eitaa logo
شهیدسیدطاهرموسوی
21 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
566 ویدیو
113 فایل
آیدی ادمین کانال :https://eitaa.com/shahidseyedtaher60
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌷به تاريخ ۲۵ تير ماه ۱۳۴۰ در خانه ای محقر ولی پر از مهر وصفا و يکرنگی و در سيد محله قائمشهر ،کودکی ديده به جهان گشود که "ناصر" نام گرفت. او از همان کودکی در رفتارش متواضع و با وقار بيشتری نسبت به بچه های هم سن وسالش برخورد می نمود و مسائل را خوب درک می کرد و حتی در بازی های کودکانه از دروغ گريزان بود."ناصر"در سن شش سالگی پا به مدرسه نهاد و همواره متانت در رفتارش زبانزد اولياء مدرسه بود. از بيکاری و اتلاف وقت بيزار بود و سعی داشت در نزد آشنايان پدر،کاشی کاری و بنايی را بياموزد و مزدی را از اين بابت دريافت نموده و به افرادبی بضاعت بدهد. منبع : سایت لشکر ۲۵ کربلا 📚موضوع مرتبط : 📆مناسبت مرتبط : تاریخ شهادت
🌼یادتان خاطره ای نیست که از دل♡ برود.. "نقش شن ⏳نیست که از باور ساحل 🌊 برود .‌" 📚موضوع مرتبط : 📆مناسبت مرتبط : تاریخ شهادت
📚موضوع مرتبط : 📆مناسبت مرتبط : تاریخ شهادت
🔸《سردار شهید ناصر بهداشت》🔸 ايشان زمانی که وارد دوران راهنمائی شد ،به شدت از اختلافات طبقاتی جامعه رنج ميبر د و دوست داشت هر چه دارد به بينوايان اهداءنمايد وبه بچه هايی که از نظر درسی و مالی ضعيف بودند،کمک درسی و مالی نمايد.او پس از طی اين دوران وارد هنرستان شده در رشته راه و ساختمان مشغول به تحصيل شد و به دليل علاقه زياد به اين رشته "شاگرد ممتاز"محسوب ميشد. ايشان در سالهای اوج مبارزه ملت مسلمان ايران با رژيم منحوس پهلوی همواره در راه اين مبارزات تلاش می نمود و يک لحظه آرام نمی نشست تا اينکه انقلاب شکوهمند اسلامی ايران به پيروزی رسيد و او که عاشق امام (ره)بود،همراه با اولين گروه به عضويت سپاه پاسداران در آمد و در صف سبز پوشان انقلاب اسلامی قرار گرفت. ناگفته نماند که شهید همپای انقلابیون گرمابخش مبارزات در مسجد پرطپش صبوری قائمشهر بود. پس از پیروزی انقلاب نیز، با توجه به موقعیت ویژه شهرستان قائمشهر و فعالیت گروه های ضد انقلاب، شهید بهداشت یکی از عناصر اصلی مبارزه با این گروه ها بوده است. ایشان در فاصله زمانی ۶۰- ۵۹ مسئول یکی از تیم های عملیاتی در سپاه قائمشهر بود. فعالیت در پادگان شیرگاه جز کارهای اصلی و ویژه شهید در این ایام بود. آموزش نیروهای تحت امر و آماده سازی آنها برای مقابله با گروه های معاند و همچنین اعزام به جبهه دغدغه شبانه روزی شهیدبهداشت در این سالها بود.  منبع: سایت لشکر ۲۵ کربلا 📚موضوع مرتبط : 📆مناسبت مرتبط : تاریخ شهادت
