📷 در محفل فراماسونری👆
✍ ابراهیم زنجانی، آخوند فاسد فراماسون، رئیس محکمه فرمایشی و نمایشی بود که حکم به اعدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه(مشروعه) داد
زنجانی از شاگردان، معتمدین و مبلغینِ یکی از معممین ثلاثِ+۱ حامی جریان غربگرای مشروطه در نجف یعنی آخوند محمد کاظم خراسانی است!
🔰👇👇
1_414507337_5848359819097933858.mp3
670.6K
🔴اعلام تنفر و انزجار امام راحل نسبت به رئیس فاسد دادگاه فرمایشی که حکم به قتل مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) داد
♦️ امام خمینی رضوان الله تعالی علیه:
شما می دانید که مرحوم شیخ فضل الله نوری(ره) را کی محاکمه کرد؟
یک معمم زنجانی، یک ملای زنجانی (ابراهیم زنجانی، معمم فاسد فراماسون، از شاگردان و مُعتمدینِ آخوندِ مشروطه طلب، محمد کاظم خراسانی) محاکمه کرد و حکم قتل را او صادر کرد. وقتی معمم، ملا، مهذب نباشد، فسادش از همه کَس بیشتر است.در بعضی روایات هست که در جهنم بعضی ها، اهل جهنم، از تعفن بعضی روحانیین در عذاب هستند و دنیا هم از تعفن بعضی از اینها در عذاب است./ نیمه دوم سال ۵۹
♦️...جرم شیخ این بود که قانون باید اسلامی باشد... راجع به همین مشروطه و اینکه مرحوم شیخ فضل الله (رحمةالله) ایستاد که مشروطه باید مشروعه باشد. باید قوانین موافق اسلام باشد. در همان وقت که ایشان این امر را فرمود و متمم قانون اساسی هم از کوشش ایشان بود، مخالفین، خارجی ها که یک همچو قدرتی را در روحانیت دیدند کاری کردند در ایران که شیخ فضل الله مجاهد مجتهد دارای مقامات عالیه را یک دادگاه درست کردند و یک نفر منحرف، روحانی نما، او را محاکمه کرد وحکم قتل را صادر کرد.
✳️ @ShahidRabe
✅ خصوصیات #عالمان_واقعی_دین در کلام #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری #شهید_رابع اعلی الله مقامه الشریف👇
✅ عالم دین، همواره باید در حال تعلیم، تعلّم، تحقیق و تزکیه نفس باشد. باعمل، ساده زیست، حق مدار، ظلم ستیز و مظلوم نواز باشد و این عین عبادت است و غیر این، خیانت/ نورالکلام (سخنان قصار معظم له)
✳️ @ShahidRabe
🔳 به بهانه ایام شمسیِ ارتحال رهبر قیام مسجد گوهر شاد علیه کشف حجاب رضاخانی،
مرجع مجاهد، حاج آقا سید حسین قمی طباطبایی، از شاگردان برجسته مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، ۱۷ بهمن ۱۳۲۵ش
🔴 حاج آقا حسین، استکبار ستیزی را از استادش"شهید رابع" آموخت
✍ نام عالم مجاهد آیة الله العظمی حاج آقا حسین قمی [از شاگردان خاص #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف] با قیام خونین مسجد گوهرشاد، آمیخته شده است، در مقام مرجع تقلید، نقش اساسی و محوری در این قیام داشت، و دیگران از او پیروی می کردند. او در آغاز ماه ربیع الثانی سال 1354 قمری از مشهد به تهران هجرت کرد و در باغ سراج الملک شهر ری به تحصن نشست، او می گفت: «اگر پیشرفت جلوگیری از کشف حجاب بستگی به کشته شدن ده هزار نفر که در راس آنها حاج آقا حسین قمی(خودم) داشته باشد ارزش دارد.» و «جایز است» هنگامی که مردم از ورود آیة الله حاج آقا حسین قمی به تهران با خبر شدند، گروه گروه به صورت دسته های عزاداری به دیدار او می شتافتند، به طوری که جمعیت زیادی در آن باغ و اطرافش اجتماع نمودند، رژیم رضاخان که سخت هراسناک شده بود، به وسیله کماندوهایش، آن باغ را محاصره کردند، و از ورود علما و مردم به آن جا جلوگیری نمودند، به این ترتیب حاج آقا حسین قمی را در آن باغ عملا" زندانی کردند.
او در یکی از جلسات با صراحت فرمود:
«امروز اسلام فدایی میخواهد، همانطور که استادم شیخ فضل الله نوری(ره) خود را فدا کرد، بر مردم است که قیام کنند.»
[اقدام انقلابی ایشان منجر به تبعید وی ازسوی رضاخان به عراق شد.سرانجام در ۱۴ ربیعالاول سال ۱۳۶۶ هجری قمری در نجف از دنیا رفت و در حرم مولای متقیان، حضرت علی(علیه السلام) به خاک سپرده شد، روحش شاد و راحش پر رهرو باد ]/
⁉️ ارتباط والد شهید امام راحل، آقا سید مصطفی موسوی(ره) با حاج آقا حسین طباطبایی قمی(ره) و مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه)🔰
◽️قرائن حاکی است که والدِ شهیدِ امام راحل، آیت الله سید مصطفی موسوی رضوان الله تعالی علیه، در زمان حضور در عتبات، از مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) کسب فیض نموده و با یکی از شاگردان ایشان، یعنی حاج آقا حسین قمی نیز آشنا و مأنوس بوده است، در بایگانی سازمان اوقاف و امور خیریه سندی(نامه ای) تاریخی و ارزشمند یافت شده و موجود است كه در آن مرجع عالیقدر، حاج آقا حسین قمی(ره) زعیم قیام علیه کشف حجاب رضاخانی، سه ماه پس از شهادت پدر امام، جانشینش را در منطقه خمین، تعیین نموده و از قتل ایشان با كلمه «شهید» تعبیر کرده اند.
همچنین سندی از سال ۱۳۲۱ قمری حکایت دارد که شهید آقا سید مصطفی(پدر امام راحل)، عهده دار موقوفه ای در خمین بوده است و کسانی از علما از جمله مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) آنرا تأیید کرده اند.
