🔰بخش دوم🔰
...به ایشان نشان دادند تا امضا کند. ایشان هم [بدون بررسی و تحقیق] دید قانون اساسی و مجلس قانونگذاری و وکلا و نمایندگان مورد وثوق و منتخب مردم و… همه موافق اسلام و دین است و همه احکام و قوانین جاری مملکت بر طبق قرآن و اسلام و زیر نظر شش نفر از فقهای طراز اول است، بیدرنگ در همانجا امضا کرد!!!
ما این قضایا را میبینیم و میشنویم، ولی باز هم مثل این است که ندیده و نشنیدهایم. یک امضا از روی غفلت و اشتباه و یا در اثر فریبخوردن که از انسان صادر میشود، خدا میداند که چقدر آثار زیانبار بر او مترتب میشود. نباید به خود تکیه کنیم، باید در هر حال به خدا پناه ببریم." در محضر بهجت، ج2، ص373.
دلیل مشروطهخواهان این بود که دولت قاجار ظالم و مستبد است و دفع ظلم قاجار با مشروطه امکانپذیر است؛ بنابراین، برای دفع ظلم قاجار، مشروطه واجب است. غافل از اینکه ظلم را چگونه باید رفع و برطرف کرد. هیچکس با ظلم و استبداد موافق نیست، ولی آیا میشود ظلم را با اشد ظُلماً (با ظلم بیشتر) برطرف نمود و آنگاه اسم آن را رفع ظلم گذاشت؟!
لذا آقایی که معتقد به مشروطه بود گفت: بعد از بیست سال فهمیدیم که به سود انگلیس تلاش میکردیم! آری، ما مسلمانها در گولخوردن مهارت داریم و آنها (کفار و ابرقدرتها) در گولزدن و فریبدادن مهارت دارند. به خدا پناه میبریم." در محضر بهجت، ج2، ص374.
"کشتهشدن مرحوم شیخ فضلالله نوری مثل توپ در نجف صدا کرد، و علیه آخوند خراسانی تمام شد. اگر این قضیه نبود، ریاست مطلقه و مرجعیت عامه به ایشان میرسید. لذا وقتی بعد از قتل مرحوم نوری نزد آخوند آمدند، گفت: دنیای مرا از بین بردید، آیا میخواهید آخرتم را هم از بین ببرید؟!" در محضر بهجت، ج2، ص 620.
"مرحوم شیخ فضلالله نوری میفرمود: مشروطه، مقدمه کشف حجاب است و کشف حجاب از لوازم مشروطیت است، همچنین مشروطه مقدمه جلوگیری و مبارزه با روحانیون است. ولی طرفداران مشروطه میگفتند: آیا میشود مجلس شورا و مشروطه را که خود آخوندها تأسیس کردهاند، آخوندها را از بین ببرد؟!
ولی چنان شد که مرحوم شیخ فضلالله نوری میفرمود، یعنی بعد از مدتی دستور دادند که نمایندگان مجلس، حتی مرحوم بهبهانی باید عمامهها را از سرها بردارند." در محضر بهجت، ج2، ص 261.
"مرحوم شیخ فضلالله نوری که از مخالفین مشروطه بود، از پیش خبر میداد که کشف حجاب از لوازم مشروطه است. آن مرحوم میدید که مقررات مشروطه به ظاهر اسلامی است، ولی از مصادر لاابالی و بلکه بیدین (سفارت انگلیس) سرچشمه میگیرد و تأیید میشود. لذا به مشروطهخواهان گفته بود: مرا میکشند، شما را هم میکشند. در نهایت نیز چنین شد، آقا سید عبدالله بهبهانی رحمهالله را که طرفدار مشروطه بود، بدتر از مرحوم آقا شیخ فضلالله نوری از بین بردند و تیر باران کردند!" در محضر بهجت، ج2، ص189.
"رؤسای مشروطه حتی روحانیون بانفوذ را یکی پس از دیگری کشتند، همانهایی را که توسط آنها دیگران را کشته بودند! حتی سید عبدالله بهبهانی رحمهالله را بدتر از شیخ فضلالله نوری رحمهالله کشتند، و همچنین بقیه روحانیون و امثال مرحوم مدرس را بعد از آن کشتند، بهحدی که بعد از قضیه شهادت شیخ فضلالله نوری رحمهالله هرکس از علما که مخالفت میکرد میکشتند، بلکه قبل از قضیه مرحوم شیخ فضلالله هم چنین بود." در محضر بهجت، ج1، ص 325.
🔸تلخیص از تسنیم، کد مطلب
1398/05/11/2067343/
🔰ادامه در بخش سوم/پایانی🔰
🔰بخش سوم/پایانی🔰
🔶🔸برگرفته از کانال مرجع ابر فقه🔰
🔸موضوع: خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز!
⏪ گناه بزرگتر از زنا!
آیت الله بهجت: «البته محرمات تنها زنا و قمار و شرب خمر نیست. گاهی یک امضای بیجا که مقدمات و زمینه آن را هم دیگران زحمت می کشند و به دست انسان می دهند موجب از بین رفتن اعراض و نفوس می شود و به مراتب از آن بالاتر است. از ما انتظار نمی رود که گناهانی از قبیل شرب خمر را در خیابان مرتکب شویم؛ چون این کار گذشته از ترس خدا، یک نوع جنون و بیعقلی است و لذا از ما صادر نخواهدشد.» زمزم عرفان: ۱۹۷
⏪ تأیید و امضاء مشروطیت از سوی آخوند خراسانی!
