eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.5هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
285 ویدیو
393 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ به بهانه ⁉️ ماجرای مجروحیت شدید و یا به اصطلاحِ امروزی، شدنِ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، بیش از یک قرن پیش و در جریان ترور نافرجام ایشان توسط عوامل انگلیس🔰 ✍ شيخ فضل اللّه نورى از جمله عالمان بزرگى بود كه در جایگاه مرجعیت دینی پایتخت و رهبرى نهضت اسلام خواهی و ضد استکباری، نقش اساسی را ايفا نمود و زمينه هاى تحصن مردم عليه استبداد و استکبار زمان را در حرم حضرت عبدالعظيم(ع) فراهم آورد. از جمله رادمردانى بود كه در برابر بيگانه سر تسليم فرود نياورد از اين رو طرح ترور شيخ، در سفارت انگليس خبیث و توسط عوامل انجمن مخفی فراماسونری تهیه شد و به دست جوان عیاش ماجراجو و دین ستیزی به نام كريم دواتچی(دواتگر) داده شد تا به هنگام بازگشت شيخ به منزل به مورد اجرا در آيد. در اثر اين ترور، شيخ به شدت از ناحیه پای چپ مجروح شد، و تعدادى از همراهان ایشان نیز زخمى شدند.[شیخ تا آخر عمر مبارکش می لنگید و از درد ناشی از آن رنج می برد]. نقل است یکی از یاران شیخ با فداکاری خود را حائل کرد بود و مانع از فرجام این عمل شوم شد(طلبه شجاع، حاجی آقای دماوندی).ضارب دستگیر شد، شيخ او را با بزرگواری بخشيد. در بازجويى از وى، اسامى افرادى به ميان آمد كه با سفارت انگليس در ارتباط بودند. عاقبت كريم! درست هشت سال پس از شهادت مرجع شهید(ره)، او توسط هم تیمی هایش به جرم قتل و اخاذی، ولی در واقع، حذف درون گروهی! به قتل رسيد. وى عضو گروه تروریستی كميته مجازات از شاخه های نظامی انجمن مخفی فراماسونری انگلیس در ایران بود که با هدف از بين بردن افراد مانع و مخالف با سیاست های مورد نظر انگلیس در مشروطه، تشکیل شده بود! ✍ روایت مشرق نیوز از ترور نافرجام شیخ🔰 مرجع شهید شیخ فضل‌الله نوری (نظریه پرداز مشروطه مشروعه) یکی از افرادی بود که ابتدا از مشروطه حمایت کرد اما بعد به یکی از مخالفان آن تبدیل شد. استنباط وی از مشروطه، نظامی بود که در آن احکام شرع به صورت قانون درآیند. یعنی بتوان یک نظامی به وجود آورد که در آن احکام شرع اجرا و حفظ شود. وی «مشروطه» را «مشروعه» اعلام نمود. واژه «مشروعه» مشتق از ریشه شریعت و به مثابه مشروطه بود. یعنی در یک نظام مشروطه، طرفدار شریعت بودن. کسروی [روحانی نمای نفوذی فراماسون و از مأمورین تحریف تاریخ مشروطه] معتقد است که مشروطه مشروعه برای شیخ‌ فضل‌الله و هوادارانش به معنای نظامی بود که در آن مجتهدین تنها مرجع قانون‌گذاری هستند.در مورد دلیل مخالفت شیخ با مشروطه، انگیزه‌های مختلفی وجود داشته است. جان فوران در کتاب"مقاومت شکننده" معتقد است که در کنار همه انگیزه‌های مختلف، انگیزه اصلی، انگیزه دفاع از اسلام در مقابل غرب بود. این یک واقعیت است که دو قدرت آن زمان یعنی انگلستان و روسیه با تمام اختلافاتی که با هم داشتند در تضعیف نقش دین و روحانیون در ایران اتفاق نظر داشتند، شیخ فضل الله به درستی به این نکته پی برده بود و تنها راه مقابله با نفوذ غرب را اتحاد مسلمین و عمل به دستورات اسلام می‌دانست به همین دلیل بود که وی با مشروطه‌ای که اقتباس شده از قوانین غربی بود به مخالف پرداخت.این گونه بود که طرح ترور شیخ فضل الله نوری [در محفل های ماسونی وابسته به انگلیس و] توسط برخی مشروطه خواهان تندرو پی‌ریزی شد و در روز نهم دی ماه 1287 توسط کریم دواتگر اجرا شد. ترور شیخ و پس از آن، اعدام ایشان نشان آن بود که تندروی و خشونت‌پروری در میان طرفداران مشروطه [به صورت سازمان یافته] شکل گرفته است و از ابزار خشونت برای حفظ جایگاه خود و حذف مخالفان استفاده می‌کنند.نخستین گروه تحت عنوان کمیته مجازات، با ترور سازمان یافته میرزا اسماعیل خان، رئیس انبار غله وزارت مالیه اعلام وجود کرد.کمیته مجازات در زمانی که ایران فاقد یک دولت مرکزی قدرتمند بود، توسط سه نفر به نامهای میرزا ابراهیم‌خان منشی‌زاده، اسدالله‌خان ابوالفتح‌زاده، محمدنظرخان مشکوةالممالک از هواخواهان مشروطه شکل گرفت. میرزا علی اکبر ارداقی، عمادالکتاب و کریم دواتگر (ضارب شیخ فضل الله نوری) نیز سه نفری بودند که با انگیزه از سر راه برداشتن کسانی که به نظر آنها مقابل راه اصلاحات بودند به این گروه پیوستند. در برخی منابع آمده است که اعضای این گروه وابسته به بهائیت [فرقه ضاله ساخته شده توسط انگلیس، برای تضعیف تشیع] بودند[ افراد شاخص بهائیت در تشکیلات فراماسونری انگلیس در ایران، عضو بودند]. مهدی بامداد در کتاب «شرح حال رجال ایران»، سرتیپ اسدالله خان ابوالفتح زاده و سرتیپ ابراهیم خان منشی زاده را از پیروان فرقه بهائیت معرفی می‌کند.