📷 حضور نماینده آیت الله سیستانی همزمان با سالروز شهادت #مرجع_شهید_رابع آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در زادگاه ایشان/مازندران ۱۱ مرداد ۹۵
✍ نماینده آیت الله سیستانی در بدو ورود به منطقه بلده شهرستان نور از سوی جمعی از علما، روحانیان و مسؤولان این شهرستان مورد استقبال رسمی قرار گرفت.
حجت الاسلام والمسلمین شهرستانی را در این سفر مدیر وقت حوزه علمیه مازندران، جمعی از ائمه جمعه غرب استان، مدیران و اساتید حوزه های علمیه و همچنین جمعی از مسؤولان این شهرستان همراهی کردند.(سید جواد شهرستانی، زاده ۱۳۳۳ شمسی در کربلا، داماد و نماینده تامالاختیار آیت الله سید علی سیستانی در قم است. وی مدیریت مجموعه موسسات آل البیت را نیز بر عهده دارد)
آقای شهرستانی، پس از ورود به منطقه بلده، نماز ظهر و عصر را در حسینیه حوزه علمیه مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) اقامه و با جمعی از علما و روحانیان این منطقه دیدار کرد. شهرستانی همچنین از حوزه علمیه مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) و حجره محل تحصیل شیخ شهید، بازدید نمود و از نزدیک در جریان برنامه های علمی و فرهنگی این مدرسه تاریخی قرار گرفت.
مدرسه علمیه مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در شهر تاریخی بلده نور(۱۹۰ کیلومتری شمال تهران)، جزء قدیمی ترین مدارس علمیه استان مازندران محسوب می شود که آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در دوره ای در این مدرسه مشغول تحصیل بود.
این مدرسه تاریخی که به دلیل عدم نگهداری صحیح، در شرف تخریب بود با پیگیری های به عمل آمده از سوی حوزه علمیه استان، مجدداً مورد بازسازی و مرمت قرار گرفت و در حال حاضر به عنوان یکی از مدارس علمیه تابستانه مورد استفاده طلاب قرار می گیرد.
📷 تصویر تندیس مرجع شهید رابع در میدان شهر تاریخی بلده
🔸منبع خبر: خبرگزاری رسا /950/203/ب2 و...
✳️ @ShahidRabe
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مستند کوتاهی درباره حوزه علمیه مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع(ره) در شهر تاریخی بلده
✳️ @ShahidRabe
🎙#سخنرانی
✍ تذکر 🔰
💥انتشار سخنرانی افراد به منزله تأیید گرایشات و مواضع سیاسی فعلی آنان، از سوی این کانال نیست.💥
📑 موضوع سخنرانی: «تبارشناسی و ویژگی های روحانیت انقلابی و پیشرو»
✍ تلخیصی از سخنان حجت الاسلام عبدالرحیم اباذری در ششمین سالگرد درگذشت آیت الله مرتضی بنی فضل(ره)، تبریز، نهم شهریور ۹۲ ش/گزارش از خبرگزاری رسا
🎙در انقلاب مشروطیت اگر چه علما و فقها در رأس این نهضت قرار داشتند و بنیانگذار آن حرکت بزرگ تاریخی به شمار می آمدند، ولی در میان راه به سبب بروز اختلافات و تشتت آرا و عدم تفاهم و همفکری با یکدیگر، این نهضت به شکست انجامید. دشمنان وقتی رهبران آن را از هم جدا کردند، نخست روحانی انقلابی و فقیه پیشرو، آیت الله شیخ فضل الله نوری(ره) را به دار آویختند و شهید کردند. وقتی نهضت مشروطه شکست خورد، آمال و آرزوهای مردم ایران به یأس تبدیل شد و خود را سردرگم دیدند. از سوی دیگر وقوع جنگ جهانی اول نیز مزید بر علت شد و فقر، گرسنگی، قتل و غارت و ناامنی و نابسامانی همه جا را فرا گرفت؛ به طوری که مردم دیگر هیچ پناهگاهی برای خود احساس نمی کردند و تنها چشم به راه یک مصلح و منجی بودند.
نزاع های سیاسی گروه ها و جناح ها و درگیری های احزاب و دسته ها نیز مردم را خسته کرده و به ستوه آورده بود. توده مردم انتظار داشتند فردی بر سرکار بیاید که به هیچ یک از این جناح ها، دسته ها و گروه ها وابسته نباشد و تازه نفس و مستقل، رهبری ملت ایران را بر عهده گیرد. این بود که سیاستمداران کهنه کار انگلیس، با توجه به مطالعات و اطلاعات دقیقی که در این خصوص داشتند، رضاخان میر پنج را بهترین گزینه برای این امر تشخیص دادند.
آنها بر روی رضاخان کار کردند و در دوران سردارسپه بودنش، او را به عنوان یک چهره مذهبی و دوستدار روحانیت و قشر محروم جامعه جا انداختند. خود رضاخان نیز در نشان دادن چهره مذهبی از خود بسیار می کوشید. ریاکارانه و برای فریب مردم برای اولین بار در ماه محرم دسته های عزاداری ویژه «قزاقان» به راه انداخت؛ گِل به سرش مالید و در جلوی عزاداران حسینی به سینه زنی پرداخت، در مراسم شام غریبان، شمع به دست گرفت و در محله های تهران و تکیه ها حاضر شد و در ماه مبارک رمضان مراسم شب احیا برگزار کرد! عبدالله مستوفی نویسنده کتاب «شرح زندگانی من» که از نزدیک شاهد این ماجراها بود، مینویسد:
«در شصت سال گذشته چنین چیزی اصلا سابقه نداشت که نیروهای دولتی، آن هم قزاق ها مجلس عزا بر پا کنند. فقط ناصرالدین شاه در تکیه خود تعزیه برگزار میکرد که آن هم جنبه خانوادگی و خصوصی داشت».(1)
امروز وقتی اسم از رضان خان برده می شود، در مرحله اول، بی درنگ واژه هایی از قبیل قلدری، دیکتاتوری، قانون ستیزی و قتل و غارت و نوکریِ اجانب در اذهان تداعی می شود؛ در حالی که او اوائل به عنوان یک چهره مردمی، حامی قشر مستمند، دوستدار دین و مذهب و دلسوز روحانیت وارد عرصه سیاسی شد.
در سوم اسفند 1299 وقتی کودتای رضاخان به وقوع پیوست، او همین روش ریاکاری و عوام فریبی را ادامه داد. در بیانیه ها که به همکاری و همفکری سید ضیاءالدین طباطبایی، عامل شناخته شده انگلیس صادر می کرد، مدام به شعارهای ارزشی مانند: اجرای عدالت اجتماعی، مبارزه با مفاسد و مفسدان اقتصادی، حمایت از قشر محروم و مستضعف و پابرهنگان، تعطیلی مراکز فحشا، منع شراب خواری، بی حجابی و بستن درِ شراب فروشی ها و کاباره ها تاکید داشت. او در سخنرانی ها نیز حرف های عوام پسندانه مطرح می کرد.
یکی از مورخان دیگر در این باره می نویسد:
«سردار سپه تصمیم داشت برای جلب رضایت طبقه سوم، به یکی دو فقره تظاهر اکتفا نکرده، این بازی را دائماً تجدید نماید و مخصوصا برای جلب نظر و توجه روحانیون نیز نهایت کوشش را به عمل آورد. سردار سپه بدون مبالغه، یکی از باهوش ترین و پرکارترین افراد عصر خود محسوب می شد. او به خوبی دریافته بود که بزرگترین دشمنان او طبقه روحانیون می باشند که هر وقت بخواهند، ضربت های سختی می توانند به او بزنند... . اما او برای جلب نظر آنها از هرگونه اقدامی فروگذار نمی کرد؛ از جمله اقداماتی که در این زمینه به عمل آورد، تعیین ناظر شرعیات بود.»(2)
روزنامه ها و مجلات حامی رضا خان نیز در یک اقدام هماهنگ، عکس های او را به همراه زنان و مردان بی سرپرست و قشر مظلوم و ستمدیده در نشریات منعکس کردند و او را «حامی توده مردم» و «منجی ملک و ملت» معرفی کردند و مردم نیز تحت تأثیر این بمباران تبلیغاتی قرار گرفته و او را به این عنوان پذیرفتند و به حاکمیتش تمکین کردند.
در این میان ارکان حوزه و روحانیت هرگز تسلیم این ریاکاری ها، نفاق ها و شیطنت ها نشد.
🔰ادامه در بخش دوم🔰