متحصنان زاویه مقدسه حضرت عبدالعظیم علیهالسلام مشروعهخواهان، بعد از بیان مسائل مهمی، به دیدگاه ایشان درباره ولایت فقیه و نیز به رد نظریه «سلطانیزم» و مردود دانستن اطاعت از «هر صاحب امری» پرداخته و نوشته:
وجوب اطاعه ثابت است از برای خدا و رسول خدا صلیالله علیه و آله ائمه علیهمالسلام و کسانی که نیابت از امام داشته باشند... بلی به مذاهب اربعه [مالکی، شافعی، حنبلی و حنفی] دیگران سلطان، اولوالامر و واجبالاطاعه است.[83]
راستی خوب بود که آقای آبادیان میفرمودند که: در کدام کلام رهبر مشروعهخواه، قشریگری و استمرار استبداد و مصون بودن شاه، آمده است؟! در جایی که «حکومت را از آن فقها میداند نه هر بقال و بزاز»[84] یا در روزی که تیر خلاص را بر محمدعلی شاه و هر کسی که با او همراه مشروطه سکولار برود زد و گفت: «چنین آدمی مرتد است... هر که باشد از عارف یا عامی، از اولیالشوکه یا ضعیف، هذا هوالفتوی و... علیه حکمت و الزمت فرحمالله من اعان الاسلام و اهله»؛[85] یا در آنجا که پیشوای مشروطه با «پانصد نفر» که خیلی از علمای اعلام و فضلای حوزه به همراه ایشان به مهاجرت پیوست و آن را «مهاجرت کبری» کرد و به قول ناظمالاسلام، «شیخ کمر عینالدوله را شکست»[86] یا آنجا که شیخ، شاه را عتاب میکند و از زاویه خطاب به او عتاب نموده که: «اعلیحضرت غافل است یا خود را به تغافل میزند....» یا آنجا که در حضور علما و مردم در اجتماع و همایش باغشاه میگوید: «که ما دعاگویان در اطاعت اوامر ملوکانه تا حدی حاضریم که مخالف با مذهب ما نباشد، ولی چیزی که مخالف با مذهب باشد تا جان در بدن داریم نخواهیم گذاشت اجرا شود. البته سلطان که حافظ بیضه اسلام است راضی نخواهد شد که اسلامی را که این طور زحمات در ترویج او شده ضایع و مضمحل شود...»[87] یا وقتی که تمام بیرق و پرچمها را رد کرد و بر سر دار هویدا گشته و به همراه شاه و دیگران به سفارت پناه نبرد؟!
اصلاً شیخ فضلالله، کار مجلس و مشروطه را «اصلاح امور سلطنتی میدانست و غیر مستحق دخالت در احکام دینی و دنیوی اسلام که منحصر به علماست این امور معاشیه و معادیه؛ یعنی حکومت دینی که در بیان کسروی و دیگران نیز آمده. کسروی نوشت: «حاجی شیخ فضلالله... به بنیاد نهادن یک «حکومت شرعی» میکوشید.»[88]
این ادبیات نسبت به مجتهد نوری، در شأن کسروی و ملکزاده است نه آبادیان
آقای آبادیان، با ادبیاتی درباره شیخ سخن گفته که در شأن او نیست؛ بلکه به ادبیات کسروی و ملکزاده پهلو میزند. او با عبارات ذیل از نظریات جریان مشروطه مشروعه سخن گفته؛ هر چند که این وصفها، به مطالبی خورده که بر اساس رساله دیگران بوده (تذکرهالغافل)، اما چه آن نظریه مال شیخ باشد یا ابوتراب، در هر صورت از امثال آقای آبادیان که ادای روشنفکری و مدنیت دارند، این ادبیات زیبنده نیست که بنویسند نظریه و حرفی «کودکانه، عوامانه، مخالفت شیخ با مشروطه، سرسخت ترین دشمن مشروطه، دعاگو در حق محمد علی شاه، ظاهرگرا، قشری و...»[89]
🔰ادامه در بخش بیستم🔰
🔰بخش بیستم🔰
✍ نتیجهگیری
ادعاها یا تهمتهای پنجگانه و سخنان آقای حسین آبادیان را درباره مجتهد نوری (شهید شیخ فضلالله)، بر اساس دو کتاب؛ مبانی نظری حکومت مشروعه و مشروطه و بحران مشروطیت ایران بر رسیدیم. ادبیات کسرویگونه و ملکزادهمنش حضرت ایشان را باز گفتیم که خطاب به جریان مشروطه و افکارشان، سخنانی سبک مثل «عوامفریب»، «عوامفریبی»، نظریهای «کودکانه»، «مشروعهطلب» (بدون ذکر مشروطه مشروعه)، دشمن سرسخت مشروطه، براهین شیخ در رد مشروطیت و با ادبیاتی خاص- که در شأن جناب ایشان نبود- عزم آن دارد که از اول، شیخ را به عنوان نماد و دشمن مشروطه معرفی فرماید؛ آنگاه بعد از القای این فرض نادرست و صد در صد دروغ، به خیال خویش به سراغ شرح و بیان این اتهامها و ادعا رفته و تهمتهایی زده که نه خود شیخ آنان را قبول دارد، نه دشمنان شیخ، نه اسناد مکتوب به جای مانده از حزب حاکم و قاتل مجتهد نوری؛ تهمتهایی مانند: دشمنی شیخ با مشروطه، ضدیت ایشان با مجلس و قانون و هر گونه قانون، مخالفت با رأی مردم، سلطانیزم یا به عبارتی ضد ولایت فقیه، دعاگوی محمدعلیشاه، متحجر و ظاهرگرا، قشریگرا، زماننشناس و بدون توجه به نیازهای عصر، بیمنطق یا اهل گفتوگو نبودن، مخالف هر گونه گفتوگو، مخالف هر گونه قانون عرفی و قانون اروپایی، معتقد به ابدی و ثابت بودن احکام اسلام؛ در عین حال به یک نکته معترف است که شیخ، غرب و مشروطه را خوب میشناخت.
