#یک_آیه_یک_داستان
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
ﺑﮕﻮ : ﺯﻳﻨﺖ ﻫﺎﻱ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﻭﺯﻱ ﻫﺎﻱ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺍﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻭﺭﺩ ، ﭼﻪ ﻛﺴﻲ ﺣﺮﺍم ﻛﺮﺩﻩ ؟ ! ﺑﮕﻮ : ﺍﻳﻦ [ ﺯﻳﻨﺘﻬﺎ ﻭ ﺭﻭﺯﻱ ﻫﺎﻱ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ] ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ [ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﻏﻴﺮ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﻬﺮهورﻱ ﺷﺮﻳﻜﻨﺪ ، ﻭﻟﻲ ] ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻓﻘﻂ ﻭﻳﮋﻩ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺍﺳﺖ ; ﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻛﻪ ﻣﻰﺩﺍﻧﻨﺪ [ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﺑﺼﻴﺮﺕ ﺍﻧﺪ ] ﺑﻴﺎﻥ ﻣﻰﻛﻨﻴﻢ.
(اعراف/٣٢)
▫️ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﻠﻮﯼ ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ
ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺷﺖ ﺁﺧﺮ ﮐﺎﺭ!
▫️ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺷﻤﺰﮔﯽﺍﺵ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺯﺑﺎﻧﻢ...
▫️ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻢ ﭘﻠﻮ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﺳﯿﺮ ﻣﯽﺷﺪ
ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻏﺬﺍ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ ﮔﻮﺷﻪﯼ ﺑﺸﻘﺎﺑﺶ!
ﻧﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ ﭘﻠﻮ ﻟﺬﺕ ﻣﯽﺑﺮﺩ
ﻧﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯿﻠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ...
▫️ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻮﺭﯼ ﺍﺳﺖ...
▫️ﮔﺎﻫﯽ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ
ﻭ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎﯼ ﺧﻮﺑﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻌﺪ!
ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ...
▫️ﮐﻤﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷﯿﻢ!
ﻫﻤﻪﯼ ﺧﻮﺷﯽﻫﺎ ﺭﺍ ﺣﻮﺍﻟﻪ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺩﺍﻫﺎ؛
ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ؛
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﻨﺠﻪ ﻧﺮﻡ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺍﺳﺖ.
👈ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺭﺩﻥِ ﭘُﻠﻮی ﺧﺎﻟﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩﺍﯾﻢ ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎ،
ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﮔﻮﺷﻪﯼ ﺑﺸﻘﺎﺏ...!
🌹ڪانٰالشَھٖیداَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
https://eitaa.com/shahidsalehi72
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
#یک_آیه_یک_داستان
💠وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَّهِينٍ
هَمَّازٍ مَّشَّاءٍ بِنَمِيمٍ
🔹ﻭ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺯﺑﻮﻥ ﻭ ﻓﺮﻭﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﺒﺮ
ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻋﻴﺐ ﺟﻮﺳﺖ ، ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﺨﻦ ﭼﻴﻨﻲ ﺩﺭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﺍﺳﺖ
🌱(قلم/١٠و١١)
🔹مردی، نزد حکیمی رفت و گفت: فلانی پشتِ سرت چیزی گفته.
🔹حکیم گفت:
در این گفتهات سه خیانت است.👇
◽️شخصی را نزد من خراب کردی
◽️فکر مرا مشغول کردی
◽️و خودت را نزد من خوار کردی.
🥀 اميرالمومنین _عليه السّلام_ فرمودند:
بدترين شما کسانی هستند که؛
سخن چينی می کنند،
ميان دوستان جدايی می افکنند
و دنبال عيوب افراد پاکدامن می روند .
(اصول كافي، ج٢، ص٣٦٩)
🌹ڪانٰالشَھٖیداَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
https://eitaa.com/shahidsalehi72
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
#یک_آیه_یک_داستان
بَلِ الْإِنسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ
وَلَوْ أَلْقَىٰ مَعَاذِيرَهُ:
ﺑﻠﻜﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻭﺿﻊ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﻴﻨﺎﺳﺖ. ﻭ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮﺟﻴﻪ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﺶ ] ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺑﺘﺮﺍﺷﺪ
(قیامة/١٤و۱۵)
عجیب ترین معلم دنیا بود ، امتحاناتش عجیب تر...
