eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
263 ویدیو
356 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 بخش دوم🔰 📗 معرفی کتاب ✍ به همت انتشارات ؛ کتاب «عالِم خبیر» در دسترس مخاطبان قرار گرفت به گزارش پژوهشکده تاریخ معاصر، «عالِم خبیر»، در شرح حال و آثار مورخ معاصر، مرحوم استاد علی دوانی، به همت پژوهشکده تاریخ معاصر انتشار یافت. آقای دکتر محمد حسن رجبی (دوانی)، فرزند ایشان، که این کتاب را جدیدا نگاشته، در مقدمه کتاب خاطرنشان کرده است که کتاب، مجموعه مقالاتی است که در سال‌های گذشته یا به عنوان مقدمه بر بعضی از کتاب‌های استاد بدون نام یا با نام نوشته شده، و یا مقالات و سخنرانی‌هایی بوده که به مناسبت‌های گوناگون نوشته یا بیان شده و در مجلات مختلف انتشار یافته است. کتاب «عالِم خبیر» شامل شش مقاله است: مقاله نخست، گفت‌وگوی استاد با «واحد تاریخ شفاهی سازمان اسناد و کتابخانه جمهوری اسلامی ایران» در سال 1378 درباره شرح حال، آثار علمی و گزیده خاطرات ایشان است که آقای رجبی آن را تنظیم و ویراستاری کرده است. مقاله دوم، «تصویر یک شخصیت» است که چنان که از نامش پیداست، شخصیت اخلاقی، علمی، دینی و سیاسی استاد از دوران جوانی تا رحلت، از نگاه نویسنده کتاب به رشته تحریر درآمده است. مقاله سوم، «استاد دوانی، تاریخ‌نگار پیشگام انقلاب اسلامی» نام دارد که در آن، پیشگامی استاد در تاریخ‌نگاری انقلاب با نگارش کتاب «نهضت دوماهه روحانیون ایران» در دی‌ماه 1341 ــ آن هم در شرایط خفقان رژیم پهلوی و فقدان امکانات و اسناد و مدارک ــ تا نگارش کتاب یازده‌جلدی «نهضت روحانیون ایران» در سال 1360 و نیز در دوران پس از انقلاب اسلامی تشریح شده است. «فعالیت‌های علمی و قلمی سیاسی»، عنوان مقاله چهارم است که در آن تکاپوهای عملی و قلمیِ سیاسی استاد از دوران نهضت ملی تا ماجرای انجمن‌های ایالتی و ولایتی و از آن زمان تا انقلاب اسلامی و پس از آن با استناد به آثار نوشتاری و گفتاری استاد بررسی شده است. از جمله دوستان نزدیک استاد دوانی در بیش از سه دهه، سه چهره بنام دوران انقلاب اسلامی، مرحومان استاد شهید مطهری، شهید آیت‌الله بهشتی، و سخنور نامی حجت‌الاسلام فلسفی بودند که گوشه‌هایی از مراودات استاد با آن بزرگان، موضوع مقالات پنجم، ششم و هفتم است. استاد فقید دوانی و استاد فقید ابوالحسنی (منذر) دو روحانی مورخ متعلق به دو نسل هستند که آثار قلمی و کلامی ماندگاری در تاریخ معاصر بویژه در احیای تفکرات ناب و سیره انقلابی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، از خود به یادگار گذارده‌اند. وجوه تشابه و تفاوت موقعیت زمانی و سیاسی آن دو، موضوع مقاله هشتم این مجموعه است. خاطرات استاد دوانی از نویسنده متعهد و منتقد معروف، سید جلال آل احمد، که مربوط به سال 1337 به بعد و سپس انتشار کتاب «غرب‌زدگی» است، آخرین مقاله این مجموعه را تشکیل می‌دهد. عنوان کتاب، برگرفته از عنوانی است که مقام معظم رهبری در پیام تسلیت رحلت ایشان فرموده‌‎اند. کتاب «عالم خبیر» از آن حیث که ابعادی از زندگانی علمی، دینی، و سیاسی یکی از مورخان نامدار دینی کشور را ترسیم کرده است، می‌تواند برای علاقه‌مندان به تاریخ مکتوب و شفاهی و نیز رجال‌شناسان حوزه و دانشگاه سودمند باشد. ◀️ مرکز توزیع: فروشگاه سرای تاریخ، تهران، خیابان ولی عصر(عج)، خیابان شهید فیاضی(فرشته)، نرسیده به میدان فرشته، پلاک ۱۱ تلفن ۲۲۶۰۵۰۷۳/نشانی ناشر: همان آدرس، نبش چناران پلاک ۱۵، تلفن۲۲۰۰۳۴۶۹ 🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰 ✅ 📃 ✍ موضوع:[ علامه] شیخ فضل الله نورى(ره) و مشروطه 🖋به قلم: محقق و پژوهشگر فقید معاصر، مرحوم استاد علی دوانی(ره) بسم الله الرحمن الرحیم. وقتى براى اولین بار تاریخ مشروطه را مرور کردم و از نقش ارزنده آیت الله شهید حاج شیخ فضل الله نورى در حفظ و نگاه دارى جنبه دینى آن نهضت آگاه شدم، از سرانجامِ شوم بر خورد مخالفان با آن رهبر بزرگ مذهبى بسیار ناراحت و منقلب شدم، و در صدد برآمدم که آن را جبران کنم. تا قبل از آن که کتاب «نهضت روحانیون ایران» را بنویسم (سال 1341) تاریخ مشروطه را بعضى از افراد بى قید و لامذهب نوشته بودند که از روحانیان عقده به دل داشتند و از روشن فکرى دم مى زدند. همه آنان حق بزرگ و نقش ارزنده آیت الله شهید نورى را تضییع کرده و انگ ها به آن مرد بزرگ علم و دین زده بودند؛ از جمله آنان ناظم الاسلام کرمانى[بابی ازلی، از بنیانگذا ان انجمن های مخفی ماسونی]، [ماسون] مهدى ملک زاده[فرزند بابی ازلی ماسون، ملک المتکلمین] و [ماسون]احمد کسروى[دین ستیز] هستند؛ هر چند کسروى تا حدّى حقایق را گفته و بهتر از دیگران واقعیت را ابراز داشته است؛ زیرا مثلاً کسروى در نتیجه گیرى مى گوید: حاج شیخ فضل الله، مشروطه مشروعه مى خواست، و دو سید طباطبائى و بهبهانى مى گفتند: وجود ناقص بهتر از عدم محض است.  [موضع شیخ، طباطبائى و بهبهانى در برابر مشروطه گ] آرى، حاج شیخ فضل الله عقیده داشت مشروطه اى که روشن! فکران به وجود آوردند، غل و زنجیرى است که به دست و پاى ملت ایران مى بندند، و آنان را از آن چه مى باید تحقق یابد، محروم مى کنند؛ ولى دو سیّد مى گفتند با تمام زحماتى که در این راه کشیدیم، به نقطه اى رسیدیم که مطلوب نیست؛ اما همین هم تا حدودى مقصود ما را تأمین مى کند و خودکامگى شاه و اطرافیانش را قید مى زند. ما مشروطه را به این جا رسانده ایم و نمى توانیم آن را به کلى رها کنیم؛ همین که قانونى تدوین شده، مهم است.  حاج شیخ فضل الله مى گفت مجلس باید «مجلس شوراى اسلامى» باشد. در دو پیش نویس فرمان مشروطیت هم، چنین بود؛ ولى منورالفکرها در آخر کار که باید به امضاى مظفرالدین شاه مى رسید، آن را به مجلس شوراى ملى تغییر دادند.  آیت اللّه شهید با موضع گیرى هاى خود هنگام تحصن در زوایه حضرت عبدالعظیم، سرانجام قسمتى از متمم قانون اساسى، از جمله اصل دوم آن را از مجلس گذراند؛ اما عقیده داشت که آن مشروطه اى که ما در آغاز کار مى خواستیم، محقق نشده و بر سر این کار هم جان خود را از دست داد. دو سیّد نیز از کار خود طرفى نبستند؛ زیرا طباطبائى را به مشهد تبعید کردند و به کلى منزوى نمودند؛ به طورى که کاملاً فراموش شد و آقا سیّد عبد اللّه[بهبهانی] را هم به قتل رساندند. نتیجه آن شد که با روى کار آمدن رضاخان، شاه ایران[رسما"] عامل انگلیس ها شد که اگر مى ماند، حکومت لائیک را مانند ترکیه در ایران بر قرار مى ساخت.  