12.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الشهدا والصدیقین
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
دنیا با تمام دلبستگی هایش نزد شیر مردان خدا چیزی نبود که مانع پرواز عاشقانه شان شود ...
آن هایی که به علی اکبر امام حسین اقتدا کردند و در راه عشق پرپر شدند..
زندگی برای آنها مُدَوّر عشق مهدی فاطمه بود..
آنها زندگی میکردند برای لبخند رضایت او..
حالا که نزد خدا عاشقی میکنید،هوای این دلتنگی های مارا داشته باشید..
چندصباحی است دنیا سخت با همه ی ما تا میکنید..
همه زیرلب برای ظهور اقا دعا میکنیم...
زودتر هم پای امام زمان بازگردین
اللهم عجل لولیک الفرج
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
#پدر_پسری
#شهیدحججی#شهید_حججی
#محسن_حججی
#دلتنگی#فرزندان_شهدا
#برادر_شهیدم
@shahidsarjodao
بعضی وقتا ما دیگه کلافه میشدیم از بدحجابیها🤕
عصبی میشدیم و فریاد میزدیم:《خدا لعنتتون کنه این چه وضعیه آخه و...》
ولی محسن ، عصبی شدنش هم قشنگ بود..:)🌙
سرشو مینداخت پایین و با صدایی ملایم میگفت:《الهی خدا ب دردی مبتلاتون کنه... ک درمونش چادر باشع...:)✨》
#ازاینقشنگترداریممگه؟!😍
#فرازیازکتابمحسنما..:)🕊
#محسن_حججی
الگو برداری از شهداء 📣
🔻گوشه ای از خصوصیت اخلاقی سهید #محسن_حججی به نقل از همسر شهید
آقامحسن برای خدا کار میکرد، از همان نوجوانی در کارهای فرهنگی فعال بود، همیشه در اردوهای جهادی شرکت میکرد. یکی از اعضای فعال موسسه شهید حاج احمد کاظمی بود و کلا فعالیتهای جهادیاش را از همینجا شروع کرد و حالا که نگاه میکنم، میبینم حتی مسیر زندگیاش را هم از همین موسسه پیدا کرد و ادامه داد.
محسن همیشه در پایگاه بسیج فعال بود، این اواخر در فضای مجازی از نظر فرهنگی بسیار فعال بود.
میگفت مقام معظم رهبری وقتی که فرمودهاند: «جواب کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است»، تکلیف ما را در انجام کار فرهنگی روشن کردهاند و ما نباید این عرصه فرهنگی را خالی بگذاریم و واقعا دغدغهاش کار فرهنگی بود.
محسن خیلی زیاد کتاب میخواند، هروقت هم جایی به مشکل میخورد و گیر میکرد، میگفت حتما کتاب کم خواندهام که اینجوری شده.
یک بار همین اواخر که سوریه بود و زنگ زد گفتم محسن جان من اینجا کلاس معرفت نفس میروم ، به من گفتهاند که اگر از هر شهیدی بعد از شهادت بپرسند که شما برای چه آمدی و شهید شدی و او بگوید که آمدم از حرم دفاع کنم، این قبول نیست. گفتم محسن تو را به خدا نیتت را فقط برای خدا بکن. فقط و فقط برای خدا بجنگ. بگو خدایا من آمدهام از حرمین دفاع کنم برای رضایت تو… محسن این را که شنید گفت: زهرا ، چقدر دلم را آرامتر کردی…حالا با خیال راحت اینجا هستم.
امسال به مناسبت روز مرد، یک انگشتر دُر نجف برای محسن هدیه خریدم ، روی این انگشتر «یازهرا» حکاکی شده بود. وقتی محسن میخواست برای بار دوم اعزام شود، همه انگشترهایش را درآورد، الا این یکی .گفت من این یکی را با خودم میبرم، من از اینها بهخاطر حضرت زهرا(س) کینه دارم، من تا لحظه آخر باید نشان بدهم که شیعه امیرالمومنین (ع) هستم.
بعد من در این تصاویری که بعد از شهادت محسن از پیکر بیسرش منتشر شده،دقت کردم دیدم این انگشتر دستش نبود. مطمئتنم که داعشیها انگشتر او را از دستش درآوردهاند چون اسم حضرت زهرا(س) رویش حک شده بود.
#شهید_محسن_حججی🌹
#سالروز_ولادت❤️
@shahidsarjoda