▪سردار شهید ناصر بهداشت 🍃اول کربلا بعد مکه...🍃 وقتی برای رفتن به حج او را انتخاب کردند معاونش شهيد شير سوار را به جای خود روانه کرد زمانی که دليلش را پرسيدم گفت:دوست دارم اول کربلايی شوم عشق حسين دست بردار نيست اول کربلايی بعد اگر خدا خداست حاجی شوم و چه زيبا به ديدار مولايش حسين (ع) شتافت و به ندای «هل من ناصر ينصرنی» پاسخ داد... روزی ژاکت پشمی تازه ای راکه مادر برايش بافته بود و برای اولين بار به تن کرده بود به دوستش هديه کرد. وقتی به خانه آمد خودش خيلی سردش شده بود از مادر عذر خواهی کرد و گفت ديدم او لباس گرم و مناسبی ندارد لذا اين ژاکت را که دوستش داشتم به او دادم من باز هم لباس گرم دارم و آنها را می پوشم... کلاس سوم بود که از پدرش خواست تابستانها راسر کار برود و کار ياد بگيرد از بيکاری و بطالت وقت بيزار بود و نزد آشنايان پدرکاشی کاری و بنايی و غيره را آموخت و مزدی راهم که می گرفت دوست داشت به افراد بی بضاعت بدهد... به نقل از: خواهر شهید(طاهره بهداشت) منبع: سایت لشکر ۲۵ کربلا 📚موضوع مرتبط : 📆مناسبت مرتبط : تاریخ شهادت
🔹🔸غصه دار مادر پهلو شکسته😞😭 در سال ۱۳۶۳ ،يک روز که با تويوتای گردان،بهمراه سردار شهيد "بهداشت" بطرف خط مقدم حرکت کرديم ،از من سؤال کرد :حاجی !برای دخترت چه اسمی انتخاب کردی ؟گفتم «کوثر» چشمان او با شنيدن نام «کوثر» پر از اشک شد و مخفيانه گريه مي کرد. گريه های مخفيانه اش پس از چند  لحظه ای آشکار شد و در حالي که زمزمه  «يا زهرا يا زهرا !...» بر لب داشت ،اشک می ريخت و گاهی نيز چنين میگفت :«حاجی !چه اسم قشنگی!»و آنجا بود که براي مظلوميت زهرای اطهر سلام الله عليها گريه مي کرد و مرثيه مي خواند وعاشقانه برای مادر پهلو شکسته اش اشک ميريخت. به نقل از : حجةالاسلام دکتر مسرور منبع: سایت لشکر ۲۵ کربلا 📚موضوع مرتبط : 📆مناسبت مرتبط : تاریخ شهادت
🌹💐امام سر ناصر را بوسید ايشان علاقه زيادی به ولايت و رهبری داشتند...بعد از ازدواج ما ،ايشان به تهران رفتند تا با امام ملاقات کنند . اما در آنجا به او اجازه ديدار را از نزديک ندادند ولی او با اين وجود دو روز تمام در پشت درب بيت رهبری بدون آب و غذا نشستند تا اينکه يکی از ياران امام نزد امام رفتند وبه او گفتند که يک بسيجی برای ديدن شما آمده و دو روز است که برای ملاقات خصوصي پافشاري کرده و پشت درب مي نشيند . امام دستور داد:که او را نزد امام ببرند . ناصر موفق شد با امام ملاقات خصوصي داشته باشد . امام سر ناصر را بوسيد و سخنی زير گوشش گفت: که شهيد آن را به هيچ کس نگفت. ناصر بهترين رزمنده در جبهه معرفي شد و از امام جمعه ی اهواز انگشتری هديه گرفت .که روی عقيق آن نوشته بود: روح منی خمينی بت شکنی خمينی به نقل از : همسر شهید 💐شهید ناصر بهداشت منبع: سایت لشکر ۲۵ کربلا 📚موضوع مرتبط : 📆مناسبت مرتبط : تاریخ شهادت
✳️نحوه شهادت شهيد بهداشت : که در جاده مهران - چنگوله مسئول تأمين جاده بودند  و يک جلسه در ايلام  براي فرماندهان گردان مي گذارند درتيپ امير المؤمنين اين جلسه بود.شهيد همراه چند تا از همراهانش آقايان عسگري نژاد و يزداني به سمتمهران حرکت مي کنند و در مقر فرماندهي مهران شب را مي مانند .در نيمه هاي شب بود که در ارتفاعات قلاويزان چند نفر با نور چراغ قوه مشاهده مي شوند.شهيد براي شناسايي به همراه چند نفر از دوستانش به آنجا مي رود و چون در مقر نيرويي نبود بماند مقر هم خالي از نيرو مي ماند. هنگامي که به تپه و ارتفاعات قلاويزان مي روند گروه هاي (کرد) آنجا را محاصره کرده و در درگيريهايي که با آنها مواجه مي شود دوباره دست ديگر شهيد تيري مي خورد خودش را زير جيپ فرماندهي دشمن قرار مي دهد و در همانجا به شهادت می رسد آقا محسن زخمی مي شود و اسير مي گردد ما چون اطلاعاتي از آنها نداشتيم همه جا را دنبال آنها گشتيم تا آنها را پيدا کنيم.