eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
260 ویدیو
351 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ تجربه مرجع شهید علامه شیخ‌ فضل‌الله نوری(ره) و نهضت نفت و غیره در روش‌شناسی سیاسی شیعه تکامل ایجاد کرد که آن هم به دست امام خمینی (ره) صورت گرفت. ✍ دکتر سید مصطفی تقوی تاریخ پژوه و محقق معاصر 🔰👇👇
✅ تجربه مرجع شهید علامه شیخ‌ فضل‌الله نوری(ره) و نهضت نفت و غیره در روش‌شناسی سیاسی شیعه تکامل ایجاد کرد که آن هم به دست امام خمینی (ره) صورت گرفت. ✍ تاکنون در باب نهضت مشروطه و علل مخالفت شیخ شهید با حکومت مشروطه سخنان بسیاری گفته شده و تحلیلهای متفاوتی ارائه شده است. آنچه می‌خوانید نظرات دکتر سید مصطفی تقوی تاریخ پژوه و محقق معاصردر این مورد است🔰 در مورد «مشروطه مشروعه» که توسط شیخ فضل‌الله نوری(ره) مطرح شد و بعدها الگویی شد در جمهوری اسلامی و اجرا ‌شد، باید چند نکته را مورد توجه قرار داد؛ نخست اینکه اصولاً توجه داشته باشیم که مرحوم شیخ فضل‌الله نوری «مشروطه مشروعه» را در دوره «فطرت» یعنی در دوره‌ای که حاکمیت اسلام وجود نداشت و حکومت حاکمان که از منظر فقه شیعه حکومت جائر تلقی می‌شدند، مطرح کرد. حاکم جائر به این معنی است که اگرچه علمای شیعه از دوره صفویه به بعد شاهان و سلاطین شیعه را به صورت مشروط قبول داشتند و با آنها همکاری داشتند اما این به آن معنا نبود که حکومت آنها را همانند حکومت امام یا مجتهد جامع‌الشرایط مشروع تلقی می‌کردند. در آن مقطع تاریخی براساس تحولاتی که در کشور ایران رخ داده بود جامعه ایرانی مراحلی را طی کرد که در نهایت علما و سایر نخبگان به این نتیجه رسیدند با توجه به سلطه‌ای که استعمار بر نظام سلطنتی قاجاری پیدا کرد و ناکارآمدی استبداد قاجار برای اداره امور کشور نظام سلطنت خودکامه باید مشروط، محدود و قانونمند شود. بنابراین طبیعی بود به دلیل اینکه جامعه ایرانی جامعه مذهبی و اسلامی بود قانون نیز باید مبتنی بر هویت دینی و ملی ایران یعنی اسلام و تشیع باشد و مبنای کار قرار بگیرد؛ بنابراین وقتی نهضت مشروطه پیروز شد نهضتی‌های قصد داشتند سلطنت خودکامه مشروط و محدود شود. مشروطه‌خواهان برای محدود کردن سلطنت تصمیم گرفتند مجلس تاسیس کنند و با وضع قوانین حکومت خودکامه را محدود کنند. در چنین فضایی هنوز حکومت، حکومت جور تلقی می‌شد حکومت موجود آن دوره حکومت دینی تمام عیار نبود، مرحوم شیخ فضل‌الله نوری با توجه به تحرکاتی که جریان‌های سکولار و غرب‌گرا برای سکولاریزه کردن کشور و غربی‌سازی آن داشتند «مشروطه مشروعه» را مطرح کرد. او برای هدایت نهضت و سالم بودن جریان مطالبات مردم مشروطه مشروعه را مطرح کرد تا قوانین با شریعت مغایرت نداشته باشد و به عبارتی دیگر قوانین مجلس یا اسلامی باشد و یا دست کم مغایرتی با اسلام نداشته باشند. مشروطه مشروعه در چنین فضای تاریخی مطرح شد. اما جمهوری اسلامی بعد از آنکه مشروطه دچار انحراف شد و در نهایت قوانین مجلس مشروطه رنگ و بوی غربی و سکولار به خود گرفت و از دل آن استبداد پهلوی بیرون آمد که قصد داشتند عملاً بر مبنای سکولاریزم و مدل غرب کشور را اداره کنند پیروز شد.حضرت امام با بهره بردن از چنین تجارب تاریخی انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند. بنابراین در شکل گیری انقلاب اسلامی تجربه مشروطه و مسائلی که قبل و بعد پیروزی انقلاب مطرح شد و نقشی که جریان‌های مذهبی و سکولار در انقلاب بازی کردند همه این تجارب در شکل‌گیری انقلاب اسلامی و سامان‌دهی ساختار حقوقی جمهوری اسلامی مؤثر واقع شدند. به این معنا طرح و نظریه «مشروطه مشروعه» شیخ فضل الله از جمله الگوها و نمونه‌هایی بود که حضرت امام و دیگر علمای دین در هنگام تأسیس جمهوری اسلامی مورد توجه قرار دادند. اما تفاوت اساسی که نباید از آن غافل شد این است که دست کم ما می‌توانیم بگوییم که طرح «مشروطه مشروعه» در جمهوری اسلامی به تعالی و تکامل خودش رسید. مشروطه مشروعه برای دوره تاریخی حکومت جور و در شرایط فطرت جامعه اسلامی مطرح شد این درحالی است جمهوری اسلامی دارای مشروعیت کامل است چون حکومتی بر مبنای ولایت و زعامت یک مجتهد جامع‌الشرایط شیعه است و اصولاً از زمره حکومت‌های جور خارج است و تمام بنیاد و اساس این حکومت اسلامی بر مبنای ولایت و امامت و حاکمیت قوانین اسلام است. ‌در حکومت اسلامی دیگر وضع قانون اسلامی مغایر با اسلام معنا ندارد. اصولاً قوه مقننه که باید قانون را وضع کند و قوه مجریه اجرا کند و قوه قضاییه که اعمال کنند همه زیر نظر یک فقیه جامع‌الشرایط یا امام معصوم است. درست است که طرح «مشروطه مشروعه» در دیدگاه رهبران جمهوری اسلامی و برای مهار سکولاریزم نکته روشن‌گر و راهنمایی خوبی بود اما اصولاً در انقلاب اسلامی دیگر اساس حکومت برپایه جمهوری اسلامی تأسیس شد و ماهیتا" دیگر همه قوانین زیر نظر فقیه جامع الشرایط مشروعیت دارند و ماهیت اسلامی پیدا می کنند. 🔰ادامه در قسمت دوم🔰
