eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.5هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
274 ویدیو
373 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰بخش دوم/پایانی🔰 مدتی بعد به دنبال شرایط بوجود آمده از جمله توهین هایی که توسط برخی سخنرانان و روزنامه نگاران[مشروطه خواه] به مقدسات اسلامی شد و نیز با عدم پذیرش حداقل خواسته های شیخ فضل الله مبنی بر «اعمال اصلاحات علما بر متمم قانون اساسی» و «تصویب بدون تغییر اصل نظارت فائقه فقها بر مصوبات مجلس»، تحصن مشروعه خواهی عبدالعظیم به ریاست شیخ فضل الله در اواسط سال 1325(جمادی الاول تا شعبان)، شکل گرفت. متحصنین در روزهای اول تحصن(17 جمادی الاول)، تلگرافی کوتاه با لحن و ادبیاتی که نشان دهنده مخاطره آمیز بودن اوضاع بود، به علمای شهرهای مختلف از جمله اصفهان ارسال کردند. با رسیدن این تلگراف و احتمالا تلگراف های دیگر، آقانجفی و دیگر علمای اصفهان از جمله حاج آقا نورالله، تلگرافی را در حمایت و تایید خواسته های متحصنین به مجلس شورای ملی ارسال کردند. در وقایع مربوط به فتح تهران و شهادت شیخ فضل الله برخی گزارش ها وجود دارد که آقانجفی با توجه به احساس خطر جانی برای شیخ، در تدارک سفر به تهران بود، اما به عللی تحقق نیافت.[2] بازگشایی دوباره مجلس شیخ فضل الله نوری که مترصد اوضاع تهران بود؛ چون متوجه انحراف نهضت مشروطه شد و آن را بستری برای رشد جریان غرب گرایی و نفوذ غربزدگی را مشاهده کرد؛ حکم به حرمت مشروطه داد... در حقیقت شیخ شهید با بررسی زمانه و سبک سنگین کردن اوضاع، دست به چنین اقدامی زد... [شیخ در جریان تحصن حرم حضرت عبدالعظیم، فرمود: استبداد شاهی و مشروطه غربی هر دو روی یک سکه هستند، منتها بر اساس قاعده «دفع افسد به فاسد» اهم، دفع افسد است، که همانا مشروطه غیر مشروع درآمده از دیگ پلوی سفارت انگلیس است] ◽️سید شهیدان اهل قلم [شهید سید مرتضی ] درایت شیخ را ستوده و می نویسد: «اما هنوز این نظم نیهیلیستی گاو مقدسی است که پرستیده می‌شود، حتی در میان ما که همواره نظم و نظام و انتظام را از درون به بیرون معنا می‌کنیم. این، تفاوتی عمده است میان تمدن شرق و تمدن غرب. رویکرد تاریخی ما به غرب در مشروطیت با یک رویکرد ظاهری به «ضرورت وجود قانون» آغاز می‌شود. اولین نشریه‌ای که در ایران انتشار می‌یابد «قانون» نام می‌گیرد و میرزا ملکم خان یک قرن پیش، در نخستین شماره جریده «قانون» (رجب ۱۳۰۷ هجری قمری) می‌نویسد: «ایران مملو است از نعمات خداداد. چیزی که همه این نعمات را باطل گذاشته نبودن قانون است». شیفتگی در برابر قانون، تقدیر تاریخی همه اقوامی است که در آغاز ظهور تمدن غرب پای در آخرین دوران از اضمحلال تاریخی خویش نهاده بودند. اما این شیفتگی صرفا ظاهری است. وجود قانون، فی نفسه نمی‌توانست همه آن­چه را که ما می‌خواستیم تامین کند. قانون تعیین کننده حقوق و ضامن تامین آن است. پس نخست باید درباره حق و حقوق اندیشید. نظم نیهیلیستی، یعنی قانونی که «حق» متناسب با روزگار غلبه نیهیلیستی معنا شده است و از آن گذشته، اگر قانون هر (قانونی) ضمانت اجرای خویش را