♥️128♥️
▪️#85_روز تا #محرم💔
از عشق در سینہ دلے آگاه داریم
این عشق را از لطف ثارالله داریم
با ڪارواטּ لالہ ها همراه هستیم
هشتاد و پنج منزل تا مُحرَّم راه داریم
#صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله🌹
#عشق_فقط_حسین🌹
در کلمات ائمھ روۍ دو جملھ راجع بھ
حضرت اباالفضلالعباس'ع' تأکید شدھ
است: یڪۍ بصیرت و یڪۍ وفا..!
#حضرت_آقا🌿
Hasan Ataei - Khakam Nakonid (128).mp3
3.32M
خاکم نکنید ...
#یاحسین؏...
#مداحی_پیشنهادی
# وصیت نامه ی عاشقان اباعبدالله الحسین حتما همینه🌱
#بدونتعارف🖐🏼!'
+میگفت:
اللھماجعلنیمِنانصارالمھدی!
ولی...🤦🏻♂
مامانشبھشمیگفتفلانکارُانـجامبده،
صدتاخونہاونورتر🙅🏻♂❌
صدایِغُرغُرکردنهاشمیرفت
#فقطادعانباشہلطفا😄💔
#اولازخودمونشروعکنیم!
•🌻✨•
🧔🏻جوان انقلابی خود را برای مردم میکُشد؛😎🕊
همانطور که شهدا خود را فدا کردند...!🕊🥀
#حاجحسینیکتا🌱
#شهیدبابڪنورے♥️
~🕊
#روایت_عاشقانه💕
♡اولین بار که میخواست بره
♡آینه قرآنگرفتم براش قرآن
♡رو بوسید و باز کرد
♡ترجمه آیه رو برام خوند
♡ولی بار آخری که میخواست بره
♡وقتی قرآن رو باز کرد
آیه رو ترجمه نکرد!!
♡گفتم سعید چرا ترجمه نمیکنی؟!
♡رو به من کرد و گفت:
اگه ترجمه آیه رو بهتون
بگم ناراحت نمیشین؟!
گفتم: نه..
♡گفت: آیه شهادت اومده💚
♡من به آرزوم میرسم🙃
#شهید_سعید_بیاضی_زاده❤️🕊
#روایت_همسر_شهید🌸
1_1002691418.aac
406K
صدای پر آرامــش #شهیدبابڪنورے💔😍
دلگرمی دادن ایشان
از سفر به سوریه
به مردم شریف ایـران☔️
#شهیدبابکنورے
گردان فاتح خیبر 🇵🇸
#چادرآنه
#چادرانه🌻
چادرم را باد نیاوردھ
ڪھ باد ببرھ…✨
چادرم پرچم غیرتِ💚
همھے مردمان سرزمینم است🌱
ڪھ سرخے خونشان را
بھ سیاهے آن بخشیدھاند… :)
گردان فاتح خیبر 🇵🇸
💞 #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن💞 قسمت #چهاردهم رفتم سمت دفتر بسیج خواهران و دیدم بیرون پایگاه زهرا د
💞 #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن💞
.
.قسمت #پانزدهم
.
بابا:هییی دخترم...ولی اینجا ایرانه و مجبوری به حجاب اجباری..بزار درست تموم بشه میفرستمت اونور هر جور خواستی بگرد..😉
.
-نه پدر جان...منظور این نبود😐
.
مامان:پس چی؟!😯
.
-نمیدونم چه جوری بگم...راستش...راستش میخوام چادر بزارم😊
.
پدر : چی گفتی؟! درست شنیدم؟!چادر؟!😨😳
.
مامان: این چه حرفیه دخترم.. تو الان باید فکر درس و تحصیلت باشی نه این چیزها😑😟
.
-بابا: معلوم نیست باز تو اون دانشگاه چی به خردشون دادن که مخشو پوچ کردن.😠
.
-هیچی به خدا...من خودم تصمیم گرفتم😞
.
بابا: میخوای با آبروی چند ساله ی من بازی کنی؟!؟همین مونده از فردا بگن تنها دختر تهرانی چادری شده😠
.
-مامان: اصلا حرفشم نزن دخترم...دختر خاله هات چی میگن..😐
.
-مگه من برا اونا زندگی میکنم؟!😒
.
-میگم حرفشو نزن😠
.
.
با خودم گفتم اینجور که معلومه اینا کلا مخالف هستن و دیگه چیزی نگفتم😕
.
نمیدونستم چیکار کنم.
کاملا گیج شده بودم و ناراحت😔از یه طرف نمیتونستم تو روی پدر و مادر وایسم از یه طرف نمیخواستم حالا که میتونم به اقا سید نزدیک بشم این فرصتو از دست بدم😞
.
ولی اخه خانوادم رو نمیتونم راضی کنم😞
یهو یه فکری به ذهنم زد.
اصلا به بهانه همین میرم با آقا سید حرف میزنم☺
شاید اجازه بده بدون چادر برم پایگاه.
.بالاخره فرمانده هست دیگه😊
.
فردا که رفتم دانشگاه مستقیم رفتم سمت دفتر آقا سید:
.
تق تق
.
-بله بفرمایید
.
-سلام
.
-سلام...خواهرم شرمنده ولی اینجا دفتر برادرانه.. گفته بودم که اگه کاری دارید با زهرا خانم هماهنگ کنید.
.
-نه اخه با خودتون کار دارم
.
-با من؟!؟چه کاری؟!😨
.
-راستیتش به من پیشنهاد شده که مسئول انسانی خواهران بشم ولی یه مشکلی دارم😕
.
_چه خوب.چه مشکلی؟!😯
.
-اینکه😕اینکه خانوادم اجازه نمیدن چادری بشم😔میشه اجازه بدین بدون چادر بیام پایگاه؟!
.
-راستیتش دست من نیست ولی یه سوال؟!شما فقط به خاطر پایگاه اومدن و این مسولیت میخواستین چادر بزارین؟!😕
.
-اره دیگه 😐
.
_خواهرم ،چادر خیلی #حرمت داره ها... خیلی... چادر #لباس_فرم_نیست که خواهر... بلکه #لباس_مادر ماست... میدونید چه قدر #خون برای همین #چادر ریخته شده؟؟چند تا
#جوون_پرپر_شدن؟!چادر گذاشتن #عشق میخواد نه اجازه. 😊 ولی همینکه شما تا اینجا #تصمیم به گذاشتنش گرفتین خیلی خوبه ولی به نظرم هنوز #دلتون کامل باهاش نیست.
من قول میدم اون مسئولیت روبه کسی ندن و شما هم قول بدین و پوششتون رو با #مطالعه و #اطمینان قلبی انتخاب کنین نه به خاطر #حرف مردم.✋
.
ادامه دارد
نويسنده✍
#سید_مهدی_بنی_هاشمی
#سه بارتا حالا اخر داستانو عوض کردم
#كپي_بدون_ذكر_منبع🚫
منبع👇
💟Instagram:mahdibani72