✅✍قسمت دوم🔰 شیخ فضل‌الله نوری در اثر حوادث پس از پیروزی نهضت مشروطه، طرح نظارت فقها بر قانون‌گذاری را دارد و به معنای اینکه هر قانونی که مجلس تصویب می‌کند باید مطابق با اسلام باشد و مغایرت با اسلام نداشته باشد و سازوکار این سازوکار کردن قوانین موضوعه مجلس با اسلام و نظارت پنج فقیه آگاه به زمان و جامع‌الشرایط است. تمام دیدگاه مرحوم نوری درباره نهضت مشروط در این نکته خلاصه می‌شد که نهضتی شد برای توسعه و ترقی کشور و رفاه حال مردم و پیشرفت کشور و سازوکار قانونمندی آن برای توسعه و ترقی هم قوانین اسلام است و قوانینی که می‌خواهیم مطمئن باشیم بر اسلامی بودن آن، باید با نظارت پنج فقیه تراز اول انجام شود. در اساس مشروطیت و عدم مغایرت آن با اسلام اختلاف‌نظری بین شیخ شهید و علمای مشروطه خواه موجود نیست یعنی بر تعبیر - علمی «علل مبنا آنها در مبانی اشتراک نظر داشتن، منتهی تفاوت و اختلاف در مصادیق و موضوعات بود» دراین مطلب بود که آیا آنچه که الان به وسیله مدیران اجرایی و قانون‌گذاران که پس از پیروزی مشروطه زمام امور را به دست گرفتن آیا راهکار و مشی سیاسی آنها همان چیزی است که علمای اسلام کلاً می‌خواستند؟‌یا جامعه اسلامی ایرانی می‌خواست و یا به سوی سکولاریزه شدن و غربی کردن امور پیش می‌رود در اینجا بود که مرحوم شیخ فضل‌الله نوری معتقد بودند که جریان انحرافی در روند نهضت عملاً ابتکار عمل را در مجلس و دولت به دست گرفت و جریان را به سوی سکولاریزه شدن و غربی کردن منحرف کرد و از هدف اصلی نهضت به دور شد. مرحوم خراسانی و دیگر علمای نجف یعنی آقایان مازندرانی و تهرانی و سیدعبدالله بهبهانی و سیدمحمد طباطبایی در ایران، اینها معتقد بودند که نهضت همچنان در روند خودش سالم به پیش می‌رود و غربگرایی و سکولاریزم فعلاً‌ خطری جدی برای نهضت نیستند!!! و آنهایی که مرحوم شیخ عامل انحراف می‌دید آنها چندان مهم و مؤثر و یا همچنان عامل انحراف در آن مقطع تاریخی نمی‌دیدند بنابراین اختلاف آنها بر سر همین رجال‌شناسی و جریان شناسی و تشخیص و مصادیق و موضوعات انقلاب و یا ضدانقلاب بودن، نهضت و ضد نهضت بود. شیخ فضل‌الله نوری مطرح می‌کردند که اصولاً دین جامع‌تر از قانون‌پذیری عرفی است .علت اینکه مرحوم شیخ این نکته را مطرح می‌کرد این بود که الان حکومت، حکومت فقیه جامعه‌الشرایط نیست. حکومت، حکومت سلطان مسلمان [که ملزم است طبق قوانین اسلام عمل کند]است و در شرایط حکومت سلطان مسلمان قوانینی که وضع می‌شود، محدودتر از کلیت دین است. این سخن ناشی از شرایط فطرت اسلام است. بنابراین به تعبیری همه دین درقانون‌گذاری‌های اینها و اجرای اینها محدود نمی‌شود. بنابراین قوانینی که وضع می‌کنند، محدودتر از کلیت دین است بله دین قوانین عامتر و شاملتر از آن چیزی که مجلس می‌خواست تصویب بکند یا دولت اجرا بکند داشت. این سخن شیخ ناشی از این شرایط فطرت اسلام بود و بنابر این به تعبیری سخن ایشان از اساس درست است و دیگر علما هم در اصل این مطالب اختلافی نداشتند. اختلاف بیشتر بر سر آن موضوعی بود که آیا حدود قوانین باید در تطابق با شریعت باشد و این امر ممکن نیست جز به وسیله کارشناسان دین، یعنی همان مجتهدان دینی؛ مرحوم شیخ فضل‌الله نوری، هر چیزی که می گفت از مبانی فقهی شیعه بود و شیخ معتقد بود که در جریان قانون‌گذاری باید مبانی فقهی را لحاظ کرد و مساواتی که مورد قبول اسلام است باید مورد پذیرش قانون‌گذاران قرار گیرد اگر تفاوتی از نظر فقهی در مورد اقشار مختلف مردم است مورد قبول واقع شود اما جریان‌های سکولار مجلس قصد داشتند وانمود کنند تفکیک و تقسیم‌بندی که در فقه راجع‌ به اقشار و اصناف اجتماعی مختلف است موضوعیت ندارد و همه افراد با هم مساوی هستند! شیخ فضل‌الله نوری هم، نظرشان این بود که حقوق شهروندان ممکن است یکسان باشد اما در حقوق اشخاص در مسائلی مانند ازدواج و این قبیل تفاوت‌ها وجود دارد که باید لحاظ شود. شیخ به مساوات حقوق افراد متناسب با فقه اسلامی باور داشت که باید در جامعه اسلامی لحاظ شود. حقوق افراد متناسب با دینی که دارند متفاوت است. 🔰ادامه در قسمت سوم🔰
✅✍قسمت سوم🔰 این نکته را باید توجه داشته باشیم که نهضت مشروطه با رهبری علمای دینی و با حضور مردم مسلمان به پیروزی رسید قدرت عمومی جامعه اسلامی و رهبران دینی بود که شاه قاجار را وادار کرد مشروط و محدود کردن اختیاراتش را بپذیرد. به غیر از جریان اسلامی یعنی علمای دینی و مردم مسلمان، هیچ جریان سیاسی دیگری آن روز قادر نبود که بتواند نظام سیاسی را وادار به مشروط و محدود شدن قدرت اختیارش بکند. اما پس از پیروزی نهضت مشروطه نیاز به حضور و نظارت علما در امر تعیین قوانین حس شد به دلیل اینکه ساختار سیاسی تغییر کرده بود و در ساختار سیاسی جدید سلطنت مشروط شده بود، مجلس تشکیل شد که قانون وضع می‌کند که باید در جامعه اجرا شود و بیم این مسئله به وجود آمد که قوانین با اسلام تفاوت داشته باشد. چنین بیمی نیاز به نظارت مستمر علما را به وجود آورد. این درحالی است که در جنبش مثلی تنباکو و مقاطع تاریخی دیگر زمانی که جنبش به پیروزی می‌رسید علما بر اساس سنت دو وظیفه افتاء و قضا را بر عهد می‌گرفتند و اجرا را به حاکمان می‌سپردند و معتقد بودند اجرا، کار علما نیست بنابر این علما در باب امر به معروف و نهی از منکر یا سلطه کفار بر کشور دخالت می‌کردند. زمانی که مشکل حل می‌شد به حوزه سنتی برگشت می‌کردند. بعد از پیروزی مشروطیت حاکمیت عملا دوگانه شد. تا قبل از نهضت مشروطه درست از زمان صفویه به بعد علما و سلاطین با هم به گونه‌ای تعامل داشتند و کشور را از گزند حوادث حفظ می‌کردند اما بعد از پیروزی نهضت مشروطیت حاکمیت دوگانه شد. علاوه بر دربار، مجلس نیز تشکیل شد و جریان سکولار و غرب‌گرا درصدد بودند در مجلس حضور پیدا کنند و کشور را در جهت اهداف و عقاید خودشان سوق دهند. شیخ شهید در این مرحله احساس خطر کرد که نهضت از مسیر اصلی خود و مطالبات مردم فاصله می‌گیرد و به علمای دیگری[در نجف و ایران] اعلام خطر کرد، اما علمای مورد نظر همچنان محمدعلی شاه را خطر اصلی کشور می‌دانستند!!! معتقد بودند که معدودی غرب‌گرا، چندان مشکلی ایجاد نمی‌کنند!!! علمای مشروطه خواه معتقد بودند اگر قوانین ضد استبدادی به خوبی تحقق پیدا بکند آن وقت این غرب‌گراها در موعد مقرر از مسیر نهضت حذف می‌شوند!!! اما شیخ بر این اعتقاد بود خطرغرب‌گراها و سکولارهای با وجود اینکه تعدادشان کم است اما خطرشان از محمدعلی شاه و استبداد بیشتر است به