eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.4هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
294 ویدیو
410 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 از علامه شیخ فضل الله نوری(ره) تا شهید شیخ نمر باقر النمر(ره) ✍ به بهانه ایام 🌹شهادت مظلومانه آیت الله شیخ نمر باقر النمر رضوان الله تعالی علیه توسط رژیم سفاک آمریکایی صهیونیستی آل سعود (آل یهود) ۱۲ دی ۹۴ ش ✍ نویسنده: سیدی 09:55 - 1394/11/22 ✍ از : رهروان ولایت (باز نشر: تبیان) ✍ چکیده: شیخ نمر همچون شیخ فضل الله در مسیر مبارزه برای تحقق آرمانهای اسلام ناب بود کامل مطلب👇 بسم الله الرحمن الرحیم تاریخ روحانیت شیعه مملو از جانفشانی علمای مبارز برای پیشبرد اهداف مقدس مکتب نجات بخش اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله) بوده است. از شهید اول و شهیدثانی و شیخ فضل الله نوری(شهید رابع) و ...گرفته تا شیخ نمر که دو سه ماه است به فیض عظمای شهادت رسید. این علمای مبارز، به تاسی از سید و سالار شهیدان، مسیر مبارزه و شهادت را انتخاب نمودند. شهیدان زنده اند قرآن در باره ی شهیدان میفرماید: «وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ‏ في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُون‏؛[بقره/154]و به آنها كه در راه خدا كشته مى‏شوند، مرده نگوييد! بلكه آنان زنده‏اند، ولى شما نمى‏فهميد» در تفسیر نمونه در باره این آیه آمده است: گروهى از مردم در آغاز اسلام بودند كه هر گاه كسى از مسلمانان در ميدان جهاد به افتخار شهادت نائل مى‏ آمد مى‏گفتند فلانى مرد! و با اظهار تاسف از مردنش، ديگران را مضطرب مى‏ساختند، خداوند در پاسخ اين گفته‏ هاى مسموم، پرده از روى يك حقيقت بزرگ بر مى‏دارد و با صراحت مى‏گويد: شما حق نداريد كسانى را كه در راه خدا جان مى‏دهند مرده بخوانيد آنها زنده ‏اند، زنده جاويدان، و از روزيهاى معنوى در پيشگاه خدا بهره مى‏گيرند، با يكديگر سخن مى‏گويند، و از سرنوشت پربارشان كاملا خشنودند، اما شما كه در چهار ديوارى محدود عالم ماده محبوس و زندانى هستيد اين حقايق را نمى‏توانيد درك كنيد. [1] شیخ نمر با شهادت خویش، راهی را ادامه داد که قبل از ایشان، علمای دیگری مثل شیخ فضل الله نوری همین راه را رفته بودند. شیخ نمر در راه مبارزه با ظلم حکام آل سعود به شهادت رسید. شیخ فضل الله نوری هم برای خارج نشدن ایران از مسیر مشروطه ی مشروعه دست به اعتراضاتی زد و آخرش هم به شهادت نائل آمد. اقتدا به امام حسین (علیه السلام) عالمانی مثل شیخ نمر و شیخ فضل الله و ... که با بذل جان خویش، عملا ظلم را تخطئه نمودند؛ در راستای شعار "هیهات من الذله " ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) حرکت نمودند. آنحضرت اینگونه هدف خود را بیان می نماید: «إِنِّي لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ الْحَيَاةَ مَعَ الظَّالِمِينَ إِلَّا بَرَماً؛[2]من زندگی با ظالمین را جز ذلت و مرگ را (در کنار نیامدن با ظلم) جز سعادت نمی بینم». شیخ نمربا کنار نیامدن با ظلم آل سعود، مرگی را نصیب خود ساخت که جز