🔸منابع: پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران(مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی)، مقاله شیخ فضل الله نوری از زبانی دیگر (از زبان دشمنان مغرض و معاند شیخ)/پایگاه اطلاع رسانی صدا و سیمای استان مرکزی/ كتاب، پنجاه و یك عریضه و حكم شرعی، امید رضایی/ تبیان، عطاالله باباپور.../ک، آقا سید مصطفی مجتهد کمره، شهید تیر اشقیا، محمد جواد مرادی نیا، حضور، ش ۶۰، بهار۸۶، ص۷۲، ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی، ص ۷۹۹/نوید شاهد خراسان رضوی/کانال جهاد تبیینی...
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✳️ @ShahidRabe
🖊📄 #مقاله
✳️ مقایسه #انقلاب_اسلامی و #مشروطیت(جنبشی که انقلاب نشد)
📑🖊محقق و نویسنده: محمدجابر قنبری
🔸منبع: روزنامه کیهان
✍ بازخوانی واقعه مشروطیت در تاریخ سیاسی معاصر ایران، معیارهای ارزشمندی در تحلیل مسیر صراط گونه انقلاب اسلامی ایران به دست می دهد. از این رو مناسب است تجربه جنبش مشروطیت که سرنوشت قیام مردم ایران را به تجدد رضاخان دیکتاتور منحرف ساخت مورد اشاره قرار گیرد... با این امتیاز که امام خمینی در مسیر الهی خویش، انقلاب پنجاه و هفت ملت را نه تنها از انحرافی که در مشروطیت به فرجام رسید مصون داشته، بلکه پیروزی حقیقی را نصیب ایران می سازد. در ذیل به مقایسه برخی جهات انقلاب عظیم اسلامی ایران و جنبش ناکام مشروطه می پردازیم.
◽️۱- از همان ابتدای نهضت مشروطه درباره این امر که باید سلطنت قاجار از حالت مطلق بودن به درآمده و مقید و مشروط گردد وحدت نظر وجود داشت، اما در مقابل این پرسش مهم که سلطنت، مشروط و متصف به چه وصفی شود ابهام جدی به چشم می خورد. شخص عالم و دوراندیشی همچون[#مرجع_شهید_علامه] شیخ فضل الله نوری(ره) بر «مشروطه مشروعه» پای می فشرد تا ماهیت قیام مردم مسلمان به بیراهه نرود اما در مقابل، عده ای ندانسته و برخی مغرضانه، عنوان مطلق «مشروطه» را به کار می بردند تا در سایه این ابهام، نهضت را در مسیری غیردینی قرار داده همچنان که قرار دادند!
امام خمینی با وقوف بر این آسیب، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مدل حکومتی جایگزین خود یعنی «جمهوری اسلامی» را اعلام نموده، پس از پیروزی انقلاب نیز در مقابل آنهایی که با شیطنت قصد داشتند با تغییر عنوان «جمهوری اسلامی» تغییر محتوای نظام را کلید بزنند و از جمله اضافه شدن عناوینی همچون «دموکراتیک» یا «خلق» را به عنوان پیشنهادی امام یا حذف پسوند «اسلامی» را ابراز می نمودند قاطعانه اعلام فرمودند: «جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد.» در هنگامه همه پرسی تعیین نوع نظام سیاسی نیز امام اعلام نمودند که رای من به «جمهوری اسلامی» است تا بدین گونه ملت، با وجود آزادی در رای به نوع نظام سیاسی دلخواه خود، مدل حکومتی صالح را بشناسند. در نهایت با هوشمندی ایشان، رای بسیار قاطع ۲/۹۸ مردم به «جمهوری اسلامی» از تکرار تجربه تلخ مشروطیت، جلوگیری نمود.
◽️۲- با تلاش شیخ فضل الله(ره) در اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطیت، اصلی که به «تراز» معروف شد گنجانده شد؛ به این مضمون که عده ای از علمای دینی طراز اول، مصوبات مجلس را از حیص انطباق با شرع کنترل نمایند. اصلی که البته بیشتر روی کاغذ ماند تا اینکه عملیاتی شود؛ زیرا اراده ای جدی آن را حمایت نمی کرد. از همین رو چنین اصلی در متن اولیه و اصلی قانون مشروطیت وجود نداشت و اگر تلاش های شیخ شهید نمی بود در متمم قانون اساسی هم ورود پیدا نمی کرد.
امام [که چون شیخ شهید] خواستگاهی الهی داشت[بر] جنبه اسلامیت نظام آینده ایران تاکید خاصی مبذول فرمود. از همین رو یکی از عوامل پاسداری از اسلامیت نظام یعنی شورای نگهبان[طرح شیخ]، در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تعبیه گردید که به عنوان رکن دوم قوه مقننه، مصوبات مجلس بدون تایید آن شورا، اعتبار قانونی نخواهد داشت. در سالهای پس از پیروزی انقلاب نیز ایشان به دفعات حمایت خود را از شورای نگهبان و تقویت آن نهاد اعلام نمودند هم چنان که این حمایت های قاطعانه از سوی رهبری نظام تا به امروز استمرار یافته تا تجربه تلخ فرمایشی شدن اصل «تراز» تکرار نگردد.
◽️۳- برخی علماء [حامی] مشروطه با این استراتژی [اشتباه] که پس از وحدت و همراهی موقت با سکولارها و غرب زدگان با هدف مشترک کسب پیروزی بر استبداد قجری، خواهند توانست راه خود و ملت مسلمان را از ایشان جدا سازند، مرزبندی خود با این اشخاص را قبل از نیل به مقصود مشترک، صحیح نمی دانستند. حال آنکه برعکس پیش بینی ایشان، [این پیش بینی شیخ شهید بود که درست از آب درآمد و] مسیر ملت به دست غرب زدگان و سکولارها افتاد و روحانیت اصیل مورد حذف (اعم از فیزیکی و غیر آن) قرار گرفت.
برخلاف این تجربه تلخ مشروطه، حساسیت امام به مرزبندی و عدم ورود اندیشه های سکولار، التقاطی و انحرافی در مسیر اسلام خواهی ملت انقلابی کاملا قابل توجه است. به عنوان نمونه ایشان حتی پیش از پیروزی انقلاب با آن فراست فوق العاده، سازمان مجاهدین خلق که بعدها به حق نام منافقین به خود گرفتند را علی رغم دارا بودن تشکیلات سازمانی قابل توجه، به دلیل اندیشه التقاطی و انحرافی نمی پذیرند مضاف بر اینکه با هوشمندی و تدبیر امام، صلاحیت سرکرده این گروهک (مسعود رجودی) برای نامزدی اولین انتخابات پس از انقلاب، رد می گردد. در این راستا، اعتماد امام به بازرگان لیبرال به عنوان نخست وزیر دولت موقت البته به میل ایشان نبوده چنان که بعدها در وصیت نامه سیاسی الهی خود اشاره داشتند که این انتصاب به توصیه دوستان بوده است.