در یک نظام ظاهری جست‌و‌جو کند، بشر خود را از «اخلاق» مستغنی خواهد پنداشت و قانون را به جای «شریعت» خواهد نشاند. قانون یا باید خود را «حافظ شریعت» بداند و یا خود، شریعتی دیگر خواهد شد. پس، رویکرد تاریخی ما به قانون در مشروطیت روی آوردن به شریعتی دیگر بود، بی‌آنکه خود بدانیم. شیخ فضل الله نوری به همین «نسبت» توجه یافته بود، چرا که «شرع» نیز در مقام احکام به مجموعه‌ای از شرط‌ها و حدود – یعنی قانون – مبدل می‌شود».[3] جلال آل احمد در مورد شیخ فضل الله می نویسد: «من نعش آن بزرگوار را بالای دار نشانه استیلای غرب زدگی می دانم.» از آن روز [اعدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره] بود که نقش غرب زدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمی می دانم که به علامت استیلای غربزدگی، پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت، افراشته شد. و اکنون در لوای این پرچم، شبیه به قومی از خود بیگانه ایم.در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعاتمان، و خطرناکتر از همه فرهنگمان، فرنگی مآب می پروریم و فرنگی مآب راه حل هر مشکل را می جوییم[4] [1] احمد کسروی، انقلاب مشروطه ایران، صفحه 288 [2] موسی نجفی، حکم نافذ آقانجفی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چاپ اول 1390، صفحع 279 الی 281 [3] فردایی دیگر، مرتضی آوینی، آخرین رنج دوران، ص۹۲ ،نشر واحه، چاپ دوم تابستان ۱۳۹۰ [4] ك، غرب زدگى، جلال آل احمد 🔸از: پایگاه خبری صاحب نیوز با اضافات/کد خبر 6384 ✳️ @ShahidRabe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
با خون روایت کردن از این فتح پیش هجوم بمب و قناسہ هنوز خیلے مونده تا دنیا امثال رو بشناسه! :) @shahidrabe
🔰بخش دوم/پایانی🔰 مدتی بعد به دنبال شرایط بوجود آمده از جمله توهین هایی که توسط برخی سخنرانان و روزنامه نگاران[مشروطه خواه] به مقدسات اسلامی شد و نیز با عدم پذیرش حداقل خواسته های شیخ فضل الله مبنی بر «اعمال اصلاحات علما بر متمم قانون اساسی» و «تصویب بدون تغییر اصل نظارت فائقه فقها بر مصوبات مجلس»، تحصن مشروعه خواهی عبدالعظیم به ریاست شیخ فضل الله در اواسط سال 1325(جمادی الاول تا شعبان)، شکل گرفت. متحصنین در روزهای اول تحصن(17 جمادی الاول)، تلگرافی کوتاه با لحن و ادبیاتی که نشان دهنده مخاطره آمیز بودن اوضاع بود، به علمای شهرهای مختلف از جمله اصفهان ارسال کردند. با رسیدن این تلگراف و احتمالا تلگراف های دیگر، آقانجفی و دیگر علمای اصفهان از جمله حاج آقا نورالله، تلگرافی را در حمایت و تایید خواسته های متحصنین به مجلس شورای ملی ارسال کردند. در وقایع مربوط به فتح تهران و شهادت شیخ فضل الله برخی گزارش ها وجود دارد که آقانجفی با توجه به احساس خطر جانی برای شیخ، در تدارک سفر به تهران بود، اما به عللی تحقق نیافت.[2] بازگشایی دوباره مجلس شیخ فضل الله نوری که مترصد اوضاع تهران بود؛ چون متوجه انحراف نهضت مشروطه شد و آن را بستری برای رشد جریان غرب گرایی و نفوذ غربزدگی را مشاهده کرد؛ حکم به حرمت مشروطه داد... در حقیقت شیخ شهید با بررسی زمانه و سبک سنگین کردن اوضاع، دست به چنین اقدامی زد... [شیخ در جریان تحصن حرم حضرت عبدالعظیم، فرمود: استبداد شاهی و مشروطه غربی هر دو روی یک سکه هستند، منتها بر اساس قاعده «دفع افسد به فاسد» اهم، دفع افسد است، که همانا مشروطه غیر مشروعِ درآمدهِ از دیگ پلوی سفارت انگلیس است] ◽️سید شهیدان اهل قلم [شهید سید مرتضی ] درایت شیخ را ستوده و می نویسد: «اما هنوز این نظم نیهیلیستی گاو مقدسی است که پرستیده می‌شود، حتی در میان ما که همواره نظم و نظام و انتظام را از درون به بیرون معنا می‌کنیم. این، تفاوتی عمده است میان تمدن شرق و تمدن غرب. رویکرد تاریخی ما به غرب در مشروطیت با یک رویکرد ظاهری به «ضرورت وجود قانون» آغاز می‌شود. اولین نشریه‌ای که در ایران انتشار می‌یابد «قانون» نام می‌گیرد و میرزا ملکم خان یک قرن پیش، در نخستین شماره جریده «قانون» (رجب ۱۳۰۷ هجری قمری) می‌نویسد: «ایران مملو است از نعمات خداداد. چیزی که همه این نعمات را باطل گذاشته نبودن قانون است». شیفتگی در برابر قانون، تقدیر تاریخی همه اقوامی است که در آغاز ظهور تمدن غرب پای در آخرین دوران از اضمحلال تاریخی خویش نهاده بودند. اما این شیفتگی صرفا ظاهری است. وجود قانون، فی نفسه نمی‌توانست همه آن­چه را که ما می‌خواستیم تامین کند. قانون تعیین کننده حقوق و ضامن تامین آن است. پس نخست باید درباره حق و حقوق اندیشید. نظم نیهیلیستی، یعنی قانونی که «حق» متناسب با روزگار غلبه نیهیلیستی معنا شده است و از آن گذشته، اگر قانون هر (قانونی) ضمانت اجرای خویش را در یک نظام ظاهری جست‌و‌جو کند، بشر خود را از «اخلاق» مستغنی خواهد پنداشت و قانون را به جای «شریعت» خواهد نشاند. قانون یا باید خود را «حافظ شریعت» بداند و یا خود، شریعتی دیگر خواهد شد. پس، رویکرد تاریخی ما به قانون در مشروطیت روی آوردن به شریعتی دیگر بود، بی‌آنکه خود بدانیم. شیخ فضل الله نوری به همین «نسبت» توجه یافته بود، چرا که «شرع» نیز در مقام احکام به مجموعه‌ای از شرط‌ها و حدود – یعنی قانون – مبدل می‌شود».[3] جلال آل احمد در مورد شیخ فضل الله می نویسد: «من نعش آن بزرگوار را بالای دار نشانه استیلای غرب زدگی می دانم.» از آن روز [اعدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره] بود که نقش غرب زدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمی می دانم که به علامت استیلای غربزدگی، پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت، افراشته شد. و اکنون در لوای این پرچم، شبیه به قومی از خود بیگانه ایم.در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعاتمان، و خطرناکتر از همه فرهنگمان، فرنگی مآب می پروریم و فرنگی مآب راه حل هر مشکل را می جوییم[4] [1] احمد کسروی، انقلاب مشروطه ایران، صفحه 288 [2] موسی نجفی، حکم نافذ آقانجفی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چاپ اول 1390، صفحع 279 الی 281 [3] فردایی دیگر، مرتضی آوینی، آخرین رنج دوران، ص۹۲ ،نشر واحه، چاپ دوم تابستان ۱۳۹۰ [4] ك، غرب زدگى، جلال آل احمد 🔸از: پایگاه خبری صاحب نیوز با اضافات/کد خبر 6384 ✳️ @ShahidRabe