eitaa logo
🌷 شهیدسیدمیلادمصطفوی🌷
1.9هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.5هزار ویدیو
94 فایل
شما با دعوت #شهید به این کانال اومدید #اولین_کانال_رسمی #خادم_الشهدا #مهندس_عمران #پهلوان #مربی_اخلاق #شهید_اربااربا #شهید_گره_گشا #شهیدسیدمیلادمصطفوی نشر و کپی مطالب کانال فقط با ذکر #صلوات برای سلامتی آقا امام زمان عج مجاز میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🌾🌸🍃🌸🌾🌸🍃🌸🌸🌾🌸 🌍به دنیا آمدن شهید مدافع حرم سیدمیلاد مصطفوی 🔶بعد از آشنایی با شهید سیدمیلاد مصطفوی یک روز با دوستان رفتیم شهر بهار منزل تا مادر بزرگوار ایشان را از نزدیک ببینیم 🔹 بعد از استقبال گرم و صمیمیانه این مادر عزیز خواستیم تا از شهید مصطفوی برایمان سخن بگوید. با شور و شعف خاصی شروع به تعریف خاطرات کردند گوش به حرفهای شیوا و دلنشینشان سپردیم مادراین شهید والامقام تعریف میکردند که سی و دو سال پیش روز تولد شهید سیدمیلادمصطفوی مادر آقاسید را به بیمارستانی در همدان برای وضع حمل میبرند و به دلیل اینکه بالای سرشان می آید قبول نمیکند و با همان درد فراوان بر می گردند به شهر بهار آن زمان روابط همسایه ها و هم محلیها خیلی بهتر و پر رنگ تر بوده مادر شهید رحیمی خیلی اتفاقی جهت احوالپرسی به منزل شهید سیدمیلاد مصطفوی می رود و درد و ناراحتی مادر سید میلاد را می بیند توکل بر خدا می کند و وظیفه به دنیا آوردن این کودک صالح را تقبُّل میکنند...                        🌸🌸🌸🌸🌸🌸 شهید سیدمیلاد مصطفوی چشمان خود را در آغوش میگشایند و برای اولین بار دنیا را به تماشا مینشینند به همین دلیل سیدمیلاد مادر شهید رحیمی را صدا میکردند و ارادت و احترام خاصی نسبت به ایشان داشتند. هر روز به مادر شهید رحیمی سر می زد سید میلاد مصطفوی برای مادر شهید رحیمی همچون پسری و پاک طینت بوده و برای جوانان و نوجوانان خاطرات شهید رحیمی را تعریف کرده و نوجوانان و جوانان را با این شهید عزیز آشنا می کرد تا اینکه خود نیز به دیدار شهدا شتافتند. 🌸🌸🌸🌸🌸 نمیدانم پرواز اگر نبود، معلوم نبود این مرد چگونه در زمین جا میشد !؟ 🇮🇷 https://eitaa.com/shahidseyyedmilademostafavi
🍃🌸🌾🌸🍃🌸🌾🌸🍃🌸🌸🌾🌸 🌍به دنیا آمدن شهید مدافع حرم سیدمیلاد مصطفوی 🔶بعد از آشنایی با شهید سیدمیلاد مصطفوی یک روز با دوستان رفتیم شهر بهار منزل تا مادر بزرگوار ایشان را از نزدیک ببینیم 🔹 بعد از استقبال گرم و صمیمیانه این مادر عزیز خواستیم تا از شهید مصطفوی برایمان سخن بگوید. با شور و شعف خاصی شروع به تعریف خاطرات کردند گوش به حرفهای شیوا و دلنشینشان سپردیم مادراین شهید والامقام تعریف میکردند که سی و دو سال پیش روز تولد شهید سیدمیلادمصطفوی مادر آقاسید را به بیمارستانی در همدان برای وضع حمل میبرند و به دلیل اینکه بالای سرشان می آید قبول نمیکند و با همان درد فراوان بر می گردند به شهر بهار آن زمان روابط همسایه ها و هم محلیها خیلی بهتر و پر رنگ تر بوده مادر شهید رحیمی خیلی اتفاقی جهت احوالپرسی به منزل شهید سیدمیلاد مصطفوی می رود و درد و ناراحتی مادر سید میلاد را می بیند توکل بر خدا می کند و وظیفه به دنیا آوردن این کودک صالح را تقبُّل میکنند...                        🌸🌸🌸🌸🌸🌸 شهید سیدمیلاد مصطفوی چشمان خود را در آغوش میگشایند و برای اولین بار دنیا را به تماشا مینشینند به همین دلیل سیدمیلاد مادر شهید رحیمی را صدا میکردند و ارادت و احترام خاصی نسبت به ایشان داشتند. هر روز به مادر شهید رحیمی سر می زد سید میلاد مصطفوی برای مادر شهید رحیمی همچون پسری و پاک طینت بوده و برای جوانان و نوجوانان خاطرات شهید رحیمی را تعریف کرده و نوجوانان و جوانان را با این شهید عزیز آشنا می کرد تا اینکه خود نیز به دیدار شهدا شتافتند. 🌸🌸🌸🌸🌸 نمیدانم پرواز اگر نبود، معلوم نبود این مرد چگونه در زمین جا میشد !؟ 🇮🇷 https://eitaa.com/shahidseyyedmilademostafavi