شهدانجواهایماراميشنوند❤️🌱
اشکهاییکهدرخلوتبهیادشانمیریزیمرامیبینند
چنانسريعدستگيریميکنندکهمبهوتميمانی 🌻🔐
اگرواقعابهآنهادلبسپاریباچشمدل، عناياتشانرا،ميبينی
#شهیدمحمدرضاتورجیزاده🕊
#شهیدانه
~🕊
هم مداح بود و هم فرمانده
_°سفارش ڪرده بود روے سنگ قبرش
بنویسند:یازهرا(س).
_°اونقدر رابطه اش با #حضرتزهرا سلام الله
علیها زیاد بود↓
ڪه مثل بےبے شهید شد🦋
وخمپاره خورد بہ سنگرش
←ترڪش خورده بود به پهلوے چپ و بازوے راستش...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شهیدمحمدرضاتورجیزاده❤️🕊
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
13707710775.mp3
3.59M
#زیارت_عاشورا 🎧
بانوای
#شهیدمحمدرضاتورجیزاده🎤
#شبجمعهشبزیارتیاباعبداللهالحسینعلیهاسلام
🌹 به نیابت از جمیع شهدا
#شبتونامامحسینی
#اللهمعجللولیکالفرج
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
✍مقدمهخوبشدن؛
سپردندلبهدستِخوباناسٺ
وچـه خـوبےبهتـࢪاز"شـهید"🌷🕊
#شهیدمحمدرضاتورجیزاده
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
💢۵ اردیبهشت، سالروز شهادت شهید محمدرضا تورجی زاده
زودتر از بقیه بلند شد و وضو گرفت
هنوز اذان صبح نشده بود
جلو جلو راه افتاد به سمت حرم.
در مسیر، صورتش خیس اشک بود
به ورودی حرم که رسید،
اذن ورود خواند و از
صحن گوهرشاد وارد رواق شد
از بین جمعیت،
خودش را رساند نزدیک ضریح؛همانجا ایستاد. انگار که روبروی امام رضا(ع) ایستاده باشد،
اشک میریخت و حرف میزد...
بعد هم گوشهای رفت و مشغولِ
خواندن زیارتنامه شد؛
حال عجیبی داشت...
میگفت:
همون شب،
آقا رو توی خواب دیدم،
فرمودند: «بیا حاجتت رو بگیر»
توی عملیات کربلای ده، حاجتش را گرفت...🕊
🌷 هدیه به روح مطهرشان صلوات
#خاطرات_شهدا
#شهیدمحمدرضاتورجیزاده
#سالروز_شهادت
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم مداح بود، هم فرمانده…!
سفارش کرده بود روے سنگِ قبرش بنویسند…
یازهرا..!
اینقدر رابطهاش با حضرتِ مادر قوے بود …
که مثل بےبے شهید شد..!
خمپاره که خورد به سنگرش،
بچهها رفتند بالا سرش
دیدند خمپاره خورده به پهلوےِ سمت چپش..!
#بخوانیم_از_او
#شهیدمحمدرضاتورجیزاده
صبحم با تو بخیر است رفیق❤️
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
محمد و رحمان هر دو رفیق بودند بچه محل عضو یڪ گردان،باهم پیمان برادری بسته بودند
محمد شده بود فرمانده
رحمان رو گذاشت بیسیم چیش
اما رحمان تو کربلاے ۵ پر کشید و رفت
محمد خیلے بیقرارے میکرد چند بار وقتے میخواست مداحے کنه اول دعا که اومد بسم الله رو بگه وقتے به بسم الله الرحمن میرسید دیگه نمیتونست ادامه بده...گریه امانش نمیداد
یہ شب محمد تو مناجاتاے سحرش با رحمان صحبت میکرد ڪہ:
رفیق من! بنا نبود نامردے کنے و تنہا بری:)
بعد از یہ مدت بالاخره نوبت محمد شد تا با پهلوے دریده به دیدار خدا بره
اینگونه بود ڪه محمد رضا تورجے زاده فرمانده گردان یا زهرا از لشڪر امام حسین اصفهان بعد از گذشت چند ماه از شهادت دوستش سید رحمان هاشمے به خدا پیوست
الانم مزارشون ڪنار هم تو گلزار شهداے اصفهانه
عجب رفاقتی... :)
#شهیدسیدرحمانهاشمی🕊
#شهیدمحمدرضاتورجیزاده🕊
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🖊سلام بر آنهائیکه از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم.
قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم.
به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم.
سلام بر تمامی شهدا بخصوص #شهیدمحمدرضاتورجیزاده