🔴پیام تسلیت رهبر انقلاب درپی درگذشت آیتالله ناصری اصفهانی
🔹رحلت عالم ربانی و سالک الیالله آیتالله آقای حاج شیخ محمدعلی ناصری رحمةاللهعلیه را به عموم مردم اصفهان و به همهی ارادتمندان و مستفیدان از فیوضات آن مرحوم، و بالخصوص به فرزندان محترم و مکرّم ایشان تسلیت عرض میکنم.
🔹این عالم بزرگوار و معلّم اخلاق، وظیفهی بزرگ تزکیه و نشر معارف اخلاقی اسلام را تکلیف خویش دانسته و با بهرهمندی از خشیت و خضوع دل نورانی خود، بیان اثرگذار و نافذی را در این جهت به کار میبردند؛ رحمت و رضوان خدا بر ایشان باد. از خداوند متعال قبول خدمات و مغفرت الهی را برای ایشان مسألت میکنم.
✅ کانال تخصصی شهید رابع، رحلت این عالم ولایی و بصیر را که از شیفتگان و ارادتمندان مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره بودند را به حضرت ولی عصر امام زمان عج، رهبر معظم انقلاب و همه ارادتمندان ایشان تسلیت و تعزیت عرض مینماید.
عاش سعیدا و مات سعیدا
✳️ @ShahidRabe
تاریخ مصور رساله عملیه مجتهدین.pdf
11.79M
📚 نسخه #PDF
📗 «تاریخ مصور رساله عملیه مجتهدین شیعه»
📑 تعداد صفحه: ۹۵
📷 ضمیمه: تصاویر بیش از ۶۰ مجتهد بزرگ شیعه (مرجع تقلید)
✍ عناوین:🔰
1⃣ آشنایی با القاب حوزوی
2⃣ سیر تحول در رساله نویسی از ابتدا تاکنون(تحلیل و بررسی)
3⃣ معرفی رساله مجتهدین بزرگ شیعه
4⃣ سرگذشت مکتومِ برخی از رساله های عملیه (رساله های عملیه و فقهی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه الشریف)
5⃣ نمونه دستخط و امضاء ۲۵ مرجع بزرگ شیعه در یک قاب ماندگار
6⃣ ابهام زدایی و رفع شبهه از اسامی مراجع شهید اربعة (اول، ثانی، ثالث و رابع)
7⃣ نمودار مسیر مرجعیتی که خداوند متعال برای تحقق و تداوم حکومت اسلامی در سلسله استاد و شاگردی مُقدر فرمود
✍ با بهره گیری از آثار جمعی از پژوهشگران🔰
◽️فریده سعیدی
◽️علی ابوالحسنی (منذر)
◽️مهدی انصاری قمی
◽️عبدالحسین امینی
◽️جعفر سبحانی
◽️محمد ترکمان
◽️جواد بهمنی
◽️آقا بزرگ تهرانی (منزوی)
◽️محمد ابراهیم جناتی
◽️علی دوانی...
❇️ به همراه منابع و مستندات
✳️ @ShahidRabe
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰
✅ به بهانه روز بانکداری اسلامی/۱۰ شهریور
⁉️نمونه ای از اقدامات عملی #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری شهید رابع اعلی الله مقامه در شکستن سلطه اقتصادی و مالی دشمنان اجنبی
⁉️حمایت قاطع، از تأسیس #بانک_ملّی ( منظور بانک اصلی و مرکزی مملکت اسلامی، متعلق به مردم ایران)
در جهت پایان دادن به سلطه انگلیس و روس بر منابع مالی و اقتصادی مملکت، که در قالب دو بانک شاهنشاهی و استقراضی جلوه گر بود.
⁉️استدلالات شیخ، در تأیید مظاهر دنیای مدرن
🔰👇👇
🔴 به بهانه روز بانکداری اسلامی🔰
✍ پس از استقرار مشروطیت هنگامی كه دولت از مجلس شورای ملی اجازه استقراض خارجی خواست، احساسات ملی كه از وامهای گذشته و رفتار بانکهای بیگانه (استقراضی روس و شاهنشاهی انگلیس) جریحه دار شده بود به هیجان آمد.این استقراض با مخالفت شدید مجتهد بزرگ پایتخت، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) مواجه شد. به منظور قطع نفوذ سیاسی و اقتصادی بانکهای مذكور و درجهت ترمیم وضع مالی خزانه، طرح تاسیس بانک ملّی مطرح و با تأیید و حمایت قاطع مرجع شهید نوری، در مجلس تصویب گردید، سهام عمومی اعلان و جمعی از بازرگانان متعهد به پشتیبانی شدند.
به اعتراف دو تن از دشمنان فراماسون مرجع شهید (کسروی و ملکزاده) ایشان برای عملی شدن تأسیس بانک ملّی، مبلغ دویست تومان سهام بانک را خریداری کرد.
طرح تأسیس #بانک_ملّی اندیشه رهایی کشور از استعمار اقتصادی را تعقیب می کرد.بی گمان اگر همچون بسیاری از مسائل دیگر، در لابه لای غوغاگری های مشروطه چیان تندرو(حامی غرب) گم نمی شد، در همان اوایل مشروطه به سلطه اجنبی بر منابع اقتصادی و مالی پایان می داد.
سابقه مبارزه مرجع شهید با استعمار اقتصادی حتی از دوران نهضت تحریم تنباکو نیز فراتر می رود ...که نشان از حضور دیرین ایشان در سنگر دفاع از استقلال سیاسی، کفایت اقتصادی و کیان فرهنگی کشورمان است.
...«معینالتجار» با همراهی بازرگانان و روحانیون تهران و تبریز، به تکوین و تاسیس نخستین بانک ملی ایران اقدام کردند. این اقدام بدون حمایت و پشتیبانی روحانیون بی شک قابل اجرا نبود. از آن جمله کمک دویست تومانی شیخ فضل الله نوری(ره) [در جایگاه مرجعیت دینی] برای این امر مهم است، که خود مستظهر به دلایل فقهی و سیاسی و اقتصادی بود به سرانجام رسید.