امتحاناتی که هر هفته می گرفت و هر کسی باید برگه ی خودش را تصحیح می کرد، آن هم نه در کلاس،در خانه، دور از چشم همه
🔹 اولین باری که برگه ی امتحان خودم را تصحیح کردم سه غلط داشتم.نمی دانم ترس بود یا عذاب وجدان، هر چه بود نگذاشت اشتباهاتم را نادیده بگیرم و به خودم بیست بدهم.
فردای آن روز در کلاس فهمیدم همه بیست شده اند به جز من، به جز من که از خودم غلط گرفته بودم.
من نمی خواستم اشتباهاتم را نادیده بگیرم و خودم را فریب بدهم.بعد از هر امتحان آنقدر تمرین می کردم تا در امتحان بعدی نمره ی بهتری بگیرم.
🔹 مدت ها گذشت و نوبت امتحان اصلی رسید،امتحان که تمام شد ، معلم برگه ها را جمع کرد و برخلاف همیشه در کیفش گذاشت. چهره ی هم کلاسی هایم دیدنی بود. آن ها فکر می کردند این امتحان را هم مثل همه ی امتحانات دیگر خودشان تصحیح می کنند.اما این بار فرق داشت.این بار قرار بود حقیقت مشخص شود.
🔹فردای آن روز وقتی معلم نمره ها را خواند فقط من بیست شدم چون بر خلاف دیگران از خودم غلط می گرفتم ؛ از اشتباهاتم چشم پوشی نمی کردم و خودم را فریب نمی دادم.
🌷 زندگی پر از امتحان است.
خیلی از ما انسان ها اشتباهاتمان را نادیده می گیریم و خودمان را فریب میدهیم.
اما یک روز برگه ی امتحانمان دست معلم می افتد...
🌹ڪانٰالشَھٖیداَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
https://eitaa.com/shahidsalehi72
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
#یک_آیه_یک_داستان
يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَٰذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ
ﺍﻱ ﻗﻮم ﻣﻦ ! ﺍﻳﻦ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﻓﻘﻂ ﻛﺎﻟﺎﻳﻲ ﺑﻲ ﺍﺭﺯﺵ ﻭ ﺯﻭﺩﮔﺬﺭ ﺍﺳﺖ ، ﻭ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺁﺧﺮﺕ ﺳﺮﺍﻱ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ ﻭ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﺍﺳﺖ .(غافر/٣٩)
🔹گویند: روزى خلیفه از محلى مى گذشت، دید که بهلول، زمین را با چوبى اندازه مى گیرد.
پرسید: چه مى کنى؟
گفت: مى خواهم دنیا را تقسیم کنم تا ببینم به ما چقدر مى رسد و به شما چقدر؟
هر چه سعى مى کنم مى بینم به من بیشتر از دو ذراع (حدود 1 متر) نمى رسد و به تو هم بیشتر از این مقدار نمى رسد.
🌹ڪانٰالشَھٖیداَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
https://eitaa.com/shahidsalehi72
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
#یک_آیه_یک_داستان
🔹وَلَهُم مَّقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ
▫️ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﺮﺯﻫﺎﻳﻲ ﺍﺯ ﺁﻫﻦ [ ﻣﺨﺼﻮﺹ ]ﺍﺳﺖ [ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﻣﻰ ﻛﻮﺑﻨﺪ .](حج/21)
🔹🔸🔹
✍سلمان یکی از یاران پیامبر (ص) تعریف کرده روزی از بازار آهنگران کوفه می گذشت. جوانی نقش زمین شده بود و مردم دورش را گرفته بودند.
سلمان از گرمای کوره ها، عرق از پیشانی اش سرازیر بود. هر کس درباره جوان سخنی می گفت. یکی می گفت: دچار تشنج شده است.
دیگری می گفت: جن زده شده است. سلمان از میان جمعیت گذشت و کنار جوان نشست. او چشم خود را از هم گشود و گفت: من هیچ کسالتی ندارم، ولی اینان گمان می کنند بیمارم.
با شگفتی پرسید: پس چرا از حال رفتی و بر زمین افتادی؟ گفت: از بازار می گذشتم، #صدای چکش های آهنین بر آهن های گداخته، مرا به #یادسخن خدا انداخت که فرمود: ((و لهم مقامع من حدید)) یعنی: و برای دوزخیان، گرزهایی آهنین است.😔
📚ترجمه تفسیر المیزان ج۱۶ص۳۹۹
┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄
🌹کانٰالشَھٖید
اَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
@shahidsalehi72
━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━