eitaa logo
مجاهد فرهنگی بدون مرز
52 دنبال‌کننده
66 عکس
28 ویدیو
0 فایل
‏🇮🇷 کانال شهید سیّد محمّدعلی رحیمی | رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران 🔸 ولادت: ۱۳۳۶/۴/۱۹ اهواز | شهادت: ۱۳۷۵/۱۲/۲ پاکستان 🔴 ترورشده بدست گروهک وهابی جهنگوی 📝 تماس با ما: t.me/ShahidRahimi_com 🌍 سایت: shahidrahimi.com
مشاهده در ایتا
دانلود
📕 گزیده کتاب رسول مولتان | قسمت ۱۰ ➖➖➖➖➖➖ از فهیمه غافل شدم‌. یادم رفته بود در اتاق را ببندم. سر برگرداندم، دیدم چهار دست و پا از اتاق بیرون رفته، خودش را به پله‌ها رسانده، گردن می‌کشد و از لای نرده‌ها پایین را نگاه می‌کند. دستپاچه دویدم و از پشت گرفتمش. یک لحظه دیرتر می‌رسیدم، افتاده بود پایین. از شدت فشار عصبی، اختیارم را از دست دادم. بچه‌ها را گذاشتم توی اتاق و خودم را رساندم ساختمان اداری. آن قدر عصبانی بودم که حتی متوجه حضور همکاران علی هم نشدم. ➖➖➖➖➖➖ 👈 جهت مشاهده مطالب قبلی درخصوص کتاب شرح زندگی روی کلیک نمایید. 🇮🇷 @ShahidRahimi
✍ مطلب زیر توسط یکی از مخاطبین (آقای محمد سرشار)، پیرامون در اینستاگرام منتشر شده است👇 https://www.instagram.com/p/70fTaUuQlk/ 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 یک شب، فشار کارها مرا به هم ریخته بود. شب از نیمه گذشته بود اما آمیزه آشفتگی روان و خستگی جان، نمیگذاشت بخوابم. و هم حالم را بدتر کرده بود. گوشی را خاموش کردم. به بانو گفتم: کتابی داری که بخوانم؟ بانو کتاب «رسول مولتان» را داد. چند شب مهمان خانواده شهید سید محمدعلی رحیمی در هند و پاکستان بودم. خواندن رنج‌هایشان و تلاش بی‌وقفه‌شان برای صدور انقلاب اسلامی، مرهمی بر دردهای این روزهایم بود. کتاب رسول مولتان خاطرات یک زن شدیدا عاشق و برون‌گرا از یک رایزن فرهنگی است. مردی که به دست سپاه صحابه پاکستان همراه با هشت نفر دیگر، شهید میشود. امیدوارم خداوند حسن عاقبت ایشان را نصیبم گرداند. 🔺🔺🔺🔺🔺🔺 🇮🇷 @ShahidRahimi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤فایل صوتی نظر یکی از مخاطبین (خانم فریبا عظیمی‌پور)، پیرامون کتاب که در برنامه رادیویی «عصر فرهنگ» پخش شده است 🇮🇷 @ShahidRahimi
📕 گزیده کتاب رسول مولتان | قسمت ۱۱ ➖➖➖➖➖➖ طاقت دیدن اشک بچه‌ها را نداشتم. بسم‌الله گفتم و چادرم را سر کردم. دستشان را گرفتم و راه افتادم. اول باید برای فهیمه که لنگه کفشش گم شده بود، کفش می‌خریدم. یک اتوریکشا(*) گرفتم. اول پای فهیمه را نشان راننده دادم. دست و پا شکسته، به فارسی و انگلیسی و اردو به او فهماندم که ببردمان کفش‌فروشی. رسیدیم بازار. ➖➖➖➖➖➖ (*) موتورهای سه‌چرخه با یک اتاقک کوچک که آن زمان در هند حکم تاکسی را داشتند. 👈 جهت مشاهده مطالب قبلی درخصوص کتاب شرح زندگی روی کلیک نمایید. 🇮🇷 @ShahidRahimi
✍ مطلب زیر در وبلاگ کریمانه با عنوان "ابوذر تنها یک نام نیست!" منتشر شده است👇 فقط و فقط کسانی را می‌خوانند و از روایت بی‌آلایش همسری مدبر و شجاع که آمیزه‌ای از احساس و عاطفه‌ی مادری را بر قامت تمام قد تدبیر و استقامت پوشانده است، لحظات پرغرور اما اشک‌آلود می‌سازند که بویی از تنهایی ابوذر‌ها برده‌اند. نبض قلم ، این بار حیثیت مرگ را به بازی گرفته و تصویری از یک با استانداردهای جهانی در عین تکیه بر ندای عالم‌گیر مسلمین، ساخته است. آنان که مثل من با سوختند و با پژمردند، اکنون به استقبال غربت «رسول مولتان» بروند. آنجا می‌خوانند که چگونه حالتی است وقتی پس از شکننده‌ترین بی‌مهری‌ها، از دیار غربت، رایزن رسمی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تکه کاغذی، بغض‌هایش را اینگونه مظلومانه در صراحت قلمش می‌ریزد که: «برای من حقیر تا کنون "ابوذر" فقط یک نام بوده و "ربذه" فقط یک مکان. و اینک آرام آرام ذره‌ای فهیمده‌ام که "ابوذر تنها یک نام نیست" بلکه روحی است به بلندای همه غریبان و بی‌کسان، و ربذه تنها یک مکان محدود نیست بلکه فضایی است برای تمام غریبان. و حقیقتاً چه عالمی است، این عالم ابوذر و ربذه که هم یک بیابان بی‌کسی است و هم بارش عطر کرامت. …گفتنی بسیار است اما نمی‌دانم از چه بگویم و از کجا؟ همین‌قدر بگویم که از ایران پا به بیرون می‌گذاری غریبی و غربت شیعیان را با تمام وجودت حس می‌کنی و کلاً مسلمانان را گونه‌ای دیگر می‌بینی، بریده از محتوای اسلام و چسبیده به بعضی از ظواهر…» 🔗 متن کامل را در سایت بخوانید: http://shahidrahimi.com/1956/ 🇮🇷 @ShahidRahimi
✍ مطلب زیر پیرامون در اینستاگرام منتشر شده است👇 https://www.instagram.com/p/BVCiVWynWAi/ 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 🏴 به خانواده🏴 . هر وقت خبری از  و  میشنوم یاد دوم اسفند ۱۳۷۵ پاکستان میفتم...  نذاشت برای خانوادش که در چند قدمیه مهلکه بودن اتفاقی بیفته و جلوی چشم همسر و فرزند پر پر شد....    که حتی برای نرفته بود و اسلحه ای نداشت ولی جلوی  اون زمان سینه سپر کرد... . حالا  هجرت میکنن و سینه سپر میکنن مقابل  و  که پاشون به باز نشه ولی عده ای میگن که "بذارید ما از توان  برای حل مسائل  استفاده کنیم"!!! . چه توان دیپلماسی که نتیجه اش چنین صحنه هایی رو در ایران  رقم میزنه!!!!!!! .             🔺🔺🔺🔺🔺🔺 🇮🇷 @ShahidRahimi
📕 گزیده کتاب رسول مولتان | قسمت ۱۲ ➖➖➖➖➖➖ علی با دیدن من و بچه‌ها، از تعجب ماتش برد. ته ماندهٔ عصبانیت از راننده را هم سر علی خالی کردم که با نیامدنش ما را به دردسر انداخته بود. قیمت کفش فهیمه را که پرسید، گفتم: هر چند خریده باشم، وقتی نمی‌آیی، همین میشه دیگه! پس از این دیگر‌ ترسم ریخت. بچه‌ها را می‌بردم تفریح. خریدهای خانه را انجام می‌دادم. بعضی وقت‌ها نیم ساعت در مغازه توضیح می‌دادم تا فروشنده منظورم را بفهمد. چاره‌ای نبود، باید زبان اردو را یاد می‌گرفتم. ➖➖➖➖➖➖ 👈 جهت مشاهده مطالب قبلی درخصوص کتاب شرح زندگی روی کلیک نمایید. 🇮🇷 @ShahidRahimi
✍ مطلب زیر توسط یکی از مخاطبین (آقای محمدمهدی موحدی)، پیرامون در اینستاگرام منتشر شده است👇 https://www.instagram.com/p/9GDldFGSw0/ 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 در بسیاری از کتاب‌هایی که درباره شهدا نوشته می‌شوند، شهدا را از نگاهی حسی، عاطفی و عرفانی به نظاره می‌نشینند. به عبارت دیگر باید بگویم عموم کتاب‌هایی که در رابطه با نوشته شدند، با عشقی آتشین آمیخته می‌گردد. عشقی و جنونی که امروز بسیار دست نیافتنی است. کتاب‌های شهید به روایت همسر شهید، محصول محورند، شهید را به مثابه یک محصول نهایی، یک وجه کامل که گویی سیری را طی نکرده است دیده‌اند. البته چنین نیز می‌بایست انتظار داشت، چون بسیاری از این کتاب‌ها درباره شهدایی از دوران دفاع مقدس هستند که متاسفانه فرصت کمی برای زندگی مشترک داشته‌اند. اما اینگونه نیست. تصویری از روزهای زندگی شهید رحیمی ارائه کرده است. رسول مولتان کتابی نیست که درباره یک شهید نوشته شده باشد. این کتاب درباره مردی است که برای فرهنگ و اسلام و شیعه، کار کرد و کار کرد و کارکرد، روز به روز بالاتر رفت، عارف‌تر شد، زیباتر شد و در نهایت هم اخلاصش سرنوشت او را با شهادت رقم زد. با اینحال آنچه که از او در این کتاب داریم، به دلیل همان ویژگی کتمان و خاموشی که شرط شهادت این مردان بزرگ است، کماکان اندک است. رسول برای ماست، خیلی خیلی نزدیک، انگار یکی از دوستان ماست که تا دیروز در جمع ما بود و امروز دیگر نیست، تمام سال‌های صیرورتش به شهادت را با چشم‌هایمان دیده‌ایم، گرچه خود، تنها نظاره‌گر این سیر بوده‌ایم، نشسته و دست روی دست گذاشته! و از این جهت است که می‌گویم رسول مولتان کتاب سازنده و بیدارکننده‌ای است. رسول مولتان شهادت را به تنهایی نشان نمی‌دهد، بلکه مسیر این سرنوشت را نیز به ما می‌گوید. هر که دارد سر سودای بلا بسم الله! اما دومین نکته که درباره این کتاب گفتنی است، مظلومیت این شهید بزرگوار است. او تنها به کار برای دین و اسلام و تشیع اندیشیده است. تعبیر من این است که زندگی او، مانند سقوط آزاد یک باز تیز پرواز به سوی دریایی از آتش و عشق و شهادت بوده است. و چه خوب است که ما نیز از خود بپرسیم، کداممان حاضریم بی‌کمترین توجهی به آنچه که پشت سر ما می‌گویند و حتی می‌کنند، و بی هیچ ترسی از اینکه موقعیت و جایگاه‌مان را از دست بدهیم، و حتی بی آنکه انگیزه‌مان سست و نحیف شود، به راه‌مان ادامه دهیم. اما سخن سوم را با کسی می‌گویم که گویا قهرمان کتاب اوست. قهرمان بزرگی که نحوه زندگی‌اش با شهید رحیمی، خط به خط سرشار از وجد و شور است. روزهای زندگی‌اش اگرچه سخت، پر از زیبایی است، پر از موسیقی است. پر از آهنگ و حرکت و عدم توقف است. این قهرمان بزرگ نیز از آن دسته انسان‌هایی است که از دوزخ سختی‌ها نیز بهشت زیبایی‌ها را می‌آفریند. آنان که پیغمبرشان یوسف است یعنی از زندان هم قصر می‌سازند. سختی‌ها را نرم می‌کنند و تلخی‌ها را شیرین. برای روزهای سختی او، شادم؛ شادم که گذشته‌اند آن روزهای سخت، و برای روزهای بی علی بودن ایشان، من نیز غمگینم. او شهید رحیمی را مدیون خویش کرده است. مردم مولتان پاکستان را هم، هرچند اندک، شاید تشیع را هم. 🔺🔺🔺🔺🔺🔺 🇮🇷 @ShahidRahimi
📕 گزیده کتاب رسول مولتان | قسمت ۱۳ ➖➖➖➖➖➖ در خانه فرهنگ، راننده‌ای داشتیم به نام رفعت که همهٔ کارمندان اجازه داشتند از او برای رفع نیازهای خانواده‌شان استفاده کنند، اما علی این اجازه را نه به ما می‌داد و نه به خودش. یادم نمی‌آید یک بار هم، ما با راننده جایی رفته باشیم. یک دفعه من اعتراض کردم که همه از راننده استفاده می‌کنند و خانهٔ فرهنگ خودش این حق را قائل شده است؛ ولی علی زیر بار نمی‌رفت: - «اگه همه هم استفاده کنن، من از بیت المال استفاده نمی‌کنم». ➖➖➖➖➖➖ 👈 جهت مشاهده مطالب قبلی درخصوص کتاب شرح زندگی روی کلیک نمایید. 🇮🇷 @ShahidRahimi
📝 نامه شماره ۴ ؛ دریافتی از «امیرمهدی مجیدی» مجموعه #دلنوشته_های_دانش_آموزان پس ازمطالعه کتاب #رسول_مولتان(چاپ #سوره_مهر) به همراه پاسخ #همسر_شهید 🇮🇷 @ShahidRahimi
نمایشگاه_کتاب 📚 . کتاب را از نمایشگاه کتاب_شبستان _ انتهای راهروی ۲۷_ غرفه  میتوانید تهیه کنید... 🇮🇷 @ShahidRahimi