وجود لوایح و مکتوبات سیاسی متعددی که از سوی شیخ فضلالله نوری(ره) منتشر شده است به روشنی نشان میدهد که قطب اصلی منظومه فکری او حول اسلامی بودن قوانین و لوایح مجلس و کارکردهای برآمده از آن است. از محورهای اصلی فقه اسلامی نیز دو مقوله «دارالاسلام/ دارالکفر» و «نفی سبیل» است که این دو مقوله در تمامی ابعاد حقوقی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جاری و ساری میباشد. شیخ شهید نیز بر اساس آیه 141 سوره نساء (که به نفی سبیل معروف است و در آن هر رابطه ای را که سبب سلطهپذیری و سلطهگری کفار شود؛ ممنوع میدارد)، راهنمای خود قرار میدهد و به دفاع از تجار و بازرگانان ایرانی در برابر بانکهای دول خارجه میپردازد و این مهم در جهت تقویت و استحاکم دارالاسلام قلمداد میشود.
جمله ای معروف از آیتالله العظمی نوری(ره) است که میگوید: «اسلام، زیر بیرق کفر نخواهد رفت.
این عقاید و اعمال، واکنش روس و انگلیس را بر می انگیخت تا آنجا که «بارکلی» سفیر وقت انگلستان در ایران به «گری»، وزیر امورخارجه تلگرام میکند که: «باید توصیه کنیم شیخ فضلالله را از تهران خارج نمایند، زیرا اگرچه او مقام رسمی ندارد ولی نفوذ بسیار زهرآگینی دارد» بنابراین شیخ شهید وزنه و مانعی در برابر آنان بود.
رهایی از سلطه سیاسی و فرهنگ غرب، منوط به استقلال و رهایی از استعمار اقتصادی است. آیتالله نوری نیز همانطور که گفته شد از طرح تاسیس بانک ملی حمایت کرد و حمایت او را باید در چارچوب مبارزه با استعمار اقتصادی فهم و درک نمود. این مبارزه به سالهای قبل برمیگردد آنجا که در رساله ای حاوی 60 مورد سؤال و جواب در پاسخ به سؤال تشبه به غیر مذهب آیا درست است یا نه؟ هرگونه وابستگی به غرب را دشمنی با خدا تلقی میکند. وی در جای دیگر در نامه به علامه محمد قزوینی [شاگرد و نماینده پژوهشی اش در اروپا که به طور مرتب گزارشهایی را از اوضاع اروپا و جهان برای شیخ ارسال می کرد] مژده پیشرفت تشکیل بانک ملی را اینچنین میدهد🔰
...موجب کمال امیدواری به بقاء استقلال وطن عزیز و مزید تقویت دین حنیف اسلام است...
بنابراین، حمایت از تاسیس بانک ملی؛ حرکتی در راستای قطع نفوذ اقتصادی روس و انگلیس و حمایت از تجار و بازرگانان داخل ایران بود که از آن به بعد میتوانستند به بانکی که متعلق به قاطبه ملت ایران است افتخار نمایند.
نتیجه اینکه علامه نوری(ره) به همراهی نمایندگان ملت و تجار و بازرگانان به تکوین و تاسیس بانکی پرداختند که «ملی» بود و هیچگونه وابستگی اقتصادی و سیاسی با دول استعماری نداشت. این مهم را باید در چارچوب فقهی شیعه در «نفی سبیل»، «دفاع از دولت شیعی»، «دفاع از بازرگانان داخلی» و «استقلال سیاسی» دانست. تنیدگی سه رکن دینی، سیاسی و اقتصادی؛ فرجامی جز استقلال و رهایی از استعمارگران روس و انگلیس نداشت. آیتالله نوری(ره) دیدهبانی بود که اندیشه سبز و زندگی سرخی را برای حفظ استقلال ایران رقم زد و پایداری خود را تا پای دار ادامه داد.
🔸منابع: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، سید هاشم منیری، مطلب۴۹۳۲/ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی ...
✳️ @ShahidRabe
🗓 ۱۲ شهریور/ روز مبارزه با استکبار انگلیس
⁉️ آیا می دانید که؟
حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه از کدام مرجع تقلید به عنوان سَمبُل مبارزه علیه #استکبار
(استعمار) یاد کرده اند؟
✍ امام خمینی(ره) در سخنرانی های بسیاری از [مرجع شهید علامه] شیخ فضل الله نوری(ره) نام برده و از ایشان به عنوان سمبل مبارزه علیه استعمار (استکبار) یاد كرده اند. دکتر مرتضی اشرافی، کارشناس مسایل سیاسی/مقاله بررسی نقش و جایگاه روحانیت در مشروطیت/خبرگزاری رسمی حوزه
✅ در کلام و باور حضرت امام خمینی(ره)، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه، سمبل مبارزه با استکبار بود/ مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
💠 امام راحل:
جرم شیخ این بود که قانون باید اسلامی باشد... راجع به همین مشروطه و اینکه مرحوم شیخ فضل الله (رحمةالله) ایستاد که مشروطه باید مشروعه باشد. باید قوانین موافق اسلام باشد. در همان وقت که ایشان این امر را فرمود و متمم قانون اساسی هم از کوشش ایشان بود، مخالفین، خارجی ها[بخصوص #انگلیس_خبیث] که یک همچو قدرتی را در روحانیت دیدند کاری کردند در ایران که شیخ فضل الله مجاهد مجتهد (مرجع تقلید) دارای مقامات عالیه را یک دادگاه درست کردند و یک نفر منحرف، روحانی نما [ابراهیم زنجانیِ ماسون، شاگرد و معتمدِ آخوندِ خراسانی] او را محاکمه کرد و در میدان توپخانه، شیخ فضل الله را در حضور جمعیت به دار کشیدند./حوزه نت
✳️ @ShahidRabe
🌹به بهانه سالروز شهادت #رئیس_علی دلواری، مجاهد مشروعه خواه ضد انگلیس از خطه جنوب و از مریدان مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه/۱۲ شهریور[۱]*
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
🔴 فردا - 📷 عکسی واقعی از «رئیسعلی دلواری»که پس از ۱۰٨ سال پیدا شده!