🔰ادامه در بخش دوم/پایانی🔰
🔰بخش دوم/پایانی🔰
و به صراحت فرمودند که والله قسم من با نخست وزیری بازرگان مخالف بودم. در عین حال ایشان از اندک اعتمادی که آن هم غالبا به توصیه دیگران به لیبرال ها نموده اند اظهار پشیمانی کرده و متواضعانه در وصیت نامه خود از اعتمادی که در برخی موارد به لیبرال ها شد با عنوان اشتباه یاد می کنند.
◽️۴. یکی از آسیب های اساسی مشروطه اختلاف نظر در بین مراجع و رهبران نهضت بود. بدین توضیح که اشخاصی چون آخوند خراسانی در نجف، فتوای همراهی با مشروطیت[غربگرا] را صادر نمود، در مقابل شخصی چون شیخ فضل الله نوری(ره) در تهران، نظری در مقابل رای آخوند داشت. هرچند نظر #شیخ_شهید دوراندیشانه و مطابق با واقع بود.
امام خمینی بر پیروی موکد از ولایت فقیه، برای همیشه شاخص اصلی را فراروی ملت ایران قرار داد تا هیچگاه در فضای فتنه گون دچار ابهام یا تردید نشده و مسیر صواب را تشخیص دهند.
◽️۵. هدف از مشروطیت، نفی استبداد قجری بود اما غفلتی که در این رابطه رخ داد آن بود که خطر استعمار [استکبار زمان] جدی انگاشته نشد [و به هشدارهای شیخ شهید در این رابطه نیز توجه نگردید!]. به تعبیر دیگر، مردم در مشروطه برای رهایی از استبداد مع الاسف حتی تا پناه آوردن به دامن استعمار[استکبار انگلیس] نیز پیش رفتند؛ خاطره تلخ بست نشینی تعداد زیادی از مردم در سفارت انگلیس درپی غیبت علما که جهت مهاجرت کبری، متحصن در حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها بودند عاملی بود که قیام عدالت خواهانه ملت را از مسیر صحیح خویش منحرف ساخت.
در مقابل، امام هوشیار ملت ایران، انقلابی را به پیروزی رساند که استبداد گریزی و استعمارستیزی را توامان با خود به همراه داشت. ملت ایران همزمان با شعار «مرگ برشاه» که مظهر نفی استبداد بود، «مرگ بر آمریکا» را هم به عنوان مصداق استعمار مورد طرد قرار می دادند. جملات تاریخی امام از جمله «آمریکا شیطان بزرگ است» و «اسرائیل باید از بین برود» موید روح استکبار و استعمار ستیزی ملت و عامل بسیار مهم در امتداد صحیح و عدم انحراف انقلاب اسلامی است.
◽️۶. در مشروطه ذیل پوشش آزادی بیان، بسیاری از مقدسات اسلامی مورد وهن قرار گرفت اما امام از همان ابتدا اجازه چنین سوء استفاده ای را ندادند. به عنوان مثال هنگامی که جبهه ملی در مقابل لایحه قصاص ایستادگی کرد، ایشان اعلام داشتند که اگر آگاهانه این عمل انجام پذیرفته باشد اشخاص مزبور مرتد هستند. هم چنین در مقابل کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی که به رسول الله توهین شده بود، امام با فتوای تاریخی خود، وی را مرتد اعلام نمودند.
◽️۷. هرچند در فرمان مشروطیت که مظفرالدین شاه قاجار آن را صادر کرد، دستور تشکیل مجلس شورای اسلامی داده شد اما در ادامه، مجلس شورا که از لحاظ محتوا- مطابق آنچه در بند پیش گفته شد- ماهیت تطابق با اسلام را به خود نگرفت، از لحاظ شکل نیز به عنوان «مجلس شورای ملی» نام گذاری شد.
اما انقلاب اسلامی ۵۷ ملت که ماهیت اسلامی خود را حفظ کرده بود عنوان مجلس قانونگذاری آن نیز- البته اندکی با تاخیر- در سال ۱۳۶۸ (تجدیدنظر در قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸) از «مجلس شورای ملی» به «مجلس شورای اسلامی» تغییر یافت.
◽️۸. ورود افراد با اندیشه های ناصواب وارداتی و روحیه غرب زدگی در مجلس مشروطه، تجربه ای بود که امام نسبت به تکرار آن در انقلاب اسلامی بیمناک بودند. از این رو با توجه به اهمیت بالای مجلس و به تعبیر امام، جایگاه در راس امور بودن آن، توصیه ایشان، ورود افراد انقلابی و متعهد به قوای حاکمیتی به خصوص مجلس بود؛ چنان که شخصیت های برجسته ای همچون رهبری معظم انقلاب و شهید دکتر چمران، نمایندگان منتخب ملت در مجلس اول شدند.
◽️۹. تاسیس دانشگاه به عنوان پایگاه علوم سکولار در مقابل حوزه های علمیه به عنوان مرکز علوم اسلامی به زمان رضاخان برمی گردد [مراکز آموزش عالی دوره قاجار را تجمیع کرده و نام دانشگاه بر آن نهادند] و از این حیث، ایران مشروطیت فاقد دانشگاه است اما نقش روشنفکران آن زمان که عموما تحصیل کردگان دانشگاه های فرنگ بودند در انحراف مسیر اسلام خواهانه مردم، قابل اعتناست با چنین پشتوانه ای، امام از همان اوان پیروزی انقلاب توجه ویژه ای به دانشگاه دارند و طرح مباحثی همچون انقلاب فرهنگی، اصلاح متون دانشگاه ها، وحدت حوزه و دانشگاه و... نشان از این دارد که به تعبیر ایشان، اصلاح کشور در گرو اصلاح دانشگاه هاست.
🔸منبع: روزنامه کیهان، شماره ۲۰۲۷۰
#دهه_فجر
✳️ @ShahidRabe
🌺🍃به مناسبت #ایام_الله #دهه_فجر #انقلاب_اسلامی
💢مقایسه
#مشروطه_مشروعه
#انقلاب_اسلامی
💢اقتباسی از مقاله مشرق نیوز و آثار مورخان معاصر
✍ مقایسه دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی نشان میدهد که در هر دو انقلاب، طیف اسلام خواهانِ انقلابی، بلعکسِ طیف غربگرایان، اهداف مشترکی را دنبال میکردند. مبارزه با استبداد و استعمار و قانونگذاری بر مبنای شرع مقدس، از جمله اهداف مشترک آنها بود و #مشروعه مورد نظر مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، نیز همان حکومت اسلامی است که مورد نظر امام راحل بوده است.