دلیل اینکه محمدعلی شاه اگر ظالم و مستبد است اما در مجموعه شیعه است و اساساً حضور دین در جامعه و نظارت علما را قبول دارد اگرچه در عمل شاید به همه مواردش تن ندهد. ولی جریان غرب‌گرای سکولار به صورت بنیادی اصل حضور دین در صحنه سیاست را قبول نداشتند. چه برسد به حضور علما در سیاست. این اختلاف‌نظر باعث شد که شیخ‌ فضل‌الله احساس کند که بعد از پیروزی نهضت مشکل اساسی که همان غربگرا هستند باید برطرف شود اگر روشنفکران سکولار حذف شوند نهضت در مبارزه با استبداد قوی‌تربه پیش می‌رود اما علمای [حامی مشروطه در نجف و ایران] اینگونه تصور نمی‌کردند! اولویت مبارزه را با محمدعلی شاه و استبداد می‌دانستند نه غربگراها! اختلاف نظرهای اینچنینی موجب شد در آن مقطع تاریخی نهضت رهبری واحدی نداشته باشد شیخ فضل‌الله و دیگر آقایان[بهبهانی، طباطبایی، خراسانی و...] هر کدام بر نظر خودش اصرار کردند.جامعه به تبعیت از رهبران متفرق شد. این تفرقه باعث شد افراد غرب‌گرا و سکولار برای پیشبرد اهداف خود پشت سر امثال آقایان طباطبایی و بهبهانی و... قرار بگیرند!!! شیخ‌ فضل‌الله نوری نخستین فردی بود خطر روشنفکران سکولار را در نهضت مشروطه فهمید مشروطه خواهان افراطی برای اینکه شیخ‌ فضل‌الله را مخالف خود دیدند در عرصه مطبوعات و انجمن‌هایی که در اختیار داشتند شیخ‌ فضل‌الله را مخالف مشروطه معرفی کردند و ادعا کردند شیخ طرفدار استبداد است قصد تقویت محمدعلی شاه را دارد و با مشروطیت و اساس پیشرفت و نوسازی کشور مخالف است. چون شیخ‌ فضل‌الله با مشروطه خواهان افراطی مقابله کرد مشروطه خواهان برای تخریب شیخ او را متهم کردند که ازمحمدعلی شاه پول دریافت کرده! در صورتیکه مطابق مستندات تاریخی مراجع، نیازی به دربار نداشتند. آن هم دربار قاجار که در آن مقطع تاریخی خودش در حضیض نیازمندی و درماندگی بود در واقع شیخ‌ فضل‌الله معتقد بود به عنوان مسلمان شیعه اگر محمدعلی شاه شیعه باشد، دین داشته باشد و حضور علما را هم قبول داشته باشد اگرچه شیعه ممکن است ظالم ومستبد باشد ولی نسبت به کسی که شعار می‌دهد [تقی زاده ها]که ما باید از فرق‌ سرتا نوک پا غربی باشیم ترجیح دارد. 🔰ادامه در قسمت چهارم🔰
✅✍ قسمت چهارم🔰 شیخ‌ فضل‌الله می‌گفت: اگر قرار باشد بین شخصی مثل سید حسن تقی‌زاده که شعار می‌دهد یک ایرانی برای پیشرفت باید در تمام جنبه‌های زندگی غربی شود با یک کسی مثل محمدعلی شاه که خیلی چیزها را قبول دارد و می‌توانیم مثل ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه با او مبارزه کنیم و محدودش کینم بین این دو نفر یک نفر را انتخاب کنم من قطعاً محمدعلی شاه را نسبت به کسی که می‌گوید از فرق سرتا نوک پا باید غربی باشیم ترجیح می‌دهم. مشروطه‌خواهانی خودشان را مدرن و مترقی دانسته و شیخ‌ فضل‌الله را به خاطر اینکه مخالفشان بود طرفدار استبداد می‌دانستند. جریان غربگرا در واقع غوغاسالاری تبلیغاتی بر ضد شیخ‌ فضل‌الله راه انداختند به خاطر اینکه شیخ‌ فضل‌الله اولین کسی بود که خطر آنها را احساس کرد و به جامعه گوشزد کرد وگرنه، نه شیخ‌ فضل‌الله طرف محمدعلی شاه و استبداد بود و نه غرب‌گرایان اینگونه فرشته نجات کشور بودند. شیخ‌ فضل‌الله بارها گفتند: من تنها طرفدار مشروطه هستم برای اینکه پول هزینه مهاجرت به قم که ۴ هزار تومان پول آن روز می‌شد و به رقم امروز میلیاردی می‌شود را من تأمین کردم اگر من نبودم شما امکان ایجاد اعتراض را نداشتید. خودم در شکل‌گیری مشروطیت نقش اساسی داشتم بنابراین با آن مخالف نیستم بلکه با این انحرافات مخالفم. همین منحرفین وقتی دیدند که شیخ‌ فضل‌الله خطر آنها را احساس کرد، درصدد حذف شیخ برآمدند. نخست شروع به تخریب و اتهام زدن به شیخ‌ فضل‌الله کردند که واقعیت نداشت. نکته قابل تأسف اینکه همین سخنان ژورنالیستی آن روز جریان مخالف شیخ‌ فضل‌الله که چیزی غیر از تهمت‌ها و بداخلاقی‌ها و ادعاهای غیراخلاقی نبود بعدها به صورت کتاب و تاریخ نوشتند و این استدلال ضعیف به عنوان سطح معلومات امروزی‌ها در مورد مشروطه و قضاوت آنان در مورد جریان‌های دوره مشروطه قرار می‌گیرد. سیر حوادث مشروطه صحت و درستی دیدگاه‌های شیخ‌ فضل‌الله را تأیید کرد حوادثی که شیخ‌ فضل‌الله آن روز پیش‌بینی کرد بعد از اعدام شیخ عملاً خودش را نشان داد. جریان‌های غربی و سکولار نهضت را به سویی‌ بردند که شیخ‌ فضل‌الله پیش‌بینی کرده بود و این چنین روندی در مراحل بعدی مشروطه کار را به جایی ‌رساند که مرگ آخوند خراسانی مشکوک بود و همچنین ملا عبدالله مازندرانی در نامه‌ای که به یکی از نزدیکان خود در ایران نوشت، اشاره کرد که: این عشاق پاریس (اشاره به غرب‌گراها) و فرقه بابیه کار را بدانجا رساندن که ما الان در منزل خودمان در نجف هم احساس امنیت نمی‌کنیم این حوادث نشان داد که مشروطه به چه سرنوشتی مبتلا شد و عملاً شکست خورد و برخی‌ها نقل می‌کنند که میرزا محمد حسین نائینی که کتاب معروفی در حمایت مشروطه نوشت از همکاری خودش با مشروطه پشیمان شد. در نهایت از دل مشروطه حکومت رضا خانی درآمد و همه این قضایا نشان داد آنچه درباره شیخ‌ فضل‌الله نوری گفته می‌شد و امروز هم برخی تکرار می‌کنند درست نبود و پیش‌بینی‌های او برای نهضت مشروطه درست بود که اگر دیدگاه او انجام می‌شد و نهضت روند طبیعی خودش را طی می‌کرد و تحولات جامعه ایران مراحل سالم‌تری می‌پیمود و نتایج بهتری کسب می‌کرد. توجه داشته باشید که دقیقاً در همان سالی که کودتای رضاخانی انجام شد در همان سال شیخ عبدالکریم حائری، شاگرد شیخ شهید، در قم حوزه علمیه را تاسیس کرد تا در برابر ساختاری که قصد داشت کشور را به سوی غربی کردن سوق دهد مقابله کند برای این کار به کادرسازی و تربیت علما پرداخت تا اسلام سیاسی جریان داشته باشد. برای مقابله با آن چیزی که در نتیجه مشروطه در حکومت پهلوی می‌خواست درکشور اعمال شود این مختصر موضوعی بود که مرحوم شیخ عبدالکریم حائری می‌توانست انجام دهد. یکی از بحث‌هایی که مهم است نقش بابیه در مشروطه و نفوذ و نقش یکی از عوامل آنها، اسدالله خرقانی[ماسون] در بیت مرحوم آخوند خراسانی است.این نکته حائز اهمیت است که اساساً آنچه که باعث قوام و دوام ایران از صفویه به بعد شد مذهب شیعه بود به خاطر اینکه کثریت مردم کشور شیعه بودند و براین مبنا هم از کشور دفاع می‌کردند یک هویت مشترک باعث می شد اکثریت قاطعی پشتیبان دوام و بقای کشور ایران باشند. 🔰ادامه در قسمت پنجم، پایانی🔰