این دست بیگانگان است که با قوّت، در حساس ترین موضع کشورهاى ضعیف فعالیت مى کند.  [ریشه یابى واقعه مشروطه و نقش شیخ فضل الله] براى این که بدانیم واقعه مشروطه و حق بزرگ شیخ فضل الله در آن از کجا سرچشمه گرفته، به قبل برمى گردیم در قرون وسطى، از فلسفه و شعب علوم عقلى ـ که فروغ تمدن غرب در یونان و روم بود ـ خبرى نبود و ظلمت جهل و بى خبرى سراسر اروپا را گرفته بود. مهم ترین کار اروپاییان، حفظ کتاب هاى مذهبى نقاشى در دِیْرها بود، تا این که اسلام از راه جبل الطارق به اسپانیا و از آن جا به جنوب فرانسه و شمال ایتالیا رسید و از راه دریا هم به جزیره سیسیل و سایر جزایر دریاى مدیترانه آمد که در دست نصارا و اصحاب انجیل قرار داشت.  سرداران اولیه قواى اسلام ـ مخصوصا عبدالرحمن که در سرزمین تور فرانسه شکست خورد و شهید شد ـ به قصد گسترش اسلام به آن نقاط رفتند و نداى اسلام را در آن جا گستردند.  ماجراى آن را مفصل شکیب ارسلان، نویسنده بزرگ دنیاى عرب، در کتاب خود ـ که بنده آن را به نام «تاریخ فتوحات مسلمانان در فرانسه، سوئیس، ایتالیا و جزایر دریاى مدیترانه» ترجمه و چاپ و منتشر کرده ام، و تا کنون هفت بار چاپ شده است ـ آورده است. عظمت اسلام و نقش آن در بیدارى ملل مغرب زمین، از همین کتاب ـ که مآخذ آن هم بیش تر نوشته هاى مورخان غربى است ـ کاملاً پیداست.  نخست در اسپانیا بارقه علوم عقلى که روزى در دست حکماى یونان و روم بود، از شرق به غرب تابید. رسائل فلسفى اخوان الصفا از بصره، و حکمت فارابى و ابن سینا از شرق ایران به اسپانیا رسیده؛ علماى اسلامى در اسپانیا به آن دل بستند و تدریس و تحصیل آن را آغاز کردند. مسلمانان این آثار را در قرن دوم و اوائل قرن سوم هجرى به زبان عربى ترجمه کردند و اخوان الصفا، فارابى و ابن سینا به تکمیل ترجمه ها مبادرت ورزیدند و در شعب گوناگون تدوین نمودند.  🔰ادامه در بخش چهارم🔰
🔰بخش چهارم🔰  فلسفه و علوم عقلى به زودى جاى خود را در اسپانیاى اسلامى (اندلس) باز کرد و به وسیله ابن صانع، ابن باجه و بیش تر ابن رشد سیر نهایى خود را پیمود. این علوم از آن جا به اروپا رفت و به شاخه هاى زبان لاتین درآمد و باعث بیدارى غربیان شد. ماجراى آن هم از این قرار بود: غربیان به اسپانیا آمدند و نخست زبان عربى را به خوبى آموختند؛ پس از مهارت یافتن در زبان عربى، آن کتب را با خود به اروپا بردند و به سرعت آن ها را ترجمه کردند، و چه بسا که نسخه اصل آن ها را در تمام رشته هاى علمى (فلسفه، نجوم، ریاضیات، هیأت، طب، شیمى، فیزیک، و غیره) به دست آوردند و پس از ترجمه، به تدریس و تحصیل و گسترش آن ها اهتمام ورزیدند. آنان از راه جنگ هاى صلیبى که دویست سال بین اروپاییان و مسلمانان ادامه یافت، به تمام ممالک اسلامى راه یافتند، و از نزدیک تمدن عظیم اسلامى و گسترش علوم و فنون مسلمانان را ملاحظه کردند و آن چه را دیده بودند، در اروپا براى خود پدیدآوردند.  مهم ترین و قدیمى ترین کلیساها و بناهاى تاریخى اروپا، بعد از آمدن اسلام به اسپانیا در اواخر قرن اول هجرى بنا شد. این بناها را هم از روى نقشه مسجد عظیم قرطبه و دیگر بناهاى تاریخى، مانند کاخ ها، سدها، پل ها و جاده هاى مسلمانان در اسپانیا پدید آوردند.  از آن پس غارت کتاب ها و میراث فرهنگى ما را آغاز کردند؛ زمین ها را براى بردن آثار تاریخى ما کاویدند که امروز آن ها را در کتاب خانه ها و موزه هاى آنان مى بینید. همچنین از راه اعزام میسیون هاى تبشیرى به ممالک اسلامى، باقى مانده آثار تمدن اسلامى را با خود به اروپا بردند و براى ما که صاحب اصلى آن ها بودیم، چیزى باقى نگذاشتند. آنان اسلام را از اسپانیا و شرق اروپا عقب زدند.  براى این که بدانید اروپاییان چگونه تمدن، علم و صنعت را از ما مسلمانان گرفتند، به کتاب پر ارزش «آفتاب اسلام در غرب» نوشته خانم دکتر «زگرید هونکه» آلمانى را مطالعه کنید که حقیقت را مانند آفتاب روشن ساخته است؛ به مصداق این بیت:  خوش تر آن باشد که وصف دلبران گفته آید در حدیث دیگران  خواندن این کتاب براى مبلغان ضرورى است؛ مخصوصا مبلغانى که به خارج مى روند. بنده در شهر برلین آلمان، سراغ این خانم را گرفتم که بروم از وى تقدیر کنم؛ ولى گفتند در فلان شهر بوده و پنج سال است که به بهشت رفته است! واقعا تأسف خوردم و گفتم باید هم به بهشت برود. شما هم این کتاب را بخوانید و ببینید که جا دارد به بهشت برود یا نه؟  اروپاییان پس از آن، به استعمار و استثمار ممالک اسلامى پرداختند؛ شبه قاره هند را به وسیله کمپانى هند شرقى بلعیدند؛ امپراطورى عثمانى را تجزیه نمودند و کشورهاى اسلامى شمال آفریقا و مصر و سودان را مستعمره خود کردند؛ آن گاه چشم طمع به کشور ما دوختند؛ یعنى ایران بزرگ آن روز؛ ولى در این جا با سدّ پولادینى به نام مرجعیت مطلق مواجه شدند. اگر در دیگر کشورهاى اسلامى، مقام شامخ مرجعیت کاربرد داشت و علما، تابع حکومت وقت و حقوق بگیر آن ها نبودند، مراجع شیعى مى توانستند با حکم جهاد و فتواى قاطع خود، جلو هجوم بیگانگان و نقشه ها و دسیسه هاى آنان را بگیرند؛ ولى در آن جا چنین نبود.  [توطئه هاى انگلیس در ایران و مقابله علما با آن] در نقشه انگلیس ها که نخست با حضور کمپانى رویتر انجام گرفت، با فتواى اعلم علماى ایران، حاج ملاعلى کنى، مواجه شدند. ایشان به ناصرالدین شاه تلگراف زد که اگر میرزا حسین خان سپهسالار، عاقد قرارداد خائنانه رویتر، با تو از اروپا وارد خاک ایران شود، او را تکفیر مى کنم. همین پایمردى موجب شد که قرارداد مزبور لغو شود.  سپس انگلیسى ها از راه کمپانى رژى وارد شدند و تا پنجاه سال خرید و فروش تنباکوى ایران را در اختیار داشتند. این توطئه هم با فتواى قاطع میرزا شیرازى در هم شکست. مرحوم میرا در فتواى خود چنین نوشت:  بسم الله الرحمن الرحیم. الیوم استعمال تنباکو ـ بأىّ نحو کان ـ در حکم محاربه با امام زمان است.  شاه مستبد پس از این حکم، مجبور شد قرار داد مذکور را لغو کند تا ملت ایران از خطرهاى آن دو واقعه آسوده شوند.  شایان ذکر است که اگر دو کمپانى انگلیسى در کار خود موفق مى شدند، قضایاى بعدى هم طبق خواست و نقشه آن ها عملى مى شد. اگر هم ایران به استعمار آن ها در نمى آمد، حداقل مثل ترکیه، حکومت آن به صورت لائیک و بدون قید اسلام اداره مى شد. اگر چنین اتفاقى در ایران رخ نداد، بر اثر وجود مراجع عالى قدر و حکم نافذ آنان بود.  پس از لغو قرارداد کمپانى رژى، به دستور ناصرالدین شاه هیأتى مرکب از شاه زادگان، رجال سرشناس و علما تعیین شدند که قرارداد را بررسى کنند و خسارت کمپانى را ارائه دهند تا پرداخت شود. یکى از آن علماى بزرگ تهران، مرحوم آیت اللّه حاج شیخ فضل اللّه نورى بود.  🔰ادامه در بخش پنجم🔰