آیت الله بهجت: «هنگامی که آخوند از پله های اتاق مطالعه شخصی، به پایین می آمد تا به مجلس درس برود ... اساسنامه و مرامنامه مشروطیت را به ایشان دادند تا امضا کند. ایشان هم ... #بیدرنگ در همان جا امضا کرد!!! 👈 ما این قضایا را می بینیم و می شنویم؛ #ولی_باز_هم مثل این است که #ندیده و نشنیده ایم. 👈 یک #امضا_از_روی_غفلت و اشتباه و یا در اثر #فریب_خوردن، که از انسان صادر می شود، خدا می داند که چه قدر آثار زیانبار بر آن مترتب می شود!» زمزم عرفان، یادنامه فقیه عارف حضرت آیت الله محمد تقی بهجت، محمد محمدی ری شهری، قم، انتشارات دارالحدیث، سوم، ص ۱۹۲ و ۱۹۳
⏪ گروه فشار و جام زهر!
آیت الله بهجت: «سید محمد کاظم یزدی برای امضای جریان مشروطیت، خیلی تحت فشار بود. برخی از شاگردان آخوند خراسانی، جمعی از شاگردان وی را تحریک کردند که دسته جمعی به منزل سیّد بروند و موافقت او با مشروطیت را بگیرند. پاسخ سید این بود که: "در این کاسه، زهر است و من نمی توانم آن را بخورم!" به او اهانت کردند و گفتند: "اگر به خانه یهودی رفته بودیم، چنین پاسخی را نمی شنیدیم". سجاده او را در نماز جماعت برداشتند و سیّد را خانه نشین کردند. [حتی] صحبت از تبعید ایشان بود.». زمزم عرفان، ۱۹۶
⏪ پشیمانی سران (علمای حامی) مشروطه!
آیت الله بهجت: «مرحوم نائینی در اواخر عمر، در مورد دخالت در امر مشروطیت، تأسف می خورد و می گفت: انگور انداختیم که سرکه شود؛ اما شراب شد!» زمزم عرفان: ۲۰۰
⏪ حکم محاربه برای مخالفین مشروطه [غربگرا]، از سوی آخوند خراسانی!!!
«به عموم ملت ایران حکم خدا را اعلام میداریم؛ الیوم بذل جهد در استحکام و استقرار مشروطیت به منزله جهاد در رکاب امام زمان ارواحنا فداه، و سر مویی مخالفت و مسامحه به منزله خذلان و محاربه با آن حضرت صلوات الله و سلامه علیه، است، أعاذ الله المسلمین من ذلک إن شاء الله! الأحقر عبدالله المازندرانی، الأحقر محمد کاظم الخراسانی، الاأحقر نجل المرحوم الحاج میرزا خلیل». حسین زرگری نژاد، رسائل مشروطیت، دوم، تهران، ۱۳۷۷؛ ص ۴۴۷
⏪ نظر آخوند خراسانی درباره علامه شیخ فضل الله نوری(ره)!
«آیت الله بهجت: "پس از #شهادت شیخ فضل الله نوری، میرزای نائینی، ورقه ای با امضای شیخ فضل الله پیش آخوند خراسانی می خواند که در آن نوشته شده بود: "بر کسانی که داخل مشروطه [انگلیسی] شده اند، باید احکام مرتدّ فطری را جاری کرد." آخوند پس از شنیدن این مطلب می گوید: "من وقتی خبر کشته شدن شیخ فضل الله را شنیدم، متأثر شدم؛ ولی اکنون #از_تأثرم_متأثرم!». زمزم عرفان: ۳۴۴ و ۳۴۵
⏪ علمای حامی مشروطه غفلت داشتند!
امام خمینی(ره): «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸
⏪ مدیریت پیچیده انگلیس و اشتباهات بزرگ بزرگان شیعه!
آیت الله بهجت: «رؤسای مشروطه و حتی روحانیون با نفوذ را یکی پس از دیگری کشتند؛ همانهایی که توسط آنان دیگران را کشته بودند! حتی سیدعبدالله بهبهانی را بدتر از شیخ فضل الله نوری(ره) کشتند و همچنین بقیه روحانیون و امثال مرحوم مدرس را بعد از آن کشتند.» زمزم عرفان: ۲۰۰
⏪ قاتلان علما، با فتوای اهل علم بر سر کار آمدند!
آیت الله بهجت:
«آری با فتوا گرفتن از اهل علم و علما، بساط مشروطه را به پا کردند، بعد که سر کار آمدند و قدرت را به دست گرفتند، همانها را مفسد جامعه معرفی کردند.» زمزم عرفان: ۲۰۵
⏪ آیت الله بهجت:
«آقازاده [فرزند آخوند خراسانی] به رضا شاه گفت: عمامه طلبه ها را برندارید. وی پاسخ داد: پدرت [هنگامی که مشروطیت را امضا کرد] عمامه آنها را برداشت.» زمزم عرفان: ۳۳۶
✳️ @ShahidRabe
🌹 ۲۹ اردیبهشت ۱۲۹۱ هجری شمسی، سالگرد شهادت عبدالباقی خانِ چهاردولیِ کرمانشاهی (هلاک کنندهِ یپرم خبیثِ ارمنی، عامل جنایات بسیار در مشروطه و مجری اعدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره)
◽️عبدالباقی، پس از اطلاع از بردار شدن شیخ، بسیار اندوهگین شد و مسببین و عاملینِ این جنایت را لعن و نفرین می کرد.
