eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
260 ویدیو
351 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
و روشن بینیِ الهی ✍ امجد الواعظین تهرانی، از فعالانِ مشروطه خواه، که در ایام تحصن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) با ایشان دیدار و گفتگو داشته، می نویسد: ⁉️ از شیخ پرسیدم: علت مخالفت شما با آقایان علما [مشروطه خواه] و [دیگر]مشروطه خواهان چیست؟آیا علمای اعلامی مانند، آخوند ملا کاظم خراسانی، آقای حاجی میرزا حسین تهرانی و آخوند ملا عبدالله[دیوشلی] مازندرانی که فتوای مشروطه را داده اند، مشروعیت مشروطه را در نظر داشته اند یا خیر؟ ✅ ایشان جواب داد: در مملکت اسلام، مشروطه باید "مقید" به "قید" مشروعه باشد [ثبت رسمیِ قانونی، نه اینکه فقط در ذهن و باور و خیال، که قابل انکار و نقض باشد] این آقایان از ایران دورند، حقیقت اوضاع را از نزدیک نمی بینند و نامه ها و تلگرافهایی که به ایشان می رسد [یکطرفه] از طرف مشروطه خواهان[غربگرا] است.و دیگر مکاتیب را[که مبتنی بر حقایق است] به نظر آقایان نمی رسانند./ک، گوشه ای از رویدادهای انقلاب مشروطیت ایران، ص۴۱و۴۲ ‼️ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در جریان تحصن ۹۱ روزه در حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام (جمادی الاول ۱۳۲۵، خرداد ۱۲۸۶ با همراهی تعداد زیادی از علمای طراز اول و مردم، در اعتراض به عملکرد دین ستیزانه لامذهبین جریان غربگرا و انگلیسی مشروطه) طی مکتوبی خطاب به علمای ایران و عراق، نسبت به پیامد های سوء مشروطه هشدار داد و پیش بینی کرد که مشروطه چیان غربزده، کشور را به سمت نابودی اسلام و روحانیت، رواج بی بند و باری، شیوع منکرات و مسکرات، کشف حجاب و دوری قرآن از جامعه، سوق خواهند داد! ✍ براستی آیا چنین نشد که شیخ گفته بود؟! جالب است، بسیاری از علما و روحانیونی که در مکتوب فوق، مورد خطاب شیخ محسوب می شدند، تحقق هشدار های او را در عصر مشروطه و عصر رضاخان دیدند، همچون، آخوند خراسانی و آقازاده اش، میرزای نائینی، حاج آقا نورالله اصفهانی، سید محمد طباطبایی و آقا زاده اش، سید عبدالله بهبهانی و آقا زاده اش...[اما متأسفانه، حرکت جدی هم برای جبران، انجام نگرفت‼️⁉️] سیر تاریخ مشروطه کاملا" بر صدق تمامی اظهارات و پیشگویی های شیخ، صحه گذاشت. ندامت بعدی مخالفین شیخ و نیز سیر معکوس و متنزل تاریخ مشروطه، گواه دور بینی و آینده نگری شیخ شهید و صحت هشدار های اوست. بهر روی، در هوش یا بهتر بگوییم، نبوغ سیاسی شیخ، جای هیچ حرفی نیست.اما، آیا آن پیش بینی های شگفت، صرفا" از نبوغ سیاسی او بر می خواست یا وی، به یمن عشق و اخلاص استواری که به خداوند و اولیای پاک وی داشت، از یک بصیرت باطنی و روشن بینی الهی و معنوی نیز برخوردار بود، و رابطه ای با غیب و نهان جهان داشت؟...به نظر می رسد که، جواب مثبت باشد. ‼️ شهید مدرس این حقیقت تلخ و مهم تاریخی را در کتاب زرد افشا می کند که: کشتن [مرجع شهید علامه] شیخ فضل الله [نوری] که اعلم علمای وقت [زمان] بود، هم پیروزی بلشویک های [روس] اعزامی به ایران بود، هم پیروزی انگلیس، و هم ضایعه برای علمای [بازی خورده] و [حامی مشروطه غربگرا در] نجف و ایران! ‼️ دکتر شهریار زرشناس استاد و پژوهشگر حوزه ادبیات، فرهنگ و سیاست می‌گوید: «شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری یک نابغه و پدیده‌ای بی‌نظیر است. در دوره‌ای که هنوز مظاهر روشنفکری ظهور نکرده و ماهیت ادعاهای آن‌ها دقیقاً آشکار نشده و برخی روحانیون برجسته[حامی مشروطه] دچار انفعال می‌شوند، شیخ فضل‌الله عمق این جریان را می‌بیند، این مسئله نشانه عظمت علمی و فکری ایشان است.» لوایحی (روزنامه شیخ فضل الله) که شیخ فضل‌الله در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم (ع) نوشته نشان از شناخت عمیق از اندیشه غرب دارد. ایشان واقعاً اولین غرب‌شناس تاریخ ما و مظهر روحانیت بیدار، آگاه، هوشیار، هوشمند، مقاوم و مجاهد است. پرسش‌هایی که ایشان از ماهیت غرب مدرن مطرح می‌کند نسبت به زمان خود شاهکار است. چنین درکی بی‌نظیر است و کمتر کسی این درک را دارد.» 🔸 منابع: ک، گوشه ای از رویدادهای انقلاب مشروطیت ایران/ک، آخرین آواز قو/ک، خانه بر دامنه آتشفشان/ک، تنهای شکیبا/ک، زرد/گروه سیاسی بولتن نیوز/ک، بازخوانی روزنامه شیخ فضل الله نوری... ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔳 به بهانه ایام قمری ارتحال علامه مجلسی(ره)/۲۷ رمضان الکریم و ایام شمسی بزرگداشت شیخ کلینی(ره)/۱۹ اردیبهشت ✍ تصحیح سه اثر ارزشمند علامه محمد باقر مجلسی و شیخ ابو جعفر محمّد بن یعقوب بن اسحاق رازی(شیخ کلینی)، توسط مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع(ره)🔰 📗 ۱- تُحْفَةُ الزّائِر کتابی به زبان فارسی نوشته محمد باقر مجلسی (متوفای ۱۱۱۰ق) که درباره زیارات معصومان(ع) از اسناد معتبر است. علامه مجلسی، کتاب را در ماه صفر ۱۰۸۵ق به فارسی تألیف کرده و بیان داشته که تنها زیاراتِ دارای سند معتبر را نقل کرده است. وی کتاب را در دوازده باب و یک خاتمه مرتب ساخته است. مؤلف به جهت آنکه ثواب زیارت پیامبر اکرم (ص) و ائمه(ع) در احادیث زیادی آمده و بیشتر کتب زیارت، به زبان عربی نوشته شده است، تصمیم می‌گیرد کتابی در زمینه آداب زیارت معتبر نقل‌شده از معصومان، به زبان فارسی بنویسد تا شیعیان فارسی ‌زبان از آن بهره ببرند. انصاری قمی، در «کتاب‌شناسی تألیفات علامه مجلسی»، ۱۳۶۹ش بهترین چاپ تحفة الزائر را مطبوع ۱۳۱۴ق به اهتمام و تصحیح علامه شیخ فضل‌الله نوری(ره) می‌داند. ✍ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع (ره) در تقریظ تصحیح این اثر ارزشمند با ادبیاتی فصیح می فرماید:🔰 بر ضمیر منیر سعادت تخمیر و خاطر صافی ارباب خبرت و بصیرت می نگارد کتاب تحفه الزائر، که از تألیفات علامه دوران و محقق زمان، وحید دهره و فرید عصره، محیی مراسم الشریعه و ممیت آثار البدع و الضلاله، آخوند ملا محمد باقر اصفهانی، المشتهر بالمجلسی الثانی(اعلی الله مقامه و رفع فی الخلد أعلامه) و برای زاد مسافرین و توشه زائرین أقرب الوسائل به سوی مغفرت و رحمت حضرت احدیت است- از دیرگاهی به این طرف به دایره مطبوعات قدم نهاده و مرات عدیده به زیور طبع آراسته گشته، ولی علت غایی تألیف و مقصود اصلی مؤلف که توفیر حظ زائرین و تکثیر فائده مسافرین است، به واسطه عدم اهتمام مباشرین در تصحیح و طبع آن، حاصل نگردیده و مطبوع طباع ارباب ذوق و سلیقه نیفتاد و این قلیل البضاعه را مدتی مکنون خاطر بود که به تقریبی، اسباب طبع نسخه شریفه فراهم شود تا به طرزی خوب و اسلوبی مرغوب که عموم برادران دینی را محبوب و مطلوب آید، متصدی تحریر آن گردد.لهذا به تحریر این نسخه شریفه اقدام نموده و تمثیل آن را به طرزی خوش، ترتیب و تشکیل داده که می توان ادعا کرد که هرگاه کسی را از بوستان تألیفات مجلسی، تحفه لازم باید بگرفتن، نسخه ای از این تحفه، جازم آید.فجاء بحمدالله مرغوباً و یصیر ان شاء الله مطلوباً 📕 ۲- زادُ الْمَعاد (به معنای توشۀ روز معاد) علامه مجلسی(ره) در ادعیه و اعمال ایام سال، توسط مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در سال ۱۳۲۱ ق در تهران تصحیح و به امر و تحت نظارت کامل ایشان چاپ گردید. 📘 ۳- مِرآةُ العُقُول في شرح أخبار آل الرسول علامه مجلسی(ره) در شرح کتاب کافی (ره)، که توسط مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) تصحیح و تحت اشراف ایشان در سال ۱۳۲۲ق، چاپ گردید (بانی چاپ، مرحوم میرزا احمد خان مشیر) 🔶 منابع: ویکی شیعه/ ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی/ مجموعه رسائل و مکتوبات... شیخ، گردآوری، محمد ترکمان و... ⏪ ویژه نامه زندگانی علامه مجلسی🔰 https://hawzah.net/fa/Occation/View/70192/ ⏪ نقش و جایگاه شیخ کلینی 🔰 https://www.hawzahnews.com/news/450313/ 🌹جهت شادی روح علامه مجلسی، شیخ کلینی و علامه شهید نوری(رضوان الله تعالی علیهم) «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ به بهانه ماه شوال ✅ استهلال توسط مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) با بهره گیری از علم 🔰مفهوم شناسی🔰 ✍ نگاه کردن به آسمان جهت دیدن هلال در شب اول ماه قمری را استهلال گویند. مطابق با نظر برخی از لغت‌شناسان، هلال از اهلال به معنی بلند کردن صدا گرفته شده به این جهت که مردم به هنگام دیدن آن با صدای بلند دیگران را از آن آگاه می‌ساختند.از این رو بلند‌کردن صدا به تلبیه در مناسک حج و نیز فریاد نوزاد هنگام ولادت را هم که در آنها نیز بلند‌کردن صدا وجود دارد، استهلال می‌گویند استهلال عملی مستحب و گاه واجب کفایی است؛ بسیاری از وظایف و عبادات فردی و اجتماعی مسلمانان بر اساس ماه‌های قمری و تشخیص آغاز ماه‌های قمری نیز مبتنی بر رؤیت هلال است. تعیین ماه‌های حرام و ارتباط تنگاتنگ آن با موضوع دیه، تعیین ایام حج و روز عید قربان، تعیین ابتدا و انتهای ماه رمضان با زندگی مسلمانان ارتباط دارد. قرآن کریم از هلال ماه، منازل ماه، گردش ماه بر اساس نظم و محاسبه دقیق و نقش آن در تعیین اوقات زندگی مردم و تعیین زمان حج سخن گفته است. بر پایه روایات، وجوب روزه در ماه رمضان و افطار در عید فطر، وابسته به رؤیت هلال است مانند «صُومُوا لِرُؤْیتِهِ وَ أَفْطِرُوا لِرُؤْیتِهِ؛[۱] روزه بگیرید با رؤیت آن و افطار کنید با رؤیت آن». همچنین در دیدگاه فقهی، تعیین هنگام انجام مناسک حج و وقوف در عرفات، مشعر و منا، وابسته به ثبوت هلال ذی الحجه است. ⁉️ استهلال توسط مرجعی، ! 