سرویس عکس و فیلم فردا(مطلب از گذشته، باز نشر، حال): پس از ۱۰٨سال، عکس واقعی #شهید_رئیسعلی_دلواری فرمانده #ضد_انگلیسی و #اسلام_خواه (مشروعه خواه) خطه جنوب و از مریدان #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، که اخیراً از آرشیوی از آلمان به دست آمد و رونمایی شد.
💠رهبرانقلاب:
‼️قبل از دوران مبارزات اخیر ملت ایران با رژیم ستمشاهی هم، مقاومت مردم بوشهر در مقابل تهاجم دشمنان خارجی انگلیسیها ورد زبان کسانی بوده است که با این قضایا آشنایی دارند آن روزی که انگلیسیها در بوشهر پیاده شدند، اینجا اهرم فشاری برای او بوجود آمد. چه کسی در مقابل اینها ایستاد؟ چه کسی به امثال #رئیسعلی فتوا داد و برایشان بیان کرد و تشویق کرد و تحریض کرد و به مردم دلگرمی و قدرت داد؟ غیر از علما چه کسانی بودند؟ آنها در مقابل زورگوها و قلدرها میایستادند. این تکلیف همیشه ماست که باید در مقابل سلطه گران بایستیم! ۷۰/۱۰/۱۱/جهادتبییتی
#رييسعلي در ۱۲ شهريور ۱۲۹۴ ش ۶ سال پس از شهادت علامه شیخ فضل الله(ره)، در ۳۳ سالگي، در حین درگیری با دشمن، از پشت سر توسط یک خائن داخلی، مورد هدف قرار گرفت و به شهادت رسید.
[۱]* منابع: نشریه عبرتهای عاشورا/ فردا/صاحب خبر کد 21229006
✳️ @ShahidRabe
🔳 به بهانه درگذشت عالم فرزانه آیت الله سید حسن سعادت مصطفوی
✍ پیام تسلیت امام خامنه ای(حفظه الله)
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت عالم فرزانه جناب حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج سید حسن مصطفوی رحمةاللهعلیه را به خاندان گرامی و شاگردان و ارادتمندان ایشان تسلیت عرض میکنم. تحقیق و تدریس در علوم عقلی و فلسفهی اسلامی برجستهترین فعالیت علمی این روحانی انقلابی و پر تلاش بود که در کنار اشتغالات فرهنگی و مردمی، کارنامهئی وزین برای آن بزرگوار پدید آورده بود. از خداوند متعال پاداش بزرگ و رحمت و مغفرت برای ایشان مسألت میکنم.
سیدعلی خامنهای
۸ شهریور ۱۴۰۱
✍ کانال تخصصی شهید رابع(ره)، رحلت این عالم بزرگوار را تسلیت و تعزیت عرض مینماید.
عاش سعیدا و مات سعیدا
✍ قابل ذکر است، مرحوم آیت الله مصطفوی از شاگردان مرحوم آیت الله محمد تقی آملی (فرزند ملا محمد آملی، از اصحاب خاص مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) بود. عوامل جریان غربگرای مشروطه پس از بردار کردن علامه شیخ فضل الله نوری، ملا محمد آملی(ره) را به دلیل حمایت از شیخ و مخالفت با مشروطه غربگرا، به تبعید فرستادند.
🌹شادی روح عالمان واقعی دین، الفاتحه مع الصلوات
✳️ @ShahidRabe
✍ به بهانه ایام درگذشت عالم مبارز، آیت الله شیخ مرتضی بنی فضل، رضوان الله تعالی علیه/۱۱ شهریور ۸۶
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✍ پیام امام خامنه ای(حفظه الله):
درگذشت عالم خدمتگزار مرحوم مغفور حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج میرزا مرتضی بنی فضل رحمة الله علیه را به عموم ارادتمندان آن بزرگوار بخصوص مردم غیور و مؤمن تبریز و نیز به خانوادهی مکرّم و فرزندان محترم ایشان صمیمانه تسلیت میگویم. آن عالم روشن بین از جملهی اوّلین پیوستگان به نهضت عظیم امام راحل و از وفاداران صمیمی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بودند و خدمات علمی و اجتماعی ایشان در همهی این دوران در نزد خدای متعال مأجور و مشکور است. انشاءالله. از خداوند متعال علو درجات آن مرحوم و اجر بازماندگان را مسألت مینمایم. ۸۶/۶/۱۱
🔰👇👇
🎙#سخنرانی
📑 موضوع سخنرانی: «تبارشناسی و ویژگی های روحانیت انقلابی و پیشرو»
سرمایه گذاری انگلیس بر روی #رضاخان برای سرکوب روحانیت انقلابی...
✍ تلخیصی از سخنان حجت الاسلام عبدالرحیم اباذری در ششمین سالگرد درگذشت آیت الله مرتضی بنی فضل(ره)، تبریز، نهم شهریور ۹۲ ش/گزارش از خبرگزاری رسا
🎙در انقلاب مشروطیت اگر چه علما و فقها در رأس این نهضت قرار داشتند و بنیانگذار آن حرکت بزرگ تاریخی به شمار می آمدند، ولی در میان راه به سبب بروز اختلافات و تشتت آرا و عدم تفاهم و همفکری با یکدیگر، این نهضت به شکست انجامید. دشمنان وقتی رهبران آن را از هم جدا کردند، نخست روحانی انقلابی و فقیه پیشرو، آیت الله #شیخ_فضل_الله_نوری(ره) را به دار آویختند و شهید کردند. وقتی نهضت مشروطه شکست خورد، آمال و آرزوهای مردم ایران به یأس تبدیل شد و خود را سردرگم دیدند. از سوی دیگر وقوع جنگ جهانی اول نیز مزید بر علت شد و فقر، گرسنگی، قتل و غارت و ناامنی و نابسامانی همه جا را فرا گرفت؛ به طوری که مردم دیگر هیچ پناهگاهی برای خود احساس نمی کردند و تنها چشم به راه یک مصلح و منجی بودند.