💢کامل مطلب در چهار بخش👇
🔰بخش اول🔰
✍ با وجود گذشته بیش از یک قرن از مشروطه و 4 دهه از انقلاب اسلامی یکی از مسایلی که بسیاری از صاحبنظران درصدد پاسخگویی به آن بودند، مقایسه این دو انقلاب و بررسی نقاط تشابه و افتراقشان است. به طوری که برخی مشروطه را ادامه انقلاب اسلامی و برخی دیگر این دو را در تضاد با یکدیگر تلقی کردهاند. این نوشتار درصدد است که با بررسی این دو انقلاب به این پرسش پاسخ دهد که مشروطه و انقلاب اسلامی چه نسبتی با یکدیگر دارند.
💢مقابله با استبداد
رژیم ایران در دوره قاجاریه یک رژیم استبدادی بود که بر طبق سلسله مراتب قدرت از بالا به پایین و به شکل هرم ترسیم میشد. مشخصه مهم این وضعیت سیاسی آن بود که قدرت در راس هرم متمرکز بود. گرانت واتسن مینویسد: در ایران، شاه یعنی کشور و همه افراد برای خاطر سلطان زندهاند. تمام انتصابات در سراسر قلمرو ایران به وسیله شاه یا کسانیکه از جانب او اختیار دارند انجام میگیرد. بر این اساس میتوانیم کنترل قدرت شاه و حکومت مرکزی و پایبندی او به قانون را از جمله آرمانهای مهم انقلاب مشروطه و به خصوص مشروعهخواهان تلقی کنیم. در واقع مشروطهخواهان درصدد بودند که با نوشتن و پایبندی مقامات سیاسی به قانون قدرت آنها را مهار کرده و از استبداد در کشور جلوگیری کنند.1
علامه شیخ فضلالله نوری در این خصوص نوشته است: «معنای مشروطیت؛ حفظ حقوق ملت و تحدید حدود سلطنت و تعیین تکلیف کارگزاران دولت است. بر وجهی که مستلزم رفع استبداد و سلب اختیارات مستبدانه اولیای دولت بشود.» البته بلافاصله علامه شیخ فضل الله نوری تاکید میکند که حدود قدرت و قانونگذاری توسط شرع مشخص شده و حکومت باید تابع نظرات دین اسلام باشد.2
در جریان مبارزات انقلاب اسلامی نیز با توجه به قدرت استبدادی شاه، تلاش برای کنترل و مهار قدرت و پایبندی به قانون پیگیری میشد. بر این اساس بعد از انقلاب در قانون اساسی سعی شد تا تفکیک قوا، پاسخگو بودن نهادهای مختلف مانند دولت و مجلس به یکدیگر در آن گنجانده شود. از این رو میتوانیم پاسخگو کردن و نهادینه کردن قدرت و خروج نظام سیاسی از جنبه شخصی و نهادینگی شکلی از نظام سیاسی را از جمله اهداف مشترک هر دو انقلاب بشماریم.
امام خمینی(ره) در این باره در جریان مبارزات بر علیه شاه گفتهاند: «حکومت اسلامی استبدادی نیست که رئیس دولت آن مستبد و خود رای باشد؛ بلکه مشروطه است البته نه مشروطه به معنای متعارف که تصویب قانون تابع آرای اشخاص و اکثریت باشد بلکه به معنی پیروی اداره کنندگان از مجموعه شروطی است که در قرآن و سنت پیامبر معین گشته است.»3
هر چند هر دو انقلاب به دنبال پاسخگو کردن و کنترل قدرت بودند اما در زمان مشروطه به مرور بخشی از مشروطهخواهان که به جریان غربگرای مشروطه مشهور شدند، تحت حمایت علمای مشروطه طلبِ نجف و ایران، بعد از بردار کردن علامه شیخ فضل الله نوری(ره) و حذف مشروعهخواهان تمایل یافتند به جای اینکه ساماندهی وضعیت آشفته کشور را از طریق پاسخگو بودن قدرت دنبال کنند، با حمایت از ایجاد دیکتاتوری جدید دنبال کنند. این مسئله موجب شد تا زمینه روی کار آمدن رضاخان و ایجاد دیکتاتوری و از بین رفتن مشروطه فراهم شود.
💢مرجع قانونگذاری
یکی از مسایلی که در هر دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی مطرح شد، مرجع قانونگذاری بود. در واقع به دلیل اسلامی بودن ایران و استخراج قانونها از متون شرعی در زمان مشروطه، این سوال ایجاد شده بود که قانونگذاری مجلس در چه محدودهای باید مقید شود. برای پاسخ به این سوال علمایی مانند علامه شیخ فضلالله نوری که مدافع مشروطه مشروعه بودند و در آن زمان از سوی روشنفکراندوابسته به اجانب، ناجوانمردانه متهم به حمایت از استبداد میشدند اعلام کردند که نه تنها با مجلس مخالفت ندارند بلکه وجود آن را ضرورتی برای ایجاد نظم و کنترل قدرت میدانند با این حال آنها تاکید کردند که باید قانونگذاری در حدود شرع مقید باشد و نمایندگان مجلس باید از ورود به حدود شرع خودداری کنند.4
در انقلاب اسلامی نیز امام خمینی حدود قانونگذاری را محدود به احکام ثانویه کردند. بر این اساس امام(ره) هر چند تاکید کردند شارع مقدس اسلام یگانه قوه قانونگذاری محسوب میشود اما با این حال در چارچوب احکام ثانویه و به منظور حل مسایل جامعه اجازه قانونگذاری را دادند.5
از این رو مقایسه دو نظریه مشروطه مشروعه و گفتمان انقلاب اسلامی نشان میدهد که هر دو ضمن اینکه بر ضرورت قانونگذاری تاکید میکنند اما این مسئله را مقید به حدود شرعی کرده، به طوری که قانونگذار حق ندارد برخلاق احکام اولیه اسلام قانونی را به تصویب برساند.
