eitaa logo
شهید محمدرضا تورجی زاده
1.7هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
2.2هزار ویدیو
72 فایل
بِه سنـگر مجازے شَهید🕊 #مُحَمَّدرضا_تورجے_زادھ🕊 خُوش آمَدید 💚شهـید💚دعوتت کرده دست دوستے دراز ڪرده‌ بـہ سویتــــ همراهے با شهـید سخت نیستـ یا علے ڪہ بگویـے  خودش دستتـــ را میگیرد تبادل_مذهبی_شهدایی👈 @Mahrastegar مدیــریت کـانال👇 @Hamid_barzkar
مشاهده در ایتا
دانلود
✅رمان نسل سوخته✅ نمازقضا...👹 توی راه 🛤... توی ماشین🚘 ... چشم هام رو بستم تا کسی باهام صحبت نکنه ... و نماز شبم رو همون طوری نشسته خوندم ... 💚 نماز صبح ... هر چی اصرار کردیم نمی ایستاد😩 ... می گفت تا به فلان جا نرسیم نمی ایستم ... و از توی آینه ... عقب... به من نگاه می کرد ... 😾 دیگه دل توی دلم نبود ... یه حسی بهم می گفت ... محاله بایسته 🤦‍♂... و همون طوری نماز صبحم رو اقامه کردم ... 💖 توی همون دو رکعت ... مدام سرعت رو کم و زیاد کرد😑 ... تا آخرین لحظه رهام نمی کرد ... اصلا نفهمیدم چی خوندم ...😤 هوا که روشن شد ایستاد ... مادرم رفت وضو گرفت ... و من دوباره نماز صبحم رو قضا کردم😶 ... توی اون همه تکان اصلا نفهمیده بودم چی خوندم ... همین طور نشسته ... توی حال و هوای خودم ... به مهر نگاه می کردم ... 🙃 - ناراحتی؟ ...🧐 سرم رو آوردم بالا و بهش لبخند زدم 😊...آدم، خواهر گلی مثل تو داشته باشه ... که می ایسته کنار داداشش به نماز ... ناراحتم که باشه ناراحتی هاش یادش میره ...😇 خندید ☺️... اما ته دل من غوغایی بود ... حس درد و شرمندگی عمیقی وجودم رو می گرفت ...💔 - واقعا که ... تو که دیگه بچه نیستی ... باید بیشتر روی تمرکزت کار کنی ... نباید توی ماشین تمرکزت رو از دست می دادی ... حضرت علی ... سر نماز تیر از پاش کشیدن متوجه نشد ... ولی چند تا تکان نمازت رو بهم ریخت ...🤭 و همون جا کنار مهر ... ولو شدم روی زمین ...🙇‍♂ بقیه رفتن صبحانه بخورن🧀🥚 ... ولی من اصلا اشتهام رو از دست داده بودم ...😞 نویسنده : 💜شہید سید طاها ایمانے💜 🌸ڪپے بہ شرط دعا براے ظہور مولا ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮    @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