📕 گزیده کتاب رسول مولتان | قسمت ۱۱
➖➖➖➖➖➖
طاقت دیدن اشک بچهها را نداشتم. بسمالله گفتم و چادرم را سر کردم. دستشان را گرفتم و راه افتادم. اول باید برای فهیمه که لنگه کفشش گم شده بود، کفش میخریدم. یک اتوریکشا(*) گرفتم. اول پای فهیمه را نشان راننده دادم. دست و پا شکسته، به فارسی و انگلیسی و اردو به او فهماندم که ببردمان کفشفروشی. رسیدیم بازار.
➖➖➖➖➖➖
(*) موتورهای سهچرخه با یک اتاقک کوچک که آن زمان در هند حکم تاکسی را داشتند.
👈 جهت مشاهده مطالب قبلی درخصوص کتاب شرح زندگی #شهید_رحیمی روی #رسول_مولتان کلیک نمایید.
🇮🇷 @ShahidRahimi
#دلنوشته
✍ مطلب زیر در وبلاگ کریمانه با عنوان "ابوذر تنها یک نام نیست!" منتشر شده است👇
فقط و فقط کسانی #رسول_مولتان را میخوانند و از روایت بیآلایش همسری مدبر و شجاع که آمیزهای از احساس و عاطفهی مادری را بر قامت تمام قد تدبیر و استقامت پوشانده است، لحظات پرغرور اما اشکآلود میسازند که بویی از تنهایی ابوذرها بردهاند. نبض قلم #زینب_عرفانیان، این بار حیثیت مرگ را به بازی گرفته و تصویری از یک #شهید_بین_المللی با استانداردهای جهانی در عین تکیه بر ندای عالمگیر #وحدت مسلمین، ساخته است.
آنان که مثل من با #دا سوختند و با #حکایت_زمستان پژمردند، اکنون به استقبال غربت «رسول مولتان» بروند. آنجا میخوانند که چگونه حالتی است وقتی پس از شکنندهترین بیمهریها، از دیار غربت، رایزن رسمی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تکه کاغذی، بغضهایش را اینگونه مظلومانه در صراحت قلمش میریزد که:
«برای من حقیر تا کنون "ابوذر" فقط یک نام بوده و "ربذه" فقط یک مکان. و اینک آرام آرام ذرهای فهیمدهام که "ابوذر تنها یک نام نیست" بلکه روحی است به بلندای همه غریبان و بیکسان، و ربذه تنها یک مکان محدود نیست بلکه فضایی است برای تمام غریبان. و حقیقتاً چه عالمی است، این عالم ابوذر و ربذه که هم یک بیابان بیکسی است و هم بارش عطر کرامت.
…گفتنی بسیار است اما نمیدانم از چه بگویم و از کجا؟ همینقدر بگویم که از ایران پا به بیرون میگذاری غریبی #شیعه و غربت شیعیان را با تمام وجودت حس میکنی و کلاً مسلمانان را گونهای دیگر میبینی، بریده از محتوای اسلام و چسبیده به بعضی از ظواهر…»
🔗 متن کامل را در سایت #شهید_رحیمی بخوانید:
http://shahidrahimi.com/1956/
🇮🇷 @ShahidRahimi
9.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بعضی حرکات به ظاهر کوچک، برکات زیادی دارند. آشنایی با دانشجویی پاکستانی که یکی از نزدیکانش اخیرا در سوریه به شهادت رسیده بود، شد برکت غرفه #شهید_رحیمی در نمایشگاه #دفاع_مقدس...
🇮🇷 @ShahidRahimi
🖋 ابوذر و ربذه (فرازهایی از نامه #شهید_رحیمی به دوستانشان)
برای من حقیر تا کنون ابوذر فقط یک نام بوده و ربذه فقط یک مکان. و اینک آرام آرام ذرهای فهیمدهام که ابوذر تنها یک نام نیست بلکه روحی است به بلندای همه غریبان و بیکسان، و ربذه تنها یک مکان محدود نیست بلکه فضایی است برای تمام غریبان. و حقیقتاً چه عالمی است، این عالم ابوذر و ربذه که هم یک بیابان بی کسی است و هم بارش عطر کرامت.