این موضوع را عبدالله متولی نویسنده کتاب کمیته مجازات نیز تأیید می‌کند و افزون بر دو نفر نامبرده، مشکوه الممالک را هم پیرو این فرقه می‌داند. 🔸منابع: مشرق نیوز، کد 671905)/ ک، تنهای شکیبا/خبرگزاری مردمی عمار... ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📄 ✍ موضوع: دردها و دغدغه هاى علامه شیخ فضل اللّه نورى(ره) 🖋نویسنده: مورخ و پژوهشگر فقید، مرحوم استاد علی ابوالحسنی(منذر)ره🔰 ✍ آیت اللّه العظمى حاج شیخ فضل اللّه نورى(ره)، انسانى دین باور، عدالت خواه، درد آشنا و زمان آگاه بود که از عمق جان، به حقانیت، کمال و جاودانگى اسلام اعتقاد داشت و مسؤولیت خویش را در جایگاه فقیهى پرنفوذ، تعلیم و تبلیغ معارف دین و اجراى احکام آن مى شمرد و در پاسدارى از اسلام تا سر حدّ بذل جان کوشا بود... 🔢 شرایط چهارگانه براى پاسدارى موفّق از اسلام 🔰 براى پاسدارى از هر چیز، تنها عشق و علاقه به آن کافى نیست؛ بلکه افزون بر این، باید اولاً ماهیت و ویژگى هاى آن شىء را دقیقاً شناخت تا آن را با چیزهاى دیگر و احیاناً ضدّ آن عوضى نگرفت؛ ثانیاً با موجبات رشد و بقاى آن کاملاً آشنا شد تا با استفاده از ابزار، لوازم و امکانات موجود، به تأمین نیازهاى وى برآمد؛ ثالثاً از خطرها، آفت ها و نقاط ضعف و آسیب آن آگاهى حاصل کرد تا راه را بر موانعى که در مسیر رشد و پویایى وى وجود دارد، بست و از تعرض و تجاوز آن ها به کیان و موجودیت آن پیش گیرى نمود. مرزبانى از اسلام در قالب مجموعه اى منسجم از یک سلسله باورها و بایدها نیز، از این قانون کلّى مستثنا نیست و تنها کسانى از عهده این مسؤولیت خطیر بر مى آیند که واجد شروط لازم باشند: 🔸۱. قلبشان سرشار از عشق به اسلام باشد؛ 🔸۲. اصول و فروع آن را دقیق و کارشناسانه بشناسند؛ 🔸۳. موجبات بقا و رشد آن را نیک بدانند؛ 🔸۴. به خطرها و آفت هایى که سلامت و بقاى این دین را در پهنه اجتماع و سیاست تهدید مى کند، وقوف کامل داشته باشند تا با همتى استوار به صیانت از دین برخیزند و تمام توان خویش را در دفاع از کیان آن به کار گیرند و مرجع شهید، علامه شیخ فضل اللّه نوری، اعلی الله مقامه الشریف به حق، اینچنین بود... کامل مقاله👇 http://mashrootiat.pchi.ir/show.php?page=contents&id=15286 ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔲 به بهانه روز بزرگداشت و ایام درگذشت مشکوک سید جمال الدین اسدآبادی(ره)/۱۸-۱۹ اسفند ۱۲۷۵ شمسی 💠امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه: سید جمال‌الدین[اسدآبادی] مرد لایقی بود لکن نقاط ضعفی هم [مانند خیلی ها] داشته است و چون پایگاه ملی و مذهبی در بین مردم نداشته، از آن جهت زحمات او با همۀ کوششها، به نتیجه نرسید! ۵۷/۱۰/۷ ✍ روش سید جمال الدین اسدآبادی در مقابله با غرب🔰 👈هجوم، نه دفاع 💠 امام خامنه ای(حفظه الله): سید جمال الدین اسدآبادی، درصدد آن نبود که از اسلام دفاع کند، بلکه او سنگرهای فکر و فرهنگ و تمدن غرب را از موضع اسلامی خود، بمباران می کرد تا آنها از خودشان دفاع کنند، او به آنها هجوم می برد! ۵۹/۲/۲۷ 📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰 👈 دوستی و همفکری سید جمال و شیخ فضل الله🔰 ✍ آیت الله شیخ حسین لنکرانی(ره)، که پدرش میرزا علی لنکرانی(ره) از اصحاب خاص شیخ فضل الله بود و جدش، میرزا حسین فاضل لنکرانی(ره) نیز، استاد مشترک مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری و سید جمال الدین اسدآبادی بود (که نشان از هم مدرسه ای بودن شیخ و سید در تهران دارد)، ضمن اشاره به روابط خاص شیخ شهید با سید جمال اسدآبادی و میرزا عبدالغفارخان نجم الدوله(ریاضیدان و منجم نامدار عصر قاجار و از مقلدین علامه شیخ فضل الله نوری)، می گفت: میرزا عبدالغفار، با شیخ شهید نوری جلسات مباحثه ریاضی و نجوم داشت و رابط شیخ با سید بود، سید جمال دوست و همفکر شیخ بود. اوراق و نشریاتی که در خارج کشور نشر می یافت و ارتباط به اسلام و ایران داشت، به وسیله مرحوم عبدالغفار نجم الدوله تهیه شده و تحویل شیخ فضل الله که به چند زبان، از جمله فرانسه تسلط داشت، می شد(شیخ شهید اوضاع جهان را مستمر، رصد می کرد). ⁉️ سید جمال الدین اسد آبادی نیز همچون مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، مغضوب تاریخ نویسان فراماسون بود! 🔹«روشنفكران» ماسونى به درستى مى‏ دانستند كه نوشته‌هاى حسن تقى‏ زاده (از عوامل اصلی بردار کردن و تخریب شخصیت، شیخ فضل الله) «چندان اعتبارى ندارد» از اين‏ رو بر آن شدند كه اين بار براى رويارويى با نهضت امام «مجموعۀ اسناد و مدارك» دربارۀ را به بازار آورند تا به خيال خام خود پايگاه مردمى رهبران روحانى را سست سازند و زمينۀ جوسازى و سمپاشى بر ضد آنان فراهم كنند و با به نمايش گذاشتن به اصطلاح «سند»هايى كه فراماسونى بودن سيد را پابرجا مى‏ سازد، زمزمۀ مشكوكى را كه در سال 1297 بر ضد او آغاز كرده بود، به بار نشانند و بدين‏ گونه راه مبارزه را بر پيشروان برگشت‏‌ناپذير و نستوه انقلاب‏هاى اسلامى و مردمى ببندند و زورمداران و جهانخواران را از خطر انقلاب‏هاى اسلامى برهانند.