وانگهی دیدیم که اولاً، بسیاری از این اتهامات را بر اساس رساله تذکرهالغافل و ارشادالجاهل به شیخ زده و عملاً آن رساله را تألیف شیخ دانسته و مطالب را از آن نقل نموده و شیخ را ضد آن قوانین و مشروطه و مجلس معرفی کرده؛ در حالی که این رساله، تألیف آیتالله حاجی میرزا ابوتراب شهیدی قزوینی است نه اثر مجتهد نوری؛ ثانیاً، خود شیخ هیچ یک از آن ادعاها و اتهامها را قبول نداشت و میگفت:
بر سخط و غضب الهی گرفتار باشند کسانی که مطلب مرا بر خلاف واقع انتشار میدهند. من با مجلس مسلمانان و مجلس مورد نظر آخوند خراسانی مخالف نیستم؛ بلکه با مجلسی مخالفم که نمایندگانش بابی و بهایی باشند و بخواهند مجلس شورای ملی را پارلمنت پاریس کنند و میگویند باید به احکام اسلام، سی هزار مسأله اضافه کنیم! لامذهبهای روزگار به من دشنام میدهند و بابیهای معلومالحال با من دشمنی میکنند... و به دروغ مینویسند که شیخ فضلالله مخالف مجلس است. ای کسانی که نسبت ضدیت مجلس به مهاجرین میدهی سندت چیست و به چه دلیل میگویی و دیگران چرا قبول میکنند؟! در کدام مجلس یا منبر یا لایحه از کدام یک از مهاجرین اظهار ضدیت شد. چشم باز کن! این مقاصد و شرح مقاصد که بعد از طبع انتشار داده شد با بودن مجلس است یا در صورت نبودن؟! این چه دروغ واضحی است که گفته میشود و این چه خوشباوری است از دیگران نگفته و ننوشته تو از کجا میگویی؟! خدا انصاف بدهد! عجب از گوینده این دروغ نیست [چون دشمن است و بیانصاف؛ اما] عجب از باور کردن دیگران است.
نکته آخر این کهمشابه این شایعات و مانند این ادعا و اتهامات از زمان کسروی تا کدیور وجود داشته و دارد (که آن را در نوشتاری مفصل، نوشتهایم) و به طور ویژه در این زمان، از زبان کسانی مثل محسن کدیور، داود فیرحی، حسین آبادیان و آجودانیها و چند نفر از این طیف و طایفه، تکرار شده که به طور خلاصه، این جوابی که به برادر عزیزمان جناب آقای آبادیان داده شد، جواب آنان نیز میباشد تا بدانید که باطل است آن چه این مدعیان گفتهاند.
🔰ادامه در بخش بیست و یکم🔰
🔰بخش بیست و یکم🔰
◽️اشاره ها به منابع
[1]. علی احمدیخواه (کوهنانی)، «ولایت فقیهان از دیدگاه شیخفضلالله نوری» (بررسی دیدگاههای مخالف و مختار)، حکومت اسلامی، شماره پیاپی 79، س21، ش1، بهار 1395، ص142-123.
[2]. حسین آبادیان، مبانی نظری حکومت مشروطه و مشروعه به انضمام رسائل موافق و مخالف مشروطه، تهران، نی، 1374، ص28.
[3]. همان، ص16-15، مقدمه.
[4]. همان، ص38.
[5]. همان، ص43؛ نیز حسین آبادیان، بحران مشروطیت در ایران، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1383، ص68.
[6]. حسین آبادیان، مبانی نظری حکومت مشروطه و مشروعه، همان، ص53 و 56.
[7]. تذکرهالغافل و ارشادالجاهل، ص5-4؛ به نقل از حسین آبادیان، بحران مشروطیت ایران، همان، ص67.
[8]. تذکرهالغافل و ارشادالجاهل، ص7-4 و ص14-12؛ به نقل از حسین آبادیان، مبانی نظری حکومت مشروطه و مشروعه، همان، ص45-44 و 53.
[9]. حسین آبادیان، بحران مشروطیت در ایران، همان، ص61، پاراگراف دوم.
[10]. شیخ فضلالله نوری، تذکرهالغافل و ارشادالجاهل، خطی، ص42-40؛ به نقل از حسین آبادیان، مبانی نظری حکومت مشروطه و مشروعه، همان، ص41. در صدر صفحه 48 باز از نسبت این رساله به شیخ سخن گفته است. در ادامه خواهیم نوشت که این نسبت نادرست است؛ چون این کتاب برای شیخ نیست.
[11]. محمد ترکمان، مکتوبات، اعلامیهها... و چند گزارش پیرامون نقش شیخ فضلالله نوری در مشروطیت، بیجا، رسا، 1363، ج2، ص181-179.
[12]. علی ابوالحسنی (منذر): «آیتالله حاجی میرزا ابوتراب شهیدی قزوینی (مؤلف رساله تذکرهالغافل و ارشادالجاهل)»، تاریخ معاصر ایران، ش39؛ و نیز علی ابوالحسنی، فراتر از روش «آزمون- خطا» زمانه و کارنامه آیتالله العظمی آقا سید محمدکاظم طباطبایی «صاحب عروه»، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1389، بخش یازدهم، ص607-545.
[13]. سيد حسن تقىزاده، تاريخ انقلاب مشروطيت ايران، عزيزالله عليزاده (به کوشش)، تهران، فردوس، 1379، خطبه دوم 6/11/1337، ص64.
[14]. مهدى بامداد، شرح رجال ايران در قرن 12 و 13 و 14 هجرى، تهران، زوار، 1347، ج3، ص98-97.
[15]. هما رضوانی، لوایح شیخ فضلالله نوری، تهران، تاريخ ايران، 1362، ص45-44؛ نیز رک: همان، ص58. محمد تركمان، رسائل، اعلاميهها، مكتوبات... و روزنامه شيخ فضلالله نوري، بیجا، رسا، 1362، ج1، ص247-245.
[16]. سید احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، تهران، امیرکبیر، 1340، ص287.
[17]. محمد تركمان، همان، ص245. لطفالله آجدانی، علما و انقلاب مشروطیت ایران، تهران، نی، 1374، ص142.
[18]. هما رضوانی، همان، ص30. نیز رک: منصوره اتحادیه، مجلس و انتخابات از مشروطه تا پایان قاجاریه، تهران، تاریخ معاصر، 1375، ص95.
[19]. محمد ترکمان، همان، ص339.
[20]. هما رضوانی، همان، ص45-44 و 58. محمد تركمان، همان، ص247-245.
[21]. مشروح این سخنان، را در رسائل تركمان میتوان دید (محمد ترکمان، مکتوبات، اعلامیهها... و چند گزارش پیرامون شیخ شهید فضلالله نوری در مشروطیت، همان، ص225-200).
[22]. ایرج افشار (به کوشش)، خاطرات و اسناد ظهيرالدوله، تهران، زرین، 1367، ص402-401.
[23]. هما رضوانی، همان، ص50؛ محمد ترکمان: رسائل، اعلامیهها و مکتوبات... شهید شیخ فضلالله نوری، همان، ص356.
[24]. عبدالرحیم طالبوف تبریزی، مسالکالمحسنین، با مقدمه باقر مؤمنی، بیجا، بیتا، ص94. (این کتاب قدیمی است و شناسنامه ندارد؛ اما از مطالب صفحه نخست نویسنده و مقدمهنویس برمیآید که نخستینبار در 12 ربیعالاول سال 1323ق در قاهره چاپ شده باشد. شاید در ایران هم چاپ شده باشد (مسالکالمحسنین، همان، ص 4 و 56)).
بخشی از اظهارات طالبوف نجارزاده تبریزی در همین رساله آمده که معتقد به نقص دین اسلام بود و خواهان تغییر احکام و افزودن «سیهزار مسئله» تا به روز شود!
[25]. لطفالله آجدانی، همان، ص144.
[26]. حسین آبادیان، مبانی نظری حکومت مشروطه و مشروعه، همان، ص117.
[27]. همان، ص119.
[28]. همان، ص40.
[29]. محمد تركمان، مکتوبات، اعلامیهها... و چند گزارش پیرامون نقش شیخ فضلالله نوری در مشروطیت، همان، ص376-375.
[30]. همان، ص239-225.
[31]. همان، ص 225-200.
[32]. همان، ص317، خاطرات «مدير نظام».
[33]. حسین آبادیان، مبانی نظری حکومت مشروطه و مشروعه، همان، ص40.
[34]. همان، ص119.
[35]. همان، ص120.
[36]. حسین آبادیان، بحران مشروطیت در ایران، ص120-119.
🔰ادامه در بخش بیست و دوم🔰
🔰بخش بیست و دوم🔰
[37]. وانگهی شیخ هم از همه زمانشناستر بود (همانطور که خود مؤلف به این مطلب در دو کتابش اعتراف کرده؛ رک: حسین آبادیان، مبانی نظری حکومت مشروطه و مشروعه، همان، ص42؛ حسین آبادیان، بحران مشروطیت در ایران، همان، ص71) و هم جلوتر از زمان حرکت میکرده و نبض زمان را در دست داشته و این را به ناظمالاسلام کرمانی گفته بود (ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، تهران، آگاه، 1362، ج2، ص370-271).
[38]. حسین آبادیان، مبانی نظری حکومت مشروطه و مشروعه، همان، ص40.
[39]. همان، ص119.
[40]. حامد الگار، پژوهشی در باب تجددخواهی ایرانیان، ص86 به نقل از: محمدصادق مزینانی، تمایزات مشروطهخواهان مذهبی و غربگرا (با تطبیق آن بر انقلاب اسلامی)، قم، دفتر تبلیغات، بوستان کتاب، 1390، ص85.
[41]. همان، ص119.
[42]. طالبوف در دوره نخست مجلس شورای ملی از تبریز انتخاب شد، اما به مجلس نرفت که کسروی هم این انتخاب را از خبط مشروطهطلبان نوشته که بیجهت او را مدح کردهاند.
[43]. سید علیمحمد دولتآبادی، خاطرات و ملاحظات، ایرج افشار (به کوشش)، تهران، سخن، 1388، ص288.
[44]. میرزا فضلعلیآقا تبریزی، یادداشتها و نامههای خصوصی (بحران دموکراسی در مجلس اول)، غلامحسین میرزا صالح (به کوشش)، تهران، نگاه معاصر، 1387، ص65.
[45]. عبدالرحیم طالبوف نجارزاده تبریزی، کتاب احمد (ادبیات مشروطه)، با مقدمه و حواشی باقر مؤمنی، بیجا، شبگیر، 2536 شاهنشاهی، ص13.
[46]. همان، ص18.
[47]. عبدالرحیم طالبوف تبریزی، مسالکالمحسنین، همان، ص36.
[48]. همان، ص42.
[49]. همان، ص48.
[50]. همان، ص95.
[51]. همان، ص94.
[52]. همان، ص27-26 و 98-97.
[53]. ما، گردانندگان و مدیر و دبیر آن را؛ یعنی میرزا قاسمخان تبریزی معروف به صوراسرافیل، میرزا جهانگیرخان شیرازی معروف به صوراسرافیل، میرزا علیاکبرخان قزوینی معروف به دهخدا (دخو) به طور تفصیل در دانشنامه رجال سیاسی مشروطه برای مؤسسه امام خمینی(ره) نوشتهایم و عقاید و اعمال آنان را فاش گفتهایم و مستند. نقد نشریه آنان را هم با عنوان «بررسی هفتهنامه صوراسرافیل» مندرج در فصلنامه تخصصی تاریخ در آیینه پژوهش، س6، ش1، بهار 88» آوردهایم.
[54]. صوراسرافيل، ش12، ص3.
[55]. همان، ش24، ص6، ذيل ستونِ دومِ چرند و پرند.
[56]. رك: همان، ش16، ص1، ستون دوم، پاراگراف دوم و ص8.
[57]. عبدالحسین نوایی، فتح تهران، تهران، بابک، 2536 شاهنشاهی، ص43.
[58]. فریدون آدمیت، ایدئولوژی مشروطیت ایران، ص416.
[59]. ناظمالاسلام کرمانی، همان، ص163.
[60]. همان، ص200-198 و 238-237.
[61]. زندگينامه شهيد نيكنام ثقهالاسلام تبريزى...، ص 117-116 و 120، مجموعه آثار قلمى ثقه الاسلام تبريزى، ص187، روزنامه انجمن، س1، ش 30؛ به نقل از: على ابوالحسنى منذر، «مشروطه و پهلوى؛ پيوندها و گسستها»، تاريخ معاصر ايران، س4، ش15 و 16، زمستان 1379، ص126.
[62]. زندگينامه شهيد نيكنام...، ص129 به نقل از علی ابوالحسنى منذر، همان.
[63]. نامههايى از تبريز...، ص127-126 به نقل از: علی ابوالحسنى منذر، همان.
[64]. مجلس، س1، ش195، ص2 (یکشنبه 12 ماه مبارک 1325).
[65]. رك: صوراسرافيل، دوره كامل؛ مجموعه متون و اسناد تاريخى، كتاب پنجم، قاجاريه. تهران، نشر تاریخ ایران، 1361ش و 1403ق، ش16، ص1، ستون دوم، پاراگراف دوم و ص8.
[66]. حسین آبادیان، مبانی نظری حکومت مشروطه و مشروعه، همان، ص120.
[67]. حسین آبادیان، بحران مشروطیت در ایران، همان، ص57، پاراگراف آخر.
[68]. مهدى ملكزاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران، سخن، 1383، ج1، ص76: با عرض معذرت چون متن مستهجن و دور از نزاکتی است: «زنهای ایران از مزایا و امتیازات حیوانات اهلی هم بی نصیب بودند. زیرا حیوانات ماده همان آزادی حیوانات نر را داشتند و با هم آمیزیش داشتند و آزادانه در کوه و صحرا...ولی زن از معاشرت و ملاقات و صحبت با مردان محروم بود»
[69]. مهدى ملكزاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران، سخن، 1383، ج1، ص51، پاراگراف سوم.
[70]. حسین آبادیان، مبانی نظری حکومت مشروطه و مشروعه، همان، ص54-53.
[71]. تذکرهالغافل و ارشادالجاهل، ص7 به نقل از: حسین آبادیان، بحران مشروطیت ایران، همان، ص68-66.
🔰ادامه در بخش بیست و سوم/پایانی🔰
🔰بخش بیست و سوم/پایانی🔰
[72]. مرتبط با [74] ناظمالاسلام میگوید که شیخ به من گفت: «بلكه ملاى سى سال قبل به درد امروز نمىخورد. ملاى امروز بايد عالم به مقتضيات وقت باشد. بايد مناسبات دول را نيز عالم باشد و...» ناظمالاسلام کرمانی، همان، ج2، ص371-370.(علامه شیخ فضل الله نوری، مستمر اوضاع جهان را رصد می کرد، بنا به گفته مورخ و پژوهشگر معاصر، مهدی انصاری قمی در همایش دیده بان بیدار در حرم حضرت عبدالعظیم، شیخ به چند زبان خارجی از جمله فرانسه و عربیِ فصیح تسلط داشت و روزنامه هایی به زبان های مختلف را ملاحظه می کرد، از طرفی بنا به گفته مورخ و پژوهشگر فقید، علی ابوالحسنی منذر، شیخ گزارشاتی را از اوضاع جهان به صورت مرتب از شاگرد و نماینده خویش در اروپا «علامه محمد قزوینی» دریافت می کرده است)
[73]. شیخفضلالله نوری، تحریم رفتن حجاج به مکه معظمه از راه جبل به نقل از: محمد ترکمان، رسائل، اعلامیهها، مکتوبات... و روزنامه شیخ شهید فضلالله نوری، همان، ص38-28.