✅✍ قسمت پنجم، قسمت پایانی🔰 اصولاً گروه‌های اقلیت و مخصوصاً اقلیت منحرفی مثل بهاییه و بابیه، اینها از هر چیزی که اکثریت شیعه را بشکند و باعث تشتّت شود احساس پیروزی می‌کردند چون تنها مانع خودشون را در کشور مثال ایران این انسجام و همبستگی و هویت مستحکم اسلام شیعی ایران می‌دانند. نهضت مشروطیت فرصتی برای این فرقه‌ها ایجاد کرد تا از این تحرک اجتماعی که نهضت ایجاد کرده است در جهت تشتت و تخریبی که به نفع فرقه بود استفاده کنند. بابیه‌ها در این زمینه نقش داشتند بنابراین یکی از راه‌های ایجاد تشتّت، تفرقه در رهبران بود و به همین علت وقتی که شیخ‌ فضل‌الله و مرحوم طباطبایی بر سر مسائل نهضت و اولویت‌بندی آنها به اختلاف نظر می‌رسند. این بهترین فرصتی شد که این فرقه‌ها اختلاف سلیقه را دامن بزنند و عمق ببخشند و همه تلاش خودشان را در این راه به کار گیرند. در این میان برخی از روحانی[نمایان] مانند سید اسدالله خرقانی[ماسون] هم با توجه به تحصیلات و سابقه‌ای که در نجف داشت عملاً به این اختلاف دامن می‌زند و در این زمینه نقش‌آفرینی می‌کرد! نهضت مشروطه برای مرجعیت شیعه تجربه گرانقدر محسوب می‌شد که در مقاطع بعدی با تجربه و اصولی‌تری وارد کارزار مبارزه با استبداد و استعمار شوند که اوجش در انقلاب اسلامی بود. سرنوشتی که شیخ شهید فضل‌الله نوری(ره) در نهضت مشروطه پیدا کرد و برخوردی که با او به عنوان یکی از کسانی که نهضت را شکل داده بود صورت گرفت در موج اول باعث یک سرخوردگی و انزوا در علمای دینی[حامی مشروطه] شد که این سرخوردگی تا شهریور 1320 ادامه داشت و از شهریور 1320 به بعد با برکناری دیکتاتوری رضا شاه فرصتی پیش آمد تا جریان اسلامی به رهبری علمای دینی در مسئله ملی شدن صنعت نفت به رهبری مرحوم آیـت‌الله کاشانی نقش داشته باشند اما باز هم نوع برخوردی که دکتر مصدق با مرحوم آیت‌الله کاشانی داشت و سرنوشتی که آن نهضت پیدا کرد باعث شد که سرانجام همه این تجربیات در حضرت امام مجتمع شود. و این تجربه که جامعه پشت سر علمای دینی مطالبات ملی خودش را پی‌گیری می‌کند و نهضت صورت می‌گیرد و علمای دینی مدیریت دوران مبارزه را به عهده دارند، باید مدیریت دوران پس از پیروزی را هم خودشان به عهده بگیرند و باید مراقبت صورت گیرد تا نهضت به دست کسانی که باور و اعتقادی به مبانی‌ نهضت ندارند سپرده نشود. تجربه مرحوم شیخ‌ فضل‌الله و نهضت نفت و غیره در روش‌شناسی سیاسی شیعه تکامل ایجاد کرد که آن هم به دست حضرت امام خمینی (ره) صورت گرفت به این معنا که وقتی مسلمانان و رهبران دینی نهضتی را برپا می‌کنند باید مرحله پس از پیروزی آن را هم خودشان هدایت کنند. 🔸منبع: مشرق نیوز به نقل از فارس، کد مطلب 880689 @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 به مناسبت سالروز ارتحال سید الکریم حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)🔰 🔳 حضرت امام هادی(ع):🔰 هرکس عبدالعظیم را در ری زیارت کند مانند کسی است که سیدالشهدا حسین(ع) را در کربلا زیارت کرده است 🔳 امام خمینی(رضوان الله):🔰 متأثرم چرا حرم نرفته‌ام، در ایامی که امام راحل در مدرسه علوی اقامت داشتند یک شب _ ساعت ده مورخ 19 بهمن 57 به طور ناشناس با ایشان و مرحوم شهید عراقی به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) رفتیم. البته قبلاً به مسؤولین حرم گفته شده بود حرم را خلوت کنند. اما آن‌ها نمی‌دانستند قضیه چیست؛ لذا تا مردم خبردار شدند امام زیارت‌شان را کرده بودند. امام در دو سه روز اولی که از پاریس تشریف آورده بودند فرموده بودند: «من متأثرم که در این چند روز که به ایران آمده ام هنوز به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) موفق نشده‌ام» پا به پای آفتاب - ج6 - ص/ امام راحل، بر اساس شجره نامه، از طریق امامزاده حمزه(ع) واقع در حرم حضرت عبدالعظیم، به حضرت امام موسی کاظم(ع) می رسند، عبدالعظیم در زمان حیات، مستمر به زیارت امامزاده حمزه مشرف می گردید 🔳 امام خامنه ای(حفظه الله):🔰 شخصیّت جناب عبدالعظیم هم شخصیت علمی بوده، هم شخصیت جهادی بوده و هم ابتکاراتی داشته است. مرحوم «شیخ نجاشی» میگوید: «ایشان خطب امیرالمؤمنین را جمع آوری کرد.» با این حساب، ایشان در حدود صد و هفتاد سال قبل از تألیف نهج البلاغه، خطب امیرالمؤمنین را جمع آوری کرده است؛ این کارِ خیلی مهمّی است. 