(نهضت امام خمینی،ج۳،ص۸۰) 🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰 ✳️ دروغ بزرگ شبه روشنفکران در خصوص سیدجمال الدین اسدآبادی ✍ بررسی اسناد ادعایی علیه سید جمال اسدآبادی 💢 از بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی 🔹در سال 1342 همزمان با اوج نهضت امام، دو تن از « » ماسونى به نام‏هاى «اصغر مهدوى» و «ايرج افشار» يكباره دفترى به نام مجموعه اسناد و مدارك چاپ‏ نشده درباره سيد جمال‏ الدين مشهور به افغانى را به نمايش گذاشتند! 🔸ليكن نكتۀ درخور بررسى و شايان نگرش اينكه چه رازى در كار بوده است كه « »مرموز اين مرز و بوم پيوسته همزمان با نهضت‏ها و حركت‏هاى عالمان اسلامى بر ضد زورمداران حاكم و جهانخواران استعمارگر، به بررسى و پژوهش پيرامون زندگى و كاركرد مى‏ نشستند و روزى با دستاويز «دفاع» و گاهى به بهانۀ «افشاگرى»، بر ضد او قلم مى‏ زدند؟! در مقدمۀ «مجموعه» يادشده آورده است: 🔹... اسناد و كتب سيد كه در خانۀ امين‏ الضرب بوده است سال‏هاى دراز از طرف (امين‏ الضرب ثانى) حفظ و حراست شده است. دوست ارجمند من دكتر اصغر مهدوى، دانشيار دانشگاه تهران جميع آنها را از ميان خزانۀ گرانبهاى مكاتبات و نوشتجات پدرى خود مجزا ساخت و به من كه از افتخار دوستى و محبتش برخوردارم افتخار بخشيد.. 🔸نامبرده روشن نساخته است كه دكتر اصغر مهدوى با آن «شوق تمام» كه براى پخش اين «مجموعه» داشته است، چگونه در پى گذشت نزديك به پنجاه سال از عمر خود و بيش از هفتاد سال از شهادت سيد، يكباره همزمان با آغاز نهضت امام در انديشۀ جدا كردن اين «سندها» از به اصطلاح خزانۀ گرانبهاى مكاتبات و نوشتجات پدرى خود افتاده است؟! چه رازى نهفته داشته است كه «شوق» و آزمندى خود را براى پراكندن به اصطلاح سندهاى يادشده در درازاى ده‏ها سال از زندگى خود، پنهان كرده است؟! 🔹 براى آنكه بتواند آنچه را كه به نام مجموعه اسناد به بازار آورده است با نوشته‏ هاى ‏_زاده پيوند دهد و چهره سيد را مرموز، پيچيده و ناشناخته بنماياند. ◀️در اين مجموعه چند برگ به اصطلاح «سند» كه نشان ‏دهندۀ فراماسونى بودن سيد مى‏ باشد آورده شده است كه مى‏توان گفت اصولاً آن «مجموعه» را تنها براى به نمايش گذاشتن اين سندها چاپ و پراكنده ساخته‏ اند. 🔹در این سند که ادعا شده توسط مرحوم سید جمال نوشته شده است آمده : در لیله عاشورا دهم شهر محرم الحرام داخل لج گردیدم و در آن زمان در مصر اقامت داشتم. سنه 1293 🔸با چشم‏ پوشى از پرسش‏هايى كه دربارۀ اين يادداشت از نظر «خط» مطرح است نكته‏ هايى در خور بررسى و نگرش است: 1. هر انسان باسوادى مى‏ داند كه «عاشورا» با دهم شهر محرم برابر است، و آوردن آن ‏دو به دنبال يكديگر، كارى نيست كه معمولاً از تحصيلكرده‏ هاى حوزۀ اسلامى سر بزند. 2. جملۀ «در ليله عاشورا... داخل لج گرديدم» و جملۀ «آن زمان در مصر اقامت داشتم» با يكديگر سازگارى ندارد؛ زيرا جملۀ نخستين به سبك و روش خاطره ‏نويسى است ليكن دومى با عنوان «در آن زمان» يادى از گذشته‏ هاست و نيز «اقامت داشتم» كه با فعل ماضى آمده است. اگر سيد جمال‏ الدين به خاطره‏ نويسى خو داشته و رويدادهاى زندگى خود را در دفترى يادداشت مى‏ كرده است، آوردن جملۀ «در آن زمان در مصر اقامت داشتم»، چه مفهومى دارد؟ و اگر در روزگار ديگرى آن را نگاشته بايد ديد چه انگيزه‏اى او را به نگارش آن واداشته است؟! 3. نكتۀ سؤال‏ برانگيز ديگر اينكه در زير اين يادداشت مهر « سيد جمال الدين حسينى 1277» زده شده است! مهر زدن پاى جمله ‏اى از خاطرات، آن هم به شكلى كه در كتاب يادشده ديده مى‏ شود، به هيچ وجه با عرف و عادت، سازگار نيست و اگر خوى سيد چنين بوده است بايد در زير همۀ يادداشت‏هاى او اين مهر ديده مى‏شد، ليكن در زير ديگر يادداشت‏هايى كه به نام او در كتاب يادشده آمده است، اين مهر ديده نمى‏شود. آيا سيد اين مهر را تنها براى اينكه ماسونى شدن خود را براى همگان روشن سازد، ساخته است؟! آيا سيد بر آن بوده است كه ننگ ماسونى را مانند چك بانكى با مهر و امضا از خود به يادگار گذارد؟! 🔻براستى اگر ما براى روشن كردن اين موضوع كه سيد، حتى براى دوره‏اى كوتاه به سازمان فراماسونرى سرنسپرده است، هيچ سند و برهانى نداشته باشيم آيا مدرك يادشده به تنهايى گويا و نمايانگر اين واقعيت نيست كه ماسونى بودن سيد از دروغ‏هاى ساخته و پرداخته مزدوران استعمار براى بدنام كردن و به زير سؤال بردن سيد است؟!