نیکنامی برای خود و بدنامی برای آل سعود، نتیجه ی دیگری در بر نداشت. مبارزه ادامه دارد خدای بزرگ در مورد مجاهدان میفرماید: «مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلاً؛[احزاب/23]در ميان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستاده‏ اند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند. [3] هنگامی که ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) بر جنازه ی مسلم بن عوسجه حاضر شدند؛ فرمود: «رَحِمَكَ اللَّهُ يَا مُسْلِمُ‏ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلا؛[4]خداوند تو را رحمت کند یا مسلم، (پس این آیه را خواند): پس بعضی از ایشان به شهادت رسیدند و بعضی دیگر در انتظارند و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند» شیخ نمر با در پیش گرفتن همان مسیر علامه شیخ فضل الله نوری و دیگر علمای مبارز، به وظیفه خود که ظلم ستیزی بود؛ عمل نمود.تمام کسانی که در مسیر تحقق اسلام حقیقی گام برمی دارند و خود را برای جانفشانی دراین مسیر آماده ساخته اند؛ به مفاد آیه شریفه 23 احزاب عمل می نمایند. نتیجه گیری قرآن به انسانهای مادی نگر تذکرمی دهد که فکر نکنید شهیدان مرده اند، بلکه زنده اند و نزد خدا جایگاه والایی دارند. شیخ نمر از مردان مجاهدی بود که وظیفه خود را در راه دفاع از اسلام حقیقی و مبارزه با ظلم آل سعود انجام داد، این روحانی مجاهد، در عهد و پیمانی که با خدا و دین داشت، تبدیل و تغییری نداد و در این راه به شهادت رسید. راهش زنده و پاینده باد. 🌹رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات پی نوشتها [1]تفسير نمونه ، ج‏1، ص 521 [2] اللهوف على قتلى الطفوف، ترجمه فهرى، ص79 [3] ترجمه مکارم، ص421 [4] اللهوف على قتلى الطفوف ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص106 ✳️ @ShahidRabe
🏴 به بهانه فرارسیدن سالگرد ارتحال علامه محمد تقی مصباح یزدی(رضوان الله تعالی علیه)/۱۲ دیماه ۹۹ش 🌹 «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم 💠 امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار خانواده آیت‌الله مصباح یزدی: بزرگداشت جناب آقای مصباح یکی از واجبات کارهای حوزه و روحانیّت و ماها و همه است و بزرگداشت ایشان به معنای زنده نگه داشتن جهت‌گیری ایشان و راه ایشان است. مرحوم آقای مصباح (رضوان ‌الله ‌علیه) یک خصوصیّات منحصربه‌‌فردی داشتند که من در مجموعه‌ی فضلای برجسته‌ی قم که از قدیم می‌شناختیم، و حالا هم  بحمدالله برکات بعضی‌شان ادامه دارد، نگاه میکنم، جامع این خصوصیّات را کسی مثل مرحوم آقای مصباح مشاهده نمیکنم؛ علم فراوان، فکر خوب و نوآور، بیان رسا و واضح، انگیزه‌ی تمام‌نشدنی و بی‌نظیر، خلقیّات و رفتارهای شایسته و برجسته، سلوک و معرفت و توجّه معنوی و مانند اینها؛ مجموع اینها را واقعاً انسان نمیتواند پیدا کند. اینها در آقای مصباح جمع بود. ۱۴۰۱/۱۰/۰۵ ✍ اجمالی درباره آیت الله مصباح یزدی(ره) ایشان در سال 1313 هجرى شمسى در شهر كويرى يزد ديده به جهان گشود. وى تحصيلات مقدماتى حوزوى را در يزد به پايان رساند و براى تحصيلات تكميلى علوم اسلامى عازم نجف شد; ولى به علت مشكلات فراوان مالى، بعد از يكسال براى ادامه تحصيل به قم هجرت كرد. از سال 1331 تا سال 1339 ه.