🔳 برخی از مشاهیر مدفون در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام🔰 مفسّر بزرگ شیخ ابوالفتوح رازی/آیت الله محمد علی شاه آبادی (از اساتید حضرت امام خمینی ره)/آیت الله سید ابوالقاسم كاشانی (رهبر نهضت اسلامی، ملی شدن صنعت نفت)/مفسّر قرآن آیت الله اثنی عشری/علامه سید محمد كاظم عصار/خطیب بزرگ، واعظ خاص مراسمات امام راحل، شیخ محمد تقی فلسفی/آیت الله شیخ جمال الدین نوری(معروف به حاج آقا جمال، یار امام راحل، استاد حوزه مروی، از مجتهدان بزرگ تهران و از بستگان نسبی نزدیک مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری)/امیری فیروزكوهی (از نویسندگان، شعرای معاصر)/قائم مقام فراهانی/شیخ محمد خیابانی/شهید طیب حاج رضایی/شهید حاج محمد اسماعیل رضایی/آیت الله ثقفی تهرانی(پدر همسر حضرت امام خمینی)/سید احمد طباطبایى برادر سید محمد (عالم مشروعه خواه و از اصحاب خاص مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری)/دکتر بدیع الزمان فروزانفر/فقیه ،حکیم و ادیب دانشمند جعفر آشتیانى/آیت الله حاج شیخ جواد فومنى حائرى/جواد مؤذنى/آیت الله حسن آشتیانى/آیت الله علّامه ابوالحسن شعرانی/ستارخان/استاد سید حسن نیرزاده نوری(معلمی که با سبک جدید نمایشی، به کودکان و نوجوانان درس می داد)/عباس اقبال آشتیانى (استاد نامور پژوهشهای تاریخ و ادبیات/آیت الله احمد آشتیانی/آیت الله ملا على كنى/دکتر غلامحسین رهنما/آیت الله عبدالکریم حق‌ شناس/آیت الله عزیزالله خوشوقت/آیت الله مجتبی تهرانی/آیت الله محمدرضا مهدوی کنی/علامه محمد قزوینی(ادیب بزرگ، خانه زاد و شاگرد خاص مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری و نماینده معظم له در اروپا)/آیت الله حاج شیخ عبدالنّبی نوری(پس از شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری به دست عوامل جریان انگلیسی مشروطه، مرجعیت تقلید مردم تهران را با اندوه و علی رغم میل باطنی عهده دار شد) ️و... 🔳 حرم حضرت عبدالعظیم در طول تاریخ مکانی برای پناه و اجتماع اعتراضی بود.از جمله تحصن مشروعه خواهان(اسلام خواهان مشروطه) به رهبری مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه در جریان مبارزه با لامذهبین غربگرای منحرف کننده مشروطه، که با عکس العمل شدید از سوی مشروطه خواهان جریان انگلیسی مواجه شد، محاصره، در تنگنا قراردادن، ممانعت از ارسال آب و غذا، تهدید و ضرب و شتم و تیراندازی به متحصنین که منجر به شهادت و مجروح شدن تعدادی شد تنها بخشی از جنایت غربگرایان مشروطه نسبت به متحصنین بی دفاع و غیر مسلح بود.(در این تحصن علاوه بر مردم متدین، بیش از پنجاه مجتهد طراز اول از سراسر ایران، مرجع شهید را همراهی نمودند)، شیخ در طول تحصن، در زاویه مقدسه حرم، بالای منبر میرفت و با بیانات عالمانه خود، فتنه انگلیسی مشروطه را به چالش می کشید و ماهیت و چهره واقعی آنرا افشا می کرد، پایمردی شیخ در مقابل جناح سکولار مشروطه و خطر حمله تروریستهای آنان به متحصنین، او را وادار به نوشتن وصیت نامه در این تحصن نمود/کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان، به ضمیمه وصیت نامه نوشته شده مرجع شهید در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم، علی ابوالحسنی 🔳 شرح مختصری از زندگی حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)/ امامزاده‌ای که همنشین ۵ امام معصوم (ع) بود 👇 👇 👇 👇 https://www.yjc.ir/00TFZ7 🔳 گلچین مداحی ویژه وفات حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و شهادت حمزه سیدالشهدا (ع) + دانلود 👇 👇 👇 👇 https://www.yjc.ir/00TFEL @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 زاویه مقدسه حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) 🎬 سکانسی از سریال سالهای مشروطه و مستند شهید رابع ✳️ فرمایشات بازسازی شده مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، در جریان تحصن انقلابیون اسلام خواه (مشروعه خواه)، بر ضد اسلام ستیزان سکولار جریان غربگرای مشروطه در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)/تهران، ری 🕌 حرم حضرت عبدالعظیم در طول تاریخ مکانی برای پناه و اجتماع اعتراضی بود.از جمله تحصن مشروعه خواهان(اسلام خواهان مشروطه) به رهبری مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه در جریان مبارزه با لامذهبین غربگرای منحرف کننده مشروطه، که با عکس العمل شدید از سوی مشروطه خواهان جریان انگلیسی مواجه شد، محاصره، در تنگنا قراردادن، ممانعت از ارسال آب و غذا، تهدید و ضرب و شتم و تیراندازی به متحصنین که منجر به شهادت و مجروح شدن تعدادی شد تنها بخشی از جنایت غربگرایان مشروطه نسبت به متحصنین بی دفاع و غیر مسلح بود.(در این تحصن علاوه بر مردم متدین، بیش از پنجاه مجتهد طراز اول از سراسر ایران، مرجع شهید را همراهی نمودند)، شیخ در طول تحصن، در زاویه مقدسه حرم، هر شب، بالای منبر میرفت و با بیانات عالمانه و باصلابت، فتنه انگلیسی مشروطه را با استدلال منطقی، به چالش می کشید و ماهیت و چهره واقعی عاملان دین ستیز آنرا افشا می کرد، پایمردی شیخ در مقابل جناح سکولار مشروطه و خطر حمله تروریستهای آنان به متحصنین، او را وادار به نوشتن وصیت نامه در این تحصن نمود/کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان، به ضمیمه وصیت نامه مرجع شهید، اثر، مرحوم استاد علی ابوالحسنی(منذر) @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️ ناگفته هایی🔰 ✍ از زبان مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی حاج شیخ مهدی امامی مازندرانی، فقیه، متکلم، خطیب، عارف پارسا و غیور و مجاهد از شاگردان برجسته و خصیصین مرجع شهید آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع و از اساتید امام راحل (رضوان الله تعالی علیهم) 🔰👇👇