(نهضت امام خمینی،ج۳، ص۸۰) 🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰 🔹«سند» ديگر نامه‏ اى است كه «لژ كوكب الشرق» در قاهره به شخصى به نام «جمال‏ الدين» نوشته و به او خبر داده است كه در جلسه اعضاى لژ با اكثريت آرا به عنوان رئيس لژ براى يك سال برگزيده شده است درباره اين نامه نيز بايسته است نكته‏ هايى يادآورى شود: 1. اگر مقصود از «جمال‏ الدين» سيد جمال الدين اسدآبادى است؟ بايد با پيشوند «الشيخ» آورده مى‏ شد. در كشورهاى عربى عنوان «شيخ» براى روحانيان از اهميت ويژه‏اى برخوردار است و تنها در هنگام خوار داشتن از آوردن آن خوددارى مى‏شود. به ويژه اينكه لازمۀ محتواى نامۀ يادشده نيز تجليل بيشتر از سيد بوده كه به رياست لژ برگزيده شده است!! 2. اين نامه بدون آرم و سربرگ سازمان فراماسونرى است و در واقع نامۀ رسمى سازمان شمرده نمى‏ شود. آيا باور كردنى است كه سازمانى با آن سيستم پيچيده و گسترده، براى شخصيتى كه به رياست يكى از لژهاى آن برگزيده شده است، نامۀ غيررسمى و فاقد عناوين معمولى بفرستد؟! 3. آنان كه ماسونى بودن سيد را مطرح كرده ‏اند، خود اعتراف دارند كه سيد پس از پيوستن به فراماسونرى، ديرى نپاييد كه از آن بيرون آمد و يا بيرونش كردند، بنابر اين چگونه پذيرفتنى است كه عضو تازه واردى را كه هنوز بدرستى آزمايش نشده است، به رياست لژ برگزيده باشند؟! 4. تاريخ اين نامه سال 1878 مى‏باشد در صورتى كه سيد در همين سال بنا بر فرمان ارباب فراماسون‏ها () از مصر بيرون شده بود و اصولاً در مصر حضور نداشت تا به مراسمى در لژ فراخوانده شود. 🔸برگ‏هاى ديگرى نيز پيرامون ارتباط سيد با فراماسون‏ها در اين «مجموعه» آورده شده است كه اگر ساختگى نباشد دست‏ كم نمى‏ تواند براى اثبات ماسونى بودن سيد گواه درخور توجهى باشد و چون در اين دفتر براى بررسى زندگى سيد جمال و نقش مزدوران استعمار در ناپسند نماياندن چهرۀ سيد، مجالى نيست، ناگزير آن را مى‏ گذاريم و مى‏ گذريم و برآنيم كه به يارى خداوند در فرصتى مناسب به بررسى زندگى سيد و نوشته‏ هاى ديگران دربارۀ او بنشينيم و از روى دروغ‏پردازی ‏ها و نيرنگ‏ بازى‏ ها و خيانت‏ هايى كه پيرامون سيد انجام گرفته است پرده برداريم. ليكن نكته‏ اى كه بايسته است پيرامون مجموعه اسناد و مدارك چاپ‏ نشده... ناگفته نماند اين است كه سازمان فراماسونرى، هيچ گاه رخصت نمى‏ دهد كه سندها، نوشته‏ ها و ديگر نشانه‏ هاى فراماسونى يكى از اعضاى سازمان، پراكنده شود و در دسترس مردم قرار گيرد، اكنون بايد ديد كه چگونه به اصطلاح «اسناد و مدارك» ماسونى بودن سيد را آشكارا چاپ و پراكنده ساختند؟! 🔹اسماعيل رائين آورده است: ... چون براى سيد بازماندگانى نبوده، نمى‏ دانسته است كه نوشته‏ ها، سندها و كتاب‏ هاى سيد در كجا و در دست چه كسانى قرار دارد؛ از اين رو به آن دست نيافته و سرانجام آن سندها و نوشته‏ ها چاپ و پراكنده گرديده است!! اين دسته از نويسندگان بر آن بوده‏ اند، چاپ و پخش مجموعه اسناد و مدارک چاپ‏ نشده دربارۀ را بر خلاف سياست سازمان فراماسونرى بنمايانند و اينگونه وانمود كنند كه با پخش اين «مجموعه» در واقعيت فراماسون‏ها غافلگير شدند، ليكن آنچه كه اي دروغ را بر ملا و نيرنگ‏ بازان را رسوا مى‏ كند، اين است كه نه تنها حاج امين‏ الضرب از اعضاى بوده است بلكه اصغر مهدوى و ايرج افشار كه «مجموعه» يادشده را دسته‏ بندى كرده و در دسترس مردم گذاشته‏ اند نيز از ماسون‏ها مى‏ باشند و اصولاً بيشتر آنان كه سيد را فراماسون وانمود كرده‏ اند، خود از سرسپردگان سازمان فراماسونرى مى‏باشند و «على‏ القاعده» سازمان پس از مرگ امين‏ الضرب به خانۀ او رفته و «اسناد ماسوني» او را بيرون برده و لابد از بردن «سند»هاى «ماسوني» سيد جمال «خوددارى ورزيده است»؟!! 🔸بنابراين اگر واقعاً هم سندها و نوشته‏ هايى در خانۀ حاج امين‏ الضرب داشته، بى‏ ترديد از ديد پوشيده نبوده و چاپ و پخش اين سندها نيز بنا بر سياست انجام پذيرفته است و اصغر مهدوى و ايرج افشار تنها اجراكنندگان اين سياست بوده ‏اند تا با اين شگرد و با بدنام كردن سيد، نهضت اسلامى ايران را به زير سؤال برند و تاج و تخت شاه و آز و نياز استعمارى امريكا را از خطر حتمى برهانند.(نهضت امام خمینی،ج۳، ص۸۲-۸۸) 🔰ادامه در بخش چهارم/پایانی🔰