نزاع های سیاسی گروه ها و جناح ها و درگیری های احزاب و دسته ها نیز مردم را خسته کرده و به ستوه آورده بود. توده مردم انتظار داشتند فردی بر سرکار بیاید که به هیچ یک از این جناح ها، دسته ها و گروه ها وابسته نباشد و تازه نفس و مستقل، رهبری ملت ایران را بر عهده گیرد. این بود که سیاستمداران کهنه کار انگلیس، با توجه به مطالعات و اطلاعات دقیقی که در این خصوص داشتند، رضاخان میر پنج را بهترین گزینه برای این امر تشخیص دادند.
آنها بر روی رضاخان کار کردند و در دوران سردارسپه بودنش، او را به عنوان یک چهره مذهبی و دوستدار روحانیت و قشر محروم جامعه جا انداختند. خود رضاخان نیز در نشان دادن چهره مذهبی از خود بسیار می کوشید. ریاکارانه و برای فریب مردم برای اولین بار در ماه محرم دسته های عزاداری ویژه «قزاقان» به راه انداخت؛ گِل به سرش مالید و در جلوی عزاداران حسینی به سینه زنی پرداخت، در مراسم شام غریبان، شمع به دست گرفت و در محله های تهران و تکیه ها حاضر شد و در ماه مبارک رمضان مراسم شب احیا برگزار کرد! عبدالله مستوفی نویسنده کتاب «شرح زندگانی من» که از نزدیک شاهد این ماجراها بود، مینویسد:
«در شصت سال گذشته چنین چیزی اصلا سابقه نداشت که نیروهای دولتی، آن هم قزاق ها مجلس عزا بر پا کنند. فقط ناصرالدین شاه در تکیه خود تعزیه برگزار میکرد که آن هم جنبه خانوادگی و خصوصی داشت».(1)
امروز وقتی اسم از رضان خان برده می شود، در مرحله اول، بی درنگ واژه هایی از قبیل قلدری، دیکتاتوری، قانون ستیزی و قتل و غارت و نوکریِ اجانب در اذهان تداعی می شود؛ در حالی که او اوائل به عنوان یک چهره مردمی، حامی قشر مستمند، دوستدار دین و مذهب و دلسوز روحانیت وارد عرصه سیاسی شد.
در سوم اسفند 1299 وقتی کودتای رضاخان به وقوع پیوست، او همین روش ریاکاری و عوام فریبی را ادامه داد. در بیانیه ها که به همکاری و همفکری سید ضیاءالدین طباطبایی، عامل شناخته شده انگلیس صادر می کرد، مدام به شعارهای ارزشی مانند: اجرای عدالت اجتماعی، مبارزه با مفاسد و مفسدان اقتصادی، حمایت از قشر محروم و مستضعف و پابرهنگان، تعطیلی مراکز فحشا، منع شراب خواری، بی حجابی و بستن درِ شراب فروشی ها و کاباره ها تاکید داشت. او در سخنرانی ها نیز حرف های عوام پسندانه مطرح می کرد.
یکی از مورخان دیگر در این باره می نویسد:
«سردار سپه تصمیم داشت برای جلب رضایت طبقه سوم، به یکی دو فقره تظاهر اکتفا نکرده، این بازی را دائماً تجدید نماید و مخصوصا برای جلب نظر و توجه روحانیون نیز نهایت کوشش را به عمل آورد. سردار سپه بدون مبالغه، یکی از باهوش ترین و پرکارترین افراد عصر خود محسوب می شد. او به خوبی دریافته بود که بزرگترین دشمنان او طبقه روحانیون می باشند که هر وقت بخواهند، ضربت های سختی می توانند به او بزنند... . اما او برای جلب نظر آنها از هرگونه اقدامی فروگذار نمی کرد؛ از جمله اقداماتی که در این زمینه به عمل آورد، تعیین ناظر شرعیات بود.»(2)
روزنامه ها و مجلات حامی رضا خان نیز در یک اقدام هماهنگ، عکس های او را به همراه زنان و مردان بی سرپرست و قشر مظلوم و ستمدیده در نشریات منعکس کردند و او را «حامی توده مردم» و «منجی ملک و ملت» معرفی کردند و مردم نیز تحت تأثیر این بمباران تبلیغاتی قرار گرفته و او را به این عنوان پذیرفتند و به حاکمیتش تمکین کردند.
در این میان ارکان حوزه و روحانیت هرگز تسلیم این ریاکاری ها، نفاق ها و شیطنت ها نشد.
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰
مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی رحمه الله علیه[از شاگردان مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)] که در آن زمان به تازگی در رأس حوزه و روحانیت قرار گرفته بود، با سکوت معنادار و تاریخی خویش، پرده از چهره حقیقی رضاخان بر می داشت. کوچک ترین حرکتی که نشان از تأیید ضمنی رضاخان باشد، از ایشان دیده نشد.
در جشن تاجگذاری که از ایشان دعوت رسمی شده بود، نه تنها شرکت نکرد، بلکه حتی نماینده ای هم نفرستاد. از این روی رضاخان کینه ای عمیق از ایشان به دل گرفت.
اما بارزترین مبارزه با «عوام و خواص فریبی» رضاخان را بی شک آیت الله سید حسن مدرس داشت که مصداق بارز روحانیت پیشرو و مبارز بود. او هرگز با رضاخان کنار نیامد و تا آخرین لحظه در دوره های مختلفِ مجلس با پهلوی اول مبارزه کرد و موارد قانون شکنی های او را افشا نمود. فقها و علمای بزرگ نجف نیز در دیداری که در حرم حضرت امیرالمومنین(ع) با رضاخان داشتند، طی بحث هایی که در میان آنها شد، سلطنت او را به شرطی پذیرفتند که اولا: در راستای دین و ایمان و موافق نظر علمای اعلام حرکت کند.
ثانیا: قوانین مجلس زیر نظر پنج نفر مجتهد تراز اول به تصویب نهایی برسد.