ش در دروس امام راحل(قدس سره) شركت و در همين زمان، در درس تفسير قرآن، شفاى ابن سينا و اسفار ملاصدرا از وجود علامه طباطبايى(رحمه الله)كسب فيض كرد. وى حدود پانزده سال در درس فقه آيت الله بهجت مدظلّه العالى شركت داشت. بعد از آن كه دوره درسى ايشان با حضرت امام به علت تبعيد حضرت امام قطع شد، معظّم له به تحقيق در مباحث اجتماعى اسلام، از جمله بحث جهاد، قضا و حكومت اسلامى، پرداخت. وى در مقابله با رژيم معدوم پهلوى نيز حضورى فعّال داشت كه از آن جمله، همكارى با شهيد دكتر بهشتى، شهيد باهنر و حجة الاسلام و المسلمين هاشمي رفسنجانى است و در اين بين، در انتشار دو نشريه با نام هاى "بعثت" و "انتقام" نقش داشت كه تمام امور انتشاراتى اثر دوم نيز به عهده معظّم له بود. سپس در اداره، مدرسه حقّانى به همراه آيت الله جنتى، شهيد بهشتى و شهيد قدوسى فعّاليّت داشت و حدود ده سال در آن مكان به تدريس فلسفه و علوم قرآنى پرداخت. از آن پس، قبل و بعد از انقلاب شكوه مند اسلامى با حمايت و ترغيب امام خمينى (قدس سره)، چندين دانشگاه، مدرسه و مؤسّسه را راه اندازى كرد كه از مهم ترين آنها مى توان از بخش آموزش در مؤسّسه در راه حق، دفتر همكارى حوزه و دانشگاه و بنياد فرهنگى باقرالعلوم نام برد. ايشان رياست مؤسّسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى(رحمه الله) را از جانب مقام معظّم رهبرى برعهده داشتند. معظّم له در سال 1369 به عنوان نماينده دومين دوره مجلس خبرگان رهبري از استان خوزستان، و پس از آن نيز در دوره‌هاي سوم و چهارم اين مجلس از سوي مردم تهران به نمايندگي برگزيده شد. ايشان داراى تأليفات و آثار متعددى در زمينه هاى فلسفه اسلامى، الهيّات، اخلاق و عقايد بودند. ✍ شرح حال تفصیلی| پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدي(ره)👇 http://mesbahyazdi.ir/node/836 ✍ نظر علامه محمد تقی مصباح یزدی(ره) درباره شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره):🔰 ◽️ اعدام شیخ شهید فضل الله نوری ره، نتیجه استبداد غربگرایان ◽️ از همان ابتدای نهضت [عدالتخواهی] شیخ فضل‌اللّه نوری(ره) پی‌برد که این حرکت توسط غربگرایان از مسیر منحرف شده است. ◽️ حرکت اسلام خواهانه دچار آفت غربزدگی و نفوذ عوامل بیگانه شد و به یک حرکت غرب گرایانه تبدیل و کار به آنجا رسید که یکی از شخصیت‌های بنیانگذار حرکت مشروطیت به دست غربزده‌ها و به بهانهٔ مخالفت با مشروطیت، به دار آویخته شد/خبرگزاری مهر، برگرفته از کتاب انقلاب اسلامی وریشه های آن 🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم/پایانی🔰 ⁉️علت هجمه آمریکا و آمریکا پرستان علیه مرحوم آیت‌الله علامه مصباح یزدی(ره) 🔸از: بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی ▫️«حضرت امام خمینی(س) در نخستین پیامی که از نجف اشرف (تبعیدگاه ثانوی خود) برای حوزه‌های علمی فرستادند، خطاب به عالمان دینی و دانشمندان روحانی یادآور شدند:« ... شما