🔰بخش پنجم🔰 این عده از علما وقتى دیدند نفوذشان چنین قراردادى را لغو کرده، تقاضاى تشکیل دیوان عدالت کردند تا بر سیاست مملکت نظارت داشته باشد و اختیارات شاه و اعضاى دولت را محدود کند و از صورت استبدادى در آورد.  تقاضاى تشکیل دیوان عدالت کم کم گسترش یافت و به صورت حکومت مشروطه درآمد. آیت اللّه شهید، ابتدا از این هدف پشتیانى کرد؛ ولى همین که دید روشن فکران و ایادى بیگانه وارد عمل شده و سردمدار تدوین قانون مشروطه و تشکیل مجلس شورا شده اند، هشتاد روزنامه یکى بعد از دیگرى به صورت خلق الساعه پدید آمد و دهن کجى به دین و روحانیان را آغاز کرده و از حقوقى که از غرب آمده دفاع مى کنند، خود را کنار کشید و به مخالفت با آن پرداخت تا جایى که جان خود را بر سر این راه گذاشت.  انگلیسى ها، به موقع در نقاط مختلف ایران گشته بودند و از امکانات موجود در ایران و معادن غنى و سرشار آن، از جمله نفت به خوبى اطلاع داشتند؛ به همین جهت پس از شکست دو کمپانى مزبور، از راه رخنه در حکومت مشروطه وارد شدند ـ که گفتیم ـ اگر آیت اللّه حاج شیخ فضل اللّه در تدوین متمم قانون اساسى موفق نمى شد، حتما نقشه انگلیسى ها جامعه عمل مى پوشید و مانند ترکیه ـ که یک سال قبل از ما حکومت مشروطه را به دست آورد ـ، حکومتى لائیک بر سر کار مى آمد.  [نقش علما در مبارزه با بیگانگان] براى این که بدانید سهم علما و زعماى دینى در جلوگیرى از نفوذ بیگانگان در سیاست مملکت چقدر بوده، نامه اى را ارائه مى دهم که مرحوم آیت اللّه سیّد محمدکاظم یزدى در 14 صفر سال 1321 قمرى، پنج سال قبل از تأسیس حکومت مشروطه، به آقا سیّد حسین صدر قمى، شاگرد میرزاى شیرازى و مشاور مخصوص مرحوم حاج شیخ فضل اللّه نورى، نوشته و از او خواسته است وى را از غائله اى که پدید آمده، آگاه سازد تا تکلیف خود را بداند.  این نامه بسیار پر ارزش است. من از برادرمان آقاى ابوالحسنى (منذر) خواهش کردم روى آن کار کند و اعلام نماید که چگونه آیت اللّه یزدى پنج سال قبل از تأسیس مشروطه خطرهاى آن را پیش بینى کرده است؟! این نامه را در جلد اول «نهضت روحانیون ایران» آورده ام. در این جا چند جمله آن را مى خوانم، و توجه اهل نظر را به آن جلب مى کنم:  بسم اللّه الرحمن الرحیم... اکنون تکلیف فعلى اقتضا نموده در خصوص مواد متجدده و قوانین مستحدثه که چندى است اخبار موحشه آن، انتظام امور غالبى را مقدّر به انفصام نموده، چون داعى استحضار تام از مواقع ورود و صدور آن به نحوى که موافق نظام و محصل مرام است، ندارم، استکشاف حال و استعلام وظیفه فعلیه آن را از آن جناب نمایم، (1) به جهاتى که مربوط به ورود بر این گونه مواد، از آن جناح مشهود بود، انشاء اللّه تعالى اهتمامى بسزا و تأملى وافى نموده، داعى را هم مسبوق دارید؛ چه این که به نحوى که مربوط است، از گوشه و کنار شورش را موجب گردیده که چنان چه این آشفتگى را برقرار و زمانى پراکندگى به استمرار گذرد، واهمه آن است که طایفه بیگانه که زمانى است به انتظار بازار آشفته اند، وقت را غنیمت شمرند و خداى نخواسته این بُقعه مبارکه ایران که از بین تمامى مملکت وسیعه (اسلامى) اختصاص به اهل ایمان داشته، مانند کشور هندوستان به دست دشمن برسد....  نامه مفصل است. پیداست که آقا سیّدحسین هم کل مطالب را که بعدها در لوایح حاج شیخ فضل اللّه درج شده، به آن مرجع دل سوز به حال اسلام و مسلمانان اطلاع داده است و همان هم موجب شد که آیت اللّه سیّد محمّدکاظم یزدى در ماجراى مشروطه، [در عین حال که همفکر و دوست شیخ شهید بود] روشى احتیاط آمیز داشته باشد و مانند سه مرجع دیگر (آخوند محمد کاظم خراسانى، حاج میرزا حسین تهرانى و حاج شیخ عبداللّه مازندرانى) طرفدار مشروطه کذایى نباشد؛ بلکه خود را از آن ورطه کنار بکشد.  این که مشهور است سیّد کاظم یزدى مخالف مشروطه بوده، از همین جا سرچشمه گرفته؛ زیرا او پنج سال قبل از واقعه، دچار تشویش مى شود که مبادا کارگردان واقعى، بیگانگان و ایادى داخلى آن ها باشد. که این چنین نیز بود و آن شد که نمى بایست بشود.  نکته دیگر این که یکى از صاحب نظران امور سیاسى دین، در کتابش نوشته است:  در زیر هیچ قرارداد استعمارى که در دویست سال گذشته در ایران منعقد شده، شما امضاى یک آخوند نجف رفته را نمى بینید؛ ولى امضاى آقا مهندس و دکتر هست.  اخیرا عده اى از همان قماش ایادى اجانب در صدر مشروطه، گفته اند:  مگر روحانیت وزیر و مسؤول مملکتى بوده اند که امضایشان زیر قراردادها نیست.  مى گوییم اولاً این نوشته روحانیان نیست، نوشته کسى است که تا همین اواخر وقتى قصد توهین به روحانیان را داشتند، به کلام دکتر...؛ استناد مى کردند؛ ثانیا اگر از بیم روحانیان نبود یا آنان با عاقدان قراردادهاى استعمارى کنار مى آمدند یا بى تفاوت مى ماندند، قراردادها بسته مى شد و از لغو آن ها هم خبرى نبود؛ 🔰ادامه در بخش ششم🔰
🔰بخش ششم🔰 ثالثا حاج میرزا آقاسى، صدراعظم محمّد شاه قاجار، یک آخوند نجف رفته و شاگرد ملا عبدالصمد همدانى و معروف به «آخوند ایروانى» بود. او چهارده سال صدراعظم بود. در تمام دوران صدارت وى یک قرارداد استعمارى به زیان دولت ایران بسته نشد و امضاى او پاى چنان قراردادهایى نیست. با این که ما او را ـ به دلیل خلع لباس قرار گرفتن در ارکان دولت ـ روحانى نمى دانیم. آیا همین کافى نیست که دیگر لب فروبندید و سخنان سخیف بر زبان نیاورید؟ [اصل دوم قانون اساس، خون بهاى شیخ شهید] بارى، سخن از نقش ارزنده آیت اللّه شهید حاج شیخ فضل اللّه نورى در نجات مشروطه بود، تا جایى که جان خود را در این راه از دست داد. در این جا مناسب مى دانم اصل دوم قانون اساسى را که خون بهاى آیت الله شهید حاج شیخ فضل الله است، عینا بیاورم:  مجلس مقدس شوراى ملى که به توجه و تأیید... حضرت امام عصر ـ عجل الله فرجه ـ و بذل رحمت اعلى حضرت شاهنشاه اسلام ـ خلد الله سلطانه ـ و مراقبت حجج اسلامیه ـ کثّرالله امثالهم ـ و عامّه ملت ایران تأسیس شده، باید در هیچ عصرى از اعصار، مواد قانونیّه آن مخالفتى با قواعد مقدسه اسلام و قوانین موضوعه حضرت خیرالانام صلى الله علیه و آله نداشته باشد. و معیّن است که تشخیص مخالفت قوانین موضوعه با قواعد اسلامیه، بر عهده علماى اعلام ـ ادام الله برکات وجودهم ـ بوده و هست؛ لهذا رسما مقرر است در هر عصرى از اعصار هیأتى که کم تر از پنج نفر نباشد، از مجتهدین و فقهاى متدینین که مطلع از مقتضیات زمان هم باشند، به این طریق که علماى اعلام و حجج اسلام مرجع تقلید شیعه، اسامى بیست نفر از علما که داراى صفات مذکور، باشند به مجلس شوراى معرفى بنمایند. پنج نفر از آن ها را یا بیش تر به مقتضاى عصر، اعضاى شوراى ملى به اتفاق یا به حکم قرعه تعیین نموده به سمت عضویت بشناسند، تا موادى که در مجلسین عنوان مى شود، به دقت مذاکره و غور و بررسى نموده، هر یک از آن مواد معنونه که مخالفت با قوانین مقدسه اسلام داشته باشد، طرح و رد نمایند که عنوان قانونیت پیدا نکند و رأس این هیأت علما در این باب مطاع و متّبع خواهد بود و این ماده تا زمان ظهور حضرت حجت عصر ـ عجل الله فرجه ـ تغییرپذیر نخواهد بود.  [شهادت شیخ فضل الله ] آرى، نیروهاى سپهدار تنکابنى و بختیارى تهران را فتح کردند و مشروطه خواهان بر پایتخت مسلط شدند. در این بحبوحه فوج مجاهدان اداره شهربانى را قبضه کردند و یپرم ارمنى به ریاست شهربانى رسید. پس از فتح تهران خیرخواهان و نزدیکان به آیت اللّه شهید گفتند براى حفظ جانتان به سفارت روس پناه ببرید. سفیر روس هم از وى دعوت کرد که اگر به سفارت نمى آید، اجازه دهد پرچم روس را روى بامش به اهتزار درآورند تا مصونیت پیدا کند؛ ولى او نپذیرفت و گفت:  براى یک عالم اسلامى ننگ است که پناه به کفر ببرد.  سفیر عثمانى از این موضوع اطلاع یافت و از وى خواست به آن سفارت پناه ببرد که دولتى اسلامى است؛ ولى آیت اللّه شهید به نزدیکانش گفت:  یک عمر نان على را خورده ام، این آخر عُمْرى نمى خواهم وام دار... باشم.  سرانجام عصر روز سیزدهم رجب سال 1327 او را که ـ حتى به گفته دشمنانش ـ اعلم علماى تهران بود، به جرم مخالفت با مشروطه کذایى و گذراندن اصل دوم متمم قانون اساسى، به میدان توپخانه و به پاى دار بردند.  در آن حال آن مرد بزرگ هفتاد ساله، بدون این که رنگ ببازد و از خود ضعف نشان دهد، این آیه شریفه را مى خواند: «و افوض امرى الى اللّه ان اللّه بصیر بالعباد». و مى گفت: «اگر نا مهربان بودیم، رفتیم». هنگامى که به پاى دار رسید، عمامه اش را از سر برداشت و به طرف مردم پرت کرد و گفت:  عمامه را از سر من برداشتند، از سر دیگران هم بر مى دارند.  و لحظه اى بعد در بالاى دار، جان به جان آفرین تسلیم کرد؛ در حالى که مردم فریب خورده و طرفداران مشروطه به شدت کف مى زدند و شادى مى کردند! واقعا روانشاد، جلال آل احمد، چه زیبا مى گوید:  من نعش آن بزرگوار را بر سردار هم چون پرچمى مى دانم که به علامت استیلاى غرب زدگى پس از دویست سال کشمکش بر بام سراى این مملکت افراشته شد.  🔰ادامه در بخش هفتم/پایانی🔰
🔰بخش هفتم/پایانی🔰 در پایان خاطره جالبى را درباره نوشتن تاریخ مشروطه بیان مى کنم. وقتى در سال 1341 شمسى این قسمت از کتاب «نهضت دو ماهه روحانیون» را در قم مى نوشتم، ناگهان متوجه شدم که عصر روز سیزدهم رجب است و از این جهت تکان سختى خوردم و تا لحظاتى ناراحت و منقلب بودم. همین نکته را هم در پاورقى آن صفحه نوشتم. عجیب تر این که وقتى هیجده سال بعد (سال 1359) همین واقعه را در جلد اول «نهضت روحانیون ایران» ـ که یازده جلد است ـ مى نوشتم، باز متوجه شدم عصر روز سیزدهم رجب و نزدیک غروب است! و جالب تر این که صبح همان روز، نخستین «مجلس شوراى اسلامى» ـ که حاج شیخ فضل اللّه آن را مى خواست ـ به امر حضرت امام خمینى (جانشین به حق حاج شیخ فضل اللّه) با شکوه هر چه تمام تر افتتاح شد! در خاتمه از آیت الله آقاى مصباح یزدى و مدیریت محترم حوزه، جناب حجت الاسلام و المسلمین آقاى حسینى بوشهرى تشکر مى کنم که مرا به جهت پیشکسوتى در نگارش صحیح تاریخ مشروطه در حوزه علمیه، مورد عنایت قرار دادند.  ◽️پی نوشت 1. یعنى شما تحقیق کنید و به من خبر بدهید چه خبر است؟ چه اتفاقى در شُرُف وقوع است.  🔸منبع: پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران،(مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی) از فصلنامه آموزه ✅ قسمتی از مقاله استاد دوانی در یادمان «تندیس پايداری» درنکوداشت مرجع شهید علامه نوری(ره):🔰 آنچه مايه كمال تأسف است، اين است كه هرچند پس از پيروزی انقلاب اسلامی ملت ايران به رهبری حضرت امام خمينی(قده)، بيشتر مقاصد آيت الله شهيد حاج شيخ فضل الله نوری، از جمله «مشروطه مشروعه» و تاسيس «مجلس شورای اسلامی» و حضور شورای ناظر بر مصوبات مجلس (نگهبان)، جامه عمل پوشيده، و آنچه آن و می خواست به وسيله جانشین بحقش حضرت امام خمينی انجام گرفت، ولی از آن آيت بزرگ الهی تقدير شايسته ای به عمل نيامد، حال آن كه بسيار به جا بود درباره وی كتاب های تحقيقی، تأليف و تصنيف شود، و كنگره بزرگی بگيرند. در يك كلام، آيت الله شهيد حاج شيخ فضل الله نوری، شهيد راه اسلام شد. كسی حق او را چنان كه بايد ادا نكرد، و تاكنون هم ادا نشده است، ولی چنان كه گفتم همين كه بازار آشفته ای به وجود می آيد، مزدوران اجانب در گوشه و كنار، بيرون آمده و به سمپاشی بر ضد او و مثله ساختن تاريخ می پردازند، و از اين راه ماموريت خود را به انجام می رسانند./از مقاله استاد دوانی دریادمان «تندیس پايداری»،ویژه نامه روزنامه رسالت درنکوداشت مرجع شهید نوری(ره)/ویژه نامه روزنامه رسالت/نوید شاهد... 🌹جهت شادی روح عالمان واقعی دین، بخصوص مرحوم استاد دوانی «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم ✳️ @ShahidRabe
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده ‼️ درباره وارثین شیخ الاعظم، مرتضی انصاری(ره) 🔰👇👇