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰
💢نظارت بر قدرت
یکی از نقاط مشترکی که در هر دو انقلاب مشروطه مشروعه و انقلاب اسلامی دیده میشود، تلاش برای نظارت بر قدرت و مقید کردن قانونگذاری در چارچوب احکام اسلام است. از این رو، با وجود اینکه ابتدا در قانون اساسی مشروطه درباره نظارت بر قوانین حکمی وجود نداشت با اصرار مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در اصل دوم متمم قانون اساسی، نظارت پنج نفر از علما به منظور تطبیق مصوبات مجلس شورای ملی با احکام اسلام گنجانده شد. 6
در جمهوری اسلامی نیز تلاش شد تا با تأکید بر طرح علامه شیخ فضل الله نوری، با ایجاد نهاد شورای نگهبان، قوه قانونگذاری در حدود شرع مقید شده و هم دستگاهی برای نظارت بر فرآیند قانونگذاری ایجاد شود. در قانون اساسی جمهوری اسلامی، در اصل 94، در رابطه با نظارت بر قانون اساسی آمده است: «کلیه مصوبات مجلس شورای اسلامی باید به شورای نگهبان فرستاده شود. شورای نگهبان موظف است آن را از نظر انطباق بر موازین اسلام و قانون اساسی مورد بررسی قرار دهد.»7
مقایسه این دو انقلاب نشان میدهد که با وجود اینکه توجه به قانونگذاری مد نظر هر دو بوده است اما با این حال تلاش شده تا دغدغه تعدی نکردن به احکام دینی در قانون گنجانده شود. با این حال در زمان مشروطه به دلیل سنگاندازیهایی که از سوی جریانات سیاسی روشنکفر وابسته به اجانب صورت گرفت این اصل هیچ گاه اجرا نشد.
💢مبارزه با استکبار
بسیاری از متفکران جنگهای روسیه و ایران را سرآغاز برخورد ایرانیها با غرب و شروع تجددگرایی در کشور عنوان کرده و تلاشهایی را که از زمان عباس میرزا تا زمان مشروطه صورت گرفته در این راستا تلقی کردهاند. با این حال شاید یکی از نکاتی که کمتر به آن توجه شده تلاش برای کسب استقلال سیاسی توسط ایرانیها است. در واقع بعد از اتمام جنگ ایران و روسیه، با ایجاد رقابت بین روسیه و انگلیس در کشورهای منطقه، استقلال سیاسی ایران به معنی واقعی کلمه از بین رفته بود. به طوری که پادشاهان قاجار نمیتوانستند بدون مشورت دو دولت قراردادای منعقد کنند.8
این مسئله موجب شده بود تا کسب استقلال سیاسی برای ایرانیها به یک آرمان تبدیل شود؛ از همین رو تلاشهایی را که برای ایجاد بانک ملی، کنترل گمرکات، در مجالس اول و دوم مشروطه صورت گرفت میتوان در همین راستا تفسیر کرد. علامه شیخ فضلالله نوری یکی از بزرگترین اعتراضاتی که به مشروطه خواهان داشت بیتفاوتی آنها نسبت به نفوذ انگلیس و روس در ایران بود. به طوری که وی همواره از خطر نفوذ این کشورها از طریق فرهنگی به کشور و از بین رفتن استقلال ایران هشدار میداد.
در انقلاب اسلامی نیز با توجه به وابستگی پهلوی اول و دوم به قدرتهای خارجی تلاش برای استقلال سیاسی به یکی از اهداف انقلابیون تبدیل شد. به طوری که امام خمینی(ره) از همان سال 1342 که نهضت اسلامی را پایه گذاری کرد، درکنار مبارزه با استبداد پهلوی، موضوع استقلال سیاسی ایران و مبارزه با آمریکا را نیز دنبال میکرد.9
هر چند برای دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی کسب استقلال سیاسی هدف بود؛ اما این دو در عمل از دو تاکتیک متفاوت برای نیل به این هدف استفاده کردند. در انقلاب مشروطه، انقلابیون اسلام خواه(مشروعه خواهان)، همانند انقلاب اسلامی سیاست نَه به انگلیس و روس تزاری و دیگر اجانب را برگزیدند، اما جریان غربگرای مشروطه به دلیل وابستگی شان به اجانب، به دنبال بیشتر وابسته کردن مملکت به غرب بودند.
در جمهوری اسلامی نیز امام خمینی با انتخاب شعار «نه شرقی و نه غربی» و ایجاد خط مشی مستقلانه به دنبال کسب استقلال سیاسی همچون طیف مشروعه خواهِ علامه شیخ فضل الله نوری بودند. 10
نظریه عدم وابستگی به شرق و غرب موجب شد تا جمهوری اسلامی بعد از استقرار با وجود حوادثی که در سطح بینالملل رخ داد، استقلال سیاسیاش را از دست ندهد.
🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰
💢فرجام سخن
مقایسه دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی نشان میدهد که هر دو انقلاب به دنبال کنترل قدرت بوده و تلاش میکردند تا به پاسخگو کردن و مقید کردن صاحبان قدرت، از استبداد جلوگیری کنند. با این حال انقلاب مشروطه به دلیل حوادث مختلف به سمتی رفت که این مسئله نه تنها محقق نشد بلکه پس از آن فرد دیکتاتوری مانند رضاخان به قدرت رسید. همچنین هر دو انقلاب ضمن درک اهمیت قانونگذاری بر اداره کشور، حدود قانونگذاری را مقید به حدود شرعی میدانستند. یکی دیگر از وجوه مشترک این دو انقلاب تلاش برای نظارت بر قدرت و قانونگذاری بود. از این رو نظارت علما بر قانونگذاری در مشروطه توسط زعیمِ شهیدِ مشروعه خواهان گنجانده شد. همچنین در جمهوری اسلامی نیز نهاد شورای نگهبان برای نظارت بر قدرت و رعایت محدود شرعی در قانونگذاری گنجانده شد.
در نهایت میتوان دستیابی به استقلال سیاسی به معنی واقعی کلمه را از اهداف هر دو انقلاب دانست شاید از همین رو بود که مرجع شهید علامه شیخ فضلالله نوری(ره) در آخرین ساعات عمر خود به قیمت تاکید بر استقلال سیاسی کشور و از دست دادن جان خود حاضر نشد پرچم کشور بیگانهای را بر فراز خانه خود بیفرازد تا به مدعیان و حامیان مشروطه اعم از معمم و غیرِ معمم نشان دهد که نظامی که با حمایت بیگانگان به پیروزی برسد حتی اگر مشروع هم باشد پایدار نخواهد ماند.
امام خمینی(ره) پیشوای فقید انقلاب اسلامی ایران، از معتقدان به مقام علمی و مجاهدات سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بود و او را علمدار دفاع از دین و از فقهای بزرگ عملگرا در تحقق حکومت اسلامی می شمرد و درباره قاتلان و مسببین اعدام وی دیدگاهی شدیداً منفی داشت.