ثالثا: مذهب رسمی کشور، شیعه جعفری و دوازده امامی باشد.(3)
این، موضعِ بدنه حوزه و روحانیت در برابر پدیده رضاخان بود که حکایت از تیز هوشی، درایت، صلابت و صداقت رهبران این تشکیلات دینی و معنوی داشت. البته در کنار آن، بخش اندکی از علما و معمّمین هم بودند که مانند عوام در این عرصه ظاهر شدند. بعضی از روی حسن نیت و بعضی از روی ساده لوحی فقط ظاهر ماجرا را دیدند و در این اشتباه تاریخی به دام افتادند.
نهم آبان 1304ش، مجلس شورای ملی ماده واحده ای را مبنی بر انقراض سلطنت قاجار و انتقال آن به رضاخان به تصویب رساند و مقدمات تشکیل مجلس مؤسسان را فراهم آورد. این کار چون با فشار سرنیزه، تهدید، تطمیع و دخالت های مستقیم و غیرقانونی رضاخان انجام می گرفت، مورد اعتراض و تذکر آیین نامه ای آیت الله مدرس قرار گرفت. او طی سخنانی اظهار داشت: «این بر خلاف قانون اساسی است؛ اگر چه صد هزار رأی هم در مجلس بیاورد».
حسین پرنیا ملقب به مؤتمن الملک، رئیس وقت مجلس بود. او به توصیه مدرس از سمت خود استعفا داد تا در این امر غیر قانونی سهیم نشده و این ماده در مجلس به تصویب نرسد. نمایندگان طرفدار رضاخان از جمله دو معمّم به نام های: سید محمد تدین و سید یعقوب انوار هر چه تلاش کردند، او استعفایش را پس بگیرد، نپذیرفت. بعد ریاست را به مستوفی الممالک پیشنهاد کردند، او هم نپذیرفت. به ناچار مجلس بدون تعیین رئیس و با مدیریت اجرائی آقای تدین کار خود را ادامه داد؛ در حالی که از جهات مختلف اشکال قانونی داشت.
در مرحله بعد مجلس مؤسسان نیز به همین منوال تشکیل شد و نمایندگان به صورت غیرقانونی رأی سفید به سلطنت رضاخان و موروثی بودن آن دادند. جالب این که همین سید یعقوب انوار، نماینده مردم شیراز در مجلس مؤسسان که در مجلس شورای ملی هم حضور داشت و به شدت شیفته شخصیت به اصطلاح انقلابی رضاخان شده بود، در ضمن مذاکرات مجلس به تعریف و تمجید از رضاخان پرداخت و او را «ناجی امت» و «برآمده از توده مردم» و «هدیه آسمانی» شمرد و کار مجلس مؤسسان را از ویژگی های حکومت ملی و مردمی! خواند و گفت: «این همان آرزویی بود که ما در مجلس پنجم همواره به دنبالش بودیم تا سلطنت انتخابی شود نه انتصابی.»!(4)
اما در این میان غالب حوزه و روحانیت به رهبری آیت الله سید حسن مدرس چون از ماهیت و چهره پشت پرده رضاخان آگاه بودند، همچنان در مقابل او ایستادند. هنوز مدتی از سلطنت رضاخان سپری نشده بود که چهره او به یک باره دگرگون گشت و نفاق او آشکار شد و معلوم گردید که سردار سپه نوکر حلقه به گوش دولت انگلیس و مأمور اجرای برنامه های ضد دینی بیگانگان در ایران است که کشف حجاب از زنان و خلع لباس از روحانیت، نمونه های برجسته ای از این سیاست بود.
در این مرحله بسیاری از حامیان رضاخان از جمله همان بخش اندک روحانیون به اشتباه خود پی بردند و فوراً درصدد جبران بر آمدند و انصافا هم خوب جبران کردند. حوزه و روحانیت اگر چه در این مقطع تاریخی دوران سختی را سپری کرد و شخصیت های بزرگی مانند آیت الله شهید مدرس و آیت الله بافقی را از دست داد، اما در مقابلِ قلدری رضاخان سرفراز و زنده ظاهر شد و از این امتحان سر بلند بیرون آمد.
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نیز شبیه همین اتفاق ها تکرار گردید. در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری، ابوالحسن بنیصدر که به گفته خود دکترای اقتصاد داشت و کتابی نیز به نام «اقتصاد توحیدی» نوشته بود وارد عرصه انتخابات شد و هدف خود از این اقدام را مبارزه با «فاصله طبقاتی»، «اجرای اقتصاد توحیدی» و «حمایت از طبقه محروم و متوسط جامعه» عنوان کرد.
🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰
در این جا، باز اگر چه بخش اندکی از روحانیت تحت تأثیر مدرک دکترا و شعارهای به ظاهر انقلابی او قرار گرفت و از ضعف شخصیت، نفاق، تکبر و یک دندگی او که از همان اول آشکار بود، غفلت ورزید، اما بدنه اصلی حوزه، مراجع عظام و روحانیت پیشرو و انقلابی هرگز تسلیم عوام فریبی و ریاکاری های او نشدند.
اعضاء محترم جامعه مدرسین که اغلب از استوانه های حوزه و انقلاب به شمار می آمدند، طی اولین جلسه ای که با بنی صدر داشتند، به این مهم پی بردند و او را سزاوار ریاست جمهوری ندانستند.
بنی صدر با بیان شیوا و حرف های به ظاهر خوشایند و شعارهای عوام پسند، توانست توجه مردم را جلب کرده و یازده میلیون رأی را به خود اختصاص دهد. او در دوران ریاست جمهوری نیز کاملا با روش ریاکارانه و عوام فریبانه، از یک سو رقبای خود را متهم به فئودالیسم، طرفدار سرمایه داری و باند ثروت و قدرت متهم میساخت و از سوی دیگر به میان مردم می رفت و با زنان و مردان روستایی عکس می گرفت. روزنامه «انقلاب اسلامی» ارگان رسمی ریاست جمهوری وقت نیز این سفرها و عکس ها را در سطح گسترده و با عنوان «دیدارهای چهره به چهره رئیس جمهور با مردم» پوشش می داد. اگر سری به آرشیو روزنامه های آن روز بزنیم و در این مورد به خصوص روزنامه انقلاب اسلامی را تورق کنیم، در می یابیم دیدارهای به اصطلاح مردمی ابوالحسن بنی صدر یکی از پرشورترین دیدارهای رئیس جمهورها در طول سی و چهار سال گذشته می باشد.
