eitaa logo
🌷 شهیدسیدمیلادمصطفوی🌷
1.7هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
86 فایل
شما با دعوت #شهید به این کانال اومدید #اولین_کانال_رسمی #خادم_الشهدا #مهندس_عمران #پهلوان #مربی_اخلاق #شهیدسیدمیلادمصطفوی نشر مطالب کانال فقط با ذکر #صلوات مجاز میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸 "در محضــــــر شهیــــــد " پـای درد دلـش که مینشینی ، حـرف دلـش و و جذب حداکثری بود، یعنی همـان حـرف های رهبـرش همان که بعد از نماز های اول وقتش او را دعا میکرد و غصه تنهایی اش را میخورد. سیدمیلاد در هر زمان شناخت بود و انجام آن به نحو احسن ... 🌼یڪ روز یک روز به مردم یک روز با پای برهنه خادمی شهدا و امروز هم از حریم آل الله و فریاد رسی از مظلوم. 🌼 آقا سیدمیلاد آرزوشون شهادت بود و خدا هم روی اقا سیدمیلاد رو زمین نذاشت. همیشه عاشقانه زمزمه می کردن: تا یار که را خواهد و میلش به که باشد ...! 🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃@shahidmiladmostafavi https://eitaa.com/shahidseyyedmilademostafavi 🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸
💬 گفتگوی کوتاه با دانشجویی که می‌خواست کار فرهنگی بکند 🔰«علاقۀ به خلق» یکی از اموری است که گاهی در میان علاقه‌مندان به «حق» مورد غفلت واقع می‌شود. البته ریشۀ علاقه به خلق را باید در همان علاقۀ به حق جست‌وجو کرد. اگر علاقۀ انسان به خدا زیاد شود، آدم کم‌کم روحیه‌ای پیدا می‌کند که به شدت نسبت به مردم عاطفه پیدا کرده و مهربان می‌شود. در نتیجه سرنوشت انسان‌ها که بندگان خدا و مورد علاقۀ پروردگار هستند، برای او مهم می‌شود. 🔰کسی که مردم را دوست داشته باشد نمی‌تواند انسان‌ها را در ورطۀ باطل رها کند و تنها به نجات خودش بیندیشد. چنین کسی انگار به خودش می‌گوید: «گیرم من راهم را پیدا کردم، پس بقیه مردم چه می‌شوند؟» ➕روزی جوان دانشجویی که برای مشورت در مورد کار فرهنگی در دانشگاه آمده بود، گفت: ➖می‌خواهم در دانشگاهمان کار فرهنگی کنم، چه کار کنم بهتر است؟ ➕از او پرسیدم: بلد هستی رخت و لباس بشویی؟ ➖گفت: بله، رخت و لباس که بلدم بشویم، امّا این چه ربطی به کار فرهنگی دارد؟ من می‌خواهم کار فرهنگی کنم. ➕گفتم: حاضری لباس‌های هم‌اتاقی خودت در خوابگاه را بشویی؟ ➖گفت: نه، کار سختی است. بعد به شوخی گفت: اینجا که جبهه نیست تا ما از این‌جور ایثارگری‌ها کنیم. ➕گفتم: جبهه نیست، ولی هم‌اتاقی تو که «آدم» هست. تو برای آدم بودن او چقدر ارزش قائلی؟ ➖گفت: ممکن است بچه خوبی نباشد. ➕گفتم: اتفاقاً چون ممکن است بچه خوبی نباشد، دارم این سؤال را می‌کنم. آیا قیمت آدم بودنش برای تو این قدر هست که اگر یک وقت پیش آمد، بتوانی با طیب خاطر و لذت، لباسش را بشویی و بگویی دارم لباس یک انسان را می‌شویم؟ ➖صادقانه گفت: نه، من این جوری نیستم. ➕صمیمانه گفتم: اگر یک انسان این قدر نزد تو اهمیت ندارد، چرا می‌خواهی برای هدایتش کار فرهنگی بکنی؟ به تو چه ربطی دارد که نگران بهشت و جهنم مردم باشی؟ تو که آدم‌ها را دوست نداری، چه کار به سرنوشتشان داری؟ 🔰البته موضوع شستن لباس دیگران، صرفاً یک شیوۀ برآورد است. نه اینکه واقعاً شستن لباس دیگران یک شاخص قطعی باشد. به هر حال انسان باید نگاه کند و ببیند چقدر برای دیگران ارزش قائل است. 👈🏻 بخشی ازکتاب انتظار عامیانه، عالمانه، عارفانه (ص ۲۲۳-۲۲۴) @Panahian_ir https://eitaa.com/shahidseyyedmilademostafavi
🌷خاطره ای از معجزه شهید سیدمیلاد مصطفوی در حق یکی از دوستدارانش 🔸یه بار یه برای شهید سیدمیلاد مصطفوی انجام دادم و برای هزینه اون کار یه تیکه از که خودم با حقوق خودم خریده بودم فروختم و برای آقاسید یه کار فرهنگی انجام دادم هیچکس متوجه نشدحتی پدر و مادرم فقط خودم و سید و خدا دونستیم سر نماز به آقاسیدمیلاد گفتم سید هیچی نمیخوام ازت فقط نشونم بده که تو زندگیم حضور داری موند و نزدیک بود من خیلی دوست داشتم برم ولی جور نمیشد و تا اون موقع هم کربلا نرفته بودم خیلیییی بیقرار بودم و گریه میکردم شب و روزم شده بود گریه برای دیدار کربلا یه روز نزدیک اربعین خیلی دلم گرفته بود یه دلنوشته نوشتم و فرستادم کانال شهید مصطفوی در باب کسی که از اربعین جامونده بود؛بلافاصله یک نفر به مدیر کانال پیام داد و گفت کی این دلنوشته رو نوشته گفت فلانی گفت من هزینه کربلاشون رو میدم برن کربلا گفتم مشکل هزینه نیست جور نمیشه برم گفت من میخوام هزینه بفرستم هدیه شهید مصطفوی هست باید شماره کارت بدین گیج شده بودم خلاصه از اون بنده خدا اصرار و از من انکار گفت هدیه از طرف سیدمیلاده اون سال من دقیقا یک میلیون و دویست برای سید برای اون کار فرهنگی هزینه کرده بودم 🔸اون شخص که ندونستم کی بود دقیقا همون مبلغ که برای شهید هزینه کرده بودم رو ریخت به کارتم تا چند روز گیج و منگ بودم. خلاصه اینکه من نرفتم کربلا تصمیم گرفتم هزینه کربلامو هدیه بدم به شخص دیگه!گفتم سیدمیلاد کربلا نرفت و کربلاشو هر بار هدیه میداد؛ولی خیلیی بیقرار بودم برای دیدار کربلا ولی به سیدمیلاد گفتم سید پا میزارم رو دلم ببینم چی میبینم گفتم سید جانم تو چطور از کربلا گذشتی و هر بار کربلاتو هدیه میدادی به شخص دیگه هزینه رو ریختم برای یک شخص و اون بنده خدا رفت کربلا خادمی شهدام رو دادم به اون شخص گفتم بنداز حرم آقا امام حسین علیه السلام !نیت کردم و گفتم خادم شهدا و ارباب بمونم.اون شخص از کربلا اومد. . . و من. . . برای اربعین بعدی از طرف خادمی کشوری نمیدونم از بین چند هزار نفر انتخاب شدم برای کربلا و برای اولین بار رفتم کربلا و در دویست قدمی حرم آقا ابوالفضل علیه السلام در موکب خیلی بزرگی شدم. 🇮🇷🏴 https://eitaa.com/shahidmostafavi