از نظر امام:
«شیخ شهید نوری رحمه الله» یک شخصیت «مجاهد مجتهد دارای مقامات عالیه» بود که برای انطباق قوانین مشروطه با اسلام قیام کرد و «متمم قانون اساسی» حاصل تلاش و «کوشش ایشان بود» و به همین علت نیز
«خارجیها که یک همچو قدرتی را در روحانیت می دیدند... یک دادگاه درست کردند و توسط یک منحرف روحانی نما [ابراهیم زنجانیِ فراماسون، از شاگردان و معتمدینِ آخوند خراسانی]، [شیخ] را محاکمه کردند و در میدان توپخانه، در حضور جمعیت به دار آویختند».
همچنین امام، علمای حامی مشروطه را در اعدام شیخ، مقصر و غفلت زده می دانستند!
«اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸
به گفته مورخ فقید معاصر، استاد دوانی، مزار مرجع شهید در قم، پیش از تبعید امام به عراق، پاتوق ایشان و دوستان محسوب می شد. امام با جمعی از یاران خود زمستانها در حجره مرقد شیخ شهید گرد می آمدند. مباحث مربوط به حکومت اسلامی و مصلحین حوزه...در آنجا مطرح می شد و در واقع آنچه آن #مرجع_بزرگ و #مجاهد [شیخ فضل الله نوری ره] می خواست به وسيله جانشین بحقش حضرت امام خمينی انجام گرفت.
امام پس از پیروزی انقلاب نیز کراراً از شخصیت و مظلومیت شیخ و اصل پیشنهادی او در قانون اساسی (نظارت فقها بر مجلس) یاد و ستایش می کرد و ملت ایران را به غور در حوادث مشروطه و عبرت گیری از سرنوشت آن به ویژه شهادت جانگداز شیخ فرا می خواند:
«اگر روحانیون، ملت، خطبا، علما، نویسندگان و روشنفکران متعهد سستی بکنند و از قضایای صدر مشروطه عبرت نگیرند، به سر این انقلاب آن خواهد آمد که بر سر انقلاب مشروطه آمد...۶۰/۸/۴»
ایشان به نویسندگان توصیه می کرد در باره شیخ قلم بزنند. حسین مکی، سیاستمدار و مورخ مشهور، نقل می کند که امام در تاریخ ۱۳۵۸/۲/۲ به وی گفته است که «چرا راجع به مرحوم شیخ فضل الله چیزی نمی نویسید؟»
امام در حاشیه مباحث مربوط به حکومت اسلامی و ولایت فقیه در نجف(مسجد شیخ انصاری ۱۳۴۸ش) فرموده بودند:
«این بزرگ مرد (شیخ فضل الله) را بشناسید و بشناسانید ابعاد عظیم علمیش را که جامع علوم معقول و منقول بود، بُعد مرجعیتش را که سعی کردند از اذهان مخفی کنند، اندیشه های والای سیاسیش را که بر گرفته از اسلام ناب بود...
و مخالفین و دشمنان شیخ را از جاهلین و معاندین میدانستند.(از:خاطرات یاران)»
آری، امام در مسیر تحقق حکومت اسلامی، دفاع از اسلام و ستیز با عناصر سکولار، شباهتهایی آشکار بین خود با مرجع شهید نوری می دید و دشمنان نظام جمهوری اسلامی را از سنخ کسانی می شمرد که در مشروطه، باعث فتنه شدند و مرجع شیعه را بردار کردند.
🔰ادامه در بخش چهارم/پایانی🔰
🔰بخش چهارم/پایانی🔰
💢اشاره ها
1.گرانت واتسن،تاریخ ایران از ابتدای قرن 19 تا 1858، ترجمه: وحید مازندرانی تهران، امیرکبیر، چاپ دوم 1384، ص 15.
2.جمیله کدیور، تحولات گفتمان سیاسی شیعه در ایران، تهران، طرح نو، چاپ دوم، 1379، ص300.
3.محمدعلی حسینی،اسلام سیاسی در ایران، تهران، انتشارات دانشگاه مفید، 1386، ص 228.
4.مقصود فراستخواه، سرآغاز نواندیشی دینی، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1388، ص 400.
5.داود فیرحی، نظام سیاسی در اسلام، تهران، انتشارات سمت، 1383، ص 253.
6.منوچهر طباطبایی، حقوق اساسی، تهران، نشر میزان، 1386، چاپ دوازدهم، ص 190.
7.جهانگیر منصور، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، نشر دوران، 1387، چاپ پنجاهوهفتم، ص 68.
8. هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1375، ص 340.
9.ابراهیم متقی، الگو و روند در سیاست خارجی، قم، انتشارات مفید، 1390، ص 226.
10. همان، 228.
🔸منابع: مقاله مشرق نیوز کد 613665/ک، تنهای شکیبا، دوره هفت جلدی درباره مشروطه و علامه شیخ فضل الله نوری، از مرحوم استاد علی ابوالحسنی(منذر)/مقاله مرحوم استاد علی دوانی، یادمان تندیس پایداری/صحیفه نور و امام/...
✳️ @ShahidRabe
🌹به بهانه سالگرد شمسی شهادت پدر امام راحل، شهید آیت الله حاج سید مصطفی موسوی(ره)، مجتهد منطقه خمین، از شاگردان مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در نجف/ ۲۰ بهمن ۱۲۸۱ش
🌹شهادت: به دست خوانین ظالم
✍ نحوه شهادت پدر امام خمینی(ره) به نقل از مرحوم آیت الله سید مرتضی پسندیده (برادر امام):
...در سال 1320 ه.ق «عضد السلطان» والی عراق (اراک کنونی) بود و نائبالحکومه خمین نیز زیر نظر او مشغول بود. در این سال تعدی خوانین بسیار اوج گرفته و اوضاع خمین بسیار نامساعد شده بود. «جعفر قلی خان»، «میرزا قلی سلطان» و «بهرام خان» خیلی به مردم تعدی میکردند... پدر ما نیز جلوگیری میکردند.
اینها نیز تصمیم گرفتند پدر ما را از جلوی راهشان بردارند...دوازدهم ذیقعده بود.../خاطرات آیت الله پسندیده، ص 19 و 20/ادامه و کامل مطلب در👇
https://www.mashreghnews.ir/amp/385086
⁉️ خواب عجیب مرحوم ولی الله مؤمنی، بازیگر نقش پدر امام در سریال "آفتاب و زمین" که باعث شد با قوت این نقش را بپذیرد👇
http://cinemapress.ir/news/69940/
✅ محبت و ارادت قلبی والدین حضرت امام خمینی، رضوان الله تعالی علیهم نسبت به مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف🔰
◽️قرائن حاکی است که والد شهید امام راحل، آیت الله سید مصطفی موسوی رضوان الله تعالی علیه، در زمان حضور در عتبات، از مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) کسب فیض (تلمذ) نموده و با یکی از شاگردان ایشان، یعنی حاج آقا حسین طباطبایی قمی نیز آشنا و مأنوس بوده است، در بایگانی سازمان اوقاف و امور خیریه سندی(نامه ای) تاریخی و ارزشمند یافت شده و موجود است كه در آن مرجع عالیقدر، حاج آقا حسین قمی(ره) زعیم قیام علیه کشف حجاب رضاخانی، سه ماه پس از شهادت پدر امام، جانشینش را در منطقه خمین، تعیین نموده و از قتل ایشان با كلمه «شهید» تعبیر کرده اند.
خبر شهادت پدر امام خمینی را که در آن واقعه پنج ماه بیشتر نداشت، به اراک می رسانند و مردم به استقبال آمده و جنازه آن شهید را به اراک انتقال داده و در قبرستان اراک، محل فعلی سر قبر آقای معروف (آقا محسن عراقی-اراکی، عالم مشروعه خواه، از اصحاب و یاران مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره و از بزرگترین واقفین منطقه) به عنوان امانت دفن می نمایند. مدتی بعد جنازه به نجف اشرف حمل و در وادی السلام دفن شد ولی متأسفانه نشانی دقیقی از مزار ایشان در دست نیست.
◽️مرحومه بانو هاجر احمدی، آن شیر زن با شهامت برای قصاص قاتلین همسر، رنج فراوان کشید.
◽️بانو هاجر، مادر فاضله و با شهامت امام، پس از شهادت مظلومانه مرجع شهید علامه نوری نیز برای ایشان با شجاعت، مراسم بزرگداشت گرفت و هر ساله آنرا تکرار می کرد.
◽️در حقیقت امام راحل به غیر از اینکه شاگردی از شاگردان مرجع شهید علامه نوری، به واسطه مرحوم شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود، از کودکی نیز با مظلومیت و حقانیت راه شیخ شهید، توسط مادر مکرمه خویش، آشنا شده بود و ارادت قلبی خاصی به آن شهید بزرگ اسلام داشت.
◽️بانو هاجر احمدی دختر بزرگ میرزا احمد مجتهد بین سالهای ۱۲۸۵ تا ۱۲۸۸ قمری در خمین بدنیا آمد پدرش از عالمان و امام جماعت مسجد جامع خمین بود. شهید آقا سید مصطفی موسوی پدر حضرت امام در محضر میرزا احمد شاگردی کرده و صاحب مراتبی از فضل و کمال گردید. در سال ۱۳۰۰ هجری قمری از دختر بزرگ ایشان خواستگاری کرده و با موافقت استاد با ایشان ازدواج کردند.
هاجر خانم بعد از ۲ تا ۳ سال زندگی با سید مصطفی در خمین بهمراه شوهرش برای ادامه تحصیل سید مصطفی به نجف رفتند. فرزند بزرگ ایشان که دختر بود و مولود نام داشت در نجف بدنیا آمد ولی بقیه فرزندان ایشان در خمین متولد شدند. هاجر خانم در بین مردم خمین دارای احترام ویژه ای به خاطر نسبت خانوادگی اش با اهل علم بود و همچنین ازدواج ایشان با آقا مصطفی که ایشان هم مجتهد کمره بود بر این احترام افزود. ویژگیهای شخصیتی ایشان از قبیل پاکدامنی و وفاداری نیز عامل دیگری بود که بعد از شهادت سید مصطفی نیز همواره مورد احترام و تکریم مردم قرار داشت.
سرانجام این بانوی بزرگوار در سن ۵۰ سالگی در خمین فوت می کنند و پیکر ایشان به قم منتقل و در قبرستان وادی السلام در جوار مرقد امامزاده احمد از نوادگان امام سجاد علیه السلام، به خاک سپرده می شود.
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
🔸منابع: پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران(مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی)، مقاله شیخ فضل الله از زبانی دیگر (از زبان دشمنان مغرض و معاندِ شیخ)/پایگاه اطلاع رسانی صدا و سیمای استان مرکزی/ كتاب ۵۱ عریضه و حكم شرعی، امید رضایی/مشرق نیوز/سینما پرس/ تبیان، عطاالله باباپور/پرتال جامع امام خمینی/جماران نیوز/کانال بسیج مرکز مدیریت حوزه...
✳️ @ShahidRabe
🌺🍃 سالروز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، بر ولایتمداران مبارک باد
#دهه_فجر
🇮🇷 @ShahidRabe
ویژگی های مکتبی انقلاب.pdf
4.66M
🔴 نسخه PDF
✅ ويژگی های مكتبی #انقلاب_اسلامی در گفتار شهید مظلوم، آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی(ره)
...حضرت امام خميني با وقوف بر تجربه تلخ شكست انقلاب مشروطه و انحراف آن تا مرحله اعدام مظلومانه مشروطه مشروعه خواه "آيت الله شيخ فضل الله نوري، آنکه جامعیت و هوش سرشارش باعث شد جلوتر از زمانش باشد، حیله های دشمن را به درستی تشخیص دهد و عکس العمل به موقع انجام دهد و به معنی واقعی کلمه علامه و عالم واقعی دین بود" و انزواي جناح روحاني و مذهبي مشروطه و بعد هم بي كفايتي حكام نالايق و ستمگر قاجار و برآمدن رضاخان با حمايت انگلستان از داخل خرابه هاي مشروطه و مشاهده مظالم بي شمار او نسبت به روحانيت و ديانت مردم و همچنين مشاهده بي اعتنايي هاي ملي گرايان در دهه بيست نسبت به احكام اسلام و ناديده انگاشتن نقش ارزنده روحانيت در موفقيت نهضت ملي نفت و در نتيجه سوء استفاده آمريكا و انگليس از اختلاف ملي گرايان با اسلام گرايان و انجام كودتاي 28 مرداد در سال 1332 و نيز مشاهده شهادت مظلومانه نواب صفوي و اعمال استبداد نوين شاه و آمريكا با تاسيس ساواك در سال 1335 سپس با مشاهده بي حرمتي هاي علني رژيم شاه پس از درگذشت آقای بروجردي (در سال 1340) و رحلت آيت الله كاشاني (در اسفند همان سال) به ويژه توطئه اسلام زدايي دولت علم در مهرماه سال 1341 با تصويب لايحه انجمن هاي ايالتي و ولايتي، تاب تحمل را از دست داد و با كوله باري از اندوخته هاي تاريخي و سياسي، بيرق مبارزه گسترده و علني را بر عليه رژیم ضد اسلامي و ضد قرآني برافراشت و نهضت مكتبي اش را به طور آشكار آغاز نمود...