این استقبال ها او را بیشتر به اشتباه انداخت و غرور و تکبر و یک دندگی او را بر انگیخت. هر روز که می گذشت، انحراف ها و خیانت هایش بیشتر آشکار می شد.
در این میان روحانیان انقلابی و پیشرو و در رأس آن شهید مظلوم آیت الله بهشتی، مقام معظم رهبری، شهید باهنر... هرگز از پای ننشستند و به تلاش ها و افشاگری های خود ادامه دادند. بنی صدر یازده ملیون رأی داشت و رئیس جمهور قانونی کشور بود؛ زیرا مردم به وی رأی داده بودند. به همین خاطر نیز رهبر کبیر انقلاب از وی حمایت می کرد و حمایت رهبری هم درست و هم قانونی بود.
اما در این میان روحانیت انقلابی و پیشرو نیز وظیفه تاریخی و صنفی خود را داشت. فلذا این شخصیت بزرگی که از آنها نام بردم، در یک اقدام اساسی، نامه ای به حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه نوشتند و موارد انحرافی، قانون گریزی ها و زیاده خواهی های بنی صدر را به امام گزارش دادند.
از سوی دیگر بنی صدر نیز بی کار ننشست و با طرح اتهام ها و تهاجمات بی رحمانه، عرصه را بر شاگردان امام و روحانیت پیشرو تنگ کرده بود. در اثر این تبلیغات و تهاجمات، بنی صدر در میان مردم تنها حامی مستضعفان و محرومان تلقی میشد.
اما مقاومت و افشاگری روحانیت انقلابی و پیشرو، در برابر این جریان هم چنان ادامه داشت. شاگردان امام(ره) از آبرو و حیثیت خویش گذشتند، تمام هستی خود را در راه حراست از مبانی انقلاب و نظام در طبق اخلاص نهادند، تا این که منافقین، گروه منحرف فرقان و سایر گروه های ضد انقلاب با بنی صدر هم دست شدند و در یک برنامه ریزی حساب شده، طلایه داران جبهه روحانیت پیشرو و انقلابی، دو سید حسینی را ترور کردند.
به کوری چشم دشمنان، ترور مقام معظم رهبری نافرجام ماند؛ اما آیت الله بهشتی با هفتاد و دو تن از یاران به جمع شهدای انقلاب پیوستند. خون پاک این شهیدان، جبهه انحراف را رسوا ساخت و چهره واقعی آنها را به مردم شناساند و بدین ترتیب غائله بنی صدر و هم پیمانانش به آخر خط رسید و انقلاب، نظام و مردم از آسیب خطرات و انحرافات مصون ماند و بساط نفاق، ریا و فریب کاری از کشور برچیده شد. در این مورد نمونه های دیگری را هم می توان ذکر کرد؛ اما به همین بسنده می کنم و در بخش بعدی، به شاخصه ها و ویژگی های روحانیت انقلابی و پیشرو و مخالفانشان اشاره می کنم.
🔰ادامه در بخش چهارم🔰
🔰بخش چهارم🔰
از ویژگی های مهم روحانیت انقلابی و پیشرو، علاوه بر فعالیت های سیاسی، اجتماعی و انقلابی، حضور پررنگ در عرصه های علمی و حوزوی و برخوردار بودن از فضائل و مناقب اخلاقی و تهذیب نفس واقعی است که میرزای شیرازی، ملا علی کنی، سید جمال الدین اسدآبادی، شیخ فضل الله نوری، سید حسن مدرس و سید ابوالقاسم کاشانی از آن جمله می باشند. در مقابل، مخالفان این شخصیت ها که متأسفانه گاهی از هم کسوتان به شمار می آمدند، اغلب فاقد این امتیازات بودند.
مورخان، ابراهیم زنجانی [روحانی نمای فراماسون، از شاگردان و معتمدین آخوند خراسانی] که حکم اعدام شیخ فضل الله نوری را فراهم آورد، به هتاکی، پرخاشگری و بی تقوایی و تندمزاجی توصیف کردهاند. او بود که شیخ[مرجع شهید علامه نوری(ره)] را به فساد، قانون شکنی و اخلال در نظم و مخالفت با مشروطه متهم کرد و حکم اعدامش را [در یک دادگاه فرمایشی]صادر نمود.(5)
آقایان سید یعقوب انوار و سید محمد تدین دو فرد معمم دیگری هستند که در دوره پنجم مجلس شورای ملی به حمایت از رضاخان و علیه آیت الله مدرس تلاش می کردند. این دو نیز نه بهره ای از علم داشتند و نه دارای فضائل اخلاقی بودند و به قول عبدالله مستوفی هر دو به اصل مسلم حوزوی خود پشت پا زده و کلید جهنم را بر گردن انداخته بودند.(6) چنان که به تحریک یکی از آنها، احیاء السلطنه بهرامی در مجلس پنجم سیلی محکمی به صورت مدرس زد و به آن فقیه بزرگ اهانت ها نمود!(7)
پرخاشگری، تندمزاجی، افراط و تفریط، انحصارطلبی، لج بازی، خودمحوری و خود عمار پنداری از جمله خصایص مشترک مخالفان روحانیت انقلابی و پیش رو است که در تاریخ معاصر به ثبت رسیده است. در مقابل انصاف، شرح صدر، بزرگواری، حلم، صبر و تحمل مخالف، احترام به حقوق دیگران، گوش شنوا داشتن، از جمله ویژگی های روحانیت انقلابی و پیش رو به شمار میآید...
مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی بنی فضل که ما این بزرگوار را نیز در ردیف عالمان انقلابی و پیشرو می دانیم، علم، عمل، تقوا، اخلاق، سیاست و اعتدال را توأمان داشتند. مبارزات ایشان در دهه چهل در معیّت حضرت امام رضوان الله تعالی علیه، نامه ها، بیانیه ها و امضاهای تاریخی ایشان در حمایت از نهضت و نزدیک به نیم قرن تدریس در سطوح عالی و درس خارج فقه و اصول و تالیف آثار فقهی که چند جلد آن با نام «مدارک تحریرالوسیله» به چاپ رسیده است، گویای این حقیقت و واقعیت انکارناپذیر است.