💠 مجتبی سلطانی احمدی تاریخ پژوه: سطح دانش و اطلاعات علمی علامه شیخ فضل الله نوری(ره) چنان بالا بود که دوست و دشمن به مقامات علمی ایشان اعتراف داشتند. معلومات شیخ منحصر به فقه و اصول و حکمت و کلام نبود و به اصطلاح جامعیت علمی داشت. شیخ از علوم و که اغلب فقها و علمای وقت بی بهره‎ بودند اطلاع کافی داشت و در نجوم و هیئت و ادبیات با اهل فن مباحثه می‎کرد. هم اکنون یک کتاب در به خط شیخ موجود است که رسول جعفریان تصویر آن را در کانال خود منتشر کرده است. شیخ برای تهیه مندرجات روزنامه‎ها و جراید اروپا درباره ایران و اسلام از میرزا عبدالغفار نجم الدوله و علامه قزوینی[که هر دو از شاگردان و مقلدینش بودند] بهره می‎گرفت و اطلاعات دقیقتری نسبت به دیگران به ویژه سایر علما از تحولات دنیای غرب داشت[ضمن اینکه به چند زبان از جمله فرانسه مسلط بود، نمونه ای از دستخط فرانسه شیخ، توسط مورخ معاصر، مهدی انصاری اعلام شده است]. 💠 مرحوم شیخ حسین لنکرانی: در علم هیأت، حاج میرزا عبدالغفار خان نجم الدوله (ریاضیدان و منجم مشهور عصر قاجار) که علاوه بر تبحر در هیأت و نجوم و داشتن شخصیت و شهرت علمی ممتاز در این زمینه، تألیفات علمی اسلامی زیادی داشت، و "فدوی" (فدائی) شیخ شهید بود، خدمت شیخ، علم کلام می خواند و شیخ نیز که در هیأت و نجوم، ید طولایی داشته، در این قسمت[ریاضی، هیأت و نجوم]، با او بحث علمی هیوی [ هََ ی َ وی ی: عالم به علم هیأت . اخترشناس . ستاره شناس . ستاره شمر. اخترشمار] می فرمود.[شیخ در انتهای رمضان الکریم شخصاً نسبت به استهلال ماه شوال اقدام می کردند]. شیخ، مخصوصاً برای انس دادن اصحاب حوزه و اطرافیان خود به قسمت های هیوی و اصطلاحات نجومی، تقویمی با اصطلاحات فنی مربوط به این قسمت، طراحی و چاپ کرده بود که بین خودشان "تقویم رقومی" خوانده می شد.اگر نمونه ای از آن "تقویم رقومی شیخ" پیدا شود، خیلی ارزش دارد.[این اثر و مکتوبات جلسات مباحثه ، هیأت و نجوم، مانند خیلی دیگر از آثار مرجع شهید، پس از شهادت ایشان، با هدایت انگلیس، به یغما رفت] ✍ مرجع شهید، پس از استنساخ اثر النافع یوم الحشر فی شرح باب الحادی عشر فاضل مقداد در ۱۲۷۷ق در مدرسه سعادت آباد، مطلبی درباره ، هندسه و نگارش نموده که ثبت در کتابشناسی توصیفی نسخ خطی و چاپ سنگی کتابخانه مرکزی دانشگاه تبریز است. همچنین ایشان، اُکَر ثاوذوسیوس، را در سال ۱۲۸۵، در تهران کتابت کرده است.(موجود در فهرست نسخه های خطی مؤسسه آقای بروجردی، ج ۱، ص، ۱۹۹) اُکَر ثاوذوسیوس از متون درسی ریاضی حوزه علمیه در علم هندسه و مثلثات کروی بوده است. اکر یا کره نام کتابی است از ثاوذوسیوس یونانی که نخست توسط قسطا بن لوقا بعلبکی در پیرامن سال ۲۵۰ق به دستور ابوالعباس احمد بن معتصم از آغاز تا شکل پنجم از مقالت سوم به عربی در آمده و باقی را دیگری ترجمه نموده و ثابت بن قره حرانی آنها را اصلاح کرده است.این کتاب را که ۵۸ یا ۵۹ شکل دارد، خواجه نصیرالدین طوسی هم در تاریخ جمادی الاولی ۶۵۱ق به زبان عربی ساده تحریر کرد. 🔸منابع: خبرگزاری فارس/ک، تنهای شکیبا، ک، اندیشه سبز، زندگی سرخ، علی ابوالحسنی/سایت دانشگاه امام صادق(ع)/[۱] ویکی شیعه، کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۷۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۵، ص۳۵۶... ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗 متن کامل نسخه "اینترنتی مجازی" کتاب زندگى نامه حضرت آیت الله العظمی علامه شيخ فضل الله نورى(ره)، با قابلیت تبدیل هر صفحه به PDF ✍ شناسنامه:🔰 ◽️نويسنده: دکتر سيد حسين اسحاقى ◽️تهيه كننده: مركز پژوهش هاى اسلامى صداوسيما ◽️ناشر: دفتر عقل ◽️چاپ: نگارش ◽️نوبت چاپ اول: پاييز 1387 ◽️شمارگان: 1500 ◽️کد: 1357 ◽️نشانى: قم، بلوار امين، مركز پژوهش هاى اسلامى صداوسيما پست الكترونيكى: Email: IRC@IRIB.ir تلفن: 2919670-0251 دورنگار: 2915510 ✍ فهرست🔰 ◽️دیباجه ◽️پيش گفتار ◽️فصل اول: از طلوع تا عروج ◽️فصل دوم: نقش شيخ در نهضت تنباكو ◽️فصل سوم: در آستانه مشروطيت ◽️فصل چهارم: فرجام نهضت مشروطه ◽️فصل پنجم: موضع و ديدگاه هاي شيخ فضل الله نوري ◽️فصل ششم: عروج در غربت ◽️فصل هفتم: نجواها و سرودهايي در فراق يار ◽️كتاب هايي درباره نهضت مشروطيت و شيخ فضل الله نوري(ذکر تعدادی از تحریف نامه های قلمزنان فراماسون نیز رفته است) ◽️فهرست منابع ✅ نسخه مجازی و اینترنتی با قابلیت استفاده صفحه به صفحه، کلیک بر فصل های کتاب جهت مشاهده آسانتر، گرفتن نسخه pdf از هر صفحه، چاپ و... 