در نظر آنها مجرم هستید ... جرم شما شماست ...» (صحیفه امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،1393، ج ۲، ص ۱۲۹) ▪️این نکته‌ای که در پیام امام آمده، حقیقتی است که در طول تاریخ بارها تکرار شده و به اثبات رسیده است، مردان دانشمند، به جرم دانش و فضل خویش به قربانگاه رفته‌اند. ما چندان راه دور نمی‌رویم و از و سخن به میان نمی آوریم که از مجال بیرون است، در همین سده واپسین مردانی را می‌بینیم که به جرم دانش و فضیلت، به شهادت رسیدند. [مرجع شهید علامه] (ره) سر به دار شد چون نکته‌هایی را دریافته و برتافته بود که دیگران آن را برنمی‌تافتند و از نظر استعمار و عوامل آن دانستن آن نکته‌ها جرم محسوب می‌شد. ▫️ به این جرم شربت شهادت نوشید که مطالب و مسائلی را دریافته و فهمیده بود که از دید بیگانگان و بیگانه‌پرستان گناه نابخشودنی به شمار می آمد، از این رو، در دوران زندگی پر افتخار خویش همیشه مورد هجوم و هتاکی قرار داشت و جوسازی‌ها و شایعه‌پراکنی‌ها بر ضد او همواره ادامه داشت تا آنجا که در نامه خود به امام چنین درد دل می‌کند: ▪️«... گروههای چهارگانه فوق[گروههای چهارگانه‌ای که شهید مطهری در نامه خود از آن‌ها یاد کرده است، عبارت‌اند از ، ، برخی و ...] با من به حساب این‌که تا اندازه‌ای اهل فکر و نظر و بیان و قلم هستم به شدت مبارزه می‌کنند، شایعه برایم می‌سازند، جعل و افترا می‌بندند به طوری که خود را مصداق آن شعر فارسی می‌بینم که محقق اعظم، در آخر شرح اشارات به عنوان زبان حال خود آورده است: به گرداگرد خود چندان که بينم بلا انگشتری و من نگینم..»( سید حمید روحانی، نهضت امام خمینی، ج 3، ص 379) ▫️ آیت‌الله مصباح نیز به جرم اینکه خطوط انحرافی، اندیشه‌های التقاطی و مکاتب وارداتی را به درستی می‌شناخت و افشا می‌کرد، مورد هجوم همه جانبه قرار داشت. آیت الله مصباح از دید آن‌ها مجرم است! جرم او دانش او می‌باشد. در جامعه‌ای که دانشمندان متعهدی همانند مطهری و مصباح حضور داشته باشند، شریعتی‌ها، سروش‌ها، حجتیه‌ای‌ها، مشارکتی‌ها، پیروان تز اسلام منهای روحانیت، اسلام سرمایه‌داری، اسلام تحجرگرایی، اسلام تسامح و تساهل، اسلام عمامه به سرهای بی سواد هرجایی و در یک کلام ، نمی‌تواند پیشرفت کند و نسل جوان را فریب دهد. ▪️اگر آیت الله مصباح همانند برخی عمامه به سرهای بی‌سواد دنباله‌رو این و آن بود، بی تردید اینگونه مورد هجوم و تاخت و تاز واقع نمی‌شد و جوسازی و دروغ پردازی عليه او اوج نمی‌گرفت، بلکه مورد احترام دگراندیشان و بیراهه پویان قرار داشت، به فرموده امام(س) به امامزاده مرده خیلی احترام می‌کنند، اما یک امامزاده زنده همیشه مورد حمله، اهانت و هتاکی قرار دارد. ( صحیفه امام،تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،1393، ج ۲، ص373) ▫️نکته درخور توجه و تأسف اینکه عالمان آگاه و اسلام شناسان دانا و توانای ما در طول تاريخ غالبا به دست عمامه به سرها و اشخاص به ظاهر روحانی هتک و اهانت شدند و سرانجام به شهادت رسیدند. حکم اعدام [ علامه] شیخ فضل الله نوری(ره) به دست یک نفر روحانی[نمای فراماسونِ فاسد و منحرف، از شاگردان، مبلغین و معتمدینِ آخوند خراسانی] به نام[ابراهیم] زنجانی امضا شد. حکم ترور آیت الله مطهری نیز به وسیله یک روحانی بیسواد به نام[اکبر] «گودرزی» [رئیس گروهک تروریستی التقاطی فرقان، (پیروان مکتب شریعتیسم)] صادر شد و... ▪️استکبار جهانی به درستی دریافته است که الماس را بایستی با خرده الماس سایید و به تعبیر امام سنگ را باید با سنگ شکست.(خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382، ص 159) (منبع: فصلنامه 15 خرداد، دوره سوم، سال پنجم، شماره 15، بهار 87، صص381-385) ✳️ @ShahidRabe
✍ فرازی از وصیت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی(ره)🔰 🔴‏ خطاب به علما و مراجع معظم سربازتان از یک برج دیده بانی، دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزش‌های آن [که] شما در حوزه‌ها استخوان خُرد کرده اید و زحمت کشیده اید، از بین می‌رود./از: بیداری ملت 🖌🎨 طرح گرافیکی از سه شخصیت انقلابی تأثیرگذار در تاریخ معاصر، از پاسداران واقعی اسلام ناب محمدی (صل الله علیه واله وسلم) 🌹مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه(مشروعه) 🌹امام سید روح الله موسوی خمینی(ره)، رهبر کبیر انقلاب شکوهمند اسلامی و از پیروان مکتب علامه شیخ فضل الله نوری(ره) 🌹سردار بزرگ سپاه اسلام، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی(ره) 🔸رضوان الله تعالی علیهم «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁉️👆 او کیست؟ ⁉️ چرا به ایران آمد و برای تاریخ مشروطه ایران کتاب نوشت؟! ث ⁉️ چرا در زمان شاه خیابانی در تهران به نامش شد و همچنان در نظام اسلامی انقلابی نیز در سایه غفلت زدگیِ مدیران ذیربطِ فرهنگی و شهری، به نامش باقی مانده است؟! 🔰👇👇
🗓 به بهانه سالمرگ «ادوارد گرانویل براون» خاورشناس، ایران شناس فراماسون، مأمور اینتلیجن سرویس انگلیس در ایران، مأمور تحریف تاریخ مشروطه و تطهیرگرِ نقش منفی انگلیس در آن! مأمور هماهنگ کننده عناصر غربگرای وابسته به انگلیس در ایران (انتقال دهنده دستورات لندن به ایادی انگلیس)، مأمور تخریبِ شخصیتِ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، .../مرگ، ۵ ژانویه(۱۹۲۶م) 💢مقدمه ✍ در دوره ای هستیم که متأسفانه به واسطه عدم آگاهی و اطلاع رسانی صحیح و عملکرد های عامدانه برخی مدیران فرهنگی، آثار افراد معلوم الحالی چون براون فراماسون، مبنا، مرجع و منبع تاریخ، قرار می گیرند و مورد استناد! چرا؟! آیا شکل جدیدی از تشکیلات فراماسونری دوره قاجار و پهلوی در حال نفوذ و توطئه در امور فرهنگی و... است؟! براون، با وجود تحصیل در دانشگاه کمبریج، تمام وقت خود را صرف آموزش زبان فارسی و عربی می‌کرد! و تألیفات او نیز عمدتاً ادبی و سیاسی بود و در دانشگاه هم سمت رئیس کرسی زبان‌شناسی و آموزش زبان فارسی را دارا بود. وی قبل از ورود به ایران زبان فارسی را نیک یاد گرفت تا آنجا که هنگام ورود به ایران نیز اشعار مثنوی مولوی را به آواز می‌خواند. به این ترتیب گزینه‌ی بسیار ایده‌آلی برای فرستاده شدن به ایران از سوی انگلستان شناخته می شد! ...