ایشان در مقطعی به جمع عالمان مجاهد پیوستند که مبارزه کردن ضد ارزش و گناه کبیره شمرده می شد و به فرمایش حضرت امام(ره): «عالم سیاس و روحانی کاردان و زیرک کاسه ای زیر نیم کاسه داشت و هر کس کج راه می رفت، متدین تر بود...؛ تا جایی که دخالت در سیاست دون شأن فقیه و ورود به معرکه سیاسیون، تهمت وابستگی به اجانب را به همراه می آورد.»
امام(ره) در این مورد اضافه کرده و می فرماید: «گمان نکنید که تهمت وابستگی و افترای بی دینی را تنها اغیار به روحانیت زده است؛ هرگز، ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته، به مراتب کاری تر از اغیار بوده و هست... . حتی نسبت تارک الصلاه و کمونیست و عامل انگلیس به افرادی که هدایت مبارزات را بر عهده داشتند می دادند. واقعا روحانیت اصیل در تنهایی و اسارت خون می گریست.»
مرحوم آیت الله بنی فضل نیز به خاطر همین جرم نابخشودنی، تهمت ها را شنید و مورد تخریب ها و سرزنش ها و توبیخ ها قرار گرفت. فشارهای بسیاری به ایشان وارد آوردند. دو سال تدریس ایشان را تحریم و به تعطیلی کشاندند. اما او همچنان ایستاد و در برابر متحجران و مقدس مآبان مقاومت کرد.
حوزه و روحانیت افتخار دارد که از مکتب حیات بخش امام همام [جعفر صادق علیه الصلاه و السلام] نشأت و حیات گرفته و پایبند به سیره و سنت آن حضرت می باشد. امام صادق علیه السلام فرمود: ما کسانی را که عاقل، فهیم، فقیه، حلیم، صبور، صادق و اهل مدارا باشند، دوست می داریم. آن حضرت در روایت دیگر شیعیان را به خوش خلقی، مروت، حلم، حیا، راستگویی، امانت داری و نیکی به مردم توصیه می فرماید. بنابراین، افراد اندکی که گاهی در لباس مقدس روحانیت و به نام حوزه، متأسفانه روش نامیزان سید محمد تدین ها و ابراهیم زنجانی ها را ترویج و توصیه و عمل میکنند، هرگز نمیتوانند سنخیتی با مکتب جعفری و فرهنگ صادقی داشته باشند.
🔰ادامه در بخش پنجم/پایانی🔰
🔰بخش پنجم/پایانی🔰
معروف است در زمان مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری، طلبه ای دزدی کرده بود؛ وقتی خبر به آن مرحوم رسید، فرمود: نگویید طلبه، دزدی کرده است؛ بلکه بگویید دزدی آمده و لباس طلبگی به تن کرده است. این جمله تاریخی، یک دنیا حکمت، برهان، استدلال و منطق با خود به همراه دارد؛ چون معیارها و ملاک ها در حوزه و روحانیت به روشنی آفتاب معلوم است.
تشکیلات اصیل حوزه و روحانیت با الهام از مکتب غنی امام جعفر صادق علیه السلام به منزله اقیانوس آرام و زلالی است که هرگز ناخالصی ها و نامیزانی ها را در خود نمی پذیرد و آن را به آرامی و متانت از خود دور می سازد و این سنتی تغییر ناپذیر است. پس چه خوب است تا دیر نشده، به بطن اصیل حوزه و روحانیت که همان صراط مستقیم جعفری و اعتدال صادقی است، برگردیم و خود را از افراط و تفریط و سر درگمی و حیرت و ضلالت، رها سازیم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
🔸پینوشت ها:🔰
1. شرح زندگانی من، عبدالله مستوفی، ج2،ص2144.
2. تاریخ بیست ساله ایران، حسین مکی، ج3،ص52.
3. شهید سید حسن مدرس که در پی صدور فرمان مشروطیت و تصویب طرح #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در نظارت پنج مجتهد بر قوانین مجلس، از مجتهدین مورد نظر و تأیید معظم له بود، در کوران حوادث پس از شهادت ایشان، طی نامه ای خطاب به نمایندگان مجلس به عنوان اعلامیه علیه جمهوریت، با عنوان عقیده کلاه نمدی ها، جمهوریت [مورد نظر انگلیس و نوکرانش رضا خان و سید ضیاء الدین طباطبایی] را مقدمه ای برای مبارزه با اسلام خوانده و از خدمات مرجع شهید شیخ فضل الله نوری برای حفظ اسلام از خطر بهائیان [و دیگر دشمنان] که #مذهب_جعفری را در قانون اساسی گنجانید، تقدیر کرده و از نمایندگان [مجلس] خواسته، که آنان نیز چون آن #شهید بزرگوار از فداکاری در راه خدا دریغ ننمایند! دوری از مرکز حوادث مشروطه(یعنی تهران) و دریافت اطلاعات یکسویه مغرضانه، باعث شده بود که مدرس در ابتدا، نظرات علمای حامی مشروطه و بخصوص علمای ثلاث+۱ مقیم نجف را درست بداند! ولی پس از شهادت مرجع شهید علامه نوری(ره) و حضور در تهران، ماهیت واقعی مشروطه و مشروطه چیان، بر وی آشکار گردید و به منتقد علمای پشتیبان مشروطه بدل گردید، شهید مدرس، سال ها پس از شهادت مظلومانه شیخ به دست مزدوران فراماسون انگلیس، این حقیقت تلخ و مهم تاریخی را در کتاب زرد افشا می کند که: کشتن شیخ فضل الله، که اعلم علمای وقت [زمان] بود، هم پیروزی بلشویک های [روس] اعزامی به ایران بود، هم پیروزی انگلیس، و هم ضایعه برای علمای [بازی خورده حامی جریان سکولار مشروطه در] نجف و ایران!/کتاب تنهای شکیبا علی ابوالحسنی ص۷۸۱، ۴۱۸/ مجله یاد، سال، ۶،ش۲۱ص۹۳/پراکنده نگاهی به کتاب زرد، علی مدرسی و اسناد، نامه ها، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۷۳ ش، ص۱۰۱
معارف الرجال، محمد حرزالدین،ج1،ص49.