🏴 به بهانه ایام ارتحال شیخ الاعظم مرتضی انصاری رضوان الله تعالی علیه/۱۸ جمادی الثانی ۱۲۸۱ ق 🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم 💠 امام خامنه ای حفظه الله: من يک وقت خواندم كه يک مأمور انگليسى، خدمت شيخ انصاری رفت تا پول عمده‌اى را كه مربوط به يک موقوفه‌ معروف هند بود، به او بدهد، مأمور انگليسی گفته است: «خدمت شيخ رفتم، وقتى پيشنهاد به اين عظمت را به او عرضه كردم، نگاهى در آستين چپش كرد و گفت گرفتن این پول تكليفم نيست؛ همين يک كلمه!» و آن مأمور انگليسى، گفت: مقابل اين عظمت ایشان خُرد شدم؛ خب؛ شيخ چقدر میتوانست از آن پول براى دنياى اسلام و براى حوزه‌ى علميه استفاده كند اما ببينيد؛ عظمت بينش و شعور معنوى و استقامت روحى اين مرد، اينجا معلوم میشود! ۷۳/۹/۲۱ بزرگان ما بعد از گذشت صد و پنجاه سال از زمان وفات شیخ [مرتضی انصاری ره]، همچنان او را "شیخ الاعظم" می دانند، همه او را شیخ خودشان به حساب می آورند. یعنی هیچ کس نیست که در باره عظمت مقام علمی شیخ، اندک تأملی داشته باشد. خواص علما در حوزه های علمیه، خودشان را از شاگردان شیخ و ریزه خواران علمی وی می شمرند. ۱۳۷۳/۹/۲۱ 💠 میرزا حبیب الله رشتی(ره): «شیخ [انصاری] سه چیز ممتاز داشت: علم، سیاست و زهد سیاست را به حاج میرزا محمد حسن شیرازی و علم را به من داد و زهد را با خود برد.» /زندگی و شخصیت شیخ انصاری، ص262 ✍ نقل است، پس از ارتحال شیخ الاعظم انصاری، میرزای رشتی و میرزای شیرازی جایگاه زعامت و مرجعیت عام شیعیان را با تقوا و بزرگواری به یکدیگر حواله می‌دادند و هرکدام، دیگری را شایسته این مقام می‌دانستند، ولی با استدلال و اصرار میرزای رشتی که مرجعیت عام باید به دست فردی دارای سیاست باشد، میرزای شیرازی پذیرفت.(رضوان الله تعالی علیهم) 📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰 ⁉️✍ آیا میدانستید که، وارثینِ علم و سیاستِ شیخ الاعظم مرتضی انصاری(ره)، برای جلوگیری از فتنه مغرضین و معاندان، در اقدامی هوشمندانه و در زمان حیاتشان، جانشین خود را تعیین کردند؟! آنها مرجعیتِ شاگردِ طراز اولِ خود را به طرزی شگفت، تأیید و مؤمنین را به تقلید از او فراخواندند؟🔰 💠 میرزا حسن شیرازی ره (وارث سیاستِ شیخ الاعظم): در احتیاطات من از شیخ فضل الله نوری تقلید کنید که او خود من و نفس [ ن َ ف َ س ِ] من است.میان من و او، غیریتی نیست. 💠 میرزا حبیب الله رشتی ره (وارث علمِ شیخ الاعظم): نور چشمم شیخ فضل الله نوری، مجتهدی متبحر و کامل و جامع معقول و منقول گردیده، رواست مؤمنین وی را در امور دینی، خود قرار دهند. ✍ همچنین دیگر شاگردِ ممتازِ حوزه تدریس شیخ الااعظم، یعنی محدث بزرگ شیعه، میرزا حسین محدث نوری(ره) صاحب "مستَدرَکُ الوَسائل و مُستَنبَطُ المَسائل"، "لؤلؤ و مرجان"، پیشوای ائمه علم حدیث و رجال در اعصار اخیر و از بزرگ ترین علمای شیعه و رجال اسلام در قرن ۱۴ در مقدمه کتاب شاخه طوبی، علامه شیخ فضل الله را مجمع فضایل و صفات نیک می شمرد، در جای دیگر بر دانش و پارسایی شگرف شیخ انگشت تأکید می‌نهد و در تقریظی که سال ۱۳۰۲ ق در سامرا بر کتاب صحیفه مهدویه علامه شیخ فضل الله نگاشته به ایشان اجازه نقل روایت داده (اجازه نامه محدثی) و چنین می فرماید:🔰 ...کوه بلند علم و ستون استوار فضل، مقتدای فقیهان برجسته و معتمد عالمان چیره دست، جامع معقول و منقول، حاوی حقایق فروع و دقایق اصول، بوستان علم و اقیانوس فضل، عالم عامل کامل، شیخ فضل الله نوری ... که خدایش حفظ کند. 📚چهار اثر تألیفی تحقیقی از مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، مرتبط با آثار شیخ الاعظم مرتضی انصاری(ره)🔰 1⃣📗المسألة شیخ الاعظم انصاری(ره)، که میرزای شیرازی(ره) آرای خود را به صورت تعلیقه بر آن نوشته و مرجع شهید علامه نوری(ره) نیز با تقریظی به آن، صحتش را تأیید و مُقلدین خود را به عمل بدان، فراخوانده است. در تقریظ مرجع شهید علامه نوری(ره) برای مُقلدینش آمده:🔰 ...باکی نیست برای مقلدین، که عمل نمایند به آنچه در این رساله مذکور است. إِنْ شَاءَ اللَّٰهُ تعالی.حرّره الأحقر فضل الله نوری 2⃣📕حاشیه بر فرائد الاصول شیخ الاعظم انصاری 3⃣📘حاشیه بر المکاسب شیخ الاعظم انصاری 4⃣📙حاشیه بر کتاب طهارت شیخ الاعظم انصاری 🔸استخراج از: مستندات آثار قلمی و کلامی مورخان فقید، مرحوم استاد علی دوانی، مرحوم استاد علی ابوالحسنی، مرحوم استاد جواد بهمنی...ک، تنهای شکیبا، ک، اندیشه سبز زندگی سرخ... و همچنین: الذریعة إلی تصانیف الشیعة، آقا بزرگ تهرانی/اَعیانُ الشّیعه، محسن امین/شهداء الفضیلة، علامه امینی/ک، مجموعه رسائل...شیخ فضل الله، محمد ترکمان/مهدی انصاری، همایش دیده بان بیدار، حرم حضرت عبدالعظیم/ جهادتبیینی/دانشنامه های آزاد... ✳️ @ShahidRabe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆وارثینِ مکتب شیخ الاعظم مرتضی انصاری(ره) در سلسله جلیله اُستاد و شاگردی/نمودار(چارت) /کیفیت اصلی 📷 کلیک بر تصویر و زوم (+) ✳️ @ShahidRabe
📑 🔶🔸برای نخستین بار، در موضوع: حکومت و تمدن در اندیشه سیاسی آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه الشریف) 🖋📄 پژوهشگر و نویسنده: حجت الاسلام والمسلمین سید حسین خادمیان نوش آبادی استاد حوزه های علمیه، دانشجوی دکتری تاریخ اسلام، دانشکده تاریخ، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، ایران ▫️انتشار: در نشریه علمی «علم و تمدن در اسلام» شماره ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ 🔶🔸چکیده حکومت از مباحث مهم و تمدن به مثابه وضع مطلوب، دارای جایگاه ویژه در اندیشه سیاسی همه دور­ه ­های گذشته ایران و جهان است. در نهضت مشروطه نیز، به دلایل متعدد از جمله تأثیرپذیری ایرانیان از افکار سیاسی غرب، بازار اندیشه­ ورزی چنان بالا گرفت که به حکومت و تمدن بیش از گذشته پرداخته شد. در میان اندیشمندان این دوره، آیت الله علامه شیخ فضل­ الله نوری(ره) از برجسته‌ترین فقهایی است که در جدال اندیشه ­ها و با مقولاتی چون حکومت و تمدن به مصاف اندیشه غرب می ­رود، از این رو، مقاله حاضر به این سئوال که: دیدگاه آیت الله شیخ فضل­ الله نوری به حکومت و تمدن چه بوده است؟ به شیوه توصیف و تحلیل پاسخ می ­دهد. یافته­ های تحقیق نشان می­ دهد شیخ در چارچوب دین، حکومت و تمدنی را مفید و مؤثر می­دانست که در آن استعمار، خودکامگی، فساد، بیگانه ­محوری و افکار و اعمال ضد شریعت، نفی گردد. ✍ برای مشاهده و دریافت نسخه PDF اصل مقاله، به قسمت فایل ها در لینک نشریه مراجعه کنید👇 http://mag.mpte.ir/article_164544.html ✳️ @ShahidRabe
