eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.5هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
288 ویدیو
403 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰🔰 ✍ کامل گفت و شنود با، پژوهشگر و محقق ارجمند جناب دکتر موسی فقیه حقانی، در خصوص چگونگی بازی خوردن علمای حامی مشروطه! ❓به نظر شما اختلاف مرجع شهید آیت الله شیخ فضل‌الله نوری(ره) با علمای حامی مشروطه در نجف، در سطح مسائل کلان و احکام است یا در سطح خرد و موضوعات؟ به نظر بنده این اختلافات در سطح موضوعات و یا به عبارتی در سطح خرد هستند. دلیلش هم این است که خود شیخ شهید باعث شد مرحوم آخوند خراسانی وارد جریان مشروطه شود، یعنی علمای نجف به اعتبار شیخ وارد این میدان شدند، چون شیخ فضل‌الله مهم‌ترین مجتهد تهران بود و بر جزئیات امور اشراف داشت و نامه ها و گزارشاتی در باره شرایط ایران به نجف می فرستاد. ❓اگر علمای نجف به اعتبار حضور شیخ فضل‌الله و با اعتماد به قول او وارد میدان شدند، پس چرا اختلافات بعدی پیش آمدند؟ بحث مفصلی است. مرحوم شیخ فضل‌الله در طول مدتی که مشکلات و اختلافات در مشروطه پیش آمد، بارها اعلام کرد: به دنبال همان مشروطه‌ای هستم که آخوند خراسانی و علمای نجف می‌خواهند! این سخن مربوط به دوره‌ای است که شیخ مجبور شد در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) متحصن شود و به افشاگری [بر علیه ماهیت واقعی مشروطه و مشروطه طلبان] بپردازد. از آن سو هم بعضی از مشروطه‌ خواهان و طیف افراطی مجلس که آنجارا قبضه کرده بودند، علیه شیخ سمپاشی می‌کردند. در چنین معرکه‌ای است که شیخ چنین حرفی را می‌زند. بعدها هم که می‌بینیم پس از اعدام شیخ فضل‌الله و در مشروطه دوم، علمای نجف همان دیدگاه‌های شیخ در خصوص مشروطه را دنبال می‌کنند. ❓مثلا کدام دیدگاه‌ها؟ پافشاری بر اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی که عبارت بود از نظارت علما بر مصوبات مجلس، یعنی همان اصلی که شیخ فضل‌الله پیشنهاد داد. ❓پس چرا در آن معرکه فشار روشنفکران غرب‌زده و مشروطه‌خواهان به شیخ، کسی از او حمایت نکرد؟ مراسلات علمای نجف نشان می‌دهد چندان هم از اوضاع ایران بی‌خبر نبودند، بنابراین نمی‌شود این توجیه را پذیرفت که امثال مرحوم آخوند و شیخ عبدالله مازندرانی از اوضاع خبر نداشتند، چون اگر این‌طور باشد همراهی آنان با شیخ شهید هم ارزش نخواهد داشت.دیدگاه شما در این باره چیست؟ واقعیت این است که پس از کشته شدن ناصرالدین شاه در سال 1317 در پی حکومتی 50 ساله، اوضاع ایران به هم می‌ریزد و گروه‌های سیاسی گوناگون اعم از مذهبی و غیر مذهبی تصمیم می‌گیرند ساختار سیاسی و حاکمیت قاجار را تغییر بدهند. در فاصله ده ساله کشته شدن ناصرالدین شاه تا شروع مشروطه، این گروه‌ها منسجم می‌شوند و با هم ارتباط برقرار می‌کنند. یکی «جامعه آدمیت» بود که کارکرد فراماسونری داشت. دیگری «لژ فراماسونی بیداری ایران» بود که در واقع پوششی برای اجتماع گروه‌های ساختار شکن بود. منظور از ساختارشکنی...