🔰بخش چهارم/پایانی🔰 قسمتی از نامه تاریخی حجت الاسلام‌ والمسلمین سید حمید (تاریخنگار امین امام) به حضرت (ره) مورخ ۱۳۶۷٫۱۱٫۱۱ ✍...تنها در دهه 1340 در پی آغاز نهضت اسلامی آن امام عزیز، می بینیم که درباره سلسله جنبان حرکتهای سده پیشین، سید جمال الدین ، ده ها کتاب و مقاله نوشته شده است و در آن سیل تهمت، پیرایه و ناسزا به سوی آن شخصیت بزرگ اسلامی سرازیر گردیده است. و آنگاه که سوابق نویسندگان این کتابها و مقاله ها مورد بررسی قرار می گیرد، روشن می شود که بیشتر آنان ساواکی، ماسونی و کمونیست بوده اند و کمتر کسی از این دست نویسندگان را می توان یافت که سر در آخور غرب و شرق نداشته باشند. انگیزه آنان از آن هجوم قلمی و تبلیغاتی به سید جمال، زمینه سازی برای به زیر سوال بردن امام بزرگوار و قیام خونبار 15 خرداد 42 و پیشگیری از اوج و گسترش آن قیام اسلام ملت ایران بوده است. 🔸در این میان، دردمندانه، باید گفت که در حوزه های علمیه و در مجامع علمی اسلامی، علم تاریخ و نگارش آن، جایگاهی ندارد. 🔹در این مراکز، نه تنها و کمتر یافت می شود، بلکه کشش به مطالعه تاریخ و سیر در سرگذشت گذشتگان، هرگز وجود ندارد. در صورتی که تاریخ از دیدگاه قرآن کریم، منبع تفکر، درس عبرت برای خردمندان، نمایانگر حقایق، نشان دهنده فرجام جنایت کاران و ناباوران آیات الهی می باشد. و می بینیم که زینب کبرا، صدیقه صغرا (سلام الله علیها) در راه رساندن حماسه عاشورا به ابناء بشر و به همه نسلها، به اسارت تن در می دهد و رنجنهای فراوانی تحمل می کند. 🔸اگر در حوزه های علمیه و مجامع روحانی، ارزش و اهمیت تاریخ نگاری شناخته می شد و علل و اسباب شکست ها، ضعف ها و لغزشهای گذشتگان به درستی مورد ارزیابی قرار می گرفت؛ تاریخ نگاری در انحصار و در نمی آمد و امروز عناصر مرموزی که به ولایت فقیه اعتقاد ندارند و دین را از سیاست جدا می پندارند و بر این باورند که حکومت اسلامی تنها به دست حضرت ولی عصر (عجل الله فرجه) می تواند بنیان یابد و نیز آن دسته از خودباختگی که تز «اسلام منهای روحانیت» را دنبال می کنند هیچگاه نمی توانستند – همانند دوران مشروطه – خود را در پشت چهره مقامات روحانی پنهان سازند و در راه کنار زدن علما و روحانیان از صحنه و شعله ور ساختن آتش اختلاف توطئه کنند. اگر به فرمان قرآن کریم گوش فرا داده می شد و سرگذشت گذشتگان مورد بررسی و ارزیابی قرار می گرفت. امروز سرمایه داران تبهکار، روحانی نماهای نابکار و روشنفکر مأبهای جنایت کار نمی توانستند بازیگر میدان باشند و انقلاب اسلامی و ارزشهای آنرا به خطر اندازند. 🔹در دوران مشروطه این سه دسته مرموز دست در دست یکدیگر دادند و در آن برهه که رهبران مشروطه به قم هجرت کرده بودند، از فرصت بهره سوء گرفته توده ها را به درون کشاندند و نهضت عدالتخواهی را به بیراهه سوق دادند. 🔸امروز نیز این سه باند مرموز را می بینیم که در کنار یکدیگر ایستاده در راه آسیب رساندن به انقلاب اسلامی و کشاندن فرزندان انقلاب به کژ راهه به توطئه نشسته‌اند و برآنند که انقلاب اسلامی را زیر پای شیطان بزرگ ذبح کنند و من از شر آنها به خدا پناه می برم و از امام بزرگوارم استمداد می‌کنم. 🔹پدر عزیز و بزرگوارم حضرتعالی خود آگاهید که سرمایه داران در درازای تاریخ هماره رویاروی ایستاده بودند و از هیچ توطئه خیانت باری علیه راست قامتان تاریخ و رادمردان الهی کوتاهی نورزیدند. با پیامبران خدا جنگیدند، درب خانه عزت را بستند و خاندان عصمت و طهارات را خانه نشین کردند و به شهادت رساندند. بسیاری از حرکتها و نهضتها را با شکست روبرو ساختند. و امروز نیز باید گفت بزرگ برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی ایران به شمار می آیند. اگر مبارزه ای قهرآمیز، همه جانبه و ریشه ای با آنان انجام نگیرد، انقلاب اسلامی در معرض خطری جدی و بنیانکن قرار می گیرد در آینده در برابر هجوم همه جانبه «مترفین» و زراندوزان، بی دفاع می ماند و رسالت مقدس اسلامی به پایان نمی رسد. بسم الله الرحمن الرحیم یاایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس صدق الله العلی العظیم. 🔸منابع: khamenei_history / خاطرات آیت الله شیخ حسین لنکرانی، سخنان مورخ معاصر مهدی انصاری، ک، آخرین آواز قو(علی ابوالحسنی)، بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی، جهادتبیینی، راسخون و... ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 مراسم بزرگداشت چهلمین روز ارتحال حضرت آیت الله صافی گلپایگانی از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، شورای عالی حوزه های علمیه، مرکز مدیریت حوزه های علمیه و بیت مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی برگزار می شود 🔰به بهانه چهلمین روز ارتحال🔰