🌺🍃۲۰ جمادی الثانی، ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امام خمینی(قدس سره) تبریک و تهنیت باد 🌺🍃صلوات خاصه حضرت زهرا(س): بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّیقَةِ فاطِمَةَ الزَّکِیَّةِ حَبیبَةِ حَبیبِکَ وَنَبِیِّکَ وَاُمِّ اَحِبّآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ الَّتِى انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلى نِسآءِ الْعالَمینَ اللّهُمَّ کُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها وَکُنِ الثّائِرَ اَللّهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدى وَحَلیلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ وَالْکَریمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاَْعْلى فَصَلِّ عَلَیْها وَعَلى اُمِّها صَلوةً تُکْرِمُ بِها وَجْهَ اَبیها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّ بِها اَعْیُنَ ذُرِّیَّتِها وَاَبْلِغْهُمْ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ. خدایا درود بفرست بر بانوی صدیقه فاطمه ی پاکیزه صالحه که اوست حبیبه ی تو و پیامبرت و مادر اولیاء و برگزیدگان تو (امامان معصوم) آن بانویی که برگزیده ای و برتری داده ای و انتخاب کرده ای او را بر زنهای جهانیان خدایا تو داد او را از ستمگرانش بستان و از کسانی که حق او را سبک شمردند باز خواست نما و خونخواه خون فرزندان او باش خدایا همچنان که او را مادر امامان هدایت و همسر صاحب لواء (علی) و بزرگوار در نزد ملأ اعلی (ملائکه) مقرر داشتی پس درود بفرست بر او و آن درود و صلواتی که روشن گردانی چشمهای ذریه ی او را و برسان به آنان از طرف من در این وقت بهترین تحیت و سلام را. ✳️ @ShahidRabe
📚 ✍ اجازه آزادی عمل و حق تصمیم گیری زنان در مسائل اقتصادی، توسط مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، امر و حق مهمی که توسط دیگر مراجع هم عصر ایشان (به‌خصوص مراجع حامی جریان غربگرای مشروطه در نجف)، کمتر و یا اصلاً به رسمیت شناخته نمی‌شد و همین، حکایت از حفظ کرامت و منزلت مقام زنان در افکار و عملِ علامه شیخ فضل الله نوری داشته است... توضیحات تکمیلی🔰👇👇
📘📘 مجموعه دو جلدی، در محضر شیخ فضل الله نوری(ره) 🖋از: دکتر منصوره اتحادیه، سعید روحی ◽ناشر: نشر تاريخ ايران 1385 ش ✍ کتاب، اسناد حقوقى عهد ناصرى و مشتمل بر خلاصه معاملات و اسناد تنظيم شده در نزد مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) است كه جزء آثار به غارت رفته شیخ شهید بوده و به صورت اتفاقی به دست دکتر منصوره اتحادیه (بانوی تاریخدان ایران) می رسد و منبع تألیف این مجموعه دوجلدی می شود. تحرير اين اثر را مرجع شهید نوری از ربيع الثانى سال 1303ه.ق شروع كرده و خلاصه فعاليت‌هاى خویش را تا اواسط سال 1306ه.ق در آن مندرج ساخته است. اطلاعات كتاب، ما را با مسائل گوناگون حقوقى، اقتصادى، بضاعت مالى مردم، اعتقادات، آداب و رسوم، روابط خانوادگى جامعه‌اى كه هنوز قوانين غربى و نفوذ مدرنيسم در آن چندان رسوخ نكرده بود، آشنا مى‌سازد. نكته حائز اهمیت، نقش علماء و مراجع در جامعه‌ است كه در اين كتاب، مصداق بارز آن نقش کارگشا و راه گشای مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) است. علماء در تمامى قراردادهاى مالى، در مسائل زندگى روزمره مردم از جمله ازدواج، طلاق، ارث، انواع معاملات و حل و فصل دعاوى نقش داشتند. (تا قبل از پیاده شدن سیستم قضایی غربی، توسط مشروطه چیان غربگرا) از نكات جالب توجه فعاليت اقتصادى زنان (با اجازه و فتوای مرجع شهید علامه نوری ره) است. زنان پول قرض مى‌دادند، املاك خود را وقف مى‌كردند، و در معاملات خريد و فروش ملك شركت مى‌جستند. در دعواهاى خانوادگى و غيره حضور داشتند و يا گاه به وصيت شوهر قيموميت فرزندان را داشتند. البته نسبت ثروت زنان و تعداد معاملاتى كه در آن شركت داشتند، كمتر از مردان بود. در حوزه امور مالى و اقتصادى از لحاظ قانونى و شرعى (بنا به فتوای مرجع شهید نوری) بين زنان و مردان تفاوتى وجود نداشت و زنان در اداره اموال خود آزادى تصميم‌گيرى داشتند که این خود حکایت از حفظ کرامت و منزلت مقام زن در افکار و عمل مرجع شهید علامه نوری دارد و این در حالیست که در همان زمان، مراجع حامی مشروطه در نجف برای زنان، چنین حقوقی را کمتر قائل بوده و یا اصلا" قائل نبودند! / ✍تهیه و توزیع: تماس با ⬅️ نشر تاریخ ایران، تهران - پایین تر از میدان فلسطین - ساختمان 110 - ط سوم - واحد 304تلفن : 66463030 - 66496391 ✅ دکتر منصوره اتحادیه (بانوی تاریخ دان ایران):🔰 من هوادار شیخ فضل الله نوری هستم، برای اینکه، می فهمم که او چه می گوید، او به عیان می دید که چه اتفاقی دارد برای مشروطه رخ می دهد.روند کنار زدن علما در مشروطه از دید شیخ فضل الله پنهان نماند.او حق داشت و خیلی زود متوجه برخی نیرنگها شد. شیخ فضل الله، خیلی شخصیت گفتگو برانگیزی است. قانونی که داشت از مجلس مشروطه می گذشت، برگرفته از قانون اساسی بلژیک و فرانسه بود و این قوانین فرنگی بود، غربی بود، و شیخ فضل الله به عنوان یک مجتهد (مرجع)، نمی توانست بپذیرد. او در لوایح می گوید من یک تعدادی از این مجلسیان را قبول ندارم، اینها طبیعیون هستند، سوسیالیست هستند (منکر خدا هستند)، شیخ درست می گفت، واقعا" سوسیالیست ها در مجلس مشروطه بودند، حتی روزنامه صور اسرافیل که شیخ را مورد حمله قرار می داد، ارگان سوسیالیست ها بود. شیخ فضل الله در مقابل التقاطی که در لوای اسلام پدید آمده بود ایستاد. با التقاط چپگرایان، مخالف بود.درک شیخ فضل الله خیلی خوب بود. به اعتقاد من، انقلاب اسلامی، ادامه نهضت ناتمام مشروطه (و شیخ فضل الله) است. آنجا ناتمام ماند، شیخ فضل الله را دار زدند، آن روشنفکر ها، آن اصلاحطلب ها که مدلشان غربی بود، نگذاشتند در آن زمان قوانین اسلام پیاده شود. قوانینی که پیاده شد، مطابق قوانین اسلام نبود./در حاشیه شرح مکتوبات مشروطه، مرداد ۹۵ و گفتگو با پیام فضلی نژاد، برنامه شوکران، آذر ۹۸ 🔸منابع دیگر: ویکی‌نور، دانشنامه تخصصی نور، ک، تنهای شکیبا ✳️ @ShahidRabe
🗓 ۲۵ دی‌ماه، روز تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی ✅ و بزرگداشت مورخ امینِ امام راحل 🔰👇👇