در احوال براون، همین بس که از دوستان و همفکران تقی زاده ماسون معلوم الحال بود و تقی زاده، برای بزرگداشتش مجلس یادبود گرفت! ... یکی از مأموریت های براون، تخریب شخصیت مرجع شهید، علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بود. از زمان پیروزی جنبش تنباکو، دشمنان دین و مملکت، عظمت علامه شیخ فضل الله نوری(ره) را که به عنوان نماینده تام الاختیار میرزای شیرازی، نقش محوری و اساسی در پیروزی آن داشت، شناختند و حرکاتش را زیر ذره بین قرار دادند.از این رو میرزای شیرازی همواره نگران حالش بود و جویای احوالش. ادوارد براون می نویسد: «لغو این امتیاز لطم‍ه بزرگی به حیثیت دولت انگلیس وارد آورد.» انگلیس پس از لغو امتیاز تنباکو تصمیم گرفت که عامل این شکست را بتدریج تضعیف و سپس از دور خارج کند. بردار کردن شیخ فضل الله یکی از صحنه های سناریوی شوم انگلیس خبیث در تسلط مطلق بر کشور با تضعیف روحانیت است. علامه نوری(ره) عالمی فرهیخته، آگاه، با تعصب، با نفوذ و دشمن ستیز بود. او در برخورد با قدرت های استکباری، اصلاً اهل مماشات نبود. به هیچ وجه حاضر نبود آنها را به عنوان حتی یک واقعیت بپذیرد.او به میزانی که دشمن ستیز بود، دارای دشمنان بسیار از قدرتهای خارجی و عوامل داخلی آنها بود.شیخ که به خوبی راه را یافته بود و هدف خود را بی محابا تعقیب می کرد مورد بغض و کین‍ه زورمداران و خائنان به وطن قرار داشت.همانهایی که قدرت فوق العاده روحانیت را در به زانو درآوردن قدرت لندن در جریان تحریم تنباکو[که شیخ نقش اصلی را در آن داشت]در سال ۱۲۷۰ش دیده بودند و شکست ذلّت بار انگلیس را مشاهده کردند، درصدد ضربه زدن به شیخ فضل الله بر آمدند. 🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰 💢نقدی بر کتاب انقلاب مشروطیت ایران؛ ✍ از: عرفان حکیمی، پژوهشگر تاریخ ⁉️ادوارد براون انقلاب مشروطه را چگونه تحلیل می‌کرد؟ ادوارد براون در قامت یک مورخ، آشکارا تمایلات وطن‌پرستانه‌ی خود را در نگارش کتاب تاریخ مشروطیت ایران به نمایش گذارده است. این تمایلات به‌گونه‌‌ایست که خواننده‌ی کتاب نه تنها نقش منفی انگلستان در وقایع مشروطیت را درک نمی‌‌کند، بلکه سفارت بریتانیا در تهران، حامی مردم ایران و حافظ استقلال ملت ایران جلوه داده می‌شود. ادوارد براون انقلاب مشروطه را چگونه تحلیل می‌کرد؟ «ادوارد گرانویل براون» در هفتم فوریه‌ی 1862م. در «گلاسترشر»، شهری در جنوب انگلستان به دنیا آمد. تحصیلات دانشگاهی خود را در کالج «ایتن» آغاز کرد. وی علی‌رغم میل پدرش که علاقه‌مند بود فرزندش مهندسی نام آور شود به پزشکی علاقه نشان داد و در 1879م. در دانشگاه «کمبریج» به تحصیل این رشته پرداخت. در این زمان اخبار جنگ میان ترکیه و روسیه (1877م.) توجه او را جلب کرده و موجب علاقه‌مندی او به تاریخ و زبان مردم ترک شد. بنابراین، ضمن تحصیل در رشته‌ی پزشکی، به آموختن زبان ترکی پرداخت و در تابستان 1882م. به استانبول سفر کرد. آشنایی او با زبان و ادبیات ترکی وی را به آموختن زبان فارسی و مطالعه‌ی شعر و ادب این زبان سوق داد و از آن پس در دوران تحصیل و پس از آن، اوقات او بیش‌تر به خواندن