eitaa logo
شهید محمدرضا تورجی زاده
1.6هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
72 فایل
بِه سنـگر مجازے شَهید🕊 #مُحَمَّدرضا_تورجے_زادھ🕊 خُوش آمَدید 💚شهـید💚دعوتت کرده دست دوستے دراز ڪرده‌ بـہ سویتــــ همراهے با شهـید سخت نیستـ یا علے ڪہ بگویـے  خودش دستتـــ را میگیرد تبادل_مذهبی_شهدایی👈 @Mahrastegar مدیــریت کـانال👇 @Hamid_barzkar
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 💐 🌺 ایشان برای اجاره‌ی خانہ ی مشترڪ ، مقداری پول داشت ؛ خانہ ی بزرگ و نوسازی در منطقہ ی خوبی از شهر پیدا ڪردیم . 🌺 وقتی پسندیدیم و از خانہ خارج شدیم ، گوشی آقا حمید زنگ خورد . وقتی تلفن‌شان تمام شد ، گفت « یڪی از دوستانم دنبال خانہ است و پولش ڪافی نیست . 🌺 قبول می‌ڪنی مقداری از پولمان را بہ آن‌ها بدهیم ؟» قبول ڪردم و نصف پول پیش خانہ مان را بہ آن‌ها دادیم . 🌺 نهایتاً یڪ خانہ ی ۴۰ متری و قدیمی را در محلہ ای پایین شهر اجاره ڪردیم . سال بعد ڪہ بہ طبقہ ی بالای همان خانہ نقل مڪان ڪردیم ، از سقفش آب وارد خانہ می‌شد ... 🌹👈 اگر چہ رفاه و آسایش دنیایی‌مان در آن خانہ ڪم بود ، اما آرامش و ایمانی ڪہ از نگاه خدا و امام زمان (عج) نصیبمان می‌شد ، بسیار دلچسب بود . حقوق اندڪ آقا حمید برڪت زیادی داشت . من در آن خانہ ی ۴۰ متری ، بہ شدت خوشبخت بودم . 👉🌹 @ShahidToorajii
مهر حمید از همان لحظه به دلم نشسته بود ، به یاد عهدی که با خدا بسته بودم افتادم ، درست روز بیستم حمید برای خواستگاری به خانه ما آمده بود ، تصورش را هم نمی کردم توسل به ائمه اینگونه دلم را گرم کند و اطمینان بخش قلبم باشد . حس عجیب و شورانگیزی داشتم . همه آن ترس و اضطراب ها جای خودشان را به یک اطمینان قلبی داده بودند. تکیه گاه مطمئنم را پیدا کرده بودم ، احساس می کردم با خیال راحت می توانم به حمید تکیه کنم ، خودم گفتم :( حمید همون کسی هستش که میشه تا ته دنیا بدون خستگی باهاش همراه شد ) .   خاطرات شهید #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی از زبان همسرش. 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ ┄┅═══✼ @ShahidToorajii ✼═══┅┄
🖇 #شهید_نوشت♥️🌈 °•|خدا نکند که حرف زدن و نگاه کردن به نامحرم برایتان عادی شود؛ پناه میبرم به خدا از روزی که گناه، فرهنگ و عادت مردمم شود.|•° 🌷 #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌷 ✿[ @ShahidToorajii ]✿ 
🖇 #شهید_نوشت♥️🌈 °•|خدا نکند که حرف زدن و نگاه کردن به نامحرم برایتان عادی شود؛ پناه میبرم به خدا از روزی که گناه، فرهنگ و عادت مردمم شود.|•° 🌷 #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌷 ✿[ @ShahidToorajii ]✿ 
خصوصیات شهید🍃 نماز شب او هرگز قضا نمی شد و عادت داشت در اتاق تاریک نماز می‌خواند، همیشه صدای دعاهای او را می‌شنیدم، همواره با گریه طلب شهادت می‌کرد و این آرزوی او بود.✨ بی اندازه صبور بود و ذکر لبش «و کفی بالله ناصرا» بود چنانچه در انتهای وصیت نامه خود نیز این ذکر را نوشت تا همه ما در فراغ او صبوری پیشه کنیم. به نظافت و پاکیزگی بسیار مقید بود. دوستانش تعریف می کردند در منطقه باوجود کمبود آب، هرروز صبح محاسن و موهایش رو مرتب می کرد و می گفت مومن باید همیشه مرتب باشد تا هر کس مذهبی ها را دید بداند ما هم مرتب و شیک هستیم.🍃 هیچ وقت در این سه سال ندیدم حمید پایش را جلوی پدر و مادر خودش و من دراز کند یا با صدای بلند جلوی شان صحبت کند. خیلی به این جمله لقمان عمل می کرد که هر جا می روید چشم، زبان و شکم نگه دارید و به یاد ندارم جایی رفته باشد و این ها را رعایت نکرده باشد.🍃 ❤️ 🌹 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🌹 عکس باز شود👆 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
