eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.3هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
259 ویدیو
349 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مرجع عالیقدر آیت الله جعفر سبحانی(حفظه الله): بینش علمی و فقهی این مرد بزرگ [مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (ره)] را از سه راه می توان بدست آورد:🔰 ✅ بررسی 📚 آثار فقهی و اصولی به جای مانده از شیخ ✅ گفتار اساتید شیخ در باره وی ✅ نظریه اندیشمندان اسلامی در باره شهید عصر مشروطیت، کتابها و رساله ها و مقاله های فراوانی نوشته و منتشر شده است، و غالباً سوژه نوشته ها و گفتارها حیات سیاسی و جهاد دینی این مرد است، درحالی که این موضوع یکی از ابعاد این را تشکیل می دهد، ولی درباره [جایگاه مرجعیت] و این مرد، کمتر ذکری به میان آمده، درحالیکه جهاد این مرد براساس اجتهاد و دید فقاهی وی استوار بوده است، و آن بینش فقهی بود که این مرد را به این راه کشاند...پس چه بهتر که آگاهی او از معارف و اصول اسلام، تا آنجا که امکان دارد مطرح شود. آخوند خراسانی، در نامه ای که همراه شیخ عبدالله مازندرانی در تأیید اصل دوم متمم قانون اساسی به مجلس شورای ملی صدر مشروطه نوشته است از شیخ شهید به عنوان حجة الاسلام نوری (دامت برکاته) تعبیر آورده است. می دانیم در آن زمان، لقب بارز و بزرگ برای ، همین لفظ "حجة الاسلام" بود و لذا سؤالهایی که به می نوشتند، نوعاً این لقب را به کار می بردند 🔹منابع: سیمای فرزانگان، ج ۱ ، ص ۴۷۶ - ۴۶۰ / سخنرانی آیت الله سبحانی در کنگره بزرگداشت علامه شیخ فضل الله نوری(ره) مرداد ماه ۱۳۷۰ در شهر نور / ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی، ص ۸۶۹ - ۸۶۱ 📖 🍀هفته 📚 و 📖 ✳️ @ShahidRabe
💠 متفکر شهید، دکتر سید حسن آیت:🔰 ✍ عالم مجاهد، آیت الله شیخ فضل الله نوری(ره) انقلابی واقعی، مجاهدی راستین، مردی بزرگ و مسلمانی آگاه بود که توسط ماسون های دست نشانده استعمار انگلیس، بر سر دار رفت. استعمارگران به درستی دریافته بودند استقرار حکومت اسلامی مساوی با مرگ قطعی آنان است. آنها پی بردند با قدرت سلاح و سرنیزه نمی توانند بر انبوه مسلمین که تا پای جان حاضر به دفاع از اسلام و مسلمین هستند غلبه یابند، از این رو چاره ای اساسی اندیشیدند و درصدد برآمدند با ایجاد کانال های انحرافی و انقلابی نما از قدرت عظیم توده های انبوه مردم که پشت سر روحانیت قرار داشتند بکاهند و سرانجام آنان را ضعیف و زبون سازند. از اینجاست که فراموشخانه و فراماسونری در ایران و سایر کشورهای اسلامی تأسیس شد و سر و کله میرزا ملکم خان ها و تقی زاده ها با الفاظ و اصطلاحات دهن پرکن و فریبنده، دموکراسی، قانون، تمدن، تجدد، قومیت و ملیت در مقابل شیخ فضل الله نوری و امثال او که از خدا، اسلام و اسلامیت حمایت می کردند پیدا می شود و استعمارگران با انواع دسایس موذیانه و تبلیغات عوا م فریبانه می کوشیدند انظار مردم را متوجه چنین جرثومه های فسادی[نمایند] و آنان را[مفسدین را] در چشم مردم، انقلابی، اصلاح طلب و آزادی خواه جلوه گر سازند و انقلابیون مؤمن، مسلمان و آگاه را همچون مرتجع و ضد آزادی به شمار آورند، زیرا قدرت روحانیت تا وقتی است که مردم پشت سر آنان باشند و پراکندن مردم از پشت روحانیت وقتی میسر می شود که استعمارگران بتوانند انقلابیون تصنعی، بدلی و جیره خوار خود را جایگزین انقلابیون صدیق و راستین کنند. به عبارت دیگر با یک تیر دو نشان می زنند هم انقلابیون واقعی و مجاهدین راستین همچون ، مدرس و کاشانی را منزوی و لجن مال می سازند و هم زمام توده را در دست عمال و ایادی خود یعنی میرزا ملکم خان ها، تقی زاده ها، مستوفی الممالک ها، شاهپور بختیارها، نزیه ها، ابوالفضل قاسمی ها و حاج سید جوادی ها قرار می دهند. به همین دلیل است که می بینیم در دوره مشروطیت به اصرار افرادی نظیر محمدصادق طباطبایی و با فشار انگلستان مجلس شورای ملی جایگزین مجلس شورای اسلامی می شود و حاج شیخ فضل الله نوری بر سر دار می رود و هنوز که هنوز است به علت وسعت تبلیغات سوء و موذیانه عوامل استعمار حتی بسیاری از افراد مؤمن ولی ناآگاه با دیده بدبینی به این می نگرند و طرفدار ارتجاع و استبداد بودن او را امری بدیهی می انگارند. در عوض می بینیم افرادی نظیر مستوفی الممالک، مشیرالدوله، تقی زاده، مصدق السلطنه، محمدعلی فروغی، حاج مخبرالسلطنه هدایت، حسین علاء و حاج میرزا یحیی دولت آبادی از سویی طرف مشورت رضاخان قرار می گیرند و از سوی دیگر مخالف دیکتاتوری و رضاخان قلمداد می شوند. جالب توجه است که در دوران دیکتاتوری این افراد از کوچک ترین گزندی مصون بودند و در همان دوره و دوره های بعد به صدارت، وزارت و وکالت می رسند، ولی سید حسن مدرس آن مجاهد و روحانی دلیر در زمان نخست وزیری دکتر متین دفتری پدر هدایت الله متین دفتری در سال 1317 در کاشمر به دست دژخیمان حکومتی شهید می شود. مقدمه بر یادداشت های حسن ارسنجانی، صص19-18/پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد ... ✳️ @ShahidRabe