💢 او نماد انحراف ستیزی و بصیرت تاریخی بود ✍ محمدرضا کائینی | روزنامه جوان ‍ ✒این قلم از دوره نوجوانی خویش (نیمه دوم دهه 60)، با نام و آثار زنده یاد آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی، آشنا شد. آن بزرگ به رغم آنکه در مقطع فوق آمده، دبیری شورای نگهبان را بر عهده داشت و منشاء رویکردهای فراوان در آن نهاد بود (که در جای خود از سوی تاریخ پژوهان، در خور خوانش و تحلیل است)، بیشتر در چشم نوجوانانی چون نگارنده، که به تازگی مطالعات دینی خویش را آغازیده بودند، یک اندیشمند والامرتبه شیعی و یک شخصیت فرهنگی قلمداد می شد. «منتخب الاثر، فی الامام الثانی عشر»، «مع الخطیب فی الخطوط العریضه»، «ضروره وجود الحکومه، او الولایه الفقها فی عصر الغیبه»، «پرتوی از عظمت حسین(ع)» و «صافی نامه»، در زمره اولین آثاری بود که از وی خوانده و چاپ های قدیمی آنها را، در کتابخانه خویش دارم. در یک جمع بندی، رویکردهای نظری و عملی آن مرجع کهنسال، به شرح ذیل در خور خوانش است: ◽️یک: مواجهه با فِرق انحرافی، در زمره کلان ترین فصول، در کارنامه آیت الله صافی است. بهائیت، وهابیت، صوفیه و ایضا آورده های برخی از روشنفکران عرفی و دینی معاصر، به شدت مورد نقد و تخطه آن عالم متتبع بود.اخیرا شنیدم که ایشان، در حدود دو هزار صفحه، نقد منتشر نشده بر دیدگاه های دکتر شریعتی دارد، که برای انتشار آماده شده است. حساسیت های ایشان بر تجمع سالیانه در قلعه بابک در حوالی شهرستان کلیبر، صدور حکم اعدام برای شاهین نجفی، در پی انتشار هرزه خوانی وی بر علیه امام دهم(ع)، حساسیت بر تاثیر تهاجم فرهنگی در میان جوانان و از همه مهم تر، مراقبت از نفوذ رویکردهای غیر دینی در فکر و عمل کارگزاران نظام اسلامی را، باید در همین راستا تحلیل کرد. ◽️دو: بصیرت تاریخی، از دیگر خصال آن اندیشمند راحل به شمار می رفت. وی هماره در تحلیل مشروطیت، در کنار جریان مشروعه خواه می ایستاد و اصولا در زمره زنده کنندگان یاد و اندیشه شهید آیت الله العظمی شیخ فضل الله نوری(ره)، در دوران معاصر بود. پدر وی آیت الله ملا محمد جواد صافی گلپایگانی، در عداد دوستان شیخ شهید بود و از مقاومت و تسلیم ناپذیری او در واپسین روزهای حیات، خاطراتی شنیدنی داشت. (آیت الله صافی بخشی از این خاطرات را، در مقدمه «صافی نامه، فیض ایزدی» آورده است). او همواره آن طیف از موسسات تاریخ پژوهی را، که به استعمار و نفوذ حساسیت نشان می دادند، می ستود و محققانی چون زنده یاد حجت الاسلام علی ابوالحسنی(منذر) را نیز، مورد توجه و حمایت خویش قرار می داد. ◽️سه: تلاش مستدام برای توسعه شعائر شیعی و بسط فرهنگ مهدوی، از اولویت های آن فقید سعید به شمار می رفت. او از آنگاه که به توصیه استادش زنده یاد آیت الله العظمی بروجردی، به تالیف «منتخب الاثر، فی الامام الثانی عشر» پرداخت، تا پایان حیات نزیه و پربرکت خویش، توجه به این مهم را از دست نداد و هماره در صف نخست تذکار به موعودِ عالم و عصرظهور به شمار می رفت. لحظاتی پیش خبر آمد، که وی وصیت کرده است: تا در جوار آستان مقدس حسینی(ع)، در کربلا بیارامد. بی تردید چنین تمنایی را، می توان نماد و خلاصه ای از سمت و سوی حیاتش قلمداد کرد. طوبی له و حسن مآب. 🔰ادامه🔰
3374_49959.pdf
1.03M
👆جای پای بابیان، ازلیان و روشنفکران در رخداد های مشروطیت 💢 تحلیلی از مرحوم آیت الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی(ره)/ روزنامه جوان ❇️ @ShahidRabe
🔹والد مرحوم آیت الله شیخ لطف الله صافی (مرحوم آیت الله شیخ محمد جواد صافی) از شاگردان و اصحاب خاص مرجع شهید حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بوده است. رضوان الله تعالی علیهم 💠 آیت الله صافی(ره): خوشحالم از اینکه مقبره شهید شیخ فضل الله نوری، به محلّ بیان فضایل آن مرحوم تبدیل شده است باید قدردان این بزرگمرد تاریخ باشیم که جلوی انحراف نهضت مشروطه ایستاد و با فدای جان خود، نشان داد که باید پایبند شرع بود و در همه حال، اسلام را ترویج کرد. مرحوم والد ما از دوستان صمیمی و همفکران شهید در نهضت مشروطه مشروعه بود. خبرگزاری فارس به نقل از دفتر آیت الله صافی ...مرحوم پدرم، اواخر حیات شیخ شهید، در تهران اقامت داشت و با ایشان مربوط بود. پس از قتل شیخ، وی تهران را ترک کرد.مرحوم پدرم می فرمود: در اصفهان، روی سوابقی که بین من و آقا نجفی وجود داشت، به محضر ایشان رسیدم. در بستر بیماری قرار داشت و حال مزاجیش مساعد نبود.آقا نجفی در همان بستر بیماری اصرار داشت که من از حالات شیخ فضل الله در روز های آخر عمر برایش نقل کنم و من نیز از روزهای آخر حیات شیخ، و مصائب آن ایام و مقاومت اعجاب انگیز وی برای ایشان می گفتم و او گوش داده و به تلخی می گریست. برگرفته از: کتاب تنهای شکیبا، مورخ فقید، علی ابوالحسنی منذر 📷 تصاویر ◽️زیارت آیت الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی (ره) از مزار مطهر مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)/ قم، صحن بزرگ حرم حضرت معصومه سلام الله علیها/سال ۹۴ ش ◽️والدِ آیت الله شیخ لطف الله صافی 🔰ادامه🔰
noormags-فرمود__هر_وقت_خواستم_از_خودم_دفاع_کنم_نگذاشتند_(ناگفته_هایی_از_منش_سیاسی_شیخ_شهی-1026419_2393376_220202_181148.pdf
461K
👆ناگفته‌هایی از منش سیاسی مرجع شهید آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه و نقدی بر تاریخ نگاری مشروطیت 💢 در گفت و شنود با مرحوم آیت الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی(ره)/ نشریه شاهد یاران ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ به بهانه سالروز هلاکت و به دَرَک واصل شدن یک خبیثِ دین ستیز بنام / ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ شمسی 🎭 فراماسون، سید احمد حکم آبادی، معروف به سید احمد کسروی (از ایادی انگلیس، روحانی خلع لباس کرده، مرتد و کافر شده، مفسد فی الارض، تحریفگر تاریخ، از مأمورین تخریب شخصیت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه الشریف)... ⁉️✍ سرنوشتی که شهید نواب صفوی برای سوزاننده و تحریفگر قرآن (احمد کسروی خبیث) رقم زد + تصاویر و شناخت اجمالی از ماهیت کسروی، نحوه هلاکت.../مشرق نیوز👇 mshrgh.ir/184081 ⁉️ پاسخ به ۴ سؤال درباره احمد کسروی؛ که بود و چگونه کسی که از دین نفرت داشت مدعی پیامبری شد؟👇 1⃣⏩ www.tasnimnews.com/fa/news/1398/12/20/2220762/ لینک کوتاه👇 2⃣⏩ https://tn.ai/2220762 ✍ مطلب ذیل، تلخیصی از مباحث مرحوم استاد ابوالحسنی منذر(مورخ و پژوهشگر معاصر) است که از آثار وی استخراج شده است.🔰 کسروی در تاریخ [تحریف نامه] خود، نسبت های ناروایی به شیخ [فضل الله(ره)] داده است: از جمله، رشوه گیری از شاه و مخالفت با مشروطه...! افزون بر کسروی خبیث [افراد معلوم الحال دیگری و عمدتا" فراماسون، همچون] حاج سیاح، یحیی دولت آبادی، ادوارد براون، ملکزاده، تقی زاده، فریدون آدمیت، ناظم الاسلام کرمانی، محمد علی تهرانی و ونسا مارتین و...نیز به تعابیر گوناگون، شیخ را به گرفتن پول از محمد علی شاه متهم ساخته اند. گفتنی است که اینان، در وارد ساختن اتهام مزبور به شیخ نوری، همسو با سر اسپرینگ رایس و جرج چرچیل (به ترتیب: وزیر مختار انگلیس و دبیر امور شرقی سفارت انگلیسں در ایران، صدر مشروطه) عمل کرده‌اند. چرچیل در گزارشی که از رجال آن روزگار برای لندن فرستاده، این اتهامات را دربارهٔ شیخ فضل الله [ساخته و پرداخته می کند]... اسپرینگ رایس نیز (ظاهراً با اشاره به گزارش چرچیل) در تلگراف خود به سر ادوارد گری (وزیر خارجهٔ بریتانیا)، مورخ ۱۰ ژوئیهٔ ۱۹۰۷، این اتهامات را[باز نشر می نماید]! ضمناً چنانکه مشخص است، چرچیل و رایس، هیچ گونه مدرکی برای اتهام خود ذکر نکرده و رایس، موضوع را مستند به عقیدهٔ عمومی؟! کرده است، که معلوم نیست این عموم چه کسانی بوده و دلیل آنان بر این مطلب چه بوده است؟! جالب است که، شاه قاجار در گفتگو با رایس، به این شایعه اشاره کرده و آن را به شدت تکذیب کرده است. اتهام زنی کسروی خبیث و...نیز به عنوان پیشانی سفید وابسته به غرب و انگلیس، میزان اعتبار ادعای دیگر قلمزنان و اتهام زنندگان را معلوم می نماید. کسروی، به شیوهٔ معمول خود، تنها به پخش شایعه پرداخته و هیچ مدرکی در اثبات آن ارائه نمی کند. کسروی، اطعام ۸۰ طلبه و پرداخت دو قران به هریک از آنان را، رشوه گیری می شمارد [در حالیکه هر مطلعی می داند که برای مراجع معظم، دریافت وجوهات از مقلدین و پرداخت شهریه به طلاب، کاملا" طبیعی و رایج بوده است، دکتر تندر کیا، اشاره دارد که شیخ، هرچه از این دست از مردم می گرفت، از آن دست به مردم می داد...سخاوت و بزرگواری و گذشت های مالی او مثال زدنی است...] ◽️کامل مطلب👇 https://www.farsnews.ir/amp/13960511001172 📚 مأخذ: ◽️کالبد شکافی چند شایعه در باره شیخ فضل الله نوری ره ◽️شیخ فضل الله نوری ره و مکتب تاریخ نگاری مشروطه ◽️کارنامه شیخ فضل الله نوری ره تألیف: استاد منذر 3⃣✍ استاد مهدی انصاری، مورخ، پژوهشگر و مشروطه پژوه معاصر، در گفتگو با نسیم آنلاین🔰 یکی از کسانی که در از بین بردن این اسناد [اسناد مشروطه] نقش بسیار برجسته‌ای داشت، احمد کسروی (فراماسون) است که خود در خاطراتش می‌نویسد، به هر شکلی که امکان داشته اسناد مشروطه را از دست این و آن جمع کرده، بعد هر کدام را که صلاح دانسته نگه داشته و بقیه را نابود کرده و هیچ سندی را هم به هیچ‌ کسی...برنگردانده است! متأسفانه قانون اساسی نگارش شده توسط شیخ فضل‌الله هم در بین این اسناد بود، آن هم یک قانون اساسی مشروعه مشروطه، نه غربی یا عرفی و درباری... ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰 1⃣📑 / بازخوانی شخصیت علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، از منظر غرب 2⃣⁉️‌دسیسه در 1909 میلادی بر علیه مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) 3⃣⁉️اصرار سفارت انگلیس بر تبعید مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) از تهران(پس از ترور نافرجام ایشان توسط مزدورانِ انگلیس) 4⃣⁉️ جرم مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) چه بود که انگلیس خبیث و عوامل مزدورش او را مستحق طعن و لعن و ترور و تبعید و اعدام و تخریب شخصیت می دانستند؟ 🔰👇👇