‍ 💠 ارادت به از میان شهدای مدافع حرم، بسیاری بودند که ارادات و علاقه قلبی به داشتند. 🌷 همواره تصویر ابراهیم را در جیبش داشت، کتاب را خوانده بود و هر وقت از کنار تصویر او رد می شد سلام میکرد. 🌷 هرطور بود در راهیان نور به کانال کمیل می‌رفت و با ابراهیمش خلوت می‌کرد. 🌷 هرزمان یکی از اساتید دانشگاه که همرزم ابراهیم بود را میدید، از او میخواست چند جمله ای از ابراهیم بگوید. 🌷 که دیگر احتیاج به توضیح ندارد. نام جهادیش را گذاشته بود: ابراهیم هادی ذوالفقاری ابراهیم، تمام زندگی هادی شده بود. 🌷 بیشتر کتابهایی که درباره شهید هادی بود خوانده بود و در کنار مزار یادبودش عکس یادگاری گرفته بود. 🌷 از عاشقان ابراهیم بود. روی برخی داستانهای آموزنده او تمرکز خاصی داشت. 🌷 به عشق ابراهیم هادی، نام جهادی‌اش را سید ابراهیم گذاشت. مرتب کتاب ابراهیم را تهیه می‌کرد و می‌نوشت: «وقف در گردش» و به دیگران می‌داد. 🌷 نیز از شیفتگان ابراهیم هادی بود و هر هفته به مزار این شهید می‌رفت. 🌷 از هم محله‌ای‌های ابراهیم بود، او را الگوی خودش قرار داد و در مسیر ابراهیم قدم برداشت. 🌷 از مسئولان ایرانی فاطمیون نیز عاشق ابراهیم بود. یکی از مسئولان لشکر فاطمیون تعریف می‌کند: برای اوقات بیکاری رزمندگان احتیاج به کتاب داشتیم. تعداد زیادی از کتاب‌ها از جمله «سلام بر ابراهیم» به آنها هدیه شد. بعدها از برکات حضور ابراهیم در جمع مدافعان حرم بسیار شنیدیم و آنها علاقه‌مند به زندگی شهید شدند. 🌷❤️❤️ به کمک دوستانش و به تأسی از هیئت خیمه العباس را راه انداخته بود هرکسی با یک شهیدی خو گرفت روز محشر آبرو از او گرفت ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🔰 شهیدي داشتیم ڪه‌ می‌ڱفت؛ باانگشتان‌دستــ هآتون ذڪر بگید؛ ڪه پَس فــردا، توقیامتــ تَڪ‌تڪ انگشتاتون شھادتـــ میدن..! تسبیح و صلواتـــــ شمار که نمیان شھادتـــــ بدن/: ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮    @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
🌇 🔹سر سفره که نشست گفت: «آخرین صبحونه رو با من نمی‌خوری؟!»😐 🔹با بغض گفتم: «چرا این‌طور میگی؟ مگه اولین باره میری مأموریت؟!»😢 🔹گفت: «کاش می‌شـد صداتو ضبط میکردم با خودم می‌بردم که دلم کمتر تنگت بشه»😔 🔹گفتم: «قرار گذاشتیم هر کجا که تونستی زنگ بزنی، من هر روز منتظر تماست می‌مونم، منو بی‌خبر نذار.» 🔹با هر جان کندنی که بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش کنم، لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هرکجا تونستی تماس بگیر»😭 🔹گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ می‌زنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب میشم»🙈😍 🔹به حمید گفتم: «پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو می‌فهمم»😊 🔹از پیشنهادم خوشش آمده بود، پله‌ها را که پایین می‌رفت برایم دست تکان می‌داد و با همان صدای دلنشینش چندباری بلند بلند گفت: «یادت باشه! یادت باشه!»😍 🔹لبخندی زدم و گفتم: «یادم هست! یادم هست.»😔❤️ 📚 برشی از کتاب "یادت باشد" ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
●بعد از نماز با دستش تسبیحات فاطمه زهرا (س) را می گفت. هنگام ذکر هم انگشت هایش را فشار می داد و در جواب چرایی این کار می گفت بندهای انگشت هایم را فشار می دهم تا یادشان بماند در قیامت گواهی دهند که با این دست ذکر خدا را گفته ام. ● از غیبت بیزار بود و اگر در مجلسی غیبت می شد سعی می کرد مجلس را ترک کند. همیشه به من می گفت: «دلم می خواهد در منزل ما غیبت نباشد تا خدا و ائمه اطهار به خانه و زندگی ما جور دیگری نگاه کنند.» 🌷 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
انقدر سینه میزد بهش گفتن،کمتر خودت رو اذیت کن گفت: این سینه نمیسوزه.... موقع شهادت همه جاش ترکش خورده بود به جز سینه اش.... 🕊 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