کتاب‌های فارسی، به خصوص شعر و تاریخ و معاشرت با ایرانیان می‌گذشت. در 1887م. دوره‌ی پزشکی را به پایان رساند و جراح بیمارستان شد، ولی هرگز به آن دل نبست. یک سال پس از اتمام تحصیلات، در سال 1888م. ظاهراً به قصد سیاحت، مطالعه و تحقیق به ایران سفر کرد. اقامت براون در ایران یک سال به طول انجامید سپس به کشورش بازگشت و در دانشگاه کمبریج به تدریس زبان، تاریخ و ادبیات فارسی پرداخت و در همین حین به تحقیق در مورد تاریخ، ادبیات و جریان‌های فکری، سیاسی و فرقه‌های مذهبی ایران اشتغال داشت. حاصل تحقیقات وی تألیف و تدوین کتب و مقالات متعددی در خصوص فرهنگ، تاریخ، ادبیات، جریان‌های فکری، فرقه‌های مذهبی و ... در مورد ایران بود. از میان آثار براون، در این مقال به نقد و بررسی کتاب «انقلاب مشروطیت ایران»می‌پردازیم. کتاب «انقلاب مشروطیت ایران»[1] در یازده فصل به علاوه‌ی پیش‌گفتار، 25 یادداشت و قسمتی با عنوان «احوالات میرزا رضا کرمانی»، با ترجمه‌ی «مهری قزوینی» از سوی انتشارات کویر منتشر شده است. عناوین فصول یازده گانه به این شرح است: فصل اول) سید جمال الدین[اسد آبادی]، پیشوای اتحاد اسلام؛ فصل دوم) امتیاز تنباکو و نتایج آن؛ فصل سوم) ترور ناصرالدین‌‌شاه؛ فصل چهارم) اعطای مشروطیت توسط مظفرالدین‌‌شاه؛ فصل پنجم) محمدعلی شاه و مشروطیت؛ فصل ششم) موافقت‌نامه‌ی روس و انگلیس از دیدگاه ایران؛ فصل هفتم) کودتای 23 ژوئن 1908م. و انهدام نخستین مجلس؛ فصل هشتم) دفاع تبریز؛ فصل نهم) سقوط تبریز و قیام ایالات؛ فصل دهم) پیروزی ملیون، کناره‌گیری محمدعلی‌‌شاه و اعاده‌ی مشروطیت و فصل یازدهم) جلوس سلطان احمدشاه و دعوت از مجلس دوم. از نظر علم تاریخ، [ظاهرا"] اثری موثق، مورد اعتماد و قابل استناد به شمار می‌رود که در نگارش آن، عناصر و عواملی لحاظ شده باشد؛ رعایت انصاف، دخالت ندادن نگرش‌‌ها، ارزش‌‌ها و تعصب‌های شخصی، قومی یا گروهی در اثر، لحاظ جنبه‌‌های مختلف واقعه و عدم یک‌جانبه‌‌نگری، رعایت توازن در استفاده از منابع، استفاده از اسناد و مدارک مستدل و متقن، حضور مؤلف در بطن حوادث یا قرابت زمان نگارش اثر با زمان وقوع واقعه و ... از جمله‌ی این عناصر و عوامل به شمار می‌‌روند. [اما] واقعیت این است که در اثر ادوارد براون درباره‌ی انقلاب مشروطه‌ی ایران، اکثر عناصر یاد شده لحاظ نگردیده است. در مورد این اثر شاید مهم‌ترین ـ اگر نگوییم تنهاترین ـ عنصر از میان عناصر مورد اشاره در بالا، نزدیکی زمان نگارش اثر به زمان وقوع واقعه‌ی قابل اشاره می‌‌باشد. ناگفته پیداست قرابت زمانی اثر با واقعه و حتی حضور نگارنده در متن و بطن حوادث بدون لحاظ سایر عوامل و عناصر نه تنها حسن محسوب نگشته و موجب سندیت و اتقان اثر نمی‌گردد، بلکه بالعکس از موارد ضعف آن به شمار می‌رود. پاسخ ساده و دلیل روشن این مدعا نیز آن است که نگارنده به دلیل حب، بغض‌ها و تعصب‌های شخصی، نقشی وارونه از آن چه رخ نموده، به تصویر کشیده است. در چنین حالتی نه تنها راه رسیدن به حقیقت و واقعیت واقعه مسدود می‌گردد، بلکه خواننده از مسیر اصلی منحرف شده ره به بیراهه می‌‌برد. 🔰ادامه در بخش سوم🔰