🌹 متفکر شهید، دکتر سید حسن آیت:🔰 ✍ عالم مجاهد، آیت الله شیخ فضل الله نوری(ره) انقلابی واقعی، مجاهدی راستین، مردی بزرگ و مسلمانی آگاه بود 💠 شهید دکتر آیت: استعمارگران به درستی دریافته بودند استقرار حکومت اسلامی مساوی با مرگ قطعی آنان است. آنها پی بردند با قدرت سلاح و سرنیزه نمی توانند بر انبوه مسلمین که تا پای جان حاضر به دفاع از اسلام و مسلمین هستند غلبه یابند، از این رو چاره ای اساسی اندیشیدند و درصدد برآمدند با ایجاد کانال های انحرافی و انقلابی نما از قدرت عظیم توده های انبوه مردم که پشت سر روحانیت قرار داشتند بکاهند و سرانجام آنان را ضعیف و زبون سازند. از اینجاست که فراموشخانه و فراماسونری در ایران و سایر کشورهای اسلامی تأسیس شد و سر و کله میرزا ملکم خان ها و تقی زاده ها با الفاظ و اصطلاحات دهن پرکن و فریبنده، دموکراسی، قانون، تمدن، تجدد، قومیت و ملیت در مقابل عالم مجاهد شیخ فضل الله نوری و امثال او که از خدا، اسلام و اسلامیت حمایت می کردند پیدا می شود و استعمارگران با انواع دسایس موذیانه و تبلیغات عوام فریبانه می کوشیدند انظار مردم را متوجه چنین جرثومه های فسادی نمایند و آنان را در چشم مردم، انقلابی، اصلاح طلب و آزادی خواه جلوه گر سازند و انقلابیون مؤمن، مسلمان و آگاه را همچون شیخ فضل الله نوری را مرتجع و ضد آزادی به شمار آورند!/ پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد کاملتر🔰 استعمارگران به درستی دریافته بودند استقرار حکومت اسلامی مساوی با مرگ قطعی آنان است. آنها پی بردند با قدرت سلاح و سرنیزه نمی توانند بر انبوه مسلمین که تا پای جان حاضر به دفاع از اسلام و مسلمین هستند غلبه یابند، از این رو چاره ای اساسی اندیشیدند و درصدد برآمدند با ایجاد کانال های انحرافی و انقلابی نما از قدرت عظیم توده های انبوه مردم که پشت سر روحانیت قرار داشتند بکاهند و سرانجام آنان را ضعیف و زبون سازند. از اینجاست که فراموشخانه و فراماسونری در ایران و سایر کشورهای اسلامی تأسیس شد و سر و کله میرزا ملکم خان ها و تقی زاده ها با الفاظ و اصطلاحات دهن پرکن و فریبنده، دموکراسی، قانون، تمدن، تجدد، قومیت و ملیت در مقابل شیخ فضل الله نوری و امثال او که از خدا، اسلام و اسلامیت حمایت می کردند پیدا می شود و استعمارگران با انواع دسایس موذیانه و تبلیغات عوا م فریبانه می کوشیدند انظار مردم را متوجه چنین جرثومه های فسادی[نمایند] و آنان را[مفسدین را] در چشم مردم، انقلابی، اصلاح طلب و آزادی خواه جلوه گر سازند و انقلابیون مؤمن، مسلمان و آگاه را همچون مرتجع و ضد آزادی به شمار آورند، زیرا قدرت روحانیت تا وقتی است که مردم پشت سر آنان باشند و پراکندن مردم از پشت روحانیت وقتی میسر می شود که استعمارگران بتوانند انقلابیون تصنعی، بدلی و جیره خوار خود را جایگزین انقلابیون صدیق و راستین کنند. به عبارت دیگر با یک تیر دو نشان می زنند هم انقلابیون واقعی و مجاهدین راستین همچون ، مدرس و کاشانی را منزوی و لجن مال می سازند و هم زمام توده را در دست عمال و ایادی خود یعنی میرزا ملکم خان ها، تقی زاده ها، مستوفی الممالک ها، شاهپور بختیارها، نزیه ها، ابوالفضل قاسمی ها و حاج سید جوادی ها قرار می دهند. به همین دلیل است که می بینیم در دوره مشروطیت به اصرار افرادی نظیر محمدصادق طباطبایی و با فشار انگلستان مجلس شورای ملی جایگزین مجلس شورای اسلامی می شود و حاج شیخ فضل الله نوری بر سر دار می رود و هنوز که هنوز است به علت وسعت تبلیغات سوء و موذیانه عوامل استعمار حتی بسیاری از افراد مؤمن ولی ناآگاه با دیده بدبینی به این می نگرند و طرفدار ارتجاع و استبداد بودن او را امری بدیهی می انگارند. در عوض می بینیم افرادی نظیر مستوفی الممالک، مشیرالدوله، تقی زاده، مصد ق السلطنه، محمدعلی فروغی، حاج مخبرالسلطنه هدایت، حسین علاء و حاج میرزا یحیی دولت آبادی از سویی طرف مشورت رضاخان قرار می گیرند و از سوی دیگر مخالف دیکتاتوری و رضاخان قلمداد می شوند. جالب توجه است که در دوران دیکتاتوری این افراد از کوچک ترین گزندی مصون بودند و در همان دوره و دوره های بعد به صدارت، وزارت و وکالت می رسند، ولی سید حسن مدرس آن مجاهد و روحانی دلیر در زمان نخست وزیری دکتر متین دفتری پدر هدایت الله متین دفتری در سال 1317 در کاشمر به دست دژخیمان حکومتی شهید می شود. مقدمه بر یادداشت های حسن ارسنجانی، صص19-18 ✳️ @ShahidRabe