✍ به گزارش پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ روز 25 دی ماه در تقویم رسمی کشور به عنوان روز تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی نامگذاری شد. حضرت امام خمینی (قدس سره) در تاریخ ۲۵ دی ماه سال ۱۳۶۷، با صدور پیامی حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سید حمید روحانی رئیس وقت مرکز اسناد انقلاب اسلامی را مأمور تدوین تاریخ انقلاب اسلامی کردند. در بخشی از پیام امام چنین آمده است: امروز همچون همیشه تاریخ انقلاب‌ها، عده‏‌ای به نوشتن تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی ایران مشغولند که سر در آخور غرب و شرق دارند. تاریخ جهان پر است از تحسین و دشنام عده‌‏ای خاص، له و یا علیه عده‏‌ای دیگر و یا واقعه‌‏ای در خور بحث. اگر شما می‌‏توانستید تاریخ را مستند به صدا و فیلم حاوی مطالب گوناگون انقلاب از زبان توده‏‌های مردم رنجدیده کنید، کاری خوب و شایسته در تاریخ ایران نموده‏‌اید. باید پایه‌‏های تاریخ انقلاب اسلامی ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها باشد. بر اساس این گزارش سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران و جمعی از اعضای مجمع هماهنگی مراکز تاریخ پژوهی و بانک‌های اسنادی ایران (مهتاب) طی مکاتبه‌ای در بهمن ماه سال ۱۴۰۰ با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خواستار نامگذاری روز ۲۵ دی ماه به نام «روز تاریخ نگاری انقلاب اسلامی» در تقویم رسمی کشور شدند. این پیشنهاد ۶ اردیبهشت ماه، در جلسه ۷۷۱ شورای فرهنگ عمومی کشور مورد بررسی قرار گرفت و طبق مصوبه این شورا، روز ۲۵ دی ماه به عنوان روز تاریخ نگاری انقلاب اسلامی در تقویم رسمی کشور نام گذاری شد. نامه پیشنهادی به امضای مجموعه سازمان‌های اسنادی (سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، پژوهشکده مطالعات تاریخ معاصر و مرکز بررسی اسناد تاریخی) رسیده است. 🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰 ✍ به بهانه ۲۵ دی 🏳 صدور حکم امام‌ راحل مبنی بر تدوین‌ تاریخ‌ انقلاب اسلامی 🏳 به‌ حجةالاسلام والمسلمین دکتر سید حمید روحانی/مورخ شهیر ✍امام خمینی قدس سره الشریف به عنوان رهبری حکیم و الهی همواره دغدغه حفظ از آفات و انحرافات را داشتند. 🔸پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بروز و ظهور هرچه بیش‌تر از جانب جریانات و شخصیت‌های زاویه‌دار، لزوم پاسداری از حافظه تاریخی ملت شریف ایران توسط فردی که در این زمینه تجربه، تخصص و تعهد لازم را داشته باشد ضرورتی غیرقابل انکار بود. از همین رو امام خمینی قدس سره الشریف مأموریت حفاظت از حریم تاریخی ملت ایران را به یکی از شاگردان قدیمی، انقلابی و مبارز خود سپرد. فردی که سال‌ها قبل نیز به صیانت از تاریخ مبارزات اسلامی مردم ایران مشغول بود. ✍ امام خمینی قدس سره الشریف مورخ 25دی1367 طی نامه‌ای به حجت‌الاسلام و المسلمین مأموریت را دادند. مأموریتی که با وجود سختی‌ها و کارشکنی‌های مختلف هم‌اکنون ادامه دارد و تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی در رأس «بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی» این مهم را پیش می‌برند. 💠امام خمینی(ره): حجت الاسلام آقای سید حمید روحانی (زیارتی) دامت افاضاته با تشکر از زحمات جنابعالی در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و تلاش قابل تقدیرتان در تدوین تاریخ انقلاب اسلامی، امیدوارم بتوانید با دقت، تاریخ حماسه‌‌آفرین و پر حادثۀ انقلاب اسلامی بی‌نظیر مردم قهرمان ایران را بدان گونه که هست ثبت نمایید. شما به عنوان یک مورخ باید توجه داشته باشید که عهده‌‌دار چه کارِ عظیمی شده‌اید. اکثر مورخین، تاریخ را آنگونه که مایلند و یا بدان گونه که دستور گرفته‌اند می‌نویسند، نه آنگونه که اتفاق افتاده است. از اول می‌دانند که کتابشان بنا است به چه نتیجه‌ای برسد و در آخر به همان نتیجه هم می‌رسند. از شما می‌خواهم هر چه می‌توانید سعی و تلاش نمایید تا هدف قیام مردم را مشخص نمایید، چرا که همیشه مورخین اهداف انقلابها را در مسلخ اغراض خود و یا اربابانشان ذبح می‌کنند. امروز همچون همیشۀ تاریخ انقلابها، عده‌ای به نوشتن تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی ایران مشغولند که سر در آخور غرب و شرق دارند. تاریخ جهان پر است از تحسین و دشنام عده‌ای خاص، له و یا علیه عده‌‌ای دیگر و یا واقعه‌ای در خور بحث. اگر شما می‌توانستید تاریخ را مستند به صدا و فیلم حاوی مطالب گوناگون انقلاب از زبان توده‌های مردم رنجدیده کنید، کاری خوب و شایسته در تاریخ ایران نموده‌اید. باید پایه‌های تاریخ انقلاب اسلامی ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرتها و ابرقدرتها باشد. ۶۷/۱۰/۲۵ جهادتبیینی 📚 معرفی کتاب/ 📚 مجموعه چهار جلدی "نهضت امام خمینی" رضوان الله تعالی علیه ✍ تحقیق و تألیف: پژوهشگر و مورخ امین امام راحل، حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی، شاگرد و تنها مورخی که از حضرت امام خمینی(ره) حکم و مأموریت تاریخ نگاری انقلاب اسلامی را دریافت نمود. ✍ بخشهایی از این مجموعه، بخصوص جلد سوم به مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) اختصاص دارد.نویسنده در صفحه ۶۲، جلد سوم می آورد، شهید مظلوم شیخ فضل الله نوری(ره) نخستین روحانی دوران مشروطه بود که به نقشه و دسیسه گسترده و خطرناک استکبار جهانی برای پدید آوردن کج روی در اسلام پی برد و در برابر آن سرسختانه و آگاهانه ایستاد...(ناجوانمردانه آماج حمله و تخریب و تهمت ماسون های وابسته به استکبار قرار گرفت)... ✍ توضیحات کامل چهار جلد با قابلیت چاپ در👇 http://iranemoaser.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%D9%87%D8%B6%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85/ ✍ تهیه از : بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 🏢 نشانی: تهران، خیابان دیباجی جنوبی، خیابان شهید تسلیمی، کوچه زاور، کوچه گل (سمت راست)، کوچه دادآفرین، پلاک6. تلفن: 22579192_021 نشانی دوم: قم، خیابان گلستان، گلستان16، پلاک49. تلفن: 32904231-025 تلفن: 22579192_021 ✍ آشنائی بیشتر با مورخ انقلاب اسلامی/ حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید حمید روحانی (زیارتی) در سال ۱۳۲۰ در قصبه «زیارت» سمنان متولد شد. پدرش آیت الله العظمی «سید احمد زیارتی» از علما و مراجع زمان خود بود...👇 http://iranemoaser.ir/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF/ ✍ درباره بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی، تحت ریاست دکتر سید حمید روحانی بیشتر بدانیم👇 http://iranemoaser.ir/about/ 🔰ادامه در بخش سوم/پایانی🔰