✍ نحوه شهادت عبدالباقی خان و ماجرای به هلاکت رسیدن یپرم👇👇
🌹 ۲۹ اردیبهشت ۱۲۹۱ هجری شمسی، سالگرد شهادت عبدالباقی خان چهاردولی کرمانشاهی (هلاک کننده یپرم خبیث ارمنی، عامل جنایات بسیار در مشروطه و مجری اعدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری)
⁉️ چگونه دست انتقام الهی توسط جوان رشید و دلاور کرمانشاهی، یپرم حرامزاده جانی را به درک واصل کرد؟🔰
يپرم نه مسلمان بود و نه ايراني، ازاین روی نميتوانست هيچگونه احساسي نسبت به مشروطه و غیر آن داشته باشد، بهخصوص كه مشروطهخواهان ايران نماينده نيروي ملي نبودند، كه از اقليتهاي كوچكي تشكيل شده بودند كه بيشترشان تحريک شده و كمترشان احساس آزاديخواهي داشتند و سياست خارجي نیز زير بال آنان را گرفته بود، یپرم که دست نشانده خارجی بود، كوره سوادي بيش نداشت و تقریبا همه او را عامي دانستهاند. نداشتن مربي صالح و احساسات تند و ماجراجويانه، او را به سوي يک زندگي ناراحت سوق داده و چون قسيالقلب بود، در اين راه با جنایتکاری، موفقيتهايي نیز به دست آورد. خودسريها و قانونشكنيهای او موجب شد كه ازسوی دولت و برای دور داشتن وی از مرکز، برای خاموش کردن شورش ها در غرب كشور مأموريت يابد. یپرم در كرمانشاه عدهاي از رجال و روحانيون را كشت و چون به قلعه «شورجه» از قراء «چاردولي» [در آن زمان این مناطق همگی از توابع کرمانشاه بودند] كه قبلاً محل برخورد قواي دولتي و سالارالدوله بود- رسيد، از قواي مهاجم در آن قلعه كسي باقي نمانده بود و ساكنين قلعه عبارت بودند از: عبدالباقيخان و محمدخان چناري با جمعي از دهقانان و كشاورزان.
«اجل» يپرم حرامزاده را وادار به تخريب قلعه و تارومار ساكنين قلعه كرد، لذا دستور داد توپها را رويِ تپه برابر قلعه نصب كنند و با خمپاره و توپ به قلعه حمله كنند.وقتي صداي غرش توپ و ريزش ديوارها بلند شد، از درون قلعه به اين تجاوز پاسخ دادند. با اينكه اكثريت سكنه قلعه در اين يورش كشته شدند، از سنگرهاي بالاي قلعه چند نفر به تيراندازي براي دفاع مشغول بودند. مزدوران یپرم، بر آن شدند كه با يورش بعدي قلعه را خراب و تصرف و مدافعين را نابود كنند، در اين هجوم چند تن از افراد یپرم هدف گلوله تيرافكنهاي قلعه قرار گرفتند و به هلاکت رسیدند، يكي از آنها دكتر سهرابخان معاون نظميه و طبيب اردوي مشروطه چیان بود. مرگ او يپرم را كه در پشت تپه استراحت ميكرد عصباني ساخت و برخاست و دیوانه وار شخصاً بهسوي قلعه هجوم برد، يكي از افرادش سعی کرد مانع رفتن او بهسوي مرگ شود، اما يپرم كشيدهاي به گوش او زد و با حس شديد انتقامجويي پيش رفت، هنوز به قلعه نرسيده بود كه گلولهاي به گوش او اصابت كرد و از گونه راستش بيرون آمد !و همانجا در دم به هلاکت رسید.
مزدوران ارمني آشفته شدند و شيونكنان خود را به كنار ديوارهاي قلعه رساندند و با وجود شدت آتش و رگبار گلولهها با كمک يار محمدخان قلعه را تصرف كردند و تمام اهالي بازمانده در قلعه را از زن و بچه و پير و جوان به استثناي 14 نفر مرد مسلح كه براي محاكمه و يافتن قاتل يپرم زنده گذاشتند، قتلعام كردند و در همانجا از اسيران(۱۴ نفر) شروع به تحقيقات كردند. در ميان آنان جواني بود بالابلند، چهارشانه، خوشقيافه و رشيد كه ارباب قلعه محسوب ميشد. نام او عبدالباقيخان کرمانشاهی بود و بيش از 24 سال نداشت، چهره مردانه و اندام برازنده او توجه حاضران را جلب كرد، پس از تحقيقات بسيار معلوم شد كه هلاک کننده يپرم حرامزاده، شخص عبدالباقيخان است. او با رشادت تمام به فرمانفرما گفت: «من يپرم جنایتکار را كشتهام، ولي قاتل نيستم! اگر كسي خانه شما را هدف توپ و خمپاره قرار بدهد و افراد بيگناه شما را به خاک و خون بكشد و شما در مقام دفاع برآييد، قاتليد؟» فرمانفرما تأملي كرد و به رشادت اين جوان پاكنهاد ميانديشيد، عبدالباقيخان به كلام خود ادامه داد و گفت: «مرا بفرستيد تهران، اگر خواستند مرا آنجا مجازات كنند».
فرمانفرما با اين پيشنهاد موافقت كرد و دستور داد تا مقدمات اعزامش را به تهران فراهم كنند، اما وقتي كه او را از پيش فرمانفرما برميگرداندند،، «ابرام ارمني» يكي از نوچه های يپرم، او را ناجوانمردانه از پشت سر هدف گلوله قرار داد و به شهادت رساند.
يپرم، تصور ميكرد بتواند با توسعه تروريسم در ايران به زمامداري مطلق برسد!بی شک اگر او به دست شهید عبدالباقي خان چهاردولی کرمانشاهی كشته نميشد، در اين كشور منشأ فتنههاي بسيار ميشد و نقشههاي خطرناكي را به زيان استقلال و مليت ايراني اجرا ميكرد. گويي در «چاردولي» به اين نكته پي برده بودند كه از عبدالباقيخان به عنوان يک قهرمان ملي ياد ميكردند و براي جواني و برازندگي و دليري او ترانههاي محلي ساختند كه هنوز ورد زبانهاست .آنان تا هم اینک نیز دلاوريهاي اين جوان اصيل و مسلمان شیعه ايراني را ميستايند و بر زندگي كوتاه او اشک ميريزند.