✅ جایگاه اجتهاد (مرجعیت) و فقاهت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه الشریف) از منظر مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی حاج شیخ جعفر سبحانی(حفظه الله) 💠 آیت الله سبحانی: درباره شهید عصر مشروطیت، کتابها و رساله ها و مقاله های فراوانی نوشته و منتشر شده است، و غالباً سوژه نوشته ها و گفتارها حیات سیاسی و جهاد دینی این مرد است، درحالی که این موضوع یکی از ابعاد این را تشکیل می دهد، ولی درباره [جایگاه مرجعیت] و این مرد، کمتر ذکری به میان آمده، درحالیکه جهاد این مرد براساس اجتهاد و دید فقاهی وی استوار بوده است، و آن بینش فقهی بود که این مرد را به این راه کشاند، و اگر روزی از گشایش مجلس به عنوان دفع ظلم دفاع کرد، بینش دینی بود که او را بر این کار واداشت، و اگر با مجلس کذایی آن روز پرچم مخالفت برافراشت، فقاهت و آشنایی او با مبانی دین، وی را بر این مخالفت بر می انگیخت. پس چه بهتر که آگاهی او از معارف و اصول اسلام، تا آنجا که امکان دارد مطرح شود. فقاهت و بینش علمی و فقهی شیخ را از چند راه می توان بدست آورد: ۱) گفتار اساتید شیخ در باره وی ۲) نظریه اندیشمندان اسلامی ۳) بررسی آثار فقهی و اصولی به جای مانده از شیخ [و به عنوان راه چهارم، میتوان به اذعان افرادی اشاره داشت که با شیخ زاویه داشتند، اما به جایگاه اجتهاد (مرجعیت) و فقاهت ایشان، معترف بودند]، آخوند ملا محمدکاظم خراسانی، در نامه ای که همراه شیخ عبدالله مازندرانی در تأیید اصل دوم متمم قانون اساسی به مجلس شورای ملی صدر مشروطه نوشته است از شیخ شهید به عنوان حجة الاسلام نوری (دامت برکاته) تعبیر آورده است. می دانیم در آن زمان، لقب بارز و بزرگ برای ، همین لفظ "حجة الاسلام" بود و لذا سؤالهایی که به می نوشتند، نوعاً این لقب را به کار می بردند و می گفتند: "حجة الاسلام" 🔹منابع: سیمای فرزانگان، ج ۱ ، ص ۴۷۶ - ۴۶۰ / سخنرانی آیت الله سبحانی در کنگره بزرگداشت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) مرداد ماه ۱۳۷۰ در شهر نور / ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی، ص ۸۶۹ - ۸۶۱/... ✳️ @ShahidRabe
🔴 متفکر شهید، دکتر سید حسن آیت: عالم مجاهد، آیت الله شیخ فضل الله نوری(ره) انقلابی واقعی، مجاهدی راستین، مردی بزرگ و مسلمانی آگاه بود استعمارگران به درستی دریافته بودند استقرار حکومت اسلامی مساوی با مرگ قطعی آنان است. آنها پی بردند با قدرت سلاح و سرنیزه نمی توانند بر انبوه مسلمین که تا پای جان حاضر به دفاع از اسلام و مسلمین هستند غلبه یابند، از این رو چاره ای اساسی اندیشیدند و درصدد برآمدند با ایجاد کانال های انحرافی و انقلابی نما از قدرت عظیم توده های انبوه مردم که پشت سر روحانیت قرار داشتند بکاهند و سرانجام آنان را ضعیف و زبون سازند. از اینجاست که فراموشخانه و فراماسونری در ایران و سایر کشورهای اسلامی تأسیس شد و سر و کله میرزا ملکم خان ها و تقی زاده ها با الفاظ و اصطلاحات دهن پرکن و فریبنده، دموکراسی، قانون، تمدن، تجدد، قومیت و ملیت در مقابل شیخ فضل الله نوری و امثال او که از خدا، اسلام و اسلامیت حمایت می کردند پیدا می شود و استعمارگران با انواع دسایس موذیانه و تبلیغات عوا م فریبانه می کوشیدند انظار مردم را متوجه چنین جرثومه های فسادی[نمایند] و آنان را[مفسدین را] در چشم مردم، انقلابی، اصلاح طلب و آزادی خواه جلوه گر سازند و انقلابیون مؤمن، مسلمان و آگاه را همچون مرتجع و ضد آزادی به شمار آورند، زیرا قدرت روحانیت تا وقتی است که مردم پشت سر آنان باشند و پراکندن مردم از پشت روحانیت وقتی میسر می شود که استعمارگران بتوانند انقلابیون تصنعی، بدلی و جیره خوار خود را جایگزین انقلابیون صدیق و راستین کنند. به عبارت دیگر با یک تیر دو نشان می زنند هم انقلابیون واقعی و مجاهدین راستین همچون ، مدرس و کاشانی را منزوی و لجن مال می سازند و هم زمام توده را در دست عمال و ایادی خود یعنی میرزا ملکم خان ها، تقی زاده ها، مستوفی الممالک ها، شاهپور بختیارها، نزیه ها، ابوالفضل قاسمی ها و حاج سید جوادی ها قرار می دهند. به همین دلیل است که می بینیم در دوره مشروطیت به اصرار افرادی نظیر محمدصادق طباطبایی و با فشار انگلستان مجلس شورای ملی جایگزین مجلس شورای اسلامی می شود و حاج شیخ فضل الله نوری بر سر دار می رود و هنوز که هنوز