👈 متن کامل 📗 کتاب (نسخه اینترنتی مجازی) 👇 http://pajuhesh.irc.ir/product/book/show.text/id/1357/order/1? ✍ پيش گفتار مؤلف👇 شيخ فضل الله نوري (اعلی الله مقامه) از پيش قراولان مبارزه با حكومت هاي استبدادي و از شخصيت هاي برجسته دوران مشروطيت به شمار مي رود. هرچند فضاي خفقان آور و وجود حكومت هاي ضداسلامي مانع آن شد تا تاريخ واقعي حوادث مشروطيت در جامعه طرح و بررسي شود و تاريخ نويسان درباري [عمدتا" فراماسون و مأمور تحریف تاریخ] به شيخ فضل الله ظلم و ستم بسياري روا داشتند و او را طرف دار مستبدان و مخالف حكومت مشروطه و دمكراسي قلمداد كردند و مخالفتش را به دليل به دست نياوردن مقام و رياست دانستند، ولي با طلوع خورشيد انقلاب، چهره درخشان اين عالم فرزانه از زير ابرهاي تيره و ظلماني نمايان شد و تاريخ نويسان متعهد به معرفي شخصيت برجسته اين عالم مجاهد پرداختند؛ زمستان جهل و تيرگي به سر آمد و سياهي به سيه روزان ماند. به يقين، شيخ فضل الله، عالم ترين، هوشيارترين و مقاوم ترين چهره در مبارزه هاي مشروطه بوده است. شيخ شهيد به اندوختن مال و منال و به دست آوردن مقام توجه نداشت و به فكر شهرت و خودنمايي نبود. او در حفظ كيان اسلام و مبارزه با انديشه ها و باورهاي انحرافي غرب بر كسي پوشيده نيست، مي كوشيد. غم خوار واقعي اسلام و مسلمين بود و با علم و فضلي كه داشت، مي خواست دين خود را آن گونه كه بايد، ادا كند. در لحظه لحظه زندگي پربارش با هر نوع كج روي در عقيده و انديشه هاي ناخالص مبارزه كرد و توانست با تكيه بر نبوغ كم نظير علمي و سياسي و جايگاه بلند اجتماعي و خلوص سرشار خود، بلندترين گام ها را در راه روشنگري اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله بردارد و اين، در حالي بود كه بدخواهان و هزاران هزار دست پنهان و آشكار، قصد و تلاششان مسخِ چهره اسلام و تحريف حقيقت آن و رواج غرب گرايي در ميهن اسلامي بود. به دليل پايين بودن رشد فكري و فرهنگي جامعه آن زمان و درك نكردن توطئه هاي دشمن و موقعيت حساس آن روزگار، سرانجام اين توطئه ها و حيله ها مؤثر افتاد و منادي اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله در جامعه، غريب و تنها ماند و فريادش در گلو شكسته شد و قامت سروش فرو افتاد. با اين همه، بعد از هفتادوچهار سال، تلاش هاي وي ثمر داد و در سيزده رجب 1401 ه . ق با پيام امام خميني رحمه الله، رهبر و بنيان گذار جمهوري اسلامي، نخستين مجلس شوراي اسلامي حكومت اسلامي و شرعي به ثمر نشست و مشروطه غيرمشروع سقوط كرد و حكومت مشروعه جاي گزين آن شد؛ همان چيزي كه شيخ شهيدها در راه تثبيت آن از مال و جان مايه گذاشتند. اينك اين ماييم و پرچمداري اين نهضت سرخ كه با خون هزاران شهيد آبياري شده و به دست ما سپرده شده است تا آن را از گزند حوادث محفوظ و به آيندگان تقديم داريم. با آرزوي توفيق در انجام وظايف ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مستند نقش روحانی نمایان و نویسندگان وابسته به در به انحراف کشاندن و به شهادت رساندن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه، رهبر نهضت اسلام خواهی مشروطه (مشروعه) 📷 تصاویر ماسون های نفوذی معروف، که مأمور تخریب (ترور شخصیت) مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) از طریق زبان و قلم...بودند👇 میرزا ملکم خان/اردشیر جی ریپورتر/محمد علی فروغی/ادوارد براون/روحانی نما نصرالله بهشتی بابیِ معروف به ملک المتکلمین/مهدی ملکزاده فرزند ملک المتکلمین/روحانی نما ابراهیم زنجانی(یهودی زاده، شاگرد و معتمدِ آخوند محمد کاظم خراسانی و رئیس دادگاه فرمایشی که حکم به قتل شیخ فضل الله داد)/روحانی نما حسن تقی زاده، عامل اصلی بردار کردن شیخ فضل الله، که از معممی درآمد/روحانی نما اسدالله خرقانی(نفوذی در بیت آخوند خراسانی و دیگر علمای حامی مشروطه و دریافت کننده فتوا از آنها بر علیه شیخ فضل الله ره)/روحانی نما محمد ناظم الاسلام کرمانی(نفوذی در بیوت علمای حامی مشروطه و از بنیانگذاران انجمن های مخفی)/روحانی نما احمد کسروی مرتد که‌ از معممی درآمد/فریدون آدمیت/روحانی نما محمدعلی محلاتی(حاج سیاح)که از معممی درآمد/روحانی نما جمال واعظ اصفهانی(بابی ازلی) 📷 مرکز فعلی فراماسونری در شهر ایلات اسرائیل(فلسطین اشغالی) 🔴 سه مطلب راجع به فراماسونری از🔰 🔸مورخ‌ معاصر، دکتر حقانی 🔸مورخ فقید استاد منذر 🔸اردشیر زاهدی، داماد و سفیر شاه در آمریکا 🔰👇👇