🌹جهت شادی روحش «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰
✍ درباره جرثومه فساد، یپرم ارمنی، بیشتر بدانید!👇
✍ یپرم داویدیان گانتاکتسی مشهور به یپرم ارمنی و یپرم حرامزاده، از مزدوران نظامی دوران مشروطه که در دوران استبداد صغیر و بعد از آن در نبردهای متعددی علیه نیروهای مخالف مشروطه شرکت کرده بود.
✍ دلایل حرامزاده بودن یپرم!🔰
عموم محققين و مورخين، حتی اسمعيل رائين كه سعی داشته است به دروغ از يپرم و اقدامات او قهرمانی افسانهاي بسازد، نامي از پدر يپرم نبردهاند و همگي زادگاه او را در نزديكيهاي گنجه از مادري بينام و نشان ذكر كردهاند. خود يپرم نيز در نامههايش هرگز اسمي از پدر نبرده است. رائين ميگويد:
«در طفوليت به سبب طبع سركش و روح عصيانگر خيلي زود درس و مدرسه را رها كرد و براي مبارزه با دولت عثماني و تقويت ارامنه تابع آن دولت رهسپار تركيه شد(عضو گروه تروریستی داشناک گردید)، ولي [به] وسيله دولت روس دستگير و محاكمه و محكوم به 24 سال زندان در دوردستترين منطقه سيبري شد، اما پس از چندي توانست از زندان فرار کند و طبق برنامه! به ایران بیاید! ابتدا در منطقه شمال به كار راهسازي مشغول شد، ولي بعد از به توپ بستن مجلس، خود را در جرگه آزاديخواهان جا زد».
⁉️ نمودهای آزادیخواهی وی!! (بخوانید جنایت هایش)🔰
‼️ یکی از اقدامات او تسخير شهر رشت بود كه با عده معدودي به دستياري معزالسطان، با يک يورش غافلگيرانه، سردار افخم حاكم رشت را کشت و مجتهد اسلام خواه گیلان و استاد میرزا کوچک خان(ملا محمد خمامي) را به شهادت رساند. تمام اموال دارالحكومه را تصرف كرد. او با نيرنگ ناصرخان پسر غياث نظام رشتي را كه طرفدار دولت بود، در يوزباشي چاي با اطرافيانش كشت و به نام اعانه به زور بيش از صد و پنجاه هزار تومان از مردم رشت پول گرفت !و قواي خود را تقويت كرد و عازم تهران شد.
‼️ در تهران او را به سمت رياست پليس(نظمیه) منصوب كردند، اما او بارها قانون را زير پا گذاشت و خودسرانه اقداماتي برخلاف قانون اساسي و دستورات دولت و مقررات ميكرد. او اداره تحقيقات و چند اداره ديگر را خودسرانه بست و كارمندان آن سازمانها را با لگد و پسگردني بيرون كرد.
‼️ او عامل اجرای حکم اعدام مرجع شیعیان، حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(ره) زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه(مشروعه) بود🔰
⁉️ پس از اعدام علامه شیخ فضل الله نوری(ره) پیکر مطهر را به حیات نظمیه [شهربانی] منتقل کردند و به گوشه ای انداختند، مشروطه طلبان جریان انگلیسی و دیگر افرادی که نسبت به دین کینه و عداوت داشتند به جسد حمله کردند، نیروهای مسلح با قنداق تفنگ، دیگران با لگد، به طوری که خونابه از جسد سرازیر شد، یپرم ارمنی رئیس عیاش و لامذهب نظمیه قصد سوزاندن آن را داشت، که از این قصد، منصرفش کردند. یپرم، جلوی چشم همگان بر جنازه مطهر ادرار کرد و با خوشحالی گفت پاپ مسلمانان را کشتیم...
...سپس گزارش اعدام را به آخوند خراسانی از معممین ثلاث حامی مشروطه و مخالف شیخ فضل الله، به نجف، تلگراف زد !!!🔰
📃 متن تلگراف:🔰
حضور محترم آیت الله آقای آخوند ملا محمد کاظم خراسانی،
شیخ فضل الله نوری مرتد و ضد انقلاب، اعدام و به دار مجازات آویخته شد/یپرم ارمنی
از، ک، خانه بر دامنه آتشفشان، ص ۲۵۲
⁉️✍ پرسش مهم این است که چرا، شخصی مانند آخوند محمد کاظم خراسانی چنین فرد معلوم الحالی را که نه مسلمان و نه مسیحی بود، به عنوان رئیس نظمیه مشروطه، قبول نمود!!!؟ و از وی گزارش دریافت می کرد!!!؟
لازم به ذکر است که رئیس دادگاه فرمایشی که حکم به اعدام علامه شیخ فضل الله داد، روحانی نمای فاسد فراماسون، ابراهیم زنجانی، شاگرد و معتمد آخوند خراسانی بود که با یپرم نیز مراوده و رفاقت داشت!
‼️ پس از شهادت علامه شیخ فضل الله نوری، هماهنگی میان یپرم و آخوند خراسانی همچنان ادامه داشت! 👇
در سال ۱۳۲۷ ق مشروطه چیان غربگرا، قوایی را به سرکردگی سه تن از مزدوران خود، معتضد، بهادر بختیاری و یپرم خبیث ارمنی جهت سرکوب مخالفان مشروطه انگلیسی به اردبیل و زنجان روانه ساختند. آنها، ملا قربانعلی زنجانی مجتهد بزرگ زنجان و از همفکران علامه شیخ فضل الله را به جرم اسلام خواهی و همدستی با شیخ فضل الله، دستگیر و بنا به دستور آخوند خراسانی به کاظمین تبعید نمودند! این مجاهد نستوه در سال ۲۹-۱۳۲۸ ق تنها و غریبانه در کاظمین دار فانی را وداع گفت.او تا آخرین لحظه عمر برای تحقق حکومت مشروعه پایداری نمود.