✳️ ناگفته هایی از 🔰 ⏪ تحصن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (ره) در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) ⏪ در خواب دیدن شیخ، پس از شهادت، با عمامه سیاه ⏪ و... ⏪ از زبان یکی از شاگردان خاص شیخ 🔰 ✍ مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی حاج شیخ مهدی امامی مازندرانی(ره)، فقیه، متکلم، خطیب، عارف پارسا و غیور و مجاهد از شاگردان برجسته و خصیصین مرجع شهید آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(ره) و از اساتید ، قریب ده سال نزد مرجع شهید، دانش و معرفت آموخت.ویژه گی بارز او احیای نام و مرام، شیخ نوری پس از شهادت بود. گویی، برخود فرض می دید که، مستمرا" نزد این و آن، از شخصیت بزرگ شیخ و راز اعدام و پیامد های سوء شهادت وی، سخن گوید و به تعبیر آیت الله العظمی اراکی ره، روضه شیخ را بخواند.🔰 ◽️کشته شدن مظلومانه آن آیت حق الهی، برایش قابل تحمل نبود. هر وقت از مشروطه سخن به میان می آمد، به طرفداری از استادش سخن می گفت و با گریه و اشک، آن حادثه را نقل می کرد، می گریست و می گریاند و از هم کسوتان، شکوه (شکایت) می کرد. در همین زمینه، دستار بندانی (معممینی) را که در قتل شیخ دست داشتند به شریح قاضی(فتوا دهنده به قتل سیدالشهداء علیه السلام) تشبیه می کرد.🔰 ◽️اعدام شیخ را در راستای فاجعه عاشورا ارزیابی می کرد و به گفته آیت الله جوادی آملی، در مصیبت امام حسین علیه السلام و شیخ فضل الله نوری(ره)، اشکها می ریخت.🔰 ◽️آیت الله شیخ مهدی امامی مازندرانی در حالیکه می گریست می گفت:🔰 وقتی شیخ ما بر دار شد و به جنازه مطهرش اهانت شد، گفتم، قصه حضرت اباعبدالله روشن شد![و تکرار شد] بابی انت و امی یا اباعبدالله، پدر و مادرم فدای تو باد، امروز می بینم، مسلمانان جمع شدند و همان کار ها با نوکر شما شده است...🔰 ◽️آیت الله امامی مازندرانی یکی از خواب های صادقه را چنین نقل می کند:🔰 شیخ شهید را با عمامه سیاه در خواب دیدند.از او پرسیدند: شما سید نبودی، برای چه عمامه سیاه بر سر داری؟فرمود، زمانی که یپرم ارمنی عمامه از سرم برداشت و به روحانیت و اسلام جسارت کرد. دلم خیلی سوخت و درد گرفت، نه برای عمامه ام، بلکه برای اسلام سوخت که چگونه یک کافر در جلو دیدگان مردم مسلمان، به اسلام جسارت می کند و اسلام یک یار بیشتر ندارد. در آن حال که مرا به دار آویختند پیامبر(ص) را دیدم که در پیش من ظاهر شد و عمامه مبارک خود را بر سر من بست و این عمامه پیامبر است که بر سر دارم. ✍ سخنان آیت الله امامی مازندرانی در خصوص تحصن مرجع شهید در حرم حضرت عبدالعظیم(ع):🔰 آیت الله شهید حاج شیخ فضل الله نوری(رضوان الله تعالی علیه)، در ایام تحصن خویش در حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام، هر شب منبر می رفت.جمعیت زیادی به آنجا می رفتند تا از سخنان ایشان استفاده کنند.ازدحام جمعیت چنان بود که تمام پشت بام اطراف امامزاده عبدالعظیم پر از جمعیت می شد. آیت الله شهید در شب پانزدهم، سر به سوی آسمان بلند کرد و فرمود: خدایا، شاهد باش، من حرف آخر را به مردم زدم.🔰 "سید کریم عظیم(حضرت عبدالعظیم) شما هم گواه باش" 👈ای مردم، می دانم مرا خواهند کشت، ولی بدانید آنان اسلام را هدف گرفته اند. ایها الناس، من از آن هنگامی که خود را در مخالفت با مشروطه قرار دادم، گردنم را بالای دار دیدم.گفتنی ها را گفتم و به وظیفه خویش عمل کردم. وای به حال کسانی که از کنار این مسئولیت، بی توجه بگذرند. پس از پایان سخن، سید عبدالله بهبهانی[از علمای حامی مشروطه که به قصد منصرف کردن شیخ به حرم آمده بود]، به نزد شیخ آمد و گفت: آقا برگردید به تهران، تصمیم به قتل شما گرفته اند! آیت الله شهید فرمود: سید، یک ساعت تلاش کردی تا مرا بترسانی! تو فکر می کنی اینها با فضل الله، کار دارند؟اینها با من کار ندارند، با این کار دارند(اشاره به عمامه اش کرد)، امسال مرا می کشند، سال دیگر نوبت توست و بعد هم حیثیت علما، دین و روحانیت را به مسلخ می برند.[و همانطور که شیخ پیش بینی کرد، شد و سید عبدالله هم توسط همان هایی که سنگشان را به سینه میزد و حمایت می کرد در خانه اش کشته شد و...] ✍ختم کلام آیت الله امامی مازندرانی(ره):🔰 شیخ، فردی که با آن سن و سال، کم نظیر بود، با آن وضع شهید کردند و به جنازه اش جسارت نمودند...من زمانی بی سرمایه شدم که استادم، حاج شیخ فضل الله را بالای دار دیدم... 🔸منبع: کتاب خانه بر دامنه آتشفشان، اثر مورخ و پژوهشگر فقید، استاد علی ابوالحسنی منذر(ره) @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖊📄 ✳️ عنوان: مشروطیت، جنبشی که انقلاب نشد 📑🖊محقق و نویسنده: محمدجابر قنبری 🔸منبع: روزنامه کیهان ✍ بازخوانی واقعه مشروطیت در تاریخ سیاسی معاصر ایران، معیارهای ارزشمندی در تحلیل مسیر صراط گونه انقلاب اسلامی ایران به دست می دهد. از این رو مناسب است تجربه جنبش مشروطیت که سرنوشت قیام مردم ایران را به تجدد رضاخان دیکتاتور منحرف ساخت مورد اشاره قرار گیرد... با این امتیاز که امام خمینی در مسیر الهی خویش، انقلاب پنجاه و هفت ملت را نه تنها از انحرافی که در مشروطیت به فرجام رسید مصون داشته، بلکه پیروزی حقیقی را نصیب ایران می سازد. در ذیل به مقایسه برخی جهات انقلاب عظیم اسلامی ایران و جنبش ناکام مشروطه می پردازیم. ◽️۱- از همان ابتدای نهضت مشروطه درباره این امر که باید سلطنت قاجار از حالت مطلق بودن به درآمده و مقید و مشروط گردد وحدت نظر وجود داشت، اما در مقابل این پرسش مهم که سلطنت، مشروط و متصف به چه وصفی شود ابهام جدی به چشم می خورد. شخص عالم و دوراندیشی همچون[] شیخ فضل الله نوری(ره) بر «مشروطه مشروعه» پای می فشرد تا ماهیت قیام مردم مسلمان به بیراهه نرود اما در مقابل، عده ای ندانسته و برخی مغرضانه، عنوان مطلق «مشروطه» را به کار می بردند تا در سایه این ابهام، نهضت را در مسیری غیردینی قرار داده همچنان که قرار دادند! امام خمینی با وقوف بر این آسیب، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مدل حکومتی جایگزین خود یعنی «جمهوری اسلامی» را اعلام نموده، پس از پیروزی انقلاب نیز در مقابل آنهایی که با شیطنت قصد داشتند با تغییر عنوان «جمهوری اسلامی» تغییر محتوای نظام را کلید بزنند و از جمله اضافه