eitaa logo
شهید صیاد شیرازی
131 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
9 فایل
👈به ڪانال#شهید_صیاد_شیرازی خوش آمدید @Shahidsayaad @esmaili422
مشاهده در ایتا
دانلود
در متولد شد و در در درگیری با به رسید. شب‌ها که ما راحت سر بر بالین می‌گذاریم و می‌خوابیم جوانان غیرتمند و شجاعی هستند که با تامین امنیت محله‌ها و شهرهایمان می‌کوشند آب در دل ما تکان نخورد و احساس ناامنی نکنیم. در یکی از همین شب‌ها که ما خواب بودیم یک از شهر برای تامین امنیت محله‌ای در قالب گشت رضویون به پیوست و نام گرفت و چه زیبا خداوند فرموده است: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ» هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان ، و نزد روزى داده می‌شوند. بود که خداوند به خانم پروین حیدرنیا و آقای محمدرضا حسین‌پور عطا کرد. پدر و مادر نامش را گذاشتند تا یک عمر زیر سایه (ع) باشد. در میان همه و پسر عزیز مادر قد کشید و بزرگ شد. مادر در گوشش می‌خواند تا باشد و همین طور هم شد. @shahidsayaad ═‌‌‌═‌══‌═‌‌‌‌ೋ❅🦋❅ೋ═‌═‌═‌═‌‌‌═‌‌‌
به سن رسید و وقتی با مفهوم آشنا شد از همان زمان که دانش‌آموز بود در بسیج دانش‌آموزی مدرسه ثبت‌نام کرد تا پایه‌های عقیدتی و دینی اعتقاداتش محکم‌تر و استوارتر شود. علاوه بر بسیج دانش‌آموزی در بسیج محلات و پایگاه‌های مقاومت نیز فعال بود. از مدرسه به دانشگاه قدم نهاد و در رشته مهندسی عمران دانشگاه تبریز قبول شد. و در دوران دانشجویی همچنان به فعالیت‌های بسیجی و عقیدتی خود ادامه می‌داد و مسوول عملیات پایگاه مسجد علی ابن ابیطالب(ع) تبریز بود. علاقه او به ، و باعث شده بود بعد از اینکه در زمینه به مهارت رسیده و به عنوان کار می‌کرد در خدمات و بود و به و ارائه می‌کرد. همچنین رد پای این را می‌توان در فعالیت‌های جهادی دید. برای دیدار با به منزلشان رفتم. مادر این مطالب را با بغض و اندوهی که در صدایش موج می‌زند برایم تعریف می‌کند. او در حالی که تکرار می‌کند پسرم بود، ادامه می‌دهد: را به ( عج) و و تقدیم می‌کنم. در و بود که به مقام عظمای نائل شد. چگونه از ماجرای مطلع شدید؟ پسرم ساعت دو نصف شب چهارشنبه در ماموریت برای امنیت محله از ناحیه و توسط یک فرد مهاجم به شدت شده بود در اثر این چهار روز در بود و در نهایت ساعت چهار بعد از ظهر بر اثر شدت جراحات کرده و به ملحق شد. ساعت سه و نیم بامداد چهارشنبه بود که از دوستان پسرم در پایگاه تماس گرفته و ماجرا را اعلام کردند و گفتند پسرم را به ( ع) منتقل کرده‌اند. بلافاصله با خانواده خواهرم به بیمارستان رفتیم در بود که چهار روز طول کشید و روز ظهر تیم پزشکی اعلام کرد در اثر شدت به سر دچار شده است. ما خودمان را برای برای جان بخشیدن به بیمارانی که در صف دریافت هستند اعلام کردیم. ولی بعد از ظهر دچار شد و به رسید. @shahidsayaad ═‌‌‌═‌══‌═‌‌‌‌ೋ❅🦋❅ೋ═‌═‌═‌═‌‌‌═‌‌‌