🔰بخش سوم/پایانی🔰 💠 گفتاری از دکتر سید حمید روحانی🔰 و آگاهی و هوشمندی از وجوه اشتراک و مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بود این نکته در خور توجه است که بین آیت‌الله شهید شیخ فضل الله نوری(ره) با دیگر رهبران نهضت عدالتخواهی و مشروطه طلبان چه تفاوتی بود؟ چرا آن خطری را که او دید آنها ندیدند و یا دیدند و از آن گذشتند و آن را مهم نپنداشتند؟ باید دانست ایشان از برجستگیها و ویژگی های والایی برخودار بود و این ویژگی ها او را نسبت به دیگر رهبران آن نهضت ممتاز می ساخت که به برخی اشاره می نمایم:🔰 ✅ بصیرت و آگاهی ایشان عالم به زمان بود، آنچه را که روی میداد و یا در دست اجرا و انجام قرار داشت به درستی در می یافت وخیر و شر آن را مورد بررسی و ارزیابی قرار می داد و اگر نقشه و نیرنگی در آن نهفته می دید زنگ خطر را به صدا در می آورد و به مردم هشدار میداد. برای دریافت ژرفایی بصیرت شیخ با دیگر علمای عصر مشروطه خوب است نگاهی به تفاوت فکری و آگاهی امام با دیگر علمای هم دوره ایشان داشته باشیم. امام خطر شاه را روزی درک کرد و با آن به رویارویی برخاست که شماری از علما با دستاویز اینکه «شاه شیعه» است در افتادن با او را ناروا میدانستند و برخی از رجال سیاسی مانند مهندس بازرگان نیز بر این باور بودند، نهضت آزادی در اساسنامه خود وفاداری به رژیم شاه را صریحاً اعلام می کرد. امام روزی زنگ خطر را علیه آمریکا به صدا درآورد و آن جهانخوار را دشمن بشریت خواند که بسیاری از گروه‌های سیاسی بر این باور بودند که آمریکا پشتیبان آزادیخواهان جهان است و با چراغ سبز آن حرکت و فعالیت می‌کردند. امام روزی سازمان«مجاهدین خلق» را منافق و منحرف دانست که بسیاری از علما با همه توان از این سازمان حمایت می کردند. شیخ فضل‌الله نیز از چنین بصیرت، آگاهی و هوشمندی برخوردار بود و آنچه را که او در آن روز دریافت و درک کرد، دیگران سالها بعد به آن رسیدند. ✅ شناخت لیبرالیسم ایشان روزگاری به سرشت و ماهیت لیبرالیسم و دموکراسی غربی پی‌برد که هیچگونه اثر و نمونه ای از آن در دست نبود. او یک قرن پیش خطر لیبرالیسم را با صدای رسا اعلام کرد و ما امروز به تدریج داریم در می یابیم که اندیشه های لیبرالیستی چگونه مانند موریانه به جان انقلاب اسلامی افتاده است و بر آن است که آرمانهای انقلاب را از درون تهی کند. ✅ صراحت و قاطعیت ایشان در مقطعی به رویارویی با مشروطیت انگلیسی و لیبرالیستهای فراماسونری و دو آتشه برخاست که تبلیغات زهرآگین و فریبنده آنها جو را در دست گرفته و بیشتر مردم را کاملاً تحت تأثیر قرار داده بود. آن شهید در واقع به مصداق«لاتأخذه فی الله لومه لائم»مقابل جو ایستاد و برخلاف مسیر موج سهمگین، حرکت کرد و نشان داد که یک عالم وارسته و از خود رسته از نان به نرخ روز خوردن و فرصت طلبی انزجار دارد. سخن حق گوید حتی اگر در راه حق گویی سر به دار شود. ✅ غیرتمندی و ذلت ناپذیری بسیاری از کسان که جان آن عالم وارسته را در خطر می دیدند از او می خواستند که به یک سفارتخانه خارجی پناه ببرد تا از خطر جانی برهد لیکن آن عالم عارف و پیشوای سالک و پاکباخته اظهار کرد. من که عمری را در زیر پرچم اسلام زیسته ام آیا رواست در این آخر عمری زیر پرچم دیگری بروم. او در مکتب قرآن درس خوانده و پرورش یافته بود از این رو، از تسلیم پذیری و خود باختگی پرهیز داشت ✅ دوری گزینی از تسامح و تساهل ایشان در برابر کجروی ها، نادرستی ها و خلاف کاری ها زیر عنوان«مدرنیته»ناشکیبا و تحمل ناپذیر بود. برخلاف نظر برخی از رهبران مشروطه که می گفتند ما باید با همه کسان با هر دید و اندیشه و سلیقه دست در دست هم علیه استبداد و بی‌قانونی مبارزه کنیم و آن گاه که در کشور قانون حاکم شود و آزادی به دست آید یک سلسله کژی ها و بی مبالاتی‌ها درست می‌شود. لیکن شیخ شهید بر این باور بود که اگر در گام نخست در برابر خلافکاری‌ها نإیستیم درآینده به سیل بنیان کن بدل خواهد شد ورویارویی با آن دشوار خواهد بود. ✅ رهرو راه عاشوراییان ایشان راه حسین (ع) و راه عاشورائیان را به درستی دریافته و به کار بسته بود و با تأسی از راه عاشورائیان شعار هیهات مناالذله سرداد ✅ رسم از خود گذشتن شیخ شهید مانند حضرت سیدالشهداء(ع) رسم از خود گذشتن و در راه برپایی و دفاع از حق؛ خود، خانواده، قبیله، باند و گروه خود را ندیدن، بلد بود. بسیاری از کسانی که در مقابل دشمنان سکوت می کنند یا راه سازش و کرنش را پیش می گیرند، جربزه و جسارت از خود گذشتن را ندارند و همین وابستگی آنها را به ورطۀ هلاکت و خیانت به اسلام و قرآن و اهل بیت می کشاند. او با خون خود زمینه فروپاشی کاخ استبداد و استعمار، پیروزی انقلاب اسلامی و برپایی حکومت اسلامی را که از آرزوهای دیرینه پیروان مکتب تشیع بود، هموار ساخت، روح او شاد و راه او پر رهرو باد/در یادواره شهادت مرجع شهید۹۶/۵/۱۴یزد ✳️ @ShahidRabe
🎥 گفتگوی شنیدنی برنامه (۱۷ بهمن ۹۸ش) در موضوع تقسیم بندی مُعممین مخالف امام با مورخ شهیر، حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید حمید روحانی، رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی و رئیس اسبق مرکز اسناد انقلاب اسلامی (تنها مورخی که حکم تاریخ نویسی انقلاب اسلامی را از امام خمینی دریافت نمود) ✍ در این گفتگو، آقای سید حمید روحانی، با صراحت، احمد کفایی را در تقسیم بندی مُعممین، جزء طبقه قرار می دهد و.... کفایی، فرزند آخوند خراسانی(از معممین ثلاث حامی جریان غربگرای مشروطه در نجف) است. ✍ قابل ذکر است که برخی افراد در نقل قول های بدون سند، مدعی بودند که امام راحل، کفایی را از جرگه آخوند های درباری، مستثنی کرده! که با صحبت دکتر سید حمید روحانی که امین امام بودند، پوچی این ادعا ثابت می شود. از سوی دیگر، طرفداران کفایی در توجیه ارتباط تنگاتنگ وی با دربار و شخص شاه، بهانه کارگشایی برای مردم را آورده اند! که مشخص نیست، کدام مردم! در دوره ستمشاهی، نیروهای انقلابی از ارتباط کفایی با دربار و حمایت دربار از وی سخت ناراحت و گلایه‌مند بودند. کفایی، با نقل قول هایی بدون سند! سعی نمود عملکرد اشتباه پدرش(آخوند خراسانی) را در قضایای اعدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) و حمایت از مشروطه چیان غربگرای سکولار، به نوعی توجیه کرده و موجه جلوه دهد!... ✳️ @ShahidRabe