شدن عناوینی همچون «دموکراتیک» یا «خلق» را به عنوان پیشنهادی امام یا حذف پسوند «اسلامی» را ابراز می نمودند قاطعانه اعلام فرمودند: «جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد.» در هنگامه همه پرسی تعیین نوع نظام سیاسی نیز امام اعلام نمودند که رای من به «جمهوری اسلامی» است تا بدین گونه ملت، با وجود آزادی در رای به نوع نظام سیاسی دلخواه خود، مدل حکومتی صالح را بشناسند. در نهایت با هوشمندی ایشان، رای بسیار قاطع ۲/۹۸ مردم به «جمهوری اسلامی» از تکرار تجربه تلخ مشروطیت، جلوگیری نمود. ◽️۲- با تلاش شیخ فضل الله(ره) در اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطیت، اصلی که به «تراز» معروف شد گنجانده شد؛ به این مضمون که عده ای از علمای دینی طراز اول، مصوبات مجلس را از حیص انطباق با شرع کنترل نمایند. اصلی که البته بیشتر روی کاغذ ماند تا اینکه عملیاتی شود؛ زیرا اراده ای جدی آن را حمایت نمی کرد. از همین رو چنین اصلی در متن اولیه و اصلی قانون مشروطیت وجود نداشت و اگر تلاش های شیخ شهید نمی بود در متمم قانون اساسی هم ورود پیدا نمی کرد. اما امام از آنجا که خواستگاهی الهی داشت، بر جنبه اسلامیت نظام آینده ایران تاکید خاصی داشتند. از همین رو یکی از عوامل پاسداری از اسلامیت نظام یعنی شورای نگهبان، در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تعبیه گردید که به عنوان رکن دوم قوه مقننه، مصوبات مجلس بدون تایید آن شورا، اعتبار قانونی نخواهد داشت. در سالهای پس از پیروزی انقلاب نیز ایشان به دفعات حمایت خود را از شورای نگهبان و تقویت آن نهاد اعلام نمودند هم چنان که این حمایت های قاطعانه از سوی رهبری نظام تا به امروز استمرار یافته تا تجربه تلخ فرمایشی شدن اصل «تراز» تکرار نگردد. ◽️۳- برخی علماء [حامی] مشروطه با این استراتژی که پس از وحدت و همراهی موقت با سکولارها و غرب زدگان با هدف مشترک کسب پیروزی بر استبداد قجری، خواهند توانست راه خود و ملت مسلمان را از ایشان جدا سازند مرزبندی خود با این اشخاص را قبل از نیل به مقصود مشترک، صحیح نمی دانستند حال آنکه برعکس پیش بینی ایشان، مسیر ملت به دست غرب زدگان و سکولارها افتاد و روحانیت اصیل مورد حذف (اعم از فیزیکی و غیر آن) قرار گرفتند. برخلاف این تجربه تلخ مشروطه، حساسیت امام به مرزبندی و عدم ورود اندیشه های سکولار، التقاطی و انحرافی در مسیر اسلام خواهی ملت انقلابی کاملا قابل توجه است. به عنوان نمونه ایشان حتی پیش از پیروزی انقلاب با آن فراست فوق العاده، سازمان مجاهدین خلق که بعدها به حق نام منافقین به خود گرفتند را علی رغم دارا بودن تشکیلات سازمانی قابل توجه، به دلیل اندیشه التقاطی و انحرافی نمی پذیرند مضاف بر اینکه با هوشمندی و تدبیر امام، صلاحیت سرکرده این گروهک (مسعود رجودی) برای نامزدی اولین انتخابات پس از انقلاب، رد می گردد. در این راستا، اعتماد امام به بازرگان لیبرال به عنوان نخست وزیر دولت موقت البته به میل ایشان نبوده چنان که بعدها در وصیت نامه سیاسی الهی خود اشاره داشتند که این انتصاب به توصیه دوستان بوده است. 🔰ادامه در قسمت دوم🔰
✅✍قسمت دوم🔰 و به صراحت فرمودند که والله قسم من با نخست وزیری بازرگان مخالف بودم. در عین حال ایشان از اندک اعتمادی که آن هم غالبا به توصیه دیگران به لیبرال ها نموده اند اظهار پشیمانی کرده و متواضعانه در وصیت نامه خود از اعتمادی که در برخی موارد به لیبرال ها شد با عنوان اشتباه یاد می کنند. ◽️۴. یکی از آسیب های اساسی مشروطه اختلاف نظر در بین مراجع و رهبران نهضت بود. بدین توضیح که اشخاصی چون آخوند خراسانی در نجف، فتوای همراهی با مشروطیت را صادر نمود، در مقابل شخصی چون شیخ فضل الله نوری(ره) در تهران، نظری در مقابل رای آخوند داشت. هرچند نظر شیخ شهید دوراندیشانه و مطابق با واقع بود. امام خمینی بر پیروی موکد از ولایت فقیه، برای همیشه شاخص اصلی را فراروی ملت ایران قرار داد تا هیچگاه در فضای فتنه گون دچار ابهام یا تردید نشده و مسیر صواب را تشخیص دهند. ◽️۵. هدف از مشروطیت، نفی استبداد قجری بود اما غفلتی که در این رابطه رخ داد آن بود که خطر استعمار جدی انگاشته نشد. به تعبیر دیگر، مردم در مشروطه برای رهایی از استبداد مع الاسف حتی تا پناه آوردن به دامن استعمار نیز پیش رفتند؛ خاطره تلخ بست نشینی تعداد زیادی از مردم در سفارت انگلیس درپی غیبت علما که جهت مهاجرت کبری، متحصن در حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها بودند عاملی بود که قیام عدالت خواهانه ملت را از مسیر صحیح خویش منحرف ساخت. در مقابل، امام هوشیار ملت ایران، انقلابی را به پیروزی رساند که استبداد گریزی و استعمارستیزی را توامان با خود به همراه داشت. ملت ایران همزمان با شعار «مرگ برشاه» که مظهر نفی استبداد بود، «مرگ بر آمریکا» را هم به عنوان مصداق استعمار مورد طرد قرار می دادند. جملات تاریخی امام از جمله «آمریکا شیطان بزرگ است» و «اسرائیل باید از بین برود» موید روح استکبار و استعمار ستیزی ملت و عامل بسیار مهم در امتداد صحیح و عدم انحراف انقلاب اسلامی است. ◽️۶. در مشروطه ذیل پوشش آزادی بیان، بسیاری از مقدسات اسلامی مورد وهن قرار گرفت اما امام از همان ابتدا اجازه چنین سوء استفاده ای را ندادند. به عنوان مثال هنگامی که جبهه ملی در مقابل لایحه قصاص ایستادگی کرد، ایشان اعلام داشتند که اگر آگاهانه این عمل انجام پذیرفته باشد اشخاص مزبور مرتد هستند. هم چنین در مقابل کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی که به رسول الله توهین شده بود، امام با فتوای تاریخی خود، وی را مرتد اعلام نمودند. ◽️۷. هرچند در فرمان مشروطیت که مظفرالدین شاه قاجار آن را صادر