🔰ادامه در بخش سوم/پایانی🔰
🔰بخش سوم/پایانی🔰
‼️ در قريه «نگي» قزوين به قواي دولتي حمله كرد و بنا به اعتراف خودش، عدهاي زن و كودک و دهقان بيگناه را بهطور عمدي به قتل رساند! بعد از تصرف قزوين به دستور او شيخالاسلام قزويني و قاسمآقا ميرپنج (سرتيپ) و عدهاي از سرشناسان قزوين را بهطرز فجيع و وحشيانهاي به قتل رسانيدند و عمارت ارک و چهلستون اين شهر را به آتش كشيدند و از مردم به زور مقدار زيادي اعانه دريافت و غارت و بين افراد خود تقسيم كردند.
‼️ به «سرآب» و «اهر» و «قرچهداغ» حمله كرد. بعد از تصرف آنها خانه و اثاث سران و سرشناسان آن سامان را با بيرحمي غارت و نصيب قشون ظفرنمون آزادي! نمود.
‼️ اين مشروطهطلب آزاديخواه! در جماديالثاني 1329 عدهاي پليس فرستاد و عدليه (دادگستري) را به زور بست، وقتي قضات فرمان دولت را مطالبه كردند، يپرم دستور داد آنها را در برابر اين گستاخي توقيف كنند!
‼️ دو روزنامه «بهلول» و «چنته» يپرم را در مورد اخراج كارمندان پليس و توقيف قضات سخت نكوهيدند، ولي پس از اينكه اين دو روزنامه به دست يپرم رسيد و از انتقاد آنها آگاه شد، چند نفر را فرستاد تا روزنامهها را توقيف و دفتر آنها را غارت و ميرزامحمود مدير روزنامه چنته را بازداشت كردند. وقتي ميرزااحمدخان مفتش ماليه بهموجب حكم وزير ماليه (دارايي) مأمور رسيدگي به حساب صندوق پليس شد، يپرم فرمان او را پاره كرد و با سر و دست شكسته از نظميه بيرونش انداخت. دستور بازداشت اقتدارالسلطنه كه از وجوه وزارت جنگ اختلاس كرده بود، از طرف دولت و وزارت جنگ به نظميه صادر شد، ولي يپرم بهطور علني او را در منزل خود برد و در پاسخ نامه نوشت: «اين شخص در تهران نيست»!
‼️ يپرم كه خود را مجاهد می نامید! در ماجراي پارک اتابک به مجاهدين آذربايجان به سرپرستي ستارخان و باقرخان حمله و پارک را محاصره كرد و به آتش كشيد و با گلوله توپ و تفنگ درحالي كه آنها بيرق سفيد صلحطلبي خود را نشان ميدادند، به آنان پاسخ داد و بسياري از آنها را به خاک و خون كشيد. ستارخان و باقر خان خود را همواره مرید و وابسته نظامی و تابع فرامین آخوند خراسانی می دانستند! ولی در کمال تعجب مشاهده کردند که آخوند خراسانی در جنایت پارک اتابک، سکوت اختیار کرده است! شاید بتوان گفت که ستار و باقر، چوب ساده لوحی خود را خوردند. آنها نتوانستند جبهه حق را از باطل، تمیز دهند. درست در بیخ گوش آنها و جلوی چشمانشان، آیت الحق، علامه شیخ فضل الله نوری(ره) توسط جریان غربگرای مشروطه و شخص یپرم، مظلومانه بردار شد و آنها اقدامی برای جلوگیری از این جنایت انجام ندادند! زیرا آخوند خراسانی و دوستانش را بر حق می دانستند!
‼️ یپرم حتي به روحانيت مسيحی اهانت ميكرد، چنانچه پس از هلاکتش توسط شهید عبدالباقی خان کرمانشاهی، اسقف همدان او را ارمني و مسیحی ندانست و از مراسم مذهبي خودداري كرد، ولي نوچه های ارمني یپرم، اسقف را به تير بستند و كشتند!
جسد ناپاک یپرم خبیثِ حرامزاده به تهران منتقل و علی رغم مخالفت ها، در محوطه کلیسای مریم مقدس دفن گردید.
‼️ يپرم بخاطر عداوت ذاتی با روحانیون مسلمان و حتی مسیحی، طرفدار ترور آنها بود، او قاتلین سید عبدالله بهبهانی که از علمای حامی خودشان بود را پناه داد و مانع از محاكمه آنها شد و فراریشان داد.
🔸منابع: مشرق نیوز/مؤسسه پژوهش های سیاسی/مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران/ آثار مرحوم استاد علی ابوالحسنی (منذر)/ادیب شهیر مرحوم دکتر شمس الدین تندر کیا/مرحوم استاد جواد بهمنی/ماهنامه فرهنگی شاهد یاران/ خاطرات مرحوم آیت الله العظمی سید عزالدین حسینی زنجانی...
✳️ @ShahidRabe
📷 #فایل تصاویرِ با کیفیت از مرجع شهیدِ جهان تشیع، حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع، اعلی الله مقامه الشریف، زعیم نهضت اسلام خواهیِ مشروطه(مشروعه)
✅ جهت تولیدات فرهنگی🔰
🖨 چاپ بر روی کاغذ عکاسی
🖨 چاپ بر روی بنر
🖨 چاپ در نشریه، کتاب، پوستر...
