#صله_رحم
#شهید_مدافع_حرم_سعید_سامانلو
خاطره ای از عید نوروز سال 1393 با شهید مدافع حرم حاج سعید سامانلو:
من یکی از اقوام آقا سعید هستم . آقا سعید به صله رحم بسیار مقید بود وقتی به خانه ما می آمد بسیار با او شوخی می کردم، چند سال پیش عید که به خانه ما آمدند به او گفتم سریع یه دعای خوب (نوروزی) در حقم بکن دستم را محکم فشرد و گفت:
سایه پروردگار، سعادت ، سلامتی، سکه های حلال، سفید بختی، سرافرازی ، سروری (که هفت سین زندگی است) را برای تو و خانواده تو و خانواده خودم خواستارم و خدا جون شهادت را برای خودم، بعد خودش کلی خندید گفت: چه دعایی کردماااااااا بهش گفتم: خیلی زرنگی یه عالمه (سلام الله علیها) ردیف کردی اما برای خودت چرب تر بود
آقا سعید نوکرتم چقدر نفس ات حقه بود تو رو به فاطمه زهراعلیهاالسلام اون دعایی که آخر سر به خودت کردی و گرفت در حق منم بکن ، که تو اون علاوه بر 7 تا (سلام ) بالا هزار تا چیز دیگم می گنجه.
#کانال_شهید_تورجی_زاده🚩
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@shahidtoraji213
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
#صله_رحم
✍#استاد_فاطمی_نیا :
💠 شخصی گرفتاري و مشکل مهمی برایش پیداشده بود.
کسی به او عملی یاد داده بود که چهل روزانجام دهد تا مشکلش حل شود. عمل را انجام میدهد و چهل روز تمام میشود اما مشكل برطرف نميشود.
🔹️ میگوید: روزی اضطرابی دردلم افتاد و از منزل خارج شدم، پیرمردی به من رسید و گفت: آن مرد را میبینی (اشاره کرد به پیرمردی که عبا به دوش داشت و عرقچین سفیدی بر سر) ؛ گفت:مشکلت به دست او حل ميشود! (بعدا معلوم شد که آن شخص آقاشیخ رجبعلی خیاط است)
🔻 آقاشیخ رجبعلی آدم خاصی بود، خدابه او عنایت کرده بود.مجتهدین خدمت او زانو میزدند و التماس میکردند نظری به آنها بکند!
میگوید: خودم را باسرعت به شیخ رساندم و مشکلم را گفتم!
✴️ تا سخنم تمام شد گفت : چهار سال است که شوهر خواهرت مرده و تو یک سری به خواهرت نزده ای! توقع داری مشکلت حل شود!؟
🔸️ میگوید: رفتم به خانه ی خواهرم ، بچه هایش گریه کردند و گله کردند؛ بالاخره راضیشان کردم و خوشحال شدند و رفتم.
💠 فردا صبح اول وقت مشکلم حل شد.
تمام رفتارها و اعمال ما در زندگي مان تاثير دارد.
#کانال_شهید_تورجی_زاده🚩
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@shahidtoraji213
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━