شهید صیاد شیرازی
═══ ೋ❅﷽ ❅ೋ═══ " #شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت در تاریخ #۱۲_فروردین_ماه_سال_۱۳۳۴ در خانواده ای
#مادر_شهید_همت می گوید:
«در سال ۱۳۳۳ با شوهرم علی اکبر، به کربلا رفتیم و در آن زمان به این بچه باردار بودم و خانواده ام می گفتند تو به سفر نرو ولی من اصرار کردم و رفتم.
در مسیر، من حالم بد شد و در کربلا مرا به نزد پزشک بردند و پزشک گفت: بچه ای که در رحم داری مرده است.
با این حال در کربلا خانه ای اجاره کردیم و من خوابیدم و نمی توانستم به زیارت بروم و از آن داروهایی هم که پزشک داده بود نخوردم.
دلم شکسته بود و فکر می کردم، پس از بازگشت، به خانواده ام چه جوابی بدهم.
گریه می کردم و بسیار ناراحت بودم.
شوهرم ماشین گرفت و مرا به حرم برد. در حرم دعا خواندم و زیارت کردم و در کنار دیوار نشستم و زیارت می کردم.
در این حال خوابم برد و در خواب خانمی را دیدم که بچه ای در دست داشت و بچه را به من داد.
بسیار شاد شدم.
در آن حال از خواب بیدار شدم و حال عجیبی پیدا کرده بودم.
خواب را برای شوهرم تعریف کردم و به خانه آمدیم و پیاده آمدم و شوهرم باور نمی کرد که می توانم پیاده بروم.
من به شوهرم گفتم: دلم گواهی می دهد که بچه ام زنده است و نمرده است.
نزد پزشک رفتیم او هم گفت: این یک معجزه است.
پس از زیارت به شهرمان شهرضا آمدیم و در #سال_۱۳۳۴ روز #۱۲_فروردین بچه ام سالم به دنیا آمد و #محمد_ابراهیم نام گذاشتیم»
برگرفته از کتب « #همسفران» نوشته #رضا_رئیسی و کتاب « #سردار_خیبر» نوشته #مهدی_فراهانی"
❥↬@shahidsayaad
═════ೋ❅🖋🦋❅ೋ═════