حمله به علما، مفاهیم و شعائر دینی که در طی این یک دهه به‌شدت افزایش یافت، به‌طوری که در سال 1319 عده‌ای از اراذل و اوباش، اعم از فیزیکی و فکری، به علمای بزرگی چون مرحوم میرزا حسن آشتیانی و شهید شیخ فضل‌الله نوری حمله می‌کنند. وضعیت به‌قدری وخیم است که مرحوم آخوند در نامه‌ای سئوال می‌کند: مگر ایرانی‌ها تغییر دین داده‌اند که این‌طور به علما و شعائر توهین و حمله می‌شود؟ از آن سو هم شاهزاده قاجاری از قبیل ظل‌السلطان با این جریانات پیوندهای مشکوکی دارند و دست در دست هم، حملات گسترده‌ای را علیه علما و جریانات دینی سازماندهی می‌کنند. شهید شیخ فضل‌الله سعی می‌کند در درون ساختار دولتی تغییراتی را ایجاد کند، از جمله به‌شدت روی عزل امین‌السلطان که گرایش‌های فرقه‌ای از قبیل بهاییت پیدا کرده بود، پافشاری می‌کند. امین‌السلطان در سال 1315ق که در قم تبعید بود، با این کانون‌ها ارتباط داشت و بعدها عضو لژ فراماسونری شد! او مدتی با روس‌ها وارد معاملات سیاسی می‌شود و بعد به سراغ انگلیسی‌ها می‌رود و در دوره ای، امین‌السلطان از هر دو کشور امتیازات عمده‌ای می‌گیرد. بعدها مرحوم آخوند به این موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید ما دیدیم وضعیت ایران به این شکل قابل ادامه نیست و باید در آن تغییراتی ایجاد شود. 🔰ادامه در 🔰
🔰🔰 در جلوگیری از استبداد هیچ اختلافی بین علما نبود ❓آیا واقعاً تغییراتی انجام شد؟ خیر، به دلایلی که بحث آن مفصل است و در اینجا مجال پرداختن به آنها نیست، این تغییرات انجام نمی‌شوند تا وقتی که نهضت مشروطه شکل می‌گیرد و ورود فعالانه شیخ فضل‌الله نوری در این میدان، اعتماد و اطمینان علمای نجف را به دنبال دارد، اما مراجع نجف از یک موضوع بسیار مهم غافل بودند و آن هم اینکه گروه‌هایی که بر شمردم، توانسته بودند در ظرف این یک دهه، کاملاً در کانون‌ها و مراکز مختلف دولتی نفوذ کنند و مستقر شوند و منتظر فرصت مناسب بنشینند. پس در اینکه اوضاع ایران باید تغییر کند و باید جلوی استبداد قاجار را گرفت و دست امثال امین‌السلطان را از حاکمیت قطع کرد، هیچ اختلافی بین علمای نجف نبود. در بین کسانی هم که باید برای صدارت انتخاب می‌شدند، عین‌الدوله از بقیه بهتر به نظر می‌رسید. در یکی دو سال اول صدارت هم چندان رفتار دور از انتظار و قاعده‌ای نداشت، اما بعد رفتارهای افراطی فراوانی از او سر زد. ❓علت چه بود؟ علت این بود که مراجع نجف یا دست‌کم آخوند [خراسانی] و طرفداران مشروطه نتوانستند تحلیل درستی از میزان تأثیرگذاری گروه‌های ساختارشکن داشته باشند. ملا عبدالله مازندرانی[از حامیان مشروطه] درباره این دوره چنین می گوید: «ما در دفع شجره خبیثه استبداد وارد شدیم و بعضی از مواد فاسده مملکت هم با ما همراهی کردند!» که منظور همان گروه‌های ساختارشکن هستند.[یعنی برای دفع فاسد از فاسد تر کمک گرفتن!] همین اشتباه در محاسبه و ارزیابی باعث شد که جریانات به سمت دیگری تغییر مسیر بدهند. علمای نجف، دچار اشتباه محاسباتی شدند!!! ❓ظاهراً فقط شیخ فضل‌الله است که ارزیابی دقیقی از این جریانات دارد.اینطور نیست؟ دقیقاً. ایشان همان دوران در اعلامیه‌ای می‌گوید: اینها گروه منسجم و تردستی هستند که از همه ابزارها به‌خوبی استفاده می‌کنند! بهایی‌ها، نیهیلیست‌ها، ماتریالیست‌ها و کلاً گروه‌هایی که در «جامعه آدمیت» و «لژ فراماسونری» جمع شده‌اند. ❓نکته عجیب و در عین حال تأسف‌بار این است که علمای نجف چطور به بعضی از مشروطه ‌خواهان مشکوک تهران اعتماد کردند و به شیخ با آن سابقه روشن و عظیم اعتماد نکردند؟! به نظرم قضیه به همان اشتباه محاسباتی و ارزیابی نادرست از بعضی از جریانات ظاهرالصلاح سیاسی برمی‌گردد. این خطر در تمام نهضت‌ها وجود دارد که بدون شناخت کافی از ماهیت برخی از عناصر و جریانات، نسبت به آنها دچار خوش‌بینی می‌شویم و از مبانی نظری و تئوریک آنها غفلت می‌کنیم. به قول شیخ شهید [علامه فضل الله نوری]، این جریان تردست و چالاک است و می‌خواهد زمام امور مشروطه را در دست بگیرد و لذا بیکار نمی‌نشیند. اینها در باغ سلیمان خان میکده تشکیل جلسه می‌دهند. اغلب افراد شرکت‌کننده در این جلسه، بابی یا مثل اردشیر جی هستند که در آن موقع سر جاسوس انگلیس در ایران بود. یکی از افرادی که در این جلسه شرکت دارند، سید اسدالله خرقانی است که به او مأموریت می‌دهند به نجف برود و شعبه «انجمن مخفی» را در آنجا ایجاد کند. او هم همین کار را می‌کند و در نجف در بیت مراجع و علمای بزرگ نفوذ و «انجمن مخفی» را راه می‌اندازد. ❓کار «انجمن مخفی» چیست؟ کارش این است که این جریان افراطی هر جا کارش گیر کرد، از مراجع فتوا بگیرد و کارش را راه بیندازد و از طرف دیگر در باره جریان اصیل دینی [که مرجع شهید علامه نوری، نمادش بود]، در ذهن علمای[حامی مشروطه] شبهه و تردید ایجاد کند! اعضای این انجمن هر خبری را که از تهران می‌رسید و به نفع خودشان بود به علما ارائه می‌کردند و هر چه را که به نفعشان نبود، واژگونه ارائه می‌دادند. در نتیجه هر چه شیخ شهید فریاد می‌زد، این سخن به گوش علمای نجف نمی‌رسید [یا آن علما، تحت تأثیر عوامل نفوذی، حاضر به شنیدن سخنان شیخ نبودند]، این‌گونه جلوه می‌دادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع کسب تکلیف می‌کنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت می‌کند، چیست؟ علما هم حکم می‌دهند او مطرود است! حکم کلی؟ بله، آنها به هیچ‌وجه اشاره‌ای به شیخ فضل‌الله نمی‌کنند و یک حکم کلی در باره هر کسی که با مشروطه مخالفت می‌کند، از مراجع می‌گیرند و آنها هم حکم می‌دهند که: باید چنین فردی را از بین برد! کسی که در آن مجلس بود [به آخوند خراسانی و مازندرانی و نائینی خلیل طهرانی..] هشدار می‌دهد که: شاید اینها برود و با این حکم کلی، هزار کار بکنند! ولی عملاً دیر می‌شود.[و مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه الشریف را بر دار می کنند] خرقانی نفوذی فراماسونری در بیوت علما بود 🔰ادامه در 🔰