نيرو هاي ثابت گردان حمزه را در گرو هاي ۱۰ نفره تقسيم کرديم تا آن ها را پيدا کنند بعد از ۳ روز بود که (مهران پرستش) در مقر مهران دوربين مي زند و بالاي ارتفاعات قلاويزان يک چيزي شبيه چهار گوش مشاهده مي کند مثل ماشين بود تصميم گرفتيم که به آنجا برويم و در آنجا بود که جنازه شهيد بهداشت و ديگران را مشاهده کرديم . تصميم گرفتيم که پلاستيک بزرگ گرفته و شهيد را در داخل آن بگذاريم تا به پايين ببريم چون جنازه ها را کرم گرفته بود در اثر تکان دادن امکان داشت جنازه تکه تکه شود.جنازه ها سمپاشی هم شد.ماشين را هل داديم تا جنازه داخل پلاستيک افتاد. بعد از ۳ الي ۴ روز بود که جنازه را به پايين انتقال داديم .در حمل جنازه شهيد گلزاده خيلی زحمت کشيد...💠 منبع: سایت لشکر ۲۵ کربلا 📚موضوع مرتبط : 📆مناسبت مرتبط : تاریخ شهادت
🔻وصیت نامه ی شنیدنی سردار شهید ناصر بهداشت🔻 🌕🌱پروردگارا با قلبی خالی از علائق دنيا به سويت آمده ام می خواهم همچون عاشقانت به لقائت بپيوندم خدايا بار گناهانم زياد است 💐🌕 از تو عاجزانه درخواست می کنم که از سر چشمه لطف و کرمت بر من ببخشايی ، ببخش بر من که در زندگانی نتوانستم آنگونه که شايسته است،تو را پرستش کنم. و اينک می روم که با رزم بی امان با کفار از ارزشهای انسانی دفاع کنم و گوش به ندای قرآن بدهم. 🌕❤️می روم تا امام زنده بماند و همچنان جلودار کاروان باشد. ♥️🌕می روم تا قلب خود را از عشق خدا پر کنم و با ياد او روحم را آرامش دهم. 🌕⚘آری به جبهه می روم ،جبهه ای به وسعت تمام اسلام در مقابل تمام کفر، جبهه ای که سراسر نور است و ذکر خدا و دعا،🤲 جبهه ای که هر گاه در آن به افق نگاه می کنم بياد صحرای کربلا می افتم و بياد مظلوميت حسين (ع)،🏴 جبهه ای که همه چيزش انسان را عاشق خدا می کند و به زندگی محتوی می بخشد و خالص می کند انسان را جائی که روح خدائی حاکم است و همه در اعمال خير سبقت می گيرند و نماز شبهای آنها سنگرها را نورانی مي کند✨ و شهادت ها آنها را مقاوم تر و استوارتر می کند.🌴🌱  و با آمدن به جبهه است که انسان مؤمن و انسان حريص شناخته می شوند آنانکه برای جهاد در راه خدا قيام نکنند و برای دفاع از حق سستی کنند بايد بدانند که موجبات ضلالت دنيوی و شقاوت اخروی خويش را پديد آورده اند.🍁🍂 از معيار زندگی و مرگ در ملکيت توحيد ،هدايت به سوی خدا و گمراهی از حق است اما از نظر وابستگان به دنيا مرگ و زندگی متعلق به جسم خاکی است ، ⏳اگر چه جسم خاکی اش در حرکت باشد يا زير خاک و آن کس که به کافران و ملحدان پرست انسانيت خويش را هلاک کرده است اگر چه به ظاهر زنده باشد🥀 و متحرک آری آری ،مسئوليتی بس سنگين بر دوش دارد و تا زنده است اين امانت را بر دوش می کشد.