است به علت وسعت تبلیغات سوء و موذیانه عوامل استعمار حتی بسیاری از افراد مؤمن ولی ناآگاه با دیده بدبینی به این می نگرند و طرفدار ارتجاع و استبداد بودن او را امری بدیهی می انگارند. در عوض می بینیم افرادی نظیر مستوفی الممالک، مشیرالدوله، تقی زاده، مصد ق السلطنه، محمدعلی فروغی، حاج مخبرالسلطنه هدایت، حسین علاء و حاج میرزا یحیی دولت آبادی از سویی طرف مشورت رضاخان قرار می گیرند و از سوی دیگر مخالف دیکتاتوری و رضاخان قلمداد می شوند. جالب توجه است که در دوران دیکتاتوری این افراد از کوچک ترین گزندی مصون بودند و در همان دوره و دوره های بعد به صدارت، وزارت و وکالت می رسند، ولی سید حسن مدرس آن مجاهد و روحانی دلیر در زمان نخست وزیری دکتر متین دفتری پدر هدایت الله متین دفتری در سال 1317 در کاشمر به دست دژخیمان حکومتی شهید می شود. مقدمه بر یادداشت های حسن ارسنجانی، صص19-18 @ShahidRabe
، اجتهاد و فقاهت علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه الشریف) از منظر مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی حاج شیخ جعفر سبحانی(حفظه الله) ❇️ حتی آخوند محمد کاظم خراسانی و ملا عبدالله مازندرانی نیز به شیخ فضل الله نوری(ره)، اذعان داشتند 💠 آیت الله سبحانی: آخوند ملا محمدکاظم خراسانی، در نامه ای که همراه شیخ عبدالله مازندرانی در تأیید اصل دوم متمم قانون اساسی به مجلس شورای ملی صدر مشروطه نوشته است از شیخ شهید به عنوان حجة الاسلام نوری (دامت برکاته) تعبیر آورده است. می دانیم در آن زمان، لقب بارز و بزرگ برای ، همین لفظ "حجة الاسلام" بود و لذا سؤالهایی که به می نوشتند، نوعاً این لقب را به کار می بردند و می گفتند: "حجة الاسلام" در باره شهید عصر مشروطیت، کتابها و رساله ها و مقاله های فراوانی نوشته و منتشر شده است، و غالباً سوژه نوشته ها و گفتارها حیات سیاسی و جهاد دینی این مرد است، درحالی که این موضوع یکی از ابعاد این را تشکیل می دهد، ولی درباره و این مرد، کمتر ذکری به میان آمده، درحالیکه جهاد این مرد براساس اجتهاد و دید فقاهی وی استوار بوده است، و آن بینش فقهی بود که این مرد را به این راه کشاند، و اگر روزی از گشایش مجلس به عنوان دفع ظلم دفاع کرد، بینش دینی بود که او را بر این کار واداشت، و اگر با مجلس کذایی آن روز پرچم مخالفت برافراشت، فقاهت و آشنایی او با مبانی دین، وی را بر این مخالفت بر می انگیخت. پس چه بهتر که آگاهی او از معارف و اصول اسلام، تا آنجا که امکان دارد مطرح شود. فقاهت و بینش علمی و فقهی شیخ را از سه راه می توان بدست آورد: ۱) گفتار اساتید شیخ در باره وی ۲) نظریه اندیشمندان اسلامی ۳) بررسی آثار فقهی و اصولی به جای مانده از شیخ 🔹منابع: سیمای فرزانگان، ج ۱ ، ص ۴۷۶ - ۴۶۰ / سخنرانی آیت الله سبحانی در کنگره بزرگداشت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) مرداد ماه ۱۳۷۰ در شهر نور / ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی، ص ۸۶۹ - ۸۶۱ ✳️ @ShahidRabe
✅ جایگاه اجتهاد (مرجعیت) و فقاهت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه الشریف) از منظر مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی حاج شیخ جعفر سبحانی(حفظه الله):👇 درباره شهید عصر مشروطیت، کتابها و رساله ها و مقاله های فراوانی نوشته و منتشر شده است، و غالباً سوژه نوشته ها و گفتارها حیات سیاسی و جهاد دینی این مرد است، درحالی که این موضوع یکی از ابعاد این را تشکیل می دهد، ولی درباره [جایگاه مرجعیت] و این مرد، کمتر ذکری به میان آمده، درحالیکه جهاد این مرد براساس اجتهاد و دید فقاهی وی استوار بوده است، و آن بینش فقهی بود که این مرد را به این راه کشاند، و اگر روزی از گشایش مجلس به عنوان دفع ظلم دفاع کرد، بینش دینی بود که او را بر این کار واداشت، و اگر با مجلس کذایی آن روز پرچم مخالفت برافراشت، فقاهت و آشنایی او با مبانی دین، وی را بر این مخالفت بر می انگیخت. پس چه بهتر که آگاهی او از معارف و اصول اسلام، تا آنجا که امکان دارد مطرح شود. فقاهت و بینش علمی و فقهی شیخ را از چند راه می توان بدست آورد: ۱) گفتار اساتید شیخ در باره وی ۲) نظریه اندیشمندان اسلامی ۳) بررسی آثار فقهی و اصولی به جای مانده از شیخ [و به عنوان راه چهارم، میتوان به اذعان افرادی اشاره داشت که با شیخ زاویه داشتند، اما به جایگاه اجتهاد (مرجعیت) و فقاهت ایشان، معترف بودند]، آخوند ملا محمدکاظم خراسانی، در نامه ای که همراه شیخ عبدالله مازندرانی در تأیید اصل دوم متمم قانون اساسی به مجلس شورای ملی صدر مشروطه نوشته است از شیخ شهید به عنوان حجة الاسلام نوری (دامت برکاته) تعبیر آورده است. می دانیم در آن زمان، لقب بارز و بزرگ برای ، همین لفظ "حجة الاسلام" بود و لذا سؤالهایی که به می نوشتند، نوعاً این لقب را به کار می بردند و می گفتند: "حجة الاسلام" 🔹منابع: سیمای فرزانگان، ج ۱ ، ص ۴۷۶ - ۴۶۰ / سخنرانی آیت الله سبحانی در کنگره بزرگداشت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) مرداد ماه ۱۳۷۰ در شهر نور / ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی، ص ۸۶۹ - ۸۶۱/... 🔰ادامه در بخش دوم🔰
