#خاطرات_شهدا 🌷 🔹↫جهیزیه ی #فاطمه حاضر شده بود. یک عکس قاب گرفته از بابای #شهیدش را هم آوردم،دادم دست فاطمه... گفتم: بیا مادر! اینو بگذار روی وسایلت... 🔸↫به شوخی ادامه دادم: بالاخره #پدرت هم باید وسایلت رو ببینه که اگر چیزی کم و کسری داری برات بیاره... 🔹↫شب #عبدالحسین را خواب دیدم،گویی از آسمان آمده بود؛با ظاهری آراسته و چهره ی روشن و نورانی✨... 🔸↫یک پارچ خالی تو دستش بود، داد بهم!!با خنده گفت:این رو هم بگذار روی جهیزیه ی #فاطمه!. 🔹↫فردا رفتیم سراغ #جهیزیه. دیدیم همه چیز خریده‌ایم؛ غیر از #پارچ... 🌷 #شهید_عبدالحسین_برونسی @ShahidToorajii

📷 عڪسی ڪمتر دیده شده از شهید جوانمرد قصاب 🔹️متروے تهران ایستگاهی دارد به نام جوانمرد_قصاب 🔹️این #جوانمرد، همیشه #باو‌ضو بود. 🔹️می‌ گفتند: #عبدالحسین، چه خبر از وضع ڪسب و ڪار؟ می‌گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه...!! 🔹️هیچڪس دو ڪفه ترازوے #عبدالحسین را مساوے ندیده بود، سمت گوشت مشترے همیشه سنگین‌تر بود. 🔹️اگر مشترے مبلغ ڪمی گوشت می‌خواست، عبدالحسین دریغ نمی‌ڪرد. می‌گفت: «براے هر مقدار پول، سنگ ترازو هست.» 🔹️وقتی ڪه می‌شناخت ڪه مشترے فقیر است، نمی‌گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزے بگوید. مقدارے گوشت می‌پیچید توے ڪاغذ و می‌داد دستش.‌ 🔹️گاهی هم پول را می‌گرفت و دستش را می‌برد سمت دخل و دوباره همان پول را می‌داد دست مشترے و می‌گفت: «بفرما ما بقی پولت.» 🔹️این #جوانمرد با مرام، چهل و سه بهار از عمرش را گذراند و در نهایت در یڪی از عملیات‌هاے #دفاع_مقدس با ۱۲ گلوله به #شهادت رسید. ⚘ ''شهید عبدالحسین ڪیانی'' همان ''#جوانمرد_قصاب'' است!⚘ شهدا شر منده ایم ❤️ ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