…گفتنی بسیار است امّا نمیدانم از چه بگویم و از کجا؟ همینقدر بگویم که از ایران پا به بیرون میگذاری غریبی شیعه و غربت #شیعیان را با تمام وجودت حس میکنی و کلاً مسلمانان را گونه ای دیگر میبینی، بریده از محتوای اسلام و چسبیده به بعضی از ظواهر….
سیدمحمدعلی رحیمی
🇮🇷 @ShahidRahimi
مجاهد فرهنگی بدون مرز
#دلنوشته
✍ مطلب زیر پیرامون #شهید_رحیمی در اینستاگرام منتشر شده است👇
https://www.instagram.com/p/BVCiVWynWAi/
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🏴#تسلیت به خانواده#شهدا🏴
.
هر وقت خبری از #ترور و #شهادت میشنوم یاد دوم اسفند ۱۳۷۵ پاکستان میفتم...
#پدر نذاشت برای خانوادش که در چند قدمیه مهلکه بودن اتفاقی بیفته و جلوی چشم همسر و فرزند پر پر شد....
#مدافع #حریم #اسلام_ناب که حتی برای#جنگ_سخت نرفته بود و اسلحه ای نداشت ولی جلوی #داعشی اون زمان سینه سپر کرد...
.
حالا #مدافعان_حرم هجرت میکنن و سینه سپر میکنن مقابل #داعش و #تکفیری که پاشون به#ایران باز نشه ولی عده ای میگن که "بذارید ما از توان #دیپلماسی برای حل مسائل #منطقه استفاده کنیم"!!!
.
چه توان دیپلماسی که نتیجه اش چنین صحنه هایی رو در ایران #امن رقم میزنه!!!!!!!
.
#سوریه #حرم #دفاع
#انفجار_حرم #امام_خمینی
#مجلس #حمله #تروریستی
#سید_محمد_علی_رحیمی
#رایزن_فرهنگی #مولتان
#رسول_مولتان #شهید_رحیمی
🔺🔺🔺🔺🔺🔺
🇮🇷 @ShahidRahimi
📕 گزیده کتاب رسول مولتان | قسمت ۱۲
➖➖➖➖➖➖
علی با دیدن من و بچهها، از تعجب ماتش برد. ته ماندهٔ عصبانیت از راننده را هم سر علی خالی کردم که با نیامدنش ما را به دردسر انداخته بود. قیمت کفش فهیمه را که پرسید، گفتم:
هر چند خریده باشم، وقتی نمیآیی، همین میشه دیگه!
پس از این دیگر ترسم ریخت. بچهها را میبردم تفریح. خریدهای خانه را انجام میدادم. بعضی وقتها نیم ساعت در مغازه توضیح میدادم تا فروشنده منظورم را بفهمد. چارهای نبود، باید زبان اردو را یاد میگرفتم.
➖➖➖➖➖➖
👈 جهت مشاهده مطالب قبلی درخصوص کتاب شرح زندگی #شهید_رحیمی روی #رسول_مولتان کلیک نمایید.
🇮🇷 @ShahidRahimi
مجاهد فرهنگی بدون مرز
#دلنوشته
✍ مطلب زیر توسط یکی از مخاطبین (آقای محمدمهدی موحدی)، پیرامون #شهید_رحیمی در اینستاگرام منتشر شده است👇
https://www.instagram.com/p/9GDldFGSw0/
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
در بسیاری از کتابهایی که درباره شهدا نوشته میشوند، شهدا را از نگاهی حسی، عاطفی و عرفانی به نظاره مینشینند. به عبارت دیگر باید بگویم عموم کتابهایی که در رابطه با #شهدا نوشته شدند، با عشقی آتشین آمیخته میگردد. عشقی و جنونی که امروز بسیار دست نیافتنی است. کتابهای شهید به روایت همسر شهید، محصول محورند، شهید را به مثابه یک محصول نهایی، یک وجه کامل که گویی سیری را طی نکرده است دیدهاند. البته چنین نیز میبایست انتظار داشت، چون بسیاری از این کتابها درباره شهدایی از دوران دفاع مقدس هستند که متاسفانه فرصت کمی برای زندگی مشترک داشتهاند.