🌹 متفکر شهید، دکتر سید حسن آیت:🔰 ✍ عالم مجاهد، آیت الله شیخ فضل الله نوری(ره) انقلابی واقعی، مجاهدی راستین، مردی بزرگ و مسلمانی آگاه بود 💠 شهید دکتر آیت: استعمارگران به درستی دریافته بودند استقرار حکومت اسلامی مساوی با مرگ قطعی آنان است. آنها پی بردند با قدرت سلاح و سرنیزه نمی توانند بر انبوه مسلمین که تا پای جان حاضر به دفاع از اسلام و مسلمین هستند غلبه یابند، از این رو چاره ای اساسی اندیشیدند و درصدد برآمدند با ایجاد کانال های انحرافی و انقلابی نما از قدرت عظیم توده های انبوه مردم که پشت سر روحانیت قرار داشتند بکاهند و سرانجام آنان را ضعیف و زبون سازند. از اینجاست که فراموشخانه و فراماسونری در ایران و سایر کشورهای اسلامی تأسیس شد و سر و کله میرزا ملکم خان ها و تقی زاده ها با الفاظ و اصطلاحات دهن پرکن و فریبنده، دموکراسی، قانون، تمدن، تجدد، قومیت و ملیت در مقابل عالم مجاهد شیخ فضل الله نوری و امثال او که از خدا، اسلام و اسلامیت حمایت می کردند پیدا می شود و استعمارگران با انواع دسایس موذیانه و تبلیغات عوام فریبانه می کوشیدند انظار مردم را متوجه چنین جرثومه های فسادی نمایند و آنان را در چشم مردم، انقلابی، اصلاح طلب و آزادی خواه جلوه گر سازند و انقلابیون مؤمن، مسلمان و آگاه را همچون شیخ فضل الله نوری را مرتجع و ضد آزادی به شمار آورند!/ پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد کاملتر🔰 استعمارگران به درستی دریافته بودند استقرار حکومت اسلامی مساوی با مرگ قطعی آنان است. آنها پی بردند با قدرت سلاح و سرنیزه نمی توانند بر انبوه مسلمین که تا پای جان حاضر به دفاع از اسلام و مسلمین هستند غلبه یابند، از این رو چاره ای اساسی اندیشیدند و درصدد برآمدند با ایجاد کانال های انحرافی و انقلابی نما از قدرت عظیم توده های انبوه مردم که پشت سر روحانیت قرار داشتند بکاهند و سرانجام آنان را ضعیف و زبون سازند. از اینجاست که فراموشخانه و فراماسونری در ایران و سایر کشورهای اسلامی تأسیس شد و سر و کله میرزا ملکم خان ها و تقی زاده ها با الفاظ و اصطلاحات دهن پرکن و فریبنده، دموکراسی، قانون، تمدن، تجدد، قومیت و ملیت در مقابل شیخ فضل الله نوری و امثال او که از خدا، اسلام و اسلامیت حمایت می کردند پیدا می شود و استعمارگران با انواع دسایس موذیانه و تبلیغات عوا م فریبانه می کوشیدند انظار مردم را متوجه چنین جرثومه های فسادی[نمایند] و آنان را[مفسدین را] در چشم مردم، انقلابی، اصلاح طلب و آزادی خواه جلوه گر سازند و انقلابیون مؤمن، مسلمان و آگاه را همچون مرتجع و ضد آزادی به شمار آورند، زیرا قدرت روحانیت تا وقتی است که مردم پشت سر آنان باشند و پراکندن مردم از پشت روحانیت وقتی میسر می شود که استعمارگران بتوانند انقلابیون تصنعی، بدلی و جیره خوار خود را جایگزین انقلابیون صدیق و راستین کنند. به عبارت دیگر با یک تیر دو نشان می زنند هم انقلابیون واقعی و مجاهدین راستین همچون ، مدرس و کاشانی را منزوی و لجن مال می سازند و هم زمام توده را در دست عمال و ایادی خود یعنی میرزا ملکم خان ها، تقی زاده ها، مستوفی الممالک ها، شاهپور بختیارها، نزیه ها، ابوالفضل قاسمی ها و حاج سید جوادی ها قرار می دهند. به همین دلیل است که می بینیم در دوره مشروطیت به اصرار افرادی نظیر محمدصادق طباطبایی و با فشار انگلستان مجلس شورای ملی جایگزین مجلس شورای اسلامی می شود و حاج شیخ فضل الله نوری بر سر دار می رود و هنوز که هنوز است به علت وسعت تبلیغات سوء و موذیانه عوامل استعمار حتی بسیاری از افراد مؤمن ولی ناآگاه با دیده بدبینی به این می نگرند و طرفدار ارتجاع و استبداد بودن او را امری بدیهی می انگارند. در عوض می بینیم افرادی نظیر مستوفی الممالک، مشیرالدوله، تقی زاده، مصد ق السلطنه، محمدعلی فروغی، حاج مخبرالسلطنه هدایت، حسین علاء و حاج میرزا یحیی دولت آبادی از سویی طرف مشورت رضاخان قرار می گیرند و از سوی دیگر مخالف دیکتاتوری و رضاخان قلمداد می شوند. جالب توجه است که در دوران دیکتاتوری این افراد از کوچک ترین گزندی مصون بودند و در همان دوره و دوره های بعد به صدارت، وزارت و وکالت می رسند، ولی سید حسن مدرس آن مجاهد و روحانی دلیر در زمان نخست وزیری دکتر متین دفتری پدر هدایت الله متین دفتری در سال 1317 در کاشمر به دست دژخیمان حکومتی شهید می شود. مقدمه بر یادداشت های حسن ارسنجانی، صص19-18 ✳️ @ShahidRabe
