eitaa logo
شهید محمدرضا تورجی زاده
1.7هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
2.2هزار ویدیو
72 فایل
بِه سنـگر مجازے شَهید🕊 #مُحَمَّدرضا_تورجے_زادھ🕊 خُوش آمَدید 💚شهـید💚دعوتت کرده دست دوستے دراز ڪرده‌ بـہ سویتــــ همراهے با شهـید سخت نیستـ یا علے ڪہ بگویـے  خودش دستتـــ را میگیرد تبادل_مذهبی_شهدایی👈 @Mahrastegar مدیــریت کـانال👇 @Hamid_barzkar
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 ✳️ بابای بی سر😢 🔸اسمش بود. صداش ميزدن «بابا»؛ ديگر حوصله «زادگانش » رو نداشتن. گاهي هم سر به سرش ميذاشتن 🔹صدا ميزدن «بابا...» وقتي بر ميگشت ميزدند و ميگفتن: «قربان نعش بي سرت.» مي‌خنديد و سر تڪان مي‌داد . 🔸با بي سيم چي دوتايي آمده بودن بيرون، پتوها رو تڪان بدن. دور و برشان بلند شد و همه چيز به هم ریخت. 🔹وقتي خاك نشست، ديديم پرتشان ڪرده توي ، رفتم توي سنگر. هر دو شده بودن. 🔸سر بي سيم چي روي بابا بود مثل وقتي ڪه يڪي سرش را روي شانه ديگري ميذاره و مي‌خوابه بابا هم سر نداشت. بابا قربان نعش بي سرت😔 ✍ منبع: سایت قسم، ناحیه مقاومت بسیج شهید رجایی @ShahidToorajii
#شهید_علی‌اکبر_شیرودی در کنار هیلکوپتر جنگی‌اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال می‌ کردند ... خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید ؛ سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای #خاک نمی‌جنگیم ما برای اسلام می‌ جنگیم تا هر زمان که #اسلام در خطر باشد ... @ShahidToorajii
🌹شهیدمدافع حرم 🌹 ✅مرد با بود وقتی که در تلویزون حرم حضرت زینب سلام الله علیها را مشاهده کرد، دیگر در این حال و هوا نبود میگفت من باید از حرم عمه ام کنم. ✅پدر و مادرم دادند تا برود، وقتی که به فرودگاه رسید عمه ام به او تماس گرفت و او را کرد. ✅فردایش به سرکار رفت، وقتی که برگشت پاهایش شده بود. ✅75روز همان طور باقی ماند و به دکتر رفت ولی نشد. ✅شب 75ام بود که گفت: اگر پاهایم خوب شود میروم از حرم دفاع میکنم، فردایش دوباره خوب شد. ✅سرانجام به سوی رفت و در روز ولادت حضرت علی اکبر، به رسید و در نیمه شعبان روز ولادت امام زمان عج الله تعالی به سپرده شد. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌ ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