📄 ♻️ موضوع: بازخوانی شخصیت علامه شیخ فضل‌الله نوری(ره) از منظر غرب 🔸پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی، امین خدابخشی؛ 🗓 تاریخ انتشار: ۱۰:۱۲ - ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ - 2020August 01 💢چکیده : مقام علمی مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری(ره) در کنار نفوذ عمیق وی در میان توده‌های مردمی و سازش‌ناپذیری وی در مقابل بیگانگان از جمله موضوعات مورد مکاتبه سفرای غربی در مورد شخصیت علامه شیخ فضل‌الله نوری است. چرچیل، مدیر اداره شرقی سفارت انگلیس از وی به عنوان «یكی از مجتهدین طراز اول تهران»[مرجع تقلید] یاد می‌كند كه «از تماس با اروپائیان احتراز می‌جوید و از گفتگو با آنان سر باز می‌زند». سفیر انگلیس در گزارشی بهترین راه را دورکردن علامه شیخ فضل‌الله از تهران می‌داند و می‌نویسد: «باید توصیه کنیم که شیخ فضل‌الله را از تهران خارج [تبعید] کنید زیرا اگر چه مقام رسمی ندارد اما نفوذ بسیار زهرآگینی دارد».پیتر آوری نیز می‌نویسد: «شیخ فضل‌الله نوری... را بایستی نماینده آن مکتبی فکری دانست که حاکمیت را از خداوند می‌داند و نه از مردم و شاه». ✍ مبارازت علامه شیخ‌فضل‌الله ‌نوری علیه استعمارگران در تاریخ مشروطه، سازش‌ناپذیری وی در مقابل جریان غرب‌گرا و تأکید او بر اجرای احکام الهی یکی از مهم‌ترین رخداد‌های تاریخ معاصر است، که هنوز با گذشت بیش از یک قرن از آن، دستخوش تحلیل‌های فراوانی شده است. در این میان غرب و جریان غرب‌گرا سعی کرده با نسبت انواع تهمت‌ها و شایع‌سازی‌های به دور از واقعیت چهره مخدوشی از علامه شیخ فضل‌الله ارائه دهد. با این همه، مقام والای علمی و اخلاقی علامه شیخ فضل‌الله نوری در کنار نفوذ عمیق وی در میان مردم و سازش‌ناپذیری او در مقابل غرب و غرب‌گرایان از جمله موضوعاتی است که در مکاتبات گزارش‌گران غربی همواره به آن اعتراف شده است. کلنل پیکوت، وابسته نظامی سفارت انگلیس در ایران، ضمن گزارشی در سال 1316ق. به لندن از دانش و پاکی علامه شیخ فضل‌الله نوری در زندگی‌اش خبر می‌دهد و می‌نویسد: «بسیار با سواد است؛ زندگی منزه و فقیرانه‌ای دارد؛ بسیار مورد احترام است». ادوارد براون [فراماسون و جاسوس] انگلیسی نیز علامه شیخ فضل‌الله را در اجتهاد «برتر از دیگران» می‌داند و در مورد مقام علمی وی می‌نویسد: «شیخ فضل‌الله از لحاظ علم و آراستگی به کمال معروف]‌بود [... مجتهد(مرجعی) سرشناس و عالمی متبحر ]که[ از لحاظ اجتهاد برتر از دیگران بود». در کنار اعتراف غربیان به مقام بلند علمی و اجتهاد علامه شیخ فضل‌الله، نفوذ وی در میان توده‌های مردم از دیگر موضوعات مورد مکاتبه غربیان در مورد شخصیت شیخ شهید است. پنج ماه قبل از شهادت علامه شیخ فضل‌الله، آرتور نیکلسون سفیر انگلیس در دربار تزار، در تلگراف 18 مارس 1909 خود به ادوارد گری وزیر خارجه بریتانیا به نفوذ زیاد شیخ در میان اقشار مختلف مردم اشاره می‌کند و می‌نویسد: «در مورد شیخ فضل‌الله باید به این نكته توجه داشت كه این مجتهد [مرجع تقلید]، نه تنها در محافل محافظه‌كار [مخالفین مشروطه] بلكه در میان عناصر میانه‌رو [مشروطه‌خواهان معتدل و غیر افراطی] نیز نفوذ زیادی دارد». وی در ادامه با اشاره به این‌که هر نوع تصمیم غیر معقولی از طرف روس و انگلیس در مورد شیخ فضل‌الله می‌تواند واکنش توده مردم را به همراه داشته باشد می‌نویسد: «هر نوع اقدامی كه دو دولت [روس و انگلیس] علیه شیخ به عمل آورند، ممكن است نارضایتی توده‌های مردم را مخصوصاً در تهران كه شیخ دارای پیروان [مقلدین و طرفداران] زیادی[بخصوص] در میان طلاب یا محصلین مدارس مذهبی است، برانگیزد». جسارت علامه شیخ فضل‌الله در بیان نظرات و دیدگاه‌های خود و مخالفت صریح با غرب‌زدگان در جریان مشروطه باعث شده بود که در مکاتبات غربیان وی به عنوان شخصی سازش‌ناپذیر معرفی شود. مثلا در تلگراف آرتور نیکلسون به ادوارد گری به سازش‌ناپذیری علامه شیخ فضل‌الله اشاره شده و آمده است: «جلب همكاری او برای موفقیت اصلاحات طرح‌ریزی شده [تجدید مشروطه و مجلس] اجتناب‌ناپذیر است». چرچیل، مدیر اداره شرقی سفارت انگلیس، نیز در گزارشی به لندن، با اعتراف به مقام بالای علمی علامه شیخ فضل‌الله از وی به عنوان «یكی از مجتهدین طراز اول تهران» یاد می‌كند كه «از تماس با اروپائیان احتراز می‌جوید و از گفتگو با آنان سر باز می‌زند». از همین‌رو بود که سفیر انگلیس در گزارش خود به وزیر امور خارجه بریتانیا، بهترین راه را دورکردن[تبعید] علامه شیخ فضل‌الله از تهران می‌داند و می‌نویسد: «باید توصیه کنیم که شیخ فضل‌الله را از تهران خارج[تبعید] کنید زیرا اگر چه مقام رسمی ندارد اما نفوذ بسیار زهرآگینی دارد، امید است انجام دادن این پیشنهاد موجب تاخیر کار نشود». 🔰ادامه در بخش دوم🔰