eitaa logo
پایگاه شهیدرجایی
690 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
871 ویدیو
120 فایل
کانال اطلاع رسانی پایگاه مقاومت بسیج شهیدرجایی محله سفلی خوراسگان حوزه ۱۲ - ناحیه امام صادق(ع) اصفهان https://zil.ink/shahidrajaee
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷#زندگـــــی_به_سبک_شهـــــــدا🌷 🔴 #سخنران : حاج حسین یکتا 🔴 #مداح : حاج مهدی سلحشور 🔶#زمان : پنج شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷.۱۵ همراه با نماز جماعت مغرب و عشا 🔶#مکان : خوراسگان. خیابان شریعتی. کوچه شهیدخزایی(شریعتی ۱۶) جنب مسجدالقائم(عج) محله سفلی ─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─ پایگاه مقاومت بسیج شهیدرجایی
🌹به دو میومد قرارگاه، بی‌سيم رو بر می‌داشت، وضعيت رو می‌پرسيد و می‌رفت. موقع عمليات خواب و خوراك نداشت. گرسنه كه ميشد، هر چی دم دست بود می‌خورد؛ برنج سرد يا نصف كنسروی كه يك گوشه مونده، يا نون خشك و مربا! ─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─ پایگاه مقاومت بسیج شهیدرجایی سروش : http://sapp.ir/shahidrajaee ایتا : https://eitaa.com/shahidrajaee
🌹روایت خواندنی مادر "شهید همت" از فرزند شهیدش : در خاطره ای از مادر شهید همت درباره فرزندش آمده است: هنگامی که حاج همّت با خانم و بچه هایش از اسلام آباد غرب به شهرضا برگشته بودند و بعد از کمی استراحت وقتی سر حرف باز شد، رو به او کردم و گفتم : "ننه، ابراهیم! بیا این جا، یه خونه بگیر و زن و بچه ات را از آوارگی نجات بده تا کی این طرف و آن طرف، یک روز اندیمشک، یک روز اهواز، یک روز دزفول، یک روز کرمانشاه. حالا هم اسلام آباد... ! " لبخندی زد و جواب داد : "فعلاً که جنگ است. تا ببینیم بعد چه می شه. " به او گفتم : خوب جنگ باشه، تو هم زن داری، بچه داری، بیا و مثل همه یک زندگی داشته باش. باز هم خندید و گفت : "ما خونه داریم، این طوری هم نیس ! " گفتم : ننه جان خونه ات پس کو کجاست؟ گفت : "همین جا، توی ماشین. بلند شو، بهت نشون بدم. " وقتی مرا کنار ماشین برد. در صندوق عقب را باز کرد. داخل صندوق مقداری ظرف، دو سه تا پتوی سربازی، چند تکّه لباس و کمی ماست چکیده و نان خشک محلّی گذاشته بود. سپس رو به من کرد و گفت : "اینم خونه و زندگی ما. " سرم را تکان دادم و پرسیدم : "ننه! جنگ کی تموم می شه؟ " در حالی که صندوق عقب ماشین را می بست، آهی کشید و گفت : "نترس ننه، ما زودتر از جنگ تموم می شیم" سکوت کردم و او حرفش را ادامه داد : "ما دنیا را به دنیادارها واگذار کردیم و تا موقعی که جنگ هست، همین جوری زندگی می کنیم. زن و بچه هام که راضی هستن، الآن وقت آن نیست که به فکر دنیا و آسوده زندگی کردن باشیم. 🌹 🌹
🌹 🌹 🔶 ابراهیم به کوچکترین چیزهایی که ما توجه نداشتیم دقت می کرد. اسراف در زندگیش راه نداشت. تا می توانست، در هر شرایطی به مخلوقات خدا کمک می کرد. از هر لحظه ی عمر خودش بهترین استفاده را می کرد. 🔶 یادم هست پشت باشگاه صدری، دور هم نشسته بودیم. کنار ابراهیم، یک تکه نان خشک شده افتاده بود. نان را برداشت و گفت: ببین نعمت خدا رو چطور بی احترامی کردند؟! نان خیلی سفت بود. بعد یک تکه سنگ برداشت. و همینطور که دور هم نشسته بودیم، شروع به خُرد کردن نان نمود. حسابی که ریز شد، در محوطه باز انتهای کوچه پخش کرد! 🔶 چند دقیقه بعد کبوتر ها آنجا جمع شدند. پرنده ها مشغول خوردن غذایی شدند که ابراهیم برایشان مهیا نموده بود. 📚 سلام بر ابراهیم۲/ص۱۴۷ 🌹 🌹 ─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─ پایگاه مقاومت بسیج شهیدرجایی سروش : http://sapp.ir/shahidrajaee ایتا : https://eitaa.com/shahidrajaee
●شهیدخرازی قابل شناسایی نیست‌؛ انقدر متواضع است که درمیان همرزمانش گم میشود. اگرکسی اورانمیشناخت، هرگز باورنمیکردکه بافرمانده لشکرامام حسین علیه السلام روبه روست. مااهل دنیااز فرماندهان لشکرهمان تصوری راداریم که درفیلم های سینمایی دیدیم. اما فرماندهان سپاه اسلام امروز همه آن معیارهای را درهم ریخته اند وافسوس که چشم ظاهربین راهی به سوی باطن اشیاندارد. ●آشپز ها، راننده ها، دژبانها ونیروهای خدماتی لشکراورا درجمع خودمیافتند. زانوبه زانوهایشان درهمه جاحضور داشت. به راستی میتوان اورامصداق این فرمایش رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم دانست که فرموند «هرکس برای خدافروتنی کند، خداوند بلندمرتبه اش میگرداند». عزت ورفعتی که اویافت، مرهون همین فروتنی خدایی اش بود... 🌹 🌹 ─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─ پایگاه مقاومت بسیج شهیدرجایی سروش : http://sapp.ir/shahidrajaee ایتا : https://eitaa.com/shahidrajaee