کرد، دستور تشکیل مجلس شورای اسلامی داده شد اما در ادامه، مجلس شورا که از لحاظ محتوا- مطابق آنچه در بند پیش گفته شد- ماهیت تطابق با اسلام را به خود نگرفت، از لحاظ شکل نیز به عنوان «مجلس شورای ملی» نام گذاری شد. اما انقلاب اسلامی ۵۷ ملت که ماهیت اسلامی خود را حفظ کرده بود عنوان مجلس قانونگذاری آن نیز- البته اندکی با تاخیر- در سال ۱۳۶۸ (تجدیدنظر در قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸) از «مجلس شورای ملی» به «مجلس شورای اسلامی» تغییر یافت. ◽️۸. ورود افراد با اندیشه های ناصواب وارداتی و روحیه غرب زدگی در مجلس مشروطه، تجربه ای بود که امام نسبت به تکرار آن در انقلاب اسلامی بیمناک بودند. از این رو با توجه به اهمیت بالای مجلس و به تعبیر امام، جایگاه در راس امور بودن آن، توصیه ایشان، ورود افراد انقلابی و متعهد به قوای حاکمیتی به خصوص مجلس بود؛ چنان که شخصیت های برجسته ای همچون رهبری معظم انقلاب و شهید دکتر چمران، نمایندگان منتخب ملت در مجلس اول شدند. ◽️۹. تاسیس دانشگاه به عنوان پایگاه علوم سکولار در مقابل حوزه های علمیه به عنوان مرکز علوم اسلامی به زمان رضاخان برمی گردد [مراکز آموزش عالی دوره قاجار را تجمیع کرده و نام دانشگاه بر آن نهادند] و از این حیث، ایران مشروطیت فاقد دانشگاه است اما نقش روشنفکران آن زمان که عموما تحصیل کردگان دانشگاه های فرنگ بودند در انحراف مسیر اسلام خواهانه مردم، قابل اعتناست با چنین پشتوانه ای، امام از همان اوان پیروزی انقلاب توجه ویژه ای به دانشگاه دارند و طرح مباحثی همچون انقلاب فرهنگی، اصلاح متون دانشگاه ها، وحدت حوزه و دانشگاه و... نشان از این دارد که به تعبیر ایشان، اصلاح کشور در گرو اصلاح دانشگاه هاست. 🔸منبع: روزنامه کیهان، شماره ۲۰۲۷۰ @ShahidRabe
🔸شیخ فتح الله شریعت، ملقب به شیخ الشریعه اصفهانی(ره) 🔰👇👇
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰 ✍ روایت یکی از علمای مشروطه خواه نجف و از دوستان آخوند محمد کاظم خراسانی، از قضیه توهین فرزند آخوند خراسانی، به ساحت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه) ✍ شیخ فتح الله شریعت، ملقب به شیخ الشریعه اصفهانی پس از شنیدن وقایع بردار شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، منقلب شد و مطلب درد آور تری را اینگونه نقل فرمود:🔰 یکی از تجار نجف، مجلس عروسی برای فرزندش داشت. به همین مناسبت از علما و طلاب برای صرف شام دعوت نمود. من و آخوند ملا محمدکاظم خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی و سایر مراجع در یک اتاق قرار گرفتیم و طلاب با فرزندان مراجع، در یک سالن بزرگ دیگر مجاور این اطاق. در این هنگام تلگرافچی وارد اتاق شد، دست آخوند خراسانی را بوسید و تلگراف را تقدیم آخوند کرد. آخوند تلگراف را باز کرد و مشغول خواندن شد، ناگهان دیدم دستش لرزید، تلگراف از دستش افتاد. به من اشاره کرد، من تلگراف را برداشتم و خواندم. به شدت لرزیدم و متأثر شدم. متن تلگراف این بود: "حضور محترم آیت الله آقای آخوند ملا محمدکاظم خراسانی، شیخ فضل الله مرتد و ضدانقلاب، اعدام و به دار مجازات آویخته شد. امضاء: یپرم ارمنی" آخوند حالش منقلب شد. پسرش میرزا مهدی آمد تلگراف را برداشت و گفت: آقا! چه شده؟ من گفتم: چه میخواهی بشود، تلگراف را بخوانید. وقتی خواند به سالن مجاور اتاق رفت و به طلاب تبریک گفت ...[به شادمانی پرداختند!!!]/مطلب از شیخ حسن شمس گیلانی، به نقل از آیت الله شیخ مهدی امامی مازندرانی(ره) ...شمس گیلانی می افزاید: مرحوم شیخ مهدی امامی مازندرانی، این مطلب را که خود از شیخ الشریعه شنیده بود، در همین جا به اتمام رساند و درحالیکه قطرات اشکش[برای مظلومیت استادش، شیخ فضل الله] جاری بود. من فورا" عرض کردم: آقا! فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ فرمود: چطور؟ گفتم، آقا! همان میرزا مهدی[فرزند آخوند خراسانی] به رشت آمد و من بودم و از نزدیک این مطلب را دیدم که وقتی در رشت دیده از جهان بربست، ورقه ای از او به جا ماند که نوشته بود: سالها است در نجف عمر گذرانده ام، افسوس که اکنون عمرم به پایان می رود، با دستی لرزان در این دقایق آخر عمر، این جملات را می نویسم، که جنازه مرا به نجف ببرید. امیر المؤمنین(ع) حاضر نشد که این آقازاده، که در قتل شیخ شهید فضل الله نوری(ره)، شادی کرد، در جوارش از دنیا برود...! 🔸 منبع: ک، خانه بر دامنه آتشفشان، علی ابوالحسنی(منذر) @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 انتقاد جلال آل احمد از عملکرد حضرات روحانی حامی مشروطه و تأیید مواضع مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره):🔰 🔸جلال: در نهضت مشروطه، گویا حضرات روحانیان شرکت کننده [حامی مشروطه] گمان می کردند که سلطنت را از غاصبان حق و مقام امام زمان(عج) پس خواهند گرفت، یا دست کم حکومت که به شورا بدل شد، ایشان را نیز به نمایندگی "صاحب الامر" در آن حقی خواهد بود. ولی با خلع ید از روحانیت که حاصل اصلی مشروطه بود، گویا امروز حق داریم که نظر شیخ شهید نوری(ره) را صائب بدانیم که به مخالفت با مشروطه برخاست و مخاطرات آن را برای روحانیت گوشزد کرد. چرا که او می دید مشروطیت به جای خلع ید از حکومت جبار زمان...، از روحانیت، خلع ید خواهد کرد!/ک، در خدمت وخیانت روشنفکران، قسمت ضمایم، صص۲۷۰-۲۷۱ 🔸مورخ وپژوهشگر معاصر، مرحوم استاد علی ابوالحسنی: در این زمینه باید حق را به مرحوم جلال آل احمد داد زیرا که ندامت مخالفین شهید نوری و نیز سیر معکوس و متنزل تاریخ مشروطه، گواه دوربینی و آینده نگری شیخ شهید و صحت هشدار های اوست/ک، خانه بر دامنه آتشفشان @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا