💠 برای من مثل روز روشن است...
🔻 شهید آیتالله سید محمدباقر صدر:
شیوه شهید صدر این بود که در مسائل مهم با دیگران مشورت میکرد. او صاحبنظران و کارشناسان و معتمدان خود را جمع میکرد و مسائل مهم را با آنها مطرح مینمود. درنهایت هم با نظر اکثریت، حتی در صورتی که مخالف باورهای خودش بود، مخالفت نمیکرد. به یاد دارم که تقریباً در سالهای اخیر عمر شریفش بود که افراد مورد اطمینانش را به چنین اجتماعی فراخواند و موضوع حمایت کامل و همهجانبه از یکی از مراجع را با آنها مطرح کرد. در واقع در آن دوره دلایل روشنی برای این حمایت عظیم، وجود نداشت و به همین دلیل اکثر افراد نسبت به این قضیه موضع منفی گرفتند و شهید صدر اگرچه نظرش مثبت بود، با آنها مخالفت نکرد. من در فرصت دیگری درباره این قضیه و دلیل آن از ایشان سوال کردم، و ایشان گفت: «درستی این مطلب همانقدر برای من واضح است که الآن دارم تو را به وضوح میبینم. برای من مثل روز روشن است که باید از آن مرجع حمایت کرد». روزها گذشت و خداوند خواست ستاره آن مرجع در آسمان اسلام بدرخشد و علت اصرار شهید صدر به حمایت از او معلوم شود. آن موقع شهید صدر به من گفت: «دیدی که دیدگاه من درست بود؟».
#سیره_اخلاقی
#سیره_شخصی
🔸بنگرید: شهيد الأمة وشاهدها ج١، ص ٢٢٢
🔹 کانال پژوهشگاه تخصصی شهید صدر:
🆔 @shahidsadr
💠 ریسمانهایی میان آسمان و زمین
🔻 خانم فاطمه صدر، همسر شهید صدر:
شهید صدر برنامه روزانه ثابتی برای زیارت اهلبیت علیهمالسلام و بهطور خاص زیارت امام حسین علیهالسلام داشت که حتماً هر روز انجام میداد. زیارت جامعه کبیره برنامه ثابت و باور استوار او بود. دعای ندبه و زیارت عاشورا را مکرراً میخواند و بارها از او شنیدم که تأکید میکرد به همه آنچه در کتاب مفاتیحالجنان آمده اعتماد دارد. میگفت: «همه این ادعیه و روایات ریسمانهایی میان آسمان و زمیناند که باید عیناً به آنها ملتزم بود؛ چراکه این ادعیه دروازه خواستن از عالم بالا و ابزاری برای نزول فیض و رحمت است و جایگزینی ندارد».
🔸نگاه کنید به: السيرة و المسيرة في حقائق و وثائق، ج٢، ص: ٢٨١
#سیره_شخصی
#خاطره
🆔 @shahidsadr
✳️ غلبه حیا
🔻 سید محمدباقر حکیم میگوید:
«شهید صدر [در دوره تحصیل] به خاطر سن کم و نبوغ زودهنگامش* با مشکل روبهرو شده بود و گاهی بعضی نمونههای آن را برای من بازگو میکرد. مثلاً میگفت: وقتی میخواستم شرح لمعه دمشقیه را بخوانم، از یکی از مدرسین معروف این کتاب که از شاگردان نزدیک شیخ مرتضی آلیاسین بود، خواستم به من شرح لمعه را تدریس کند. پس از چند بار حضور در درس او فهمیدم که مطالب علمی کتاب را بهصورت کامل و دقیق درک نکرده است. برای همین در محدودیت اخلاقی قرار گرفتم؛ ازطرفی چون خودم از او تدریس را درخواست کرده بودم، نرفتن به درس خلاف اخلاق و آداب حوزوی بود و سبب آزار روحی استاد میشد. از سوی دیگر اگر به درس ادامه میدادم، هم وقت و هم درسم ضایع میشد. درنهایت حیا کردم و با وجود بهره نگرفتن، درس را ادامه دادم و برای جبران این مسئله شخصاً کوشش بیشتری در مطالعه درس میکردم»...
▫️شیخ علی کورانی نیز نقل میکند که شهید صدر از سه زاویه از سوی استادش در کفایه رنج میبرد: هم مطالب بعدی استاد را میدانست و هم شرحی که آن استاد ارائه میکرد پایینتر از سطح علمی خود او بود و هم اینکه شهید صدر بهدلایل مختلف از جمله حفظ حرمت استاد، از اشکال کردن بر استاد امتناع میورزید.
*شایان توجه است که شهید صدر پیش از بلوغ در این دروس شرکت میکرده است.
🔸نگاه کنید به: السيرة والمسيرة في حقائق ووثائق، ج۱، ص ۱۴۷ و ۱۵۰
#سیره_شخصی
#خاطره
🆔 @shahidsadr