#رسول_مولتان اما اینگونه نیست. تصویری از روزهای زندگی شهید رحیمی ارائه کرده است.
رسول مولتان کتابی نیست که درباره یک شهید نوشته شده باشد. این کتاب درباره مردی است که برای فرهنگ و اسلام و شیعه، کار کرد و کار کرد و کارکرد، روز به روز بالاتر رفت، عارفتر شد، زیباتر شد و در نهایت هم اخلاصش سرنوشت او را با شهادت رقم زد. با اینحال آنچه که از او در این کتاب داریم، به دلیل همان ویژگی کتمان و خاموشی که شرط شهادت این مردان بزرگ است، کماکان اندک است.
رسول برای ماست، خیلی خیلی نزدیک، انگار یکی از دوستان ماست که تا دیروز در جمع ما بود و امروز دیگر نیست، تمام سالهای صیرورتش به شهادت را با چشمهایمان دیدهایم، گرچه خود، تنها نظارهگر این سیر بودهایم، نشسته و دست روی دست گذاشته!
و از این جهت است که میگویم رسول مولتان کتاب سازنده و بیدارکنندهای است. رسول مولتان شهادت را به تنهایی نشان نمیدهد، بلکه مسیر این سرنوشت را نیز به ما میگوید. هر که دارد سر سودای بلا بسم الله!
اما دومین نکته که درباره این کتاب گفتنی است، مظلومیت این شهید بزرگوار است. او تنها به کار برای دین و اسلام و تشیع اندیشیده است. تعبیر من این است که زندگی او، مانند سقوط آزاد یک باز تیز پرواز به سوی دریایی از آتش و عشق و شهادت بوده است. و چه خوب است که ما نیز از خود بپرسیم، کداممان حاضریم بیکمترین توجهی به آنچه که پشت سر ما میگویند و حتی میکنند، و بی هیچ ترسی از اینکه موقعیت و جایگاهمان را از دست بدهیم، و حتی بی آنکه انگیزهمان سست و نحیف شود، به راهمان ادامه دهیم.
اما سخن سوم را با کسی میگویم که گویا قهرمان کتاب اوست. قهرمان بزرگی که نحوه زندگیاش با شهید رحیمی، خط به خط سرشار از وجد و شور است. روزهای زندگیاش اگرچه سخت، پر از زیبایی است، پر از موسیقی است. پر از آهنگ و حرکت و عدم توقف است.
این قهرمان بزرگ نیز از آن دسته انسانهایی است که از دوزخ سختیها نیز بهشت زیباییها را میآفریند. آنان که پیغمبرشان یوسف است یعنی از زندان هم قصر میسازند. سختیها را نرم میکنند و تلخیها را شیرین. برای روزهای سختی او، شادم؛ شادم که گذشتهاند آن روزهای سخت، و برای روزهای بی علی بودن ایشان، من نیز غمگینم. او شهید رحیمی را مدیون خویش کرده است. مردم مولتان پاکستان را هم، هرچند اندک، شاید تشیع را هم.
🔺🔺🔺🔺🔺🔺
🇮🇷 @ShahidRahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #حجت_الاسلام_پناهیان : تفاوت #عنصر_فرهنگی
#بی_قرار با عنصر فرهنگی #مستقر ....
🇮🇷 @ShahidRahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #حجت_الاسلام #پناهیان : یک #کارمند_فرهنگی_بیقرار
#زنده ست، #مرده نیست و یک کارمند فرهنگی مستقر مانند #اموات است...
🇮🇷 @ShahidRahimi