⁉️ چیست؟ 🎭 فراماسونری (تاریخچه، ماهیت، اهداف و نقش خباثت آلود و جنایت آمیز آن در تاریخ معاصر، از جمله منحرف کردن مشروطه و به شهادت رساندن زعیم نهضت اسلام خواهی و ضد استکباری مشروطه (مشروعه)، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (ره) ✍ فراماسونری (فرانسوی: Franc-maçonnerie‎ و انگلیسی: Freemasonry‎) به سازمان‌های پنهان برادری! پراکنده و مستقل گفته می‌شود! واژه فراماسونری از free stonemason در انگلیسی به معنی سنگ‌تراش آزاد یا بنّای سنگ‌تراش آزاد و از franc-maçonnerie در فرانسوی به معنی سنگ‌تراش درستکار! گرفته شده‌. در گذر زمان، سنگ‌تراشی فیزیکی در آن به حاشیه رفته و پیمان برادری مرموز و پایبندی به رسوم غیر متعارف در آن برجسته شد و... به عضو فراماسونری، فراماسون یا ماسون می‌گویند Mason در واقعیت امروز، فراماسونری تشكيلاتی است صهیونیستی با مدیریت انگلیسی و شعبات متعدد در گوشه و کنار جهان. مقر اصلی آن در حال حاضر طبق شواهد(تصویر بالا) در شهر ایلات اسرائیل(فلسطین اشغالی)است! پنهان روشی و نخبه گرایی در تشكيلات فراماسونری دو ويژگی اصل است. "پنهان روشی" برای اينكه افرادی خارج از تشكيلات با اهداف و روش هاي آن آشنا نشوند و "نخبه گرايی" را از اين جهت برگزيدند كه قصدشان تسخير كشورها و كل جهان است با استفاده از و برای(جاسوسی، انحراف افکار، تحریف حقایق با انحصاری کردن تاریخ نگاری، تخریب و حذف مخالفین و مزاحمین) و... ✍ مطلب اول از دکتر موسی فقیه حقانی، مورخ شهیر معاصر، در اولين نشست آموزشي جمعيت دفاع از ملت فلسطين درباره فراماسونري درايران علي رغم شعارهاي زيادي كه پيرامون اين قضيه منتشر شده كار جدي انجام نشده است. شايد كتاب هايي كه درباره فراماسونري نوشته شده و دربين مردم توزيع شده، بيش از 10 جلد نباشد و حتي بعضي از اين كتاب ها هم با اهداف و اغراض خاصي نوشته شده اند. براي مثال كتابي كه «اسماعيل رائين» درسال 1347 منتشر كرده با وجود اسنادي كه مي توان به آن استناد كرد اما با اهداف خاصي نوشته شده و اسناد آن انتخاب شده است و حتي در بعضي اسناد نيز دستكاري و اعمال نظر صورت گرفته است. مشكل ديگر درباره شناخت فراماسونري، پنهاني بودن فعاليت هاي اين تشكيلات است. در اصل، تعريف تشكيلات فراماسونري اين است كه بگوييم: فراماسونري تشكيلات يا جمعيتي است، پنهان روش و نخبه گرا. در تشكيلات فراماسونري اين دو ويژگي اصل است. پنهان روشي را براي اين انتخاب كرد كه افرادي خارج از تشكيلات با اهداف و روش هاي آن آشنا نشوند و نخبه گرائي را از اين جهت برگزيدند كه قصدشان تسخير كشورها و كل جهان است. از اين جهت به هر كشوري كه وارد مي شود سراغ نخبگان مي رود و سعي دارد تا امور اساسي و شريان هاي اقتصادي، فرهنگي و سياسي آن كشور را به دست بياورد و در آن منطقه نفوذ كند و بعد در مناطق ديگر نفوذ خود را گسترش دهد. در جهان عرب با توجه به ظهور پديده اسرائيل و تشكيل حكومت نامشروع آن در فلسطين و درگيري ملت ها و نخبگان آن جوامع با اين مسئله هرچند كه دولت هاي آنان نسبت به اين مسئله بي اعتناد بودند. بيشتر از ما مواجه هستند و درباره اش تحقيق كرده اند. اما درباره ميزان مطالعات و ژرفاي تحقيقات آنها متأسفانه ترديد وجود دارد. آنها در ريشه يابي فراماسونري نتوانسته اند عمق مطلب را پيدا كنند. با توجه به تعريفي كه فراماسونرها از خودشان ارائه مي دهند، فراماسونري يك جمعيت بنّايي است كه از ابتداي خلقت تا به حال سابقه تشكيلاتي داشته است. عبارت فراماسون هم از دو بخش «فري» و «ماسون» تشكيل مي شود، به معناي بنّاي آزاد. مي گويند بنّاي آزاد بنّايي بوده كه برخلاف ساير صنوف بيگاري نمي داده. ظاهرا در قرون وسطي صاحبان صنوف بيگاري مي دادند به جز بناها. اين توجيهي است كه آنها براي اسم و عنوان فراماسونري آورده اند. درباره تاريخچه فراماسونري هم دو نوع پيشينه در مقابل ما مي گذارند. پيشينه قديمي كه عرض كردم از زمان آدم تا زمان حال را شامل مي شود. اين مسئله متأسفانه در ايران رواج پيدا كرده و اديب الممالك فراهاني در آن قصيده اي كه در زمان مشروطه گفته درخصوص تاريخچه فراماسونري به حضرت آدم به عنوان اولين فراماسونري اشاره كرد. و در زمان حضرت سليمان گسترش پيدا كرده. وي تمام انبياء حتي ائمه شيعه را هم در اين زمره قرار مي دهد و اين تعبيري است كه چندان عقلاني نبوده و سند معتبر هم ندارد. دراين گرايش و تحليل رنگ و صبغه هاي يهودي را مي توان ديد. در گرايش دوم، ريشه فراماسونري را در انجمن هاي صنفي و يا صنف بنايان