[74]. مرتبط با [72] ناظمالاسلام کرمانی، همان، ص370-271.
[75]. حسین آبادیان، مبانی نظری حکومت مشروطه و مشروعه، همان، ص54.
[76]. همان، ص 53 و 55.
[77]. همان، ص56.
[78]. همان، ص55-54.
[79]. رک: محسن کدیور، سیاستنامه آخوند خراسانی؛ قطعات سیاسی در آثار آخوند ملا محمدکاظم خراسانی صاحب کفایه، تهران، کویر، 1385، ص12-10 و 20؛ همچنین محسن کدیور، نظریههای دولت در فقه شیعه، تهران، نی، 1376، ص79-58. بعد هم دقیقاً همین سخنان به وسیله برخی دیگر تکرار شدهاند (لطفالله آجدانی، همان، ص61)؛ چه این که آقای مسعود امامی نیز همین راه طیشده کدیور و آجدانی را میرود (رک: مسعود امامی، «جدال تعبد و تعقل در فهم شریعت (4)؛ تقابل دیدگاههای میرزای نائینی و شیخ فضلالله نوری در مشروطیت (قسمت دوم)»، فقه اهلالبیت علیهمالسلام، س15، ش57، بهار 1388، ص143-142و 164). حسین آبادیان، مبانی نظری حکومت مشروطه و مشروعه، همان، ص120-119؛ حسین آبادیان، بحران مشروطیت در ایران، همان، ص54 و 57.
[80]. آیتالله شیخفضلالله نوری، رساله حرمت مشروطه، 1326ق، مندرج در مهدی ملکزاده، همان، ص871.
[81]. همان، ص877.
[82]. پيتر آورى، تاريخ معاصر ايران از تأسيس تا انقراض سلسله قاجاريه، ترجمه محمد رفيعى مهرآبادى، تهران، مؤسسه مطبوعاتی عطایی، 1367، ص251.
[83]. محمد تركمان، رسائل، اعلاميهها، مكتوبات... و روزنامه شيخ فضلالله نوري، همان، ص339. با این وصف، برخی بعد از چیدن کلماتی تقطیعشده، نظریههایی به شیخ نسبت داده و بر خلاف واقع، منتشر کردهاند که: شیخ، قائل به سلطنت مشروعه بود: «اداره دنیای مردم مسلمان در زمان غیبت توسط «فقیهان عادل» و «سلاطین اسلامپناه» صورت میگیرد.» (محسن کدیور، نظریههای دولت در فقه شیعه، همان، ص75-73).
[84]. آیتالله شیخفضلالله نوری، رساله حرمت مشروطه، مندرج در مهدی ملکزاده، همان، ص871. با این بیان صریح شیخ، افزون بر بیخبران یا مخالفان معاند، باز از معاصران کسانی مثل آقای مسعود امامی نیز از این جماعت متهمکننده است که وی نیز به شیخ افترا بسته که قائل به ولایت فقها نبوده و «به باور او، سیاست و حکومتداری که از آنها به عرفیات یاد میکند، از حوزه فقها خارج است» و به عبارتی دیگر: «در نظر او ولایت سیاسی در عصر غیبت، حق گروه خاصی هم چون فقیهان نیست، پس حاکمان در چنین دورانی، حق کسی را غصب نکردهاند.» (رک: مسعود امامی، همان، ص143-142 و 164).
[85]. شیخ فضلالله نوری، رساله حرمت مشروطه، مندرج در مهدی ملکزاده، همان، ص879-877.
[86]. ناظمالاسلام کرمانی، همان، ج3، ص506. راستی مگر شیخ چگونه شخصیتی بوده که حرکت او، کمر شاهزاده مستبدی مثل عینالدوله را شکسته؟ آیا این شخص که از شاهزاده مقتدری مثل عینالدوله نمیترسیده از مردم یا کس دیگری ترس داشته که پای به نهضت عدالتخانه نهاده و مهاجرت کبری؛ همانطور که برخی از معاصران بیخبر مدعی شدهاند؟ (باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، تهران، گفتار و علم، 1380، ش، ج1، ص303).
[87]. راهنمای کتاب، س19، ش11 و 12 بهمن 1355، ص906 تا 909 به نقل از: محمد ترکمان، رسائل، اعلامیهها، مکتوبات... و روزنامه شیخ شهید فضلالله نوری، همان، ج1، ص375-371.
[88]. سید احمد کسروی، همان، ص287 (تأکید بر روی کلمات از ماست).
[89]. رک: حسین آبادیان، مبانی نظری حکومت مشروطه و مشروعه، همان، ص56-38.
✍ با نویسنده مقاله بیشتر آشنا شوید👇
1⃣ «پایگاه اندیشوران حوزه»🔰
http://ahmadi110.andishvaran.ir/fa/ScholarMainpage.html
2⃣ «رسانه مجازی نگاه - علی احمدی خواه کوه نانی - نخبگان، مشاهير و هنرمندان»🔰
http://www.negahmedia.ir/media/show_podcast/122906
3⃣ وبگاه نویسنده🔰
http://ahmadikhahkoonani.blogfa.com/
✳️ @ShahidRabe
🎤گفت و گو
🔻🔺 «بررسی مشروطهخواهی در ایران» در گفتوگو با🔰
✍ حجتالاسلام والمسلمین دکتر علی احمدیخواه کوهنانی، استاد تاریخ و اندیشه معاصر و از شاگردان مرحوم حجتالاسلام علی ابوالحسنی منذر است. از جمله کتابهای وی در مورد تاریخ مشروطه میتوان به «مشروطه از قم تا قلهک، روندها و جریانها»، «مشتی از مزخرفاتِ مطبوعات و مکتوباتِ مشروطه (کفریات)»، «شیخ فضلالله نوری از زبان خویش و غیر» و «زندگی، زمانه و عملکرد محمدعلیشاه قاجار در مشروطه» اشاره کرد. وی تحصیلکرده مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) است و پایاننامهاش در مورد بررسی مبانی نظری دو جریان مشروعهخواه و مشروطهخواه بوده است. حجتالاسلام احمدیخواه در حال حاضر به عنوان همکار علمی کارگروه دانشنامه مشروطه گروه تاریخ اندیشه معاصر مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) مشغول فعالیت است.
💠 دکتر احمدی خواه:
علمای نجف مخصوصا آخوند خراسانی را هم شیخ فضلالله (ره) با نامهنگاری به میدان مبارزه کشاند و خود آخوند اهل اینچنین کاری نبود و خیلی اهل احتیاط بود...
انگلستان با تبدیل نهضت عدالتخانه به مشروطه انتقام گرفت...نهضت عدالتخانه در باغ قلهک [پایگاه دسیسه های انگلیس] به مشروطه تبدیل شد و دلیل این کار انتقامگیری انگلیسیها از نهضت تحریم تنباکو بود...
کامل گفتگو🔰
http://www.iichs.ir/s/14046
📚 معرفی کتاب
1⃣ «در کشاکش مشروطه و استبداد»
🖋اثر: دکتر علی احمدی خواه کوه نانی
⁉️ مشهورات جعلی مشروطهخواهان
✍ کتاب «در کشاکش مشروطه و استبداد» (بررسی عملکرد محمدعلیشاه قاجار در مشروطه) به همت پژوهشکده تاریخ معاصر و مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) منتشر شده است.
✍ ...سیاهنماییها، بزرگنماییها، کوچکنماییها و... در لابهلای منابع #مشروطه بهآسانی قابل شناساییاند. در این کتاب از مطالب افرادی مانند مخبرالسلطنه هدایت، بابی ازلی ماسون ناظمالاسلام کرمانی، عینالسلطنه سالور، مامونتف، ماسون کسروی و ماسون ملکزاده و مقاله «روحیات، ویژگیها و پایان کار محمدعلیشاه» و کتاب «محمدعلیشاه و مشروطه» نجمی استفاده شده است. هرچند نویسنده معتقد است این دو اثر نیز نتوانستهاند از قید مشهورات تاریخی خارج شوند. نویسنده در این کتاب معتقد است این اثر میکوشد بدون پیشداوری و فارغ از مشهورات مکرر، منصفانه و بیتعصب کارنامه و عملکرد محمد علی شاه را ارزیابی کند.
اطلاعات بیشتر دربار ه کتاب 👇
http://www.iichs.ir/s/19936
💠 احمدی خواه کوه نانی:
حضور [#مرجع_شهید_علامه] شیخ[فضل الله نوری، اعلی الله مقامه] در نهضت عدالتخانه در قد و قامت رهبریِ نهضت، نافی این تهمت است که شیخ، شاه را ظلالله میدانست و معتقد بود فقهاء به جز قضاوت نباید در سیاست دخالت کنند!
روشنترین دلیل بر عدم اعتقاد شیخ به سلطانیزم، عملکرد اول و آخر ایشان؛ یعنی رهبری جنبش عدالتخانه بر ضد حاکمیت سلطنتی موجود و در آخر، خشم و نارضایتی از شاه و تشر به او و تحریک علما بر ضد او که حکایت از واقعیت جدایی مسیر او از شاه دارد، که سرانجام محمد علی شاه به سفارت پناه برد و ایشان جان خویش را در راه تحقق مشروطه مشروعه فدا کرد... طبق اسناد، سخنان، لوایح و عملکرد مجتهد نوری(ره)، او درست، مثل امام خمینی(ره) به ولایت فقیهان، معتقد بوده و تمام حاکمان را مجری و مأمور فرمان فقیه میدانسته...این سخن صریح شیخ که گفت: «حکومت در زمان غیبت امام عصر (عجلالله تعالی فرجه الشریف)، از آن فقهای مبسوطالید است، نه فلان بقال و بزاز و…» این اتهام را رد میکند که «شیخ در هیچ یک از آثارش سخنی از ولایت فقیه نگفته و دیانت را از سیاست جدا میدانسته»...مجتهد نوری، اتهامات سهگانه (ظلالله دانستن سلطان، جدایی دین از سیاست، عدم اعتقاد به ولایت فقیه) را قبول ندارد. عملکرد اوّل و آخر، اسناد و سخنان و لوایح او نشان از اعتقاد نظری و عملی به ولایت مطلقه فقیه دارد./ برگرفته از #مقاله آقای احمدی خواه، تحت عنوان «ولایت فقیهان از دیدگاه علامه شیخ فضل الله نوری(ره)»
2⃣ «مشروطه از قم تا قلهک»
ناشر: دانشگاه باقرالعلوم (ع)
✍ این کتاب رساله سطح چهار (دکتری) آقای علی احمدی خواه کوه نانی است، که به بررسی مبانی فکری جریان های مشروطه پرداخته. عنوان پایان نامه، بررسی مبانی نظری مشروطه خواهان و مشروطه طلبان بوده.