🌹 متفکر شهید، دکتر سید حسن آیت:🔰 ✍ عالم مجاهد، آیت الله شیخ فضل الله نوری(ره) انقلابی واقعی، مجاهدی راستین، مردی بزرگ و مسلمانی آگاه بود 💠 شهید دکتر آیت: استعمارگران به درستی دریافته بودند استقرار حکومت اسلامی مساوی با مرگ قطعی آنان است. آنها پی بردند با قدرت سلاح و سرنیزه نمی توانند بر انبوه مسلمین که تا پای جان حاضر به دفاع از اسلام و مسلمین هستند غلبه یابند، از این رو چاره ای اساسی اندیشیدند و درصدد برآمدند با ایجاد کانال های انحرافی و انقلابی نما از قدرت عظیم توده های انبوه مردم که پشت سر روحانیت قرار داشتند بکاهند و سرانجام آنان را ضعیف و زبون سازند. از اینجاست که فراموشخانه و فراماسونری در ایران و سایر کشورهای اسلامی تأسیس شد و سر و کله میرزا ملکم خان ها و تقی زاده ها با الفاظ و اصطلاحات دهن پرکن و فریبنده، دموکراسی، قانون، تمدن، تجدد، قومیت و ملیت در مقابل عالم مجاهد شیخ فضل الله نوری و امثال او که از خدا، اسلام و اسلامیت حمایت می کردند پیدا می شود و استعمارگران با انواع دسایس موذیانه و تبلیغات عوام فریبانه می کوشیدند انظار مردم را متوجه چنین جرثومه های فسادی نمایند و آنان را در چشم مردم، انقلابی، اصلاح طلب و آزادی خواه جلوه گر سازند و انقلابیون مؤمن، مسلمان و آگاه را همچون شیخ فضل الله نوری را مرتجع و ضد آزادی به شمار آورند!/ پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد کاملتر🔰 استعمارگران به درستی دریافته بودند استقرار حکومت اسلامی مساوی با مرگ قطعی آنان است. آنها پی بردند با قدرت سلاح و سرنیزه نمی توانند بر انبوه مسلمین که تا پای جان حاضر به دفاع از اسلام و مسلمین هستند غلبه یابند، از این رو چاره ای اساسی اندیشیدند و درصدد برآمدند با ایجاد کانال های انحرافی و انقلابی نما از قدرت عظیم توده های انبوه مردم که پشت سر روحانیت قرار داشتند بکاهند و سرانجام آنان را ضعیف و زبون سازند. از اینجاست که فراموشخانه و فراماسونری در ایران و سایر کشورهای اسلامی تأسیس شد و سر و کله میرزا ملکم خان ها و تقی زاده ها با الفاظ و اصطلاحات دهن پرکن و فریبنده، دموکراسی، قانون، تمدن، تجدد، قومیت و ملیت در مقابل شیخ فضل الله نوری و امثال او که از خدا، اسلام و اسلامیت حمایت می کردند پیدا می شود و استعمارگران با انواع دسایس موذیانه و تبلیغات عوا م فریبانه می کوشیدند انظار مردم را متوجه چنین جرثومه های فسادی[نمایند] و آنان را[مفسدین را] در چشم مردم، انقلابی، اصلاح طلب و آزادی خواه جلوه گر سازند و انقلابیون مؤمن، مسلمان و آگاه را همچون مرتجع و ضد آزادی به شمار آورند، زیرا قدرت روحانیت تا وقتی است که مردم پشت سر آنان باشند و پراکندن مردم از پشت روحانیت وقتی میسر می شود که استعمارگران بتوانند انقلابیون تصنعی، بدلی و جیره خوار خود را جایگزین انقلابیون صدیق و راستین کنند. به عبارت دیگر با یک تیر دو نشان می زنند هم انقلابیون واقعی و مجاهدین راستین همچون ، مدرس و کاشانی را منزوی و لجن مال می سازند و هم زمام توده را در دست عمال و ایادی خود یعنی میرزا ملکم خان ها، تقی زاده ها، مستوفی الممالک ها، شاهپور بختیارها، نزیه ها، ابوالفضل قاسمی ها و حاج سید جوادی ها قرار می دهند. به همین دلیل است که می بینیم در دوره مشروطیت به اصرار افرادی نظیر محمدصادق طباطبایی و با فشار انگلستان مجلس شورای ملی جایگزین مجلس شورای اسلامی می شود و حاج شیخ فضل الله نوری بر سر دار می رود و هنوز که هنوز است به علت وسعت تبلیغات سوء و موذیانه عوامل استعمار حتی بسیاری از افراد مؤمن ولی ناآگاه با دیده بدبینی به این می نگرند و طرفدار ارتجاع و استبداد بودن او را امری بدیهی می انگارند. در عوض می بینیم افرادی نظیر مستوفی الممالک، مشیرالدوله، تقی زاده، مصد ق السلطنه، محمدعلی فروغی، حاج مخبرالسلطنه هدایت، حسین علاء و حاج میرزا یحیی دولت آبادی از سویی طرف مشورت رضاخان قرار می گیرند و از سوی دیگر مخالف دیکتاتوری و رضاخان قلمداد می شوند. جالب توجه است که در دوران دیکتاتوری این افراد از کوچک ترین گزندی مصون بودند و در همان دوره و دوره های بعد به صدارت، وزارت و وکالت می رسند، ولی سید حسن مدرس آن مجاهد و روحانی دلیر در زمان نخست وزیری دکتر متین دفتری پدر هدایت الله متین دفتری در سال 1317 در کاشمر به دست دژخیمان حکومتی شهید می شود. مقدمه بر یادداشت های حسن ارسنجانی، صص19-18 ✳️ @ShahidRabe