🎞 استفاده در اسلاید، کلیپ، فیلم...
🌹شهادت: توسط مزدورانِ داخلیِ #انگلیس_خبیث(جریان غربگرای #مشروطه)/۹-۱۱ مرداد ۱۲۸۸ش
🔰 👇👇
ShahidRabe01.jpg
403.2K
1⃣ 📷 #فایل تصویرِ با کیفیت شماره ۱
✅ جهت تولیدات فرهنگی
⏪ فرمت: jpg
⏪ اندازه: 1499×1113
✳️ @ShahidRabe
ShahidRabe03.jpg
246.6K
2⃣ 📷 #فایل تصویرِ با کیفیت شماره ۲
✅ جهت تولیدات فرهنگی🔰
⏪ فرمت: jpg
⏪ اندازه: 1430×850
✳️ @ShahidRabe
ShahidRabe02.jpg
190.1K
3⃣ 📷 #فایل تصویرِ با کیفیت شماره ۳
✅ جهت تولیدات فرهنگی🔰
⏪ فرمت: jpg
⏪ اندازه: 1024×731
✳️ @ShahidRabe
Akharin_Tasvir_ghabl_az_shahadat.jpg
215.8K
4⃣ 📷 #فایل تصویرِ با کیفیت شماره ۴
✅ جهت تولیدات فرهنگی🔰
⏪ فرمت: jpg
⏪ اندازه: 898×1182
✳️ @ShahidRabe
ShahidRabe_0001.jpg
469.9K
5⃣ 📷 #فایل تصویرِ با کیفیت شماره ۵
✅ جهت تولیدات فرهنگی🔰
⏪ فرمت: jpg
⏪ اندازه: 1348×948
✳️ @ShahidRabe
ShahidRabe_002.jpg
149.2K
6⃣ 📷 #فایل تصویرِ با کیفیت شماره ۶
✅ جهت تولیدات فرهنگی🔰
⏪ فرمت: jpg
⏪ اندازه: 1000×946
✳️ @ShahidRabe
✍ به بهانه ایام بزرگداشت ملاصدرای شیرازی(ره)
📚 #معرفی_کتاب
📘 اَلَّشواهِدُ الرُّبوبیَّه فِی الْمَناهِجِ السُّلوکیَّه
کتابی در فلسفه و حکمت اسلامی، نوشته حکیم و فیلسوف بزرگ شیعه، صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی. این کتاب از مهمترین آثار فلسفی ملا صدرا است؛ چرا که در آن، همه اندیشههای فلسفی او به صورت مختصر بررسی شده است.
این کتاب را میتوان چکیده کتاب اسفار هم به شمار آورد؛ هر چند در بخشهایی از آن، مطالبی هست که در اسفار و سایر کتب او دیده نمیشود. این کتاب درحوزههای علمیه و دانشگاهها تدریس میشود. ملا هادی سبزواری بر شواهد، تعلیقاتی نوشته و همچنین علامه شیخ فضل الله نوری نیز بر آن حاشیه زده، که متأسفانه مانند بسیاری دیگر از آثار شیخ، پس از شهادتش و با هدایت انگلیس، به یغما رفته است. از ویژگی های تعلیقه و حاشیه های علامه شیخ فضل الله می توان به تصحیح دقیق و توضیحات تکمیلی جهت شفاف سازی مطلب و همچنین تأیید مستدل و نقد سازنده و منصفانه اشاره نمود.
💠 امام خامنه ای:
باید جایگاه متفکران اسلامی، علما و فقها مثل شخصیت و محور اصلی هویت علمی ملاصدرا را تبیین کنیم. ۸۲/۱۲/۱۸
فلسفهی اسلامی در طول زمان امتداد عملی نداشته در حالی که فلسفههای غربی که از لحاظ نفْسِ فلسفه بودن خیلی کم محتواتر و ضعیفتر از فلسفهی اسلامی هستند، امتداد عملیاتی دارند اما فلسفهی ملّاصدرا یا فلسفهی ابنسینا یا دیگری امتداد عملی نداشته، سفارش من همیشه این بوده که این امتداد را پیدا کنند. ۹۷/۱۲/۱۳
🔸منابع: دانشنامه های آزاد، جهادتبیینی...
🌹شادی روح عالمان واقعی دین «الفاتحه مع الصلوات»
✳️ @ShahidRabe
🏴 به بهانه ایام ارتحال عالم بزرگ مازندران شیخ محمد حسن بار فروش، معروف به شیخ کبیر،
✍ شیخ کبیر مرجعی مشروعه خواه و از دوستان و همفکران مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بود.
آیت الله شیخ محمد حسن بار فروش، معروف به شیخ کبیر از مراجع و علمای طراز اول خطه مازندران بود که دفتر حیات پر برکت شان به سال 1240 ق در قزوین گشوده شد. والدماجدش ملا صفر علی لاهیجی از فلاسفه و عرفای بلند پایه عصر خود بود. او از اهالی بابل مازندران بود که در جهاد علیه روس ها شرکت کرد و بعد از بازگشت در قزوین سکنی گزید. در فلسفه و علوم عقلی شاگرد حکیم الهی ملا علی نوری و در فقه و اصول شاگرد سید محمد مجاهد به حساب می آمد. شیخ محمد حسن از همان کودکی با توجه به محیط خانوادگی اش تربیت دینی یافت و در همان دوران راه پدر عالمش را در پیش گرفت. مقدمات دینی اعم از ادبیات و منطق را در حضور استادان قزوین فراگرفت، سپس مراتب سطح حوزه را آغاز نمود که شیخ محمد تقی برغانی و محمدصالح برغانی دو معلم مبرز آن آینده ساز حوزه بودند. شیخ در کنار دروس معمولی حوزه، معقولات را نیز ار پدرش ملاصفرعلی آموخت. آیت الله بار فروش پس از کسب فیض از محاضر علمی موجود در حوزه قزوین که آن زمان از رونق علمی مناسبی برخوردار بود برای تکمیل معلومات خود رهسپار عراق شد. ایشان در نجف و کربلا از اساتید برجسته و طراز اول آن دیار قدسی همچو شیخ حسن بن محمد برغانی، شیخ زین العابدین مازندرانی، شیخ محمد حسین فاضل اردکانی، شیخ محمد تقی هروی، شیخ مرتضی انصاری و شیخ محمد حسن صاحب جواهر استفاده نمود.