در این کتاب بسیاری از شبهات راجع به مشروطه و اختلاف ظاهری علما و مواضع مجتهد نوری و آخوند خراسانی و نظر ایشان راجع به ولایت فقیه و پاسخ مستشکلان راجع به علما، از منظر آقای کوه نانی مورد بررسی قرار گرفته و پاسخ داده شده است.
✳️ @ShahidRabe
ترم 2 شیخ فضل الله 9.MP3
8.75M
🔰 جلسات #دوره مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)
🔰 جلسه نهم
🔰 درس #منبع_شناسی_تاریخ
🎤 با تدریس #استاد_احسان_عبادی
👈 انتشار فایل بلامانع است
🔗 در صورت مشکل در دانلود کردن ، می توانید فایل را از لینک https://uupload.ir/view/ترم_2_شیخ_فضل_الله_9_vuxb.mp3/دریافت نمایید
✳️ @ShahidRabe
ترم دوم شیخ فضلالله-جلسه نهم.pdf
610.1K
📑 نسخه PDF #متن جلسه نهم
✳️ @ShahidRabe
💀 به بهانه ایام سالمرگ حسن تقی زاده از مهره های اصلی استکبار/ ۸ بهمن ۱۳۴۸ شمسی
⁉️ "تقیزاده"
از دارسی تا دست داشتن در شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضلالله نوری(ره)
✍ تقیزاده روشنفکر غربگرایی بود که موافق تقسیم ایران بین روسیه و انگلیس و مخالف ملیشدن صنعت نفت بود و به دلیل شدت خشم مردم از شهادت شیخ فضلالله نوری(ره) و تجدید امتیازنامه دارسی، ۲ بار مجبور به فرار از ایران شد.
کسی که گفت: ایران باید از فرق سر تا ناخن پا غربی بشود!
روحانی نمای فراماسون نفوذی در دستگاه علمای همسو با جریان غربگرای مشروطه، از عوامل انگلیس در منحرف کردن مشروطه، از عوامل به سلطنت رسیدن و تقویت دیکتاتوری رضاخان و پسرش محمدرضا پهلوی، مروج فرهنگ غرب...کامل مطلب👇
https://tn.ai/1973697
✍ رهبر معظم انقلاب در سخنرانی نوروزی(۹۸ ش) در حرم مطهر رضوی، شبهروشنفکران داخلی که دنبال ترویج فرهنگ غربی هستند را با حسن تقیزاده، به اصطلاح منورالفکر دوران پهلوی، مقایسه کردند و برخی از خصوصیات آنها را برشمرند👇
💠 امام خامنه ای(حفظه الله): امروز جوانهای مؤمن و مردم انقلابی نخواهند گذاشت این تقی زاده ها حرفشان به کرسی بنشیند.
تقی زاده ها چه می کنند؟
بزک غرب، توجیه و روتوش بدی های غرب، مانع شناخت افکار عمومی نسبت به شرارت باطن دولتهای غربی با تحریف تاریخ/ دفاع از سند ۲۰۳۰ (برگرداندن سبک زندگی اسلامی به زندگی غربی)/ تزریق سبک زندگی غربی با محتوای: افکار غربی، روشهای غربی، لغات غربی در عرصه:(فرهنگ و هنر) ادبیات، افکار، دانشگاهها و مدارس...۹۸/۱/۱
📷 حسن تقی زاده، محمد رضا پهلوی، اسدالله عَلَم
✳️ @ShahidRabe
🔳 به بهانه ایام قمری ارتحال آیت الله شیخ مرتضی حائری یزدی، فرزند مؤسس حوزه علمیه قم، یار با وفای امام، پدرِ همسرِ آیت الله شهید سید مصطفی خمینی و از پیروان مکتب مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)/۲۴ جمادی الثانی ۱۴۰۶ ق
🌹 «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
💠 آیت الله شیخ مرتضی حائری:
مرحوم والد، ارادت و علاقه خاصی به استادش، شیخ شهید فضل الله نوری(ره) داشت.
