#سیره_شهید
#شهید_مدافع_حرم_داود_مراد_خانی
💜فرزند شهید نقل میکند:پدرم برای همهی ما تکیهگاهی مطمئن بود و همه،حرفش را بیچون و چرا میپذیرفتیم.میدانستیم که رفتارها و تصمیماتش بر روی منطقی استوار است.بارها برای تشویق و قدردانی،کتاب به ما هدیه میداد.
💚حتی جالب اینکه تا زمانی که من و خواهرم چادر نخواسته بودیم، ما را مجبور به چادر به سرکردن نکرد.بسیاری از مواقع اگر رفتاری ناصحیح میدید،موضوعی را تعریف میکرد یا کتابی متناسب آن موضوع میخرید و به آن فرد هدیه میداد.
💜هیچ وقت مستقیماً اشتباهات و خطاها را گوشزد نمیکرد.این موضوع در مورد نماز هم برایمان اتفاق افتاد.اگر پدرم میدید که در نماز اول وقت قدری سستی میکنیم، میگفت: «نماز مثل لیمو شیرینه.! باید زود ادا شه؛ چون اگر وقتش بگذره،تلخ میشه.»
💚همین جملهاش ما را راغب میکرد که نماز اول وقت بخوانیم اما هیچوقت نمیگفت "بلند شویدالان نمازاول وقت بخوانید".در،زمان ناراحتی مدتی را خارج از خانه میگذراند تا راه بهتری پیداکند و وقتی نهایت ناراحتی در او موج میزد،قرآن میخواند و واقعا آرام میشد.