🌘 📝🖌سخنی دارم با امت امام که البته از خودشان ياد گرفته ام و آن اينکه توجه داشته باشند که مبادا  سست شده و دست از امام عزيز بکشند و هميشه پيشتاز رهروان حق باشند و 📎دست از ياری امام برندارند و از آزمايش خداوند هرگز غافل نباشند 💐و شما پدر ومادر عزيزم که عمر خود را برای پرورش من صرف نمودید و در راه تربيت من زحمت ها کشيده ايد از شما تشکر می کنم عذر می خواهم که هرگز نتوانسته ام گوشه ای از زحماتتان را جبران کنم فقط از خدا می خواهم که به شما اجر عظيم عنايت کند. از شما می خواهم که صبر را پيشه کنيد و از خداوند طلب عمر طولانی برای امام نمائيد. 🌹💫شادی روح همه شهدا فاتحه ای با صلوات... 📚موضوع مرتبط : 📆مناسبت مرتبط : تاریخ شهادت
📕📗کتاب سردار شهید «ناصر بهداشت» شامل اطلاعات مختصری از زندگینامه، شرح مبارزات انقلابی، حضور در دفاع مقدس، دیدگاه‌ها و ویژگی‌های شخصیتی این شهید والامقام است مؤلفان:  احد مهربان‌ نژاد‌ کلاگری، زین‌ العابدین درگاهی 📚موضوع مرتبط : 📆مناسبت مرتبط : تاریخ شهادت
از باغ سحر سبزه ی عید آوردند یک لاله ی سرخ روسپید آوردند در شهر کسی زندگیش خوب نبود یک دسته گل از بوی شهید آوردند یکی از همرزمانش شهید ناصر بهداشت تعریف می کند که تازه از مرخصی به جبهه برگشته بودم که خبر آوردند پدرت مریض است.ناصربهداشت فرمانده ی ما بود و به محض اینکه متوجه قضیه شد؛گفت:(( فورا پیش پدر مریضت برو)).به او گفتم:((من تازه از مرخصی برگشته ام.))عتاب کرد که:(( همین که من می گویم؛احترام پدرو مادر واجب است؛زودتر برگرد!)) وقتی برگشتم و قضیه را برای پدرم تعریف کردم؛خودش به ترمینال رفت؛بلیط برگشت به جبهه برایم گرفت و راهی ام کرد.گفت برگرد و به بهداشت بگو:برایت دعا می کنم.☺️ امروز سالروز شهادت این شهید بزرگوار است. شادی روح بلندش دسته گل صلواتی هدیه می فرستیم.💐 📚موضوع مرتبط : 📆مناسبت مرتبط : تاریخ شهادت
شهید مدافع حرم «جواد الله کرم» متولد دوم تیر ماه سال 1360 و اهل محله مهرآباد تهران بود. وی از مستشاران زبده نظامی و فرماندهان مقاومت بود که برای دفاع از حرم عمه سادات داوطلبانه به سوریه اعزام شد. او سه بار در سال های 93 و 94 در جریان جنگ سوریه مجروح شد. در جریان حمله نیروهای تکفیری به خان‌طومان در جنوب غرب حلب در زمان آتش ‌بس در 19 اردیبهشت سال 95 به شهادت رسید. پیکر وی در منطقه ماند و در زمره شهدای جاویدالاثر قرارگرفت. او می گفت: «مهم نیست چه مسئولیتی داریم و کجا هستیم، هرجا که هستیم باید درست انجام وظیفه کنیم.» 📚مناسبت مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
جواد الله‌کرم نیز ازجمله شهدای مدافع حرمی بود که شهادت خود را پیش‌بینی کرده و برای آن آماده بود. یکی از همرزمان شهید، خاطره‌ای از شب قبل از شهادت او نقل کرده و گفته بود: شب بود، همه جمع نشسته بودیم و داشتیم شوخی می‌کردیم، جواد گفت: بچه‌ها امشب کمتر شوخی کنید. تعجب کردم، به شوخی گفتم: «جواد نکنه داری شهید می‌شی» گفت: «آره نزدیکه» هاج و واج مانده بودیم چه بگوییم. همه لحظه‌ای سکوت کردند. یکی از بچه‌ها دوربین آورد و گفت: «بگذار چند تا عکس بگیریم» قبول کرد، نشستیم چند تا عکس مجلسی انداختیم، فردا جواد شهید شد. 📚مناسبت مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت