🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺
🇮🇷 خـــاطرات شهدا 🇮🇷
زمانی كه مهدی تازه زبان باز كرده بود ، از اولين كلمه هایی كه گفت اين بود ، شهيدم كن !!
خيلی برايم عجيب بود. بزرگ تر كه شد ، می گفت مامان ، اين دنيا با همه قشنگی هايش تمام ميخ شود ، بستگی به ما دارد كه چطور انتخاب كنيم. مامان شهدا زنده اند.
سر نمازهايش به مدت طولانی دستش بالا بود و گردنش كج! ، من هم به خدا می گفتم ، خدايا! من كه نمی دانم چه می خواهد هر چي می خواهد به او بده.
می دانستم دنبال شهادت بود. هيچ گاه هم زير بار ازدواج نرفت. مهدی همه زندگی ام بود.
من مريض بودم ، دستانش را بالا می گرفت و می گفت ، خدايا شفای مامان را بده! ، من جبران می كنم.
آخر هم جبران كرد...
#شهیدمهدی_عزیزی
📕 مدافعان حرم
@ShahidToorajii
🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