eitaa logo
-ڴنبد آبے شݪمچہ🍃💚
8.3هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
29 فایل
•| السلام علیک یا فاطمه الزهرا |• • • #اللهم_عجل_لولیک_الفرج • • •|اسفند هزار سیصد نود نه|• • • #سلامتی_تعجیل_در_فرج_امام_زمان_عج_صلوات • • مجنون عمه سادات زینب (س) • • • • #ادمین_گنبدآبی_دعا_کنید🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت شوق وصول یار است ؛ نه شوق حصول جنت! ما در پی شراب حضوریم نه درپی بهشت حصولیم @shahidshalamche_8
داروے درد من اسٺ ...💚 @shahidshalamche_8
ولی رفیق جوری زندگی کن که آخرش بری معراج شهدا(:❤️
جهادش جهاد بزرگی بود، خدای متعال او را هم شهادت بزرگی قرار داد. ۹۸/۱۰/۱۳ بیانات حضرت آقا در مورد ' @shahidshalamche_8 ‌‌‌
🕊 سلام ما رو محضر ارباب برسونید
میگه که تو انتخاب می‌کنی یه ترسویِ زنده باشی یا یه قهرمانِ مُرده..! @shahidshalamche_8
خداجون کاش تو کارنامه اعمالم بنویسی: با ارفاق 💚✋🏼 @Shahidshalamche_8
-ڴنبد آبے شݪمچہ🍃💚
#معرفے_شهید🌱♥️ #شهید_حسن_مصطفوی فرمانده گردان ۴۱۰ خاتم الانبیاء(ص)_لشکر ۴۱ ثاراللهﷺ تولد: تهران_۱۳۴۱
در راه آرزوی همیشگی اش بود. آخرین باری که می رفت، حال و هوای دیگری داشت؛ حال و هوایی که زیارت مشهدالرضا توی جانش انداخته بود. چنان اشتیاقی داشت که انگار او را لحظه به لحظه به دیدار با محبوبش نزدیک می کرد. شاید برگه شهادتش را هم کنار ضریح مطهر علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) از خدا گرفت. وقتی رفت، یک ماه نشده خبر شهادتش را آوردند. راوی: همسر شهید منبع: نسیم بهشتی، زهرا بوزار؛ص۹۹ ⇨@Shahidshalamche_8🌸
، مرگ انسانهای عاقله!!
غرق دنیا شده را جامِ ندهند:)))🖐🏻
تنها ماهی که ندارد، شعبان است... و تنها ماهی که ولادت ندارد، است... انگار خدا میخواست بفهماند، محور غم و شادی است:)!! 💔🖐🏻
سرعت سیر جوونا از همه بالاتره؛ علی‌اکبر اولین نفر بود از بنی‌هاشم که سبقت گرفت برای جوونی یعنی سر بزنگاه، خط‌شکنی کردن (ع) @shahidshalamche_8
پایان نامه زندگی یک پلیس است. ♥️
بچه های فراجا در سر لیست آرزوهایشان را نخست نوشتند...💔
-ڴنبد آبے شݪمچہ🍃💚
من شرمنده ام... بخاطر دعاهایی که شما واسه شهادتم کردینو من با گناهام روشو خط خطی کردم
دلنوشته عجیب خانواده‌سردار شهیدحاج رحمت الله علیه در وصف این شهید عزیز بسم رب الشهداء والصدیقین و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل‌الله اموات بل احیا عند ربهم یرزقون... اللهم تقبل منا هذا القربان خدایا این قربانی را از ما بپذیر... خدایا کسی را فدایت کردیم که تمام عمر خواست که دیده نشود... همیشه از دوربین و جلوی دوربین بودن تا حد امکان فراری بود... روزهایی را دیدیم که از ۶ صبح تا یک نیمه شب سر کار بود و با آن خستگی نماز شبش ترک نمیشد! خدایا تو دیدی و شنیدی که روزی حداقل سه جزء قرآن تلاوت میکرد و در ایام ماه مبارک ، هر سه تا چهار روز یک ختم قرآن داشت... میگفت: من چشم را برای دو چیز میخواهم، قرآن خواندن و شاید دیدار مهدی فاطمه... از زمان جنگ هر روز زیارت عاشورا اش ترک نمیشد و بیست سالی بود که زیارت را با صد لعن و صد سلام می خواند... خدایا ما ندیدیم نمازش از اول وقت فاصله بگیرد... خدا را شکر که اجر قریب ۴۵ سال مجاهدت عزیز دلمان و نور چشممان سردار محمد رضا زاهدی اینگونه رقم خورد...! و چه عاقبتی بهتر از در روز شهادت امام علی (ع)! «هنیاً لک»
-ڴنبد آبے شݪمچہ🍃💚
روز اول زمستان بود و آماده میشدیم برای عملیات... کجا و کی ...خبر نداشتیم اما از آموزش ها میتونستیم حدس بزنیم که عملیات در جنوب و در نخلستان انجام میشه... ما مشغول آموزش انفجار نخل بودیم کمربندهایی از ماده انفجاری و ترکیبی »پودرآذر« درست کرده بودیم و به دور نخل میبستیم و با چاشنی و فیتیله منفجر میکردیم به طوری که پلی باشد برای عبور نیروها.... شبهای زمستان جنوب به شدت سرد بود و گاها بارون هم میومد و لباسها خیس میشد و سرما به استخون میرسید اما کار ادامه داشت... سعی میکردیم کمربندهای بیشتری رو در آموزش ها حمل کنیم تا بتونیم مسیر گذر از آبرهه های داخل نخلستون برای عبور سریع رزمندگان راحت تر باشه.... این به این معنی بود که شب عملیات بیش از ده کیلو مواد منفجره رو با خودت حمل کنی و سر ستون قرار بگیری و به دل خطر بزنی... و این رو هم میدونستیم که اگر اتفاقی بیفته به جای مفقود شدن مفدود میشیم؟؟!!!!! همه چیز مهیا بود برای یک نبرد تا اینکه شب سوم دیماه 1365 از راه رسید و ما مامور شدیم به برای جلوداری و عبور از نخلستان .... قرار بود چند ساعت بعد از شروع عملیات حرکت کنیم و با قایق از اروند عبور کنیم و با عبور از به عمق جزیره ام الرصاص و به سمت و شهر ابوالخصیب پیشروی کنیم یاد همه ی اون روزهای خوب بخیر و به یاد جوان هایی که آماده میشندند برای بخیر (جامانده از شهدا: جعفر طهماسبی) @shahidshalamche_8