شیخ محمدحسن بارفروش در کتاب «نتیجه المقال فی علم الرجال» از صاحب جواهر با عنوان «شیخنا النجفی» یاد می کند و بنا بر نقل سید محسن امین، شیخ بارفروش از شاگردان محمدحسن صاحب جواهر بوده است. شیخ مازندرانی پس از کسب فیض از استادان بزرگ عراق فتح قله بلند اجتهاد و کسب مهارت در علوم مختلف، آهنگ ایران نمود تا بدین وسیله بتواند منشأ خیرات و مبرات اجتماعی و ترویج علوم دینی باشد. بعد از مدتی اقامت در قزوین به بابل رفت و مورد استقبال مردم شریف آن سامان قرار گرفت. شیخ محمدحسن، عارفی واصل و مجسمه تقوا و اخلاص و از شیفتگان و ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت بود. او به سبب حسن معاشرت و سیره نیکوی خود مورد ارادات و محبت عامه مردم مازندران حتی اقلیت های مذهبی قرار گرفت. بیت ایشان بیت المعمور و همواره محل رفت و آمد مردم و ملجا افرادی بود که از مشکلات مالی رنج می بردند و برای رفع آن از وجود مبارک آن وجود پرگوهر استمداد می جستند. همین خصلت نیکو ایشان و نیز رفعت علمی و معنوی ایشان باعث شد تا ناصرالدین شاه در سفر خود به مازندران به محضر آن عالم ربانی شرفیاب شود و در پیشگاه آن عالم حقیقی عرض ادب نماید.
شیخ آقا بزرگ تهرانی در توصیف آن فرزانه می نویسد: شیخ محمدحسن بار فروش معروف به شیخ کبیر عالمی جلیل القدر، مجتهدی فاضل و فقیهی بزرگ بود.
مدرس خیابانی درباره آن وجود گرامی می گوید: شیخ محمدحسن مازندرانی از اکابر علمای امامیه عصر ما که عالم عامل، فاضل کامل، متبحر محقق مدقق و جامع معقول و منقول و حادی فروع و اصول بوده و در فقه و اصول و رجال و کلام و اخلاق و غیر آن تالیفات نافعه بسیاری دارد که محل استفاده افاضل می باشد.
آیت الله مرعشی نجفی می نویسد: علامه فقیه، متکلم حکیم، پیرمرد سالخورده و پرمیمنت و مبارک آیت الله شیخ محمدحسن مشهور به شیخ کبیر مازندرانی از علمای امامیه و از سالخوردگان بوده است. آن فقیه فرزانه در اواخر عمر مبارکش بینایی خود را از دست داد. منقول است که شیخ پس از این عارضه، مجلس بزرگی ترتیب داد و همه علمای شهر را به صرف ناهار دعوت نمود.
پس از صرف ناهار، خطاب به علما فرمود: حال مدتی است که بینایی خود را از دست داده ام از همه حضار و علمای محترم می خواهم مهر مرا به حضورتان تقدیم کنم فی المجلس آن را بشکنید تا پس از من با آن سوء استفاده نشود. یکی از آقایان در حضور سایرین برحسب تقاضا به فرموده ایشان جامه عمل می پوشاند.
شیخ محمدحسن در کنار انجام وظایف دینی و اجتماعی به قلم فرسایی و ثبت آموخته های علمی خود مبادرت ورزید و آثاری را به عنوان باقیات و صالحات از خود به میراث نهاد که بدین قرار است:
سراج الامه فی شرح روضه البهیه، حاشیه بر رسائل، صراط النجاه که رساله فتوایی ایشان است، حدیقه الشیعه در اخلاق و مواعظ، نتیجه المقال فلی علم الرجال، شرح و حاشیه بر شرح تصریف تفتازانی، حدیثه العارفین که در موضوعات اخلاق، معارف و مناقب و به عربی مکتوب شده است.
زمانی که آوازه اش به اطراف و اکناف رسیده بوده از او درخواست رساله شد. ایشان نیز صراط النجاه را به زیور طبع آراستند و در دسترس مقلدان خود قرار دادند.
عاقبت این عالم خدوم و عارف الهی در شوال سال 1345 ق در 105سالگی دار فانی را وداع گفت.
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰
و پس از تشییع جنازه باشکوه در مسجد محدثین بابل در مقبره بارفروش و کنار مقبره مولی محمد نصیر معروف به ملا نصیر به خاک سپرده شد.
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
📘 معرفی کتاب
نگین محدثین: شرح حال عارف بزرگ، فقیه سترگ آیت الله محمدحسن بن صفرعلی بارفروشی مشهور به شیخ کبیر
موضوع:
شیخکبیر، محمدحسن، - 1305.