جستجو مي كنند. اين پيشينه سازي با هدف پنهان كردن ريشه هاي اصلي فراماسونري است و به نيت به دست آوردن يك مشروعيت تاريخي ارائه شده درحالي كه اگر ما فراماسونري را محصول دوره استعمار جديد بدانيم آن موقع معلوم مي شود كه اين جمعيت براي چه هدفي تأسيس شده است. 🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰 بخش دوم 🔰 واقعيت اين است كه ما تا قبل از سال 1717 ميلادي هيچ لژي نداشته ايم. دراين سال تعدادي لژ در لندن تأسيس شد به نام «لژ بزرگ انگلستان» كه در واقع مادر همه لژهاي جهان است. الان هم هر لژي تاسيس مي شود اگر بخواهد مشروعيت بگيرد، بايد لژ بزرگ انگلستان مستقيم يا غيرمستقيم آن را تأييد نمايد. درسال 1714 ميلادي «خاندان هانوور» در انگلستان قدرت را در دست مي گيرند. كه عمدتاً يهوديان از اين خانواده حمايت مي كنند. انگلستان در آن روزگار جامعه اي بود متشكل از فرقه ها، اديان و گروه هاي متضاد و اين جمعيت با شعار تسامح و تساهل به وجود آمد. دو نفر از كشيشان در رأس اين جمعيت قرار دارند كه هر دو پروتستان هستند. بعضي از اين كشيشان با خاندان هاي يهودي ارتباط دارند. و اصلا خميره مايه فكري اين جمعيت از انديشه و مرام يهودي ها گرفته شده و اصلا تفكر آنها ديني نيست بلكه اساس اين تفكر ساخت غرب جديد و جهان جديد است. جرياني كه نگاه بشر را از آسمان گرفته، به زمين معطوف مي كند و با ترويج «اومانيست» و «جهان وطني» سعي دارد نبض تحركات سياسي فرهنگي جهان را به دست بگيرد. علاوه بر خاندان هانوور، سه فرقه ديگر در تشكيل فراماسونري نقش داشتند، اول «كابالائيست ها» هستند كه در امور اسرارآميز و سحر و جادو فعال هستند. اين فرقه هم در مذهب يهود و هم در مذهب مسيحيت بودند يعني كابالائيست هاي يهودي و كابالائيست هاي مسيحي. فرقه دوم «يسوعيان مسيحي» هستند كه آنها هم در امور جادوئي و سحر و كيمياگري وارد بودند و فرقه سوم «روزن كروتزها» يا فرقه گل سرخ هستند كه فعاليت اين ها دفاع از زائران بيت المقدس بود و براي امن كردن مسافرت مسافران به كار صرافي و اقتصادي مي پرداختند. به اين شكل كه به بهانه اينكه راهها ناامن اموال زائران رامي گرفتند و حواله مي دادند كه اين حواله ها را در بيت المقدس به پول تبديل كنند و بعد از مدتي اين جريان به قدرت اقتصادي سياسي و نظامي تبديل شد. در اين جريان به خوبي پيوند مسيحيت با يهود آشكار است و آن جريان مسيحيت صهيونيستي از اين جا شكل مي گيرد. خبري ديدم در خصوص ملاقات پاپ بندكيت چهاردهم با يك ساحره مسيحي و در اين ملاقات ازخدمت ساحران به مسيحيان و مقابله با دشمنان تشكر كرده است. الان در قرن 21 پاپ به راحتي اين ملاقات را انجام مي دهد. توجه كنيد در قرن 15 و 16 ميلادي ارتباط بين ساحران و جادوگران با مسيحيان و يهوديان چقدر بوده! از اينجاست كه پيشگوئي هاي نوستراداموس مجال پيدا مي كند كه مطرح بشود. از ادغام خاندان هانوور در اين دسته هاي ديگر، از كابالائيست ها و يسوعيان مسيحي جمعيت فراماسونري شكل مي گيرد. فراماسونري تاريخ خود را به دو بخش تقسيم مي كنند: تاريخ نظري و تاريخ عملي. فراماسونري عملي مربوطه دوره اي است كه بنايي در اين جمعيت صورت گرفته. البته شواهد تاريخ اين موضوع را رد مي كند. درباره فراماسونري نظري مي گويند غير از بناها افراد ديگري هم وارد تشكيلات شدند. اينها اول به فرانسه مي روند و با شعارهاي خود كه آزادي، برابري و برادري است انقلاب معروف فرانسه را به راه مي اندازند. به تدريج فرانسه و ديگر جاهاي اروپا به تسخير درمي آيند و بعد باز پشتوانه هاي يهود به سمت مشرق زمين حركت مي كنند. در كشورهاي شرقي فراماسونري، علاوه بر پرورش جاسوس، به دنبال كارهاي فرهنگي است كه در نتيجه آن فعاليت هاي فرهنگي، افراد جوامع براي پذيرش استعمار آماده مي شوند و هدف استعمار نوين هم برخلاف استعمار كهنه در پي ساختن جهان طبق انگاره هاي خود است و هدف فراماسونري اين است كه جوامع اين انگاره ها را بپذيرند. استعمار قديم با كشتي هاي نظامي خودش در كشورهاي شرقي حضور پيدا مي كرد اما اين بار براي اينكه بتوانند محيط را براي حضور خود امن بكنند، مستلزم اين است كه جامعه با اهداف و آرمان هاي آنان همسان بشود. بنابراين فراماسونري در قرن 19 به يك جمعيت مرموز، مقتدر، پر شاخ و برگ و جهان شمول تبديل مي شود. بعد از 200 سال از تشكيل لژ بزرگ حالا جريان فراماسونري به زنجيره اي از لژهاي متعدد در سراسر جهان تبديل شده كه همه در خدمت لژ مادر هستند مي شود. 🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰 بخش سوم 🔰 و در اين زمان مي توان لژهاي فراماسونري را به سه دسته تقسيم كرد: يك دسته لژهاي سه درجه اي هستند كه عمدتاً در انگلستان و اسكاتلند رواج دارند. دسته دوم لژهاي سي و سه درجه اي هستند كه عمدتاً در آمريكا و فرانسه هستند و يك دسته ديگر طيف هفت درجه اي هستند. البته در مصر، لژهاي صد درجه اي هم وجود دارد. شعارهاي فراماسونري كه بسيار جذاب هستند، برادري، برابري و آزادي است. درباره آزادي فقط مطرح مي كنند كه اين تشكيلات براي آزادي بشر آمده، حالا آزادي از چه؟ نمي گويند. اما بيشتر به آزادي هاي سياسي و امثال اين مربوط مي كنند. اما در حقيقت در اروپا وقتي اين شعارها مطرح شد منظور اين بود كه طبقه بورژوا آزاد بشود. آن موقع طبقه بورژوا در اروپا آزاد نبود. وقتي دم از برابري مي زند مي خواهد با طبقه اشراف برابر بشود. و درباره برادري هم منظور اين است كه همه در اين تشكيلات با هم برادرند. يعني پادشاهي هم كه در اين تشكيلات وارد مي شود. با بقيه همسان است و در يك جايگاه. «مونتسكيو» يك تعبير در مورد نژاد سياه دارد. كتاب روح القوانين او را خود فراماسون ها مي گويند كه مانيفست فراماسونري است. او مي گفت: «من باور نمي كنم خدا با شعوري كه دارد اين موجود كريه را با اين موهاي وزوزي و لبهاي كلفت و بيني پهن به عنوان انسان خلق كرده باشد» بنابراين معلوم مي شود اينها واقعاً طرفدار آزادي و برابري نيستند. در حالي كه خود بزرگترين سيستم برده داري را در اختيار دارند. در فراماسونري برادري، يعني وقتي كه فردي وارد فراماسونري مي شد همه فراماسون هاي ديگر برادر او محسوب مي شوند و همه افراد عضو، حق دارند از امكانات استفاده نامشروع ببرند امكان زد و بند و غارت اموال را داشته باشند. در ايران نيز اين مسئله اتفاق افتاد. نظير برادران هومن در غارت ده ونك. چندي پيش با يك فراماسون كه دو سال پيش فوت شد مصاحبه كردم او قاضي بود و تعريف مي كرد كه وقتي عضو فراماسونري شدم و نقاب از چهره من برداشتند وحشت كردم زيرا عمده كساني را ديدم كه پرونده هايشان در دادگستري زيردست من بود. به جرم زمين خواري، رشوه و كلاهبرداري و غيره. برادري براي چنين موقعيت هايي براي فراماسونرها كاربرد داشت. اما مباني نظري فراماسونري، در قانون اساسي فراماسونري كه توسط «جيمز اندرسن» كشيش پروتستان با سابقه يهودي تدوين شد، اين طور بيان شده است كه در فراماسونري موضوع مذهب و سياست جايي ندارد و همه مذاهب مي توانند وارد فراماسونري شوند به شرط آنكه اصرار به مذهب خود نداشته باشند. به عبارت ديگر، با ترويج پلوراليسم مواجه هستيم. موضوع دوم، ترويج اومانيسم است كه اينها خود را مروج تربيت انسان مي دانند كه اين تربيت مبتني بر دين نيست. چون فراماسونرها عمدتا بي دين هستند و بخشي از آنها فقط به خدا اعتقاد دارند. يعني دئيست هستند. حتي فراماسونرهاي فرانسوي به خدا هم اعتقاد ندارند. بنابراين حرفG كه از علائم فراماسون هاست و حرف اول كلمه God به معني خداست در علائم لژهاي فرانسوي ديده نمي شود. ترويج ليبراسيم و سكولاريسم هم از تفكرات اينهاست و در نهايت «جهان وطني» كه شعار يهودي ها است و آنها مطرح مي كنند. با اين مقدمه به نقش فراماسونري در جهان اسلام و ايران مي رسيم. ايرانيان وقتي به هندوستان سفر كردند اولين بار با فراماسونري آشنا شدند و اين كلمه وارد ادبيات ما شد. يكي ديگر از مبادي ورودي فراماسونري عثماني است. غير از اين ها سفرايي كه از ايران به خارج فرستاده شدند هم فراماسون مي شوند و برمي گردند. اتفاقا در فراماسونري ايران يك يهودي زاده نقش اصلي را ايفا مي كند و اولين فراماسون ايراني فردي به نام «ميرزا ابوالحسن خان ايلچي» است كه متعلق به خانواده كلانتري است كه در زمان اينها يهوديان وارد دستگاه شدند و قصد داشتند ايران را به تصرف خود درآورند. سفير وقت انگليس «سرگوراوزلي» در ايران با دو دستور وارد ايران مي شود. يك دستور از جانب «جرج سوم» پادشاه انگليس كه مأمور مي شود اطلاعات جامعي از ايران تهيه و ارسال كند و دستور دوم او تأسيس لژ فراماسونري در ايران به نام «لژ اصفهان» بود. سرگوراوزلي طي نامه اي كه به لندن مي فرستد، مي نويسد كه براي حفظ مستعمرات انگليس، بايد ايران در يك توحش و بربريت دائم نگه داشته شود. شايد منظور او حفظ جامعه ايراني در وضعي آشفته، بي قانون و پراكنده است. به همين دليل هرگاه ما خواستيم پيشرفتي به دست بياوريم انگليسي ها مانع شدند و حتي بعد از انقلاب هم آنها اين سياست را دنبال كردند. 🔰ادامه در بخش چهارم🔰
