مشکلاتیکه باعث شد امدادگر شود
گاهی از جبهه که میآمد، برای ما دردودل میکرد و از ناراحتیها و مشکلاتیکه برایش ایجاد میکردند، میگفت. این مشکلات حتی از فراق دوستان و از مصیبتهای جنگ برایش ناراحتکنندهتر بود.
عدهای با بیبصیرتی بهجای پیروی و تمسک به اهل بیت و دریافت معارف دینی از طریق علمای عارف و ربانی، نظیر: امام خمینی، آیتالله بهجت وآیتالله بهاالدینی و..، استدلالها وگمانهای خود را درباره اهل بیت(ع) و ولایت ملاک قرارداده، راهی بدفرجام را طی میکردند؛ تاجاییکه شهیدتورجی، این عاشق اهلبیت(ع) و مطیع و عاشق امام خمینی را آماج حملات خود قرار داده، اذیت میکردند. برخی مواقع این مشکلات آنقدر سخت و طاقتفرسا بود که باعث میشد تصمیم بگیرد بهعنوان امدادگر بهجبهه برود و یا مدتی در قسمت موتوری لشکر و مدتی نیز بهعنوان نیروی تدارکاتی در جبهه باشدکه البته، همگی موقتی بود. گاهی مجبور میشد گردان خود را تغییر دهد و مدتی نیز تصمیم داشت از شهری دیگر و بهصورتگمنام به لشکری دیگر اعزام شود. البته، سرداران و بزرگان جنگ همواره حامی او بودند و به او دلگرمی میدادند و همانطورکه اشاره شد، دریکی از این وقایع، سردار شهید خرازی پیغام داده بود:« تورجی، بخوان وکاری بهحرفهای دیگران نداشتهباش.»
🌺🌺🌹🌹🌹🌹🌺🌺🌺
https://eitaa.com/ShahidToorajii
#کودکی_محمدرضا
خطرهای بزرگی درکودکی از سر او گذشت. یکی از این خطرها این بود که حوض بزرگی وسط حیاط داشتیم. محمدرضاي سه ساله با بچهها دور حوض میدوید و بازی میکرد. من هم مشغول کارهای خانه بودم. ناگهان صدای گریهاش بلند شد. بیاختیار دویدم. محمدرضا زمین خورده بود و خون از سرش جاری بود. سنگ لب حوض قبلاً شکسته وگوشه آنهم خیلی تیز شده بود و حالا پیشانی محمدرضا به همان لبه تیز سنگ خورده بود. ملحفه بزرگی آوردم و روی پیشانیاش گذاشتم. ملحفه پر از خون شد؛ اما خون بند نمیآمد. خیلی ترسیده بودم. همسایهها را خبرکردم. محمدرضا بیهوش روی زمین افتاده بود. در آن حالت فقط امام زمان (عج) را صدا میزدم. حال خودم بدتر از او شده بود. با کمک همسایهها او را به بیمارستان رساندیم. آن روز خدا پسرم را نجات داد.
https://eitaa.com/ShahidToorajii
🌺🌺🌺🌹🌺🌺🌺🌹
✍ اتفاقی جالب در لحظهی شهادتِ شهید تورجیزاده از زبان خودش
شهیدتورجیزاده مداح بود و عاشقِ حضرتِ زهرا«س». آیت الله میردامادی نقل میکرد: بعد از شهادتِ محمد رضا خوابش رو دیدم و بهش گفتم: محمد رضا ! این همه از حضرت زهرا «س» گفتی و خوندی ، چه ثمری برات داشت؟ شهید تورجی زاده بلافاصله گفت: همینکه در آغوشِ فرزندش حضرت مهدی «ع» جان دادم برام کافیه...
🌷 خاطرهای از زندگی مداح شهید محمدرضا تورجیزاده
📚منبع: کتاب یا زهرا سلام الله علیها ، صفحه 188
#حضرت_زهرا #امام_زمان #عاقبت_به_خیری #شهادت #مرگ #شهیدتورجی_زاده
یاد شهید با صلوات
@ShahidToorajii
#الله_اڪبر