⁉️ غفلت حوزوی! یا بی توجهی! چرا؟! ✍ به بهانه تأکید مجدد مرجع عالیقدر آیت‌الله العظمی سبحانی(حفظه الله) بر جایگاه مرجعیت علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، با استفاده از تعبیر «آیت الله العظمی» برای ایشان (پیام تصویری به همایش بزرگداشت شیخ، قم مرداد ۱۴۰۲ش) نگاهی می‌اندازیم به تلخیصی از پیام سال ۱۳۷۰ ایشان به کنگره بزرگداشت شیخ، که مؤید و مکملی است بر پیام جدید ایشان🔰 ✅ جایگاه اجتهاد (مرجعیت) و فقاهت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه الشریف) از منظر مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی حاج شیخ جعفر سبحانی(حفظه الله):👇 درباره شهید عصر مشروطیت، کتابها و رساله ها و مقاله های فراوانی نوشته و منتشر شده است، و غالباً سوژه نوشته ها و گفتارها حیات سیاسی و جهاد دینی این مرد است، درحالی که این موضوع یکی از ابعاد این را تشکیل می دهد، ولی درباره [جایگاه مرجعیت] و این مرد، کمتر ذکری به میان آمده، درحالیکه جهاد این مرد براساس اجتهاد و دید فقاهتی وی استوار بوده است، و آن بینش فقهی بود که این مرد را به این راه کشاند، و اگر روزی از گشایش مجلس به عنوان دفع ظلم دفاع کرد، بینش دینی بود که او را بر این کار واداشت، و اگر با مجلس کذایی آن روز پرچم مخالفت برافراشت، فقاهت و آشنایی او با مبانی دین، وی را بر این مخالفت بر می انگیخت. پس چه بهتر که آگاهی او از معارف و اصول اسلام، تا آنجا که امکان دارد مطرح شود. فقاهت و بینش علمی و فقهی شیخ را از چند راه می توان بدست آورد: ۱) گفتار اساتید شیخ در باره وی ۲) نظریه اندیشمندان اسلامی ۳) بررسی آثار فقهی و اصولی به جای مانده از شیخ [و به عنوان راه چهارم، میتوان به اذعان افرادی اشاره داشت که با شیخ زاویه داشتند، اما به جایگاه اجتهاد (مرجعیت) و فقاهت ایشان، معترف بودند]، آخوند ملا محمدکاظم خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی(از آقایان حامی مشروطه) در نامه‌ای که در تأیید اصل دوم متمم قانون اساسی به مجلس شورای ملی صدر مشروطه نوشته اند، از شیخ شهید به عنوان حجة الاسلام نوری (دامت برکاته) تعبیر آورده است. می دانیم در آن زمان، لقب بارز و بزرگ برای ، همین لفظ "حجة الاسلام" بود و لذا سؤالهایی که به می‌نوشتند، نوعاً این لقب را به کار می بردند و می گفتند: "حجة الاسلام" 🔹منابع: سیمای فرزانگان، ج ۱ ، ص ۴۷۶ - ۴۶۰ / سخنرانی آیت الله سبحانی در کنگره بزرگداشت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) مرداد ماه ۱۳۷۰ در شهر نور / ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی، ص ۸۶۹ - ۸۶۱/... ✍ متأسفانه با توجه به تمامی اشارات و تذکرها و توصیه های اخیر بزرگانی همچون مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سبحانی، آیت الله شب‌زنده‌دار، آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی... (حفظهم الله) درباره استفاده از تعبیر «آیت الله العظمی» برای شیخ، باز شاهد بی توجهی برخی از خودی ها در این زمینه هستیم! که عامدانه بودن آنرا در ذهن، تداعی می‌نماید! ⁉️عالمی که، دارای ‼️👈 رساله های عملیه و فقهیِ متعدد ‼️👈 مقلدین بسیار ‼️👈 صاحب فتاوای مهم ‼️👈 و به طلاب نیز شهریه پرداخت می‌کرده، عنوانش چیست؟! اگر او «مرجع تقلید نیست»! پس، کیست؟! این موضوع از آنجا حائز اهمیت بیشتری است که امام راحل و مقام معظم رهبری نیز درگذشته بارها در محافل عمومی و خصوصی بر لزوم شناختن و شناساندن جایگاه با عظمت این مرجع بزرگ به عنوان ریشه انقلاب اسلامی، تأکید داشته اند! در یک کلام همه باید بدانیم که انگلیس با همکاری عوامل داخلیش، مرجع تقلید بزرگی را بر دار کرد که مانع اصلی پیاده شدن نقشه‌های شومش بود و در ادامه سعی نمود با کمک قلم‌به‌مزدانش و با تحریف حقایق، سطح و جایگاه او را در اذهان پایین نشان دهد، تا پیام این بزرگ‌مرد به گوش آیندگان نرسد! پس باید مراقب باشیم ناخواسته در زمین و پازل دشمن بازی نکنیم! 💠 امام راحل: این بزرگ مرد مجاهد، مجتهد دارای مقامات عالیه را بشناسید و بشناسانید ابعاد عظیم علمیش را که جامع علوم معقول و منقول بود، بُعد مرجعیتش را که سعی کردند از اذهان مخفی کنند، اندیشه های والای سیاسیش را که بر گرفته از اسلام ناب بود...مخالفین و دشمنان ایشان از جاهلین و معاندین بوده و هستند.../ ۱۳۴۸، نجف اشرف، مسجد شیخ انصاری، خاطرات یاران، یادواره بزرگداشت شیخ، پنجشنبه ۶ مرداد ماه ۱۴۰۱ ش، دانشگاه آزاد اسلامی، شهر نور ✳️ @ShahidRabe
⁉️ غفلت حوزوی! یا بی توجهی! چرا؟! ✍ به بهانه تأکید مجدد مرجع عالیقدر آیت‌الله العظمی سبحانی(حفظه الله) بر جایگاه مرجعیت علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، با استفاده از تعبیر «آیت الله العظمی» برای ایشان (پیام تصویری به همایش بزرگداشت شیخ، قم مرداد ۱۴۰۲ش) نگاهی می‌اندازیم به تلخیصی از پیام سال ۱۳۷۰ ایشان به کنگره بزرگداشت شیخ، که مؤید و مکملی است بر پیام جدید ایشان🔰 ✅ جایگاه اجتهاد (مرجعیت) و فقاهت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه الشریف) از منظر مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی حاج شیخ جعفر سبحانی(حفظه الله):👇 درباره شهید عصر مشروطیت، کتابها و رساله ها و مقاله های فراوانی نوشته و منتشر شده است، و غالباً سوژه نوشته ها و گفتارها حیات سیاسی و جهاد دینی این مرد است، درحالی که این موضوع یکی از ابعاد این را تشکیل می دهد، ولی درباره [جایگاه مرجعیت] و این مرد، کمتر ذکری به میان آمده، درحالیکه جهاد این مرد براساس اجتهاد و دید فقاهتی وی استوار بوده است، و آن بینش فقهی بود که این مرد را به این راه کشاند، و اگر روزی از گشایش مجلس به عنوان دفع ظلم دفاع کرد، بینش دینی بود که او را بر این کار واداشت، و اگر با مجلس کذایی آن روز پرچم مخالفت برافراشت، فقاهت و آشنایی او با مبانی دین، وی را بر این مخالفت بر می انگیخت. پس چه بهتر که آگاهی او از معارف و اصول اسلام، تا آنجا که امکان دارد مطرح شود. فقاهت و بینش علمی و فقهی شیخ را از چند راه می توان بدست آورد: ۱) گفتار اساتید شیخ در باره وی ۲) نظریه اندیشمندان اسلامی ۳) بررسی آثار فقهی و اصولی به جای مانده از شیخ [و به عنوان راه چهارم، میتوان به اذعان افرادی اشاره داشت که با شیخ زاویه داشتند، اما به جایگاه اجتهاد (مرجعیت) و فقاهت ایشان، معترف بودند]، آخوند ملا محمدکاظم خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی(از آقایان حامی مشروطه) در نامه‌ای که در تأیید اصل دوم متمم قانون اساسی به مجلس شورای ملی صدر مشروطه نوشته اند، از شیخ شهید به عنوان حجة الاسلام نوری (دامت برکاته) تعبیر آورده است. می دانیم در آن زمان، لقب بارز و بزرگ برای ، همین لفظ "حجة الاسلام" بود و لذا سؤالهایی که به می‌نوشتند، نوعاً این لقب را به کار می بردند و می گفتند: "حجة الاسلام" 🔹منابع: سیمای فرزانگان، ج ۱ ، ص ۴۷۶ - ۴۶۰ / سخنرانی آیت الله سبحانی در کنگره بزرگداشت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) مرداد ماه ۱۳۷۰ در شهر نور / ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی، ص ۸۶۹ - ۸۶۱/... ✍ متأسفانه با توجه به تمامی اشارات و تذکرها و توصیه های اخیر بزرگانی همچون مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سبحانی، آیت الله شب‌زنده‌دار، آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی... (حفظهم الله) درباره استفاده از تعبیر «آیت الله العظمی» برای شیخ، باز شاهد بی توجهی برخی از خودی ها در این زمینه هستیم! که عامدانه بودن آنرا در ذهن، تداعی می‌نماید! ⁉️عالمی که، دارای ‼️👈 رساله های عملیه و فقهیِ متعدد ‼️👈 مقلدین بسیار ‼️👈 صاحب فتاوای مهم ‼️👈 و به طلاب نیز شهریه پرداخت می‌کرده، عنوانش چیست؟! اگر او «مرجع تقلید نیست»! پس، کیست؟! این موضوع از آنجا حائز اهمیت بیشتری است که امام راحل و مقام معظم رهبری نیز درگذشته بارها در محافل عمومی و خصوصی بر لزوم شناختن و شناساندن جایگاه با عظمت این مرجع بزرگ به عنوان ریشه انقلاب اسلامی، تأکید داشته اند! در یک کلام همه باید بدانیم که انگلیس با همکاری عوامل داخلیش، مرجع تقلید بزرگی را بر دار کرد که مانع اصلی پیاده شدن نقشه‌های شومش بود و در ادامه سعی نمود با کمک قلم‌به‌مزدانش و با تحریف حقایق، سطح و جایگاه او را در اذهان پایین نشان دهد، تا پیام این بزرگ‌مرد به گوش آیندگان نرسد! پس باید مراقب باشیم ناخواسته در زمین و پازل دشمن بازی نکنیم! 💠 امام راحل: این بزرگ مرد مجاهد، مجتهد دارای مقامات عالیه را بشناسید و بشناسانید ابعاد عظیم علمیش را که جامع علوم معقول و منقول بود، بُعد مرجعیتش را که سعی کردند از اذهان مخفی کنند، اندیشه های والای سیاسیش را که بر گرفته از اسلام ناب بود...مخالفین و دشمنان ایشان از جاهلین و معاندین بوده و هستند.../ ۱۳۴۸، نجف اشرف، مسجد شیخ انصاری، خاطرات یاران، یادواره بزرگداشت شیخ، پنجشنبه ۶ مرداد ماه ۱۴۰۱ ش، دانشگاه آزاد اسلامی، شهر نور ✳️ @ShahidRabe