مجتهدان و علما - ایران - بابل - سرگذشتنامه
پديدآورنده:
نويسنده:حامد ابراهیمزادهبازگیر
ناشر:
مسجد مقدس محدثین
۱۹۲ صفحه - رقعی (شومیز) - چاپ ۱ - ۳۰۰۰ نسخه
تاريخ نشر:۹۱/۰۶/۱۲
قيمت پشت جلد :۳۵۰۰۰ ريال
كد ديويي:۲۹۷.۹۹۸
زبان كتاب:فارسی
محل نشر:تهران - تهران
در این کتاب، آیت الله محمّد حسن بن صفر علی بارفروش معرّفی و زندگی و شخصیت وی شرح داده شده است. کتاب حاضر، با هدف شناساندن شخصیت معنوی، علمی و فقهی «شیخ کبیر» و ارائة الگویی ملموس به مخاطب در جهت شناخت و دسترسی به کمال واقعی تدوین شده است. کتاب، مشتمل بر سه فصل است و نگارنده طی این فصول زندگی و دیدگاههای دینی و معنوی شخصیت مذکور را شرح داده و نظرات برخی از بزرگان مذهبی مانند آیتالله مرعشی نجفی، آیت الله مدرس تبریزی، آیتالله علیاکبر محمّدی، آیتالله محمّد فاضل و آیتالله سیدرحیم توکّل را دربارة وی بیان نموده و در پایان برخی اسناد، دست نوشتهها و تصاویر «شیخ کبیر» را درج کرده است.
🔸منابع:
حوزه نت/دانشنامه اسلامی/ خبرگزاری تسنیم، گفتگو با حجت الاسلام نصیرایی، استاد حوزه و دانشگاه/ک، گلشن ابرار...
✳️ @ShahidRabe
📄 #مقاله
✍ موضوع: نظریه[۱] "مشروطه مشروعه" مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)؛ (هویت و نظریه)
🖋نویسنده: حجت الاسلام والمسلمین سید میرصالح حسینى جبلّى، استاد مطالعات سیاسی دانشگاه باقرالعلوم (علیه السلام)
🔸منبع: فصلنامه آموزه شماره 5
✍ یکى از دغدغه هاى بنیادین مصلحان و اندیشه وران اسلامى، آرامش روانى فضاى اجتماعى است. کشمکش ها به طور معمول جامعه را ناآرام کرده، در مواقع بحرانى به وضعیّت آنومى[۲] خواهد کشاند.
با توجّه به این که عالمان شیعه از آشفتگى اجتماعى گریزانند و آن را به صلاح جامعه نمى دانند، چرا در برخى از جریان ها و جنبش هاى سیاسى اجتماعى همراهى نموده و بعضا رهبرى آن ها را عهده دار مى شوند؟
در این نوشتار، نویسنده مقدارى به گذشته تاریخى برگشته و تفکّرات و عملکرد #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نورى(ره) نظریه پرداز مشروطه مشروعه که در چالش شدید با منوّرالفکران قرار گرفته و جنبش مشروطه مشروعه را رهبرى نمود، مورد بررسى قرار داده است.
متدلوژى مورد نظر در این نوشتار، جامعه شناسى تاریخى[۳] و با تأکید بر اسناد و مدارک است که با کمک روش هاى تبیین ساختارى و هرمنوتیک[۴] به بررسى موضوع پرداخته شده.
نویسنده، در ابتدا، به شرح اوضاع سیاسى اجتماعى دوران علامه شیخ فضل اللّه نورى(ره) اشاره کرده، سپس به مواضع و اندیشه هاى والای دینى سیاسى ایشان در موضوعات گوناگون و علل کشمکش ها پرداخت است.
✅ پی نوشت🔰
[۱] #نظریه_پرداز یا #تئوریسین
Theoretician, Théoricien
نخبه ای که با احاطه بر اصول و مبانی علم، درباره مسائل اجتماعی، سیاسی و علمی نظریه جدید ارائه می دهد و یا از تئوری های(نظریه های) موجود برای تحلیل پدیده ها استفاده می کند
[۲] آنومى (Anomie) یک نوع احساس بى هنجارى است که اغلب زمینه دست یافتن افراد به کجروى و انحرافات را فراهم مى آورد. در این وضعیّت، مسائل اجتماعى شدّت مى یابد و افراد جامعه در رسیدن به اهداف وتمایلات خود کنترل ناپذیر خواهند شد. جهت مطالعه بیش تر ر. ک: Psychology and the legal system, p. 104.
[۳] جامعه شناسى تاریخى، حوادث منحصر به فرد تاریخى و توالى وقایع تاریخى را یکایک مورد توجّه قرار نمى دهد؛ بلکه بر آن است که با توجّه به وقایع و امور تاریخى زمان گذشته، اصول و قواعد قابل شمولى را استخراج کند. (بیش تر ر. ک: جوزف روسک، رولند وارن، مقدمه اى بر جامعه شناسى، ترجمه بهروز نبوى و احمد کریمى، ص 295).
[۴] در مدل تبیین ساختارى، شؤون مختلف جامعه را بر حسب پیامدهاى پیش بینى پذیر بررسى مى شود و به تبیین اوصاف ساختارى جامعه مى پردازند و در مدل تفسیرى یا هرمنوتیک (Hermeneutic) که در واقع رویکرد معنا کاوانه است، پیامدهاى اجتماعى را مانند متنى در نظر مى گیرند که معناى عناصر گوناگون حوادث و اعمال اجتماعى به کمک بازسازى خلاّق از درون آن ها به دست مى آید. (ر. ک: دانیل لیتل، تبیین در علوم اجتماعى، درآمدى به فلسفه علم الاجتماع)
✅ کامل مقاله👇
http://mashrootiat.pchi.ir/show.php?page=contents&id=16389
✍ تذکر:
بدیهی است که انعکاس مقاله کارشناسان محترم، به منزله تأیید تمامی مطالب مطروحه نخواهد بود.
✳️ @ShahidRabe