#دهه_فجر
✳️ @ShahidRabe
✅ #انقلاب_اسلامی، بازگشتی به شیخ شهید علامه فضل الله نوری(ره)
✍ نوشتاری از: نویسنده متعهد و مردمی، مرحوم شمس آل احمد (برادرِ جلال) و از منصوبین امام راحل در ستاد انقلاب فرهنگی و روزنامه اطلاعات 🔰
تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی و فتوای «الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان صلواه الله علیه است» و همچنین زعامت و رهبری سیاسی چند تن از مراجع تقلید صدر مشروطیت، آیات عظام (همچون شیخ فضل الله نوری) نمونه های زنده تحرک روحانیت مبارز بود. اگر سلسله قاجار، ناچار شد تن به حکومت مشروطه بدهد، به علت پایداری مراجع روحانی بود. اما در تداوم انقلاب، روحانیت نقش مؤثر خود را از دست داد و عملاً از سیاست انزوا جست. دو علت عمده این انزوای سیاسی روحانیت، یا جدایی سیاست از روحانیت را باید در عوامل زیر جست:
۱- سیاست جهانی استعمار زمان، با فتوای میرزای شیرازی و تحریم تنباکو، در ایران مواجه با شکست شد. این ضربه، استعمار جهانی را متوجه نقطه مثبت منطقه کرد. این نقطه مثبت، نفوذ کلام بی رقیب روحانیت بود در توده مردم. آن چنان که حتی زنان حرم ناصرالدین شاه هم دیگر قلیان کشیدن و چاق کردن را ترک کردند. اگر طرف مذاکره سیاست استعماری دربار بود و اگر دربار، عامل زنده سیاست آن روز، حتی کلامش در اندرون و خانه خویش نفوذی نداشت، تنها چاره آن بود که روحانیت از این نفوذ کلام خلع شود.
۲- وقتی انقلاب مشروطه، به زعامت و رهبری انحصاری روحانیون، دربار را تا صحه و امضا گذاشتن به یک قانون، عقب نشاند، آن وقت این سئوال پیش آمد که آن قانون، چه قانونی باید باشد. آنچه بی تردید و یک قول، تمام روحانیون دوران می گفتند و در آن وحدت کلام داشتند، این بود که منصفانه و خداپسندانه نیست که تمایلات فردی یک تن به نام شاه، قانونیت داشته باشد. اما در این که چگونه تمایلاتی به جاست که قانونیت پیدا کند، بین روحانیت اختلاف سلیقه وجود داشت. و این اختلاف سلیقه در طی هشت ده ماه، تبدیل شد به اختلافات اصولی و اساسی. و روحانیت یکپارچه، منشعب شد به دو گروه:
الف: گروه طالب مشروطه مشروعه؛ کسانی بر این باور بودند که هیچ تمایلی جز تمایل پروردگار نمی تواند قانونیت داشته باشد. و تمایلات پروردگار در کتاب آسمانی قرآن مدون است. قانون گذار اصلی و به حق، خداست. مجاهد شهید، حضرت شیخ فضل الله نوری، جلوه شناخته شده این نوع باورمندی بود.
ب: گروه طالب مشروطه سلطنتی؛ کسانی که بعضاً، قرآن را قدر می گذاشتند. اما اداره جامعه را تنها با تکیه بر آن عملی نمی شناختند. شاید بین افراد این گروه آرا و افکار مونتسکیو و روسوی فرانسوی شیفتگانی یافته بود، افرادی که قانون را قراردادهای اجتماعی موضوعه می شناختند. قرادادهایی که باید بین افراد یک جامعه وضع و محترم و مجری شمرده شوند. تجلی این طرز تفکر، مجاهدان دوگانه، حضرات سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی، شناخته شده اند که به زعم من زیر سلطه فرزندان از فرنگ برگشته خویش بودند.
بروز این اختلاف و شکاف، سیاست استعماری را که گوش خوابانده و مترصد بود، در کار آورد. و آنان به تشویق و تحریض روحانی زادگانی چون پسران طباطبایی و بهبهانی و روحانیون جوان و فرصت طلب آن زمان چون تقی زاده، سید ضیاء طباطبایی، شیخ علی دشتی، محمد تدین، یعقوب انوار و امثالهم پرداختند. وجه مشترک اینها، آن بود که شیفته تمدن مغرب بودند. و به نقاط ضعف روحانیت آشنا بودند، به پشتوانه پدران روحانی شان، بین مردم نفوذ کلام داشتند. با این ویژگی ها، دامن همت و خدمت به کمر زدند و آتش نفاق را بین مراجع روحانی سه گانه (که جرقه اش در اختلاف سلیقه اولی بین آنان راجع به تدوین و تنظیم قانون اساسی به وجود آمده بود) دامن زدند. و مآلا" شدند رجال زادگان به مشروطیت رسیده ای که وظیفه اساسی شان آن بود تا زهر یا تیزی قانون اساسی اولیه را بگیرند که تأکید داشت مصوبات مجلس باید مورد قبول پنج تن از نمایندگان مراجع تقلید باشد [که طرح مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، برای نظارت بر مصوبات مجلس بود]. انقلاب بهمن 1357 و حوادث پیروزمندانه سال اول انقلاب (تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی و تثبیت ولایت فقیه) نمی تواند دلیلی باشد بر حقانیت تلقی و برداشت آن گونه روحانیونی که در صدر مشروطیت قبول عام نیافتند؟ و این حوادث، ما را موظف نمی کند در قضاوت های قالبی مورخان مشروطه، که غالباً مقهور عواطف و احساسات و مجذوب ظواهر تمدن مغرب بوده اند، تجدیدنظری بکنیم؟
🔸برگرفته از: کتاب جلال، "از چشم برادر" تألیف، شمس آل احمد
#دهه_فجر
✳️ @ShahidRabe