🔰 بخش چهارم 🔰 اولين لژ فراماسونري كه در ايران به وجود آمد و همه بر آن اذعان دارند «فراموشخانه ميرزا ملكم خان» است. در تأسيس اين فراموشخانه چند چهره علني و يك چهره پنهان داريم. چهره هاي علني يكي همين ميرزا ملكم خان است «جلال الدين ميرزا» و «حاج سياح» و تعدادي ديگر هستند كه عملكرد اين جمعيت در راستاي همان پراكنده و آشفته نگه داشتن شرايط اجتماعي ايران است. قرارداد «رويتر» را ميرزا ملكم خان و ميرزا حسن خان سپهسالار با شخصي به نام «اسرائيل يوسفات» يك يهودي ظاهرا هندي تابع انگلستان منعقد مي كنند كه در طي آن منابع زيرزميني و روي زميني ايران به مدت 70سال در اختيار بيگانگان قرارداده مي شود. كاري كه حتي امپراطور انگلستان هم آن را باور نمي كرد كه واقعا چطور ممكن است يك حكومتي چنين كاري بكند؟! بساط لژ ميرزا ملكم خان با هوشياري و غيرت حاج ملاعلي كني برچيده مي شود. حاج ملاعلي كني حداقل دونقش برجسته در تاريخ ايران دارد كه يكي بر هم زدن قرارداد رويتر و ديگري برچيده كردن بساط لژ ميرزا ملكم خان است. در سال 1317 هجري، بعد از مرگ ناصرالدين شاه يك انجمن به نام انجمن اخوت در ايران تشكيل مي شود كه صورت ظاهري آن فعاليت هاي درويشي است و در خفا محل تجمع و تشكيل جلسات فراماسونري است. فراماسونري با تأكيد بر پلورالسيم و نسبي گرايي فرصتي ايجاد مي كند تا دگرانديشان و ساختارشكنان بتوانند در آن حضور پيدا كنند. سال1322 هجري قمري زمينه هاي تأسيس اولين لژ رسمي به وجود مي آيد. عقيده بر اين است كه لژ ملكم خان رسمي نبوده در تأسيس لژ بيداري عناصر دگرانديش و يهوديان نقش داشتند. يهوديان مدارسي در سراسر جهان ايجاد كردند به نام آژانس اسرائيليان. اين مدارس را يهوديان فرانسه در ايران تأسيس كردند، هفت استاد اين مدارس در زمره مؤسسين لژ بيداري هستند. به اضافه اردشير جي جاسوس و محمدعلي فروغي و تقي زاده و بقيه كه در ليست لژ بيداري اسامي شان ذكر شده است. از اين تاريخ يعني 1324 هجري فراماسونري در ايران به دو شاخه تقسيم مي شود. دو شاخه اعتدالي و افراطي، شاخه اعتدالي را عباسقلي خان آدميت اداره مي كند و شاخه افراطي را اردشير جي. درگير و دار مشروطه دسته اول براي آرام كردن جامعه به سمت مذاكره با محمدعلي شاه مي روند و تحولات را در درازمدت دنبال مي كنند. اما شاخه افراطي در تمام اغتشاشات مشروطه نقش داشتند. اين جانب اصل مشروطه را حركت مثبتي براي ملت مي دانم. اما طيف هاي مختلفي در اين جريان حضور داشتند كه حضور اين طيف ها نسبت به اهداف اين جريان بدبيني ايجاد مي كند. يكي از جرقه هاي مشروطه چوب خوردن تجار قند در تهران بود. اسناد تاريخي نشان مي دهد محرك علاءالدوله حاكم تهران، در چوب زدن ميرزاهاشم قندي كه يكي از تجار قند بوده فردي به نام ميرزا حسن خان رشدي، يك فراماسونر است و بنا به نقلي پدر مدارس جديد نيز است. پس از چوب زدن تجار تهران، مردم شورش و به اين عمل اعتراض مي كنند. ميرزا ملك منصور (شاه السلطنه) پسر مظفر الدين شاه كه يك فرماسونر است به صدراعظم مراجعه مي كند و به جاي اينكه آشوب را آرام كند عين الدوله را تحريك مي كند به ايستادن جلوي مردم كه اين واقعه منجر به كتك خوردن بعضي علما و عصبانيت بيش از حد مردم و حتي كشته شدن «عبدالحميد» روحاني جوان مي شود و آتش مشروطه اينگونه برافروخته مي شود و اداره امور را از دست نخبگان اصيل و متفكران و روحانيت شيعه خارج كرد و بدست مجامع ماسوني داد. از آن روز تا كودتاي 1299 و بعد از آن، ايران روي آرامش را نديد. هر وقت ايراني ها خواستند به توافق برسند فراماسونرها با توطئه گري مانع شدند و كار را به، به توپ بستن مجلس كشاندند و باعث دخالت گسترده انگليس و روسيه در ايران شدند و با تحصن در سفارت روسيه و انگليس ماهيت غيربومي و غيرملي به انقلاب مشروطه ايران دادند و با فتح تهران عملا كنترل ايران را به دست آوردند. ملكم خان در خدمت صهيونيسم بود و هيچ اعتقادي به اديان ثلاثه (نه اسلام، نه مسيحيت نه يهوديت) نداشت. در خاطرات ناصرالدين شاه آمده كه در پاريس يا لندن ملكم خان، روچيلد را به ديدن ما آورد و روچيلد در خصوص وضعيت يهوديان از حكومت وقت امتيازاتي مي خواستند. ناصرالدين شاه به آنها مي گويد چرا نمي رويد فلسطين را بخريد و يهوديان را در آنجا جمع كنيد و بعدها تاريخ نشان داد كه آنها چنين تصميمي داشتند. چون «تئودور هرتزل» كه نزد سلطان عبدالحميد پادشاه عثماني رفته بود از او مي خواهد كه اجازه مهاجرت يهوديان به فلسطين را بدهد و بهاي سنگيني نيز تقبل مي كند. حاضر مي شود تمام بدهي خارجي امپراطوري عثماني را بپردازد و 8 كشتي طلا به امپراطوري بدهند و در ازاي چنين مبالغ هنگفتي فقط اجازه مهاجرت و اسكان در فلسطين را مي خواستند. اما عبدالحميد نمي پذيرد و همين موجب واژگوني دولت او مي شود. 🔰ادامه در بخش پنجم🔰