4. تاریخ بیست ساله ایران ،ج3،ص584.
5. شیخ فضل الله نوری و مشروطیت، مهدی انصاری،ص358
6. شرح زندگانی من، ج2، ص2431.
7. همان، ص2326.
✳️ @ShahidRabe
🖋📑 #مقاله
◽️منبع : مطالعات انقلاب اسلامی، تابستان 1398 - شماره 57 , مولوی وردنجانی، عیسی
❇️ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در تاریخ نگاری تحریف گر غرب گرایان و غربیان با نگاهی به شخصیت ایشان
✍ یکی از سیاست های استعمار برای به استثمار کشیدن ملت ها، تخریب ذهنیت جامعه نسبت به رهبران قیام ها و مبارزانی است که در راه استقلال کشور پایداری کرده اند. چنین سیاستی نیز در ایران، بسیار نمود دارد ازجمله کسانی که به تخریب شخصیت وی پرداخته شده، مرجع شهید آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(ره) است که در مواجهه با نفوذ استعمار در دوران مشروطه بسیار مبارزه نمود و نماد مقاومت انگاشته می شد. مسئله پژوهش حاضر، عمدتاً به نوع ادبیات تاریخ نگاری غربی ها و جریان همسو با غرب به مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری و شیوه مبارزات ایشان در جنبش مشروطه می پردازد. یافته های تحقیق نمایانگر آن است که هجمه های این گونه از مورخین عمدتا" فراماسون، نسبت به شیخ فضل الله به دنبال نفی رهبری ایشان در مبارزه با جریان استعمار در تاریخ است. نوشتار حاضر بر آن است تا با روش توصیفی و تحلیلی، بر پایه نگاهی بر منابع نوشته شده به وسیله این جریان تحریف گر تاریخ نگاری، به بررسی شخصیت علامه شیخ فضل الله نوری (ره) در آثار آنها بپردازد.
✅ لینک کامل مقاله👇
https://hawzah.net/fa/Article/View/99155/
✅ لینک کوتاه👇
http://noo.rs/3nvk9
✳️ @ShahidRabe
⁉️دسیسه #انگلیس_خبیث در #ماه_صفر ۱۳۲۷ق بر علیه مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)
🔰👇👇
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰
⁉️اصرار سفارت انگلیس بر تبعید مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) از تهران، پس از ترور نافرجام ایشان توسط مزدوران انگلیس، در ربیع الثانی ۱۳۲۷ق!🔰
✍ ترور علامه شیخ فضل الله نوری(ره) که ناکام ماند، سفارت انگلیس در #ماه_صفر ۱۳۲۷ (مارس ۱۹۰۹) دسیسه تازه ای را آغاز کرد. دسیسه جدید، آوردن فشار به شاه و دولت برای تبعید شیخ از پایتخت (کانون تصمیم گیری های سیاسی کشور) و وادار ساختن آنها - در غیاب شیخ - به اجرای تحکمات استعماری خویش بود. بارکلی، سفیر انگلیس در ایران، در راپرت به وزیر خارجه لندن (۲۱ فوریه ۱۹۰۹) عطف به تلگرام سرنیکلسون (سفیر انگلیس در دربار تزار) نوشت: "باید توصیه کنیم شیخ فضل الله را از تهران خارج نمایند، زیرا اگر چه او مقام رسمی ندارد ولی نفوذ بسیار زهرآگینی دارد"!
انگلیسی ها پیشنهاد تبعید شیخ از پایتخت را با روسها مطرح کردند تا به اصطلاح از "نفوذ بسیار زهرآگین" وی در مرکز کشور جلوگیری کنند. منتها، این دسیسه نیز عقیم ماند. زیرا روسها، به لحاظ "نفوذ وسیع" شیخ بین ملت و حتی بین "مشروطه خواهان معتدل" ، احتمال دادند مردم در برابر تبعید وی بشدت واکنش نشان دهند و این عمل، به منافع سیاسی روس و انگلیس در ایران لطمه زند. لذا دولت روسیه طی یادداشتی که در مارس ۱۹۰۹ تسلیم سرآرتور نیکلسون (سفیر انگیس در دربار تزار) نمود خاطرنشان ساخت:
دولت انگلیس در پیشنهادهای متقابل خود اظهار نظر نموده است که ... مایل است اعلیحضرت [محمدعلیشاه] ، شیخ فضل الله را از تهران تبعید کند... در مورد شیخ فضل الله باید به این نکته توجه داشت که این مجتهد [مرجع تقلید]، نه تنها در محافل محافظه کار [یعنی: مخالفین مشروطه] بلکه در میان عناصر میانه رو [یعنی: مشروطه خواهان معتدل و غیر افراطی] نیز نفوذ زیادی دارد و جلب همکاری او برای موفقیت اصلاحات طرح ریزی شده اجتناب ناپذیر است. هر نوع اقدامی که دو دولت [روس و انگلیس] علیه شیخ به عمل آورند، ممکن است نارضایتی توده های مردم را مخصوصا" در تهران که شیخ دارای پیروان زیادی در میان طلاب یا محصلین مدارس مذهبی است، برانگیزد. بنابراین، دولت امپراتوری [روس تزاری] عقیده دارد با توجه به این حقیقت که شیخ هیچ گونه مقام رسمی ندارد که بتوان او را از داشتن آن مقام محروم کرد، عاقلانه تر خواهد بود که به شخص شیخ فضل الله نوری کاری نداشته باشند.[۱]
انگلیسی ها، برای زمینه سازی این توطئه و نیز خالی کردن دل یاران وی، شایعه صدور حکم شاه به تبعید او به کلات نادری را بر سر زبانها انداختند، که در بعضی از تواریخ مشروطه منعکس است.[۲]
🔰ادامه در بخش دوم/پایانی🔰