✅ نکته ناب تاریخی👇
⁉️ آیا می دانستید که، مرحوم شیخ مرتضی حائری (فرزند شیخ عبدالکریم حائری ره) و امام راحل در دوران ستمشاهی، جلسات مربوط به مباحث حکومت اسلامی و مصلحین حوزه را در حجره مزار مطهر #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری(زعیم نهضت مشروطه مشروعه و اُستادِ مؤسس حوزه) واقع در صحن بزرگ حرم حضرت معصومه سلام الله علیها، برگزار می کردند؟ و این حجره، پاتوق آنها بود؟/ از نکات ناب مطرح شده توسط مورخ فقید استاد علی دوانی🔰
آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی و امام خمینی از دوستان صمیمی و همفکر بودند؛ آنان به جز همکاری در هیئت مصلحین حوزه، هر روز هنگام غروب آفتاب جلساتی سیاسی در مکان مقبره و مزار مطهر مرجع شهید، آیت الله العظمی علامه شیخ فضلالله نوری(رهبر نهضت مشروطه مشروعه) در حرم حضرت فاطمه معصومه (س) برگزار می نمودند.
ازدواج دختر آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری با فرزند امام خمینی، آیتالله سید مصطفی(که بعد ها توسط تیمی مشترک از ساواک و بعثی های عراق در نجف به شهادت رسید)، در سال ۱۳۳۵ ش بر این پیوند و ارتباط ناگسستنی صحه گذاشت. با اعلام لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی، منزل آیتالله حائری محل اجتماع علما برای اعتراض به این اقدام شد که توسط امام خمینی دعوت شده بودند.او هواره در طول نهضت امام یار و وفادار امام باقی ماند. در پی رحلت این عالم بزرگوار، حضرت امام خمینی(س) پیام تسلیتی خطاب به ملت ایران صادر کردند:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
إنا للَّه و إنا إلیه راجعون
رحلت اسف انگیز حضرت آیت اللَّه آقاى حاج آقا مرتضى حائرى- رحمة اللَّه علیه- موجب کمال تأثر و تأسف گردید.ایشان در علم و عمل بحق خلف بزرگوار مرحوم آیت اللَّه عظمى، استاد معظم، حضرت آقاى حاج شیخ عبد الکریم- رضوان اللَّه تعالى علیه- بودند. «و کَفَى بِهِ شَرَفاً و سَعَادة».(1)این جانب از اوایل تأسیس حوزه علمیه پر برکت قم، که به دست مبارک پدر بزرگوارشان تأسیس شد و موجب آن همه برکات شد، آشنایى با ایشان داشته؛ و پس از مدتى از نزدیک معاشر و دوست صمیمى بودیم؛ و در تمام مدت طولانى معاشرت جز خیر و سعى در انجام وظایف علمیه و دینیه از ایشان مشاهده ننمودم.این بزرگوار علاوه بر مقام فقاهت و عدالت، از صفاى باطن به طور شایسته برخوردار بودند؛ و از اوایل نهضت اسلامى ایران، از اشخاص پیشقدم در این نهضت مقدس بودند.«جزاه [اللَّه] عَنِ الإِسلام خیراً».این جانب به ملت محترم ایران، بویژه به اهالى وفادار قم و حضرات علماى اعلام و مدرسین معظم حوزه علمیه قم، تسلیت عرض مى کنم؛ و براى خاندان معظم ایشان و فامیل محترمشان، خصوصاً حضرت حجت الاسلام آقاى حاج آقا مهدى حائرى - أعزّه اللَّه- از خداوند تعالى طلب صبر جمیل و اجر جزیل مى نمایم.
امید است عنایات حضرت بقیة اللَّه- روحى و ارواح العالمین لمقدمه الفداء- شامل حال همه آنان و همه ملت مسلمان باشد. و السلام على عباد اللَّه الصالحین.
تاریخ 15 اسفند 64/ 24 جمادى الثانیه 1406روح اللَّه الموسوی الخمینى
(1) شرافت و نیکبختى او را کفایت است.
📚منابع:
🔸آثار استاد منذر
🔸زندگانی آیتالله بروجردی، علی دوانی. تهران، نشر مطهر، ۱۳۷۲
🔸nohoomedayکانال
✳️ @ShahidRabe
🌺🍃یوم الله ۱۲ بهمن، روز بازگشت شکوهمند حضرت امام خمینی(ره) به میهن اسلامی مبارک باد🍃🌺
✍ آرزوی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) رهبر نهضت اسلام خواهی مشروطه (مشروعه) برای تشکیل #حکومت_اسلامی پس از گذشت ۶۹ سال از شهادت(۱۲۸۸-۱۳۵۷) توسط شاگردی از شاگردانشان، تحقق یافت.
(آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی(ره) مؤسس حوزه علمیه قم، شاگردِ #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) و اُستادِ #امام_راحل بودند)
#دهه_فجر
✳️ @ShahidRabe
روزشمار دهه فجر-ویژه نامه.pdf
4.99M
📑 #PDF
✅ ویژه نامه ایام الله 🌺🍃#دهه_فجر🔰
⏪ روزشمار وقایع دهه فجر انقلاب اسلامی
⏪ فرمایشات امام راحل و امام خامنه ای(حفظه الله)
⏪ نگاهی نو به شعار های دوران مبارزه با رژیم پهلوی
⏪ امام خمینی(ره)، آرزوی کدام مرجع بزرگ را پس از ۶۹ سال از شهادتش، جامه عمل پوشید (آرزوی تشکیل حکومت اسلامی)؟
⏪ اطلاع نگاشت (اینفوگرافیک)، ماهیت واقعی یک مرجع درباریِ شاه ساخته، که با حمایت سازمان سیا آمریکا، قصد کودتا علیه نظام و انقلاب و ترور امام را داشت!
✳️ @ShahidRabe